MR_Jentelman
2nd December 2010, 07:25 PM
طالقان زیبا، سرسبز و خوش آب هوا به عنوان یکی از جاذبه های گردشگری ایران در نزدیکی تهران قرار دارد و از نظر کارشناسان گردشگری، یک فرصت کم نظیر گشت و گذار برای اهالی کلان شهر پایتخت به شمار می رود.
این منطقه در حال حاضر یکی از قطب های پرورش زنبور عسل هم به شمار می رود و سفر به آن در فصل برداشت عسل، جذابیتی دو چندان به این سفر می بخشد.
اگرچه امروز طالقان پر از کندوست اما سابقه زنبورداری تجاری در آنجا مثل بقیه ایران بیشتر از 60 سال نیست. قدیمیترین سند مرتبط با زنبور در ایران تصویر این حشره بر شانهای مفرغی است که در لرستان به دست آمده و نشان میدهد که 800سال قبل از میلاد، مردم ایران با زنبورداری آشنا بودهاند اما با وجود این، زنبورداری در ایران بیشتر یک فعالیت کشاورزی خانگی بوده، تا یک تجارت و صنعت.
شاید به خاطر خاصیت اکسیر جوانی عسل است که آقای «سیدمحمد امینزاده»- صاحب زنبورستانی در میناوند طالقان- خیلی کمتر از سنش به نظر میرسد. 75 سالش است و از نخستین زنبورداران طالقان است. حتی آنهایی که مثل آقای امینزاده روزهای عمرشان را در زنبورستان شب کردهاند هم، بدون کلاه توری نزدیک کندوها نمیشوند.
http://img.tebyan.net/big/1389/06/20100919145224859_taleghan.jpg
قبل از آنکه زنبوری بتواند درون کلاه برود، بایدکش بالای آن را از داخل دور سر انداخت و کش پایین را هم روی گردن یا شانه نگه داشت. دستکشهای پلاستیکی را هم که بپوشم، پوشش رزم کامل است. هوا گرمتر شده و زنبورها آرامتر به نظر میرسند.
آقای امینزاده- معلم و مدیر مدرسه قدیمی طالقان- با اینکه سالهاست بازنشسته شده، هنوز هم معلم است و همه چیز را آرام و شمرده توضیح میدهد: «در طالقان زودتر از ده صبح نباید سراغ زنبورها رفت. هوا که سرد باشد، عصبانیند اما کمکم که هوا گرم شود اخلاقشان هم خوب میشود. به همین خاطر ما از صبح زود نمیتوانیم کار را شروع کنیم.»
عسل مدفوع زنبور نیست. این واضحترین نکته برای یک زنبوردار، دقیقا همان تصور اشتباهی است که بیشتر مردم درباره عسل دارند. آنها از پنج ماه قبل کار سخت زنبورداری را شروع کرده است؛ از فروردین ماه که گلهای منطقه شکوفه بدهند و به قول آقای امینزاده زمین نفس بکشد. زنبورداران شمال ایران هم با شکوفه کردن گلها در اسفند و آنها که ساکن مناطق سرد آذربایجان هستند، در نیمه فروردین کار سخت را شروع میکنند. زنبوردارها باید به تک تک کندوها سر بزنند. آیا کندو سالم است یا بیماری میان زنبورها افتاده؟ حرکت کارگرها چطور است؟ میزان تخمگذاری و کارایی ملکه چقدر است؟ و اگر کندو ضعیف یا بیمار بود، باید با شربت عسل و دارو تقویتش کنند. شاید زنبورداری از معدود شاخههای کشاورزی باشد که داشتن سواد از ملزومات آن است، چون زنبورداران وضعیت هر کندو را در دفترچهای یادداشت میکنند و بعد سراغ وارسی کندوی بعدی میروند...
http://img.tebyan.net/big/1389/06/20100919145226906_western-money-bee-34108.jpg
ملکه اولین سال بعد از تولد بالاترین کارایی را دارد. در یک روز بین سه تا چهار هزار تخم میریزد و در سالهای بعد، میزان تخمریزی کمتر میشود. زمانی که ملکه به پایینترین حد کاراییاش برسد، با نیش زنبورهای دیگر کشته میشود و ملکه تازه جایگزین میشود.
برداشت شیرین
گرمای عجیب و غریب امسال گریبان زنبوردارهای طالقانی را هم گرفت؛ طوری که آقای امینزاده میگوید در 75 سال عمرش، چنین گرمایی را به یاد ندارد که در عرض چند روز تمام گلهای آویشن دشتهای طالقان را بسوزاند؛ ماجرایی که برای دیگر زنبوردارهای ایرانی هم پیش آمد و همین باعث شده که امسال عسل واقعی کمتر باشد. با این حال مثل سالهای قبل، این وقت مرداد، زنبورستانهای طالقان شلوغ است و باید آنچه در این پنج ماه کاشتهاند را درو کرد.
با خنده میگوید:« این چند روز فقط در کندوها را برداشتیم و گذاشتیم. با زنبورها صحبت کردیم که تورو خدا، اگر 100 گرم دیگر هم داری رو کن. در سالهای پرعسل هر کندو تا 30 کیلو هم عسل میدهد اما امسال هر کندو یک کیلو هم عسل نداشت. البته قضیه آن زنبورستانهایی که جلوی زنبورها شربت شکر میگذارند فرق دارد و آنها همیشه عسل دارند.»
http://img.tebyan.net/big/1389/06/20100919145224421_narian-wp1024.jpg
شیوه استخراج عسل نیز جالب است: کارگرها شانهای عسل را برس میزنند و داخل ساختمان میبرند تا شیرینترین بخش ماجرای زنبورداری آغاز شود. دو کارگر مشغولند و با کاردک و چنگال مخصوص، لایه طلایی رنگی را از روی موم عسل برمیدارند تا بشود عسل را بیرون آورد. این لایه را «پولک» مینامند و مثل در قوطی عمل میکند. شانها آماده عسلگیریند. باید شانها را به دستگاه «اکستراکتور» سپرد تا بدون دخالت دست عسل از موم جدا شود. کارگری شانها را داخل دستگاه میگذارد. دستگاه با کمک نیروی گریز از مرکز عسل را به دیواره دستگاه میپاشد و از شیری که روی دیوارها تعبیه شده، عسل از دستگاه بیرون میآید و همانجا در شیشه میشود...
زنبورهای کوچنشین
اگرچه کار زنبورستان میانوند طالقان تمام شده، تازه فصل کوچ است و آغاز کار دوباره برای یک زنبوردار. زنبوردارها تقریبا در دو ماه سرد سال بیکارند و بقیه سال باید بالای سرزنبورها باشند یا با آنها ییلاق و قشلاق کنند وگرنه اگر نتوانند غذا و شهد تازه به موقع به زنبورها برسانند، زنبورها میمیرند یا دسته جمعی کندو را برای همیشه ترک میکنند ؛ اتفاقی که در این چند سال برای بسیاری از زنبوردارها افتاده و هنوز معلوم نیست فقط به دلیل نبود غذای کافی بوده یا ترک کندوها دلیل دیگری داشته است.
http://img.tebyan.net/big/1389/06/20100919145223984_asal.jpg
آقای امینزاده هم تا چند روز دیگر کندوهایش را بار ماشین میکند تا آنها را به سمت قزوین ببرد و عسلهایی با طعم و رنگهایی متفاوت از گون و آویشن تحویل دهد. تا چند سال قبل آقای امینزاده مجبور بود کندوهایش را در ماههای سرد به بوشهر هم ببرد. به همین خاطر از دوبار عسلگیری سالیانه، یک بارش عسل طعم و عطر گلهای جنوب را میگرفت...
نگران آینده عسل
اگرچه خیلیها فکر میکنند که نخستین مشخصه عسل خوب آن است که شکرک نزند، اتفاقا آن عسلی مرغوب است که شکرک بزند. عسل آفتابگردان که یکی از مرغوبترین عسلهای پاییزی است، سر هفته شکرک میزند. اما به دلیل همین تصور غلط است که بعضی زنبوردارها، جوهرلیمو یا آبلیمو به خورد زنبور میدهند تا شکرک نزند. علاوه بر این، بسیاری از زنبوردارها عسلشان را تا 90 ـ 80 درجه حرارت میدهند و عسل هیچ وقت شکرک نمیزند اما آنوقت آنزیمهای مفید آن از بین میرود و مواد سمی در عسل فعال میشود. به گفته آقای امینزاده: «به این خاطر، آن چیزی که خداوند شفای للناس قرار داده، میشود بلای للناس!»
او میگوید بدتر از خشکسالی این است که مردم عسل خوب را تشخیص نمیدهند: «چه عسل واقعی بدهی و چه عسل قند، بیشتر دنبال ارزانی هستند. عسلی را که قیمتش20 هزار تومان است، میدهند 6 هزار تومان؛ مگر رب است؟ آنقدر بعضیها تقلب میکنند که دیگر نمیشود عسل را به قیمت واقعی فروخت. عسل خوب را باید از صاحبش شناخت. اگر کسی را پیدا کردید که درستکار است و تقلب نمیکند، دیگر نباید ولش کرد.»
به قول این مرد پرتجربه زنبوردار، هزاران تن عسل در دشت و بیابانهای ایران خوابیده و فقط کسی باید آنها را جمع کند. با آنکه بسیار به قابلیتهای زنبورداری ایران خوشبین است، باز هم نگران همین زنبوردارهای فعلی است که تقلب در بازار و ناآگاهی مردم، تجارت آنها را به نابودی میبرد.
منبع:سرزمين من
این منطقه در حال حاضر یکی از قطب های پرورش زنبور عسل هم به شمار می رود و سفر به آن در فصل برداشت عسل، جذابیتی دو چندان به این سفر می بخشد.
اگرچه امروز طالقان پر از کندوست اما سابقه زنبورداری تجاری در آنجا مثل بقیه ایران بیشتر از 60 سال نیست. قدیمیترین سند مرتبط با زنبور در ایران تصویر این حشره بر شانهای مفرغی است که در لرستان به دست آمده و نشان میدهد که 800سال قبل از میلاد، مردم ایران با زنبورداری آشنا بودهاند اما با وجود این، زنبورداری در ایران بیشتر یک فعالیت کشاورزی خانگی بوده، تا یک تجارت و صنعت.
شاید به خاطر خاصیت اکسیر جوانی عسل است که آقای «سیدمحمد امینزاده»- صاحب زنبورستانی در میناوند طالقان- خیلی کمتر از سنش به نظر میرسد. 75 سالش است و از نخستین زنبورداران طالقان است. حتی آنهایی که مثل آقای امینزاده روزهای عمرشان را در زنبورستان شب کردهاند هم، بدون کلاه توری نزدیک کندوها نمیشوند.
http://img.tebyan.net/big/1389/06/20100919145224859_taleghan.jpg
قبل از آنکه زنبوری بتواند درون کلاه برود، بایدکش بالای آن را از داخل دور سر انداخت و کش پایین را هم روی گردن یا شانه نگه داشت. دستکشهای پلاستیکی را هم که بپوشم، پوشش رزم کامل است. هوا گرمتر شده و زنبورها آرامتر به نظر میرسند.
آقای امینزاده- معلم و مدیر مدرسه قدیمی طالقان- با اینکه سالهاست بازنشسته شده، هنوز هم معلم است و همه چیز را آرام و شمرده توضیح میدهد: «در طالقان زودتر از ده صبح نباید سراغ زنبورها رفت. هوا که سرد باشد، عصبانیند اما کمکم که هوا گرم شود اخلاقشان هم خوب میشود. به همین خاطر ما از صبح زود نمیتوانیم کار را شروع کنیم.»
عسل مدفوع زنبور نیست. این واضحترین نکته برای یک زنبوردار، دقیقا همان تصور اشتباهی است که بیشتر مردم درباره عسل دارند. آنها از پنج ماه قبل کار سخت زنبورداری را شروع کرده است؛ از فروردین ماه که گلهای منطقه شکوفه بدهند و به قول آقای امینزاده زمین نفس بکشد. زنبورداران شمال ایران هم با شکوفه کردن گلها در اسفند و آنها که ساکن مناطق سرد آذربایجان هستند، در نیمه فروردین کار سخت را شروع میکنند. زنبوردارها باید به تک تک کندوها سر بزنند. آیا کندو سالم است یا بیماری میان زنبورها افتاده؟ حرکت کارگرها چطور است؟ میزان تخمگذاری و کارایی ملکه چقدر است؟ و اگر کندو ضعیف یا بیمار بود، باید با شربت عسل و دارو تقویتش کنند. شاید زنبورداری از معدود شاخههای کشاورزی باشد که داشتن سواد از ملزومات آن است، چون زنبورداران وضعیت هر کندو را در دفترچهای یادداشت میکنند و بعد سراغ وارسی کندوی بعدی میروند...
http://img.tebyan.net/big/1389/06/20100919145226906_western-money-bee-34108.jpg
ملکه اولین سال بعد از تولد بالاترین کارایی را دارد. در یک روز بین سه تا چهار هزار تخم میریزد و در سالهای بعد، میزان تخمریزی کمتر میشود. زمانی که ملکه به پایینترین حد کاراییاش برسد، با نیش زنبورهای دیگر کشته میشود و ملکه تازه جایگزین میشود.
برداشت شیرین
گرمای عجیب و غریب امسال گریبان زنبوردارهای طالقانی را هم گرفت؛ طوری که آقای امینزاده میگوید در 75 سال عمرش، چنین گرمایی را به یاد ندارد که در عرض چند روز تمام گلهای آویشن دشتهای طالقان را بسوزاند؛ ماجرایی که برای دیگر زنبوردارهای ایرانی هم پیش آمد و همین باعث شده که امسال عسل واقعی کمتر باشد. با این حال مثل سالهای قبل، این وقت مرداد، زنبورستانهای طالقان شلوغ است و باید آنچه در این پنج ماه کاشتهاند را درو کرد.
با خنده میگوید:« این چند روز فقط در کندوها را برداشتیم و گذاشتیم. با زنبورها صحبت کردیم که تورو خدا، اگر 100 گرم دیگر هم داری رو کن. در سالهای پرعسل هر کندو تا 30 کیلو هم عسل میدهد اما امسال هر کندو یک کیلو هم عسل نداشت. البته قضیه آن زنبورستانهایی که جلوی زنبورها شربت شکر میگذارند فرق دارد و آنها همیشه عسل دارند.»
http://img.tebyan.net/big/1389/06/20100919145224421_narian-wp1024.jpg
شیوه استخراج عسل نیز جالب است: کارگرها شانهای عسل را برس میزنند و داخل ساختمان میبرند تا شیرینترین بخش ماجرای زنبورداری آغاز شود. دو کارگر مشغولند و با کاردک و چنگال مخصوص، لایه طلایی رنگی را از روی موم عسل برمیدارند تا بشود عسل را بیرون آورد. این لایه را «پولک» مینامند و مثل در قوطی عمل میکند. شانها آماده عسلگیریند. باید شانها را به دستگاه «اکستراکتور» سپرد تا بدون دخالت دست عسل از موم جدا شود. کارگری شانها را داخل دستگاه میگذارد. دستگاه با کمک نیروی گریز از مرکز عسل را به دیواره دستگاه میپاشد و از شیری که روی دیوارها تعبیه شده، عسل از دستگاه بیرون میآید و همانجا در شیشه میشود...
زنبورهای کوچنشین
اگرچه کار زنبورستان میانوند طالقان تمام شده، تازه فصل کوچ است و آغاز کار دوباره برای یک زنبوردار. زنبوردارها تقریبا در دو ماه سرد سال بیکارند و بقیه سال باید بالای سرزنبورها باشند یا با آنها ییلاق و قشلاق کنند وگرنه اگر نتوانند غذا و شهد تازه به موقع به زنبورها برسانند، زنبورها میمیرند یا دسته جمعی کندو را برای همیشه ترک میکنند ؛ اتفاقی که در این چند سال برای بسیاری از زنبوردارها افتاده و هنوز معلوم نیست فقط به دلیل نبود غذای کافی بوده یا ترک کندوها دلیل دیگری داشته است.
http://img.tebyan.net/big/1389/06/20100919145223984_asal.jpg
آقای امینزاده هم تا چند روز دیگر کندوهایش را بار ماشین میکند تا آنها را به سمت قزوین ببرد و عسلهایی با طعم و رنگهایی متفاوت از گون و آویشن تحویل دهد. تا چند سال قبل آقای امینزاده مجبور بود کندوهایش را در ماههای سرد به بوشهر هم ببرد. به همین خاطر از دوبار عسلگیری سالیانه، یک بارش عسل طعم و عطر گلهای جنوب را میگرفت...
نگران آینده عسل
اگرچه خیلیها فکر میکنند که نخستین مشخصه عسل خوب آن است که شکرک نزند، اتفاقا آن عسلی مرغوب است که شکرک بزند. عسل آفتابگردان که یکی از مرغوبترین عسلهای پاییزی است، سر هفته شکرک میزند. اما به دلیل همین تصور غلط است که بعضی زنبوردارها، جوهرلیمو یا آبلیمو به خورد زنبور میدهند تا شکرک نزند. علاوه بر این، بسیاری از زنبوردارها عسلشان را تا 90 ـ 80 درجه حرارت میدهند و عسل هیچ وقت شکرک نمیزند اما آنوقت آنزیمهای مفید آن از بین میرود و مواد سمی در عسل فعال میشود. به گفته آقای امینزاده: «به این خاطر، آن چیزی که خداوند شفای للناس قرار داده، میشود بلای للناس!»
او میگوید بدتر از خشکسالی این است که مردم عسل خوب را تشخیص نمیدهند: «چه عسل واقعی بدهی و چه عسل قند، بیشتر دنبال ارزانی هستند. عسلی را که قیمتش20 هزار تومان است، میدهند 6 هزار تومان؛ مگر رب است؟ آنقدر بعضیها تقلب میکنند که دیگر نمیشود عسل را به قیمت واقعی فروخت. عسل خوب را باید از صاحبش شناخت. اگر کسی را پیدا کردید که درستکار است و تقلب نمیکند، دیگر نباید ولش کرد.»
به قول این مرد پرتجربه زنبوردار، هزاران تن عسل در دشت و بیابانهای ایران خوابیده و فقط کسی باید آنها را جمع کند. با آنکه بسیار به قابلیتهای زنبورداری ایران خوشبین است، باز هم نگران همین زنبوردارهای فعلی است که تقلب در بازار و ناآگاهی مردم، تجارت آنها را به نابودی میبرد.
منبع:سرزمين من