m_salehy
18th October 2010, 03:55 PM
اديان و اهل كتاب از منظر قرآن و فقه
1. اهل کتاب در قرآن :
آیاتی که در قرآن ، نام اهل کتاب در آن برده شده است ، عبارتست از :
*** " ان الذين امنوا و الذين هادوا و النصارى و الصابئين من امن بالله و اليوم الاخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف عليهم و لا هم يحزنون " 1
" کسانى که ( به پيامبر اسلام ) ايمان آوردهاند ، و کسانى که به آئين يهود گرويدند و نصارى و صابئان [= پيروان يحيى] هر گاه به خدا و روز رستاخيز ايمان آورند ، و عمل صالح انجام دهند ، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است ؛ و هيچگونه ترس و اندوهى براى آنها نيست ."
*** " ان الذين امنوا و الذين هادوا و الصابئون و النصارى من امن بالله و اليوم الاخر و عمل صالحا فلا خوف عليهم و لا هم يحزنون "2
" آنها که ايمان آوردهاند و يهود و صابئان و مسيحيان ، هرگاه به خداوند يگانه و روز جزا ، ايمان بياورند و عمل صالح انجام دهند ، نه ترسى بر آنهاست ، و نه غمگين خواهند شد. "
*** " ان الذين امنوا و الذين هادوا و الصابئين و النصارى و المجوس و الذين اشرکوا ان الله يفصل بينهم يوم القيامة ان الله على کل شيء شهيد " 3
" مسلّماً کسانى که ايمان آوردهاند، و يهود و صابئان و نصارى و مجوس و مشرکان ، خداوند ، در ميان آنان روز قيامت داورى مىکند ؛ ( و حق را از باطل جدا مىسازد ) ؛ خداوند بر هر چيز گواه (و از همه چيز آگاه) است . "
در این آیات از اهل کتاب به : یهود ، نصاری ، مجوس و صابئین اشاره شده است .
مجوسيان : معتقد به كتاب آسماني و پيامبري زرتشت هستند ، و
صابئان : مدعي اند كه كتابي آسماني دارند و معتقد به خدا ، ملائكه ، بهشت ، جهنم و برخي از انبيا هستند . 4
سوال : اديان شرقي چگونه اند ؟
ادیان شرق آسیا احتمال می رود که از ادیان الهی و صاحب کتاب بوده اند که بعدها به انحراف کشانده شده اند ولی
نمی توان با این احتمال چیزی را اثبات کرد اگر چه نفی آن هم معلوم نیست ، روایات ظاهراً به این مسأله اشاره ای
نداشته اند . 5
2. جايگاه اهل كتاب نزد خداوند :
همانطور كه از آيات اول و دوم استنباط مي شود اصول اساسي دين ، كه مي تواند هر انساني را در پيشگاه خداوند ، مورد تاييد و ماجور واقع كند ، 3 ( سه ) اصل زير است : ( دو اصل نظري و يك اصل عملي )
1- ايمان بخدا 2- ايمان به قيامت 3- كردار شايسته ( عمل صالح )
خطاب صريح و روشن خداوند در آيات فوق اهل كتاب يعني : مسلمانان ، يهوديان ، مسيحيان ، صائبين و مجوس مي باشد كه ضمن اينكه قول اجر و پاداش براي آنها داده است ، بلكه آنها را از هرگونه حزن و هراسي نيز در امان دانسته است .
3. اعتبار احكام كتاب هاي اهل كتاب :
با نگاهي اجمالي به آيات 43 تا 48 سوره مائده خداوند بصراحت موارد زير را به پيامبر و مسلمانان و اهل كتاب گوشزد مي كند :
1- قرآن كتاب هاي قبل از خود را تصديق و تاييد مي كند.
2- وقتي كه يهود و نصاري كتاب هاي خود ، تورات و انجيل را در اختيار دارند چرا در رابطه با موضوعات و مسائل از تو ( اي پيامبر ) حكم مي خواهند ؟
3- حكم مسائلي كه مي پرسند ، در كتاب هاي آنها وجود دارد و پيامبران و علماي آنها نيز بر اساس همان كتاب خود حكم مي كردند .
4- هر كس بر اساس احكام نازل شده خدا حكم نكند كافر است .
5- هر كدام از اهل كتاب داراي آئين و طريقه روشني بوده كه اين واحد نبودن امت ها به اراده خداوند بوده كه آنها را بيازمايد و مسير شناخت و شكوفايي بيشتر آنها را هموار كند .
4. آيات 43 تا 48 سوره مائده :
· و کيف يحکمونک و عندهم التوراة فيها حکم الله ثم يتولون من بعد ذلک و ما اولئک بالمؤمنين .( 43 )
· انا انزلنا التوراة فيها هدى و نور يحکم بها النبيون الذين اسلموا للذين هادوا و الربانيون و الاحبار بما استحفظوا من کتاب الله و کانوا عليه شهداء فلا تخشوا الناس و اخشون و لا تشتروا باياتي ثمنا قليلا و من لم يحکم بما انزل الله فاولئک هم الکافرون .( 44 )
· و کتبنا عليهم فيها ان النفس بالنفس و العين بالعين و الانف بالانف و الاذن بالاذن و السن بالسن و الجروح قصاص فمن تصدق به فهو کفارة له و من لم يحکم بما انزل الله فاولئک هم الظالمون. ( 45 )
· و قفينا على اثارهم بعيسى ابن مريم مصدقا لما بين يديه من التوراة و اتيناه الانجيل فيه هدى و نور و مصدقا لما بين يديه من التوراة و هدى و موعظة للمتقين . ( 46 )
· و ليحکم اهل الانجيل بما انزل الله فيه و من لم يحکم بما انزل الله فاولئک هم الفاسقون . ( 47 )
· و انزلنا اليک الکتاب بالحق مصدقا لما بين يديه من الکتاب و مهيمنا عليه فاحکم بينهم بما انزل الله و لا تتبع اهواءهم عما جاءک من الحق لکل جعلنا منکم شرعة و منهاجا و لو شاء الله لجعلکم امة واحدة و لکن ليبلوکم في ما اتاکم فاستبقوا الخيرات الى الله مرجعکم جميعا فينبئکم بما کنتم فيه تختلفون . ( 48 )
· چگونه تو را به داورى مىطلبند و درخواست حكم مي كنند ؟! در حالى که تورات نزد ايشان است ؛ و در آن ، حکم خدا هست .( وانگهى ) پس از داورىخواستن از حکم تو ، (چرا) روى مى گردانند ؟! آنها مؤمن نيستند.( 43 )
· ما تورات را نازل کرديم در حالى که در آن ، هدايت و نور بود ؛ و پيامبران ، که در برابر فرمان خدا تسليم بودند، با آن براى يهود حکم مىکردند ؛ و (همچنين ) علما و دانشمندان به اين کتاب که به آنها سپرده شده و بر آن گواه بودند، داورى مىنمودند . بنابر اين ، (بخاطر داورى بر طبق آيات الهى ،) از مردم نهراسيد ! و از من بترسيد ! و آيات مرا به بهاى ناچيزى نفروشيد ! و آنها که به احکامى که خدا نازل کرده حکم نمىکنند ، کافرند . ( 44 )
· و بر آنها [= بنى اسرائيل] در آن [= تورات] ، مقرر داشتيم که جان در مقابل جان ، و چشم در مقابل چشم ، و بينى در برابر بينى ، و گوش در مقابل گوش ، و دندان در برابر دندان مىباشد ؛ و هر زخمى، قصاص دارد ؛ و اگر کسى آن را ببخشد ( و از قصاص ، صرفنظر کند ) ، کفاره ( گناهان ) او محسوب مىشود ؛ و هر کس به احکامى که خدا نازل کرده حکم نکند ، ستمگر است. ( 45 )
· و بدنبال آنها [= پيامبران پيشين] ، عيسى بن مريم را فرستاديم در حالى که کتاب تورات را که پيش از او فرستاده شده بود تصديق داشت ؛ و انجيل را به او داديم که در آن ، هدايت و نور بود ؛ و ( اين کتاب آسمانى نيز ) تورات را ، که قبل از آن بود ، تصديق مىکرد ؛ و هدايت و موعظهاى براى پرهيزگاران بود . ( 46 )
· اهل انجيل [= پيروان مسيح] نيز بايد به آنچه خداوند در آن نازل کرده حکم کنند ! و کسانى که بر طبق آنچه خدا نازل کرده حکم نمىکنند ، فاسقند . ( 47 )
· و اين کتاب [= قرآن] را به حق بر تو نازل کرديم ، در حالى که کتب پيشين را تصديق مىکند ، و حافظ و نگاهبان آنهاست ؛ پس بر طبق احکامى که خدا نازل کرده ، در ميان آنها حکم کن ! از هوى و هوسهاى آنان پيروى نکن ! و از احکام الهى ، روى مگردان ! ما براى هر کدام از شما ، آيين و شریعت و طريقه روشنى قرار داديم ؛ و اگر خدا مىخواست ، همه شما را امت واحدى قرار مىداد ؛ ولى خدا مىخواهد شما را در آنچه به شما بخشيده بيازمايد ؛ ( و استعدادهاى مختلف شما را پرورش دهد ) . پس در نيکيها بر يکديگر سبقت جوييد ! بازگشت همه شما، به سوى خداست ؛ سپس از آنچه در آن اختلاف مىکرديد ؛ به شما خبر خواهد داد . ( 48 )
بنابراين بر اساس آيات فوق و توضيحات زير ، اگر پيروان هر كدام از اديان الهي بر اساس احكام الهي كتاب هاي خود عمل كنند مورد تاييد بوده و نه تنها عتاب نخواهند شد که به بهشت خداوندی نیز خواهند رفت : 6
1- از آنجا كه سوره مائده در بين 114 سوره نازل شده قرآن ، 113مين سوره اي است كه به پيامبر نازل شده پس متوجه مي شويم كه دستاوردهاي آيات فوق در اواخر دوره 23 ساله رسالت پيامبر به او ابلاغ شده و ناسخي براي آنها نيامده است .
2- در آيه 45 از بين آيات فوق ، يكسري احكام قصاص در كتاب تورات مطرح شده كه با احكام قصاص در قرآن همخواني داشته و به همين دليل ، خداوند امر به عمل كردن پيروان آن كتب ، از دستورات موجود كتب خود مي كند .
3- دست کاری و یا تحریف در یکسری از موارد کتب آسمانی قبلی ، ماهیت پیام خداوند در آن کتب را عوض نمی کند.
4- خمير مايه و اصول همه اديان يكي بوده و منظور خداوندي را از ارسال رسل كه همان محقق كردن سه اصل مورد اشاره در اول مقاله مي باشد را تامين مي كند . همان طور که خداوند در آیه زیر می فرماید :
" و ما ارسلنا من قبلک من رسول الا نوحی الیه انه لا اله الا انا فاعبدون . " 7
" ما پيش از تو هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر اينکه به او وحى کرديم که : « معبودى جز من نيست ؛ پس تنها مرا پرستش کنيد . » "
5- با توجه به موارد فوق ، دین به هیچ وجه قابل نسخ و جایگزینی نیست .
6- خداوند خود اراده کرده است که ؛ همه ی گروه های انسانی پیرو شرایع الهی ، باهم یگانه نباشند ؛ و آئين ها ي مختلف و متعدد را راه هاي روشن تلاش براي رسيدن به معرفت و نهايتا حقيقت الهي مي داند . 8
5. باور : " دینی بجز اسلام مقبول خداوند نیست ! " چه می شود ؟ :
خداوند در دو آیه زیر از قرآن کریم ، اسلام را به عنوان تنها دین مطلوب خود معرفی کرده است که معنی ظاهری آن دو آیه ، دین ها و شریعت های دیگر را غیر صحیح و بی اعتبار می گرداند :
1- " ان الدين عند الله الاسلام " 9
" همانا دین در نزد خدا ، اسلام است . "
2- " و من يبتغ غير الاسلام دينا فلن يقبل منه . " 10
" کسی که جز اسلام را به عنوان دین خود بپذیرد ، از او پذیرفته نمی شود . "
لیکن با نگاهی به آیات دیگر قرآن که ذیلا آورده می شود ، و پیام های صریحی که در آن ها نهفته است ، نه تنها برداشت فوق تایید نمی شود ، بلکه اعتبار ادیان دیگر آن هم با همان عنوان اسلام تاکید و تایید گردیده است :
1- " و وصى بها ابراهيم بنيه و يعقوب يا بني ان الله اصطفى لکم الدين فلا تموتن الا و انتم مسلمون . " 11
" توصیه کرد ابراهیم به فرزندان خویش و نوه اش یعقوب که : ای فرزندان من ، خداوند برای شما این دین را برگزید ، پس نمیرید مگر آنکه مسلمان باشید . "
2- ام کنتم شهداء اذ حضر يعقوب الموت اذ قال لبنيه ما تعبدون من بعدي قالوا نعبد الهک و اله ابائک ابراهيم و اسماعيل و اسحاق الها واحدا و نحن له مسلمون . " 12
" آیا شما حضور داشتید و شاهد بودید که یعقوب در هنگامه ی مرگ خویش از فرزندانش پرسید : چه چیزی را پس از مرگ من می پرستید ؟ و آنان گفتند : خدای تو و پدران تو ، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را می پرستیم ، خدایی یگانه و ما به او تسلیم شده ایم و مسلمانیم . "
3- " ما کان ابراهيم يهوديا و لا نصرانيا و لکن کان حنيفا مسلما و ما کان من المشرکين . " 13
" ابراهیم ، نه یهودی بود و نه مسیحی ، ولیکن موحدی خالص و مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود . "
4- " و ما جعل عليکم في الدين من حرج ملة ابيکم ابراهيم هو سماکم المسلمين من قبل .. " 14
" خداوند برای شما در دین ، بیچارگی و سختی قرار نداده است ، این آئین پدر شما ابراهیم است ، خداوند شما را در کتابهاى پيشين و در اين کتاب آسمانى « مسلمان » ناميد . "
بنابراین از نظر قرآن ، تمامی پیروان شرایع الهی ، حقیقتا مسلمان شمرده می شوند هرچند نام خود را « یهودی ، زرتشتی ، صابئی ، مسیحی ، یا چیز دیگری » بگذارند . 15
لذا بر اساس مباحث فوق ، بایستی ، بین " دین و شریعت " تفکیک قائل شد .
دین : وجه مشترک بین تمام شرایع الهی بوده که بر اساس 3 ( سه ) اصل " ایمان به وحدانیت خدا – ایمان به حقیقت معاد و عمل صالح " پایه ریزی گردیده ، و هدف خداوند در خلقت انسان و حقیقت پیام الهی در ارسال رسولان نیز ، در همین 3 ( سه ) اصل نهفته است .
شریعت : مجموعه احکام و فروعی است که در هر دینی ، طریقت رسیدن به 3 ( سه ) اصل فوق و راه کارهای عملیاتی کردن آنها را فراهم می کند .
و قطعا ، تفاوت ادیان مختلف ، در این بخش شریعت بوده و کامل تر بودن آنها نیز ، به همین بخش مربوط می شود .
6. دین ، شریعت و مفهوم اسلام از منظر بزرگان
6-1 – علامه طباطبایی
" خداوند بندگان خود را جز به يك دين كه همان اسلام و تسليم در برابر اوست مكلف نساخته است ؛ اما آنان را براي رسيدن به اين مقصد به راههاي گوناگون وارد ساخته ، و سنتهاي مختلفي را مطابق استعدادهاي متنوّعشان براي آنها درست كرده كه همان شريعتهاي نوح ، ابراهيم ، موسي ، عيسي و محمد ـ عليهم السلام ـ است.
اين حقيقتي است كه از كنار هم نهادن آياتي نظير:
« ان الدين عندالله الاسلام - 8- سوره آل عمران – 19 »، « و من يتبع غير الاسلام دينا فلن يقبل منه - سوره آل عمران – 85 »، « لكل جعلنا منكم شرعة و منهاجا – سوره مائده – 48 » و « ثم جعلناك علي شريعة من الامر فاتبعها – سوره جاثیه – 18 » حاصل ميشود .
شريعت راهي است كه براي هر يك از امتها و پيامبراني كه بدان مبعوث شدهاند آماده شده ، و اخصّ از دين است ...
دين به معناي يك قانون كلي و طريق عمومي الهي كه براي تمام ملتها و جوامع وضع شده و قوانين كلي حاكم بر آن ، هرگز نسخ نميپذيرد ." 16
" يكي از خواص هدايت الهي افتادن به راه مستقيم و طريقي است كه انحراف و اختلاف در آن نيست ، و آن همانا دين اوست كه نه معارف اصولي و شرايع فروعيش با هم اختلاف دارد ، و نه حاملين آن دين و رهروان در آن راه با يكديگر مناقضت و مخالفت دارند، براي اينكه منظور از تمامي معارف و شرايع دين الهي يك چيز است و آن توحيد خالص است كه خود حقيقت واحدي است ثابت و تفسيرناپذير و نيز خود آن معارف هم همه مطابق با فطرت الهي است كه نه خود آن فطرت عوض شدني است و نه احكام و مقتضياتش قابل تغيير است. به همين جهت حاملين دين خدا ، انبيا(ع) نيز با يكديگر اختلاف ندارند . همه به يك چيز دعوت نموده ، خاتم آنان همان را ميگويد كه آدم آنان گفته بود ، تنها اختلاف آنان از جهات اجمال دعوت و تفصيل آن است . " 17
" نفس انسان در اثر انجام اعمال صالح و اعتقادات حقه اديان، داراي صور كمالي ميشود كه موجب قرب به خداوند متعال و رضوان و رستگاري و نجات ميشود. از آن طرف اعمال ناشايست و عقايد سخيف نيز در نفس انساني، صورت كماليهاي ايجاد ميكند كه باعث شقاوت و ضلالت بشر ميشود ." 18
6-2 – علامه مطهری
" قرآن كريم كه دين خدا را از آدم تا خاتم يك جريان پيوسته معرفي ميكند نه چند تا، يك نام روي آن ميگذارد و آن " اسلام " است. البته مقصود اين نيست كه در همه دورهها دين خدا با اين نام خوانده ميشده است و با اين نام در ميان مردم معروف بوده است، بلكه مقصود اين است كه حقيقت دين داراي ماهيتي است كه بهترين معرف آن لفظ اسلام است و اين است كه ميگويد « ان الدين عند الله الاسلام » يا ميگويد ابراهيم يهودياً و لانصرانياً و لكن كان حنيفاً مسلماً . " 19
" اگر کسی دارای صفت تسلیم باشد و به عللی اسلام ( شریعت محمدی ) بر او مکتوم مانده باشد و او در این باره بی تقصیر باشد، هرگز خداوند او را معذب نمی سازد، او اهل نجات از دوزخ است . . . " 20
" به نظر حکمای اسلام از قبیل بوعلی و صدرالمتالهین، اکثریت مردمی که به حقیقت اعتراف ندارند ، قاصرند نه مقصر ; چنین اشخاصی اگر خداشناس نباشند ، معذب نخواهند بود - هر چند به بهشت هم نخواهند رفت - و اگر خداشناس باشند و به معاد اعتقاد داشته باشند و عملی خالص قربة الی الله انجام دهند، پاداش نیک عمل خویش را خواهند گرفت . تنها کسانی به شقاوت کشیده می شوند که مقصر باشند نه قاصر . " 21
" شما اگر به همین مسیحیت تحریف شده نگاه کنید و بروید در دهات و شهرها، آیا هر کشیشی را که می بینید، آدم فاسد و کثیفی است ؟ والله میان همین ها صدی هفتاد هشتادشان مردمی هستند با یک احساس ایمانی و تقوا و خلوص که به نام مسیح و مریم، چقدر راستی و تقوا و پاکی به مردم داده اند، تقصیری هم ندارند; آنها به بهشت می روند، کشیش آنها هم به بهشت می رود . " 22
6-3 – امام خمینی
" امام راحل در موردی از بحث مکاسب محرمه، به حقایق مهمی در باره پیروان ادیان دیگر اشاره می کند که نشان دهنده عمق اندیشه آن یگانه دوران است . وی در بحث خویش ، پیروان ادیان را به عوام و غیرعوام تقسیم می کند و می گوید:
اما عوام آنان ، پس ظاهر است که خلاف مذاهبی که دارند، به ذهنشان خطور نمی کند، بلکه آنان، مانند عوام مسلمانان، به صحت مذهب خویش و بطلان سایر مذاهب قطع دارند . پس همان طور که عوام ما، به سبب تلقین و نشو و نما در محیط اسلام، به صحت مذهب خویش و بطلان سایر مذاهب علم دارند، بدون این که خلاف آن به ذهنشان خطور کند، عوام آنان نیز چنین هستند و این دو گروه از این جهت تفاوتی ندارند . و قاطع در پیروی از قطع خود ، معذور است و نافرمان و گناهکار نیست و نمی توان او را به موجب این پیروی عقاب کرد ." 23
از دیدگاه امام ، غیرعوام آنان نیز از نظر تلقین پذیری و جازم شدن به مذاهب باطل خویش با عوام فرقی ندارند ، ولی ایشان معذور نیستند ; شاید به موجب این که تکلیف عالم سنگین تر است و به بیان شیوای حضرت امام جعفر صادق (ع)، « هفتاد گناه از جاهل بخشیده می شود پیش از این که از عالم، یک گناه بخشیده شود .» 24
وی در باره پیروان غیرعامی ادیان دیگر می گوید:
اما غیرعوام آنان ، غالبا به واسطه تلقیناتی که از آغاز کودکی و نشو و نمایشان در محیط کفر وجود داشته است ، به مذاهب باطل خویش جازم و معتقد شده اند ، به گونه ای که هرگاه چیز مخالفی به آنان برسد، آن را با عقول خویش که از آغاز نشو و نما بر خلاف حق پرورش یافته است ، رد می کند . پس عالم یهودی یا مسیحی، مانند عالم مسلمان، ادله دیگران را صحیح نمی داند و بطلان آن ادله برای وی مانند ضروری شده است; زیرا مذهب او نزد خودش ضروری است و خلاف آن را احتمال نمی دهد . 25
ولی در عین حال، نباید از عناد و تعصب برخی از پیروان ادیان باطل غافل بمانیم .
آری ، در میان آنان ، کسی مقصر است ، که خلاف مذهب خود را احتمال بدهد و از روی عناد یا تعصب، ادله آن را بررسی نکند ، همان طور که در آغاز اسلام ، کسانی در میان علمای یهودی و مسیحی چنین بودند . 26
6-4- آیه الله منتظری
" در صورتي كه پيروان اديان سابق به رغم آمدن دين جديد همچنان بر عقيده خود اصرار بورزند و پايبندي خود را بر آن اعلام كنند، دو صورت براي آن قابل تصور است : يكي اين كه واقعا به آن اعتقاد دارند و آن را از جانب خداوند ميدانند و حقانيت دين جديد براي آنان ثابت نشده است ، و ديگر اين كه از سر لجاجت و عناد و با علم به حقانيت دين جديد آن را نمي پذيرند . در صورت اول ايمان آنان پذيرفته است و اسلام هم آنان را به رسميت ميشناسد. (ليسوا سواء من أهل الكتاب أمة قائمة يتلون آيات الله آناء الليل و هم يسجدون – ( سوره آل عمران ، آيه 113) ) " همه اهل كتاب مساوي نيستند ; گروهي از آنان در دل شب ايستاده آيات خدا را تلاوت ميكنند و سجده مينمايند ."
گروه دوم كه در برابر دين حق سرسختي نشان ميدهند و آن را نمي پذيرند و حاضر نيستند تعصب و سرسختي بي دليل خود را كنار گذاشته و دين حق را بپذيرند، همانند كافراني اند كه حاضر نمي شدند در برابر پيامبران الهي تسليم شوند : (يا أهل الكتاب لم تكفرون بآيات الله و أنتم تشهدون – (سوره آل عمران - آيه 70 ) ) ؛ " اي اهل كتاب ! چرا به آيات خدا كافر ميشويد، در حالي كه خود شاهد آن هستيد . 27
6-5- آیه الله صالحی نجف آبادی
" بهشت براي تمامي نيكان و پاكان و مومنان است و 3 شرط اساسي زير را دارد :
1- ايمان بخدا 2- ايمان به قيامت 3- كردار شايسته ( عمل صالح )
حال مي خواهد مسلمان باشد ( یا نباشد ) ، مسلمانش شيعه باشد يا سني باشد . شيعه ها 12 فرقه اند كه يكي از آنها دوازده امامي است كه ما هستيم . همه اينها اگر اين 3 شرط را داشته باشند ، به بهشت مي روند . آيه اش اينست :
" آنهايي كه مسلمانند ، يهوديند ، نصرانيند و آنهايي كه صائبين اند ( فرقه هاي ديگرخداپرست مانند زرتشتيان ) ، اگر اين سه شرط را داشته باشند ، اهل بهشت اند . سوره بقره، آيه 62 و سوره مائده، آيه 69 " 28
6-6- امام موسی صدر
" اديان يكي بودند و هدفي مشترك را پي مي گرفتند ؛ جنگيدن در برابر خدايان زميني و طاغوت ها و ياري مستضعفان و رنجديدگان ؛ و اين دو نيز نمودهاي حقيقتي يگانه هستند؛ ... اديان يكي بودند و يكديگر را مورد تصديق قرار داده اند . خداوند به واسطه اين اديان مردم را از تاريكي ها به سوي نور بيرون كشيد و آنان را از اختلافات ويرانگر نجات داد و آنان را پيمودن راه صلح و مسالمت آموخت... اديان يكي بودند ؛ زيرا در خدمت هدفي واحد بودند : دعوت به سوي خدا و خدمت به انسان ! و اين دو نمونه هاي حقيقتي يگانه هستند... اديان يكي بودند ؛ زيرا نقطه آغاز همه آن ها ؛ يعني خدا ، يكي است و هدف آن ها ؛ يعني انسان ، يكي است و بستر تحولات آن ها ؛ يعني جهان هستي ، يكي است... و چون هدف را فراموش كرديم و از خدمت انسان دور شديم ، خدا نيز ما را به حال خود گذاشت و از ما دور شد ، و ما به راه ها و پاره هاي گوناگوني بدل گشتيم ، و در پي خدمت به منافع خاص خود بر آمديم ، و معبودهاي ديگر ، جز خدا را بر گزيديم ، و انسان را به نابودي كشانديم . 29
........ اگر خداوند مي خواست همه را يكسان و برابر خلق مي كرد . اديان گرچه همگي يكي بودند، اما به مذاهب گوناگون تقسيم شدند .
مذهب راه يا منش خاصي است كه به افرادي معين اختصاص دارد ؛ مثلاً تشيع و تسنن نه دو دين كه دو مذهب از ديني واحد هستند، ........ با همين سياق مي توان در مورد همه اديان سخن گفت . آن ها يكي هستند ، خدايشان يكي است ، و سرچشمه شان نيز يكي است ، اما آميختگي با برخي تفسيرها ، برخي دخل و تصرف ها و برخي شيوه هاي خاص ، چهره اي از آن ها به نمايش گذاشته است، كه گويي ادياني متفاوت و به دور از هم هستند .
اصول همه اديان ، توحيد ، نبوت و معاد است ، اما زوايدي كه با آن ها آميخته است ، به اجتهادات و برداشت هاي مشخص افراد يا پيروان اين اديان مربوط است... 30
6 – 7 – علامه جعفري
مذاهبی هستند که از مکتب اسلام خارج و داخل در اهل کتاب اصطلاحی (یهود و نصرانی و مجوس) نیستند ، و نیز در گروه منکرین توحید هم شمرده نمیشوند . عدد این مذاهب زیاد است مانند بوداییها و هندوها و غیر ذلک ، با ادّعای توحیدی که دارند این گونه مذاهب بایستی مورد تحقیق و تتبع کافی و لازم قرار بگیرند ، ممکن است بعضی از این مذاهب حقیقتا دارای کتاب و پیشوای الهی بودهاند ، مخصوصا با نظر به عقاید و حقوق و قوانینشان که توافقی با دین فطری حضرت ابراهیم علیه السّلام داشتهاند ، اگر چه با مرور زمان تدریجا دگرگون شده و مذهبشان پر از خرافات و اوهام گشته است.
گروندگان این گونه مذاهب را میتوان از اهل کتاب محسوب و در احکام و حقوق مانند اهل کتاب با آنان معامله و رابطه بر قرار کرد و اگر در تتبع و تحقیق دست محقق به جایی نرسد و نتواند برای گروهی پیشوا و کتابی اثبات کند ، در صورتی که آنان ادعای پیشوای الهی و کتاب آسمانی مینمایند ، بایستی با آنان رابطه بیطرفانهای مقرّر ساخت یعنی آنان از حقوق عمومی انسانی بهرهمند میباشند . مال و جان و مقرّراتشان محفوظ و محترم میباشد. و اما اگر پیشوا و کتابی برای خود ادعا نکنند چنانکه در باره پیروان کنفوتسه چنین گفته میشود ، اگر یک عده اصول فطری مذاهب را قبول داشته باشند (مثلا به خدا و معاد و نماینده خدا در روی زمین را اگر چه به عنوان حکما و مصلحین معرفی کنند، اعتقاد داشته باشند)؛ اینان نیز مانند همان گروهی هستند که برای خود پیشوا و کتابی قائلند . نهایت امر این است که به جای کتاب مدوّن ، به مقداری از اصول اخلاق و رسوم پرستش خدا اعتقاد دارند . اینان نیز با ملاکی که در فوق گفتیم ، از نظر حقوق و احکام اسلامی به اهل کتاب شبیه هستند . 31
7. اهل کتاب در فقه :
بحثی بین فقهای عظام مطرح است که آیا اهل کتاب پاک هستند یا نجس ، که دو فتوا وجود دارد :
الف) عدهای میفرمایند نجس هستند زیرا با ظهور اسلام دیگر دلیلی نداشت که آنها به اهل کتاب بودنشان باقی بمانند و باید مسلمان میشدند . علماء و فقها از دوران قدیم تا دوره مرحوم آیت الله حکیم بر این استدلال ، آنها را نجس میدانستند .
ب) عدهای از فقها همانند مرحوم آیت الله حکیم و مرحوم آیت الله خویی و شاگردانشان میفرمایند اهل کتاب پاک هستند : به عنوان اینکه نجس دانستن آنها جنبه سیاسی دارد تا مسلمانان با آنها رابطه برقرار نکنند ، عقایدشان بر مسلمین تأثیر منفی نگذارد . به نظر میرسد اولین کسی اهل کتاب را پاک دانست ، مرحوم آیت الله حکیم بود . آیت الله خویی و شاگردانشان نیز آنان را پاک دانسته و قائل بودند که اهل کتاب نجاست ذاتی ندارند .
8. فتاوای چند تن از مراجع و فقها :
* قائلین به پاکی اهل کتاب :
- مرحوم کوکبی تبریزی در مسأله 128 رسالهشـان : در عین اینکه اهل کتاب از کفار هستند ولی نجاست آنها ذاتی نیست، بلکه عرضی است.
- آیت الله حسین نوری همدانی مسأله 106 : ... ذاتاً پاکند .
- مرحوم آیت الله فاضل مسأله 115 : ... اهل كتاب (يهود و نصارى و مجوس) پاك مى باشند .
- آیت الله خامنهای مسئله 313 : به نظر ما آنها محكوم به طهارت ذاتى هستند..
- آیت الله وحید خراسانی مسئله 85 : پاکند .
- آیت الله موسوی اردبیلی مسئله 93 : بنابر اقوى اهل كتاب (يهوديان، مسيحيان و زرتشتيان) پاك هستند؛ .
- آیت الله صانعی : اهل کتابی که «غیر از معاندین» باشد را پاک دانسته ، و معاشرت و همسفرگی با آنان را جایز میداند
- آیت الله علی محمد دستغیب مسئله 107 : اهل كتاب يعنى يهود ، نصارى و مجوس ذاتاً طاهرند .
- آیت الله دکتر صادقی تهرانی مسئله 23 : بدن کافر ، مشرک و حتّی ملحد پاک است.
- مرحوم آیت الله صالحی نجف آبادی و علامه جعفری : پاکند .
- مرحوم آیت الله غروی : بدن هر انساني كه آلوده به نجاسات ظاهري نباشد ، پاك است . ذبیحه آنها نیز حلال است .
- آیت الله جناتی : غیر مسلمانان از هر نوع و قسمى که باشند (اهل کتاب، مشرکین و ملحدین) ذاتا و از نظر جسمى و بدنى پاک هستند و اگر از چیزهایى که در نظر مسلمانان نجس می باشند ، اجتناب کنند، نجاست عرضى هم ندارند.
- مرحوم آیت الله منتظری : به نظر اينجانب اهل كتاب در صورتي كه به واسطه شرب خمر و اكل ميته و گوشت خوك و ملاقات با سائر نجاسات بالعرض نجس نشده باشند ، نجاست ذاتي ندارند .
- امام موسی صدر ، شهید محمدباقر صدر ، شيخ طبرسى, شهيد ثانى و شيخ بهائى: اهل كتاب و ذبيحه آنان پاک است .
* قائلین به احتیاط :
- آیت الله سیستانی : بنابر مشهور نجساند ولی حکم به طهارت آنها دور نیست ، اگر چه احتیاط بهتر است.
- آیت الله شیخ جواد تبریزی در مسأله 107 رساله خود : اهل کتاب ( یهود، نصاری و مجوس ) بنابر مشهور نجس و این قول موافق احتیاط است و لکن بنابر اظهر پاکند .
- آیت الله شبیری زنجانی توضیح المسائل ج 1 مسئله 107: نجاست اهل کتاب بنا بر احتیاط است .
- آیت الله مکارم مسئله 113 : بنابر احتياط نجس است .
* قائلین به نجاست اهل کتاب :
- آیت الله بهجت مسئله 10 : نجس است .
- آیت الله صافی مسئله 107 : كافر كتابي بنابر قول مشهور نجس است و احتياط واجب رعايت اين قول است.
مقصـود از نقـل فتاوی فوق این بود که بدانیم اکثر علمای معاصر ، یهود و نصاری را پاک میدانند و بعضی نیز مجوس و یا زردشت را هم اضافه کردهاند .
زيرنويسها :
1- سوره بقره - آیه 62
2- سوره مائده - آیه 69
3- سوره حج - آیه 17
4- كتاب : اسلام دين فطرت - ص 65 - آیه اله منتظری
5- رسائل فقهی ، ص: 34 - للعلامة الجعفری
6- آيات 9 سوره یونس و 66 و 68 سوره مائده نيز قابل تامل است :
" ان الذين امنوا و عملوا الصالحات يهديهم ربهم بايمانهم تجري من تحتهم الانهار في جنات النعيم – سوره یونس 9
" همانا کسانى که ايمان آوردند و کارهاى شايسته انجام دادند، پروردگارشان آنها را در پرتو ايمانشان هدايت مىکند؛ از زير (قصرهاى) آنها در باغهاى بهشت، نهرها جارى است. "
" و لو انّهم اقاموا التّوراة و الانجیل و ما انزل الیهم من ربّهم لاکلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم منهم امّة مقتصدة و کثیر منهم ساء ما یعملون . ... - سوره مائده - 66
قل يا اهل الکتاب لستم على شيء حتى تقيموا التوراة و الانجيل و ما انزل اليکم من ربکم و ليزيدن کثيرا منهم ما انزل اليک من ربک طغيانا و کفرا فلا تاس على القوم الکافرين . - سوره مائده – 68 "
" و اگر آنان ( اهل كتاب ) به تورات و انجیل و آنچه از جانب پروردگارشان به سویشان نازل شده است ، عمل میکردند ، قطعاً از بالای سرشان [برکات آسمانی] و از زیر پاهایشان [برکات زمینی] برخوردار میشدند . از میان آنان گروهی میانهرو هستند ، و بسیاری از ایشان بد رفتار میکنند...
بگو : ای اهل کتاب ، تا [ هنگامی که ] به تورات و انجیل و آنچه که از پروردگارتان به سوی شما نازل شده است عمل نکردهاید بر هیچ [ آیین بر حقی ] نیستید . و قطعاً آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده ، بر طغیان و کفر بسیاری از آنان خواهد افزود . پس بر گروه کافران اندوه مخور . ( ترجمه فولادوند ) . "
7- سوره انبیاء آیه 25
8- مکمل مطلب آيه : " يا أيها الناس انا خلقناکم من ذکر و أنثي و جعلناکم شعبوا و قبائل لتعارفوا ان أکرمکم عندالله أتقکم ." سوره حجرات - 13
" اي مردم ما همگي شما را از يک زن و يک مرد آفريديم و به اقوام و قبيله ها تقسيم نموديم تا ( با ایجاد سوال و جواب های مختلف ، باعث درک و فهم عمیق تر و نتیجتا والایی معرفت يکديگر ) و شناسايی متقابل گردید ؛ بحقيقت گرامي ترين شما در پيشگاه خداوند پرهيزگارترين شما مي باشد. "
9- سوره آل عمران – 19
10- سوره آل عمران – 85
11- سوره بقره – 132
12- سوره بقره – 133
13- سوره آل عمران – 67
14- سوره حج - 78
15- آیات :: " آلعمران : 52 ، مائدة : 111 ، يونس : 84 و 90 ، يوسف : 101 ، نمل : 44 ، ذاريات : 36 و ..." نیز قابل تاملند .
16- تفسیر المیزان – ج 5 – ص 573 – علامه طباطبایی
17- همان – جلد 7 – ص 478
18- همان – جلد 2- ص 147 و 148
19- کتاب : وحی و نبوت – ص 39 و 49 – علامه مطهری
20- مجموعه آثار ، ج 1، ص 293
21- همان ، ص 342
22- همان، ج 3، ص 439
23- المکاسب المحرمة ، قم: المطبعة العلمیة، 1381ق . ، ص 133
24- یغفر للجاهل سبعون ذنبا قبل ان یغفر للعالم ذنب واحد . (اصول الکافی، ج 1، ص 47 .)
25- المکاسب المحرمة ، قم: المطبعة العلمیة، 1381ق . ، ص 133
26- همان – ص 134
27- كتاب : اسلام دين فطرت ص 64 تا 67 – آیه اله منتظری
28- كتاب : قضاوت زن در فقه اسلامي – مقاله اپوزيسيون در اسلام " - ص 62 – مرحوم آیه اله صالحي نجف آبادي
29- بخشي از سخنراني امام موسي صدر در تاریخ 19 فوریه 1975 مطابق با 30 بهمن 1353 در خطبه آغاز روزه در کلیسای کبوشین بیروت
30- به نقل از مقاله پيامبري و پيامبران – امام موسی صدر
31- رسائل فقهی ، ص: 34 - للعلامة الجعفری
منابع :
1- كتاب " قضاوت زن در فقه اسلامي – مقاله اپوزيسيون در اسلام " - ص 62 – مرحوم آیه اله صالحي نجف آبادي
2- كتاب " مجموعه مقالات – مقاله وحدت اسلامي " – مرحوم آیه اله صالحي نجف آبادي
3- كتاب " اسلام دين فطرت " – مرحوم آیه اله منتظری
4- تفسیر المیزان – علامه طباطبایی
5- تفسیر نمونه – جلد 4
6- مقاله : شريعت عقلاني - http://ghabel.persianblog.ir/ (http://ghabel.persianblog.ir/)
7- سلسله مباحثی پیرامون اهل کتاب - استاد محمد مردانی - http://www.maktabvahy.com
8- مقاله : حقانیت اسلام و پلورالیزم دینی؟ - http://www.malakut.org (http://www.malakut.org/)
9- مقاله : مقايسه پلوراليزم ديني علامه طباطبايي و استاد مطهري http://www.iptra.ir/vdch236innq.html (http://www.iptra.ir/vdch236innq.html)
10- مقاله : دیدگاه امام خمینی (ره) در باره پیروان ادیان - فصلنامه هفت آسمان، شماره 15، حسین توفیقی
11- مقاله : نظراسلام در مورد نجاست یا پاکی اهل کتاب چیست؟ http://ahkam1.persianblog.ir/post/366 (http://ahkam1.persianblog.ir/post/366)
12- مقاله : مباني انديشه امام صدر در ايجاد انسجام اسلامي و وحدت ملي – دکتر سید صادق طباطبایی
13- مقاله : انسان از دیدگاه امام موسی صدر – علی کلائی - http://kabulpress.org/my/spip.php?article28487 (http://kabulpress.org/my/spip.php?article28487)
14- روح تشریع در اسلام ، امام موصی صدر، ترجمه موسی اسوار
15- توضیح المسائل مراجع، ج 1، مسئلة 106 و ذیل آن و اجوبه الاستفتائات، ج 1، سؤال 324 و 325
16- مقاله : تعیین مصادیق اهل کتاب - http://www.hawzah.net/ (http://www.hawzah.net/)
17- مقاله : علامه غروی کیست ؟ http://www.arbabehekmat.com (http://www.arbabehekmat.com/)
18- مقاله : حكم كشتار چهارپايان به دست اهل كتاب http://www.shareh.com
تحقیق : محمد صالحی 13 / 6 /89 http://mahsan.parsiblog.com /
1. اهل کتاب در قرآن :
آیاتی که در قرآن ، نام اهل کتاب در آن برده شده است ، عبارتست از :
*** " ان الذين امنوا و الذين هادوا و النصارى و الصابئين من امن بالله و اليوم الاخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف عليهم و لا هم يحزنون " 1
" کسانى که ( به پيامبر اسلام ) ايمان آوردهاند ، و کسانى که به آئين يهود گرويدند و نصارى و صابئان [= پيروان يحيى] هر گاه به خدا و روز رستاخيز ايمان آورند ، و عمل صالح انجام دهند ، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است ؛ و هيچگونه ترس و اندوهى براى آنها نيست ."
*** " ان الذين امنوا و الذين هادوا و الصابئون و النصارى من امن بالله و اليوم الاخر و عمل صالحا فلا خوف عليهم و لا هم يحزنون "2
" آنها که ايمان آوردهاند و يهود و صابئان و مسيحيان ، هرگاه به خداوند يگانه و روز جزا ، ايمان بياورند و عمل صالح انجام دهند ، نه ترسى بر آنهاست ، و نه غمگين خواهند شد. "
*** " ان الذين امنوا و الذين هادوا و الصابئين و النصارى و المجوس و الذين اشرکوا ان الله يفصل بينهم يوم القيامة ان الله على کل شيء شهيد " 3
" مسلّماً کسانى که ايمان آوردهاند، و يهود و صابئان و نصارى و مجوس و مشرکان ، خداوند ، در ميان آنان روز قيامت داورى مىکند ؛ ( و حق را از باطل جدا مىسازد ) ؛ خداوند بر هر چيز گواه (و از همه چيز آگاه) است . "
در این آیات از اهل کتاب به : یهود ، نصاری ، مجوس و صابئین اشاره شده است .
مجوسيان : معتقد به كتاب آسماني و پيامبري زرتشت هستند ، و
صابئان : مدعي اند كه كتابي آسماني دارند و معتقد به خدا ، ملائكه ، بهشت ، جهنم و برخي از انبيا هستند . 4
سوال : اديان شرقي چگونه اند ؟
ادیان شرق آسیا احتمال می رود که از ادیان الهی و صاحب کتاب بوده اند که بعدها به انحراف کشانده شده اند ولی
نمی توان با این احتمال چیزی را اثبات کرد اگر چه نفی آن هم معلوم نیست ، روایات ظاهراً به این مسأله اشاره ای
نداشته اند . 5
2. جايگاه اهل كتاب نزد خداوند :
همانطور كه از آيات اول و دوم استنباط مي شود اصول اساسي دين ، كه مي تواند هر انساني را در پيشگاه خداوند ، مورد تاييد و ماجور واقع كند ، 3 ( سه ) اصل زير است : ( دو اصل نظري و يك اصل عملي )
1- ايمان بخدا 2- ايمان به قيامت 3- كردار شايسته ( عمل صالح )
خطاب صريح و روشن خداوند در آيات فوق اهل كتاب يعني : مسلمانان ، يهوديان ، مسيحيان ، صائبين و مجوس مي باشد كه ضمن اينكه قول اجر و پاداش براي آنها داده است ، بلكه آنها را از هرگونه حزن و هراسي نيز در امان دانسته است .
3. اعتبار احكام كتاب هاي اهل كتاب :
با نگاهي اجمالي به آيات 43 تا 48 سوره مائده خداوند بصراحت موارد زير را به پيامبر و مسلمانان و اهل كتاب گوشزد مي كند :
1- قرآن كتاب هاي قبل از خود را تصديق و تاييد مي كند.
2- وقتي كه يهود و نصاري كتاب هاي خود ، تورات و انجيل را در اختيار دارند چرا در رابطه با موضوعات و مسائل از تو ( اي پيامبر ) حكم مي خواهند ؟
3- حكم مسائلي كه مي پرسند ، در كتاب هاي آنها وجود دارد و پيامبران و علماي آنها نيز بر اساس همان كتاب خود حكم مي كردند .
4- هر كس بر اساس احكام نازل شده خدا حكم نكند كافر است .
5- هر كدام از اهل كتاب داراي آئين و طريقه روشني بوده كه اين واحد نبودن امت ها به اراده خداوند بوده كه آنها را بيازمايد و مسير شناخت و شكوفايي بيشتر آنها را هموار كند .
4. آيات 43 تا 48 سوره مائده :
· و کيف يحکمونک و عندهم التوراة فيها حکم الله ثم يتولون من بعد ذلک و ما اولئک بالمؤمنين .( 43 )
· انا انزلنا التوراة فيها هدى و نور يحکم بها النبيون الذين اسلموا للذين هادوا و الربانيون و الاحبار بما استحفظوا من کتاب الله و کانوا عليه شهداء فلا تخشوا الناس و اخشون و لا تشتروا باياتي ثمنا قليلا و من لم يحکم بما انزل الله فاولئک هم الکافرون .( 44 )
· و کتبنا عليهم فيها ان النفس بالنفس و العين بالعين و الانف بالانف و الاذن بالاذن و السن بالسن و الجروح قصاص فمن تصدق به فهو کفارة له و من لم يحکم بما انزل الله فاولئک هم الظالمون. ( 45 )
· و قفينا على اثارهم بعيسى ابن مريم مصدقا لما بين يديه من التوراة و اتيناه الانجيل فيه هدى و نور و مصدقا لما بين يديه من التوراة و هدى و موعظة للمتقين . ( 46 )
· و ليحکم اهل الانجيل بما انزل الله فيه و من لم يحکم بما انزل الله فاولئک هم الفاسقون . ( 47 )
· و انزلنا اليک الکتاب بالحق مصدقا لما بين يديه من الکتاب و مهيمنا عليه فاحکم بينهم بما انزل الله و لا تتبع اهواءهم عما جاءک من الحق لکل جعلنا منکم شرعة و منهاجا و لو شاء الله لجعلکم امة واحدة و لکن ليبلوکم في ما اتاکم فاستبقوا الخيرات الى الله مرجعکم جميعا فينبئکم بما کنتم فيه تختلفون . ( 48 )
· چگونه تو را به داورى مىطلبند و درخواست حكم مي كنند ؟! در حالى که تورات نزد ايشان است ؛ و در آن ، حکم خدا هست .( وانگهى ) پس از داورىخواستن از حکم تو ، (چرا) روى مى گردانند ؟! آنها مؤمن نيستند.( 43 )
· ما تورات را نازل کرديم در حالى که در آن ، هدايت و نور بود ؛ و پيامبران ، که در برابر فرمان خدا تسليم بودند، با آن براى يهود حکم مىکردند ؛ و (همچنين ) علما و دانشمندان به اين کتاب که به آنها سپرده شده و بر آن گواه بودند، داورى مىنمودند . بنابر اين ، (بخاطر داورى بر طبق آيات الهى ،) از مردم نهراسيد ! و از من بترسيد ! و آيات مرا به بهاى ناچيزى نفروشيد ! و آنها که به احکامى که خدا نازل کرده حکم نمىکنند ، کافرند . ( 44 )
· و بر آنها [= بنى اسرائيل] در آن [= تورات] ، مقرر داشتيم که جان در مقابل جان ، و چشم در مقابل چشم ، و بينى در برابر بينى ، و گوش در مقابل گوش ، و دندان در برابر دندان مىباشد ؛ و هر زخمى، قصاص دارد ؛ و اگر کسى آن را ببخشد ( و از قصاص ، صرفنظر کند ) ، کفاره ( گناهان ) او محسوب مىشود ؛ و هر کس به احکامى که خدا نازل کرده حکم نکند ، ستمگر است. ( 45 )
· و بدنبال آنها [= پيامبران پيشين] ، عيسى بن مريم را فرستاديم در حالى که کتاب تورات را که پيش از او فرستاده شده بود تصديق داشت ؛ و انجيل را به او داديم که در آن ، هدايت و نور بود ؛ و ( اين کتاب آسمانى نيز ) تورات را ، که قبل از آن بود ، تصديق مىکرد ؛ و هدايت و موعظهاى براى پرهيزگاران بود . ( 46 )
· اهل انجيل [= پيروان مسيح] نيز بايد به آنچه خداوند در آن نازل کرده حکم کنند ! و کسانى که بر طبق آنچه خدا نازل کرده حکم نمىکنند ، فاسقند . ( 47 )
· و اين کتاب [= قرآن] را به حق بر تو نازل کرديم ، در حالى که کتب پيشين را تصديق مىکند ، و حافظ و نگاهبان آنهاست ؛ پس بر طبق احکامى که خدا نازل کرده ، در ميان آنها حکم کن ! از هوى و هوسهاى آنان پيروى نکن ! و از احکام الهى ، روى مگردان ! ما براى هر کدام از شما ، آيين و شریعت و طريقه روشنى قرار داديم ؛ و اگر خدا مىخواست ، همه شما را امت واحدى قرار مىداد ؛ ولى خدا مىخواهد شما را در آنچه به شما بخشيده بيازمايد ؛ ( و استعدادهاى مختلف شما را پرورش دهد ) . پس در نيکيها بر يکديگر سبقت جوييد ! بازگشت همه شما، به سوى خداست ؛ سپس از آنچه در آن اختلاف مىکرديد ؛ به شما خبر خواهد داد . ( 48 )
بنابراين بر اساس آيات فوق و توضيحات زير ، اگر پيروان هر كدام از اديان الهي بر اساس احكام الهي كتاب هاي خود عمل كنند مورد تاييد بوده و نه تنها عتاب نخواهند شد که به بهشت خداوندی نیز خواهند رفت : 6
1- از آنجا كه سوره مائده در بين 114 سوره نازل شده قرآن ، 113مين سوره اي است كه به پيامبر نازل شده پس متوجه مي شويم كه دستاوردهاي آيات فوق در اواخر دوره 23 ساله رسالت پيامبر به او ابلاغ شده و ناسخي براي آنها نيامده است .
2- در آيه 45 از بين آيات فوق ، يكسري احكام قصاص در كتاب تورات مطرح شده كه با احكام قصاص در قرآن همخواني داشته و به همين دليل ، خداوند امر به عمل كردن پيروان آن كتب ، از دستورات موجود كتب خود مي كند .
3- دست کاری و یا تحریف در یکسری از موارد کتب آسمانی قبلی ، ماهیت پیام خداوند در آن کتب را عوض نمی کند.
4- خمير مايه و اصول همه اديان يكي بوده و منظور خداوندي را از ارسال رسل كه همان محقق كردن سه اصل مورد اشاره در اول مقاله مي باشد را تامين مي كند . همان طور که خداوند در آیه زیر می فرماید :
" و ما ارسلنا من قبلک من رسول الا نوحی الیه انه لا اله الا انا فاعبدون . " 7
" ما پيش از تو هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر اينکه به او وحى کرديم که : « معبودى جز من نيست ؛ پس تنها مرا پرستش کنيد . » "
5- با توجه به موارد فوق ، دین به هیچ وجه قابل نسخ و جایگزینی نیست .
6- خداوند خود اراده کرده است که ؛ همه ی گروه های انسانی پیرو شرایع الهی ، باهم یگانه نباشند ؛ و آئين ها ي مختلف و متعدد را راه هاي روشن تلاش براي رسيدن به معرفت و نهايتا حقيقت الهي مي داند . 8
5. باور : " دینی بجز اسلام مقبول خداوند نیست ! " چه می شود ؟ :
خداوند در دو آیه زیر از قرآن کریم ، اسلام را به عنوان تنها دین مطلوب خود معرفی کرده است که معنی ظاهری آن دو آیه ، دین ها و شریعت های دیگر را غیر صحیح و بی اعتبار می گرداند :
1- " ان الدين عند الله الاسلام " 9
" همانا دین در نزد خدا ، اسلام است . "
2- " و من يبتغ غير الاسلام دينا فلن يقبل منه . " 10
" کسی که جز اسلام را به عنوان دین خود بپذیرد ، از او پذیرفته نمی شود . "
لیکن با نگاهی به آیات دیگر قرآن که ذیلا آورده می شود ، و پیام های صریحی که در آن ها نهفته است ، نه تنها برداشت فوق تایید نمی شود ، بلکه اعتبار ادیان دیگر آن هم با همان عنوان اسلام تاکید و تایید گردیده است :
1- " و وصى بها ابراهيم بنيه و يعقوب يا بني ان الله اصطفى لکم الدين فلا تموتن الا و انتم مسلمون . " 11
" توصیه کرد ابراهیم به فرزندان خویش و نوه اش یعقوب که : ای فرزندان من ، خداوند برای شما این دین را برگزید ، پس نمیرید مگر آنکه مسلمان باشید . "
2- ام کنتم شهداء اذ حضر يعقوب الموت اذ قال لبنيه ما تعبدون من بعدي قالوا نعبد الهک و اله ابائک ابراهيم و اسماعيل و اسحاق الها واحدا و نحن له مسلمون . " 12
" آیا شما حضور داشتید و شاهد بودید که یعقوب در هنگامه ی مرگ خویش از فرزندانش پرسید : چه چیزی را پس از مرگ من می پرستید ؟ و آنان گفتند : خدای تو و پدران تو ، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را می پرستیم ، خدایی یگانه و ما به او تسلیم شده ایم و مسلمانیم . "
3- " ما کان ابراهيم يهوديا و لا نصرانيا و لکن کان حنيفا مسلما و ما کان من المشرکين . " 13
" ابراهیم ، نه یهودی بود و نه مسیحی ، ولیکن موحدی خالص و مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود . "
4- " و ما جعل عليکم في الدين من حرج ملة ابيکم ابراهيم هو سماکم المسلمين من قبل .. " 14
" خداوند برای شما در دین ، بیچارگی و سختی قرار نداده است ، این آئین پدر شما ابراهیم است ، خداوند شما را در کتابهاى پيشين و در اين کتاب آسمانى « مسلمان » ناميد . "
بنابراین از نظر قرآن ، تمامی پیروان شرایع الهی ، حقیقتا مسلمان شمرده می شوند هرچند نام خود را « یهودی ، زرتشتی ، صابئی ، مسیحی ، یا چیز دیگری » بگذارند . 15
لذا بر اساس مباحث فوق ، بایستی ، بین " دین و شریعت " تفکیک قائل شد .
دین : وجه مشترک بین تمام شرایع الهی بوده که بر اساس 3 ( سه ) اصل " ایمان به وحدانیت خدا – ایمان به حقیقت معاد و عمل صالح " پایه ریزی گردیده ، و هدف خداوند در خلقت انسان و حقیقت پیام الهی در ارسال رسولان نیز ، در همین 3 ( سه ) اصل نهفته است .
شریعت : مجموعه احکام و فروعی است که در هر دینی ، طریقت رسیدن به 3 ( سه ) اصل فوق و راه کارهای عملیاتی کردن آنها را فراهم می کند .
و قطعا ، تفاوت ادیان مختلف ، در این بخش شریعت بوده و کامل تر بودن آنها نیز ، به همین بخش مربوط می شود .
6. دین ، شریعت و مفهوم اسلام از منظر بزرگان
6-1 – علامه طباطبایی
" خداوند بندگان خود را جز به يك دين كه همان اسلام و تسليم در برابر اوست مكلف نساخته است ؛ اما آنان را براي رسيدن به اين مقصد به راههاي گوناگون وارد ساخته ، و سنتهاي مختلفي را مطابق استعدادهاي متنوّعشان براي آنها درست كرده كه همان شريعتهاي نوح ، ابراهيم ، موسي ، عيسي و محمد ـ عليهم السلام ـ است.
اين حقيقتي است كه از كنار هم نهادن آياتي نظير:
« ان الدين عندالله الاسلام - 8- سوره آل عمران – 19 »، « و من يتبع غير الاسلام دينا فلن يقبل منه - سوره آل عمران – 85 »، « لكل جعلنا منكم شرعة و منهاجا – سوره مائده – 48 » و « ثم جعلناك علي شريعة من الامر فاتبعها – سوره جاثیه – 18 » حاصل ميشود .
شريعت راهي است كه براي هر يك از امتها و پيامبراني كه بدان مبعوث شدهاند آماده شده ، و اخصّ از دين است ...
دين به معناي يك قانون كلي و طريق عمومي الهي كه براي تمام ملتها و جوامع وضع شده و قوانين كلي حاكم بر آن ، هرگز نسخ نميپذيرد ." 16
" يكي از خواص هدايت الهي افتادن به راه مستقيم و طريقي است كه انحراف و اختلاف در آن نيست ، و آن همانا دين اوست كه نه معارف اصولي و شرايع فروعيش با هم اختلاف دارد ، و نه حاملين آن دين و رهروان در آن راه با يكديگر مناقضت و مخالفت دارند، براي اينكه منظور از تمامي معارف و شرايع دين الهي يك چيز است و آن توحيد خالص است كه خود حقيقت واحدي است ثابت و تفسيرناپذير و نيز خود آن معارف هم همه مطابق با فطرت الهي است كه نه خود آن فطرت عوض شدني است و نه احكام و مقتضياتش قابل تغيير است. به همين جهت حاملين دين خدا ، انبيا(ع) نيز با يكديگر اختلاف ندارند . همه به يك چيز دعوت نموده ، خاتم آنان همان را ميگويد كه آدم آنان گفته بود ، تنها اختلاف آنان از جهات اجمال دعوت و تفصيل آن است . " 17
" نفس انسان در اثر انجام اعمال صالح و اعتقادات حقه اديان، داراي صور كمالي ميشود كه موجب قرب به خداوند متعال و رضوان و رستگاري و نجات ميشود. از آن طرف اعمال ناشايست و عقايد سخيف نيز در نفس انساني، صورت كماليهاي ايجاد ميكند كه باعث شقاوت و ضلالت بشر ميشود ." 18
6-2 – علامه مطهری
" قرآن كريم كه دين خدا را از آدم تا خاتم يك جريان پيوسته معرفي ميكند نه چند تا، يك نام روي آن ميگذارد و آن " اسلام " است. البته مقصود اين نيست كه در همه دورهها دين خدا با اين نام خوانده ميشده است و با اين نام در ميان مردم معروف بوده است، بلكه مقصود اين است كه حقيقت دين داراي ماهيتي است كه بهترين معرف آن لفظ اسلام است و اين است كه ميگويد « ان الدين عند الله الاسلام » يا ميگويد ابراهيم يهودياً و لانصرانياً و لكن كان حنيفاً مسلماً . " 19
" اگر کسی دارای صفت تسلیم باشد و به عللی اسلام ( شریعت محمدی ) بر او مکتوم مانده باشد و او در این باره بی تقصیر باشد، هرگز خداوند او را معذب نمی سازد، او اهل نجات از دوزخ است . . . " 20
" به نظر حکمای اسلام از قبیل بوعلی و صدرالمتالهین، اکثریت مردمی که به حقیقت اعتراف ندارند ، قاصرند نه مقصر ; چنین اشخاصی اگر خداشناس نباشند ، معذب نخواهند بود - هر چند به بهشت هم نخواهند رفت - و اگر خداشناس باشند و به معاد اعتقاد داشته باشند و عملی خالص قربة الی الله انجام دهند، پاداش نیک عمل خویش را خواهند گرفت . تنها کسانی به شقاوت کشیده می شوند که مقصر باشند نه قاصر . " 21
" شما اگر به همین مسیحیت تحریف شده نگاه کنید و بروید در دهات و شهرها، آیا هر کشیشی را که می بینید، آدم فاسد و کثیفی است ؟ والله میان همین ها صدی هفتاد هشتادشان مردمی هستند با یک احساس ایمانی و تقوا و خلوص که به نام مسیح و مریم، چقدر راستی و تقوا و پاکی به مردم داده اند، تقصیری هم ندارند; آنها به بهشت می روند، کشیش آنها هم به بهشت می رود . " 22
6-3 – امام خمینی
" امام راحل در موردی از بحث مکاسب محرمه، به حقایق مهمی در باره پیروان ادیان دیگر اشاره می کند که نشان دهنده عمق اندیشه آن یگانه دوران است . وی در بحث خویش ، پیروان ادیان را به عوام و غیرعوام تقسیم می کند و می گوید:
اما عوام آنان ، پس ظاهر است که خلاف مذاهبی که دارند، به ذهنشان خطور نمی کند، بلکه آنان، مانند عوام مسلمانان، به صحت مذهب خویش و بطلان سایر مذاهب قطع دارند . پس همان طور که عوام ما، به سبب تلقین و نشو و نما در محیط اسلام، به صحت مذهب خویش و بطلان سایر مذاهب علم دارند، بدون این که خلاف آن به ذهنشان خطور کند، عوام آنان نیز چنین هستند و این دو گروه از این جهت تفاوتی ندارند . و قاطع در پیروی از قطع خود ، معذور است و نافرمان و گناهکار نیست و نمی توان او را به موجب این پیروی عقاب کرد ." 23
از دیدگاه امام ، غیرعوام آنان نیز از نظر تلقین پذیری و جازم شدن به مذاهب باطل خویش با عوام فرقی ندارند ، ولی ایشان معذور نیستند ; شاید به موجب این که تکلیف عالم سنگین تر است و به بیان شیوای حضرت امام جعفر صادق (ع)، « هفتاد گناه از جاهل بخشیده می شود پیش از این که از عالم، یک گناه بخشیده شود .» 24
وی در باره پیروان غیرعامی ادیان دیگر می گوید:
اما غیرعوام آنان ، غالبا به واسطه تلقیناتی که از آغاز کودکی و نشو و نمایشان در محیط کفر وجود داشته است ، به مذاهب باطل خویش جازم و معتقد شده اند ، به گونه ای که هرگاه چیز مخالفی به آنان برسد، آن را با عقول خویش که از آغاز نشو و نما بر خلاف حق پرورش یافته است ، رد می کند . پس عالم یهودی یا مسیحی، مانند عالم مسلمان، ادله دیگران را صحیح نمی داند و بطلان آن ادله برای وی مانند ضروری شده است; زیرا مذهب او نزد خودش ضروری است و خلاف آن را احتمال نمی دهد . 25
ولی در عین حال، نباید از عناد و تعصب برخی از پیروان ادیان باطل غافل بمانیم .
آری ، در میان آنان ، کسی مقصر است ، که خلاف مذهب خود را احتمال بدهد و از روی عناد یا تعصب، ادله آن را بررسی نکند ، همان طور که در آغاز اسلام ، کسانی در میان علمای یهودی و مسیحی چنین بودند . 26
6-4- آیه الله منتظری
" در صورتي كه پيروان اديان سابق به رغم آمدن دين جديد همچنان بر عقيده خود اصرار بورزند و پايبندي خود را بر آن اعلام كنند، دو صورت براي آن قابل تصور است : يكي اين كه واقعا به آن اعتقاد دارند و آن را از جانب خداوند ميدانند و حقانيت دين جديد براي آنان ثابت نشده است ، و ديگر اين كه از سر لجاجت و عناد و با علم به حقانيت دين جديد آن را نمي پذيرند . در صورت اول ايمان آنان پذيرفته است و اسلام هم آنان را به رسميت ميشناسد. (ليسوا سواء من أهل الكتاب أمة قائمة يتلون آيات الله آناء الليل و هم يسجدون – ( سوره آل عمران ، آيه 113) ) " همه اهل كتاب مساوي نيستند ; گروهي از آنان در دل شب ايستاده آيات خدا را تلاوت ميكنند و سجده مينمايند ."
گروه دوم كه در برابر دين حق سرسختي نشان ميدهند و آن را نمي پذيرند و حاضر نيستند تعصب و سرسختي بي دليل خود را كنار گذاشته و دين حق را بپذيرند، همانند كافراني اند كه حاضر نمي شدند در برابر پيامبران الهي تسليم شوند : (يا أهل الكتاب لم تكفرون بآيات الله و أنتم تشهدون – (سوره آل عمران - آيه 70 ) ) ؛ " اي اهل كتاب ! چرا به آيات خدا كافر ميشويد، در حالي كه خود شاهد آن هستيد . 27
6-5- آیه الله صالحی نجف آبادی
" بهشت براي تمامي نيكان و پاكان و مومنان است و 3 شرط اساسي زير را دارد :
1- ايمان بخدا 2- ايمان به قيامت 3- كردار شايسته ( عمل صالح )
حال مي خواهد مسلمان باشد ( یا نباشد ) ، مسلمانش شيعه باشد يا سني باشد . شيعه ها 12 فرقه اند كه يكي از آنها دوازده امامي است كه ما هستيم . همه اينها اگر اين 3 شرط را داشته باشند ، به بهشت مي روند . آيه اش اينست :
" آنهايي كه مسلمانند ، يهوديند ، نصرانيند و آنهايي كه صائبين اند ( فرقه هاي ديگرخداپرست مانند زرتشتيان ) ، اگر اين سه شرط را داشته باشند ، اهل بهشت اند . سوره بقره، آيه 62 و سوره مائده، آيه 69 " 28
6-6- امام موسی صدر
" اديان يكي بودند و هدفي مشترك را پي مي گرفتند ؛ جنگيدن در برابر خدايان زميني و طاغوت ها و ياري مستضعفان و رنجديدگان ؛ و اين دو نيز نمودهاي حقيقتي يگانه هستند؛ ... اديان يكي بودند و يكديگر را مورد تصديق قرار داده اند . خداوند به واسطه اين اديان مردم را از تاريكي ها به سوي نور بيرون كشيد و آنان را از اختلافات ويرانگر نجات داد و آنان را پيمودن راه صلح و مسالمت آموخت... اديان يكي بودند ؛ زيرا در خدمت هدفي واحد بودند : دعوت به سوي خدا و خدمت به انسان ! و اين دو نمونه هاي حقيقتي يگانه هستند... اديان يكي بودند ؛ زيرا نقطه آغاز همه آن ها ؛ يعني خدا ، يكي است و هدف آن ها ؛ يعني انسان ، يكي است و بستر تحولات آن ها ؛ يعني جهان هستي ، يكي است... و چون هدف را فراموش كرديم و از خدمت انسان دور شديم ، خدا نيز ما را به حال خود گذاشت و از ما دور شد ، و ما به راه ها و پاره هاي گوناگوني بدل گشتيم ، و در پي خدمت به منافع خاص خود بر آمديم ، و معبودهاي ديگر ، جز خدا را بر گزيديم ، و انسان را به نابودي كشانديم . 29
........ اگر خداوند مي خواست همه را يكسان و برابر خلق مي كرد . اديان گرچه همگي يكي بودند، اما به مذاهب گوناگون تقسيم شدند .
مذهب راه يا منش خاصي است كه به افرادي معين اختصاص دارد ؛ مثلاً تشيع و تسنن نه دو دين كه دو مذهب از ديني واحد هستند، ........ با همين سياق مي توان در مورد همه اديان سخن گفت . آن ها يكي هستند ، خدايشان يكي است ، و سرچشمه شان نيز يكي است ، اما آميختگي با برخي تفسيرها ، برخي دخل و تصرف ها و برخي شيوه هاي خاص ، چهره اي از آن ها به نمايش گذاشته است، كه گويي ادياني متفاوت و به دور از هم هستند .
اصول همه اديان ، توحيد ، نبوت و معاد است ، اما زوايدي كه با آن ها آميخته است ، به اجتهادات و برداشت هاي مشخص افراد يا پيروان اين اديان مربوط است... 30
6 – 7 – علامه جعفري
مذاهبی هستند که از مکتب اسلام خارج و داخل در اهل کتاب اصطلاحی (یهود و نصرانی و مجوس) نیستند ، و نیز در گروه منکرین توحید هم شمرده نمیشوند . عدد این مذاهب زیاد است مانند بوداییها و هندوها و غیر ذلک ، با ادّعای توحیدی که دارند این گونه مذاهب بایستی مورد تحقیق و تتبع کافی و لازم قرار بگیرند ، ممکن است بعضی از این مذاهب حقیقتا دارای کتاب و پیشوای الهی بودهاند ، مخصوصا با نظر به عقاید و حقوق و قوانینشان که توافقی با دین فطری حضرت ابراهیم علیه السّلام داشتهاند ، اگر چه با مرور زمان تدریجا دگرگون شده و مذهبشان پر از خرافات و اوهام گشته است.
گروندگان این گونه مذاهب را میتوان از اهل کتاب محسوب و در احکام و حقوق مانند اهل کتاب با آنان معامله و رابطه بر قرار کرد و اگر در تتبع و تحقیق دست محقق به جایی نرسد و نتواند برای گروهی پیشوا و کتابی اثبات کند ، در صورتی که آنان ادعای پیشوای الهی و کتاب آسمانی مینمایند ، بایستی با آنان رابطه بیطرفانهای مقرّر ساخت یعنی آنان از حقوق عمومی انسانی بهرهمند میباشند . مال و جان و مقرّراتشان محفوظ و محترم میباشد. و اما اگر پیشوا و کتابی برای خود ادعا نکنند چنانکه در باره پیروان کنفوتسه چنین گفته میشود ، اگر یک عده اصول فطری مذاهب را قبول داشته باشند (مثلا به خدا و معاد و نماینده خدا در روی زمین را اگر چه به عنوان حکما و مصلحین معرفی کنند، اعتقاد داشته باشند)؛ اینان نیز مانند همان گروهی هستند که برای خود پیشوا و کتابی قائلند . نهایت امر این است که به جای کتاب مدوّن ، به مقداری از اصول اخلاق و رسوم پرستش خدا اعتقاد دارند . اینان نیز با ملاکی که در فوق گفتیم ، از نظر حقوق و احکام اسلامی به اهل کتاب شبیه هستند . 31
7. اهل کتاب در فقه :
بحثی بین فقهای عظام مطرح است که آیا اهل کتاب پاک هستند یا نجس ، که دو فتوا وجود دارد :
الف) عدهای میفرمایند نجس هستند زیرا با ظهور اسلام دیگر دلیلی نداشت که آنها به اهل کتاب بودنشان باقی بمانند و باید مسلمان میشدند . علماء و فقها از دوران قدیم تا دوره مرحوم آیت الله حکیم بر این استدلال ، آنها را نجس میدانستند .
ب) عدهای از فقها همانند مرحوم آیت الله حکیم و مرحوم آیت الله خویی و شاگردانشان میفرمایند اهل کتاب پاک هستند : به عنوان اینکه نجس دانستن آنها جنبه سیاسی دارد تا مسلمانان با آنها رابطه برقرار نکنند ، عقایدشان بر مسلمین تأثیر منفی نگذارد . به نظر میرسد اولین کسی اهل کتاب را پاک دانست ، مرحوم آیت الله حکیم بود . آیت الله خویی و شاگردانشان نیز آنان را پاک دانسته و قائل بودند که اهل کتاب نجاست ذاتی ندارند .
8. فتاوای چند تن از مراجع و فقها :
* قائلین به پاکی اهل کتاب :
- مرحوم کوکبی تبریزی در مسأله 128 رسالهشـان : در عین اینکه اهل کتاب از کفار هستند ولی نجاست آنها ذاتی نیست، بلکه عرضی است.
- آیت الله حسین نوری همدانی مسأله 106 : ... ذاتاً پاکند .
- مرحوم آیت الله فاضل مسأله 115 : ... اهل كتاب (يهود و نصارى و مجوس) پاك مى باشند .
- آیت الله خامنهای مسئله 313 : به نظر ما آنها محكوم به طهارت ذاتى هستند..
- آیت الله وحید خراسانی مسئله 85 : پاکند .
- آیت الله موسوی اردبیلی مسئله 93 : بنابر اقوى اهل كتاب (يهوديان، مسيحيان و زرتشتيان) پاك هستند؛ .
- آیت الله صانعی : اهل کتابی که «غیر از معاندین» باشد را پاک دانسته ، و معاشرت و همسفرگی با آنان را جایز میداند
- آیت الله علی محمد دستغیب مسئله 107 : اهل كتاب يعنى يهود ، نصارى و مجوس ذاتاً طاهرند .
- آیت الله دکتر صادقی تهرانی مسئله 23 : بدن کافر ، مشرک و حتّی ملحد پاک است.
- مرحوم آیت الله صالحی نجف آبادی و علامه جعفری : پاکند .
- مرحوم آیت الله غروی : بدن هر انساني كه آلوده به نجاسات ظاهري نباشد ، پاك است . ذبیحه آنها نیز حلال است .
- آیت الله جناتی : غیر مسلمانان از هر نوع و قسمى که باشند (اهل کتاب، مشرکین و ملحدین) ذاتا و از نظر جسمى و بدنى پاک هستند و اگر از چیزهایى که در نظر مسلمانان نجس می باشند ، اجتناب کنند، نجاست عرضى هم ندارند.
- مرحوم آیت الله منتظری : به نظر اينجانب اهل كتاب در صورتي كه به واسطه شرب خمر و اكل ميته و گوشت خوك و ملاقات با سائر نجاسات بالعرض نجس نشده باشند ، نجاست ذاتي ندارند .
- امام موسی صدر ، شهید محمدباقر صدر ، شيخ طبرسى, شهيد ثانى و شيخ بهائى: اهل كتاب و ذبيحه آنان پاک است .
* قائلین به احتیاط :
- آیت الله سیستانی : بنابر مشهور نجساند ولی حکم به طهارت آنها دور نیست ، اگر چه احتیاط بهتر است.
- آیت الله شیخ جواد تبریزی در مسأله 107 رساله خود : اهل کتاب ( یهود، نصاری و مجوس ) بنابر مشهور نجس و این قول موافق احتیاط است و لکن بنابر اظهر پاکند .
- آیت الله شبیری زنجانی توضیح المسائل ج 1 مسئله 107: نجاست اهل کتاب بنا بر احتیاط است .
- آیت الله مکارم مسئله 113 : بنابر احتياط نجس است .
* قائلین به نجاست اهل کتاب :
- آیت الله بهجت مسئله 10 : نجس است .
- آیت الله صافی مسئله 107 : كافر كتابي بنابر قول مشهور نجس است و احتياط واجب رعايت اين قول است.
مقصـود از نقـل فتاوی فوق این بود که بدانیم اکثر علمای معاصر ، یهود و نصاری را پاک میدانند و بعضی نیز مجوس و یا زردشت را هم اضافه کردهاند .
زيرنويسها :
1- سوره بقره - آیه 62
2- سوره مائده - آیه 69
3- سوره حج - آیه 17
4- كتاب : اسلام دين فطرت - ص 65 - آیه اله منتظری
5- رسائل فقهی ، ص: 34 - للعلامة الجعفری
6- آيات 9 سوره یونس و 66 و 68 سوره مائده نيز قابل تامل است :
" ان الذين امنوا و عملوا الصالحات يهديهم ربهم بايمانهم تجري من تحتهم الانهار في جنات النعيم – سوره یونس 9
" همانا کسانى که ايمان آوردند و کارهاى شايسته انجام دادند، پروردگارشان آنها را در پرتو ايمانشان هدايت مىکند؛ از زير (قصرهاى) آنها در باغهاى بهشت، نهرها جارى است. "
" و لو انّهم اقاموا التّوراة و الانجیل و ما انزل الیهم من ربّهم لاکلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم منهم امّة مقتصدة و کثیر منهم ساء ما یعملون . ... - سوره مائده - 66
قل يا اهل الکتاب لستم على شيء حتى تقيموا التوراة و الانجيل و ما انزل اليکم من ربکم و ليزيدن کثيرا منهم ما انزل اليک من ربک طغيانا و کفرا فلا تاس على القوم الکافرين . - سوره مائده – 68 "
" و اگر آنان ( اهل كتاب ) به تورات و انجیل و آنچه از جانب پروردگارشان به سویشان نازل شده است ، عمل میکردند ، قطعاً از بالای سرشان [برکات آسمانی] و از زیر پاهایشان [برکات زمینی] برخوردار میشدند . از میان آنان گروهی میانهرو هستند ، و بسیاری از ایشان بد رفتار میکنند...
بگو : ای اهل کتاب ، تا [ هنگامی که ] به تورات و انجیل و آنچه که از پروردگارتان به سوی شما نازل شده است عمل نکردهاید بر هیچ [ آیین بر حقی ] نیستید . و قطعاً آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده ، بر طغیان و کفر بسیاری از آنان خواهد افزود . پس بر گروه کافران اندوه مخور . ( ترجمه فولادوند ) . "
7- سوره انبیاء آیه 25
8- مکمل مطلب آيه : " يا أيها الناس انا خلقناکم من ذکر و أنثي و جعلناکم شعبوا و قبائل لتعارفوا ان أکرمکم عندالله أتقکم ." سوره حجرات - 13
" اي مردم ما همگي شما را از يک زن و يک مرد آفريديم و به اقوام و قبيله ها تقسيم نموديم تا ( با ایجاد سوال و جواب های مختلف ، باعث درک و فهم عمیق تر و نتیجتا والایی معرفت يکديگر ) و شناسايی متقابل گردید ؛ بحقيقت گرامي ترين شما در پيشگاه خداوند پرهيزگارترين شما مي باشد. "
9- سوره آل عمران – 19
10- سوره آل عمران – 85
11- سوره بقره – 132
12- سوره بقره – 133
13- سوره آل عمران – 67
14- سوره حج - 78
15- آیات :: " آلعمران : 52 ، مائدة : 111 ، يونس : 84 و 90 ، يوسف : 101 ، نمل : 44 ، ذاريات : 36 و ..." نیز قابل تاملند .
16- تفسیر المیزان – ج 5 – ص 573 – علامه طباطبایی
17- همان – جلد 7 – ص 478
18- همان – جلد 2- ص 147 و 148
19- کتاب : وحی و نبوت – ص 39 و 49 – علامه مطهری
20- مجموعه آثار ، ج 1، ص 293
21- همان ، ص 342
22- همان، ج 3، ص 439
23- المکاسب المحرمة ، قم: المطبعة العلمیة، 1381ق . ، ص 133
24- یغفر للجاهل سبعون ذنبا قبل ان یغفر للعالم ذنب واحد . (اصول الکافی، ج 1، ص 47 .)
25- المکاسب المحرمة ، قم: المطبعة العلمیة، 1381ق . ، ص 133
26- همان – ص 134
27- كتاب : اسلام دين فطرت ص 64 تا 67 – آیه اله منتظری
28- كتاب : قضاوت زن در فقه اسلامي – مقاله اپوزيسيون در اسلام " - ص 62 – مرحوم آیه اله صالحي نجف آبادي
29- بخشي از سخنراني امام موسي صدر در تاریخ 19 فوریه 1975 مطابق با 30 بهمن 1353 در خطبه آغاز روزه در کلیسای کبوشین بیروت
30- به نقل از مقاله پيامبري و پيامبران – امام موسی صدر
31- رسائل فقهی ، ص: 34 - للعلامة الجعفری
منابع :
1- كتاب " قضاوت زن در فقه اسلامي – مقاله اپوزيسيون در اسلام " - ص 62 – مرحوم آیه اله صالحي نجف آبادي
2- كتاب " مجموعه مقالات – مقاله وحدت اسلامي " – مرحوم آیه اله صالحي نجف آبادي
3- كتاب " اسلام دين فطرت " – مرحوم آیه اله منتظری
4- تفسیر المیزان – علامه طباطبایی
5- تفسیر نمونه – جلد 4
6- مقاله : شريعت عقلاني - http://ghabel.persianblog.ir/ (http://ghabel.persianblog.ir/)
7- سلسله مباحثی پیرامون اهل کتاب - استاد محمد مردانی - http://www.maktabvahy.com
8- مقاله : حقانیت اسلام و پلورالیزم دینی؟ - http://www.malakut.org (http://www.malakut.org/)
9- مقاله : مقايسه پلوراليزم ديني علامه طباطبايي و استاد مطهري http://www.iptra.ir/vdch236innq.html (http://www.iptra.ir/vdch236innq.html)
10- مقاله : دیدگاه امام خمینی (ره) در باره پیروان ادیان - فصلنامه هفت آسمان، شماره 15، حسین توفیقی
11- مقاله : نظراسلام در مورد نجاست یا پاکی اهل کتاب چیست؟ http://ahkam1.persianblog.ir/post/366 (http://ahkam1.persianblog.ir/post/366)
12- مقاله : مباني انديشه امام صدر در ايجاد انسجام اسلامي و وحدت ملي – دکتر سید صادق طباطبایی
13- مقاله : انسان از دیدگاه امام موسی صدر – علی کلائی - http://kabulpress.org/my/spip.php?article28487 (http://kabulpress.org/my/spip.php?article28487)
14- روح تشریع در اسلام ، امام موصی صدر، ترجمه موسی اسوار
15- توضیح المسائل مراجع، ج 1، مسئلة 106 و ذیل آن و اجوبه الاستفتائات، ج 1، سؤال 324 و 325
16- مقاله : تعیین مصادیق اهل کتاب - http://www.hawzah.net/ (http://www.hawzah.net/)
17- مقاله : علامه غروی کیست ؟ http://www.arbabehekmat.com (http://www.arbabehekmat.com/)
18- مقاله : حكم كشتار چهارپايان به دست اهل كتاب http://www.shareh.com
تحقیق : محمد صالحی 13 / 6 /89 http://mahsan.parsiblog.com /