پیمان
6th December 2008, 01:00 PM
هیچوقت توجه کرده اید که وقتی با تمام توان سعی می کنیم چیزی را به خاطر بیاوریم یا یک ضربه صحیح به توپ تنیس بزنیم یا مسئله ای را حل کنیم،چه اتفاقی می افتد؟هیچوقت به آن نتیجه دلخواه نمی رسیم.
اغلب مردم می گویند در پیدا کردن راه حل مناسب برای مسائل زمانی بیشترین موفقیت را داشته اند که به طور طبیعی فارغ و آسوده خیال بوده اندو این بدین خاطر است که امواج مغزی حتی در حمام و تختخواب هم که بدن کاملا در حالت آسودگی است با ما هستند.
از دیدگاه علمی،وقتی ما آسوده هستیم ریتم مغزی حرکتی آرامتر به خود می گیرد و در این حالت است که انسان توانائی و خلاقیت بسیار بیشتری را از خود نشان می دهد و نتایج مطلوب به سهولت به بار می آیند.وقتی دوش آب گرم می گیریم یا به تختخواب می رویم به طور طبیعی به این آسودگی می رسیم.به این خاطر است که در این مواقع راه حلهای تازه ای برای مسائل پیدا می کنیم و می توانیم بسیار خلاق تر باشیم.مسلم است که آسودگی جسمانی نیز از اهمیتی مشابه برای رسیدن به حداکثر کارایی برخوردار است.وقتی جسم خود را آسوده می کنیم متابولیسم بدن به حالت توازن در می آید،فشار خون پایین می آید،تنفس عمیق و آسان می شود و اعضای سیستم جسمانی ما واجد عملکردی هماهنگ می شود.
در مقیاس وسیع تر نیز همین تصویر ظاهر می شود.ما بهترین نتایج را در زندگی زمانی بدست می آوریم که خود را برای رفتن در مسیر جریان رود مهیا کرده ایم و این به معنای یافتن یک توازن ظریف و مبهم میان تلاش و آسودگی و میان تمسک جویی و واگذاری امور بحال خود است.هیچ چیزی به سادگی به دست نمی آید.
بنجامین هاف در کتاب زیبای خود ضمن تشریح فلسفه شرقی تائو می نویسد:«وقتی ما یاد بگیریم که با طبیعت درونی و با قوانین حاکم بر محیط خود کنار بیاییم آنگاه با نظام طبیعی اشیاء و بر اساس اصل ((حداقل تلاش)) عمل خواهیم کرد و چون جهان مادی بر اساس این اصل عمل می کند،هرگز دچار اشتباه نمی شود زیرا اصولا اشتباه مختص انسان یا زائیده تفکر اوست.مخلوقی که با مغزی انباشته تر از ظرفیت و با دخالت و تلاش فراوان،خود را از شبکه حمایت کننده قوانین طبیعی جدا می سازد.
اندرومتیوس
اغلب مردم می گویند در پیدا کردن راه حل مناسب برای مسائل زمانی بیشترین موفقیت را داشته اند که به طور طبیعی فارغ و آسوده خیال بوده اندو این بدین خاطر است که امواج مغزی حتی در حمام و تختخواب هم که بدن کاملا در حالت آسودگی است با ما هستند.
از دیدگاه علمی،وقتی ما آسوده هستیم ریتم مغزی حرکتی آرامتر به خود می گیرد و در این حالت است که انسان توانائی و خلاقیت بسیار بیشتری را از خود نشان می دهد و نتایج مطلوب به سهولت به بار می آیند.وقتی دوش آب گرم می گیریم یا به تختخواب می رویم به طور طبیعی به این آسودگی می رسیم.به این خاطر است که در این مواقع راه حلهای تازه ای برای مسائل پیدا می کنیم و می توانیم بسیار خلاق تر باشیم.مسلم است که آسودگی جسمانی نیز از اهمیتی مشابه برای رسیدن به حداکثر کارایی برخوردار است.وقتی جسم خود را آسوده می کنیم متابولیسم بدن به حالت توازن در می آید،فشار خون پایین می آید،تنفس عمیق و آسان می شود و اعضای سیستم جسمانی ما واجد عملکردی هماهنگ می شود.
در مقیاس وسیع تر نیز همین تصویر ظاهر می شود.ما بهترین نتایج را در زندگی زمانی بدست می آوریم که خود را برای رفتن در مسیر جریان رود مهیا کرده ایم و این به معنای یافتن یک توازن ظریف و مبهم میان تلاش و آسودگی و میان تمسک جویی و واگذاری امور بحال خود است.هیچ چیزی به سادگی به دست نمی آید.
بنجامین هاف در کتاب زیبای خود ضمن تشریح فلسفه شرقی تائو می نویسد:«وقتی ما یاد بگیریم که با طبیعت درونی و با قوانین حاکم بر محیط خود کنار بیاییم آنگاه با نظام طبیعی اشیاء و بر اساس اصل ((حداقل تلاش)) عمل خواهیم کرد و چون جهان مادی بر اساس این اصل عمل می کند،هرگز دچار اشتباه نمی شود زیرا اصولا اشتباه مختص انسان یا زائیده تفکر اوست.مخلوقی که با مغزی انباشته تر از ظرفیت و با دخالت و تلاش فراوان،خود را از شبکه حمایت کننده قوانین طبیعی جدا می سازد.
اندرومتیوس