توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث تا حالا رفتی دکتر؟؟؟؟؟ چطور بود؟
پژواک
19th October 2010, 10:45 PM
سلام به همه دوستان عزیز
یه مساله مهم برای هر شغلی داشتن تعهده.
ولی مطمئننا این تعهد باید تو کارایی که بیشتر با جون آدم در ارتباطه بیشتر باشه.
متاسفانه این روزا تا دلتون بخواد از عدم تعهد پزشکا و مخصوصا اساتید شنیدم.
میدونید وقتی دیه بین تیم پزشکی تقسیم میشه بعید میدونم حدود 8 میلیون اهمیتی برای یه پزشک داشته باشه.
ولی برخی پزشکای محترم حتی زحمت نمیدن به خودشون چند دقیقه ای با بیمار صحبت کنن.
مطمئننا همه تا حالا یه بار دکتر رو رفتن.
ضمن شرکت در نظر سنجی فوق یکی از ملاقاتاتونو با پزشک یا دندون پزشک شرح بدین.
و بگید اگه جای دکتر بودید چی کار میکردید تا بیمار بیشتر احساس راحتی کنه.
در پایان به بهترین پیشنهاددهندگان جوایزی داده میشه.(جایزه رو کی داده کی گرفته[nishkhand])
راستی فقط خاطره بد نگیدا از اون پزشکای خوب خوب هم تعریف کنین.
شاد و سلامت باشین.
ساناز فرهیدوش
19th October 2010, 11:10 PM
به نظر من با اخلاق خوب و زبان نرم میشه بیمار رو رو به سمت سلامتی سوق داد . ایجاد حس اعتماد خیلی مهمه تا هم بیمار به راحتی بتونه مشکلش رو در میان بگذاره و هم حقیقت رو بگه . طمانیه ی روانی و تسلی روحی خیلی خوب و زودتر از دارو جواب میده چون فرد رو وادار میکنه تا در روند بهبودیش همکاری بیشتری داشته باشه .
پژواک
19th October 2010, 11:13 PM
به نظر من با اخلاق خوب و زبان نرم میشه بیمار رو رو به سمت سلامتی سوق داد . ایجاد حس اعتماد خیلی مهمه تا هم بیمار به راحتی بتونه مشکلش رو در میان بگذاره و هم حقیقت رو بگه . طمانیه ی روانی و تسلی روحی خیلی خوب و زودتر از دارو جواب میده چون فرد رو وادار میکنه تا در روند بهبودیش همکاری بیشتری داشته باشه .
ممنون.
فراموش کردین خاطره بگیدا.
خب این اخلاق خوب چه جوری ایجاد میشه؟
دوست دارین میرید دکتر ،دکتر چه برخوردی داشته باشه؟
Outta_Breathe1020
19th October 2010, 11:15 PM
من که مامانم دندون پزشکن!! زیادی برخورد خوبی باهام میشه دیگه [nishkhand] کلا البته مامان من زیادی مریضاشو تحویل میگیره!
تا 6 سالگی رو که بیخیال میشیم چون به اینوریا مربوط نمیشه. ولی بعد از اون پیش پزشک اطفالی میرفتم که کلا با ما خیلی آشنا بود دیگه! ولی بعد یه مدت دیگه پیشش نرفتم! البته من خیلی دوستش داشتم! اما مامانم موافق تجویزش نبود. یه مقدار مثل خیلی از دکترا کیلو کیلو قرص و دوا میداد! روحش شاد باشه همیشه! من کلاس پنجم اینا بودم که فوت کردن... واقعا ناراحت شدم... [negaran]
از سوم این حدودا پیش یکی از معروفترین دکترای اطفال شهر میرفتم. با پدرم دوستن. کلا دکتری هستن که با دارو و دوای اضافه مخالفن! خیلیا سر همین که مثل خیلی از پزشکا که واقعا کیلو کیلو دارو تجویز میکنن، داروی زیادی تجوریز نمیکنن، باهاشون موافق نیستن! اما واقعا تجویزی که میکنن حرف نداره! تشخیصشون هم عالیه واقعا! من هنوز بعد از اینکه از پزشکای عمومی ناامید میشم میرم پیششون و واقعا هم عالین!
ولی واقعا پزشکای عمومی خیلی جالبن! با در نظر گرفتن اینکه مامان من رو می شناسن(چون غیر از مطب مامانم درمانگاه هم میرن) میان ما رو تحویل بگیرن [nadidan] واقعا خیلی جالبه!! وقت زیادی که واقعا نمیزارن! وقتی که میگذره سر تعارفات معمولی میگذره! نمیدونم من یکی که اصلا احساس نمیکنم سوالایی که میپرسه با درد و مرضی که من دارم مربوط باشه!! یعنی واقعا بعد از دو سه روز می بینم فقط دارم بدتر میشم و هیچ نشانی از بهبودی دیده نمیشه واقعا!! چون من وقتی کوچکترین سرماخوردگی هم داشته باشم، صدام دیگه نیست میشه! کاملا محسوسه اینکه دارم بهتر میشم یا نه! [nishkhand]
من که با پزشکا مشکلی ندارم! ولی واقعا فلسفه این دارو و دوا رو ما که نفهمیدیم!
پیشنهاد هم باشه واسه بعد![nishkhand]
[golrooz]
Outta_Breathe1020
19th October 2010, 11:19 PM
اما برخورد بد هم دیدم واقعا از پزشکا!!
یادم نیست کجا مسافرت رفته بودیم که من سرماخوردم و مصیبت اومد سراغم خلاصه!! و مجبور شدم برم دکتر!
و واقعا شک کردم همین پزشکایی که همیشه میرم پیششون و با لبخند و خیلی خوب برخورد میکنن، اگه منو مامان نشناسن با من چه جوری برخورد میکنن!!!؟؟!!!
ساناز فرهیدوش
19th October 2010, 11:23 PM
به کار گیری جملات مثبت ،راز داری که از همه خیلی مهم تره ف تحریک نساختن نقاط ضعف بیمار و همدلی . وقتی با هر نوع بیماری احساس میکنی پزشکت درکت میکنه کلی حالت بهتر میشه .
ولی به نظر من جای واحد روابط انسانی تو تمام رشته ها خالیه .
خاطره خوب یکی دارم و اینکه پزشکم با همون اخلاق خویش وادار کرده قهوه خوردن رو ترک کنم . ورزش کنم رژیم داشته باشم تا مجبور نباشم دارو بخورم و خاین خیلی عالیه .
مهم تر از همه اینکه در حد توانایی ام فعالیت کنم نه اینه یکی منو از پریز بکشه !
پژواک
19th October 2010, 11:33 PM
خب جالبه فعلا موافق دارو نداریم.
فعلا که مینا خانوم و فریبا خانوم نیستن.
جدا داروهای شیمیایی ضررای زیادی دارن.ولی اغلب بیمار میزان مهارت پزشک رو از تعدد دارو میفهمن.
جالبه که یه پزشک بهتره بگه براتون سرم NaCl نوشتم به جای اینکه بگه نمک بخور.
warrior
19th October 2010, 11:37 PM
من خدا رو شکر گوش شیطون کر ..... تا حالا زیاد دکتری نبودم..
اما همین چند وقت پیش به خاطر روده هام راهی بیمارستان شدم .
برخورد دکتره خیلی باهام سرد بود
اما اونی که آمپول میزد رفتارش خوب بود وبا هم شوخی میکردیم.
خلاصه این تنها خاطره اییه که من از دکتر یادمه.
فعلا هم پیشنهادی ندارم.[golrooz]
*FATIMA*
20th October 2010, 12:01 AM
آره ، زیاد میرم البته موقع زمستون و همیشه هم اولین ویروسی که میاد من میگیرم .بیا ببین دختر به این خوبی که ویروسها هم دلشون نمیاد از من جدا شم [bamazegi]
دکتری که من میرم وطبش دکتر خوبیه همیشه سعی میکنه به جای قرص و دوا ، آمپول تجویز کنه [negaran]
ولی خوب من به قرص و دوا ترجیحش میدم [esteghbal]
پژواک
20th October 2010, 12:09 AM
آره ، زیاد میرم البته موقع زمستون و همیشه هم اولین ویروسی که میاد من میگیرم .بیا ببین دختر به این خوبی که ویروسها هم دلشون نمیاد از من جدا شم [bamazegi]
دکتری که من میرم وطبش دکتر خوبیه همیشه سعی میکنه به جای قرص و دوا ، آمپول تجویز کنه [negaran]
ولی خوب من به قرص و دوا ترجیحش میدم [esteghbal]
آمپول؟؟؟
درسته که جذب موثریه.ولی پیشنهاد نمیدین که دکترا برای بهبود روابط آمپول بدن؟
پژواک
20th October 2010, 12:13 AM
فراموش نکنین رایتون رو تو نظر سنجی ثبت کنید.
مرسی
*مینا*
20th October 2010, 03:19 PM
سلام
والا من چند موردی که رفتم دکتر برخورد های بدی ندیدم اصلا ازشون ...
یه دکتر پوست خیلی خوب و با تجربه ای داشتم ( دکتر شیخ الاسلام زاده ) که آشنای بابام بودن ... واسه همین راحت می رفتیم پیش ایشون ... استاد دانشگاه هم بودن ، یادمه وقتی می رفتم پیشش کامل برام توضیح می داد که جوشی که در میاد به چه علته و دارویی که می ده تو کدوم قسمت بدن تاثیر می ذاره و به مرور تو بدن چه تغییری ایجاد خواهد شد ... کلا لذت می بردم وقتی می رفتم پیش این دکتر ... اما خب یه نکته ی منفی برا مریضایی بود که تو اتاق انتظار می نشستن ، چون تا نوبتشون برسه کلی باید منتظر می بودن و این مسئله ای بود که بعضی از مریضا رو کلافه می کرد [bamazegi] ، شاید هر مریض نیم ساعت طول می کشید تا از اتاق بیرون بیاد ... که ماکسیمم این نیم ساعت به صحبت بین پزشک و بیمار می گذشت ... خلاصه که عالی بود
یه دکتر چشم پزشک داشتیم که آشنای بابام بودن و خانوادگی می رفتیم پیش ایشون ( دکتر آذر نوش ) که الان رفتن تهران . ایشون هم برخورد خیلی خوبی داشتن با مریضاشون ، من حتی برای انتخاب رشته ی کنکورم یادمه وقتشون رو گرفته بودم [nishkhand]
من که یادم نمی آد تا الان یکی از پزشکا بد رفتاری کرده باشه یا کم توجهی ... [tafakor] ایشالله بعد از این هم نبینم
parishilton
20th October 2010, 04:31 PM
من خیلی دکتر نمیرم!!!!ولی اونایی هم که رفتم خوب بودن[golrooz]
پژواک
20th October 2010, 04:33 PM
سلام
والا من چند موردی که رفتم دکتر برخورد های بدی ندیدم اصلا ازشون ...
یه دکتر پوست خیلی خوب و با تجربه ای داشتم ( دکتر شیخ الاسلام زاده ) که آشنای بابام بودن ... واسه همین راحت می رفتیم پیش ایشون ... استاد دانشگاه هم بودن ، یادمه وقتی می رفتم پیشش کامل برام توضیح می داد که جوشی که در میاد به چه علته و دارویی که می ده تو کدوم قسمت بدن تاثیر می ذاره و به مرور تو بدن چه تغییری ایجاد خواهد شد ... کلا لذت می بردم وقتی می رفتم پیش این دکتر ... اما خب یه نکته ی منفی برا مریضایی بود که تو اتاق انتظار می نشستن ، چون تا نوبتشون برسه کلی باید منتظر می بودن و این مسئله ای بود که بعضی از مریضا رو کلافه می کرد [bamazegi] ، شاید هر مریض نیم ساعت طول می کشید تا از اتاق بیرون بیاد ... که ماکسیمم این نیم ساعت به صحبت بین پزشک و بیمار می گذشت ... خلاصه که عالی بود
یه دکتر چشم پزشک داشتیم که آشنای بابام بودن و خانوادگی می رفتیم پیش ایشون ( دکتر آذر نوش ) که الان رفتن تهران . ایشون هم برخورد خیلی خوبی داشتن با مریضاشون ، من حتی برای انتخاب رشته ی کنکورم یادمه وقتشون رو گرفته بودم [nishkhand]
من که یادم نمی آد تا الان یکی از پزشکا بد رفتاری کرده باشه یا کم توجهی ... [tafakor] ایشالله بعد از این هم نبینم
باور کنید مخصوصا تو بیمارستان پزشکای بی حوصله فراوونن.
جالبه که بهشون برنخوردین.
دکتر شیخ الاسلام زاده؟
کدومشون؟
parishilton
20th October 2010, 04:34 PM
مرسی[shaad]
*مینا*
20th October 2010, 09:34 PM
باور کنید مخصوصا تو بیمارستان پزشکای بی حوصله فراوونن.
جالبه که بهشون برنخوردین.
دکتر شیخ الاسلام زاده؟
کدومشون؟
والا اسم کوچیکشون رو نمی دونم ، همونی که پیر بود خیلی ، عینک ته استکانی هم داشت ، تو متب روی میزش اون قدر کتاب بود که سخت می شد از روبرو خودشون رو دید[nishkhand] ، متخصص پوست ، استاد دانشگاه هم بودن، چند تا از بچه های خودش هم پزشک هستن خارج از کشور ، الان نمی دونم اومدن ایران یا نه ، اون موقع اون ور بودن ...
خود دکتر شیخ الاسلام زاده هم فک کنم باز نشسته شده الان ، خیلی پیر بودن
*FATIMA*
21st October 2010, 01:37 AM
من با خوباش برخورد داشتم هم با بداش !
یادمه یه بار رفتم پیش یه دکتر برای سرما خوردگی (البته این دکتری نیست که قبلاً حرفشو زدم ، آخه اون ماه مسافرت بودم مجبور شدم برم پیش این آقا ) نرفته تو تا منو دید یه نسخه پیچید گذاشت کف دست ما اصلاً نپرسید آخه بچه جون برای چی اومدی اینجا ؟تازه اندازه یه کیف دوا و قرص تحویل ما داد که بعضی هاش اضافه بود . آخه به اینم میگن دکتر ؟![taajob]
LOADSTAR
21st October 2010, 07:07 PM
با اینکه پدر خودم پزشکه مامانم دندون پزشک ولی به نظرم دکترا چند سال پیش یه چیزی خوندن دیگه هم اطلاعات جدیدی نیاموختن.
به خاطر همین ترجیح میدم نشانه های بیماریمو تو اینترنت سرچ کنم و بعد تشخیص برم دکتر.
مثلا یه بار تاندون پام کشیده شده بود.
رفتم دکتر طرف گفت برو رادیوگرافی شکسته!!!!!!!!!!!!!!!
حالا طرف متخصص بود.
گفتم آخه شکستگی که اینجوری نیست.
فرمود شما دکترید یا من.
در حالی که کشیدگی تاندون با mri مشخص میشه نه با اشعه x
فوق تخصص بیسوادم زیاد دیدم.
RANIA
21st October 2010, 07:09 PM
متاسفانه چندوقت پیش بی تعهدی یکی ازبیمارستانهادردزفول به مرگ یک کودک3ساله منجرشد[nadidan]
ساناز فرهیدوش
21st October 2010, 09:43 PM
تا حالا سینا جون شنیدی به کسی ایندرال و اسپری سالبوتامول با هم بدن ؟ اون کتاب فارماکوالوژی رو برا چی نوشتن ؟ که مصرف کنی این قدر حالت بد شه فکر کنن قصد خودکشی داشتی ؟
پژواک
22nd October 2010, 09:10 AM
یک حقیقت تلخ راجع به فارما و بچه های پزشکی
به یمن سهمیه هیئت علمی عده کثیری از دوستان با اساتید آشنا و فامیلن!
فارما از سخت ترین درسای ماست!استاد چند تا رفرنس معتبر معرفی کردن
که اعتراض دوستان آغاز شد که استاد کمش کنین!استاد هم که رودربایسی بهش اجازه تخطی نداد!مقدار زیادی رو حذف کردن!
ما هم هر چی گفتیم اگه پس فردا لازم شد از بخش حذف شده دارو تجویز کنید چی؟
خطاب آمد به شما چه!بی کارین برید بخونید!
من یکی که به شخصه متاسفم
Mercy
22nd October 2010, 01:12 PM
خوشبختانه من تا حالا به هر پزشکی مراجعه کردم برخوردشون عالی بوده بخصوص وقتی فهمیدن رشته ام بهداشته درمورد بیماری که داشتم تخصصی تر باهام حرف زدن که من از این رفتارشون خیلی خوشم اومده .
اما در کل بخواهیم حساب کنیم بهتره پزشکان وقت بیشتری برای ویزیت بیماران اختصاص بدن .چون معمولا اینطوریه که بیمار داخل مطب نرفته سریع خارج میشه !
ارغنون
22nd October 2010, 10:15 PM
من خودم از وقتی یک کم به خاطر علاقه خودم درسای پزشکی رو خوندم البته میدونم که هیچی بلد نیستم.ولی هر بار میرم دکتر اول یا از یه فرد آگاه یا از طریق اینترنت اطلاعات جمع آوری میکنم.حواسمم حسابی به اختلالات دارویی هست.
خب با یک کم انصاف میشه فهمید دکترا که ابر کامپیوتر نیستن.اینهمه دارو داریم که با هم تداخل دارن.
ولی پیشنهاد میدم هر پزشکی قبل تجویز دارو با برنامه هایی که برای اینکار ساخته شدن.دارو رو بررسی کنه و حتما داروهای مصرفی بیمارو بپرسه.تا بیماری کسی با تجویز اشتباه بدتر و دردناکتر نشه.
omega
31st December 2010, 03:27 AM
من خيلي کم دکتر ميرم .
وقتي مشهد بودم پزشکا برخورد خيلي خوبي با من داشتن چون همشون از دوستاي پدرم بودن.
اما الان مجبورم پيش پزشکاي نا اشنا ويزيت بشم برخورد خيلي خشکي ازشون ميبينم.خيلي خشک.
البته چون خودم هم ادم تقريبا خشکي هستم ناراحت نمي شم[cheshmak]
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.