اوباما دروغ مي گفت؛ حق با آيت الله خامنه اي بود

[kamanabroo]

رسانه هاي غربي:اوباما دروغ مي گفت؛ حق با آيت الله خامنه اي بود
http://www.fatemiyon.com/images/stories/6677_267.gif
رسانه هاي غربي اذعان كردند: اوباما در پيشنهاد تعامل به ايران صادق نبود و از همان ابتدا به دنبال فشار بر ايران بود؛ اما آيت الله خامنه اي درباره دست چدني اوباما زير دستكش مخملي درست مي گفت.




بخشي از مكاتبات سفارت خانه هاي امريكا در نقاط مختلف جهان با مركز وزارت خارجه اين كشور در واشنگتن كه سايت ويكي ليكس آنها را افشا كرده نشان مي دهد دولت اوباما از همان ابتدا در پيشنهاد تعامل به ايران صادق نبوده و هدف واقعي آن تقويت فشارها بر ايران بوده است. 3 روزنامه امريكايي اين موضوع را به 3 شكل روايت كرده اند:

1- نيويورك تايمز: هدف اوباما در واقع ايجاد اجماع براي فشار بود

روزنامه نيويورك تايمز در تاريخ 8 آذر 1389 در مقاله اي به قلم ديويد سانجر، جيمز گلانز و جو بكر نوشت: «مكاتبات روزمره اي كه ويكي ليكس به ان دست يافته و در دسترس تعدادي سازمانهاي جديد قرار گرفت گوياي گزارش هاي ديپلماتيك متفاوت دو دولت اخير امريكا است كه از همه جهات براي رويارويي با تهران تحت فشار بودند. اين پيامها نشان مي دهد چگونه جرج بوش رئي جمهور امريكا كه گرفتار مشكلات عراق و سوء ظن هايي مبني بر احتمال حمله به ايران بود سعي كرد حتي تحريم هاي متعادل تري اعمال كند». در ادامه مقاله نيويورك تايمز آمده است: «اين مكاتبات همچنين ديدگاههاي جديدي در اين خصوص ارائه مي دهند كه چگونه باراك اوباما رئيس جمهور امريكا مصمم بود وعده تعامل را با قولي كه براي تشديد فشار بر ايرانيان داده بود تلفيق كند و ائتلافي شكل داد و با اعمال طيفي از تحريم هايي موافقت كرد كه به طور چشمگيري در مقايسه با تلاش هاي قبلي سختگيرانه تر بود. وقتي اوباما به قدرت رسيد بسياري متحدان وي بيم داشتند پيشنهاد تعامل او موجب شود در نظر ايرانيان ضعيف قلمداد شود اما ان مكاتبات نشان داد مشاوران اوباما به سرعت با تنظيم طرحي براي احاطه ايران با تحريم هاي اقتصادي و دفاع ضد موشكي ان نگراني ها را خنثي كردند. در اصل دولت اوباما انتظار شكست تلاش براي تعامل با ايران را داشت اما معتقد بود بايد تلاش مستدلي را به عمل اورد تا بتواند براي تحريم هاي سخت تر جلب حمايت كند».

2- كريستين ساينس مانيتور

روزنامه كريستين ساينس مانيتور در مقاله اي به قلم اسكات پترسون در تاريخ 10 آذر 1389 نوشت: « اسناد منتشر شده در ويكي ليكس بر بدگماني رهبر عالي ديني ايران نسبت به صداقت دولت امريكا صحه گذارد. در حالي كه آيت الله علي خامنه اي رهبر معظم ايران دست دوستي امريكا را كه باراك اوباما رئيس جمهور امريكا ان را دراز شده به سوي ايران خوانده بود دستي چدني درون دستكشي مخملي خوانده بود اسناد درز كرده به سايت ويكي ليكس نشان داد كه تلاش امريكا براي تعامل با ايران همراه با دو دلي و بي ميلي بوده و همين تلاش هاي بي رمق نيز توسط اين فرضيه امريكايي ها كه تعامل با ايران بيهوده است بيش از پيش تضعيف شده بود از اينرو ايرانيان و تحليل گران سياسي متفق القول اند كه بدگماني عميق ايران به تلاش هاي اوباما از همان ابتدا بجا بوده است». پترسون ادامه داده است: «اسناد ويكي ليكس نشان داد در همان زمان كه امريكا به طور علني از تعامل و گفتگوي بدون پيش شرط با ايران صحبت مي كرد دولت اوباما در نشست هاي خصوصي بر اروپاييان فشار مي اورد كه تحريم ها را عليه ايران تشديد كنند. و همچنين بپذيرند سامانه دفاع موشكي عليه ايران در اروپاي شرقي تعبيه شود. امريكا بر اين ادعا بود كه روشي دوگانه شامل دو برخورد موازي ارائه مشوق ها و اعمال فشار را عليه ايران در پيش گرفته در حالي كه اين دو روش نه تنها موازي نيستند بلكه صد و هشتاد درجه با هم تفاوت دارند. يكي از ناظران با تجربه ايران كه خواست نامش فاش نشود گفت نتيجه قطعي بررسي هر يك از اسناد ويكي ليكس در رابطه با ايران كه شما انتخاب كنيد اين خواهد بود كه دو كشور ايران و امريكا بيش از بيش از يكديگر فاصله خواهند گرفت و ديوار بي اعتمادي ميان دو كشور از ده سال پيش به مراتب ضخيم تر خواهد شد. در حال حاضر احتمال هرگونه دوستي و سازش ميان طرفين از هر زمان ديگر در گذشته كمتر شده است».كريستين ساينس مانيتور درباره جدي نبودن اوباما در تعامل با ايران نوشت: «دولت اوباما حتي از اهرم فشار به مراتب بيشتر از ارائه مشوق ها استفاده كرده كه همان روش دولت پيشين امريكا و ناقص اين ادعا است كه امريكا روش دوگانه و منصفانه اي را در قبال ايران در پيش گرفته است».

3- هافينگتون پست

روزنامه امريكايي هافينگتون پست هم در مقاله اي به قلم رضا مرعشي، عضو سابق وزارت خارجه امريكا و معاون فعلي شوراي ايرانيان- امريكاييان (به رياست تريتا پارسي) كه روز چهارشنبه 10 آذر 1389 منتشر شده اين ديدگاه را تاييد كرده است. مرعشي مي نويسد: « اسناد منتشر شده در پايگاه اينترنتي ويكي ليكس نشان داد سياست حقيقي دولت باراك اوباما در قبال ايران بر اساس اصل تعامل نبوده بلكه ادامه همان سياست هويج و چماق دوران رياست جمهوري جرج بوش بوده است».مرعشي ادامه داد: «نه تنها اسناد منتشر شده در اين سايت نشان مي دهد سياست دولت اوباما در قبال ايران بر پايه سياست هويج و چماق دوران رياست جمهوري جرج بوش بنا نهاده شده بود بلكه تجربه شخصي من در هنگام خدمت در ميز ايران وزارت خارجه امريكا نيز همين مسئله را تاييد مي كند كه اصولا بسياري از مقامات امريكايي در دولت اوباما گرچه قبول كرده بودند با ايران گفتگو و تعامل داشته باشند باور داشتند كه اين گفتگوها به نتيجه خاصي نخواهد رسيد». وي سپس نوشت: «تعامل مستلزم رويكردي بلند مدت است كه استفاده از چماق را كنار بگذارد و به طرفين اين اطمينان را بدهد كه ترس و واهمه هاي سابق دو طرف از يكديگر بي اساس بوده است. ما در وزارت خارجه امريكا در همان اوايل دوران رياست جمهوري اوباما دريافتيم كه دولت وي قصد ندارد چنين روش تعامل حقيقي را با ايران در پيش بگيرد. بلكه سياستي كه دولت اوباما اتخاذ كرد شبيه به سياست دوگانه هويج و چماق جرج بوش بود». مرعشي درباره تفاوت هاي اندك سياست بوش و اوباما درباره ايران نوشت: « تنها فرق روش اوباما با بوش اين بود كه اوباما تلاش كرد اشتباهات تاكتيكي بوش را تكرار نكند. اولا دولت اوباما سياست تغيير رژيم در ايران را انكار كرد. ثانيا تلاش كرد از لحاظ ديپلماتيك با متحدان امريكا در رابطه با نحوه برخورد با ايران به توافق برسد و ثالثا دولت اوباما پيش شرط هايي را كه دولت بوش براي مذاكره با ايران نهاده بود لغو كرد. در عين حال اهداف سياست دولت اوباما در خصوص ايران همان هدف هاي دولت قبلي امريكا بود هرچند برخي از تاكتيك هاي ان تغيير كرده بود. دولت اوباما نيز تلاش كرد با استفاده از اهرم فشار ايران را وادار به عقب نشيني در رابطه با برنامه هسته اي اين كشور كند. يكي از مزيت هاي تغيير تاكتيك اوباما اين بود كه توانست براي تحريم ايران در ميان اعضاي دائمي شوراي امنيت و متحدان امريكا اجماع ايجاد كند و اين كاري بود كه دولت جرج بوش موفق به ان نشده بود». وي تاكيد كرد: «چگونه ممكن بود سياست اوباما كه پيام نوروزي به ايران فرستاد و گفت ما دست دوستي به ايران دراز كرده ايم موفق شود در حالي كه مقامات بالا در دولت وي به نتيجه بخش بودن چنين برخوردي اصولا اعتقاد نداشتند. از سوي ديگر سياستمداران غربي چگونه انتظار داشتند ايران بزرگترين سرمايه استراتژيك خود را كه همان يك هزار و دويست كيلوگرم اورانيوم با غناي پايين بود بدون دريافت سرمايه استراتژيك هم ارزش ان به راحتي واگذار كند و از دست بدهد. نكته سوم اين است حال كه ايران با توجه به اسناد درز كرده به ويكي ليكس متوجه شده كه سياستمداران امريكايي در دولت اوباما روش ديپلماسي را هرگز جدي نگرفته بودند ايا انتظار مي رود كه ايران از اين پس روش ديپلماسي و تعامل را جدي بگيرد. دولت اوباما چشم اندازي خوب و قاطع را در راستاي تعامل و گفتگو با ايران ارائه كرد اما هرگز ان سياست تعامل را حقيقتا دنبال نكرد».
http://www.fatemiyon.com