PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله پرسیدی جوانمردی چیست؟ ( قسمت اول )



AreZoO
26th September 2010, 09:20 AM
پرسیدی جوانمردی چیست؟


تحلیل تطبیقی فتوت و عیاری


بخش نخست

بهین گوهر تن مروت بود

مروت نشان فتوت بود

فتوت ندارد کسی را نژند

فتوت سر مرد دارد بلند

فتوت بود کار آزادگان

فتوت بود گوهر شایگان

فتوت کند نام مرد آشکار

تو چیزی ورای فتوت مدار ...



http://img.tebyan.net/big/1388/10/10649711491891151831781312348814023523129205.jpg
اما فتوت چیست؟ از کجا به وجود آمد و چه اصول و قواعدی دارد؟ ابو عبدالرحمان سلمی در کتاب الفتوه در قرن چهارم هجری سعی کرده است مخالفت بین شریعت و طریقت را بر طرف و این دو جریان عمده را متحد کند. او در این کتاب رفتار و روش جوانمرد واقعی را وفا، دوستی، فداکاری، رحم و همه فعالیت های انسانی که با این رفتارهای پاک رابطه ای دارند ذکر می کند.
سلمی در بخش اول کتاب «الفتوه» می نویسد: پرسیدی جوانمردی چیست؟
بدان که جوانمردی هماهنگی و خوش طاعتی و ترک زشتی ها و لازم دانستن خوشخویی ها و نیکی های آشکار و پنهان است. باید هر حالی از احوال و هر وقتی از اوقات را که جوانمردی از تو می طلبد، لازم بدانی و در همه احوال از جوانمردی تهی نباشی. جوانمردیی که با پروردگار و پیامبر و صحابه و گذشتگان نیک و با مشایخ و برادران و خانواده و خویشان به کار می بری.
نظر سلمی درباره آغاز فتوت و اخلاق جوانمردی این است که فتوت و جوانمردی از اولین روز آفرینش دنیا و نخستین انسان از طرف الله به آدمی سپرده شده و نخستین کسی که به دعوت فتوت پاسخ گفت و کرامت های مروت را صاحب شد آدم (ع) بوده است.ابونصر محمدبن عبدالباقی خباز معروف به ابن رسولی، ادیب و شاعر نیمه دوم قرن پنجم هجری نیز رساله ای در فتوت نوشته و آن را میراث پیامبران و امامان می شمارد و می گوید که از زمان حضرت آدم (ع) آئین فتوت در جهان پیدا شد و آدم به گزاردن حق آن قیام کرد و چون مدت وی به پایان آمد در باب آن به شیث نبی وصیت کرد و سپس به نوح انتقال یافت و از نوح به سام رسید. بعد به ابراهیم. بعد در مسیح ظاهر شد و سرانجام به حضرت رسول اکرم رسید.

اینجا به یک مساله خیلی جالب و قابل توجه برمی خوریم. گفته شد که آدم به دعوت فتوت پاسخ داد. یعنی می توانیم حدس بزنیم که از دیدگاه صوفیان، فتوت یک هدیه و رفتار الهی است که به آدم پیشنهاد می شود و آدم با خوشحالی می پذیرد. پس فتوت، شفقت و رحم دلی خداست برای آدم ابوالبشر یعنی برای همه بشریت.
حضرت علی بن ابیطالب پسرعمو و داماد و جانشین پیغمبر اسلام در حقیقت سرپرست و مشوق واقعی جوانمردی محسوب می شده و شجاعتش زبانزد خاص و عام بوده است. به طوری که گفته اند چندین مرتبه جان خود را در راه پیغمبر اسلام به خطر انداخته است و روی همین اصل حضرت محمد (ص) در باب او گفته است: «لافتی الا علی؛ یعنی جوانمردی نیست مگر علی». در روایتی از جوانمردی امام علی (ع) آمده است که: روزی عبدالرحمن ملجم را گفت: تو قاتل من خواهی بود عبدالرحمن گفت: مرا بکش تا از من این فعل در وجود نباید. علی گفت: طریق ما آن است که بعد از گناه عفو کنیم، نه بیش از گناه عقوبت.
در روایتی از جوانمردی امام علی (ع) آمده است که: روزی عبدالرحمن ملجم را گفت: تو قاتل من خواهی بود عبدالرحمن گفت: مرا بکش تا از من این فعل در وجود نباید. علی گفت: طریق ما آن است که بعد از گناه عفو کنیم، نه بیش از گناه عقوبت.

درباره رفتار جوانمردانه حضرت علی (ع) روایات بسیار زیادی نقل شده است و به همین دلیل، علی (ع) را بنیان گذار فتوت محسوب کرده اند. همه جوانمردان در طول تاریخ و همه پیروان آئین فتوت چه اهل دین بوده اند و چه بد اخلاق و فتنه انگیز (فتیان، عباران، شاطران، اخی ها و به خصوص علویان، بکتاشیان که در واقع مذهب جعفری را پذیرفته اند) به علی (ع) احتر ام بسیار می گذارند. محبت به اهل بیت در میان اهل فتوت یک شعار و اعتقاد اساسی است. اما چرا حضرت علی برای رهبری اهل فتوت انتخاب شده است؟ علی (ع) انسانی پاک دل و بی گناه محسوب می شود که هرگز بت پرست نبوده و از هفت سالگی دین اسلام را پذیرفته است. فتیان علی را «فتی المطلق، (شاه مردان)» می خوانند. بنابر این از یک دیدگاه فتوت شعبه ای از تصوف محسوب می شود. چون اصول اخلاقی و الگوهای پرهیزگاری و عفت در فتوت با تصوف زمینه های مشترک دارند، گرچه تفاوت هایی هم دارند محمدجعفر محجوب می نویسد: «فتوت تصوفی است عوامانه و راه و رسم های آن ساده و عملی و در خور فهم پیشه وران و صنعت گران و کشاورزان و خلاصه، عامه مردم است. اهل تصوف برای رسیدن به هدف های خود از پیروان فتوت عام استفاده می کردند؛ یعنی نوجوانان عامه مردم که به عقاید فتوت گرایش داشتند به راحتی می توانستند به راه و جرگه طریقت گام بگذارند. رکن اساسی این گونه فتوت به شجاعت و بخشندگی و ایثار و برخاستن از سر هوای نفس و تخلق به اخلاق حسنه و اطلاق شد.

قشیری در «رساله» می نویسد: «... و گفته اند جوانمرد آن بود که بت بشکند چنانکه در قصه ابراهیم (ع) می آید .... و بت هر کس نفس اوست هر که هوای خویشتن را مخالفت کند او جوانمرد به حقیقت بود.
پس از نظر تصوف، پیرو جهان بینی فتوت، اول باید با جهاد اکبر یعنی مبارزه با نفس شروع کند و از این راه به خدا برسد. نقل است که مولی (ع) از حق تعالی پرسید که «مالفتوه» قال: فتوت زندگانی کردن است به وجهی که نفس به دواعی طبیعت و کدورت بشریت ملوث نگردد و به هیات بدنی و صفات بهیمی و سبعی متصف نگردد.

مبانی و اصول فتوت را از قول حضرت علی(ع) مشتمل بر هشت خصلت نوشته اند که عبارت است از «الوفاء و الصدق و السخاء و التواضع و النصیحه و الهدایه و التوبه». همین مبانی و اصول جوانمردی را می توانی از فتوت نامه ها یا رسایل جوانمردان به دست آوریم. فتوت نامه ها در حقیقت همان کتاب های آموزش هستند برای جوانانی که می خواهند عضوی از تشکیلات فتیان باشند. اکثریت این فتوت نامه ها برای تشکیلات صنفی نوشته شده است. از فتوت نامه ها می توان فتوت نامه سلطانی از حسین واعظ کاشفی، فتوت نامه شهاب الدین عمر سهروردی، فتوت نامه نجم الدین زرکوب تبریزی و فتوت نامه شمس الدین آملی را نام بر د. پس فتوت از دیدگاه صوفیان یک جهان بینی و رفتار باطنی بوده است؛ اما در قرن 17 م. این خصوصیت باطنی، آرام آرام فراموش می شود و راه فتوت تنها منحصر به تشکیلات اصناف می گردد. اعضای تشکیلات صنفی هم برای نظم دادن به کار و فعالیت خود، فتوت نامه ها را نوشته اند، مانند فتوت نامه چیت سازان، رساله سلمانیان و سرتراشان، رساله گلابیان و ...
مبانی و اصول فتوت را از قول حضرت علی(ع) مشتمل بر هشت خصلت نوشته اند که عبارت است از «الوفاء و الصدق و السخاء و التواضع و النصیحه و الهدایه و التوبه». همین مبانی و اصول جوانمردی را می توانی از فتوت نامه ها یا رسایل جوانمردان به دست آوریم.

آنچه بررسی شد فتوت از دیدگاه صوفیان و مخصوصاً از دیدگاه اسلام بود که آغاز آن را به نبوت و به اسم حضرت علی (ع) مربوط کرده اند؛ اما وقتی از نظر تاریخ نگاه می کنیم می بینیم که قرن ها پیش از اسلام جهان بینی فتوت در سرزمین قدیم ایران وجود داشته است.

در تاریخ ایران باستان می بینیم که راه و رفتار ایرانیان قدیم همین راه و رفتار فتوت بوده است و اصل دین زرتشتیان «کردار نیک، پندار نیک و رفتار نیک» است که برهان ظاهر ی بر این نکته می باشد و قرن ها بعد سلمی می نویسد: «از جوانمردی این است که آدمی گوش را از شنیدن زشتی نگه دارد چنانکه زبانش را از زشت گویی نگاه می دارد ...» در حقیقت فلسفه و جهان بینی ایرانیان دوران باستان، فلسفه مبارزه است و اهورا مزدا و اهریمن دو قطب این فلسفه را تشکیل می دهند و نور و ظلمت از کهن ترین اندیشه های ایرانیان است. برترین نمونه بزرگواری در این هنگام اهل زورخانه- عیاران و پهلوانان بوده اند. تاریخ زورخانه و اعضای آن به زمان های قدیم می رسد.

AreZoO
26th September 2010, 10:37 AM
آب و ن م ک

تحلیل تطبیقی فتوت و عیاری

بخش دوم :


http://img.tebyan.net/big/1388/10/329522113823286231572021751511532158964207.jpg
دکتر مهرداد بهار می نویسد: «آئین عیاران و اهل زورخانه با آئین مهر و میترائیسم ربط پیدا می کند ... . بنا به افسانه های رومی، مهر، پس از زاده شدن بر آن شد تا نیروی خود را بسنجد. بدین روی نخست با ایزد خورشید زورآزمایی کرد و کشتی گرفت. در این کشتی گرفتن خورشید تاب نیروی مهر را نیاورد و بر زمین افتاد؛ سپس مهر او را یاری داد تا برخیزد؛ آنگاه دست راست خویش را به سوی خورشید دراز کرد، دو ایزد با یکدیگر دست دادند و این نشانه بیعت خورشید با مهر بود. سپس مهر، تاجی بر سر خورشید نهاد و از آن پس آن دو یاران وفادار یکدیگر ماندند.

و سپس ادامه می دهد: نکته اصلی در کار زورخانه کشتی گرفتن است و چون پهلوانی فرو افتد دقیقاً همان آداب دست دادن را دو پهلوان به جای می آورند و با دست های چپ، بازوهای راست یکدیگر را می گیرند و با دست های راست با یکدیگر دست می دهند و همان گونه که مهر و خورشید با هم پیمان دوستی بستند، دو کشتی گیر نیز هرگز با یکدیگر دشمنی نمی ورزند و اگر کینه ای پدید آید، باید یکدیگر را ببوسند و آشتی کنند و دوست بمانند.

گروهی که ملقب به فتوت هستند همان گروه عیارانند، پس آئین جوانمردی از نظر صوفیان و عیاران چند تفاوت دارد که ذکر می کنیم:یک تفاوت مهم بین اصول عیاران و فتوت اهل تصوف آن است که در تصوف هدف اصلی کاستن از خود و رسیدن به حق مطلق است. اینجا دشمن انسان، نفس اوست، اما هدف اصلی پهلوان و عیار، جنگیدن با ظلم است. عیاری نوعی جنبش است که تشکیلات آن از گروه های جنگجوی و راهزن و گریزی و خواستاران لذت و عیش بوده است؛ اما این مربوط به دوره ای است که حکومت حاکمان ضعیف شده و تسلطی بر مردم جامعه نداشته اند؛ آنگاه است که عیاران در چهره های عیاش، خوش گذران و دزد و ... ظاهر می شده اند و بارها در شهرهای خلفا مخصوصاً در بغداد اتفاق افتاده است. در جایی دیگر نیز عیاران با کمک مردم عوام علیه ستمگران و لشکرهای بیگانه قیام می کنند و مردم را حمایت می کنند و به پیروزی می رسند و نمونه های آن در تاریخ ایران بسیار است از جملع یعقوب لیث صفار و ابومسلم خراسانی. در مورد آنان آمده است: اگر جوانمردان ایران بجز ابومسلم خراسانی و یعقوب پسر رویگر سیستانی دیگر کسی را نپرورده بودند همین فخر و شرف برای ایرانیان بس بود.

درباره اصول اخلاقی این عیاران می توان به داستان های عامیانه مانند ابومسلم نامه، سمک عیار و حسین کرد مراجعه کرد. از اینجا می توان نتیجه گرفت که عیاری یک جنبش ظاهری و عملی بوده و تفکرهای تصوف و فتوت. جنبش باطنی یک نکته خیلی جالب که در مطالعات آئین فتوت بدان دست یافتم این است که جوانمردان هنگام ورود به عضویت فتیان جوان. برای نشان دادن احترام به تشکیلات فتوت و ثابت کردن وفای خود به دوستان و برادران آب و نمک می خوردند. نوشیدن آب بدان جهت است که معتقدند آب اصل زندگی و مایه قوام و استحکام آن است و همه نجاست ها و پلیدی ها را پاک می کند. علت آمیختن نمک به آب نیز آن است که نمک هر چیزی را از فساد حفظ و از دگرگونی و تغییر دور می کند؛ پس نمک خوردن رمزی است از دوام حال و ثبات قدم جوانمرد در آیین خویش و بازنگشتن از آن و نیز آب شیرین و گوارا است و شوری ضد گوارایی و مایه ناگوار شدن آب و آمیختن نمک به آب اشاره بدان است که جوانمرد باید در برابر سختی و سستی و فراز و نشیب زندگی شکیبا باشد و بلا را تحمل کند و نعمت های حق تعالی را شکر گوید و بار رفیق خویش را در هر حال خواه تنگی و عسرت و خواه در فراغ نعمت بکشد.
یک تفاوت مهم بین اصول عیاران و فتوت اهل تصوف آن است که در تصوف هدف اصلی کاستن از خود و رسیدن به حق مطلق است. اینجا دشمن انسان، نفس اوست، اما هدف اصلی پهلوان و عیار، جنگیدن با ظلم است.

اما در آئین عیاری چیز دیگری می بینیم، اینجا به جای آب و نمک شراب می خورند اسم این مراسم شادی خوردن است. نخستین قدم برای درآمدن در سلک عیاران «شادی خوردن» است این کار معادل است با پیمان بستن و سر سپردن و حلقه ارادت در گوش کردن. عیار نو باید از جای برخیزد و قدح شراب را بردارد و برابر سر خود بالا ببرد و نام استاد را بگوید و آنگاه قدح را یک باره بنوشد ... کسانی که همشأن هستند؛ شادی رفیقی و شادی برادری یکدیگر می خورند و این به منزله نو کردن عهد و پیمان یا تایید آن است.

پس این مراسم هم یک بار دیگر تاکید می کند که عیاری یک روش و شیوه دنیایی بوده است که حتی در مراسم خاص مانند جشن ها شراب می خوردند، اما فتیان که به این مراسم اهمیت بسیار می دادند فقط آب و نمک می خوردندو این هم رمز خاصی داشت که توضیح دادیم؛اگرچه مراسم آب و نمک خوردن در آیین عیاری نیست، اما در مواد اصلی مرام نامه و شیوه عیاران یک نکته قابل توجه است که شاید با مراسم آب و نمک خوردن فتیان رابطه ای دارد و آن اینکه از خصلت و اخلاق عیاران است که بر آن سفره که نان و نمک خورده باشد بد نکند. داستانی به لیث پدر یعقوب نسبت می دهند که «شبی نقبی زد و به خزانه دریم بن نصر رفت و زر و جواهر بی شمار به هم بست، به وقت بیرون آمدن پایش به چیزی خورد و گوهری پنداشت. برداشته جهت امتحان به زبان زد و آن خود نمک نیشابور بود. آنگاه او را رعایت حق نمک، بر، گرفتن اموال غالب آمد، آنچه در هم بسته بود گذاشته به منزل رفت. وقتی از او پرسیدند که چرا این کار را کردی؟ گفت: رعایت حق نمک مرا از تصرف در آن جهات مانع آمد. »در آئین عیاری رسم است که وقتی کسی در صفت عیاران یا به خدمت ایشان در می آید باید سوگند بخورد که خباثت نکند و با دوست ایشان دوست باشد و با دشمن ایشان دشمن. نویسنده مقاله در ادامه، بعضی از صفات و مرام نامه عیاران را برمی شمرد و داستان ها و روایاتی را در خصوص عیاران و جوانمردان می آورد که به علت تطویل بحث از بیان آن خودداری شد و در پایان می نویسد: تقسیم بندی مرثیه عیاران و اهل فتوت نیز با همدیگر فرق داشته است: «تشکیلات و سازمان های عیاران بسیار منظم و مرتب بود و هر ده تن عیار یک سرپرست داشت که عریف نامیده می شد و هر ده تن یک نقیب داشت و هر ده نقیب یک قائد (سرهنگ) و هر ده قائد یک امر (اسفهسالار، سپهسالار).

همچنانکه می بینیم تقسیم بندی گروه عیاران تقسیم بندی نظامی بوده است؛ یعنی چنان که سربازان زیردست سرلشگری جمع می شوند؛ اما نزد اهل فتوت اینگونه نیست و بسیار فرق دارد. در فتوت نامه سلطانی نیز از نقیب، پدر عهدالله، استاد شد و شاگرد سخن گفته شده و آمده است: نقیب کسی است که قول و فصل این طایفه را بر محک امتحان زند و کامل عیار را از ناقص و کم عیار جدا سازد و برای نقیب، نیک خواهی و سخاوت و خوش خویی و حق گویی لازم است و پدر عهدالله کسی است که «فرزند» را به عهدخواهی در آورد و کیفیت این عهد آن است که نخست از او پرسد که به عهدخواهی درآمدی که متابعت شیطان نکنی و از مناهی و مکروهات بپرهیزی و فرزند گوید در آمدم و عهد کردم که خلاف امر خدا نکنم. استاد شد آن کسی است که هنگام مراسم میان بستن، بند را به پشت شاگرد می بندد. این مراسم میان بستن پیش اهل فتوت معنی فوق العاده مهمی داشته و احتمالاً ریشه های آن از آئین زرتشتی باقی مانده است. در دین زرتشتی باید کمر هر زرتشتی که به هفت سالگی می رسد با بندی بسته گردد که اسم این بند کشتی یا کتی بوده است. یکی دیگر از مهمترین کسوت های اهل فتوت سراویل یا شلوار بوده و به کسی که می خواست به سلوک فتوت درآید شلوار می پوشاندند.

دکتر حاکمی در این باره می نویسد: ... پایه فتوت از ایران است زیرا شلوار مختص به آن دسته از اقوام آسیایی است که سوارکار ی از جمله آداب و رسوم آنها به شمار می رفته است و شلوار در ایران لااقل از زمان هخامنشیان متداول بوه، در صورتی که اعراب بدان احتیاجی نداشته اند.

اما آیا پایه فتوت از ایر ان است؟ ما دیدیم که تا ظهور اسلام و هم بعد از آن در ایران اندیشه های فتوت مستقل وجود داشته و بعد از ظهور اسلام عنوان فتوت به خود گرفته است. پس می توان گفت که فتوت از ایرانیان به عرب ها سپرده شده است و همچنان که مولف کتاب سازمان فتیان می نویسد: «فتوت روشی از زندگی بوده که هم در میان ایرانیان و هم اعراب وجود داشته است با این تفاوت که در ایران این آیین کمال مطلوب حیات مدنی و نزد اعراب کمال مطلوب بدوی بوده است. و همچنانکه گفتیم بین فتوت اسلامی و فتوت ایرانی تفاوت هایی وجود دارد.

جوانمردی و راستی پیشه کن/ همه نیکویی اندر اندیشه کن
پایان

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد