m_salehy
21st November 2010, 09:08 AM
دستخط امیرکبیر خطاب به ناصرالدین شاه
قربانت شوم
الساعه که در ایوان منزل با همشیرهی همایونی به شکستن لبهی نان مشغولم ، خبر رسید که شاهزاده موثقالدوله حاکم قم را که به جرم رشاء و ارتشاء معزول کرده بودم به توصیهی عمهی خود ابقا فرموده و سخن هزل بر زبان راندهاید . فرستادم او را تحتالحفظ به تهران بیاورند تا اعلیحضرت بدانند که ادارهی امور مملکت به توصیهی عمه و خاله نمیشود .
http://uc-njavan.ir/images/ke2br5bz4320ct7tzvgv.jpg
قربانت شوم
الساعه که در ایوان منزل با همشیرهی همایونی به شکستن لبهی نان مشغولم ، خبر رسید که شاهزاده موثقالدوله حاکم قم را که به جرم رشاء و ارتشاء معزول کرده بودم به توصیهی عمهی خود ابقا فرموده و سخن هزل بر زبان راندهاید . فرستادم او را تحتالحفظ به تهران بیاورند تا اعلیحضرت بدانند که ادارهی امور مملکت به توصیهی عمه و خاله نمیشود .
http://uc-njavan.ir/images/ke2br5bz4320ct7tzvgv.jpg