توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شعر مشاعره با حرف اول مصرع دوم !!
nourooz
3rd October 2010, 04:13 PM
سلام . قصد دارم یک مشاعره جدید و جالب را شروع کنیم.یعنی مشاعره با حرف اول مصراع دوم
لطفا شعر خودتون را به صورت نقل قول بیان کنید یا در پستتون قید کنید که مشاعره با حرف اول است تا سایر دوستان نیز بدانند
1و2و3 شروع
ای که نامت در جهان آغاز شد
دفتر من هم به نامت باز شد
شعر بعدی با د...
*FATIMA*
3rd October 2010, 04:33 PM
ای نام تو بهترین سرآغاز / بی نام تو نامه کی کنم باز
اینجوری که همش با " ای " شروع میشه !!!!!!![tafakor]
nourooz
3rd October 2010, 08:59 PM
آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کن
بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند
شعر بعدی با اول مصراع دوم
*FATIMA*
4th October 2010, 01:21 AM
بروز مورچه آموز بردباری و سعی / که کار کرد و شکایت ز روزگار نکرد
nourooz
4th October 2010, 11:32 AM
کنون که میدمد از بوستان نسیم بهشت
من و شراب فرح بخش و یار حورسرشت
*FATIMA*
4th October 2010, 01:18 PM
می فروشیم این دم پرپشم را / باز کن دقت خریدن ، چشم را
nourooz
4th October 2010, 02:48 PM
به نام خداوند جان آفرین
حکیم سخن بر زبان آفرین
herfeh-e
4th October 2010, 06:51 PM
حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
nourooz
4th October 2010, 07:06 PM
کس به دور نرگست طرفی نبست از عافیت
به که نفروشند مستوری به مستان شما
*FATIMA*
5th October 2010, 02:12 AM
برخذر باش ازین اژدر بی پروا / که نیندیشد از افسونگر و از افسون
nourooz
5th October 2010, 03:04 PM
کنون به آب می لعل خرقه میشویم
نصیبه ازل از خود نمیتوان انداخت
herfeh-e
5th October 2010, 05:14 PM
ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست
سهی قدان سیه چشم ماه سیما را
nourooz
5th October 2010, 05:57 PM
ساقیا برخیز و درده جام را
خاک بر سر کن غم ایام را
herfeh-e
5th October 2010, 07:58 PM
خواب ارچه خوش آمد همه را در عهدت
حقا که به چشم در نیامد ما را
nourooz
5th October 2010, 09:36 PM
حضوری گر همیخواهی از او غایب مشو حافظ
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها
*FATIMA*
6th October 2010, 02:46 AM
مباش بی می و مطرب که زیر طاق سپهر / بدین ترانه غم از دل بدر توانی کرد
nourooz
6th October 2010, 06:37 AM
باده لعل لبش کز لب من دور مباد
راح روح که و پیمان ده پیمانه کیست
herfeh-e
6th October 2010, 07:22 PM
روزگاریست که سودای بتان دین من است
غم این کار نشاط دل غمگین من است
*FATIMA*
7th October 2010, 01:24 AM
غم غریبی و غربت چو برنمی تابم / به شهر خود روم و شهریار خود باشم
nourooz
7th October 2010, 10:47 AM
به ملازمان سلطان که رساند این دعا را
که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را
*FATIMA*
7th October 2010, 06:04 PM
کفر زلفش ره دین میزد و آن سنگیندل / در پیش مشعلی از چهره برافروخته بود
nourooz
7th October 2010, 06:16 PM
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
*FATIMA*
7th October 2010, 06:33 PM
دلم رمیده شد و غافلم من درویش / که آن شکاری سرگشته را چه آمد پیش
nourooz
8th October 2010, 01:44 PM
کس به دور نرگست طرفی نبست از عافیت
به که نفروشند مستوری به مستان شما
*FATIMA*
9th October 2010, 03:54 AM
بسته دام و قفس باد چو مرغ وحشی / طایر سدره اگر در طلبست طایر نیست
nourooz
9th October 2010, 04:11 PM
طلب فرمود کردن باربد را
وزو درمان طلب شد درد خود را
*FATIMA*
10th October 2010, 01:29 AM
ولی تو تا لب معشوق و جام میخواهی / طمع مدار که کار دگر توانی کرد
nourooz
10th October 2010, 04:50 PM
طمع بند و دفتر ز حکمت بشوی
طمع بگسل و هرچه خواهی بگوی
امین_بد
10th October 2010, 05:09 PM
طلب فرمود کردن باربد را..............................وزو درمان طلب شد درد خود را
nourooz
10th October 2010, 05:53 PM
وارد حضرت عالی برسید
چون درآمد ز درم بردابرد
*FATIMA*
11th October 2010, 02:50 AM
چه غم بود به همه حال کوه ثابت را / که موجهای چُنان قلزم گران گیرد
nourooz
11th October 2010, 07:29 PM
کی دهد دست این غرض یا رب که همدستان شوند
خاطر مجموع ما زلف پریشان شما
دوستا توجه کنند که مشاعره با حرف اول مصراع دوم است
mahsa khan
11th October 2010, 08:14 PM
دران نفس که بمیرم درارزوی توباشم
بدان امیددهم جان که خاک کوی توباشم
m0bi
12th October 2010, 12:06 AM
دران نفس که بمیرم درارزوی توباشم
بدان امیددهم جان که خاک کوی توباشم
ادامه کی شعر دادین ؟ [nishkhand][nadanestan] آخه حرف مصراع دوم قرار بوده باشه [tafakor][khanderiz]
با نگاهی سرشکسته ، چشمهایی پینه بسته
خسته از درهای بسته ، خسته از چشم انتظاری
[labkhand][golrooz] حرف خ ...
nourooz
12th October 2010, 02:41 PM
خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است
چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است
دوستا توجه کنند که مشاعره با حرف اول مصراع دوم است حرف بعدی(چ)
*FATIMA*
15th October 2010, 01:51 AM
چو زر عزیز وجود است نظم من آری / قبول دولتیان کیمیای این مس شد
nourooz
15th October 2010, 06:49 AM
برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست
مرا فتاد دل از ره تو را چه افتادست
*FATIMA*
16th October 2010, 01:40 AM
برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست
مرا فتاد دل از ره تو را چه افتادست
اول حرف من حرف " ق " بود که
مجال من همین باشد که پنهان عشق او ورزم / کنار و بوس و آغوشش چگویم چون نخواهد شد
nourooz
16th October 2010, 02:43 PM
کسی به وصل تو چون شمع یافت پروانه
که زیر تیغ تو هر دم سری دگر دارد
نازخاتون
16th October 2010, 03:29 PM
کامم از تلخی غم چون زهر گشت
بانگ نوش شادخواران یاد باد
nourooz
16th October 2010, 07:12 PM
به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست
که مونس دم صبحم دعای دولت توست
*FATIMA*
17th October 2010, 02:16 AM
کس ندیده ست ز مشک خُتن و نافه چین / آنچه من هر سحر از باد صبا میبینم
nourooz
17th October 2010, 07:42 PM
آصف عهد زمان جان جهان تورانشاه
که در این مزرعه جز دانهی خیرات نکشت
*FATIMA*
18th October 2010, 01:48 AM
کفر زلفش ره دین میزد و آن سنگیندل / در پیش مشعلی از چهره برافروخته بود
A M S E T I S
18th October 2010, 07:57 AM
دوش وقت سحر از قصه نجاتم دادند
واندر ان ظلمت شب اب حیاتم دادند
warrior
18th October 2010, 04:56 PM
وای از آن شب زنده داری تا سحر
وای از آن عمری که بااو شد به سر
warrior
18th October 2010, 04:59 PM
وای از آن شب زنده داری تا سحر
وای از آن عمری که بااو شد به سر
nourooz
18th October 2010, 10:25 PM
و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار
برای دیده بیاور غباری از در دوست
*FATIMA*
21st October 2010, 03:01 AM
بگشا بند قبا تا بگشاید دل من / که گشادی که مرا بوذر پهلوی تو بود
nourooz
21st October 2010, 07:20 AM
کمر کوه کم است از کمر مور این جا
ناامید از در رحمت مشو ای باده پرست
warrior
21st October 2010, 03:23 PM
نیمه شب آواره و بی حس وحال
در سرم سودای جامی بی زوال
nourooz
21st October 2010, 05:57 PM
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست
shinystar
22nd October 2010, 12:34 AM
گر چو فرهادم به تلخی جان براید باک نیست
بس حکایتهای شیرین باز می ماند ز من
*FATIMA*
22nd October 2010, 01:41 AM
بوفت سرخوشی از آه و ناله عشاق / بصوت و نغمه چنگ و چغانه یاد آرید
nourooz
22nd October 2010, 07:38 AM
بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود
زین سیل دمادم که در این منزل خواب است
nourooz
29th October 2010, 03:07 PM
ز شرم آن که به روی تو نسبتش کردم
سمن به دست صبا خاک در دهان انداخت
AreZoO
29th October 2010, 07:11 PM
زائر ظلمت گيسوي توام
گيسوان تو پريشانتر از انديشه من
nourooz
30th October 2010, 03:27 PM
گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد
گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید
نازخاتون
30th October 2010, 05:23 PM
گفتم گفتم صنما قبله نما بلکه تو باشی
تو باشی تو باشی تو باشی
به ياد زنده ياد مرضيه [khoobboodan]
*FATIMA*
31st October 2010, 02:39 AM
تو نیستی درین پیراهن
منم من
که عبور کرده ام از در
و ماه را در آب دیده ام
nourooz
31st October 2010, 02:19 PM
کامم از تلخی غم چون زهر گشت
بانگ نوش شادخواران یاد باد
nourooz
9th November 2010, 05:43 PM
دگر گفتی مسافر کیست در راه
کسی کو شد ز اصل خویش آگاه
مسافر آن بود کو بگذرد زود
ز خود صافی شود چون آتش از دود
*FATIMA*
20th November 2010, 02:35 AM
کیست آنکس که تو را برق نگاهش
میکشد سوخته لب در خم راهی ؟
یا در آن خلوت جادوئی خامش
دستش افروخته فانوس گناهی
nourooz
25th November 2010, 06:12 PM
در پرده اسرار کسی را ره نیست
زین تعبیه جان هیچکس آگه نیست
جز در دل خاک هیچ منزلگه نیست
می خور که چنین فسانهها کوته نیست
*FATIMA*
26th November 2010, 01:57 AM
زندگی شاید
یک خیابان درازست که هر روز زنی با زنبیلی از آن میگذرد
زندگی شاید
ریسمانیست که مردی با آن خود را از شاخه می آویزد
زندگی شاید طفلیست که از مدرسه برمیگردد
nourooz
26th November 2010, 11:25 AM
ز نا مردمان نرنجید دلم
کز چشم خود هم خطا دیده ام
*FATIMA*
27th November 2010, 01:47 AM
کبریتی نمناک و چراغی بی روغن و انبانی بی نان
در نگاهمان کوری گرسنه
دیوارهای تاریکی را دست میساید
نازخاتون
27th November 2010, 10:26 AM
ديد كه غم يار دگرباره چه كرد
چون بشد دلبر و با يار وفادار چه كرد...
nourooz
27th November 2010, 02:38 PM
چنین است رسم سرای درشت
گهی پشت به زین و گهی زین به پشت
Rez@ee
27th November 2010, 03:40 PM
گران باري به محمل بود بر ني
نه از سر، باري از دل بود بر ني
nourooz
28th November 2010, 02:38 PM
نه از آشنایان وفا دیده ام
نه در باده نوشان صفا دیده ام
uody
11th January 2011, 07:02 PM
نبایدبستن اندر چیز و کس دل
که دل برداشتن کاریست مشکل
*FATIMA*
14th January 2011, 03:36 AM
کجاست سنگ رنوس ؟
من از مجاورت یک درخت می آیم
که روی پوست آن دست های ساده غربت
اثر گذاشته بود :
"به یادگار نوشتم خطی ز دلتنگی"
AtIsHpArE
14th January 2011, 12:46 PM
که گفت حافظ از اندیشه تو امد باز
من این نگفته ام ان کس که گفت بهتان گفت
s.golgol
14th January 2011, 12:55 PM
منعم مكن اي ناصح ،پندم مده اي مشفق
كز حرف ملامت گو من گوش كري دارم
AtIsHpArE
15th January 2011, 06:50 PM
کیست در گوش که او میشنود اوارم
یا چه جان است نگویی که منش پیرهنم؟
nourooz
4th February 2011, 10:03 PM
بر آستان جانان گر سر توان نهادن
گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد
AtIsHpArE
18th April 2011, 10:50 PM
اشتباه دادین دوست عزیز ولی اشکال نداره:
گفتم ز مهر ورزان رسم وفا بیاموز
گفتا ز خوبرویان این کار کمتر اید
nourooz
18th April 2011, 11:24 PM
گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد
گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید
Artmis.
20th May 2011, 10:24 PM
گل به جوش آمد و از می نزدیمش آبی
لاجرم زآتش حرمان و هوس می جوشیم
!nesa
22nd July 2011, 07:49 PM
دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت
عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت
امین_بد
7th September 2011, 10:50 AM
عنان گیر تو گر روزی جمال درد دین باشد
عجب نَبوَد که با ابدال خود را هم عنان ببینی
امین_بد
7th September 2011, 10:52 AM
عطا از خلق چون جویی، گر او را مال ده گویی؟
به سوی عیب، چو پویی، گر اورا غیب دان بینی؟
nourooz
26th October 2011, 11:13 AM
برو کار کن مگو چیست کار
که سرمایه جاودانیست کار
طلیعه طلا
9th November 2011, 11:47 PM
كه موسى از اين مادر دلپريش
منم مهربان تر به مخلوق خويش
*FATIMA*
25th December 2011, 04:28 PM
مرا گاهی کمان سازی گهی تیر
تو تیری یا کمانی من چه دانم
afarideh
25th December 2011, 05:04 PM
تو مو بینی و مجنون پیچش موی تو ابرو او اشارتهای ابرو
Easy Bug
25th December 2011, 09:59 PM
تن زجان و جان زتن مستور نیست *** لیک کس را دید جان دستور نیست
*FATIMA*
21st January 2012, 07:01 PM
لبخند او ، برآمدن آفتاب را
در پهنه طلایی دریا
از مهر ، می ستود .
در چشم من ، ولیکن ...
لبخند او برآمدن آفتاب بود .
afarideh
21st January 2012, 07:25 PM
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود
بلدرچین
21st January 2012, 11:58 PM
درین دنیا تنهایم،چو دشت که تنهاست/زهرعشق در تنهاییست
Sa.n
24th January 2012, 11:41 PM
دوش دیدم که ملائک درمیخانه زدند ................گل آدم بسرشتندو به پیمانه زدن
LEILA1979
4th February 2012, 02:02 PM
دوستی با هر که کردم خصم مادرزاد شد
آشیان هرجا گزیدملانه صیاد شد
آن رفیقی را که با خون دلم پروردمش
وقت مردن بر سر دار آمد و جلاد شد[golrooz]
warrior
14th February 2012, 12:27 AM
کرم بین و لطف خداوندگار
گنه بنده کرده است و او شرمسار
پت
14th February 2012, 01:11 AM
گناه چشم سیاه تو بود و گردن دلخواه
که من چو آهوی وحشی ز آدمی برمیدم
!nesa
16th February 2012, 04:39 PM
كدورت از دل حافظ ببرد صحبت دوست
صفاى همت پاكان و پاك دينان بين
Ehsan M
16th February 2012, 05:13 PM
نشد از یاد برم خاطره دوری را
باز هم گرچه رسیدیم به هم دل تنگم
!nesa
16th February 2012, 05:21 PM
نشد از یاد برم خاطره دوری را
باز هم گرچه رسیدیم به هم دل تنگم
دوست عزیز شما باید با ص شعر میگفتین!
به دو زلف یار دادم دل بیقرار خود را
چه کنم سیاه کردم همه روزگار خود را
Ehsan M
16th February 2012, 05:29 PM
دوست عزیز شما باید با ص شعر میگفتین!
به دو زلف یار دادم دل بیقرار خود را
چه کنم سیاه کردم همه روزگار خود را
آخ شرمنده اشتباه کردم.
چون خود نکنی چنان که گویی
پند تو بود دروغ و ترفند
!nesa
19th April 2012, 08:12 PM
پرواز من به بال و پر توست، زینهار
مشکن مرا که میشکنی بال خویش را
warrior
20th April 2012, 03:41 PM
ماییم و نوای بی نوایی
بسم اله اگر حریف مایی
!nesa
25th April 2012, 12:33 PM
بی تو یک ثانیه تکرار شدن حال بدی است
خاطرت جمع ، نبودی که چنین سال بدی است
نارون1
26th April 2012, 05:28 PM
تا دل به زندگی نسپارم،به صد فریب
می پوشم از کرشمۀ هستی نگاه را.
هر صبح و شب چهره نهان می کنم به اشک
تا ننگرم تبسم خورشیدو ماه را !
ای سرنوشت، ازتو کجا می توان گریخت؟
من راهِ آشیان خود از یاد برده ام.
یکدم مرا به گوشۀ راحت مرا رها مکن
با من تلاش کن که بدانم نمرده ام!
!nesa
26th April 2012, 05:55 PM
با نام حق کنم آغــــــاز شعر خویش
شاید که از سر لطفش روم به پیش
*FATIMA*
5th June 2012, 11:20 PM
شکم بداری فربی و عقل لاغر و خلق
اگر تو را نستایید خود تو بستایی
!nesa
9th June 2012, 08:58 PM
ای نام تو بهترین سرآغاز
بی نام تو نامه کی کنم باز
فرخنده.
11th June 2012, 08:20 PM
کار بی علم بار و بر ندهد تخم بی مغز بس ثمر ندهد
فرخنده.
11th June 2012, 08:26 PM
کار بی علم بار و بر ندهد تخم بی مغز بس ثمر ندهد
*FATIMA*
22nd July 2012, 01:04 AM
ای نام تو بهترین سرآغاز
بی نام تو نامه کی کنم باز
بهترین لحظه های روز و شبم
لحظه های شکفتن سحر است
نارون1
22nd July 2012, 03:22 PM
لاابالی چه کند دفتر دانایی را
طاقت وعظ نباشد سر سودایی را
homeyra
22nd July 2012, 05:52 PM
لاابالی چه کند دفتر دانایی را
طاقت وعظ نباشد سر سودایی را
طمع ز فیض کرامت مبر که خلق کریم
گنه ببخشد و بر عاشقان ببخشاید
نارون1
22nd July 2012, 06:00 PM
گر به رخسار چو ماهت صنما مینگرم
به حقیقت اثر لطف خدا مینگرم
وحید 0319
22nd July 2012, 06:00 PM
بنشين نرو چه غم كه شب از نيمه رفته است
بگذار كه سپيده بخندد به روي ما
نارون1
22nd July 2012, 06:02 PM
روزگاریست که سودازده روی توام
خوابگه نیست مگر خاک سر کوی توام
وحید 0319
22nd July 2012, 06:08 PM
خواهي كه جهان در ره اقبال تو باشد
خواهان كسي باش كه خواهان تو با شد
نارون1
22nd July 2012, 06:17 PM
درد دل با تو همان به که نگوید درویش
ای برادر که تو را درد دلی پنهان نیست
نارون1
22nd July 2012, 06:23 PM
خفتن عاشق یکیست بر سر دیبا و خار
چون نتواند کشید دست در آغوش یار
وحید 0319
22nd July 2012, 06:25 PM
چنين كه صومعه آلوده شد ز خون دلم
گرم به باده بشوييد حق به دست شماست
نارون1
22nd July 2012, 06:27 PM
گردن افراشتهام بر فلک از طالع خویش
کاین منم با تو گرفته ره صحرا در پیش
وحید 0319
22nd July 2012, 06:30 PM
کمر کوه کم است از کمر مور اینجا
نا امید از در رحمت مشو ای باده پرست
نارون1
22nd July 2012, 06:35 PM
نه از چینم حکایت کن نه از روم
که من دل با یکی دارم در این بوم
وحید 0319
22nd July 2012, 06:36 PM
کار با جذبه ی عشق است عزیزان ورنه
بوی پیراهن یوسف گرهی بر باد است
نارون1
22nd July 2012, 06:41 PM
به خاک پای عزیزت که عهد نشکستم
ز من بریدی و با هیچ کس نپیوستم
وحید 0319
22nd July 2012, 06:43 PM
ز زير زلف دوتا چون گذر کنی بنگر
که از يمين و يسارت چه سوگوارانند
نارون1
22nd July 2012, 06:45 PM
کیست آن کش سر پیوند تو در خاطر نیست
یا نظر با تو ندارد مگرش ناظر نیست
وحید 0319
22nd July 2012, 07:22 PM
یه عاشق چیزی جز عشق توسرش نیست
یه عاشق فکر سودوضررش نیست
نارون1
22nd July 2012, 07:24 PM
بار فراق دوستان بس که نشست بر دلم
میروم و نمیرود ناقه به زیر محملم
وحید 0319
22nd July 2012, 07:30 PM
مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست
نارون1
22nd July 2012, 07:38 PM
تو مپندار کز این در به ملامت بروم
دلم این جاست بده تا به سلامت بروم
نارون1
22nd July 2012, 07:41 PM
تو مپندار کز این در به ملامت بروم
دلم این جاست بده تا به سلامت بروم
وحید 0319
22nd July 2012, 07:47 PM
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدین امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
نارون1
22nd July 2012, 07:50 PM
با خردمندی و خوبی پارسا و نیک خوست
صورتی هرگز ندیدم کاین همه معنی در اوست
وحید 0319
22nd July 2012, 07:54 PM
صفایی ندارد ارسطوشدن
خوشا پرکشیدن پرستو شدن
نارون1
22nd July 2012, 07:59 PM
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
وحید 0319
22nd July 2012, 08:06 PM
کدوم جاده کدوم راه
کدوم اشک وکدوم آه
!nesa
22nd July 2012, 08:06 PM
کس به غير از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی
باز کن در به جز اين خانه مرا نيست پناهی
*FATIMA*
5th December 2012, 02:47 PM
بی سر و بی پا سفر می کردمی
بی لب و دندان ، شکر می خوردمی
صبا29
5th December 2012, 03:35 PM
بگذاربگریم چون ابر در بهاران *********کزابرناله خیزد روزوداع یاران[tashvigh]
*FATIMA*
6th December 2012, 06:58 PM
کاشکی آن زخم ، بر جسم آمدی
تا بدی که ایمان و دل سالم بدی
fatima2012
9th December 2012, 06:32 PM
تویی آن گوهر یکدانه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک
[shaad]
*FATIMA*
11th January 2013, 12:39 AM
ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی
دودم به سر برآمد زین آتش نهانی
sare*
11th January 2013, 01:10 AM
دلا تا کی در این دنیا فریب این وان بینی
یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی
s.ak
11th January 2013, 03:29 AM
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
البته محض ضد حالم که شده میخواستم شعر پایینی را (که سرو ته نداره وبیت دومش مشخص نیست که مصرع اولی داشته باشه)بنویسم ولی گفتم زشته:
یادم آید روز باران گردش یک روز شیرین
*FATIMA*
11th January 2013, 08:25 PM
کابوس چنان است که در باغ زمان
هر شاخه به دست خویش دارد تبری
Arefe.B
22nd February 2013, 05:55 PM
هزار جهد بکردم که یار من باشی
مراد بخش دل بی قرار من باشی
*FATIMA*
22nd February 2013, 10:39 PM
می شود یک لکه ابر پاک بود
می شود آبی شد و باران گرفت
Arefe.B
23rd February 2013, 12:46 AM
من چشم ازو چگونه توانم نگاه داشت
کاوّل نظر به دیدن او دیده ور شدم
مهندس نوجوان
9th April 2013, 11:33 PM
کوچه باغای قدیمی اگه سردن اگه خاموش
باغبون هنوز تو راهه نمیشن گلا فراموش[golrooz]
farshadghasemi
11th April 2013, 12:10 AM
به صحرا بنگرم صحرا تو بینم
به دریا بنگرم دریا تو بینم
مهندس نوجوان
12th April 2013, 12:22 PM
بوی باران بوی سبزه بوی خاک
شاخه های شسته باران خورده پاک[golrooz]
farshadghasemi
12th April 2013, 07:16 PM
شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمی
آن را که نیست عالم غم,نیست عالمی
مهندس نوجوان
13th April 2013, 07:09 PM
الا یا ایها الساقی زمی پر ساز جامم را
که از جانم فرو ریزد هوای ننگ و نامم را[golrooz]
farshadghasemi
14th April 2013, 02:29 PM
کار پاکان را قیاس از خود مگیر
گرچه ماند در نبشتن شیر شیر
Arefe.B
25th April 2013, 04:30 PM
گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
farshadghasemi
25th April 2013, 05:39 PM
دوست آن است که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی
*FATIMA*
26th April 2013, 01:45 AM
دوباره چشمه لبخند او فروزان است
تنم ز گرمى اين آفتاب ، جان شده است !
farshadghasemi
27th April 2013, 04:21 PM
تا توانی دلی به دست آور
دل شکستن هنر نمیباشد
Arefe.B
27th April 2013, 11:47 PM
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی[gerye]
farshadghasemi
28th April 2013, 08:48 PM
شخصی همه شب بر سر بیمار گریست
چون روز شد او بمرد و بیمار بزیست
- - - به روز رسانی شده - - -
شخصی همه شب بر سر بیمار گریست
چون روز شد او بمرد و بیمار بزیست
Arefe.B
29th April 2013, 03:17 PM
چو بید بر سر ایمان خویش میلرزم
که دل به دست کمان ابروئیست کافرکیش
مهندس نوجوان
2nd May 2013, 03:23 PM
کای عالمی آشفته چند آشفتن تو
گیتی فسرد از فتنه تا کی خفتن تو[golrooz]
Sa.n
2nd May 2013, 07:06 PM
گفتم غم تو دارم
گفتا غمت سر آید
farshadghasemi
2nd May 2013, 08:00 PM
گفتم که ماه من شو
گفتا اگر بر آید
مهندس نوجوان
4th May 2013, 07:06 PM
گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز
گفتا زخوب رویان این کار کمتر آید[golrooz]
!nesa
8th May 2013, 09:51 PM
گذشت و دلنوازی را عزیزم از درخت آموز
که سایه از سر هیزمشکن هم وا نمیگیرد
مهندس نوجوان
10th May 2013, 12:50 PM
کسی که وسعت او در جهان نمی گنجد
به خانه دل من آمده است مهمانی[golrooz]
تيلور
10th May 2013, 12:56 PM
برو کار کن
مگو کار چیست
که سرمایه جاودان است کار
نارون1
10th May 2013, 01:27 PM
کاش می شد خالی از تشویش بود
برگ سبزی تحفه ی درویش بود
مهندس نوجوان
10th May 2013, 01:29 PM
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدارا[golrooz]
تيلور
10th May 2013, 01:37 PM
چراهمش ک میشه
http://www.njavan.com/forum/showthread.php?168505-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%85-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C
intelilite
10th May 2013, 07:28 PM
دوش در میکده زاهدی دیدم مست/تسبیح به گردن وصراحی در دست
گفتم :زچه در میکده جا کردی توگفت/در میکده هم به سوی حق راهی هست[golrooz]
Arefe.B
14th May 2013, 10:23 PM
دست از طلب ندارم تا کام دل برآید/ یا تن رسد به جانان یا جان ز تن درآید
مهندس نوجوان
15th May 2013, 11:03 AM
یکی از بزرگان اهل خرد
برای خرش ساندویچ می خرد[golrooz]
farshadghasemi
15th May 2013, 04:50 PM
به صحرا بنگرم صحرا تو بینم
به دریا بنگرم دریا تو بینم
مهندس نوجوان
20th May 2013, 07:54 PM
بر درت می آمدم هر شب مرا وا می زدی
گفتمت نا مهربانی دم ز حاشا می زدی[golrooz]
tebian1389
20th May 2013, 08:24 PM
گفتم غم تو دارم گفتا غمت سرآید
گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید
farshadghasemi
20th May 2013, 09:35 PM
گفتم ز خوب رویان رسم وفا بیاموز
گفتا ز خوب رویان این کار کمتر آید
tebian1389
21st May 2013, 12:01 AM
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
سخت می گیرد جهان با مردمان سخت کوش
*FATIMA*
21st May 2013, 01:09 AM
سرخوشانند ، ستایشگر خورشید و زمین
همه مهر است و محبت ، نه جدال است و نه کین
tebian1389
21st May 2013, 01:15 AM
هوای تو در سر دارم دمی از کنارم گذر کن
و از شکستن این دل ای بی وفا حذر کن
(من درآوردی خودم بود)[nishkhand][nishkhand]
*FATIMA*
21st May 2013, 01:29 AM
وقتی آخر یه قصه، غصه ی تلخ فراقه
خاطرات سبز و رنگی همشون یه مشت سرابه
قلم از سکه میفته، چشم میشه یه رود پر آب
دل اسیر درد دلتنگی میشه یه دشت مرداب
مهندس نوجوان
27th May 2013, 11:17 AM
قلمی در دستم ، شاهد رقص اقاقی هستم
عاشق بارانم ، از شکوهش مستم[golrooz]
farshadghasemi
29th May 2013, 09:56 PM
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ما سوا فکندی همه سایه هما را
Arefe.B
29th May 2013, 11:36 PM
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی[golrooz]
farshadghasemi
30th May 2013, 06:54 PM
کار پاکان را قیاس از خود مگیر
گرچه ماند در نبشتن شیر شیر
*FATIMA*
1st June 2013, 12:50 AM
گربه دولت برسی مست نگردی مردی
باده پر خوردن و هوشیار نشستن سهل است
Arefe.B
3rd June 2013, 05:46 PM
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم
سیستماتیک
3rd June 2013, 06:27 PM
دیدار جهان بی تو غم انگیز شد،ای یار! **** انگار،بهاری است که پاییز شد ای یار!
farshadghasemi
3rd June 2013, 07:55 PM
از خدا جوییم توفیق ادب
بی ادب محروم ماند از لطف رب
*FATIMA*
3rd June 2013, 08:18 PM
بهترین لحظه های روز و شبم
لحظه های شکفتن سحر است
farshadghasemi
4th June 2013, 08:22 PM
لطف حق با تو مداراها کندچون که از حد بگذرد رسوا کند
Arefe.B
6th June 2013, 02:18 PM
چه آسان می نمود اول غم دریا به بوی سود
غلط کردم که این طوفان به صد گوهر نمی ارزد
*FATIMA*
15th June 2013, 08:42 PM
غلام عشق شو کاندیشه این است
همه صاحبدلان را پیشه این است
پاطاق
15th June 2013, 09:21 PM
غلام عشق شو کاندیشه این است
همه صاحبدلان را پیشه این است
هر که در سینه دلی داشت به دلداری داد
دل نفرین شده ی ماست که تنهاست هنوز
Sa.n
17th June 2013, 08:58 PM
دل می رود ز دستم صاحب دلان خدارا / دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
sr hesabi
17th June 2013, 08:59 PM
-اهل نظردوعالم در یک نظر ببازند عشق است و داو اول برنقد جان توان زد
parnian 80
17th June 2013, 08:59 PM
دوستی با هر که کردم خصم مادر زاد شد
آشیان هرجا نمودم خانه صیاد شد
Sa.n
17th June 2013, 09:06 PM
آن تلخ وش که صوفی ام الخبائشش خواند / عشلی لنا و اهلی من قبل هل عذارا
parnian 80
17th June 2013, 09:15 PM
علی آن شیر خدا شاه عرب
الفتی داشته با این دل شب
Sa.n
17th June 2013, 09:18 PM
این نقد بگیر و دست از آن نسیه بردار /کاواز دهل شنیدن از دور خوش است
سعید22
17th June 2013, 09:20 PM
دراین هشت ترم،ای یلِ با کـلاس
فقـط هشت واحد نمـودی تو پاس
parnian 80
17th June 2013, 09:21 PM
کی عطر سای مجلس روحانیان شدی
گل را اگر نه بوی تو کردی رعایتی
Sa.n
17th June 2013, 09:24 PM
گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید / گفتم که ماه من شو گفتا اگر بر آید
parnian 80
17th June 2013, 09:31 PM
گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز
گفتا ز خوب رویان این کار کمتر آید
Sa.n
17th June 2013, 09:36 PM
گفتا تو از کجایی کاشفته می نمایی /گفتم منم غریبی از شهر بی نوایی
parnian 80
17th June 2013, 09:37 PM
گلبرگ راز سنبل مشکین نقاب کن
یعنی که رخ بپوش و جهانی خراب کن
Sa.n
17th June 2013, 09:40 PM
یارب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست / جان ما سوخت نپرسید که جانانه کیست
parnian 80
17th June 2013, 09:58 PM
جایی که که تخت و مسند جم میرود به باد
گر غم خوریم خوش نبود که می خوریم
sr hesabi
17th June 2013, 10:02 PM
گرچه دیوار افکند سایه دراز
باز گردد سوی ما آن سایه باز
parnian 80
17th June 2013, 10:08 PM
به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد
گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید.
sr hesabi
17th June 2013, 10:11 PM
گریه بی اختیارم ترجمان سوگ اوست
چون نگریم زین مصیبت اختیار از دست رفت
Sa.n
17th June 2013, 10:14 PM
چو بد کردی نباش ایمن ز آفات /که واجب شد طبیعت را مکافات
sr hesabi
17th June 2013, 10:21 PM
کنم هر شب دعایی کز دلم بیرون رود مهرش
ولی آهسته می گویم الهی بی اثر باشد
Sa.n
17th June 2013, 10:23 PM
وفا نکردی کردم جفا ندیدید و دیدم / شکستی و نشستم بریدی و نبریدم
sr hesabi
17th June 2013, 10:37 PM
شد از فشار گردون مویم سفید و سرزد
شیری که خوده بودم در روزگار طفلی
صائب
Sa.n
17th June 2013, 10:56 PM
شب روان مست ولای تو علی / جان عالم به فدای تو علی
دستیار
17th June 2013, 11:46 PM
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد جز غم که هزار آفرین بر غم باد
سونای
17th June 2013, 11:58 PM
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد جز غم که هزار آفرین بر غم باد
دارد به جانم لرز می افتد رفیق ، انگار پاییزم
دارم شبیه برگ های زرد و خشک از شاخه میریزم
دستیار
18th June 2013, 12:01 AM
میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است
sr hesabi
18th June 2013, 12:03 AM
دارد به جانم لرز می افتد رفیق ، انگار پاییزم
دارم شبیه برگ های زرد و خشک از شاخه میریزم
حرف اول مصراع دوم[nishkhand]
دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
خواجه ان است که باشد غم خدمتکارش
حافظ
سونای
18th June 2013, 12:05 AM
میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است
تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسی، من به خدا رسیده ام
سونای
18th June 2013, 12:06 AM
حرف اول مصراع دوم[nishkhand]
دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
خواجه ان است که باشد غم خدمتکارش
حافظ
عه!!!
ای وای شرمنده!! از درد آپاندیسه!![nishkhand] تقصیر من نیست!
باشه ایشالله از بعدی
ممنون از تذکر
دستیار
18th June 2013, 12:08 AM
توکز محنت دیگران بی غمی نشایند که نتمت نهند آدمی
سونای
18th June 2013, 12:13 AM
اول مصرع دوم : ن ؟!؟!؟
نمیتوان غم دل را به خنده بیرون کرد
ز خنده رویی گل تلخی از گلاب نرفت
دستیار
18th June 2013, 12:27 AM
زن دست به دامان جوتدو بفرست براحمد و آل او دمادم صلوات
سونای
18th June 2013, 01:01 AM
بر آستان جانان گر سر توان نهادن
گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد
دستیار
18th June 2013, 01:03 AM
گلشن معطر است سراپا زبوی یار گشتیم هرکجا،نشنیدیم بوی دوست
parnian 80
18th June 2013, 11:52 AM
هر نشیمن نه جای هر شخصی است
هر گذر گه نه در خور هر پاست
سونای
18th June 2013, 02:18 PM
هر چیز که بشکند ز بها افتد و لیک
دل را بها و قدر بود تا شکسته شود
هادی رنجی
parnian 80
18th June 2013, 02:19 PM
با و؟
وگر صد باب حکمت پیش نادان
بخوانی آیدش بازیچه در گوش
سونای
18th June 2013, 02:30 PM
با و؟
وگر صد باب حکمت پیش نادان
بخوانی آیدش بازیچه در گوش
عزیزم با حرف اول مصرع دوم
مثلا الان من باید با ب ( بخوانی ) شروع کنم
با آنکه زما هیچ زمان یاد نکردی
ای آنکه نرفتی دمی از یاد ، کجایی؟
هزین لاهیجی ( من در محل زندگی ایشون دانشجو بودم! اسم سالن کنفرانس هامون و کلی کوچه خیابون هم به اسم ایشون بود )
*FATIMA*
24th June 2013, 03:46 AM
ای صبا سوختگان بر سر ره منتظرند
گر از آن یار سفر کرده پیامی داری
مهندس نوجوان
24th June 2013, 12:35 PM
گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید[golrooz]
گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید[golrooz]
*FATIMA*
5th July 2013, 03:44 AM
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود
Sa.n
5th July 2013, 05:41 PM
ای نام نکوی تو سر دفتر دیوان ها / وی طلعت روی تو زینت ده عنوان ها
! (l- l l \-/ \/\/
5th July 2013, 09:54 PM
وليكن كي نمايي رخ به رندان
تو كز خورشيد و مه آيينه داري
kavehsaeed
6th July 2013, 08:04 PM
تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
راه رو گر صد هنر دارد توکل بایدش
مهندس نوجوان
7th July 2013, 05:56 PM
رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود[golrooz]
*FATIMA*
14th July 2013, 01:27 AM
رنج می بیند آن کس که به راهی تنهاست
پس در این معرکه ی هول فزا آرامید
sare*
14th July 2013, 01:42 AM
پنج روزی که درین مرحله مهلت داری
خوش بیاسای زمانی که زمان این همه نیست
dj-milad
14th July 2013, 01:51 AM
خوب رویان جهان رحم ندارد دلشان
باید از جان گذرد هر که شود مایلشان
sare*
14th July 2013, 01:57 AM
بر درگه دوست هرکه صادق برود
تا حشر ز خاطرش علایق برود
صد سال نماز عابد صومعه دار
قربان سر نیاز عاشق برود
dj-milad
14th July 2013, 02:01 AM
تو نیكی می كن و در دجله انداز
كه ایزد در بیابانت دهد باز
sare*
14th July 2013, 02:07 AM
کسی کو با تو نیکی کرد یکبار
همیشه ان نکویی یاد می دار
dj-milad
14th July 2013, 02:12 AM
همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایی بنوازد آشنا را
sare*
14th July 2013, 02:47 AM
بنگر ز جهان چه طرف بر بستم؟ هیج،
وز حاصل عمر چیست در دستم؟ هیچ،
شمع طربم، ولی چو بنشستم، هیچ،
من جام جمم، ولی چو بشكستم، هیچ.
dj-milad
14th July 2013, 02:48 AM
من تنها در سرما میان سیل غمها
چه کنم با همه دردها...
sare*
14th July 2013, 03:06 AM
من تنها در سرما میان سیل غمها
چه کنم با همه دردها...
ببخشید ولی شاعر این شعر خوش قیافه کیه؟![nishkhand]
در ضمن مصرع دوم بیت اول با واو شروع شده[labkhand]
dj-milad
14th July 2013, 03:27 AM
شرمنده فکر نکنم شاعر این شعرو بشناسین
مصرع دوم بیت دومش ک با م بود من چه میدونستم با واو بگم یا با میم
sare*
14th July 2013, 03:30 AM
شرمنده فکر نکنم شاعر این شعرو بشناسین
مصرع دوم بیت دومش ک با م بود من چه میدونستم با واو بگم یا با میم
ممنون [golrooz]
شعر خوشگلیه داغشو نبینه شاعرش[cheshmak][cheshmak][cheshmak]
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.