AreZoO
26th September 2010, 02:52 PM
ا ی س م های ادبی
مکاتب ادبی
بخش اول :
http://img.tebyan.net/big/1388/12/1532002115397193164327271187801692161098.jpg
فوتوریسم
رئالیسم
دادایسم
ناتوریسم
ناتورالیسم
اونانیسم
پوپولیسم
پارناس
كوبیسم
اگزیستانسیالیسم
كاسموپلیتیسم
فوتوریسم
(Futurisme)
فوتوریسم از کلمه فوتور به معنی آینده گرفته شده است، و آن هم همانند وریسم نخست در ایتالیا پیدا شد و بعد در کشورهای دیگر گسترش یافت.
بنیانگذار فوتوریسم شاعر معروف ایتالیایی مارینتی بود. به نظر او در عصر ماشین، باید سبک و زبان ادبیات نیز ماشین باشد.
فوتوریسم با هرگونه ابراز احساس ها و بیان هیجان های درونی شاعر و رعایت قانون های دستور زبان و معانی و بیان مخالف است و آزادی کلمه های غیرشاعرانه را خواستار است و برای بیان این مقصود کلمه های مقطع و نامربوطی شبیه به اصطلاح های تلگرافی از خود می سازد.
فوتوریسم پیش از جنگ جهانگیر اول به کلی از بین رفت.
به نظر فلوبر، رمان نویس بیش از هر چیز دیگر هنرمندی است که هدف او آفریدن اثری کامل است. اما این کمال به دست نخواهد آمد مگر اینکه نویسنده عکس العمل های درونی و هیجان های شخصی را از اثر خود جدا کند.
رئالیسم
(Realisme)
رئالیسم به عنوان مکتب ادبی، نخست در اواخر قرن هیجده و اوایل قرن نوزده در فرانسه به میان آمد و پایه گذاران واقعی آن نویسندگان مشهوری نبودند که ما امروز می شناسیم بلکه آنان نویسندگان متوسطی بودند که اکنون شهرت چندانی ندارند.
شانفلوری، مورژه و دورانتی، از آن جمله هستند و همین نویسندگان بودند که در رشد و پیشرفت نهضت ادبی عصر خودشان (قرن نوزده) تأثیر زیادی داشتند.
بزرگترین نویسنده رئالیست در این دوره گوستاو فلوبر است و شاهکارش مادام بوواری کتاب مقدس رئالیسم شمرده می شود. به نظر فلوبر، رمان نویس بیش از هر چیز دیگر هنرمندی است که هدف او آفریدن اثری کامل است. اما این کمال به دست نخواهد آمد مگر اینکه نویسنده عکس العمل های درونی و هیجان های شخصی را از اثر خود جدا کند. از این رو رمان نویس باید اثر غیرشخصی به وجود بیاورد، آنان که هیجان های خود را در آثارشان وارد می کنند، شایسته نام هنرمند واقعی نیستند، فلوبر به شدت از این گونه نویسندگان متنفر بود.
اما رئالیسم چیست؟
http://img.tebyan.net/big/1388/12/731403393167181197451148158238776547244.jpg
رئالیسم عبارتست از مشاهده دقیق واقعیت های زندگی، تشخیص درست علل و عوامل آنها و بیان و تشریح و تجسم آنها است.
رئالیسم برخلاف رمانتیسم مکتبی برونی یعنی اوبژکتیف است و نویسنده رئالیست هنگام آفریدن اثر بیشتر تماشاگر است و افکار و احساس های خود را در جریان داستان آشکار نمی سازد، البته باید توجه داشت که در رمان رئالیستی نویسنده برای گریز از ابتذال و شرح و بسط بی مورد محیط و اجتماع را هرطور که شایسته می داند تشریح می کند یعنی در رمان رئالیستی توصیف برای توصیف یا تشریح برای تشریح مورد بحث نیست.
بالزاک با نوشتن دوره آثار خود تحت عنوان کمدی انسانی پیشوای مسلم نویسندگان رئالیست شد.
گوستاو فلوبر ، چارلز دیکنز ، هنری جیمس ، لئون تولستوی ، داستایوسکی ، ماکسیم گورکی ، ازجمله نویسندگان طراز اول مکتب رئالیسم می باشند.
بابا گوریو، اوژنی گرانده، آرزوهای بزرگ، رستاخیز، جنگ و صلح نیز از آثار مشهور این مکتب به شمار می روند.
دادایسم
(Dadaisme)
دادائیسم را می توان زائیده نومیدی و اضطراب و هرج و مرج ناشی از آدمکشی و خرابی جنگ جهانی اول دانست.
دادائیسم زبان حال کسانی است که به پایداری و دوام هیچ امری امید ندارند. غرض پیروان این مکتب طغیانی بر ضد هنر و اخلاق و اجتماع بود. آنان می خواستند بشریت و در آغاز ادبیات را از زیر یوغ عقل و منطق و زبان آزاد کنند و بی شک چون بنای این مکتب بر نفی بود ناچار می بایست شیوه کار خود را هم بر نفی استوار و عبارت هایی غیرقابل فهم انشاء کنند.
طرح مکتب دادا در پائیز 1916 در شهر زوریخ توسط جوانی به نام تریستان تزارا از اهل رومانی و رفقایش هانس آرپ و دو نفر آلمانی ریخته شد.
« برتون ، پیکابیا ، آراگون ، الوار ، سوپو » ازجمله شاعرانی هستند که به این مکتب پیوستند. اما در سال 1922 این گروه هرج و مرج طلب از هم گسیخت و به نابودی گرائید و جای خود را به سوررئالیسم سپرد.
شاعران ناتوریست: هم سردی و خشونت سبک پارناس و هم ریزه کاری ها و موشکافی های بی مایه سمبولیسم را رد می کردند و در آثار خود، زندگی و طبیعت و عشق و کار و شجاعت را بزرگ می داشتند
ناتوریسم
(Naturisme)
از بزرگان این مکتب می توان سن ژرژ بوئلیه و اوژن مونفور را نام برد.
شاعران ناتوریست: هم سردی و خشونت سبک پارناس و هم ریزه کاری ها و موشکافی های بی مایه سمبولیسم را رد می کردند و در آثار خود، زندگی و طبیعت و عشق و کار و شجاعت را بزرگ می داشتند.
هرچند آنان در راه گسترش مکتب خود پیروزی نیافتند اما در خارج از مکتب روی اشعار و نوشته های دیگران آثار آن به خوبی پیدا شد.
اشعار ( آنا دونوآی ) و ( فرانسیس ژامز ) شاهد گویای آن است.
ناتورالیسم
(Naturalisme)
ناتورالیسم از نظر ادبی بیشتر به تقلید دقیق و موبه موی طبیعت اطلاق می شود، این نوع ناتورالیسم دنباله رئالیسم شمرده می شود و در مفهوم فلسفی به آن رشته از روش های فلسفی گفته می شود که معتقد به قدرت محض طبیعت است و نیروی برتر از طبیعت نمی بیند.
اما به عنوان مکتب ادبی ناتورالیسم به مکتبی اطلاق می شود که امیل زولا و طرفدارانش پایه و اساس آن را گذاشتند. در این نوع ادبیات و هنر کوشیده اند روش تجربی و جبر علمی را در ادبیات رواج دهند و به ادبیات و هنر جنبه علمی بدهند. این مکتب نزدیک به ده سال حاکم بر ادبیات اروپا بود (1880-1890) اما به زودی از صورت یک مکتب مستقل ادبی بیرون شد.
در هر حال نمی توان منکر نفوذ آن در ادبیات فعلی آمریکا و اروپا شد، چه عده ای از نویسندگان آمریکایی و اروپایی از آثار پیشوایان این مکتب ملهم شده اند.
مشخصات آثار ناتورالیستی
http://img.tebyan.net/big/1388/12/7023722287208804915218146127201327219143.jpg
1_ در آثار ناتورالیستی فرد یا اجتماع بشری دارای هیچ گونه مزایا و سجایای اخلاقی نیست و اگر هم چنین مزایایی در او دیده شود حاصل اراده خودش نیست بلکه زائیده قوانین علمی و عوامل طبیعی است. از این رو در اجتماع نیز مانند طبیعت به جز تنازع بقا هیچ چیز دیگری وجود ندارد.
2_ در رمان ناتورالیستی توجه زیادی به بیان امور جزئی مبذول می شود و نویسنده ناتورالیست کوچکترین حرکت ها و رفتار قهرمانان خود را از نظر دور نمی دارد و این تشریح و بیان نظیر تحقیق پزشکی و علمی است و نویسنده می خواهد از آن برای نتیجه گیری به نفع کار علمی خود استفاده کند.
3_ وضع جسمانی به عنوان اصل پذیرفته شده است و وضع روحی را باید اثر و سایه ای از آن به شمار آورد. یعنی همه احساس ها و افکار انسان ها نتیجه مستقیم دگرگونی هایی است که در ساختمان جسمی حاصل می شود و وضع جسمی نیز بنا به قوانین وراثت، از پدر و مادر به او رسیده است.
4_ در آثار ناتورالیستی بیشتر مکالمه اشخاص به همان زبان محاوره آورده می شود و می توان گفت ناتورالیست ها نخستین کسانی هستند که آوردن زبان عامیانه را در آثار ادبی رایج کردند.
امیل زولا ، گی دو موپاسان ، امانتس از نویسندگان مشهور این مکتب هستند.
آسوموار، بول دوسویف از آثار ارزنده این مکتب است.
مکاتب ادبی
بخش اول :
http://img.tebyan.net/big/1388/12/1532002115397193164327271187801692161098.jpg
فوتوریسم
رئالیسم
دادایسم
ناتوریسم
ناتورالیسم
اونانیسم
پوپولیسم
پارناس
كوبیسم
اگزیستانسیالیسم
كاسموپلیتیسم
فوتوریسم
(Futurisme)
فوتوریسم از کلمه فوتور به معنی آینده گرفته شده است، و آن هم همانند وریسم نخست در ایتالیا پیدا شد و بعد در کشورهای دیگر گسترش یافت.
بنیانگذار فوتوریسم شاعر معروف ایتالیایی مارینتی بود. به نظر او در عصر ماشین، باید سبک و زبان ادبیات نیز ماشین باشد.
فوتوریسم با هرگونه ابراز احساس ها و بیان هیجان های درونی شاعر و رعایت قانون های دستور زبان و معانی و بیان مخالف است و آزادی کلمه های غیرشاعرانه را خواستار است و برای بیان این مقصود کلمه های مقطع و نامربوطی شبیه به اصطلاح های تلگرافی از خود می سازد.
فوتوریسم پیش از جنگ جهانگیر اول به کلی از بین رفت.
به نظر فلوبر، رمان نویس بیش از هر چیز دیگر هنرمندی است که هدف او آفریدن اثری کامل است. اما این کمال به دست نخواهد آمد مگر اینکه نویسنده عکس العمل های درونی و هیجان های شخصی را از اثر خود جدا کند.
رئالیسم
(Realisme)
رئالیسم به عنوان مکتب ادبی، نخست در اواخر قرن هیجده و اوایل قرن نوزده در فرانسه به میان آمد و پایه گذاران واقعی آن نویسندگان مشهوری نبودند که ما امروز می شناسیم بلکه آنان نویسندگان متوسطی بودند که اکنون شهرت چندانی ندارند.
شانفلوری، مورژه و دورانتی، از آن جمله هستند و همین نویسندگان بودند که در رشد و پیشرفت نهضت ادبی عصر خودشان (قرن نوزده) تأثیر زیادی داشتند.
بزرگترین نویسنده رئالیست در این دوره گوستاو فلوبر است و شاهکارش مادام بوواری کتاب مقدس رئالیسم شمرده می شود. به نظر فلوبر، رمان نویس بیش از هر چیز دیگر هنرمندی است که هدف او آفریدن اثری کامل است. اما این کمال به دست نخواهد آمد مگر اینکه نویسنده عکس العمل های درونی و هیجان های شخصی را از اثر خود جدا کند. از این رو رمان نویس باید اثر غیرشخصی به وجود بیاورد، آنان که هیجان های خود را در آثارشان وارد می کنند، شایسته نام هنرمند واقعی نیستند، فلوبر به شدت از این گونه نویسندگان متنفر بود.
اما رئالیسم چیست؟
http://img.tebyan.net/big/1388/12/731403393167181197451148158238776547244.jpg
رئالیسم عبارتست از مشاهده دقیق واقعیت های زندگی، تشخیص درست علل و عوامل آنها و بیان و تشریح و تجسم آنها است.
رئالیسم برخلاف رمانتیسم مکتبی برونی یعنی اوبژکتیف است و نویسنده رئالیست هنگام آفریدن اثر بیشتر تماشاگر است و افکار و احساس های خود را در جریان داستان آشکار نمی سازد، البته باید توجه داشت که در رمان رئالیستی نویسنده برای گریز از ابتذال و شرح و بسط بی مورد محیط و اجتماع را هرطور که شایسته می داند تشریح می کند یعنی در رمان رئالیستی توصیف برای توصیف یا تشریح برای تشریح مورد بحث نیست.
بالزاک با نوشتن دوره آثار خود تحت عنوان کمدی انسانی پیشوای مسلم نویسندگان رئالیست شد.
گوستاو فلوبر ، چارلز دیکنز ، هنری جیمس ، لئون تولستوی ، داستایوسکی ، ماکسیم گورکی ، ازجمله نویسندگان طراز اول مکتب رئالیسم می باشند.
بابا گوریو، اوژنی گرانده، آرزوهای بزرگ، رستاخیز، جنگ و صلح نیز از آثار مشهور این مکتب به شمار می روند.
دادایسم
(Dadaisme)
دادائیسم را می توان زائیده نومیدی و اضطراب و هرج و مرج ناشی از آدمکشی و خرابی جنگ جهانی اول دانست.
دادائیسم زبان حال کسانی است که به پایداری و دوام هیچ امری امید ندارند. غرض پیروان این مکتب طغیانی بر ضد هنر و اخلاق و اجتماع بود. آنان می خواستند بشریت و در آغاز ادبیات را از زیر یوغ عقل و منطق و زبان آزاد کنند و بی شک چون بنای این مکتب بر نفی بود ناچار می بایست شیوه کار خود را هم بر نفی استوار و عبارت هایی غیرقابل فهم انشاء کنند.
طرح مکتب دادا در پائیز 1916 در شهر زوریخ توسط جوانی به نام تریستان تزارا از اهل رومانی و رفقایش هانس آرپ و دو نفر آلمانی ریخته شد.
« برتون ، پیکابیا ، آراگون ، الوار ، سوپو » ازجمله شاعرانی هستند که به این مکتب پیوستند. اما در سال 1922 این گروه هرج و مرج طلب از هم گسیخت و به نابودی گرائید و جای خود را به سوررئالیسم سپرد.
شاعران ناتوریست: هم سردی و خشونت سبک پارناس و هم ریزه کاری ها و موشکافی های بی مایه سمبولیسم را رد می کردند و در آثار خود، زندگی و طبیعت و عشق و کار و شجاعت را بزرگ می داشتند
ناتوریسم
(Naturisme)
از بزرگان این مکتب می توان سن ژرژ بوئلیه و اوژن مونفور را نام برد.
شاعران ناتوریست: هم سردی و خشونت سبک پارناس و هم ریزه کاری ها و موشکافی های بی مایه سمبولیسم را رد می کردند و در آثار خود، زندگی و طبیعت و عشق و کار و شجاعت را بزرگ می داشتند.
هرچند آنان در راه گسترش مکتب خود پیروزی نیافتند اما در خارج از مکتب روی اشعار و نوشته های دیگران آثار آن به خوبی پیدا شد.
اشعار ( آنا دونوآی ) و ( فرانسیس ژامز ) شاهد گویای آن است.
ناتورالیسم
(Naturalisme)
ناتورالیسم از نظر ادبی بیشتر به تقلید دقیق و موبه موی طبیعت اطلاق می شود، این نوع ناتورالیسم دنباله رئالیسم شمرده می شود و در مفهوم فلسفی به آن رشته از روش های فلسفی گفته می شود که معتقد به قدرت محض طبیعت است و نیروی برتر از طبیعت نمی بیند.
اما به عنوان مکتب ادبی ناتورالیسم به مکتبی اطلاق می شود که امیل زولا و طرفدارانش پایه و اساس آن را گذاشتند. در این نوع ادبیات و هنر کوشیده اند روش تجربی و جبر علمی را در ادبیات رواج دهند و به ادبیات و هنر جنبه علمی بدهند. این مکتب نزدیک به ده سال حاکم بر ادبیات اروپا بود (1880-1890) اما به زودی از صورت یک مکتب مستقل ادبی بیرون شد.
در هر حال نمی توان منکر نفوذ آن در ادبیات فعلی آمریکا و اروپا شد، چه عده ای از نویسندگان آمریکایی و اروپایی از آثار پیشوایان این مکتب ملهم شده اند.
مشخصات آثار ناتورالیستی
http://img.tebyan.net/big/1388/12/7023722287208804915218146127201327219143.jpg
1_ در آثار ناتورالیستی فرد یا اجتماع بشری دارای هیچ گونه مزایا و سجایای اخلاقی نیست و اگر هم چنین مزایایی در او دیده شود حاصل اراده خودش نیست بلکه زائیده قوانین علمی و عوامل طبیعی است. از این رو در اجتماع نیز مانند طبیعت به جز تنازع بقا هیچ چیز دیگری وجود ندارد.
2_ در رمان ناتورالیستی توجه زیادی به بیان امور جزئی مبذول می شود و نویسنده ناتورالیست کوچکترین حرکت ها و رفتار قهرمانان خود را از نظر دور نمی دارد و این تشریح و بیان نظیر تحقیق پزشکی و علمی است و نویسنده می خواهد از آن برای نتیجه گیری به نفع کار علمی خود استفاده کند.
3_ وضع جسمانی به عنوان اصل پذیرفته شده است و وضع روحی را باید اثر و سایه ای از آن به شمار آورد. یعنی همه احساس ها و افکار انسان ها نتیجه مستقیم دگرگونی هایی است که در ساختمان جسمی حاصل می شود و وضع جسمی نیز بنا به قوانین وراثت، از پدر و مادر به او رسیده است.
4_ در آثار ناتورالیستی بیشتر مکالمه اشخاص به همان زبان محاوره آورده می شود و می توان گفت ناتورالیست ها نخستین کسانی هستند که آوردن زبان عامیانه را در آثار ادبی رایج کردند.
امیل زولا ، گی دو موپاسان ، امانتس از نویسندگان مشهور این مکتب هستند.
آسوموار، بول دوسویف از آثار ارزنده این مکتب است.