B a R a N
18th November 2010, 12:58 AM
مقدمه
تکنولوژی، مجموعه ای از سخت افزار و نرم افزار است که باید به شکل مناسبی ترکیب شود تا تولید کالا یا خدمات، امکان پذیر گردد. اجزای تکنولوژی عبارت است از:
تجهیزات، ماشین آلات و ابزار
مهارت و تجربه ی انسانی
داده ها، دانش، فنون، روش ها و فرآیندها
سازمان و مدیریت
در عمل، ترکیبات متفاوتی از اجزای مذکور تکنولوژی، یک کسب و کار را شکل می دهد. یکی از تصمیمات مهم کارآفرینان در ایجاد کسب و کار، انتخاب تکنولوژی مناسب است. در این تصمیم، کارآفرین باید ترکیب مناسبی از اجزای فوق را به کار گیرد تا در راه اندازی و توسعه¬ی کسب و کار جدید، موفق باشد.
تکنولوژی مناسب کارآفرینی
انتخاب تکنولوژی مناسب، همواره به عنوان یکی از تصمیم گیری های مهم کارآفرینان، مطرح بوده است. بیشتر نوشته های مربوط به انتخاب تکنولوژی، آمیزه ای از به حداکثر رساندن آثار مثبت و به حداقل رساندن آثار منفی برای حال و آینده است. به طور کلی می توان گفت که تکنولوژی مناسب به معنای تکنولوژی ساده یا پیشرفته، مقیاس بزرگ یا کوچک، کاربر یا سرمایه بر و دستی و یا اتوماتیک نیست، بلکه منظور، ترکیب مناسبی از اجزای تکنولوژی است که در تعامل نقاط قوت و ضعف کسب و کار با تهدیدها و فرصت های محیطی، مزیت رقابتی پایداری برای کسب و کار جدید ایجاد نماید. نواز شریف در این مورد میگوید: «هر تکنولوژی با زمان پیدایش خویش، مکان و محیطی که در آن زاییده شده و با هدفی که به خاطر آن پدیدار گشته است، مناسب میباشد.»
در یک مکان مشخص، یک تکنولوژی ممکن است در یک زمان، مناسب باشد و در زمان دیگر مناسب نباشد؛ زیرا احتمال تغییر در محیط یا در هدف های اصلی وجود دارد. همینطور در یک زمان، یک تکنولوژی در محیط¬های متفاوت، مناسبت یکسانی ندارد. علت این امر، همسان یا ناهمسان بودن محیط و متفاوت بودن هدف¬هاست. بنابراین مناسب بودن، یک ویژگی اقتضایی است و ویژگی ذاتیِ خودِ تکنولوژی نیست. مناسب بودن تکنولوژی در ارتباط با محیطی که در آن مورد استفاده قرار می گیرد و نسبت به هدفی که دارد، معنی پیدا می کند.
برای تولید یک کالا یا خدمت از تکنولوژی های گوناگون می توان استفاده نمود. دامنه ی این تنوع برحسب تغییر در سطح هر جزء تکنولوژی، گسترده می شود. به دلیل همین تنوع است که انتخاب تکنولوژی مناسب به عنوان یک مسأله ی مهم برای کارآفرینان مطرح است. توسعه¬ی سریع دانش بشری و دسترسی به تکنولوژی های جدید، مجموعهی انتخاب را وسیع کرده است و کارآفرینان نیز به دنبال انتخاب تکنولوژی ای هستند که با به کارگیری آن بتوانند در کیفیت یا هزینه ی تولید کالا یا خدمت، تمایز ایجاد کنند.
تصمیم گیری برای انتخاب تکنولوژی مناسب
کارآفرین باید تحلیل تصمیم گیری را در دو مرحله انجام دهد: مرحلهی اول، تحلیل SWOT برای انتخاب تکنولوژی است و مرحلهی دوم، امکان سنجی استقرار تکنولوژی.
در تحلیل SWOT نقاط قوت (Strengths)، نقاط ضعف (Weaknesses)، فرصتها (Opportunities) و تهدیدهای(Threats) مربوط به یک مورد، بررسی می شوند. در این تحلیل برای هر کدام از انتخابهای ممکن، کارآفرین تأثیر انتخاب هر تکنولوژی در موقعیت رقابتی کسب و کار را بررسی می کند. این بررسی، امکان مقایسه و رتبهبندی تکنولوژیها را فراهم می¬کند. در این بررسی، ابتدا تحلیل SWOT کسب و کار نوشته میشود، آنگاه تأثیر مثبت یا منفی هر تکنولوژی در این تحلیل، بررسی میشود. تکنولوژیای مناسبتر است که ضعفهای کسب و کار را کاهش دهد، قوتهای کسب و کار را افزایش دهد، از فرصتها بیشتر استفاده نماید و تهدیدها را کاهش دهد یا آنها را به فرصت، تبدیل نماید. با این تحلیل، چند گزینه که موقعیت رقابتی بهتری ایجاد مینمایند برای بررسی امکان سنجی، انتخاب میشوند.
در بررسی امکان سنجی، امکان تهیه، استقرار، جذب و توسعهی تکنولوژی، بررسی میشود، در این بررسی، هزینهی تهیهی تکنولوژی، مشکلات و محدودیتهای استقرار و راهاندازی، امکانات و محدودیتهای جذب تکنولوژی، به ویژه از لحاظ خدمات پشتیبانی و امکان توسعهی تکنولوژی و انجام بهبودهای تدریجی و جهشی در تکنولوژی، بررسی میشود. در انتخاب تکنولوژی علاوه بر سطح تکنولوژی، باید به امکانپذیری فنی و اقتصادی توجه شود. در مطالعهی امکان سنجی علاوه بر مسایل هزینهای و فنی به مسایل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هم باید توجه کرد.
در انتخاب تکنولوژی نه تنها بازار فعلی محصول و منابع موجود در نظر گرفته میشود، بلکه به چالشهای رقابتی آینده هم باید توجه داشت. یکی از چالشهای مهم کسب و کار جدید، افزایش مداوم عملکرد است. بهبود عملکرد به دو شکل، ممکن است، یک راه افزایش دادههاست و راه دیگر بهبود تکنولوژی است. توسعهی تکنولوژی را میتوان به عنوان بهبود عملکرد برای منابع یکسان یا کاهش منابع در یک سطح عملکرد دانست. در حال حاضر در تغییر تکنولوژی، تأکیدها از تجهیزات به عملیات، تغییر یافته است.
تکنولوژی بهینه برای کارآفرین به هدفهای استراتژیک وی بستگی دارد. تحلیل هدفهای بلند مدت کارآفرین در ارتباط با محیط و منابع در دسترس، مناسب بودن تکنولوژی را مشخص میکند. تکنولوژی انتخاب شده باید با هدفهای بلند مدت کارآفرین، همسو باشد و حمایتکنندهی هدفهای کارآفرین باشد. استقرار و بهکارگیری تکنولوژی با محدودیتهای متعدی مواجه میشود. برای کاهش محدودیتهای اجرایی، باید قابلیتهای تکنولوژیها در دستیابی به هدفهای کارآفرین، تحلیل گردد.
انتخاب تکنولوژی کسب و کار جدید به منابع دردسترس کارآفرین، بستگی دارد. این منابع، ممکن است داخلی یا خارجی باشند. منابع داخلی عبارتند از: منابع مالی، قابلیتهای مهندسی، امکانات موجود، قابلیتهای مدیریتی و سازمان موجود. در قابلیتهای مهندسی باید به امکان جذب و تطبیق تکنولوژی توجه شود. منابع خارجی به قابلیتهای موجود در اقتصاد ملی مربوط میشود. اقتصاد ملی به دلیل تأثیر در قابلیت دسترسی به بازار محصول و بازار عوامل در موفقیت کسب وکار، تأثیر میگذارد. برخی از عوامل اقتصاد ملی عبارتند از: نرخ ارز، نرخ بهره، نرخ رشد اقتصادی، شدت رقابت، قیمت عوامل و سیاستهای اقتصادی دولت.
در مجموع، تکنولوژی انتخاب شده باید مزیت رقابتی پایداری برای کسب و کار جدید، ایجاد نماید. اما به طور کلی میتوان گفت که برخی از ویژگیهای مطلوب تکنولوژی مناسب، عبارتند از:
عملکرد بالا در مقایسه با رقبا
تمایز در کیفیت و قیمت محصول
استفاده از منابع، انرژی و دانش داخلی
انطباق با شرایط محلی
انعطاف پذیری و توانایی تطبیق با تغییرات پیش بینی نشده
حداقل مشکلات حمل و نقل
امکانپذیری استقرار و اجرا
هماهنگ با سیاستهای توسعهای دولت
نتیجه گیری
انتخاب تکنولوژی، یک انتخاب استراتژیک است و در چارچوب برنامهی استراتژیک کارآفرین باید انجام شود. با توجه به اقتضایی بودن ماهیت تکنولوژی، نمیتوان گفت که یک تکنولوژی برای همه جا و هرزمان، مناسب است. هر کارآفرین باید در جهت هدفهای بلند مدت خود و با تحلیل استراتژیک و تحلیل امکان سنجی، تکنولوژی مناسب را انتخاب نماید.
اثربخشی تکنولوژی، فقط به مناسب بودن آن بستگی ندارد، اجرای درست آن هم مهم است. کارآفرین باید در مطالعهی امکان سنجی، همهی ملاحظات اجرایی را در نظر بگیرد و با بررسی دقیق محدودیتها، زمینههای استقرار و اجرای درست تکنولوژی را فراهم آورد.
سایت خانه کارآفرینان (http://www.karafariny.com)
تکنولوژی، مجموعه ای از سخت افزار و نرم افزار است که باید به شکل مناسبی ترکیب شود تا تولید کالا یا خدمات، امکان پذیر گردد. اجزای تکنولوژی عبارت است از:
تجهیزات، ماشین آلات و ابزار
مهارت و تجربه ی انسانی
داده ها، دانش، فنون، روش ها و فرآیندها
سازمان و مدیریت
در عمل، ترکیبات متفاوتی از اجزای مذکور تکنولوژی، یک کسب و کار را شکل می دهد. یکی از تصمیمات مهم کارآفرینان در ایجاد کسب و کار، انتخاب تکنولوژی مناسب است. در این تصمیم، کارآفرین باید ترکیب مناسبی از اجزای فوق را به کار گیرد تا در راه اندازی و توسعه¬ی کسب و کار جدید، موفق باشد.
تکنولوژی مناسب کارآفرینی
انتخاب تکنولوژی مناسب، همواره به عنوان یکی از تصمیم گیری های مهم کارآفرینان، مطرح بوده است. بیشتر نوشته های مربوط به انتخاب تکنولوژی، آمیزه ای از به حداکثر رساندن آثار مثبت و به حداقل رساندن آثار منفی برای حال و آینده است. به طور کلی می توان گفت که تکنولوژی مناسب به معنای تکنولوژی ساده یا پیشرفته، مقیاس بزرگ یا کوچک، کاربر یا سرمایه بر و دستی و یا اتوماتیک نیست، بلکه منظور، ترکیب مناسبی از اجزای تکنولوژی است که در تعامل نقاط قوت و ضعف کسب و کار با تهدیدها و فرصت های محیطی، مزیت رقابتی پایداری برای کسب و کار جدید ایجاد نماید. نواز شریف در این مورد میگوید: «هر تکنولوژی با زمان پیدایش خویش، مکان و محیطی که در آن زاییده شده و با هدفی که به خاطر آن پدیدار گشته است، مناسب میباشد.»
در یک مکان مشخص، یک تکنولوژی ممکن است در یک زمان، مناسب باشد و در زمان دیگر مناسب نباشد؛ زیرا احتمال تغییر در محیط یا در هدف های اصلی وجود دارد. همینطور در یک زمان، یک تکنولوژی در محیط¬های متفاوت، مناسبت یکسانی ندارد. علت این امر، همسان یا ناهمسان بودن محیط و متفاوت بودن هدف¬هاست. بنابراین مناسب بودن، یک ویژگی اقتضایی است و ویژگی ذاتیِ خودِ تکنولوژی نیست. مناسب بودن تکنولوژی در ارتباط با محیطی که در آن مورد استفاده قرار می گیرد و نسبت به هدفی که دارد، معنی پیدا می کند.
برای تولید یک کالا یا خدمت از تکنولوژی های گوناگون می توان استفاده نمود. دامنه ی این تنوع برحسب تغییر در سطح هر جزء تکنولوژی، گسترده می شود. به دلیل همین تنوع است که انتخاب تکنولوژی مناسب به عنوان یک مسأله ی مهم برای کارآفرینان مطرح است. توسعه¬ی سریع دانش بشری و دسترسی به تکنولوژی های جدید، مجموعهی انتخاب را وسیع کرده است و کارآفرینان نیز به دنبال انتخاب تکنولوژی ای هستند که با به کارگیری آن بتوانند در کیفیت یا هزینه ی تولید کالا یا خدمت، تمایز ایجاد کنند.
تصمیم گیری برای انتخاب تکنولوژی مناسب
کارآفرین باید تحلیل تصمیم گیری را در دو مرحله انجام دهد: مرحلهی اول، تحلیل SWOT برای انتخاب تکنولوژی است و مرحلهی دوم، امکان سنجی استقرار تکنولوژی.
در تحلیل SWOT نقاط قوت (Strengths)، نقاط ضعف (Weaknesses)، فرصتها (Opportunities) و تهدیدهای(Threats) مربوط به یک مورد، بررسی می شوند. در این تحلیل برای هر کدام از انتخابهای ممکن، کارآفرین تأثیر انتخاب هر تکنولوژی در موقعیت رقابتی کسب و کار را بررسی می کند. این بررسی، امکان مقایسه و رتبهبندی تکنولوژیها را فراهم می¬کند. در این بررسی، ابتدا تحلیل SWOT کسب و کار نوشته میشود، آنگاه تأثیر مثبت یا منفی هر تکنولوژی در این تحلیل، بررسی میشود. تکنولوژیای مناسبتر است که ضعفهای کسب و کار را کاهش دهد، قوتهای کسب و کار را افزایش دهد، از فرصتها بیشتر استفاده نماید و تهدیدها را کاهش دهد یا آنها را به فرصت، تبدیل نماید. با این تحلیل، چند گزینه که موقعیت رقابتی بهتری ایجاد مینمایند برای بررسی امکان سنجی، انتخاب میشوند.
در بررسی امکان سنجی، امکان تهیه، استقرار، جذب و توسعهی تکنولوژی، بررسی میشود، در این بررسی، هزینهی تهیهی تکنولوژی، مشکلات و محدودیتهای استقرار و راهاندازی، امکانات و محدودیتهای جذب تکنولوژی، به ویژه از لحاظ خدمات پشتیبانی و امکان توسعهی تکنولوژی و انجام بهبودهای تدریجی و جهشی در تکنولوژی، بررسی میشود. در انتخاب تکنولوژی علاوه بر سطح تکنولوژی، باید به امکانپذیری فنی و اقتصادی توجه شود. در مطالعهی امکان سنجی علاوه بر مسایل هزینهای و فنی به مسایل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هم باید توجه کرد.
در انتخاب تکنولوژی نه تنها بازار فعلی محصول و منابع موجود در نظر گرفته میشود، بلکه به چالشهای رقابتی آینده هم باید توجه داشت. یکی از چالشهای مهم کسب و کار جدید، افزایش مداوم عملکرد است. بهبود عملکرد به دو شکل، ممکن است، یک راه افزایش دادههاست و راه دیگر بهبود تکنولوژی است. توسعهی تکنولوژی را میتوان به عنوان بهبود عملکرد برای منابع یکسان یا کاهش منابع در یک سطح عملکرد دانست. در حال حاضر در تغییر تکنولوژی، تأکیدها از تجهیزات به عملیات، تغییر یافته است.
تکنولوژی بهینه برای کارآفرین به هدفهای استراتژیک وی بستگی دارد. تحلیل هدفهای بلند مدت کارآفرین در ارتباط با محیط و منابع در دسترس، مناسب بودن تکنولوژی را مشخص میکند. تکنولوژی انتخاب شده باید با هدفهای بلند مدت کارآفرین، همسو باشد و حمایتکنندهی هدفهای کارآفرین باشد. استقرار و بهکارگیری تکنولوژی با محدودیتهای متعدی مواجه میشود. برای کاهش محدودیتهای اجرایی، باید قابلیتهای تکنولوژیها در دستیابی به هدفهای کارآفرین، تحلیل گردد.
انتخاب تکنولوژی کسب و کار جدید به منابع دردسترس کارآفرین، بستگی دارد. این منابع، ممکن است داخلی یا خارجی باشند. منابع داخلی عبارتند از: منابع مالی، قابلیتهای مهندسی، امکانات موجود، قابلیتهای مدیریتی و سازمان موجود. در قابلیتهای مهندسی باید به امکان جذب و تطبیق تکنولوژی توجه شود. منابع خارجی به قابلیتهای موجود در اقتصاد ملی مربوط میشود. اقتصاد ملی به دلیل تأثیر در قابلیت دسترسی به بازار محصول و بازار عوامل در موفقیت کسب وکار، تأثیر میگذارد. برخی از عوامل اقتصاد ملی عبارتند از: نرخ ارز، نرخ بهره، نرخ رشد اقتصادی، شدت رقابت، قیمت عوامل و سیاستهای اقتصادی دولت.
در مجموع، تکنولوژی انتخاب شده باید مزیت رقابتی پایداری برای کسب و کار جدید، ایجاد نماید. اما به طور کلی میتوان گفت که برخی از ویژگیهای مطلوب تکنولوژی مناسب، عبارتند از:
عملکرد بالا در مقایسه با رقبا
تمایز در کیفیت و قیمت محصول
استفاده از منابع، انرژی و دانش داخلی
انطباق با شرایط محلی
انعطاف پذیری و توانایی تطبیق با تغییرات پیش بینی نشده
حداقل مشکلات حمل و نقل
امکانپذیری استقرار و اجرا
هماهنگ با سیاستهای توسعهای دولت
نتیجه گیری
انتخاب تکنولوژی، یک انتخاب استراتژیک است و در چارچوب برنامهی استراتژیک کارآفرین باید انجام شود. با توجه به اقتضایی بودن ماهیت تکنولوژی، نمیتوان گفت که یک تکنولوژی برای همه جا و هرزمان، مناسب است. هر کارآفرین باید در جهت هدفهای بلند مدت خود و با تحلیل استراتژیک و تحلیل امکان سنجی، تکنولوژی مناسب را انتخاب نماید.
اثربخشی تکنولوژی، فقط به مناسب بودن آن بستگی ندارد، اجرای درست آن هم مهم است. کارآفرین باید در مطالعهی امکان سنجی، همهی ملاحظات اجرایی را در نظر بگیرد و با بررسی دقیق محدودیتها، زمینههای استقرار و اجرای درست تکنولوژی را فراهم آورد.
سایت خانه کارآفرینان (http://www.karafariny.com)