sarina_
24th October 2010, 04:11 PM
نام پارسه (تخت جمشید)
نام تخت جمشید در زمان ساخت «پارسَه»[۲] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AE%D8%AA_%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF# cite_note-1) به معنای «شهر پارسیان» بود. یونانیان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86) آن را پِرسپولیس (به یونانی یعنی «پارسهشهر») خواندهاند. در فارسی معاصر این بنا را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF) پادشاه اسطورهای ایران مینامند که در شاهنامه فردوسی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D8%AF%D9%88%D8%B3%DB%8C) نیز آمدهاست.
چگونگی ساخت
قدیمیترین بخش پارسه بر پایهٔ یافتههای باستانشناسی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%B 4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C) مربوط به سال ۵۱۵ پیش از میلاد است. آنگونه که در منابع متعدد و گوناگون تاریخی آمدهاست ساخت پارسه در حدود ۲۵ قرن پیش در دامنه غربی کوه رحمت، به عبارتی میترا یا مهر و در زمان داریوش بزرگ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B4_%D8%A8%D8%B2% D8%B1%DA%AF) آغاز گردید و سپس توسط جانشینان وی با تغییراتی در بنای اولیه آن ادامه یافت. بر اساس خشت نوشتههای کشف شده در پارسه در ساخت این بنای با شکوه معماران، هنرمندان، استادکاران، کارگران، زنان و مردان بیشماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمهٔ کارگری نیز استفاده میکردند.ساخت این مجموعه بزرگ و زیبا بنا به روایتی ۱۲۰ سال به طول انجامید.
مکان و چگونگی سازه
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/1/16/Persepolis-sotton.jpg/200px-Persepolis-sotton.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Persepolis-sotton.jpg) http://bits.wikimedia.org/skins-1.5/common/images/magnify-clip.png (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Persepolis-sotton.jpg)
یکی از سرستونهای پیشنهادی که مورد تایید قرار نگرفته بود به همین دلیل در آن محل مدفون شده بود
کاخهای پارسه در نزدیکی رود کوچک پلوار (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%B1) که به رود کر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1) میریزد ٬ بر روی سکوئی که ارتفاع آن بین ۸ تا ۱۸ متر بالاتر از سطح جلگهٔ مردوشت است، بنا شدهاند در حالی که طرف شرقی ان بر روی کوه رحمت است و سه طرف دیگر با دیوارهای حافظ (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D8%B1_%D8 %AD%D8%A7%D9%81%D8%B8&action=edit&redlink=1) شکل داده شدهاند.دیوارهای حافظ با توجه به شیب زمین تغییر ارتفاع میدهند.
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/3/35/Persepolis_Colonne_flandin.jpg/220px-Persepolis_Colonne_flandin.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Persepolis_Co lonne_flandin.jpg) http://bits.wikimedia.org/skins-1.5/common/images/magnify-clip.png (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Persepolis_Co lonne_flandin.jpg)
پلان و جزئیات ستونهای پارسه
وسعت کامل کاخهای تخت جمشید ۱۲۵ هزار متر مربع است که[۳] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AE%D8%AA_%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF# cite_note-2) از بخشهای مهم زیر تشکیل یافته است:
کاخهای رسمی و تشریفاتی پارسه (کاخ دروازه ملل)
سرای نشیمن و کاخهای کوچک اختصاصی
خزانهٔ شاهی
دژ و باروی حفاظتی
پژوهشهای باستانشناسی
اولین کاوشهای علمی در پارسه توسط ارنست امیل هرتزفلد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D9%86%D8%B3%D8%AA_%D8%A7%D9%85%DB%8C% D9%84_%D9%87%D8%B1%D8%AA%D8%B2%D9%81%D9%84%D8%AF) المانی در ۱۹۳۱ صورت گرفت.وی توسط مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A4%D8%B3%D8%B3%D9%87_%D8%AE%D8%A7%D9%88% D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C_%D8%AF%D8%A7%D 9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%B4%DB%8C%DA%A9%D8 %A7%DA%AF%D9%88) فرستاده شده بود.یافتههای وی هنوز در این موسسه نگه داری میشوند. هرتزفلد معتقد بود دلیل ساخت پارسه نیاز به جوی شاهانه و باشکوه٬ [۴] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AE%D8%AA_%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF# cite_note-3)٬ نمادی برای امپراتوری پارس و مکانی برای جشن گرفتن وقایع خاص به خصوص نوروز (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B2) بودهاست.به دلایل تاریخی پارسه در جایی که امپراتوری پارس پایه گذاشته شده بود ساخته شدهاست.هر چند در زمان مرکز امپراتوری نبودهاست.
معماری پارسه به دلیل استفاده از ستونهای چوبی مورد توجه قرار گرفتهاست.معماران پارسه فقط زمانی از سنگ استفاده کردهاند که بزرگترین سروهای (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D9%88) لبنان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86) یا ساجهای (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D8%AC_%28%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA%29) هند (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%86%D8%AF) اندازههای لازم برای تحمل سقف را نداشتهاند.[۵] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AE%D8%AA_%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF# cite_note-4) در حالی که ته ستونها و سر ستونها از سنگ بودهاند.
پلکانهای ورودی سکو و دروازهٔ ملل
ورود سکو، دو پلکان است که روبروی یکدیگر و در بخش شمال غربی مجموعه قرار دارندکه همچون دستانی است که آرنج خویش را خم کرده و بر آن است تا مشتاقان خود را از زمین بلند کرده و در سینه خود جای دهد. این پلکانها از هر طرف ۱۱۱ پلهٔ پهن و کوتاه(به ارتفاع۱۰ سانتیمتر) دارند. بر خلاف عقیده بسیاری از مورخین که مدعی بودند ارتفاع کم پلهها به خاطر این بوده که اسبها نیز بتوانند از پلهها بالا بروند، پلهها را کوتاهتر از معمول ساختهاند تا راحتی و ابهت میهمانان (که تصاویرشان با لباسهای فاخر و بلند بر دیوارهای پارسه نقش بسته) هنگام بالا رفتن حفظ شود. بالای پلکانها، بنای ورودی تخت جمشید، «دروازه بزرگ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%B2%D9%87_%D8%A8%D8%B2% D8%B1%DA%AF)» یا «دروازهٔ خشایارشا (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%B2%D9% 87_%D8%AE%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A 7&action=edit&redlink=1)» یا دروازه ملل، قرار گرفتهاست. ارتفاع این بنا ۱۰ متر است. این بنا یک ورودی اصلی و دو خروجی داشتهاست که امروزه بقایای دروازههای آن برجاست. بر دروازهٔ غربی و شرقی طرح مردان بالدار و بر و طرح دو گاو سنگی با سر انسانی حجاری شده است. این دروازهها در قسمت فوقانی با شش کتیبهٔ میخی تزیین یافتهاند. این کتیبهها پس از ذکر نام اهورامزدا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B2%D8%AF%D 8%A7) به اختصار بیان میکند که: «هر چه بدیده زیباست، به خواست اورمزد انجام پذیرفتهاست.»[۶] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AE%D8%AA_%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF# cite_note-5)
دو دروازه خروجی یکی رو به جنوب و دیگری رو به شرق قرار دارند و دروازه جنوبی رو به کاخ آپادانا (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%DA%A9%D8%A7%D8%AE_%D8%A2%D9%BE%D8 %A7%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%A7&action=edit&redlink=1)، یا کاخ بزرگ بار، دارد.
پلکانهای کاخ آپادانا
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/2/29/Persepolis_Apadana_noerdliche_Treppe_Detail.jpg/200px-Persepolis_Apadana_noerdliche_Treppe_Detail.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Persepolis_Ap adana_noerdliche_Treppe_Detail.jpg) http://bits.wikimedia.org/skins-1.5/common/images/magnify-clip.png (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Persepolis_Ap adana_noerdliche_Treppe_Detail.jpg)
جزئیات حجاریهای پلکان روبهشمال کاخ آپادانا که نظامیان هخامنشی را نمایش میدهد.
کاخ آپادانا در شمال و شرق دارای دو مجموعه پلکان است. پلکانهای شرقی این کاخ که از دو پلکان - یکی رو به شمال و یکی رو به جنوب - تشکیل شدهاند، نقوش حجاریشدهای را در دیوار کنارهٔ خود دارند. پلکان رو به شمال نقشهایی از فرماندهان عالیرتبهٔ نظامی مادی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%D8%AF) و پارسی دارد در حالی که گلهای نیلوفر آبی را در دست دارند، حجاری شدهاست. در جلوی فرماندهان نظامی افراد گارد جاویدان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF_%D8%AC%D8%A7%D9%88%DB%8C% D8%AF%D8%A7%D9%86) در حال ادای احترام دیده میشوند. در ردیف فوقانی همین دیواره، نقش افرادی در حالی که هدایایی به همراه دارند و به کاخ نزدیک میشوند، دیده میشود.
بر دیوارهٔ پلکان رو به جنوب تصاویری از نمایندگان کشورهای مختلف به همراه هدایایی که در دست دارند دیده میشود. هر بخش از این حجاری اختصاص به یکی از ملل دارد که در شکل زیر مشخص شدهاند :
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/8/8c/Apadana-stairs.jpg/400px-Apadana-stairs.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Apadana-stairs.jpg) http://bits.wikimedia.org/skins-1.5/common/images/magnify-clip.png (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Apadana-stairs.jpg)
۱- مادیها ۲- ایلامیها ۳- پارتها ۴- سغدیها ۵- مصریها ۶- باختریها ۷- اهالی سیستان ۸- اهالی ارمنستان ۹- بابلیها ۱۰- اهالی کلیکیه ۱۱- سکاهای کلاهتیزخود ۱۲- ایونیها ۱۳- اهالی سمرقند ۱۴- فنیقیها ۱۵- اهالی کاپادوکیه ۱۶- اهالی لیدی ۱۷- اراخوزیها ۱۸- هندیها ۱۹- اهالی مقدونیه ۲۰- اعراب ۲۱- آشوریها ۲۲- لیبیها ۲۳- اهالی حبشه
کاخ آپادانا
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/2/29/Persepolis001.jpg/270px-Persepolis001.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Persepolis001 .jpg) http://bits.wikimedia.org/skins-1.5/common/images/magnify-clip.png (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Persepolis001 .jpg)
پلکان ورودی کاخ آپادانا
کاخ آپادانا از قدیمیترین کاخهای پارسه است. این کاخ که به فرمان داریوش بزرگ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B4_%D8%A8%D8%B2% D8%B1%DA%AF) بنا شدهاست، برای برگزاری جشنهای نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای وابسته به حضور پادشاه استفاده میشدهاست.
این کاخ توسط پلکانی در قسمت جنوب غربی آن به «کاخ تچرا» یا «کاخ آینه» ارتباط مییابد. کاخ آپادانا از ۷۲ ستون تشکیل شدهاست که در حال حاضر ۱۴ ستون آن پابرجاست ته ستونهای ایوان کاخ گرد ولی ته ستونهای داخل کاخ مربع شکل میباشد
کاخ تچر
تچر یا تچرا به معنای خانه زمستانی میباشد.این کاخ نیز به فرمان داریوش کبیر بنا شده و کاخ اختصاصی وی بودهاست. روی کتیبهای آمده : «من داریوش این تچر را ساختم.»
این کاخ یک موزه خط به شمار میرود از پارسی باستان گرفته در این کاخ کتیبه وجود دارد تا خطوط پهلوی بالای ستونها از نمای جلوییهای مصری استفاده شدهاست. قسمت اصلی کاخ توسط داریوش بزرگ و ایوان و پلکان سنگی جنوبی توسط خشایارشا و پلکان سنگی غربی توسط اردشیر دوم بنا شدهاست
کاخ هَدیش
این کاخ که کاخ خصوصی خشایارشا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7) بودهاست در مرتفعترین قسمت صفهٔ پارسه قرار دارد. این کاخ از طریق دو مجموعه پلکان به کاخ ملکه ارتباط دارد. احتمال میرود آتش سوزی از این مکان شروع شده باشد به خاطر نفرتی که آتنیها (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%AA%D9%86) از خشایارشا داشتند به خاطر به آتش کشیده شدن آتن به دست وی. رنگ زرد سنگها نشان دهنده تمام شدن آب درون سنگها به خاطر حرارت است. اینجا مکان کوچکی بوده ۶*۶ ستون قرار داشتهاست. به خاطر ویرانی شدیدی که شده اطلاعات زیادی در مورد این کاخ در دسترس نیست خیلیها از اینجا به عنوان کاخ مرموز نام بردهاند. هدیش به معنای جای بلند میباشد و چون خشایارشا نام زن دوم او هدیش بودهاست نام کاخ خود را هدیش میگذارد این کاخ در جنوبیترین قسمت صفه قرار دارد و قسمتهای زیادی از کف از خود کوه میباشد
کاخ ملکه
این کاخ توسط خشایارشا ساخته شدهاست و به نسبت سایر بناها در ارتفاع پایینتری قرار گرفتهاست. بخشی از این کاخ در سال ۱۹۳۱ توسط شرقشناس مشهور، پرفسور ارنست امیل هرتزفلد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D9%86%D8%B3%D8%AA_%D8%A7%D9%85%DB%8C% D9%84_%D9%87%D8%B1%D8%AA%D8%B2%D9%81%D9%84%D8%AF) خاکبرداری و از نو تجدیدبنا شد و امروزه به عنوان موزه و ادارهٔ مرکزی تأسیسات پارسه مورد استفاده قرار گرفتهاست.
ساختمان خزانهٔ شاهنشاهی
این ساختمان که از چندین تالار، اطاق و حیاط تشکیل شدهاست با دیوار عظیمی از بقیهٔ پارسه جدا میشود.
کاخ صدستون
وسعت این کاخ در حدود ۴۶۰۰۰ مترمربع است و سقف آن بهوسیلهٔ صد ستون که هر کدام ۱۴ متر ارتفاع داشتهاند، بالا نگه داشته میشدهاست.
کاخ شورا
به این مکان کاخ شورا یا تالار مرکزی میگویند. احتمالاً شاه در اینجا با بزرگان به بحث و مشورت میپرداختهاست. با توجه به نقوش حجاری شده، از یکی از دروازهها شاه وارد میشده و از دو دروازه دیگر خارج میشدهاست. به این دلیل به این جا کاخ شورا میگویند که در اینجا دوسر ستون انسان وجود داشته که جاهای دیگری نیست و سر انسان سمبل تفکر است.
آرامگاههای شاهنشاهان
در فاصله ۶ و نیم کیلومتری از پارسه نقش رستم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D9%82%D8%B4_%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D9%85) قرار دارد.در نقش رستم آرامگاهای شاهنشاهانی مانند داریوش بزرگ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B4_%D8%A8%D8%B2% D8%B1%DA%AF) ٫ خشایارشا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7) ٫ اردشیر یکم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DB%8C%D8%B1_%DB%8C%DA%A9% D9%85_%28%D9%87%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%86%D8%B4%DB%8 C%29) و داریوش دوم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B4_%D8%AF%D9%88% D9%85) واقع است.آرامگاه پنجمی هم هست که نیمه کاره باقی مانده و احتمالا متعلق به داریوش سوم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B4_%D8%B3%D9%88% D9%85) است.
کتیبههای گلی
در حفاریهای انجام شده در محل پارسه تعداد بسیار کتیبههای گلی که در انبارهای زیر پارسه انباشته شده که بر اثر سوختن پارسه پخته شدند یافت شد و همگی به آمریکا ارسال شد که متاسفانه در بین راه تعداد بسیاری از آنها از بین رفتند و مقدار مانده نیز به علت جنگ جهانی دوم در انبارهای دانشگاه آمریکا ماند و ترجمه نشد . سر انجام بخشی از آنها ترجمه که مشخص شد حاوی دفاتر حسابداری امپراتوری هخامنشی است و فراتر از آن مشخص شد ایرانیان در آن زمان چگونه می زیسته اند به عنوان مثال مشخص شد کلیه کارگران و مهندسان در ساخت پارسه حقوق در یافت داشته ( شراب - گندم و ... ) و زنان دارای حقوق کامل بوده و حتی مرخصی بارداری داشته و کسانی هم حقوق دریافت میداشته اند تا از کودکان مراقبت کنند متاسفانه در تاریخ ۱۳۸۷ ه ش مشکلات زیادی بر سر این کتیبهها رخ داد به این شکل که تعدادی یهودی با ادعای دست داشتن حکومت جمهوری اسلامی در بمب گزاریها علیه یهودیان تقاضای غرامت کرده و به عنوان مال ایران این کتیبهها را معرفی کردند و تقاضای دریافت این کتیبهها را به عنوان غرامت نمودند .
سرانجام پارسه
مجموعه کاخهای تخت جمشید، در سال (۳۳۰ پیش از میلاد) به دست اسکندر مقدونی به آتش کشیده شد و تمام بناهای آن به صورت ویرانه در آمد.[نیازمند منبع (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C%E2%80%8C%D9%BE%D8%AF%DB%8 C%D8%A7:%D8%B4%DB%8C%D9%88%D9%87_%D8%A7%D8%B1%D8%A C%D8%A7%D8%B9_%D8%A8%D9%87_%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A 8%D8%B9)] از بناهای بر جای مانده و نیمه ویرانه، بنای مدخل اصلی تخت جمشید است که به کاخ آپادانا معروف است و مشتمل بر یک تالار مرکزی با ۳۶ ستون و سه ایوان ۱۲ ستونی درقسمتهای شمالی، جنوبی و شرقی است که ایوانهای شمالی و شرقی آن بهوسیله پلکانهایی به حیاطهای مقابل متصل و مربوط میشوند. بلندی صفه در محل کاخ آپادانا ۱۶ متر و بلندی ستونهای آن ۱۸ متر است. اینمجموعه در فهرست آثار تاریخی ایران (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86) و نیز در فهرست میراث جهانی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%AB_%D8%AC%D9%87%D8%A7% D9%86%DB%8C) یونسکو (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%B3%DA%A9%D9%88) به ثبت رسیده است.
سنگنبشتهها
سنگنبشتههای داریوش بزرگ
شش رَج به سه زبان چندین بار روی چهارچوبهای اندرونی کاخ داریوش، بالای نگارههای داریوش و همراهانش آمدهاست. «داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، پسر ویشتاسپ هخامنشی، کسی که این کاخ را ساخت»
یک رَج به سه زبان روی پوشاک داریوش؛ هم اکنون در بخش نشانهای نسکخانهٔ میهنی پاریس نهادهاست. «داریوش شاه بزرگ، پسر ویشتاسب هخامنشی»
رَج به سه زبان، هجده بار روی رخبام پنجرهٔ همان اندرونی کاخ داریوش بسامد شدهاست. «رخبام پنجره سنگی ساخته شده در کاخ داریش شاه»
بیست و چهار رَج تنها به زبان پارسی باستان، روی دیوار جنوبی کاخ داریوش. ۰۱ اهورامزدای بزرگ، بزرگترین ِ بغان، او داریوش شاه را آفرید، او شهریاری را به او ارزانی داشت؛ بخواست اهورامزدا داریوش شاه است. ۰۲ داریوش شاه گوید: این کشور پارس که اهورامزدا به من ارزانی داشت، زیبا، دارنده اسبان خوب، دارندهٔ مردان خوب، به خواست اهورامزدا و نیز من داریوش شاه، از دیگری نمیترسد. ۰۳ داریوش شاه گوید: اهورامزدا مرا یاری کند، با بغان خاندان شاهی و این کشور را اهورامزدا از دشمن، از خشکسالی، از دروغ بپاید! به این کشور نه دشمن، نه خشکسالی، نه دروغ بیاید؛ این را من چون بخشایشی از اهورامزدا با بغان خاندان شاهی درخواست میکنم. باشد که این نیکی را اهورامزدا با بغان خاندان شاهی به من بدهد.
به زبانهای ایلامی و اکدی هر کدام بیست و چهار رَج. نوشتهٔ پارسی باستان ندارد. ۰۱ من داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورهای بسیار، پسر ویشتاسپ هخامنشی هستم. ۰۲ داریوش شاه گوید: به خواست اهورامزدا اینها هستند کشورهایی که من افزون بر مردم پارسی، از آنِ خود کردم، که از من ترسیدند و به من باژ دادند: ایلام، ماد، بابل، ارابایه، آشور، مسر، ارمنیه، کبدوکیه، سارد، ایونیهایی خشکی و (آنها) که کنار دریا هستند، و کشورهایی که آن سوی دریا هستند، اسَگرتیا، پارت، زرنگ، هرات، بلخ، سغد، خوارزم، ثتگوش، رخج، سند، گندار، سَکَ، مَکَ. ۰۳ داریوش شاه گوید: اگر اینگونه بیندیشی «از دیگری نترسم» این مردم پارس را بپای؛ اگر مردم پارس پاییده شوند، از این پس شادی پیوسته به دست اهورا بر این خاندان فرو خواهد رسید.
سه زبانه، پارسی باستان ده رَج، ایلامی هفت رَج و اکدی هشت رَج، روی دو لوح طلایی و دو لوح سیمین که هم اکنون در تهران نگهداری میشوند. ۰۱ داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، پسر ویشتاسپ هخامنشی. ۰۲ داریوش شاه گوید: این است شهریاری که من دارم، از سکاهای آن سوی سغد، از آن جا تا کوش (اتیوپی)، از هند، از آن جا تا سارد، که آن را اهورامزدا،؛ بزرگترین ِ بغان بر من ارزانی داشت. اهورامزدا مرا و خاندان مرا بپاید.
سه زبانه هر زبان یک رَج، روی دستگیرهٔ دری از سنگ لاجورد ساختگی. «دستگیرهٔ در از سنگ گرانبهایی ساخته شده در کاخ داریوش شاه»[۷] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AE%D8%AA_%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF# cite_note-autogenerated1-6)
سنگ نوشتههای خشایارشا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7):
خدای بزرگ اهورامزدا است، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که آدم را آفرید، که شادی را برای آدم آفرید، که خشایارشا را شاه کرد٬ یک شاه از بسیاری٬یک فرماندار از بسیاری.
من خشایارشا٬ شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمینهای دارندهٔ همه گونه مردم، شاه در این زمین ِ بزرگِ دور و دراز. پسر داریوش شاه هخامنشی.
شاه خشایارشا گوید: به خواست اهورامزدا این دالانِ همه کشورها را من ساختم. بسیار (ساختمان) خوب دیگر در این (شهر) پارس ساخته شد٬ که من ساختم و پدر من ساخت. هر بنایی که زیبا دیده میشود ٬آن همه را بخواست اهورامزدا ساختیم.
شاه خشایارشا گوید: اهورامزدا مرا و شهریاری مرا بپاید و آن چه را که به دست من ساخته شده و آن چه را که به دست پدر من ساخته شده، آن را اهورامزدا بپاید.
شاه خشایارشا گوید: داریوش را پسران دیگری بودند٬ ولی چنان که اهورامزدا را کام بود٬ داریوش٬ پدر من٬ پس از خود٬ مرا بزرگترین کرد. هنگامی که پدر من داریوش از تخت کنار رفت٬ به خواست اهورامزدا من بر جایگاه پدر شاه شدم. هنگامی که من شاه شدم٬ بسیار ساختمانهای والا ساختم. آن چه را که به دست پدرم ساخته شده بود٬ من آن را پاییدم و ساختمان دیگری افزودم. آن چه را که من ساختم و آن چه که پدرم ساخت آن همه را به خواست اهورامزدا ساختیم.
شاه خشایارشا گوید: پدر من داریوش بود؛ پدر داریوش ویشتاسب نامی بود. پدر ویشتاسب ارشام نامی بود. هم ویشتاسب و هم ارشام هر دو در آن هنگام زنده بودند٬ اهورامزدا را چنین کام بود٬ داریوش٬ پدر من٬ او را در این زمین شاه کرد. زمانی که داریوش شاه شد٬ او بسیار ساختمانهای والا ساخت.[۷] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AE%D8%AA_%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF# cite_note-autogenerated1-6)
جایگاه کنونی این سازه
در دورهٔ نو و با بازگشت و پیدایش حس میهن خواهی در میان ایرانیان و ارجگذاری به گذشتگان این سرزمین، پارسه اعتبار بسیاری یافت. در زمان حکمرانی خاندان پهلوی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C) در ایران به این بنا توجه فراوانی گردید و محمدرضاشاه پهلوی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D8%B4%D 8%A7%D9%87_%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C) جشنهای دوهزار و پانصد سال شاهنشاهی ایران (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%B4%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8% AF%D9%88%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1_%D9%88_%D9%BE%D8% A7%D9%86%D8%B5%D8%AF_%D8%B3%D8%A7%D9%84_%D8%B4%D8% A7%D9%87%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C_%D8%A7%DB%8 C%D8%B1%D8%A7%D9%86) را در این سازهٔ کهن انجام داد. با آغاز رویداد انقلاب اسلامی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D8%B3% D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C) این سازه را یادگار شاهان خواندند و بسیار مورد بیمهری قرار دادند.از جمله آیتالله خلخالی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82_%D8%AE%D9%84%D8%AE%D8%A7% D9%84%DB%8C) اولین حاکم شرع دادگاههای انقلاب برای تخریب آن عازم شد، اما با مقاومت مردم و پرسنل پارسه ناکام ماند.[۸] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AE%D8%AA_%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF# cite_note-7) ولی امروزه میتوان پارسه را نامآورترین و دوستداشتنیترین سازه در ایران و در میان ایرانیان و همچنین نماد شکوه گذشتگان دانست.
سد سیوند (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%AF_%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%AF) در ۹۵ کیلومتری شمال شیراز (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2)، ۵۰ کیلومتری شهر باستانی پارسه و حدود ۱۰ کیلومتری پاسارگاد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D8%AF) بر روی رودخانهٔ سیوند (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B1%D9%88%D8%AF%D8%AE%D8%A7%D9% 86%D9%87_%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%AF&action=edit&redlink=1) ساخته شدهاست. رودخانهٔ پلوار (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%AF%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87_%D9%BE% D9%84%D9%88%D8%A7%D8%B1) بین این دو محوطهٔ باستانی ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو (پارسه و پاسارگاد) در کنار آرامگاه کوروش و در دل تنگه بلاغی جریان داد.با آبگیری این سد مخالفتهای بسیاری صورت گرفتهاست.معترضان به آب گیری سد سیوند معتقدند آب گیری این سد پیامدهای ناگواری را برای میراث فرهنگی و طبیعی منطقهٔ دشت پاسارگاد (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AF%D8%B4%D8%AA_%D9%BE%D8%A7%D8 %B3%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D8%AF&action=edit&redlink=1) و تنگه بلاغی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%86%DA%AF%D9%87_%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA% DB%8C) به همراه خواهد داشت. متاسفانه سر انجام این سد در فروردین ۱۳۸۶ ه ش توسط اقای احمدی نژاد آبگیری شد . شایان ذکر است که عمر مفید سد ۳۰ سال تخمین زنده شده است اما کارشناسان تاثیر تخریبی این سد را بسیار زیاد دانسته و اعلام میداشتند یک پروژه سی ساله عمر مفید باعث تخریبی در آثار ملی و ضربه به آنها خواهد شد .
معماری حرفه ای
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/2/25/Perspolis.jpg/220px-Perspolis.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Perspolis.jpg ) http://bits.wikimedia.org/skins-1.5/common/images/magnify-clip.png (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Perspolis.jpg )
در گذر زمان تعدادی از ستونهای دروازه کاخ صد ستون در تخت جمشید حوادثی مثل زلزله (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D9%84%D8%B2%D9%84%D9%87) را پشت سر گذاشته و سر پا مانده اند.آنها در نگاه اول یکپارچه به نظر می رسند اما در حقیقت تکه تکه هستند و روی هم سوار شده اند. راز پایداری آنها مقابل زمین لرزه در محل اتصال این تکه هاست ، جایی که دو تکه ستون به وسیله سرب (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D8%A8) مذاب به هم متصل شده اند. این سرب علاوه بر محکم کردن اتصال دو تکه ستون ، نقش مهمی برای مقاومت سازه در مقابل زمین لرزه داشته است. سرب فلز چکش خوار و نرمی است که هنگام بروز زمین لرزه از خودش واکنش نشان داده و خرد نمی شود، این همان نقشی است که در ساختمانهای امروزی و مدرن بر عهده فنر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%86%D8%B1) لای ستونها گذاشته می شود.[۹] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AE%D8%AA_%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF# cite_note-8)
هنرهای معماری پارسه
یکی از هنرهای معماری در پارسه این است که نسبت ارتفاع سر درها به عرض آنها و همین طور نسبت ارتفاع ستونها به فاصلهٔ بین دو ستون نسبت طلایی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%B3%D8%A8%D8%AA_%D8%B7%D9%84%D8%A7%DB%8C% DB%8C) است. نسبت طلایی نسبت مهمی در هندسهاست (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%86%D8%AF%D8%B3%D9%87) که در طبیعت وجود دارد. این نشانگر هنر ابرانیان باستان در معماری است.[نیازمند منبع (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C%E2%80%8C%D9%BE%D8%AF%DB%8 C%D8%A7:%D8%B4%DB%8C%D9%88%D9%87_%D8%A7%D8%B1%D8%A C%D8%A7%D8%B9_%D8%A8%D9%87_%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A 8%D8%B9)]
(http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Persepolis-Panorama.jpg)
نام تخت جمشید در زمان ساخت «پارسَه»[۲] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AE%D8%AA_%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF# cite_note-1) به معنای «شهر پارسیان» بود. یونانیان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86) آن را پِرسپولیس (به یونانی یعنی «پارسهشهر») خواندهاند. در فارسی معاصر این بنا را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF) پادشاه اسطورهای ایران مینامند که در شاهنامه فردوسی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D8%AF%D9%88%D8%B3%DB%8C) نیز آمدهاست.
چگونگی ساخت
قدیمیترین بخش پارسه بر پایهٔ یافتههای باستانشناسی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%B 4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C) مربوط به سال ۵۱۵ پیش از میلاد است. آنگونه که در منابع متعدد و گوناگون تاریخی آمدهاست ساخت پارسه در حدود ۲۵ قرن پیش در دامنه غربی کوه رحمت، به عبارتی میترا یا مهر و در زمان داریوش بزرگ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B4_%D8%A8%D8%B2% D8%B1%DA%AF) آغاز گردید و سپس توسط جانشینان وی با تغییراتی در بنای اولیه آن ادامه یافت. بر اساس خشت نوشتههای کشف شده در پارسه در ساخت این بنای با شکوه معماران، هنرمندان، استادکاران، کارگران، زنان و مردان بیشماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمهٔ کارگری نیز استفاده میکردند.ساخت این مجموعه بزرگ و زیبا بنا به روایتی ۱۲۰ سال به طول انجامید.
مکان و چگونگی سازه
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/1/16/Persepolis-sotton.jpg/200px-Persepolis-sotton.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Persepolis-sotton.jpg) http://bits.wikimedia.org/skins-1.5/common/images/magnify-clip.png (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Persepolis-sotton.jpg)
یکی از سرستونهای پیشنهادی که مورد تایید قرار نگرفته بود به همین دلیل در آن محل مدفون شده بود
کاخهای پارسه در نزدیکی رود کوچک پلوار (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%B1) که به رود کر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1) میریزد ٬ بر روی سکوئی که ارتفاع آن بین ۸ تا ۱۸ متر بالاتر از سطح جلگهٔ مردوشت است، بنا شدهاند در حالی که طرف شرقی ان بر روی کوه رحمت است و سه طرف دیگر با دیوارهای حافظ (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D8%B1_%D8 %AD%D8%A7%D9%81%D8%B8&action=edit&redlink=1) شکل داده شدهاند.دیوارهای حافظ با توجه به شیب زمین تغییر ارتفاع میدهند.
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/3/35/Persepolis_Colonne_flandin.jpg/220px-Persepolis_Colonne_flandin.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Persepolis_Co lonne_flandin.jpg) http://bits.wikimedia.org/skins-1.5/common/images/magnify-clip.png (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Persepolis_Co lonne_flandin.jpg)
پلان و جزئیات ستونهای پارسه
وسعت کامل کاخهای تخت جمشید ۱۲۵ هزار متر مربع است که[۳] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AE%D8%AA_%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF# cite_note-2) از بخشهای مهم زیر تشکیل یافته است:
کاخهای رسمی و تشریفاتی پارسه (کاخ دروازه ملل)
سرای نشیمن و کاخهای کوچک اختصاصی
خزانهٔ شاهی
دژ و باروی حفاظتی
پژوهشهای باستانشناسی
اولین کاوشهای علمی در پارسه توسط ارنست امیل هرتزفلد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D9%86%D8%B3%D8%AA_%D8%A7%D9%85%DB%8C% D9%84_%D9%87%D8%B1%D8%AA%D8%B2%D9%81%D9%84%D8%AF) المانی در ۱۹۳۱ صورت گرفت.وی توسط مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A4%D8%B3%D8%B3%D9%87_%D8%AE%D8%A7%D9%88% D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C_%D8%AF%D8%A7%D 9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%B4%DB%8C%DA%A9%D8 %A7%DA%AF%D9%88) فرستاده شده بود.یافتههای وی هنوز در این موسسه نگه داری میشوند. هرتزفلد معتقد بود دلیل ساخت پارسه نیاز به جوی شاهانه و باشکوه٬ [۴] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AE%D8%AA_%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF# cite_note-3)٬ نمادی برای امپراتوری پارس و مکانی برای جشن گرفتن وقایع خاص به خصوص نوروز (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B2) بودهاست.به دلایل تاریخی پارسه در جایی که امپراتوری پارس پایه گذاشته شده بود ساخته شدهاست.هر چند در زمان مرکز امپراتوری نبودهاست.
معماری پارسه به دلیل استفاده از ستونهای چوبی مورد توجه قرار گرفتهاست.معماران پارسه فقط زمانی از سنگ استفاده کردهاند که بزرگترین سروهای (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D9%88) لبنان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86) یا ساجهای (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D8%AC_%28%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA%29) هند (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%86%D8%AF) اندازههای لازم برای تحمل سقف را نداشتهاند.[۵] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AE%D8%AA_%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF# cite_note-4) در حالی که ته ستونها و سر ستونها از سنگ بودهاند.
پلکانهای ورودی سکو و دروازهٔ ملل
ورود سکو، دو پلکان است که روبروی یکدیگر و در بخش شمال غربی مجموعه قرار دارندکه همچون دستانی است که آرنج خویش را خم کرده و بر آن است تا مشتاقان خود را از زمین بلند کرده و در سینه خود جای دهد. این پلکانها از هر طرف ۱۱۱ پلهٔ پهن و کوتاه(به ارتفاع۱۰ سانتیمتر) دارند. بر خلاف عقیده بسیاری از مورخین که مدعی بودند ارتفاع کم پلهها به خاطر این بوده که اسبها نیز بتوانند از پلهها بالا بروند، پلهها را کوتاهتر از معمول ساختهاند تا راحتی و ابهت میهمانان (که تصاویرشان با لباسهای فاخر و بلند بر دیوارهای پارسه نقش بسته) هنگام بالا رفتن حفظ شود. بالای پلکانها، بنای ورودی تخت جمشید، «دروازه بزرگ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%B2%D9%87_%D8%A8%D8%B2% D8%B1%DA%AF)» یا «دروازهٔ خشایارشا (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%B2%D9% 87_%D8%AE%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A 7&action=edit&redlink=1)» یا دروازه ملل، قرار گرفتهاست. ارتفاع این بنا ۱۰ متر است. این بنا یک ورودی اصلی و دو خروجی داشتهاست که امروزه بقایای دروازههای آن برجاست. بر دروازهٔ غربی و شرقی طرح مردان بالدار و بر و طرح دو گاو سنگی با سر انسانی حجاری شده است. این دروازهها در قسمت فوقانی با شش کتیبهٔ میخی تزیین یافتهاند. این کتیبهها پس از ذکر نام اهورامزدا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B2%D8%AF%D 8%A7) به اختصار بیان میکند که: «هر چه بدیده زیباست، به خواست اورمزد انجام پذیرفتهاست.»[۶] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AE%D8%AA_%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF# cite_note-5)
دو دروازه خروجی یکی رو به جنوب و دیگری رو به شرق قرار دارند و دروازه جنوبی رو به کاخ آپادانا (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%DA%A9%D8%A7%D8%AE_%D8%A2%D9%BE%D8 %A7%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%A7&action=edit&redlink=1)، یا کاخ بزرگ بار، دارد.
پلکانهای کاخ آپادانا
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/2/29/Persepolis_Apadana_noerdliche_Treppe_Detail.jpg/200px-Persepolis_Apadana_noerdliche_Treppe_Detail.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Persepolis_Ap adana_noerdliche_Treppe_Detail.jpg) http://bits.wikimedia.org/skins-1.5/common/images/magnify-clip.png (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Persepolis_Ap adana_noerdliche_Treppe_Detail.jpg)
جزئیات حجاریهای پلکان روبهشمال کاخ آپادانا که نظامیان هخامنشی را نمایش میدهد.
کاخ آپادانا در شمال و شرق دارای دو مجموعه پلکان است. پلکانهای شرقی این کاخ که از دو پلکان - یکی رو به شمال و یکی رو به جنوب - تشکیل شدهاند، نقوش حجاریشدهای را در دیوار کنارهٔ خود دارند. پلکان رو به شمال نقشهایی از فرماندهان عالیرتبهٔ نظامی مادی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%D8%AF) و پارسی دارد در حالی که گلهای نیلوفر آبی را در دست دارند، حجاری شدهاست. در جلوی فرماندهان نظامی افراد گارد جاویدان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF_%D8%AC%D8%A7%D9%88%DB%8C% D8%AF%D8%A7%D9%86) در حال ادای احترام دیده میشوند. در ردیف فوقانی همین دیواره، نقش افرادی در حالی که هدایایی به همراه دارند و به کاخ نزدیک میشوند، دیده میشود.
بر دیوارهٔ پلکان رو به جنوب تصاویری از نمایندگان کشورهای مختلف به همراه هدایایی که در دست دارند دیده میشود. هر بخش از این حجاری اختصاص به یکی از ملل دارد که در شکل زیر مشخص شدهاند :
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/8/8c/Apadana-stairs.jpg/400px-Apadana-stairs.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Apadana-stairs.jpg) http://bits.wikimedia.org/skins-1.5/common/images/magnify-clip.png (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Apadana-stairs.jpg)
۱- مادیها ۲- ایلامیها ۳- پارتها ۴- سغدیها ۵- مصریها ۶- باختریها ۷- اهالی سیستان ۸- اهالی ارمنستان ۹- بابلیها ۱۰- اهالی کلیکیه ۱۱- سکاهای کلاهتیزخود ۱۲- ایونیها ۱۳- اهالی سمرقند ۱۴- فنیقیها ۱۵- اهالی کاپادوکیه ۱۶- اهالی لیدی ۱۷- اراخوزیها ۱۸- هندیها ۱۹- اهالی مقدونیه ۲۰- اعراب ۲۱- آشوریها ۲۲- لیبیها ۲۳- اهالی حبشه
کاخ آپادانا
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/2/29/Persepolis001.jpg/270px-Persepolis001.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Persepolis001 .jpg) http://bits.wikimedia.org/skins-1.5/common/images/magnify-clip.png (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Persepolis001 .jpg)
پلکان ورودی کاخ آپادانا
کاخ آپادانا از قدیمیترین کاخهای پارسه است. این کاخ که به فرمان داریوش بزرگ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B4_%D8%A8%D8%B2% D8%B1%DA%AF) بنا شدهاست، برای برگزاری جشنهای نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای وابسته به حضور پادشاه استفاده میشدهاست.
این کاخ توسط پلکانی در قسمت جنوب غربی آن به «کاخ تچرا» یا «کاخ آینه» ارتباط مییابد. کاخ آپادانا از ۷۲ ستون تشکیل شدهاست که در حال حاضر ۱۴ ستون آن پابرجاست ته ستونهای ایوان کاخ گرد ولی ته ستونهای داخل کاخ مربع شکل میباشد
کاخ تچر
تچر یا تچرا به معنای خانه زمستانی میباشد.این کاخ نیز به فرمان داریوش کبیر بنا شده و کاخ اختصاصی وی بودهاست. روی کتیبهای آمده : «من داریوش این تچر را ساختم.»
این کاخ یک موزه خط به شمار میرود از پارسی باستان گرفته در این کاخ کتیبه وجود دارد تا خطوط پهلوی بالای ستونها از نمای جلوییهای مصری استفاده شدهاست. قسمت اصلی کاخ توسط داریوش بزرگ و ایوان و پلکان سنگی جنوبی توسط خشایارشا و پلکان سنگی غربی توسط اردشیر دوم بنا شدهاست
کاخ هَدیش
این کاخ که کاخ خصوصی خشایارشا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7) بودهاست در مرتفعترین قسمت صفهٔ پارسه قرار دارد. این کاخ از طریق دو مجموعه پلکان به کاخ ملکه ارتباط دارد. احتمال میرود آتش سوزی از این مکان شروع شده باشد به خاطر نفرتی که آتنیها (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%AA%D9%86) از خشایارشا داشتند به خاطر به آتش کشیده شدن آتن به دست وی. رنگ زرد سنگها نشان دهنده تمام شدن آب درون سنگها به خاطر حرارت است. اینجا مکان کوچکی بوده ۶*۶ ستون قرار داشتهاست. به خاطر ویرانی شدیدی که شده اطلاعات زیادی در مورد این کاخ در دسترس نیست خیلیها از اینجا به عنوان کاخ مرموز نام بردهاند. هدیش به معنای جای بلند میباشد و چون خشایارشا نام زن دوم او هدیش بودهاست نام کاخ خود را هدیش میگذارد این کاخ در جنوبیترین قسمت صفه قرار دارد و قسمتهای زیادی از کف از خود کوه میباشد
کاخ ملکه
این کاخ توسط خشایارشا ساخته شدهاست و به نسبت سایر بناها در ارتفاع پایینتری قرار گرفتهاست. بخشی از این کاخ در سال ۱۹۳۱ توسط شرقشناس مشهور، پرفسور ارنست امیل هرتزفلد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D9%86%D8%B3%D8%AA_%D8%A7%D9%85%DB%8C% D9%84_%D9%87%D8%B1%D8%AA%D8%B2%D9%81%D9%84%D8%AF) خاکبرداری و از نو تجدیدبنا شد و امروزه به عنوان موزه و ادارهٔ مرکزی تأسیسات پارسه مورد استفاده قرار گرفتهاست.
ساختمان خزانهٔ شاهنشاهی
این ساختمان که از چندین تالار، اطاق و حیاط تشکیل شدهاست با دیوار عظیمی از بقیهٔ پارسه جدا میشود.
کاخ صدستون
وسعت این کاخ در حدود ۴۶۰۰۰ مترمربع است و سقف آن بهوسیلهٔ صد ستون که هر کدام ۱۴ متر ارتفاع داشتهاند، بالا نگه داشته میشدهاست.
کاخ شورا
به این مکان کاخ شورا یا تالار مرکزی میگویند. احتمالاً شاه در اینجا با بزرگان به بحث و مشورت میپرداختهاست. با توجه به نقوش حجاری شده، از یکی از دروازهها شاه وارد میشده و از دو دروازه دیگر خارج میشدهاست. به این دلیل به این جا کاخ شورا میگویند که در اینجا دوسر ستون انسان وجود داشته که جاهای دیگری نیست و سر انسان سمبل تفکر است.
آرامگاههای شاهنشاهان
در فاصله ۶ و نیم کیلومتری از پارسه نقش رستم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D9%82%D8%B4_%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D9%85) قرار دارد.در نقش رستم آرامگاهای شاهنشاهانی مانند داریوش بزرگ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B4_%D8%A8%D8%B2% D8%B1%DA%AF) ٫ خشایارشا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7) ٫ اردشیر یکم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DB%8C%D8%B1_%DB%8C%DA%A9% D9%85_%28%D9%87%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%86%D8%B4%DB%8 C%29) و داریوش دوم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B4_%D8%AF%D9%88% D9%85) واقع است.آرامگاه پنجمی هم هست که نیمه کاره باقی مانده و احتمالا متعلق به داریوش سوم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B4_%D8%B3%D9%88% D9%85) است.
کتیبههای گلی
در حفاریهای انجام شده در محل پارسه تعداد بسیار کتیبههای گلی که در انبارهای زیر پارسه انباشته شده که بر اثر سوختن پارسه پخته شدند یافت شد و همگی به آمریکا ارسال شد که متاسفانه در بین راه تعداد بسیاری از آنها از بین رفتند و مقدار مانده نیز به علت جنگ جهانی دوم در انبارهای دانشگاه آمریکا ماند و ترجمه نشد . سر انجام بخشی از آنها ترجمه که مشخص شد حاوی دفاتر حسابداری امپراتوری هخامنشی است و فراتر از آن مشخص شد ایرانیان در آن زمان چگونه می زیسته اند به عنوان مثال مشخص شد کلیه کارگران و مهندسان در ساخت پارسه حقوق در یافت داشته ( شراب - گندم و ... ) و زنان دارای حقوق کامل بوده و حتی مرخصی بارداری داشته و کسانی هم حقوق دریافت میداشته اند تا از کودکان مراقبت کنند متاسفانه در تاریخ ۱۳۸۷ ه ش مشکلات زیادی بر سر این کتیبهها رخ داد به این شکل که تعدادی یهودی با ادعای دست داشتن حکومت جمهوری اسلامی در بمب گزاریها علیه یهودیان تقاضای غرامت کرده و به عنوان مال ایران این کتیبهها را معرفی کردند و تقاضای دریافت این کتیبهها را به عنوان غرامت نمودند .
سرانجام پارسه
مجموعه کاخهای تخت جمشید، در سال (۳۳۰ پیش از میلاد) به دست اسکندر مقدونی به آتش کشیده شد و تمام بناهای آن به صورت ویرانه در آمد.[نیازمند منبع (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C%E2%80%8C%D9%BE%D8%AF%DB%8 C%D8%A7:%D8%B4%DB%8C%D9%88%D9%87_%D8%A7%D8%B1%D8%A C%D8%A7%D8%B9_%D8%A8%D9%87_%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A 8%D8%B9)] از بناهای بر جای مانده و نیمه ویرانه، بنای مدخل اصلی تخت جمشید است که به کاخ آپادانا معروف است و مشتمل بر یک تالار مرکزی با ۳۶ ستون و سه ایوان ۱۲ ستونی درقسمتهای شمالی، جنوبی و شرقی است که ایوانهای شمالی و شرقی آن بهوسیله پلکانهایی به حیاطهای مقابل متصل و مربوط میشوند. بلندی صفه در محل کاخ آپادانا ۱۶ متر و بلندی ستونهای آن ۱۸ متر است. اینمجموعه در فهرست آثار تاریخی ایران (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86) و نیز در فهرست میراث جهانی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%AB_%D8%AC%D9%87%D8%A7% D9%86%DB%8C) یونسکو (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%B3%DA%A9%D9%88) به ثبت رسیده است.
سنگنبشتهها
سنگنبشتههای داریوش بزرگ
شش رَج به سه زبان چندین بار روی چهارچوبهای اندرونی کاخ داریوش، بالای نگارههای داریوش و همراهانش آمدهاست. «داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، پسر ویشتاسپ هخامنشی، کسی که این کاخ را ساخت»
یک رَج به سه زبان روی پوشاک داریوش؛ هم اکنون در بخش نشانهای نسکخانهٔ میهنی پاریس نهادهاست. «داریوش شاه بزرگ، پسر ویشتاسب هخامنشی»
رَج به سه زبان، هجده بار روی رخبام پنجرهٔ همان اندرونی کاخ داریوش بسامد شدهاست. «رخبام پنجره سنگی ساخته شده در کاخ داریش شاه»
بیست و چهار رَج تنها به زبان پارسی باستان، روی دیوار جنوبی کاخ داریوش. ۰۱ اهورامزدای بزرگ، بزرگترین ِ بغان، او داریوش شاه را آفرید، او شهریاری را به او ارزانی داشت؛ بخواست اهورامزدا داریوش شاه است. ۰۲ داریوش شاه گوید: این کشور پارس که اهورامزدا به من ارزانی داشت، زیبا، دارنده اسبان خوب، دارندهٔ مردان خوب، به خواست اهورامزدا و نیز من داریوش شاه، از دیگری نمیترسد. ۰۳ داریوش شاه گوید: اهورامزدا مرا یاری کند، با بغان خاندان شاهی و این کشور را اهورامزدا از دشمن، از خشکسالی، از دروغ بپاید! به این کشور نه دشمن، نه خشکسالی، نه دروغ بیاید؛ این را من چون بخشایشی از اهورامزدا با بغان خاندان شاهی درخواست میکنم. باشد که این نیکی را اهورامزدا با بغان خاندان شاهی به من بدهد.
به زبانهای ایلامی و اکدی هر کدام بیست و چهار رَج. نوشتهٔ پارسی باستان ندارد. ۰۱ من داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورهای بسیار، پسر ویشتاسپ هخامنشی هستم. ۰۲ داریوش شاه گوید: به خواست اهورامزدا اینها هستند کشورهایی که من افزون بر مردم پارسی، از آنِ خود کردم، که از من ترسیدند و به من باژ دادند: ایلام، ماد، بابل، ارابایه، آشور، مسر، ارمنیه، کبدوکیه، سارد، ایونیهایی خشکی و (آنها) که کنار دریا هستند، و کشورهایی که آن سوی دریا هستند، اسَگرتیا، پارت، زرنگ، هرات، بلخ، سغد، خوارزم، ثتگوش، رخج، سند، گندار، سَکَ، مَکَ. ۰۳ داریوش شاه گوید: اگر اینگونه بیندیشی «از دیگری نترسم» این مردم پارس را بپای؛ اگر مردم پارس پاییده شوند، از این پس شادی پیوسته به دست اهورا بر این خاندان فرو خواهد رسید.
سه زبانه، پارسی باستان ده رَج، ایلامی هفت رَج و اکدی هشت رَج، روی دو لوح طلایی و دو لوح سیمین که هم اکنون در تهران نگهداری میشوند. ۰۱ داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، پسر ویشتاسپ هخامنشی. ۰۲ داریوش شاه گوید: این است شهریاری که من دارم، از سکاهای آن سوی سغد، از آن جا تا کوش (اتیوپی)، از هند، از آن جا تا سارد، که آن را اهورامزدا،؛ بزرگترین ِ بغان بر من ارزانی داشت. اهورامزدا مرا و خاندان مرا بپاید.
سه زبانه هر زبان یک رَج، روی دستگیرهٔ دری از سنگ لاجورد ساختگی. «دستگیرهٔ در از سنگ گرانبهایی ساخته شده در کاخ داریوش شاه»[۷] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AE%D8%AA_%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF# cite_note-autogenerated1-6)
سنگ نوشتههای خشایارشا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7):
خدای بزرگ اهورامزدا است، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که آدم را آفرید، که شادی را برای آدم آفرید، که خشایارشا را شاه کرد٬ یک شاه از بسیاری٬یک فرماندار از بسیاری.
من خشایارشا٬ شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمینهای دارندهٔ همه گونه مردم، شاه در این زمین ِ بزرگِ دور و دراز. پسر داریوش شاه هخامنشی.
شاه خشایارشا گوید: به خواست اهورامزدا این دالانِ همه کشورها را من ساختم. بسیار (ساختمان) خوب دیگر در این (شهر) پارس ساخته شد٬ که من ساختم و پدر من ساخت. هر بنایی که زیبا دیده میشود ٬آن همه را بخواست اهورامزدا ساختیم.
شاه خشایارشا گوید: اهورامزدا مرا و شهریاری مرا بپاید و آن چه را که به دست من ساخته شده و آن چه را که به دست پدر من ساخته شده، آن را اهورامزدا بپاید.
شاه خشایارشا گوید: داریوش را پسران دیگری بودند٬ ولی چنان که اهورامزدا را کام بود٬ داریوش٬ پدر من٬ پس از خود٬ مرا بزرگترین کرد. هنگامی که پدر من داریوش از تخت کنار رفت٬ به خواست اهورامزدا من بر جایگاه پدر شاه شدم. هنگامی که من شاه شدم٬ بسیار ساختمانهای والا ساختم. آن چه را که به دست پدرم ساخته شده بود٬ من آن را پاییدم و ساختمان دیگری افزودم. آن چه را که من ساختم و آن چه که پدرم ساخت آن همه را به خواست اهورامزدا ساختیم.
شاه خشایارشا گوید: پدر من داریوش بود؛ پدر داریوش ویشتاسب نامی بود. پدر ویشتاسب ارشام نامی بود. هم ویشتاسب و هم ارشام هر دو در آن هنگام زنده بودند٬ اهورامزدا را چنین کام بود٬ داریوش٬ پدر من٬ او را در این زمین شاه کرد. زمانی که داریوش شاه شد٬ او بسیار ساختمانهای والا ساخت.[۷] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AE%D8%AA_%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF# cite_note-autogenerated1-6)
جایگاه کنونی این سازه
در دورهٔ نو و با بازگشت و پیدایش حس میهن خواهی در میان ایرانیان و ارجگذاری به گذشتگان این سرزمین، پارسه اعتبار بسیاری یافت. در زمان حکمرانی خاندان پهلوی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C) در ایران به این بنا توجه فراوانی گردید و محمدرضاشاه پهلوی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D8%B4%D 8%A7%D9%87_%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C) جشنهای دوهزار و پانصد سال شاهنشاهی ایران (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%B4%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8% AF%D9%88%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1_%D9%88_%D9%BE%D8% A7%D9%86%D8%B5%D8%AF_%D8%B3%D8%A7%D9%84_%D8%B4%D8% A7%D9%87%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C_%D8%A7%DB%8 C%D8%B1%D8%A7%D9%86) را در این سازهٔ کهن انجام داد. با آغاز رویداد انقلاب اسلامی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D8%B3% D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C) این سازه را یادگار شاهان خواندند و بسیار مورد بیمهری قرار دادند.از جمله آیتالله خلخالی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82_%D8%AE%D9%84%D8%AE%D8%A7% D9%84%DB%8C) اولین حاکم شرع دادگاههای انقلاب برای تخریب آن عازم شد، اما با مقاومت مردم و پرسنل پارسه ناکام ماند.[۸] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AE%D8%AA_%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF# cite_note-7) ولی امروزه میتوان پارسه را نامآورترین و دوستداشتنیترین سازه در ایران و در میان ایرانیان و همچنین نماد شکوه گذشتگان دانست.
سد سیوند (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%AF_%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%AF) در ۹۵ کیلومتری شمال شیراز (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2)، ۵۰ کیلومتری شهر باستانی پارسه و حدود ۱۰ کیلومتری پاسارگاد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D8%AF) بر روی رودخانهٔ سیوند (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B1%D9%88%D8%AF%D8%AE%D8%A7%D9% 86%D9%87_%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%AF&action=edit&redlink=1) ساخته شدهاست. رودخانهٔ پلوار (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%AF%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87_%D9%BE% D9%84%D9%88%D8%A7%D8%B1) بین این دو محوطهٔ باستانی ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو (پارسه و پاسارگاد) در کنار آرامگاه کوروش و در دل تنگه بلاغی جریان داد.با آبگیری این سد مخالفتهای بسیاری صورت گرفتهاست.معترضان به آب گیری سد سیوند معتقدند آب گیری این سد پیامدهای ناگواری را برای میراث فرهنگی و طبیعی منطقهٔ دشت پاسارگاد (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AF%D8%B4%D8%AA_%D9%BE%D8%A7%D8 %B3%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D8%AF&action=edit&redlink=1) و تنگه بلاغی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%86%DA%AF%D9%87_%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA% DB%8C) به همراه خواهد داشت. متاسفانه سر انجام این سد در فروردین ۱۳۸۶ ه ش توسط اقای احمدی نژاد آبگیری شد . شایان ذکر است که عمر مفید سد ۳۰ سال تخمین زنده شده است اما کارشناسان تاثیر تخریبی این سد را بسیار زیاد دانسته و اعلام میداشتند یک پروژه سی ساله عمر مفید باعث تخریبی در آثار ملی و ضربه به آنها خواهد شد .
معماری حرفه ای
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/2/25/Perspolis.jpg/220px-Perspolis.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Perspolis.jpg ) http://bits.wikimedia.org/skins-1.5/common/images/magnify-clip.png (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Perspolis.jpg )
در گذر زمان تعدادی از ستونهای دروازه کاخ صد ستون در تخت جمشید حوادثی مثل زلزله (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D9%84%D8%B2%D9%84%D9%87) را پشت سر گذاشته و سر پا مانده اند.آنها در نگاه اول یکپارچه به نظر می رسند اما در حقیقت تکه تکه هستند و روی هم سوار شده اند. راز پایداری آنها مقابل زمین لرزه در محل اتصال این تکه هاست ، جایی که دو تکه ستون به وسیله سرب (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D8%A8) مذاب به هم متصل شده اند. این سرب علاوه بر محکم کردن اتصال دو تکه ستون ، نقش مهمی برای مقاومت سازه در مقابل زمین لرزه داشته است. سرب فلز چکش خوار و نرمی است که هنگام بروز زمین لرزه از خودش واکنش نشان داده و خرد نمی شود، این همان نقشی است که در ساختمانهای امروزی و مدرن بر عهده فنر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%86%D8%B1) لای ستونها گذاشته می شود.[۹] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AE%D8%AA_%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF# cite_note-8)
هنرهای معماری پارسه
یکی از هنرهای معماری در پارسه این است که نسبت ارتفاع سر درها به عرض آنها و همین طور نسبت ارتفاع ستونها به فاصلهٔ بین دو ستون نسبت طلایی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%B3%D8%A8%D8%AA_%D8%B7%D9%84%D8%A7%DB%8C% DB%8C) است. نسبت طلایی نسبت مهمی در هندسهاست (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%86%D8%AF%D8%B3%D9%87) که در طبیعت وجود دارد. این نشانگر هنر ابرانیان باستان در معماری است.[نیازمند منبع (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C%E2%80%8C%D9%BE%D8%AF%DB%8 C%D8%A7:%D8%B4%DB%8C%D9%88%D9%87_%D8%A7%D8%B1%D8%A C%D8%A7%D8%B9_%D8%A8%D9%87_%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A 8%D8%B9)]
(http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Persepolis-Panorama.jpg)