PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ضدولایت فقیه حیوان نیست!



kamanabroo
3rd October 2010, 08:46 PM
ضدولایت فقیه حیوان نیست! 8ساعت و 28 دقیقه قبل




http://www.rasekhoon.net/_WebSiteData/News/NewImages/6e37ebb5-ff41-41ea-b827-c561dd252544.jpg محمدرضا زائری: ما با فضای مجازی خیلی سریع ارتباط برقرار كردیم و بدون نهادینه كردن تعریف‌های آن، وارد آن شدیم. مانند جریان ورود روزنامه به ایران كه در غرب وقتی روزنامه شكل گرفت كه پیشینه‌ای داشت. اما وقتی در ایران وارد شد، حتی نامش هم از Newspaper به “كاغذ اخبار” برگردان شد.

راسخون: از بحث‌های جدی در مقام نظر، فكر، تئوری و ایده، این است كه تفاوت ما و دشمن ما در رفتارهای‌مان در فضای مجازی چیست؟ آیا مرزبندی مشخصی با رقیب و دشمن داریم و یك‌سری ملاك‌ها، معیارها و شاخص‌ها ما را محدود می‌كنند و همانند آن‌چه امروز در عمل می‌بینیم، محدودیتی در عمل نیست؟
حجت الاسلام و المسلمین «محمدرضا زائری»، كه مدتی است برای گذراندن دوره دكتری به لبنان سفر كرده است، این روزها در ایران به‌سر می‌برد. مدتی هم هست كه درباره اخلاق در فضای نوشتاری و رسانه‌ای به صورت تخصصی كار كرده و كلی حرف برای گفتن دارد. حرف‌هایی كه خصلت «زائری» باعث می‌شود صریح، بی‌پرده و بی‌تعارف باشد.
او معتقد است ما با فضای مجازی خیلی سریع ارتباط برقرار كردیم و بدون نهادینه كردن تعریف‌های آن، وارد آن شدیم. مانند جریان ورود روزنامه به ایران كه در غرب وقتی روزنامه شكل گرفت كه پیشینه‌ای داشت. اما وقتی در ایران وارد شد، حتی نامش هم از Newspaper به “كاغذ اخبار” برگردان شد.
اما یكی از آسیب‌های همین ورود سریع، عدم رعایت چارچوب‌های اخلاقی در رسانه‌ای به نام وبلاگ است كه كل هیئت تحریریه آن، یك نفر است! محمدرضا زائری در این‌باره حرف‌های صریحی دارد.


http://www.rasekhoon.net/userfiles/32.jpg

وبلاگ نیوز: در نوشته‌هایمان به صورت عام و در انتشار شده‌هایمان در فضای مجازی به صورت خاص، آیا محدودیتی به عنوان اصول اخلاقی داریم؟
وقتی از مباحث اخلاقی حرف می زنیم، آن را از جواز و عدم جواز شرعی جدا كردیم. ما یك سری حداقل‌هایی داریم كه كف ماجراست و همان حرمت‌هاست. اما یك بحث اخلاقی هم داریم كه كمی سطح آن بالاتر از رعایت حرام است.
اگر از دید حرام و حلال به آن نگاه كنیم، اتفاق‌هایی كه امروزه من در بعضی از وبلاگ‌ها و سایت‌ها می‌بینم، مصداق حرمت است. ما در اسلام چارچوب‌های اخلاقی خاصی داریم.
وبلاگ نیوز: امكان دارد یك نمونه مثال هم بیاورید؟
بله. مثلا در روایتی آمده است كه اگر كسی بدون اجازه به نوشته برادر مسلمانش نگاه كند، جهنمی است. این یعنی حریم خصوصی و این‌ها قابل نادیده گرفتن نیستند. یا مثلا در بحث غیبت و تهمت داریم كه برای دروغگو كافی است كه همان چیزی را كه شنیده است نقل كند. این‌ها بحث حرمت و عدم حرمت است و متأسفانه در فضاهای پرتنش و پرآشوب كه بعضا امكان كنترل دقیق وجود ندارد، این اتفاق‌ها رخ می‌دهد.
البته از قبل هم این بحث وجود داشته است. این كه آیا می‌توانیم به كسی كه مثلا به زعم شخص من ضد ولایت فقیه است ناسزا بگوییم؟ او را به حیوانی تشبیه كنیم؟ تعالیم اخلاقی و دینی به ما چنین اجازه‌ای نمی‌دهد. اتفاقا از ما انتظار می‌رود جلوه‌ای از تعالیم دین را استفاده كنیم كه سرشار از التزام‌های اخلاقی و رفتار پسندیده باشد. این خلأها چه در پست‌های برخی و چه در كامنت‌ها احساس می‌شود.
وبلاگ نیوز: اما برخی بر این باورند كه مثلا ما در گفتمان حضرت امام خمینی(ره) یا مقام معظم رهبری تشبیه دشمن به شغال و سگ را داشته‌ایم.
بدترین چیزی كه ما از امام و مقام معظم رهبری داریم، همین‌هاست؛ آن‌هم در برابر دشمن قسم خورده. حالا این كجا و تعابیر بعضی نسبت به عده‌ای كه حتی مسلمان هم هستند كجا؟
اخیرا در یك وبلاگی دیدم كه درباره فرد دیگری نوشته بود: “فلانی كه فتوا به جواز زنا می‌دهد”. حالا واقعا در فردای قیامت، این وبلاگ‌نویسی كه تهمت زده است، می‌تواند در شكایت فرد مقابل دفاعی بیاورد؟
حالا توقع از مایی كه به عنوان مدافعان ارزش‌ها و سربازان جبهه فرهنگی انقلاب و دفاع از ولایت حرف می‌زنیم، این است كه سطح رعایت اخلاق‌مان بالاتر باشد.

وبلاگ نیوز: منظورتان این است كه انتظارها از یك شخصی كه ادعای ارزش‌ها را دارد بالاتر می‌رود. درست است؟
بله. مشكل ما این است كه به هر حال كسانی كه در فضای مجازی، نوشته من را – كه منسوب به جریان حامی ولایت هستم – می‌خوانند، انتظار دهان پاك‌تر و زبان پاك‌تر و قلم دقیق‌تر دارند. قلمی كه اتهام ناروا نزند. روایتی داریم با این تعبیر كه اسباب زینت و افتخار ما باشید. شما را می‌بینند و می‌گویند این شیعه جعفری است.
حالا امروز هم باید طوری باشد كه در فضای مجازی، هر وبلاگی كه خبر را وقتی منتشر می‌كند كه یقین دارد، نقل قول را وقتی منتشر می‌كند كه كاملا دقیق است، انتقاد را وقتی منتشر می‌كند كه كاملا در چارچوب شرعی و اخلاقی است و به طور كل زیباتر، منطقی‌تر، عقلانی‌تر و مودبانه‌تر می‌نویسد بگوییم این وبلاگ منتسب به خط ولایت است.
وبلاگ نیوز: اما برخی از دوستان اعتقاد دارند كه در شرایط جنگ، شاید خیلی نتوان به این چیزها فكر كرد.
خلأ و خللی كه وجود دارد این است كه برخی با توجیه‌های مختلف، تصور می‌كنند كه اگر – مثل طرف مقابل – بی چاك و بست دهان را باز كنیم، می‌توانیم جواب طرف مقابل را بدهیم. بر فرض كه شرایط هم جنگ باشد. امام حسین(ع) آب را بر فرزندانش می‌بندند، اما وقتی آب در اختیارش است، نه تنها به لشگر دشمن آب می‌دهد، بلكه اسب لشگر دشمن را هم سیراب می‌كند. این‌ها معیار ماست. مسلم بن عقیل از پشت پرده می‌توانست به راحتی حمله كند و سر ابن زیاد را از تنش جدا كند. چرا حمله نكرد؟ می‌گوید من جوانمردم.
ممكن است بخواهیم با همین توجیهی كه شما می‌گویید بگوییم در جنگ بود و مسلم باید ابن زیاد را می‌كشت. بخشی از مردم یهود قبل از جنگ پیش پیامبر(ص) آمدند و برای یاری حضرت خواستند كه ایشان الزام نماز را حذف كنند. پیامبر(ص) هم می‌توانست ملاحظات سیاسی را لحاظ كند و بگوید باشد! نماز نخوانید و كمك من بجنگید. اما این كار را نكرد. امیر المومنین علی(ع) اگر نمی‌خواست اخلاقیات را رعایت كند، الآن مسیر تاریخ كاملا عوض شده بود و می‌توانست تمام عالم را در قدرت اهل بیت(ع) بگیرد. اما این كار را نكرد. خود حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری اگر می‌خواستند برخی ملاحظات را كنار بگذارند، خیلی كارها می‌توانستند بكنند.
اگر قرار است مكتب و مرام‌مان اهل بیت(ع) باشد، قرار نیست به هر قیمتی بجنگیم. حتی در خاطرات جنگ تحمیلی هم داریم كه وقتی خلبان به بالای پل می‌رسید و تشخیص می‌داد خودروی غیر نظامی در حال عبور است یا منطقه غیر نظامی است، برای نكشتن مردم، منطقه را بمباران نمی‌كرد و برمی‌گشت. اتفاقا آن چیزی كه ما را ماندگار كرده است همین چیزهاست.


http://www.rasekhoon.net/userfiles/_MG_8893e.jpg

وبلاگ نیوز: یعنی در جنگ، برخی از حرام‌ها به دلیل شرایط خاص تبدیل به حلال نمی‌شوند؟
مسلما نه. وقتی كسی این حرف را می‌زند، نمی‌داند كه دارد ادعای طرف مقابل را تأیید می‌كند. وقتی طرف مقابل می‌گوید در فلان زندان فلان فعل قبیح انجام شده است –و ما اعتقاد داریم چنین چیزی نبوده است- ، این حرف، تأیید اتهام اوست. پیش خودش می‌گوید:”خب ما هم همین را می‌گوییم دیگر. قربان آدم چیز فهم”.
این حرف‌ها هیچ توجیهی ندارد. كجای دین آمده است كه برای مقابله با حرام و باطل، از حرام و باطل باید استفاده كرد؟ اگر واقعا قبول داریم یك كارهایی حرام است، نمی‌توانیم تعارف كنیم و در حرام و حلال خدا شوخی كنیم. برخی آقایان متوجه نیستند كه با ترویج چنین تفكری، كجا را دارند سست می‌كنند.
ما اتفاقا می‌خواهیم بگوییم بچه بسیجی حزب‌اللهی حتی حاضر است خودش كشته شود، اما مرتكب حرام نشود.
وبلاگ نیوز: حتی در جنگ؟
در شرایط عادی كه هنر نیست. مثلا اگر كسی بیاید شما را ببوسد، گل و شیرینی برایتان بیاورد، آن‌‎جا اگر یك سیلی در گوش او نزنید كه هنری نكردید. شرایط عادی است. اما اگر وقتی طرف دشنام داد و فحاشی كرد و شما صبر كردی و سیلی نزدی، هنر كردی.
وقتی شخصی برای خواجه نصیرالدین طوسی نامه‌ای نوشت و او را “كلب بن كلب” خطاب كرد، خواجه نصیر در جوابش نوشت: من در اوصاف خودم نظر كردم و اوصاف سگ را در خودم ندیدم. فكر می‌كنم شما اشتباه كرده‌اید.
سلمان فارسی هم در پاسخ به فحاشی طرف مقابلش گفت: در قیامت در مقابل من پل صراطی هست كه اگر عبور كردم، حرف تو اهمیتی ندارند. اما اگر عبور نكردم، این حرفی كه تو به من زدی كم است و بیش‌تر از این‌ها سزاوار من است.
آن وقت اگر بر اساس همین توجیه‌ها سلمان و خواجه نصیر هم شروع به فحاشی می‌كردند، دیگر نه سلمانی می‌ماند كه پیامبر بگوید از ما اهل بیت(ع) است و نه خواجه نصیری. عظمت تشیع به آن است كه در برهه‌های حساس به درستی اعلام حضور می‌كند.
حالا بر فرض هم كه این مبنا صحیح باشد. آیا تشخیص مصداق در هر موضوعی توسط هر كدام از ما می‌تواند صورت بگیرد؟ آیا اگر مثلا من یك دعوای شخصی با فردی پیدا كردم و به صرف این‌كه طرف در انتخابات به فلانی رأی داده است، می‌توانم به او فحش بدهم؟ مرز را چه كسی تعیین می‌كند؟
وبلاگ نیوز: حرف‌هایی كه زده می‌شود، به نوعی بدعت در دین به حساب نمی‌آید؟
اوایل انقلاب بحث شكنجه مطرح بود. شهید بهشتی گفت: اگر ما الآن اجازه یك شلاق خارج از حكم قاضی را صادر كنیم، معلوم نیست بعدا چه اتفاقی خواهد افتاد.
نباید به عنوان یك وبلاگ‌نویس فضایی را باز كنیم كه آینده‌اش معلوم نباشد. در روایت داریم كه اگر كسی بنای نادرستی گذاشت، تا روز قیامت گناه هر فعلی كه در پایه همان بنای نادرست انجام شود، به آن شخصی كه بنای نادرست گذاشته است برمی‌گردد.
اگر من امروز به بهانه جنگ نرم، التزام اخلاقی ۴ تا بچه بسیجی را سست كردم، مسئول شرعی اعمال آن افراد منم. این ملاحظات سخت در فقه و اخلاقیات ماست كه بنیان‌های ما را حفظ كرده است. اگر دقت كنید، می‌بینید كه مقام معظم رهبری تعابیرشان درباره افراد خیلی دقیق است. ما هم باید خیلی دقت كنیم.

وبلاگ نیوز: همین دقت‌ها و دقیق شدن‌ها، و رعایت ادب و نزاكت باعث نمی‌شود فرد احساس كند شكست خورده میدان است؟ انگار كه مثلا یك شخص اولی به شخص دوم به ناحق شروع به فحاشی می‌كند و شخص دوم سكوت كند یا مودبانه جوابش را بدهد. آیا این باعث نمی‌شود ناظر ماجرا و یك شخص سوم احساس كند كه شخص دوم بازنده ماجرا بوده است؟
اتفاقا برعكس! در این رقابت‌ها، كسی كه عصبی می‌شود، بددهانی می‌كند و تهمت می‌زند شكست خورده است. كسی كه بر حق است و به حق بودن خودش ایمان دارد، مطمئنا از جا در نمی رود.
امام صادق(ع) در حدیثی می‌فرماید: اگر یك گردو در دستت باشد و تمام مردم دنیا بیایند و بگوید در دست تو طلاست، برای تو قابل قبول نیست.
عكس آن هم صادق است. اگر قطعه طلایی در دستت باشد و تمام مردم دنیا بگویند در دستت گردوست، باز هم برای تو فرقی نمی‌كند.
اگر ما بر حق هستیم، طرف مقابل هر چه بگوید، نباید تعادل‌مان را از دست بدهیم. ما باید به طرف مقابل حرف‌مان را بزنیم و به او بگوییم كه اگر نپذیرفتی، این شما هستی كه ضرر می‌كنی.
از طرف دیگر، اگر در جنگ تحمیلی هم ما می‌خواستیم با همین معیارهای چشمی و ظاهری نگاه كنیم، شكست خورده‌ایم. اصلا با همین معیاری كه شما می‌گویید، امام حسین(ع) هم در كربلا از سپاه دشمن شكست خورد! اما آن چیزی كه امام(ع) را در كربلا پیروز می‌كند، رعایت التزامات و ملاحظات است. همین‌ها باعث عزت اسلام و مكتب شیعه و عاشوراست.


<img style="" original="http://weblognews.ir/wp-content/uploads/2010/09/zaeri-2.jpg" alt="">

وبلاگ نیوز: این برخورد در همه شرایط باید انجام بگیرد؟
یك حالت دیگر هم دارد. وقتی فاسد، این فساد را به حوزه اجتماعی بكشاند و مشغول به افساد در حوزه عمومی شود، باید ساز و كار اجتماعی با او برخورد كند. نظام اجتماعی اسلام هم در این زمینه به كسی حق نمی‌دهد كه برای هرج و مرج در جامعه، كسی برخورد شخصی انجام بدهد. مثلا اگر وبلاگی در حال انجام عمل خلاف است، به جای این‌كه خودمان اقدام كنیم، آن را به مراجع قانونی گزارش بدهیم.
وبلاگ نیوز: آن وقت اگر ساز و كار قانونی پاسخگو نبود چه؟
از دست شما چه كاری برمی‌آید؟ می‌خواهی هك‌ش كنی؟
وبلاگ نیوز: نه! بحث ما كاملا محتوایی است. در تندترین حالت، مقابله به مثل است. همانند او برخورد كنیم.
دو حالت دارد. اول این كه طرف دارد ناسزا می‌گوید. كسی هم نیست برخوردی بكند. پس من هم بیایم ناسزا بگویم و افساد كنم. پس این همانی می‌شود كه او می‌خواهد. قرآن می‌فرماید: به كسانی كه در جبهه مقابل شما هستند ناسزا نگویید. چون وقتی تو به او ناسزا می‌گویی، او هم به خدای تو ناسزا می‌گوید.
حالت دوم آن است كه شما تشخیص بدهی اگر با رعایت چارچوب مقابله به مثل كنی طرف عصبی‌تر می‌شود یا از كارش دست می‌كشد؟ اگر شما آمدی طوری برخورد كردی كه طرف عصبی‌تر شد و بدتر اهانت كرد، شما در گناه افساد عمومی آن شریك هستی. اما اگر توانستی در قالب چارچوب شرعی كاری كنی كه از توهین دست بكشد، ما دست شما را هم می‌بوسیم. البته بعضی وقت‌ها هم باید تحریم و بایكوت كرد كه این بستگی به تشخیص وبلاگ‌نویس دارد.
اما بهترین راه آن است كه منطقی برخورد كنیم و با ادب و متانت جواب بدهیم. ما كه بالاتر از شهید مطهری نیستیم. او در مجله زن روز در زمان طاغوت به عنوان یك فقیه، مقاله می‌نوشت و منتشر می‌كرد.

وبلاگ نیوز: حد و حدود این شناخت را چه كسی معین می‌كند؟ از كجا باید دریافت كرد؟
بخشی از آن به فهم و درك كلی افراد بستگی دارد. كار رسانه هوشمندی خاص خود را می‌طلبد. در مواردی هم كه به دو راهی رسیدیم، بهتر است از افرادی كه داناتر و فهیم‌تر هستند و چارچوب‌های اعتقادی‌شان را قبول داریم سئوال كنیم.
چون ممكن است دشمن در طراحی یك بازی بلندمدت، ما را هم به بازی بگیرد. جنگ نرم، قواعد خاص خودش را دارد. دشمن ما، محاسبه قدم‌های بعدی خود را می‌كند و ما را در یك مسئله خیلی پیش پا افتاده درگیر می‌كند و پس از آن به ما یك ضربه بزرگ‌تر می‌زند.
وبلاگ نیوز: همین مبهم بودن قواعد راه، به ما اجازه می‌دهد كه مثلا در مواقعی كه مجوز شرعی در یك مصداق خاص از ولی فقیه نداریم، جلوتر از او حركت كنیم؟ حالا با هر بهانه‌ای. خط شكنی، پاك‌سازی و دیگر بهانه‌ها؟
مبنای ما در دین این است كه ولایت فقیه، شعبه‌ای از ولایت اهل‌بیت(ع) است. امام صادق(ع) می‌فرماید: خداوند عده‌ای را لعنت می‌كند. كسانی كه وقتی من چیزی را می‌گویم، آن‌ها می‌گویند منظورش چیز دیگری است. من امام كسی هستم كه از من اطاعت كند.
اگر ولی فقیه شخصا و خصوصی كسی را در اتاقش دعوت كند و بگوید فلانی! در فلان موضوع شما اینطور برخورد كن، بله! این می‌شود مجوز شرعی. اما به هیچ شكل دیگر ما مجوز شرعی نداریم.
ما امام داریم كه پشت سر او حركت كنیم و جا پای او بگذاریم. اگر قرار باشد هر كسی با توجیه خودش، بگوید من راه را برای ولی فقیه باز می‌كنم و پیش‌مرگش می‌شوم، آن شخص می‌شود ولی فقیه و بقیه پشت سر او.
این حرف‌ها شروع خطرهایی است كه ضررش به مراتب از نفع‌ش بیش‌تر است. حتی اگر بپذیریم جایی این خط شكنی، سودی برای جبهه انقلاب دارد، به نظرم می‌ارزد این سود را برای جلوگیری از ضرر، نادیده بگیریم. اتفاقا ما به چیزی كه امروز نیاز داریم، این است كه عده‌ای برای تحقق اهداف خود ولی فقیه، پیش‌مرگ بشوند، نه برای تشخیص شخصی خودشان!
حساسیت همین‌جاست. فرق بین حق و باطل بسیار باریك است و تأكید مقام معظم رهبری برای داشتن بصیرت برای همین‌جاست. در ظاهر خیلی چیزها شبیه هم است. اما اصل برای ما، تبعیت واقعی از ولایت فقیه است. ما كسی را می‌خواهیم كه امروز با معیارهای ولی فقیه به صورت منطقی و عقلانی و تعبدی درست و صحیح حركت كند و بداند كه حمایت از ولی فقیه از راه باطل، حرام است.


http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRMneuPwj82_Vl5Wh4psukuqMhFgJkN3 nz40t4fxuhYJg3v87Y&t=1&usg=__tDTybPutrnsR3mwiTYuWWnEevLY=


وبلاگ نیوز: برای اتحاد بیش‌تر در فضای مجازی چه باید كرد؟
ما بدون این‌كه متوجه باشیم، به خیال محدودیت ضد انقلاب، داریم جبهه انقلاب را تضعیف می‌كنیم. یعنی اگر در مقابله با دشمن اصلی در جبهه جنگ نرم، به مسائل فرعی درگیر شویم، در واقع به دشمن كمك كردیم. بزرگ‌ترین كمك به دشمن، پرداختن به مسائل داخلی به جای هدف قرار دادن دشمن اصلی است.

امیرالمومنین علی(ع) یكی از نشانه‌های اضمحلال را تمسك به فروع و رها كردن اصول بیان می‌كند. امروز دشمن اصلی ما امریكا، اسرائیل و استكبار جهانی است.

اگر به جای توجه به دشمن اصلی، متوجه مسائل خودمان بشویم، متوجه رنگ جانماز فلانی در نماز جمعه و آستین كوتاه فلانی در مراسم شب احیا بشویم، این در واقع كمك به خود دشمن است. كسی كه اساس ولایت فقیه را قبول دارد، نباید جزو دشمن حساب شود.
با این روحیه كم تحملی كه من در برخی از وبلاگ‌نویسان سراغ دارم، هر جور حساب كنید، اختلاف پیش می‌آید.
باید اشخاص را طبقه بندی كرد و هر كسی را بر اساس میزان قبول داشتن اصول قبول داشت. اما نباید به انتقادها معترض شد. كسی كه انتقاد می‌كند، دشمن نیست و وقتی دارد در جبهه خودی نقد می‌كند، هنوز خودی و محترم است.

وبلاگ نیوز: یعنی به اعتقاد شما نقد درون‌گفتمانی و درون جبهه‌ای هم در چارچوب باشد؟
من معتقدم كه اگر مسلمان باشیم و به اخلاق اهل بیت عمل كنیم در انتقاد كردن هم مبنا و شیوه مان همین گونه خواهد بود نه شیوه غربی. یعنی هدف انتقاد اصلاح است و طبعا با رعایت آداب و اصولش. پس اگر انتقاد منجر به اصلاح شود و موجب سوء استفاده دیگران نباشد مجاز است. ولی جایی كه دعوا و اختلاف ما از نگاه بیرونی مورد بهره برداری قرار می گیرد اتفاقا ما باید ملاحظه كنیم و مراعات كنیم و”رحماء بینهم” باشیم.
این قاعده ماست. اصل قاعده رابطه برادرانه و اتفاق حول اصول و محورهای اساسی است و پیش گیری از اختلاف و تفرقه ونیز چشم پوشی از خطاهای كوچك.
اما در عین حال معنایش این نیست كه انحراف و خطا را ببینیم و به روی خود نیاوریم. در واقع همان طور كه در همه زندگی مان قرار است مسلمان باشیم، انتقادمان هم باید انتقاد مسلمانی باشد و در درون خودمان و با هدف اصلاح. نه در پیش چشم غریبه‌ها و با رفتار و شیوه نامسلمانی.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد