PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : عشق كور نيست



touraj atef
29th September 2010, 11:57 AM
چه كسي گفت عشق كور است ؟ اين قصه نابينائي عشق را گفته اند اما خبري كه روز گذشته بر روي خروجي بسياري از خبر گزاريها آمد حكايت ديگري دارد
در خبر آمده بود كه دوستي تمساحي 5 متري, با دوست انسانش وارد بيستمين سال شده است نزديك به بيست سال پيش تمساح مجروح كه به نزديكي ساحل آمده بود با مهر مردي مواجه شد كه نه نگاهي به چهره ترسناك او كرد و نه به دنبال 5 متر پوست گرانبهاي او بود مرد مهر بان سوي آمد و با مهر به تيمار داري او پرداخت و امروز پس از نزديك به دو دهه دوستي اين دو دلداده همچنان ادامه دارد…
خبر را كه مي خواندي شايد كمي به خود مي آمدي و از خود مي پرسيدي اگر او نيز چون من آدمي است و عشق را تنها آدميان دانند پس
1/چرا من به روي و رخ افراد توجه كردم اما او بي هيچ ترسي از طبيعت تمساح و گوشت خواري و صورت ترسناكش دانست كه عشق مي تواند با بي زباني كه حكايت بين تمساح و آدمي است سخن گويد؟
2/چرا مرد كه در روستائي دور افتاده زندگي مي كند و شايد حتي يك بار هم شعري و كتابي و قطعه از شعر نخوانده و يا چون من پر ادعا از حضور در هزاران كلاس و دوره و مكتبهاي مهر ورزي وعشق ورزي حرف نمي زند اين گونه سخن از عشق مي كند و مي تواند عشق را گسترش دهد اين گونه سخن از عشق گويد و من …
3/مي پرسم وفاداري از مهر را حتي تمساحي دانست ؟ اما ما كه مدعي برتري هستيم و روزگاري اين برتري را با انسان دانستن و اشرف مخلوقات به رخ ديگران مي زنيم و گاه به گاهي هم با كلفت كردن صدا و چرخاندن سبيل و سخن از لوطي گيري و جوانمردي و مردانگي حكايت بزرگي زديم و هر از گاهي با هزاران مدرك دانشگاهي خود را بالاترين دانستيم هيچگاه چون اين جانور به قول ما درنده خوي وفاداري را ياد نگرفتيم ؟ چند نفري از ما به عشق پايبند بوديم؟ از ميان ما كداميك پس از گذر از روزهاي ناخوشي و فقر و نداري با غمخوارمان يك رنگي كرديم ؟ كدامين ما به ياري كه جواني خود را به پايمان ريخت تحملمان كرد و تمامي سرمايه هاي با ارزشش كه قلب و روحش بود را نثارمان كرد حداقل چون تمساحي رفتار كرديم ؟ بيست سال وفاداري در بين ما آدميان پر مدعي كه مي پندارد تنها عشق را ما مي دانيم زيرا شعر را يافتيم و موسيقي را نواختيم و هنر را پايه ريزي كرد كار بزرگي بوده, آيا براي تمساحي چنين پر ادعا بود ؟
4/ گفته بودند كه عشق كور است؟ اما چه كسي است كه بينا ترين عاشقانه اي را نبيند كه تمساحي با دوست انسانش در ميان آب بازي مي كند به او اجازه مي دهد در پشتش بنشيند او را در آغوش گيرد و بوسه بارانش كند ؟چه كسي عشق را آنگونه ديد كه آن مرد روستائي ديده است كه مي داند تا زماني كه عشق هست پس اعتماد هست و هيچگاه جانوري كه مهر ديده نمي تواند آسيب رساند پس به او اعتماد كند و با هم آغوشي مي كند را بتواند كه نبيند ؟
آري چه كسي گفت عشق كور است نه عشق بيناترين است و به قول آن عاشق دور كه مي گفت” نقل عشق را با عشق بايد گفت ” تواند تكرار نكند وقتي هم آغوشي اين زوج تمساح و آدمي را بيند ؟امروز نگاهي به خود كند به يارت به زندگي آيا تو هم مي تواني بينائي عشق را به اين جهان بخشي ؟ آيا باران شب گذشته توانسته است اندكي سياهي جدائي ها را از تو بربايد ؟
باشد كه چنين بادا
www.lonelyseaman.wordpress.com/tourajatef@hotmail.com
http://lonelyseaman.files.wordpress.com/2010/09/d8a8d988d8b3d987.jpg?w=112&h=150 (http://lonelyseaman.files.wordpress.com/2010/09/d8a8d988d8b3d987.jpg)

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد