Isengard
11th October 2010, 09:17 PM
>>>>> قاعده تجارت را تجار بزرگ تعيين ميكنند <<<<<
پرونده هستهاي ايران و ملاحظات روسيه در باب تحويل اس300
--------------------------------------------------------------------
http://iras.ir/files/fa/news/1389/7/19/969_339.jpg
ايراس: مرور روندهاي چند ماهة اخير در روابط ايران و روسيه حكايت از آن دارد كه مسكو رفتار كجدار و مريض خود در قبال تهران را تا حدودي به ضرر ايران تعديل كرده است. هرچند مسكو تا پيش از اين در مقاطع فشارهاي غرب به ايران، براي تقليل اين فشارها اقدام به چانهزني (البته در راستاي منافع خود) ميكرد، اما رأي آن به قطعنامة جديد تحريم شوراي امنيت عليه ايران و اقدام اخير رئيسجمهور اين كشور در اجرايي كردن ليستي از تحريمها عليه تهران از جمله ممنوعيت فروش سامانههاي اس300، نشان از تحولاتي جديد دارد. در اين ميان، تضاد ايران هستهاي با منافع و امنيت ملي روسيه واقعيتي است كه دولتمردان روس اعم از غربگرا و شرقگرا، كمونيست و يا ليبرال و ... به آن اعتقاد داشته و همكاري با غرب براي ممانعت از اين امر را حياتي ميدانند.
روسيه يكي از اعضاي كلوب هستهاي جهان و از طرفي يكي از اعضاي كلوب مسيحي ميباشد كه روابط چندان مساعدي با جهان اسلام ندارد. وقايع خونين چچن، فشارهاي موجود بر جامعه مسلمان روسيه و تقابل و تعارضاتي كه اين كشور با گروههاي اسلامي فعال در آسياي مركزي و قفقاز چون حزب التحرير و ... دارد مؤيد اين امر ميباشد. ميتوان گفت ميزان تعارضات روسيه با جهان اسلام و تضاد منافعي كه دولتمردان كرملين ميان روسيه و جهان اسلام درنظر گرفته اند تفاوت چنداني با كشورهاي غربي نظير آمريكا و انگليس ندارد. هم كشورهاي غربي و هم روسيه همواره اسلام و قدرت گيري كشورهاي اسلامي را خطري بالقوه براي خود تلقي نموده اند.
در اين راستا روسيه نيز همانند غرب از اسرائيل در قلب كشورهاي اسلامي به عنوان اهرم فشار و ابزار مهاري عليه ممالك مسلمان حمايت كرده و در برابر تسليحات اتمي اين رژيم سكوت محض اختيار ميكند، اما در برخورد با كشورهاي اسلامي مانند ايران و يا تركيه، مشاهده ميكنيم كه روسيه مانند كشورهاي غربي به قطعنامههاي ضد ايراني در شوراي امنيت راي ميدهد و در رابطه با تركيه نيز از گروههاي كردي معارض با دولت آنكارا حمايت نموده و براي ساخت نيروگاه اتميدر اين كشور نيز بهانهتراشي ميكند. اين موارد نمونههايي از برخورد روسيه با كشورهاي اسلامي است، البته نوع برخورد روسيه با جهان اسلام متفاوت از كشورهاي غربي ميباشد، چرا كه روسيه علاوه بر جهان اسلام با غرب نيز داراي تضاد منافع ميباشد. از اين رو گه گاه با كارت كشورهاي اسلامي با آمريكا و كشورهاي غربي بازي ميكند و غربيهاي عجول را مجبور به امتياز دهي براي همراهي مسكو با خود در طرح هاي فشار به مسلمانان مي نمايد.
براي مثال در رابطه با مسئله فلسطين، مقامات كرملين ضمن دعوت مسئولان جنبش مقاوت اسلامي فلسطين حماس به مسكو، با آنها رابطه برقرار ميكنند. در رابطه ج.ا.ايران، قطعنامههاي شوراي امنيت عليه كشورمان را تلطيف نموده و از شدت آن ميكاهند و در مورد تركيه نيز عليرغم اينكه براي اين كشور كه بيش از 40 سال است در آرزوي داشتن نيروگاه و تكنولوژي اتمي است، اگرچه نيروگاهي اتمي تاسيس نميكنند اما براي حفظ ظاهر و خالي نماندن عريضه، در مناقصههاي ساخت نيروگاه اتميدر تركيه شركت نموده و در نهايت با مطالبه مبلغي گزاف و غير عادي و در نتنيجه عدم موافقت تركها با آن، درخواست 40 ساله تركها را رد ميكنند. از اين رهگذر در مورد فلسطين، روسها در مقابل اسرائيل و آمريكا برگ جديدي براي بازي بدست مي آورند. برگي به نام حماس كه موقعيت روسيه را در خاورميانه و افكارعمومي جهان اسلام بهتر و قوي تر از قبل مينمايند و به اين كشور امكان ورود و مداخله در روندهاي موجود در خاورميانه را ميدهد.
در رابطه با ايران نيز بوسيله چانهزني و كاهش شدت قطعنامهها به امتيازگيري از غرب و همچنين مصون ماندن منافع خود از تحريمها، كسب وجهه و... مي پردازد كه البته اين امر فرصت مناسبي براي ايران ميباشد كه ميتواند از آن استفاده نمايد. اما در نهايت شاهد هستيم كه روسيه پس از فراز و فرودها و چانه زني و گفت و شنودهاي متعدد دست آخر همان اقدامي را صورت ميدهد كه آمريكا و غرب مبادرت به آن مي نمايد. حال بايد پرسيد علت اين امر چيست؟ چرا روسها در نهايت همان كاري را ميكنند كه غربيها انجام ميدهند چرا پس از اختلاف با كشورهاي غربي كه گاه به مشاجره ميان مقامات دو طرف نيز كشيده مي شود ولي بازهم مي بينيم روسها و غربيها دست آخر باهم به اتفاق راي مي رسند.
مثلاً در همين قرارداد پدافند عامل اس300 مي بينيم كه غربيها با آن مخالفت ميكنند و عليرغم مخالفت غرب روسيه با ايران قرارداد فروش آن را امضا ميكند اما تاكنون وضع همانطور بوده كه غربيها خواسته اند و ايران هر روز به بهانه جديدي از داشتن اين سيستم صرفاً دفاعي و بازدارنده محروم مي شود. و يا در رابطه با پرونده هسته اي، چرا بعد از آن همه گفتگو و مذاكره و آن همه كوبيدن بر طبل استقلال راي و تفاوت ديدگاه روسيه از غرب و...، بازهم شاهد اتفاق راي روسيه و دول غربي عليه برنامههاي هستهاي كشورمان هستيم تاجائيكه برخي اين عقيده را ابراز ميكنند كه پدافند عامل اس300 و مسئله هستهاي ايران براي مسكو صرفاً به عنوان بستري براي امتيازگيري از غرب تلقي مي شود.
آيا پاسخ پرسشهاي مذكور اين است كه دميتري مدويديف و دولت جديد اين كشور نسبت به ولاديمير پوتين تمايل بيشتري به سياست هاي غربگرايانه دارد؟. آيا علت اين رفتار روسيه همان دلايلي است كه لئونيد ايواشوف، رئيس آكادمي مسايل ژئوپليتيك روسيه بيان كرده،؟ يعني سلطه اسرائيل و يهوديان بر دولت روسيه و جهت دهي اين دولت به سوي همگرائي با غرب و اسرائيل.؟!! آيا همان طور كه لئونيد ايواشوف گفته علت اين مواضع روسيه اين است كه يك مدير مركز مطالعاتي در روسيه به نام ايگور يورگنس در ميزگردي در واشنگتن شركت كرده و گفته در روسيه كساني هستند كه به دنبال همگرايي با نظام امنيت يورو- آتلانتيك و عضويت در ناتو ميباشند و خاطرنشان ساخته كه با اصلاحات ناتولي سرديوكوف، وزير دفاع روسيه در آينده حداقل 30 درصد تسليحات ارتش روسيه از اسرائيل و كشورهاي ناتو تامين خواهد شد؟؟ و يا اينكه يكي از افسران نظامي روسيه به نام ژنرال دووركين كه سفري هم به اسرائيل داشته ضمن ارائه الگوي كامپيوتري ضربه وارد كردن به ايران از سناتورهاي آمريكايي درخواست كرده تا فوراً به ايران حمله كنند؟!!!!
و يا آن طور كه برخي روزنامه نگاران و محافل داخلي مدعي هستند دولت روسيه از غرب پول مي گيرد و به خاطر پول آمريكائي ها از پشت به ايران خنجر مي زند به ما خيانت ميكند.آيا پول و وام و...آمريكائي ها عامل اصلي مواضع مخالف دولت روسيه با ايران است. بايد گفت.دلايلي كه تحليل گران روس مانند لئونيد ايواشوف و... مي آورند نميتواند صحيح باشد چه تحليلگران روس به سفارش كرملين و نه بر مبناي تلقي خود از واقعيت تحليل ميدهند. استدلال كساني كه منافع ملي روسيه كه غني از درآمدهاي نفت و گاز ميباشد را در حد اخذ وام و پول از آمريكا تنزل ميدهند و كلماتي چون خيانت به ايران و از پشت خنجر زدن و... را در تحليل روابط ايران و روسيه به كار مي برند نيز نميتواند منطبق با واقعيت باشد.چراكه در عرصه بين الملل همه كشورها به دنبال منافع ملي خود هستند و دوستي جز منافع ملي براي كشور خود متصور نيستند و روسيه نيز از اين قاعده مستثني نيست.
انحصار، اولين قائده تجار بزرگ
واقعيت امر اين است كه روسيه يكي از اعضاي كلوب هستهاي است. كلوبي كه اعضاي آن نمي خواهند تعداد اعضايش بيشتر از تعداد كنوني شود چراكه مي خواهند انحصار انرژي اتمي را همچنان در دست خود داشته باشند چه به واسطه داشتن انحصاري فناوري هستهاي داراي قدرت و اعتبار بوده و از اين طريق كسب سود ميكنند. با اين نگاه اگر امروز ايران ، فردا تركيه و فرداهاي ديگر مصر ، عربستان و دهها كشور ديگر نيز به جمع محدود كلوب هستهاي اضافه شوند ديگر ارزش زيادي براي روسيه و ديگر قدرت هاي هستهاي باقي نخواهد ماند چراكه انحصار فناوري هستهاي شكسته و كشورهاي ديگر نيز مانند روسيه و آمريكا و فرانسه و... به اين تكنولوژي سياسي ، اقتصادي و نظامي مجهز شده اند. در واقع قائدهاي كه تجار بزرگ تعيين ميكنند همين است كه مانع از ورود ديگران به تجارت كالاي خود شوند اگر 10 نفر تاجر گندم در شهري وجود داشته باشد اين 10 نفر باهم توافق ميكنند كه تاجاي ممكن نگذارند 10 نفرشان تبديل به يازده نفر و سپس 12 و 13 و الي ... آخر شود.
استراتژي تضعيف پيراموني
از طرفي همسايگي و مسلمان بودن كشورهايي چون ايران و تركيه نيز مزيد بر علت ميباشد چراكه روسيه مسيحي و در حال نزاع با گروههاي مسلمان به هيچ وجه تمايل نخواهد داشت ممالك و ملت هاي مسلماني چون ايران و تركيه كه در همسايگي و پيرامونش هستند مجهز به تكنولوژي اتمي شوند تا از قِبَل اين تكنولوژي تبديل به عواملي قوي در تقويت نيروهاي اسلامي روسيه شده و نفوذ خود را به داخل مرزهاي اين كشور پهناور توسعه دهند. حتي ضد آمريكائي بودن نظام ايران نيز نميتواند روسهاي پراگماتيست را قانع به حمايت از ايران نمايد كما اينكه آمريكائي بودن نظام عربستان و مصر نيز نميتواند آمريكا را نسبت به تجهيز مصر و عربستان به فناوري هستهاي اقناع كند. چراكه روسها و آمريكائي ها به خوبي ميدانند كه دولت ها و مواضع قابل تغيير هستند. لذا مقامات روسيه با خود برآورد ميكنند كه اگر مسكو به هستهاي شدن ايران كمك كند اما پس از مدتي ايران هستهاي و ضد آمريكائي، تغيير موضع دهد و به سوي غرب برود در آن صورت روسيه با يك دولت هستهاي غربگرا در همسايگي و محيط پيراموني خود چه مشكلاتي خواهد داشت. اين دغدغه روسها زمان رياست جمهوري جناب حجت الاسلام والمسلمين خاتمي مشخص بود.
به همين دليل روسها و ديگر كشورهاي هستهاي و غير مسلمان حاضر نخواهند شد كه يكي از كشورهاي اسلامي به فناوري هستهاي مجهز شود. از اين رو آمريكائي ها نيز چنين برآوردي در رابطه با مصر ، عربستان و تركيه دارند . آنها به خوبي گسترش موج اسلامگرائي و غرب ستيزي در اين كشورها را تحت نظر دارند و عليرغم همراهي فعلي دولت هاي اين كشورها با خود، احتمال تغيير مواضع و يا تغيير دولت هاي مذكور و تبديل شدن آنها به دولت هايي ضد غربي و اسلامگرا را ميدهند همانند تغييري كه منجر به سقوط حكومت غربگراي پادشاهي و استقرار نظام اسلامي و ضد آمريكائي در ايران شد.
لذا آمريكا نيز با رويكردي مشابه روسيه علاوه بر حفظ اصل انحصار هسته اي، از اين منظر نيز نميتوانند با اتمي شدن متحدان خود نظير مصر، عربستان و...موافقت كند. همانگونه كه دولت فرانسه كه متحد حكومت صدام حسين محسوب مي شد تمام اطلاعات لازم براي نابودي تاسيسات اتمي عراق را به اسرائيل تحويل داد و حتي فراتر از تحويل اطلاعات، در نابودي و انهدام كوره اتمي عراق عملاً اقدام به همكاري با نيروهاي نظامي و عملياتي اسرائيل نمود حال آنكه اين تاسيسات توسط خود فرانسه براي عراق ايجاد شده بود.
پدافند عامل اس300 و پروژه مشترك جنگ رواني روسيه و غرب عليه ايران
در رابطه با عدم تحويل پدافند عامل اس300 نيز بايد گفت اين مورد هم در راستاي ممانعت از هستهاي شدن ايران صورت مي گيرد چراكه يكي از راههاي متوقف كردن فعاليت هاي هستهاي ايران جنگ رواني و مرعوب ساختن ما از حمله احتمالي اسرائيل يا آمريكا به تاسيسات هستهاي ميباشد. روسيه نيز مانند آمريكا و حتي در برخي موارد فراتر و ظريف تر از كشورهاي در پروژه جنگ رواني عليه ايران شركتي فعال دارد و چنانچه ايران مجهز به پدافند اس300 باشد ديگر جنگ رواني مشترك روسيه و غرب كارائي قبلي خود را نخواهد داشت. همچنين اگر حملهاي واقعي هم رخ دهد ايران با تجهيزات اس300 بهتر ميتواند از تاسيسات هستهاي خود دفاع كند و به برنامه هستهاي خود ادامه دهد. و اين چيزي است كه مسكو نمي خواهد چراكه هستهاي شدن ايران مغاير با منافع و امنيت ملي روسيه تعريف شده است. تعريفي كه مختص يك گروه غربگرا نبوده و يا چيزي نيست كه به واسطه نفوذ اسرائيل و يهوديان به سياست رسمي مسكو تبديل شده باشد چه يهود و اسرائيل به اين ميزان كه مطرح مي شود نفوذ و قدرت ندارند.
في الواقع تضاد ايران هستهاي با منافع و امنيت ملي روسيه واقعيتي است كه دولتمردان روس اعم از غربگرا و شرق گرا، كمونيست و يا ليبرال و.. .به آن اعتقاد داشته و از آن حمايت ميكنند. اما تحليل گران روس كه هزينه مراكز مطالعاتي آنها توسط كرملين تامين مي شود و به صورت نظام مند در راستاي اهداف دولتي تحليل ارائه ميدهند، تلاش ميكنند اين واقعيت را پنهان كنند و مخالفت روسيه با ايران هستهاي و عدم تحويل اس300 را نه به جهت مغايرت با منافع و امنيت ملي روسيه و ادامه پروژه جنگ رواني عليه كشورمان، بلكه به دليل غربگرا بودن يك مدير مركز مطالعاتي، يك دولت مرد و يا نفوذ يهود و اسرائيل عنوان كنند تا با اين ترفند ايران به گفتگو با روسيه و تلاش براي اقناع و جلب نظر اين كشور و وجهه دادن به آن ادامه دهد و نتواند تضاد منافع هستهاي خود با روسيه را درك نمايد تا بر اساس آن موضعي منطبق با واقعيت در برابر مسكو اتخاذ نمايد.
نويسنده: محمد خاكي نهاد كارشناس روابط ديپلماتيك
پرونده هستهاي ايران و ملاحظات روسيه در باب تحويل اس300
--------------------------------------------------------------------
http://iras.ir/files/fa/news/1389/7/19/969_339.jpg
ايراس: مرور روندهاي چند ماهة اخير در روابط ايران و روسيه حكايت از آن دارد كه مسكو رفتار كجدار و مريض خود در قبال تهران را تا حدودي به ضرر ايران تعديل كرده است. هرچند مسكو تا پيش از اين در مقاطع فشارهاي غرب به ايران، براي تقليل اين فشارها اقدام به چانهزني (البته در راستاي منافع خود) ميكرد، اما رأي آن به قطعنامة جديد تحريم شوراي امنيت عليه ايران و اقدام اخير رئيسجمهور اين كشور در اجرايي كردن ليستي از تحريمها عليه تهران از جمله ممنوعيت فروش سامانههاي اس300، نشان از تحولاتي جديد دارد. در اين ميان، تضاد ايران هستهاي با منافع و امنيت ملي روسيه واقعيتي است كه دولتمردان روس اعم از غربگرا و شرقگرا، كمونيست و يا ليبرال و ... به آن اعتقاد داشته و همكاري با غرب براي ممانعت از اين امر را حياتي ميدانند.
روسيه يكي از اعضاي كلوب هستهاي جهان و از طرفي يكي از اعضاي كلوب مسيحي ميباشد كه روابط چندان مساعدي با جهان اسلام ندارد. وقايع خونين چچن، فشارهاي موجود بر جامعه مسلمان روسيه و تقابل و تعارضاتي كه اين كشور با گروههاي اسلامي فعال در آسياي مركزي و قفقاز چون حزب التحرير و ... دارد مؤيد اين امر ميباشد. ميتوان گفت ميزان تعارضات روسيه با جهان اسلام و تضاد منافعي كه دولتمردان كرملين ميان روسيه و جهان اسلام درنظر گرفته اند تفاوت چنداني با كشورهاي غربي نظير آمريكا و انگليس ندارد. هم كشورهاي غربي و هم روسيه همواره اسلام و قدرت گيري كشورهاي اسلامي را خطري بالقوه براي خود تلقي نموده اند.
در اين راستا روسيه نيز همانند غرب از اسرائيل در قلب كشورهاي اسلامي به عنوان اهرم فشار و ابزار مهاري عليه ممالك مسلمان حمايت كرده و در برابر تسليحات اتمي اين رژيم سكوت محض اختيار ميكند، اما در برخورد با كشورهاي اسلامي مانند ايران و يا تركيه، مشاهده ميكنيم كه روسيه مانند كشورهاي غربي به قطعنامههاي ضد ايراني در شوراي امنيت راي ميدهد و در رابطه با تركيه نيز از گروههاي كردي معارض با دولت آنكارا حمايت نموده و براي ساخت نيروگاه اتميدر اين كشور نيز بهانهتراشي ميكند. اين موارد نمونههايي از برخورد روسيه با كشورهاي اسلامي است، البته نوع برخورد روسيه با جهان اسلام متفاوت از كشورهاي غربي ميباشد، چرا كه روسيه علاوه بر جهان اسلام با غرب نيز داراي تضاد منافع ميباشد. از اين رو گه گاه با كارت كشورهاي اسلامي با آمريكا و كشورهاي غربي بازي ميكند و غربيهاي عجول را مجبور به امتياز دهي براي همراهي مسكو با خود در طرح هاي فشار به مسلمانان مي نمايد.
براي مثال در رابطه با مسئله فلسطين، مقامات كرملين ضمن دعوت مسئولان جنبش مقاوت اسلامي فلسطين حماس به مسكو، با آنها رابطه برقرار ميكنند. در رابطه ج.ا.ايران، قطعنامههاي شوراي امنيت عليه كشورمان را تلطيف نموده و از شدت آن ميكاهند و در مورد تركيه نيز عليرغم اينكه براي اين كشور كه بيش از 40 سال است در آرزوي داشتن نيروگاه و تكنولوژي اتمي است، اگرچه نيروگاهي اتمي تاسيس نميكنند اما براي حفظ ظاهر و خالي نماندن عريضه، در مناقصههاي ساخت نيروگاه اتميدر تركيه شركت نموده و در نهايت با مطالبه مبلغي گزاف و غير عادي و در نتنيجه عدم موافقت تركها با آن، درخواست 40 ساله تركها را رد ميكنند. از اين رهگذر در مورد فلسطين، روسها در مقابل اسرائيل و آمريكا برگ جديدي براي بازي بدست مي آورند. برگي به نام حماس كه موقعيت روسيه را در خاورميانه و افكارعمومي جهان اسلام بهتر و قوي تر از قبل مينمايند و به اين كشور امكان ورود و مداخله در روندهاي موجود در خاورميانه را ميدهد.
در رابطه با ايران نيز بوسيله چانهزني و كاهش شدت قطعنامهها به امتيازگيري از غرب و همچنين مصون ماندن منافع خود از تحريمها، كسب وجهه و... مي پردازد كه البته اين امر فرصت مناسبي براي ايران ميباشد كه ميتواند از آن استفاده نمايد. اما در نهايت شاهد هستيم كه روسيه پس از فراز و فرودها و چانه زني و گفت و شنودهاي متعدد دست آخر همان اقدامي را صورت ميدهد كه آمريكا و غرب مبادرت به آن مي نمايد. حال بايد پرسيد علت اين امر چيست؟ چرا روسها در نهايت همان كاري را ميكنند كه غربيها انجام ميدهند چرا پس از اختلاف با كشورهاي غربي كه گاه به مشاجره ميان مقامات دو طرف نيز كشيده مي شود ولي بازهم مي بينيم روسها و غربيها دست آخر باهم به اتفاق راي مي رسند.
مثلاً در همين قرارداد پدافند عامل اس300 مي بينيم كه غربيها با آن مخالفت ميكنند و عليرغم مخالفت غرب روسيه با ايران قرارداد فروش آن را امضا ميكند اما تاكنون وضع همانطور بوده كه غربيها خواسته اند و ايران هر روز به بهانه جديدي از داشتن اين سيستم صرفاً دفاعي و بازدارنده محروم مي شود. و يا در رابطه با پرونده هسته اي، چرا بعد از آن همه گفتگو و مذاكره و آن همه كوبيدن بر طبل استقلال راي و تفاوت ديدگاه روسيه از غرب و...، بازهم شاهد اتفاق راي روسيه و دول غربي عليه برنامههاي هستهاي كشورمان هستيم تاجائيكه برخي اين عقيده را ابراز ميكنند كه پدافند عامل اس300 و مسئله هستهاي ايران براي مسكو صرفاً به عنوان بستري براي امتيازگيري از غرب تلقي مي شود.
آيا پاسخ پرسشهاي مذكور اين است كه دميتري مدويديف و دولت جديد اين كشور نسبت به ولاديمير پوتين تمايل بيشتري به سياست هاي غربگرايانه دارد؟. آيا علت اين رفتار روسيه همان دلايلي است كه لئونيد ايواشوف، رئيس آكادمي مسايل ژئوپليتيك روسيه بيان كرده،؟ يعني سلطه اسرائيل و يهوديان بر دولت روسيه و جهت دهي اين دولت به سوي همگرائي با غرب و اسرائيل.؟!! آيا همان طور كه لئونيد ايواشوف گفته علت اين مواضع روسيه اين است كه يك مدير مركز مطالعاتي در روسيه به نام ايگور يورگنس در ميزگردي در واشنگتن شركت كرده و گفته در روسيه كساني هستند كه به دنبال همگرايي با نظام امنيت يورو- آتلانتيك و عضويت در ناتو ميباشند و خاطرنشان ساخته كه با اصلاحات ناتولي سرديوكوف، وزير دفاع روسيه در آينده حداقل 30 درصد تسليحات ارتش روسيه از اسرائيل و كشورهاي ناتو تامين خواهد شد؟؟ و يا اينكه يكي از افسران نظامي روسيه به نام ژنرال دووركين كه سفري هم به اسرائيل داشته ضمن ارائه الگوي كامپيوتري ضربه وارد كردن به ايران از سناتورهاي آمريكايي درخواست كرده تا فوراً به ايران حمله كنند؟!!!!
و يا آن طور كه برخي روزنامه نگاران و محافل داخلي مدعي هستند دولت روسيه از غرب پول مي گيرد و به خاطر پول آمريكائي ها از پشت به ايران خنجر مي زند به ما خيانت ميكند.آيا پول و وام و...آمريكائي ها عامل اصلي مواضع مخالف دولت روسيه با ايران است. بايد گفت.دلايلي كه تحليل گران روس مانند لئونيد ايواشوف و... مي آورند نميتواند صحيح باشد چه تحليلگران روس به سفارش كرملين و نه بر مبناي تلقي خود از واقعيت تحليل ميدهند. استدلال كساني كه منافع ملي روسيه كه غني از درآمدهاي نفت و گاز ميباشد را در حد اخذ وام و پول از آمريكا تنزل ميدهند و كلماتي چون خيانت به ايران و از پشت خنجر زدن و... را در تحليل روابط ايران و روسيه به كار مي برند نيز نميتواند منطبق با واقعيت باشد.چراكه در عرصه بين الملل همه كشورها به دنبال منافع ملي خود هستند و دوستي جز منافع ملي براي كشور خود متصور نيستند و روسيه نيز از اين قاعده مستثني نيست.
انحصار، اولين قائده تجار بزرگ
واقعيت امر اين است كه روسيه يكي از اعضاي كلوب هستهاي است. كلوبي كه اعضاي آن نمي خواهند تعداد اعضايش بيشتر از تعداد كنوني شود چراكه مي خواهند انحصار انرژي اتمي را همچنان در دست خود داشته باشند چه به واسطه داشتن انحصاري فناوري هستهاي داراي قدرت و اعتبار بوده و از اين طريق كسب سود ميكنند. با اين نگاه اگر امروز ايران ، فردا تركيه و فرداهاي ديگر مصر ، عربستان و دهها كشور ديگر نيز به جمع محدود كلوب هستهاي اضافه شوند ديگر ارزش زيادي براي روسيه و ديگر قدرت هاي هستهاي باقي نخواهد ماند چراكه انحصار فناوري هستهاي شكسته و كشورهاي ديگر نيز مانند روسيه و آمريكا و فرانسه و... به اين تكنولوژي سياسي ، اقتصادي و نظامي مجهز شده اند. در واقع قائدهاي كه تجار بزرگ تعيين ميكنند همين است كه مانع از ورود ديگران به تجارت كالاي خود شوند اگر 10 نفر تاجر گندم در شهري وجود داشته باشد اين 10 نفر باهم توافق ميكنند كه تاجاي ممكن نگذارند 10 نفرشان تبديل به يازده نفر و سپس 12 و 13 و الي ... آخر شود.
استراتژي تضعيف پيراموني
از طرفي همسايگي و مسلمان بودن كشورهايي چون ايران و تركيه نيز مزيد بر علت ميباشد چراكه روسيه مسيحي و در حال نزاع با گروههاي مسلمان به هيچ وجه تمايل نخواهد داشت ممالك و ملت هاي مسلماني چون ايران و تركيه كه در همسايگي و پيرامونش هستند مجهز به تكنولوژي اتمي شوند تا از قِبَل اين تكنولوژي تبديل به عواملي قوي در تقويت نيروهاي اسلامي روسيه شده و نفوذ خود را به داخل مرزهاي اين كشور پهناور توسعه دهند. حتي ضد آمريكائي بودن نظام ايران نيز نميتواند روسهاي پراگماتيست را قانع به حمايت از ايران نمايد كما اينكه آمريكائي بودن نظام عربستان و مصر نيز نميتواند آمريكا را نسبت به تجهيز مصر و عربستان به فناوري هستهاي اقناع كند. چراكه روسها و آمريكائي ها به خوبي ميدانند كه دولت ها و مواضع قابل تغيير هستند. لذا مقامات روسيه با خود برآورد ميكنند كه اگر مسكو به هستهاي شدن ايران كمك كند اما پس از مدتي ايران هستهاي و ضد آمريكائي، تغيير موضع دهد و به سوي غرب برود در آن صورت روسيه با يك دولت هستهاي غربگرا در همسايگي و محيط پيراموني خود چه مشكلاتي خواهد داشت. اين دغدغه روسها زمان رياست جمهوري جناب حجت الاسلام والمسلمين خاتمي مشخص بود.
به همين دليل روسها و ديگر كشورهاي هستهاي و غير مسلمان حاضر نخواهند شد كه يكي از كشورهاي اسلامي به فناوري هستهاي مجهز شود. از اين رو آمريكائي ها نيز چنين برآوردي در رابطه با مصر ، عربستان و تركيه دارند . آنها به خوبي گسترش موج اسلامگرائي و غرب ستيزي در اين كشورها را تحت نظر دارند و عليرغم همراهي فعلي دولت هاي اين كشورها با خود، احتمال تغيير مواضع و يا تغيير دولت هاي مذكور و تبديل شدن آنها به دولت هايي ضد غربي و اسلامگرا را ميدهند همانند تغييري كه منجر به سقوط حكومت غربگراي پادشاهي و استقرار نظام اسلامي و ضد آمريكائي در ايران شد.
لذا آمريكا نيز با رويكردي مشابه روسيه علاوه بر حفظ اصل انحصار هسته اي، از اين منظر نيز نميتوانند با اتمي شدن متحدان خود نظير مصر، عربستان و...موافقت كند. همانگونه كه دولت فرانسه كه متحد حكومت صدام حسين محسوب مي شد تمام اطلاعات لازم براي نابودي تاسيسات اتمي عراق را به اسرائيل تحويل داد و حتي فراتر از تحويل اطلاعات، در نابودي و انهدام كوره اتمي عراق عملاً اقدام به همكاري با نيروهاي نظامي و عملياتي اسرائيل نمود حال آنكه اين تاسيسات توسط خود فرانسه براي عراق ايجاد شده بود.
پدافند عامل اس300 و پروژه مشترك جنگ رواني روسيه و غرب عليه ايران
در رابطه با عدم تحويل پدافند عامل اس300 نيز بايد گفت اين مورد هم در راستاي ممانعت از هستهاي شدن ايران صورت مي گيرد چراكه يكي از راههاي متوقف كردن فعاليت هاي هستهاي ايران جنگ رواني و مرعوب ساختن ما از حمله احتمالي اسرائيل يا آمريكا به تاسيسات هستهاي ميباشد. روسيه نيز مانند آمريكا و حتي در برخي موارد فراتر و ظريف تر از كشورهاي در پروژه جنگ رواني عليه ايران شركتي فعال دارد و چنانچه ايران مجهز به پدافند اس300 باشد ديگر جنگ رواني مشترك روسيه و غرب كارائي قبلي خود را نخواهد داشت. همچنين اگر حملهاي واقعي هم رخ دهد ايران با تجهيزات اس300 بهتر ميتواند از تاسيسات هستهاي خود دفاع كند و به برنامه هستهاي خود ادامه دهد. و اين چيزي است كه مسكو نمي خواهد چراكه هستهاي شدن ايران مغاير با منافع و امنيت ملي روسيه تعريف شده است. تعريفي كه مختص يك گروه غربگرا نبوده و يا چيزي نيست كه به واسطه نفوذ اسرائيل و يهوديان به سياست رسمي مسكو تبديل شده باشد چه يهود و اسرائيل به اين ميزان كه مطرح مي شود نفوذ و قدرت ندارند.
في الواقع تضاد ايران هستهاي با منافع و امنيت ملي روسيه واقعيتي است كه دولتمردان روس اعم از غربگرا و شرق گرا، كمونيست و يا ليبرال و.. .به آن اعتقاد داشته و از آن حمايت ميكنند. اما تحليل گران روس كه هزينه مراكز مطالعاتي آنها توسط كرملين تامين مي شود و به صورت نظام مند در راستاي اهداف دولتي تحليل ارائه ميدهند، تلاش ميكنند اين واقعيت را پنهان كنند و مخالفت روسيه با ايران هستهاي و عدم تحويل اس300 را نه به جهت مغايرت با منافع و امنيت ملي روسيه و ادامه پروژه جنگ رواني عليه كشورمان، بلكه به دليل غربگرا بودن يك مدير مركز مطالعاتي، يك دولت مرد و يا نفوذ يهود و اسرائيل عنوان كنند تا با اين ترفند ايران به گفتگو با روسيه و تلاش براي اقناع و جلب نظر اين كشور و وجهه دادن به آن ادامه دهد و نتواند تضاد منافع هستهاي خود با روسيه را درك نمايد تا بر اساس آن موضعي منطبق با واقعيت در برابر مسكو اتخاذ نمايد.
نويسنده: محمد خاكي نهاد كارشناس روابط ديپلماتيك