Geek
26th September 2010, 12:03 AM
گرشاسب
http://garshasp.ir/blog/wp-content/uploads/2010/09/garshasp_small.jpg
نام بازی : گرشاسب
سازنده : شرکت فن افزار شریف.......................................... ... وبگاه سازنده : www.garshasp.ir (http://garshasp.ir/)
ناشر : شرکت لوح زرین .................................................. .....وبگاه ناشر : www.lohezarrinnikan.ir (http://www.%3cfont%20face=%22"%22%3elohezarrinnikan.ir%3c/font%3E)
سبک : اکشن-ماجرایی
بستر (platform) : رایانه
تاریخ انتشار ایران : پاییز 89
مدیر پروژه : امیر حسین فصیحی
در جه بندی سنی ESRA : مثبت 18 +
درجه بندی سنی ESRB:
آماری از تولید بازی رایانهای گرشاسپ:
80 هزار خط کد C++
15000 خط XML
100 اسکریپت
2000 خط شیدر
مقدمه :
جوانی بیش نبود. زخمی و خشمگین در سیاهی جنگل با تمام توان می دوید فقط به دنبال صدا می رفت. از موانع راه بیمی نداشت اگر هیتاسب این راه را رفته او هم میتواند. زوزه های هیتاسب را میشنید و با خود میگفت که او نباید زیاد دور باشد به زودی به او خواهم رسید. اولین کسی بود که توانسته بود هیتاسب را زخمی کند ولی خود نیز از خار و خاشاک راه زخمی و درمانده بود. اتش دوزخی موانع جلوی راه هیتاسب را می سوزاند و دیو سریع تر میدوید و به دعای پشتیبانان جوان باران رحمت راه او را گل می کرد و او را کندتر.آری دیگر امیدی نبود طبق حرف های بدون ریشه ی پیران قبیله کسی که هیتاسب را بکشد خود به دیوی بزرگتر تبدیل خواهد شد و به همین دلیل جوانان زیادی را ناکام گذاشته بودند اما این بار فرق داشت این بار جوان مصمم بود و به خود ایمان داشت نامش گرشاسب بود و میخواست قهرمان ایران شود.
آیا مشکلات او پایان خواهد یافت. آیا او به هیتاسب خواهد رسید. سرنوشتی در انتظار اوست؟
برای یافتن پاسخ این سوالات باید تا آمدن بازی گرشاسب صبر کنیم
http://0k.010.img98.com/out.php/i352988_garshasp5.jpg
داستان بازی از دل کتابهای کهن
گر از جنگ گرشاسپ یاد آیدت .................................. همه جنگ رستم بیاد آیدت
آرمان آرمین مشاور فرهنگی و نویسنده داستان این بازی با اشاره به ویژگیهای داستانی این بازیگفت: داستان این بازی از کتابهای بسیار کهن و قدیمی ایرانی و حتی متونی که بسیار نایاب است جمعآوری شده است.
گرشاسب یکی از اجداد رستم، پهلوان ایرانی است و پیش از رستم و نگارش شاهنامه مشهورترین پهلوان ایرانی بوده که از زمانی که شاهنامه توسط فردوسی بزرگ به نگارش میرسد رستم جایگاه گرشاسب را در افسانههای ایرانی میگیرد و در حقیقت با توجه به افسانههای کهن ایرانی گرشاسب در جایگاه پدربزرگ رستم قرار دارد.
گرشاسب پسر دوم خاندان تریترت صاحب گرز معروفی است که با آن به مقابله با ستمگران میپردازد و مبنای بازی هم همین گرز افسانهای است.
داستان این بازی در 4 مرحله و مبارزات گرشاسب با دشمنانش تدوین شده.
سالها از نخستین نبرد میان انسانها و اهوراها در سپاه نور در برابر سپاه تاریکی میگذرد و هماکنون بیشتر شهرهای خونیرث در تسلط دیوان خبیث قرار گرفتهاست و اهوراهای جاویدان منزوی گشتهاند و انسانها در اسارت و بندگی دیوان ظالم قرار دارند.
گرشاسب که در زمان تهاجم دیوان به شهر زیبای سیاوشگرد، نوزادی بود که توسط عدهای از اهالی شهر نجات داده شده و در حومه سیاوشگرد و دشتهای کنار فراخکرت بزرگ شده بود اینک به قصد رهاسازی شهر خود روانه سیاوشگرد میشود که در تسلط کامل دیوان و اشموغان اکومندیو قرار دارد
که هیتاسپ زرین تاج، پادشاه اوشیدرن. دیوی جادوگر که پس از به زنجیر کشیده شدن آژیدهاک توسط فریدون، شورش کرد و در مناطق کوهستانی اوشیدرن برای خود دژی ساخت و حاکم آن دیار شد. داستان بازی گرشاسپ از جایی آغاز می گردد که این دیو زرین تاج به همراه پیروانش به شهر آریاسپ که زادگاه پهلوانان متعددی از جمله گرشاسپ است یورش می برد.
مردم عادی اعتقاد دارند که مقر این دیو در بالای کوهستان و بر فراز ابرها قرار دارد …
http://garshasp.ir/blog/wp-content/uploads/2010/08/hitasp2.jpg
معرفی چند تن از پهلوانان اساطیری ایران
اسفندیار:
اسفندیار یا اسپندیار پسر گشتاسپ از کتایون و نواده لهراسب بود. برادرش پشوتن، عمویش زریر و پسرانش نوشآذر و مهرنوش نام داشتهاند. اسفندیار رویینتن بود، در شاهنامه به چگونگی رویینتن شدن اسفندیار اشارهای نشده است اما در زراتشتنامه از زرتشت بهرام پژدو آمده است که زردشت اسفندیار را که نوزادی بیش نبود، در آب مقدس شستوشو داد که همین سبب رویینتنی او گشت و تنها چشمانش آسیبپذیر باقی ماند. اسفندیار در نبرد با ارجاسب فرماندهی سپاه گشتاسب را بر عهده داشت، و با پیروزی به نزدیک پدر برگشت اما گرزم پادشاه را برعلیه اسفندیار شورانید؛ چنان که دستور داد اسفندیار را در گنبداندژ زندان کنند.اسفندیار توسط رستم (با رهنمایی سیمرغ) با تیر دو سری که به چشمانش برخورد کرد کشته شد.
گستهم:
گُستَهم به معنای گشوده و منتشر شده و نام یکی از پهلوانان ایرانی شاهنامه است. این نام در اوستا به صورت ویستؤرو آمده که یکی از نامداران ایران از خاندان نوذر است. در شاهنامه او و برادرش توس که پسران نوذر پادشاه ایران بودند به دلیل اینکه بزرگان ایران آنان را لایق نمیدانستند و فرّهٔ ایزدی با آنان نبود به شاهی نرسیدند.
گردیه:
بانوی جنگجوی ایرانی . او خواهر بهرام چوبینه بود . فردوسی بزرگ از او به عنوان هسمرخسروپرویز یاد کرده که در چند نبردها در کنار شاهنشاه قرار داشته است و دلاوری بسیاری از خود نشان دادهاست
کیخسرو:
در اساطیر و حماسههای ایرانی و شاهنامهٔ فردوسی، کیخسرو پسر سیاوش و فریگیس(فرنگیس) و نوهٔ کیکاووس و افراسیاب و یکی از نامدارترین شهریاران و دلاوران است. واژه کیخسرو به معنی «شاه نیکنام» است.
کیخسرو در عدالت و شهامت سرآمد شاهان دیگر کیانی میباشد و به نسبت از کیکاووس خوشنامتر است. زیرا کیکاووس در شاهنامه اعمالی موذیانه (از قبیل ندادن نوشدارو به رستم برای بهبودی سهراب) انجام میدهد اما کیخسرو به عنوان پادشاهی عادل و شجاع باقی میماند. در شاهنامه و همچنین متون پهلوی کیخسرو نمادی از یک شاهنشاه آرمانی است. دستور مرگ سیاوش را افراسیاب صادر میکند و کیخسرو انتقام پدر را از افراسیاب میگیرد
طهمورث/تهمورث:
سومین پادشاه پیشدادی تهمورث (طهمورث) است به معنی دلیر ملقب به «زیناوند» به معنی دارنده سلاح و زین. در تاریخ طبری و مروج الذهب مسعودی آمده است که در زمان او بودا در هند ظهور کرد. او بت پرستی را برانداخت و چون بر دیوان مازندران غلبه کرد، دیوان به او سواد خواندن و نوشتن آموختند لذا به آنان امان داد. در زمان او مردم ریسندگی و بافندگی آموختند.
سهراب:
سهراب در شاهنامه فرزند رستم و از بطن تهمینه دختر شاه سمنگان است. وی در سمنگان که بخشی از توران محسوب میشود به دنیا میآید.رستم پس از بدنیا آمدن سهراب مهرهای بر بازوی وی میبندد تا شناسهای باشد برای فرزندش وتوران را ترک میکند. سهراب پس از شناختن اصلیت خود و دریافتن اینکه فرزند رستم است تصمیم میگیرد که ابتدا ایران و سپس توران را فتح کرده و پدر خود را بر تخت شاهی هر دو کشور بنشاند. افراسیاب پادشاه توران پس از دریافتن تصمیم سهراب از فرصت استفاده کرده و سپاهی را به همراه او به سوی ایران روانه میکند. کیکاووس شاه ایران پس از باخبر شدن از لشکرکشی تورانیان رستم را برای مقابله با آنان میفرستد.
در ادامه همه چیز دست به دست هم میدهد تا اینکه پدر و پسر رودرروی یکدیگر قرار بگیرند.سهراب با دیدن رستم مهرش را در دل میگیرد واز او می خواهد که خود را معرفی کند وبگوید که رستم است یا خیر اما رستم هربار انکار میکند وخود را معرفی نمیکند و در آخر پس از سه روز مبارزه سهراب به دست پدر خود رستم کشته میشود.رستم پس از فرو کردن خنجر در قلب سهراب خفتانش را می گشاید ومهره را بر بازوی فرزند می بینید وهماندم آه فغان میکند که چرا خنجر بر سینه پسر فرو کرده است.در حال پیکی بسوی کیکاووس می فرستد تا برایش نوشدارو را ارسال کن.کیکاووس که از زنده ماندن سهراب بیم دارد انقدر در فرستادن نوشدارو سستی میکند تا سهراب جان میدهد.
آرش:
آرَشِ کَمانگیر نام یکی از اسطورههای کهن ایرانی و همچنین نام شخصیت اصلی این اسطورهاست.
اسطوره آرش کمانگیر از داستانهایی است که در اوستا آمده و در شاهنامه از آرش در سه جا با افتخار نام برده شده ولی داستان آرش در شاهنامه نیامدهاست. در کتابهای پهلوی و نیز در کتابهای تاریخ دوران اسلامی به آن اشاراتی شدهاست. ابوریحان بیرونی، در کتاب خود به نام «آثارالباقیه» به هنگام توصیف «جشن تیرگان»، داستان آرش را بازگو میکند و ریشه این جشن را از روز حماسه آفرینی آرش میداند. در اوستا آرش را اِرِخشه خواندهاند و معنایش را نیز کسانی معناهایی کردهاند: از آن دسته «تابان و درخشنده»، «دارنده ساعد نیرومند» و «خداوند تیر شتابان». در اوستا بهترین تیرانداز ارخش نامیده شدهاست که گمان بر این است که همان آرش باشد. بعضی معنی آرش را درخشان دانستهاند. و برخی معتقدند که منظور از آرش، حاکم پارتی گرگان بوده که به زور تیر و کمان دشمن را (به احتمال زیاد سکاها را) از مرز ایران دور کردهاست.
بیژن:
بیژن از پهلوانان نامدار شاهنامه است. او پسر جوان و ماجراجوی گیو و مادرش بانو گشسپ دختر رستم بود.
در شاهنامه بیژن که تنها فرزند گیو و در چشم پدر سخت عزیز است، غالباً از سوی پدر به خاطر خیرهسریها و جوانیکردن مورد ملامت قرار میگیرد. از ماجراهای مفصل بیژن میتوان به داستان بیژن و گرازان و به تبع آن بیژن و منیژه اشاره کرد. از دیگر کارهای سترگ او (مندرج در شاهنامه) نبرد با فرود پسر سیاوش، کشتن پلاشان تورانی و نیز کشتن هومان پهلوان تورانی در نبردی تنبهتن و نیز کشتن رویین پهلوان تورانی در جنگ دوازده رخ است. درفش بیژن «پرستار پیکر» بود. او از دوستان بسیار نزدیک گستهم پهلوان ایرانی بود و در نبردهای ایرانیان به کینخواهی سیاوش در زمان پادشاهی کیخسرو، دست کم گستهم را دو بار از مرگ (که یک بار آن حتمیاست) رهاند.
بیژن در نهایت به همراه گیو و بسیاری دیگر از پهلوانان، پس از عروج کیخسرو به آسمان، در راه برگشت در توفان برف ناپدید شد.
زال:
زال از قهرمانان اسطورهای ایرانی است که نامش در شاهنامه رفته است.زال در پارسی به معنای سپیدمو است.وی پسر سام و پدر رستم است.
سام از آن که پسرش با موی سپید و در شکل پری یا دیو به دنیا آمده بود ناخرسند بود. از این رو او را در پای کوهی که سیمرغ بر آن آشیان داشت رها کرد. سیمرغ نوزاد را یافت و به آشیانه خود برد و بزرگ کرد.از این پس سیمرغ تا پایان زندگی یاور زال و پسرش رستم است. به روایت شاهنامه فردوسی سیمرغ دوبار به یاری زال و رستم می آید. نخست وقتی که رودابه نمی تواند به دلیل بزرگی جثه نوزاد، رستم را به دنیا آورد. در این هنگام سیمرغ نزد زال می آید و به او می آموزد که چگونه نوزاد را از پهلوی مادر بزایانند. بار دوم در داستان نبرد رستم و اسفندیار به یاری آنها آمد و ترفند نابود کردن اسفندیار را به رستم آموخت.. «ریشه این نام در اوستا zar(پیر شدن) در هندی باستانJāra-Jar(پیر شدن)،بلوچی lāz (زن:زوجه).کلمه «زر» در فارسی نیز لغتی است در «زال»که «ر»به «ل»بدل شده.زال یعنی مانند پیران سپید موی.») «نام پدر رستم است که ولایت نیمروز و زاولستان داشت و او را دستان و دستان زند و زر نیز خوانند و او را زال زر نیز گفته اند به واسطه سپیدی موی ،به سیم شبیه بود ….و گاهی بر سیم به طریق مجاز زر اطلاق کنند»
رهام:
رهام نام پسر گودرز است و بعد از کیخسرو به ملازمت لهراسب شاهنشاه ایران معزز بوده از جانب او به حکومت ری و اسپهان (اصفهان) تا حدود شوشتر و اهواز ممتاز شد و حکمرانی همدان را به داریوش فارسی داده و او را بر سر پادشاهان کلدانیون که در بابل تا ارمن و عمان حکمران بودند فرستاد. وی بلشازار حاکم را کشت و آن ولایت را مسخر کرده و به حکم شاه سلطنت بابل تا بیتالمقدس به وی مفوض شد. چون لهراسب به سعی دانیال دین موسوی داشت و رعایت بنی اسرائیل مینمود از نو بیت المقدس و مسجد الاقصی را آباد کرد و خرابیهای بخت النصر را تعمیر نمود. رهام از شجاعان گیتی بود و ذر زمان کیخسرو جنگهای مردانه نمود.
گیو:
گیو (بر وزن تیز)، پسر گودرز، از پهلوانان بزرگ و خوشنام ایران در شاهنامه است. از بزرگترین کارهای او رفتن به توران در جستجوی کیخسرو و یافتن او پس از هفت سال و آوردن او و مادرش، فریگیس، به ایران است. او در این کار، خصوصاً هنگام بازگشت، رشادتها و پهلوانیها کرد.
گیو همچنین داماد رستم (از طریق وصلت با بانوگشسپ) بود. در شاهنامه او تنها دارای یک فرزند به نام بیژن است. بروز احساسات پدرانه از گیو در جای جای شاهنامه صحنههای دلانگیزی میآفریند که خطوط شخصیت او را پررنگ میکند.
سرانجام کار گیو در شاهنامهٔ فردوسی این است که او همراه با چهار پهلوان دیگر همراه کیخسرو میشوند در سفر نهائی کیخسرو به سوی پروردگار و ترک این جهان سفلی. علی رغم گوشزدهای کیخسرو که فقط کسانی که از فرّ ایزدی برخوردار باشند میتوانند این راه را طی کنند وگرنه نابود و یا ناپدید خواهند شد، پنج پهلوان (از جمله گیو) تصمیم گرفتند که با کیخسرو همراه شوند. سرانجام پس از برگذشتن کیخسرو بسوی عالم بالا، هر پنج پهلوان گرفتار برف و بوران شده و همانجا ناپدید شدند.
آرتمیس:
آرتمیس نخستین زن دریانورد ایرانی است که در حدود ۲۴۸۰ سال پیش، فرمان دریاسالاری خویش را از سوی خشایارشاه هخامنشی دریافت کرد و اولین بانویی میباشد که در تاریخ دریانوردی جهان در جایگاه فرماندهی دریایی قرار گرفته است. در سال ۴۸۴ پیش از میلاد، هنگامی که فرمان بسیج دریایی برای شرکت در جنگ با یونان از سوی خشایارشاه صادر شد، آرتمیس یکی از فرمانروایان سرزمین کاریه (یکی از بخشهای سوریه کنونی) با ۵ فروند کشتی جنگی که خود فرماندهی آنها را در دست داشت، به نیروی دریایی ایران پیوست. در این جنگ که ایرانیان موفق به تصرف آتن شدند، نیروی زمینی ایران را ۸۰ هزار پیاده و ۸۰ هزار سوار تشکیل میداد و نیروی دریایی ایران شامل ۱۲۰۰ کشتی جنگی و ۳ هزار کشتی حمل ونقل بود. آرتمیس در سال ۴۸۰ پیش از میلاد در جنگ سالامین که بین نیروی دریایی ایران و یونان درگرفت، شرکت داشت و دلاوریهای بسیاری از خود نشان داد و با ستایش دوست و دشمن روبرو شد.
برای اطلاع بیشتر از سرنوشت تنی از این اساطیر به این لینک (http://www.ghasedakonline.com/article.php?aid=113) مراجعه کنید
اسطوره با شخصیت تاریخی بسیار فرق می کند و البته الزاماً هر اسطوره ای هم قهرمان نبوده است مانند آناهیتا
اسطوره قصه ای است درباره خدایان و موجودات فوق طبیعی که ریشه اصلی آن ها اعتقادات دینی مردم قدیم است و خاستگاه و آغاز زندگی و معتقدات مذهبی و قدرت های مافوق طبیعی و اعمال قهرمان های آرمانی را بیان می کند. اسطوره، حقیقت تاریخی ندارد و پدید آورندگان اصلی آن ها ناشناخته اند.
بیشترین وجه تمایز یک اسطورۀ تاریخی از یک موجودیت تاریخی تقدم زمانی اسطوره است. اسطوره همواره در گذشتۀ دور زندگی میکند و از دسترس ذهن جستجو گر ، آنچنان که زیر و زبرش کند و تمامی حقیقتش را دریابد، بدور است .به روایت دیگر اسطوره ها از دستبرد حقیقت ناب بدورند و در هاله ای از وهم، تقدس و حضور فرازمانی خود را حفظ میکنند. “لوی استراوس مردمشناس فرانسوی در مطالعه ساختاری اسطوره به تشابهات موجود بین اسطوره و زبان اشاره میکند و از این پیشتر میرود که اسطوره را نوعی زبان بداند که باید گفته شود تا وجود داشته باشد. از نظر لوی استراوس اسطوره از نظر زمانی در گذشته دور اتفاق میافتد و هم غیر تاریخی است یعنی داستان آن جاودانه است
گیم پلی :
http://www.bazyrayaneh.com/forum/images/statusicon/wol_error.gifThis image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 900x563.http://garshasp.ir/blog/wp-content/uploads/2010/07/Screenshot_22.jpg
وسعت مراحل بازی نسبت به حدی که سازندگان از ابتدا در نظر داشتند بسیار کمتر خواهد بود که دلیلش کمبود وقت طراحان اعلام شد. به عنوان مثال مکانیزم هل دادن جعبهها و موارد مشابه دیگر کمرنگتر شدهاند. البته برای ایجاد تنوع در گیم پلی، مکانیکهای دیگری از جمله وجود پازل، پلتفورمینگ یا پرش از سکویی به سکوی دیگر، سر خوردن، تعامل با لبهها و ... به قوت خود باقی ماندهاند. بخشهایی از گیم پلی نیز مانند مبارزه با غول آخرها وجود دارند که به علت هماهنگ نبودن حرکات شخصیت، به کل مکانیزم متفاوتی را دارند. برای این مبارزات، سازندگان از سیستم QTE(یا Quick Time Event) استفاده کردهاند که نمونه مشابه آن در بازیهای خارجی، عنوان خدای جنگ است. جالب است بدانید مدل یکی از غول های بازی دارای 20 هزار polygon میباشد.
تا به حال چندین تریلر از گیم پلی بازی منتشر شده است که که نکات مثبت و منفی زیادی در آن دیده می شد. انیمیشن ها نسبت به یک بازی ایرانی بسیار عالی هستند و پر تعداد کار شده اند هر چند که در قسمت مبارزات جای پیشرفت دارد بیشترین چیزی که در تریلر ها توی ذوق میزند پرش های دو تایی گرشاسب هست که مانند بازی های 10 سال پیش جلوه میکند جالب است بدانید تا به این لحظه سازندگان سه مکانیک پرش برای بازی طراحی کردهاند و حدود 16 بار انیمیشن مربوط به آن را از نو ساختهاند؛ ولی هنوز به ایدهالی که در ذهن دارند دست نیافتند.
تریلر از گیم پلی بازی
با تشکر از VERUS
http://garshasp.ir/sites/default/files/imagecache/screenshot-thumb/screenshots/garshasp_trailer_0.jpg (http://garshasp.ir/garshasp_demo_trailer)
دریافت فایل:
فرمت FLV با حجم کم 44MB (http://garshasp.ir/video/garshasp_trailer_small.flv)
فرمت FLV 88MB (http://garshasp.ir/video/garshasp_trailer.flv)
http://garshasp.ir/sites/default/files/imagecache/screenshot-thumb/screenshots/garshasp_english_trailer_02.jpg (http://garshasp.ir/garshasp_demo_trailer_2)
دریافت فایل:
AVI کیفیت پایین حدود 27MB (http://garshasp.ir/video/Garshasp_Persian_Trailer_SD_02.avi) (کلیک راست + save target as / save link as)
AVI کیفیت بالا حدود 153MB (http://garshasp.ir/video/Garshasp_Persian_Trailer_HD_02.avi) (کلیک راست + save target as / save link as)
نسخه MP4 سازگار با PSP، حدود 20MB (http://garshasp.ir/video/Garshasp_Trailer_PSP.zip)
صدا گذاری/موسیقی :
بخش صداگذاری گرشاسپ با همکاری صداگذار و کارگردان بازی انجام میشود. صداگذار برای تولید منابع صوتی ایده پردازی میکند و نتایج کار را به اطلاع کارگردان میرساند تا تصمیم نهایی اتخاذ شود. مثلاً در انتخاب صدای اشموغان(گروهی از دشمنان) هنوز به نمونهی دلخواهی که در نظر دارند دست نیافتند یا پس از ایجاد صدای پا برای همه شخصیتها(اعم از اصلی و فرعی) و مشاوره با اعضای تیم تولید، برای جلوگیری از شلوغی، صدای پای شخصیتهای غیر قابل بازی حذف شد. با وجود خیالی بودن شخصیتهای بازی، ایجاد صدایشان بسیار سخت خواهد بود و نیاز به خلاقیت بالایی دارد. صداگذار گرشاسپ نیز تلاش زیادی برای استفاده از صدای موجود در طبیعت و حیوانات کرده است. به عنوان نمونه برای یکی از غولهای بازی از صدای فیل استفاده شده و مایعی که از دهان این شخصیت خارج میشود نیز جداگانه صداگذاری و در نهایت منابع صوتی مختلف با یکدیگر ادغام شدهاند.
موسیقی مقولهای جدا از صداگذاریست و خود نیاز به یک تیم متخصص دارد. در کل هزینه آماده سازی موسیقی بسیار بالاست و ساخت سازها و ضبط آنها در استودیو، کار دشواری را میطلبد. مسئول و سازندهی موسیقیهای گرشاسپ، این عنصر را در اختیار بازی و تکمیل کننده آن میداند. ایشان سعی در استفاده از سازهای ایرانی از جمله سورنا(زیر مجموعهی سازهای بادی) داشته و برای ساخت موسیقیها از درک داستان، فضا و محتوای بازی کمک گرفتهاند. مهمترین ویژگی در ساخت موسیقی گرشاسپ، القای حس ترس، عظمت محیط، استرس و در کل شرایط متفاوت موسیقی آن است
سازندگان بازی گفته اند که قصد دارند برای صدای شخصیت های بازی از صدای دوبلور های صدا و سیما استفاده کنند.
حداقل سخت افزار مورد نیاز برای بازی گرشاسپ و سخت افزار پیشنهادی به قرار زیر است:
Minimum System Requirements
OS: Windows XP/Vista/7
Processor: Intel Pentium 4 @ 2.8 GHz / AMD Athlon 64 3000+
Memory: 1 GB (XP), 2 GB (Vista,7)
Hard Drive: 3 GB free
Video Memory: 256 Mb
Video Card: nVidia GeForce 6600 / ATI Radeon X1300
Sound Card: DirectX Compatible
DirectX: 9.0c
Keyboard
Mouse
Gamepad – optional
DVD Rom Drive - DVD version
CD Rom Drive – CD version
———————————————— ———————————————— —-
Recommended System Requirements
OS: Windows XP/Vista/7 64-bit
Processor: 2.5GHz dual core CPU,
Memory: 2.5GB
Hard Drive: 3 GB free
Video Memory: 512 MB
Video Card: GeForce 8600 or Radeon 4600 GPU
Sound Card: DirectX Compatible
DirectX: 9.0c
Gamepad
_____________________________
نحوه ی توزیع بازی :
بازی گرشاسب با قیمت 3500 تومان در بازار توزیع خواهد شد
بازی به قیمت 400 میلیون تومان برای سقف 150 هزار نسخه به ناشر تحویل داده شده است
http://garshasp.ir/blog/wp-content/uploads/2010/09/garshasp_small.jpg
نام بازی : گرشاسب
سازنده : شرکت فن افزار شریف.......................................... ... وبگاه سازنده : www.garshasp.ir (http://garshasp.ir/)
ناشر : شرکت لوح زرین .................................................. .....وبگاه ناشر : www.lohezarrinnikan.ir (http://www.%3cfont%20face=%22"%22%3elohezarrinnikan.ir%3c/font%3E)
سبک : اکشن-ماجرایی
بستر (platform) : رایانه
تاریخ انتشار ایران : پاییز 89
مدیر پروژه : امیر حسین فصیحی
در جه بندی سنی ESRA : مثبت 18 +
درجه بندی سنی ESRB:
آماری از تولید بازی رایانهای گرشاسپ:
80 هزار خط کد C++
15000 خط XML
100 اسکریپت
2000 خط شیدر
مقدمه :
جوانی بیش نبود. زخمی و خشمگین در سیاهی جنگل با تمام توان می دوید فقط به دنبال صدا می رفت. از موانع راه بیمی نداشت اگر هیتاسب این راه را رفته او هم میتواند. زوزه های هیتاسب را میشنید و با خود میگفت که او نباید زیاد دور باشد به زودی به او خواهم رسید. اولین کسی بود که توانسته بود هیتاسب را زخمی کند ولی خود نیز از خار و خاشاک راه زخمی و درمانده بود. اتش دوزخی موانع جلوی راه هیتاسب را می سوزاند و دیو سریع تر میدوید و به دعای پشتیبانان جوان باران رحمت راه او را گل می کرد و او را کندتر.آری دیگر امیدی نبود طبق حرف های بدون ریشه ی پیران قبیله کسی که هیتاسب را بکشد خود به دیوی بزرگتر تبدیل خواهد شد و به همین دلیل جوانان زیادی را ناکام گذاشته بودند اما این بار فرق داشت این بار جوان مصمم بود و به خود ایمان داشت نامش گرشاسب بود و میخواست قهرمان ایران شود.
آیا مشکلات او پایان خواهد یافت. آیا او به هیتاسب خواهد رسید. سرنوشتی در انتظار اوست؟
برای یافتن پاسخ این سوالات باید تا آمدن بازی گرشاسب صبر کنیم
http://0k.010.img98.com/out.php/i352988_garshasp5.jpg
داستان بازی از دل کتابهای کهن
گر از جنگ گرشاسپ یاد آیدت .................................. همه جنگ رستم بیاد آیدت
آرمان آرمین مشاور فرهنگی و نویسنده داستان این بازی با اشاره به ویژگیهای داستانی این بازیگفت: داستان این بازی از کتابهای بسیار کهن و قدیمی ایرانی و حتی متونی که بسیار نایاب است جمعآوری شده است.
گرشاسب یکی از اجداد رستم، پهلوان ایرانی است و پیش از رستم و نگارش شاهنامه مشهورترین پهلوان ایرانی بوده که از زمانی که شاهنامه توسط فردوسی بزرگ به نگارش میرسد رستم جایگاه گرشاسب را در افسانههای ایرانی میگیرد و در حقیقت با توجه به افسانههای کهن ایرانی گرشاسب در جایگاه پدربزرگ رستم قرار دارد.
گرشاسب پسر دوم خاندان تریترت صاحب گرز معروفی است که با آن به مقابله با ستمگران میپردازد و مبنای بازی هم همین گرز افسانهای است.
داستان این بازی در 4 مرحله و مبارزات گرشاسب با دشمنانش تدوین شده.
سالها از نخستین نبرد میان انسانها و اهوراها در سپاه نور در برابر سپاه تاریکی میگذرد و هماکنون بیشتر شهرهای خونیرث در تسلط دیوان خبیث قرار گرفتهاست و اهوراهای جاویدان منزوی گشتهاند و انسانها در اسارت و بندگی دیوان ظالم قرار دارند.
گرشاسب که در زمان تهاجم دیوان به شهر زیبای سیاوشگرد، نوزادی بود که توسط عدهای از اهالی شهر نجات داده شده و در حومه سیاوشگرد و دشتهای کنار فراخکرت بزرگ شده بود اینک به قصد رهاسازی شهر خود روانه سیاوشگرد میشود که در تسلط کامل دیوان و اشموغان اکومندیو قرار دارد
که هیتاسپ زرین تاج، پادشاه اوشیدرن. دیوی جادوگر که پس از به زنجیر کشیده شدن آژیدهاک توسط فریدون، شورش کرد و در مناطق کوهستانی اوشیدرن برای خود دژی ساخت و حاکم آن دیار شد. داستان بازی گرشاسپ از جایی آغاز می گردد که این دیو زرین تاج به همراه پیروانش به شهر آریاسپ که زادگاه پهلوانان متعددی از جمله گرشاسپ است یورش می برد.
مردم عادی اعتقاد دارند که مقر این دیو در بالای کوهستان و بر فراز ابرها قرار دارد …
http://garshasp.ir/blog/wp-content/uploads/2010/08/hitasp2.jpg
معرفی چند تن از پهلوانان اساطیری ایران
اسفندیار:
اسفندیار یا اسپندیار پسر گشتاسپ از کتایون و نواده لهراسب بود. برادرش پشوتن، عمویش زریر و پسرانش نوشآذر و مهرنوش نام داشتهاند. اسفندیار رویینتن بود، در شاهنامه به چگونگی رویینتن شدن اسفندیار اشارهای نشده است اما در زراتشتنامه از زرتشت بهرام پژدو آمده است که زردشت اسفندیار را که نوزادی بیش نبود، در آب مقدس شستوشو داد که همین سبب رویینتنی او گشت و تنها چشمانش آسیبپذیر باقی ماند. اسفندیار در نبرد با ارجاسب فرماندهی سپاه گشتاسب را بر عهده داشت، و با پیروزی به نزدیک پدر برگشت اما گرزم پادشاه را برعلیه اسفندیار شورانید؛ چنان که دستور داد اسفندیار را در گنبداندژ زندان کنند.اسفندیار توسط رستم (با رهنمایی سیمرغ) با تیر دو سری که به چشمانش برخورد کرد کشته شد.
گستهم:
گُستَهم به معنای گشوده و منتشر شده و نام یکی از پهلوانان ایرانی شاهنامه است. این نام در اوستا به صورت ویستؤرو آمده که یکی از نامداران ایران از خاندان نوذر است. در شاهنامه او و برادرش توس که پسران نوذر پادشاه ایران بودند به دلیل اینکه بزرگان ایران آنان را لایق نمیدانستند و فرّهٔ ایزدی با آنان نبود به شاهی نرسیدند.
گردیه:
بانوی جنگجوی ایرانی . او خواهر بهرام چوبینه بود . فردوسی بزرگ از او به عنوان هسمرخسروپرویز یاد کرده که در چند نبردها در کنار شاهنشاه قرار داشته است و دلاوری بسیاری از خود نشان دادهاست
کیخسرو:
در اساطیر و حماسههای ایرانی و شاهنامهٔ فردوسی، کیخسرو پسر سیاوش و فریگیس(فرنگیس) و نوهٔ کیکاووس و افراسیاب و یکی از نامدارترین شهریاران و دلاوران است. واژه کیخسرو به معنی «شاه نیکنام» است.
کیخسرو در عدالت و شهامت سرآمد شاهان دیگر کیانی میباشد و به نسبت از کیکاووس خوشنامتر است. زیرا کیکاووس در شاهنامه اعمالی موذیانه (از قبیل ندادن نوشدارو به رستم برای بهبودی سهراب) انجام میدهد اما کیخسرو به عنوان پادشاهی عادل و شجاع باقی میماند. در شاهنامه و همچنین متون پهلوی کیخسرو نمادی از یک شاهنشاه آرمانی است. دستور مرگ سیاوش را افراسیاب صادر میکند و کیخسرو انتقام پدر را از افراسیاب میگیرد
طهمورث/تهمورث:
سومین پادشاه پیشدادی تهمورث (طهمورث) است به معنی دلیر ملقب به «زیناوند» به معنی دارنده سلاح و زین. در تاریخ طبری و مروج الذهب مسعودی آمده است که در زمان او بودا در هند ظهور کرد. او بت پرستی را برانداخت و چون بر دیوان مازندران غلبه کرد، دیوان به او سواد خواندن و نوشتن آموختند لذا به آنان امان داد. در زمان او مردم ریسندگی و بافندگی آموختند.
سهراب:
سهراب در شاهنامه فرزند رستم و از بطن تهمینه دختر شاه سمنگان است. وی در سمنگان که بخشی از توران محسوب میشود به دنیا میآید.رستم پس از بدنیا آمدن سهراب مهرهای بر بازوی وی میبندد تا شناسهای باشد برای فرزندش وتوران را ترک میکند. سهراب پس از شناختن اصلیت خود و دریافتن اینکه فرزند رستم است تصمیم میگیرد که ابتدا ایران و سپس توران را فتح کرده و پدر خود را بر تخت شاهی هر دو کشور بنشاند. افراسیاب پادشاه توران پس از دریافتن تصمیم سهراب از فرصت استفاده کرده و سپاهی را به همراه او به سوی ایران روانه میکند. کیکاووس شاه ایران پس از باخبر شدن از لشکرکشی تورانیان رستم را برای مقابله با آنان میفرستد.
در ادامه همه چیز دست به دست هم میدهد تا اینکه پدر و پسر رودرروی یکدیگر قرار بگیرند.سهراب با دیدن رستم مهرش را در دل میگیرد واز او می خواهد که خود را معرفی کند وبگوید که رستم است یا خیر اما رستم هربار انکار میکند وخود را معرفی نمیکند و در آخر پس از سه روز مبارزه سهراب به دست پدر خود رستم کشته میشود.رستم پس از فرو کردن خنجر در قلب سهراب خفتانش را می گشاید ومهره را بر بازوی فرزند می بینید وهماندم آه فغان میکند که چرا خنجر بر سینه پسر فرو کرده است.در حال پیکی بسوی کیکاووس می فرستد تا برایش نوشدارو را ارسال کن.کیکاووس که از زنده ماندن سهراب بیم دارد انقدر در فرستادن نوشدارو سستی میکند تا سهراب جان میدهد.
آرش:
آرَشِ کَمانگیر نام یکی از اسطورههای کهن ایرانی و همچنین نام شخصیت اصلی این اسطورهاست.
اسطوره آرش کمانگیر از داستانهایی است که در اوستا آمده و در شاهنامه از آرش در سه جا با افتخار نام برده شده ولی داستان آرش در شاهنامه نیامدهاست. در کتابهای پهلوی و نیز در کتابهای تاریخ دوران اسلامی به آن اشاراتی شدهاست. ابوریحان بیرونی، در کتاب خود به نام «آثارالباقیه» به هنگام توصیف «جشن تیرگان»، داستان آرش را بازگو میکند و ریشه این جشن را از روز حماسه آفرینی آرش میداند. در اوستا آرش را اِرِخشه خواندهاند و معنایش را نیز کسانی معناهایی کردهاند: از آن دسته «تابان و درخشنده»، «دارنده ساعد نیرومند» و «خداوند تیر شتابان». در اوستا بهترین تیرانداز ارخش نامیده شدهاست که گمان بر این است که همان آرش باشد. بعضی معنی آرش را درخشان دانستهاند. و برخی معتقدند که منظور از آرش، حاکم پارتی گرگان بوده که به زور تیر و کمان دشمن را (به احتمال زیاد سکاها را) از مرز ایران دور کردهاست.
بیژن:
بیژن از پهلوانان نامدار شاهنامه است. او پسر جوان و ماجراجوی گیو و مادرش بانو گشسپ دختر رستم بود.
در شاهنامه بیژن که تنها فرزند گیو و در چشم پدر سخت عزیز است، غالباً از سوی پدر به خاطر خیرهسریها و جوانیکردن مورد ملامت قرار میگیرد. از ماجراهای مفصل بیژن میتوان به داستان بیژن و گرازان و به تبع آن بیژن و منیژه اشاره کرد. از دیگر کارهای سترگ او (مندرج در شاهنامه) نبرد با فرود پسر سیاوش، کشتن پلاشان تورانی و نیز کشتن هومان پهلوان تورانی در نبردی تنبهتن و نیز کشتن رویین پهلوان تورانی در جنگ دوازده رخ است. درفش بیژن «پرستار پیکر» بود. او از دوستان بسیار نزدیک گستهم پهلوان ایرانی بود و در نبردهای ایرانیان به کینخواهی سیاوش در زمان پادشاهی کیخسرو، دست کم گستهم را دو بار از مرگ (که یک بار آن حتمیاست) رهاند.
بیژن در نهایت به همراه گیو و بسیاری دیگر از پهلوانان، پس از عروج کیخسرو به آسمان، در راه برگشت در توفان برف ناپدید شد.
زال:
زال از قهرمانان اسطورهای ایرانی است که نامش در شاهنامه رفته است.زال در پارسی به معنای سپیدمو است.وی پسر سام و پدر رستم است.
سام از آن که پسرش با موی سپید و در شکل پری یا دیو به دنیا آمده بود ناخرسند بود. از این رو او را در پای کوهی که سیمرغ بر آن آشیان داشت رها کرد. سیمرغ نوزاد را یافت و به آشیانه خود برد و بزرگ کرد.از این پس سیمرغ تا پایان زندگی یاور زال و پسرش رستم است. به روایت شاهنامه فردوسی سیمرغ دوبار به یاری زال و رستم می آید. نخست وقتی که رودابه نمی تواند به دلیل بزرگی جثه نوزاد، رستم را به دنیا آورد. در این هنگام سیمرغ نزد زال می آید و به او می آموزد که چگونه نوزاد را از پهلوی مادر بزایانند. بار دوم در داستان نبرد رستم و اسفندیار به یاری آنها آمد و ترفند نابود کردن اسفندیار را به رستم آموخت.. «ریشه این نام در اوستا zar(پیر شدن) در هندی باستانJāra-Jar(پیر شدن)،بلوچی lāz (زن:زوجه).کلمه «زر» در فارسی نیز لغتی است در «زال»که «ر»به «ل»بدل شده.زال یعنی مانند پیران سپید موی.») «نام پدر رستم است که ولایت نیمروز و زاولستان داشت و او را دستان و دستان زند و زر نیز خوانند و او را زال زر نیز گفته اند به واسطه سپیدی موی ،به سیم شبیه بود ….و گاهی بر سیم به طریق مجاز زر اطلاق کنند»
رهام:
رهام نام پسر گودرز است و بعد از کیخسرو به ملازمت لهراسب شاهنشاه ایران معزز بوده از جانب او به حکومت ری و اسپهان (اصفهان) تا حدود شوشتر و اهواز ممتاز شد و حکمرانی همدان را به داریوش فارسی داده و او را بر سر پادشاهان کلدانیون که در بابل تا ارمن و عمان حکمران بودند فرستاد. وی بلشازار حاکم را کشت و آن ولایت را مسخر کرده و به حکم شاه سلطنت بابل تا بیتالمقدس به وی مفوض شد. چون لهراسب به سعی دانیال دین موسوی داشت و رعایت بنی اسرائیل مینمود از نو بیت المقدس و مسجد الاقصی را آباد کرد و خرابیهای بخت النصر را تعمیر نمود. رهام از شجاعان گیتی بود و ذر زمان کیخسرو جنگهای مردانه نمود.
گیو:
گیو (بر وزن تیز)، پسر گودرز، از پهلوانان بزرگ و خوشنام ایران در شاهنامه است. از بزرگترین کارهای او رفتن به توران در جستجوی کیخسرو و یافتن او پس از هفت سال و آوردن او و مادرش، فریگیس، به ایران است. او در این کار، خصوصاً هنگام بازگشت، رشادتها و پهلوانیها کرد.
گیو همچنین داماد رستم (از طریق وصلت با بانوگشسپ) بود. در شاهنامه او تنها دارای یک فرزند به نام بیژن است. بروز احساسات پدرانه از گیو در جای جای شاهنامه صحنههای دلانگیزی میآفریند که خطوط شخصیت او را پررنگ میکند.
سرانجام کار گیو در شاهنامهٔ فردوسی این است که او همراه با چهار پهلوان دیگر همراه کیخسرو میشوند در سفر نهائی کیخسرو به سوی پروردگار و ترک این جهان سفلی. علی رغم گوشزدهای کیخسرو که فقط کسانی که از فرّ ایزدی برخوردار باشند میتوانند این راه را طی کنند وگرنه نابود و یا ناپدید خواهند شد، پنج پهلوان (از جمله گیو) تصمیم گرفتند که با کیخسرو همراه شوند. سرانجام پس از برگذشتن کیخسرو بسوی عالم بالا، هر پنج پهلوان گرفتار برف و بوران شده و همانجا ناپدید شدند.
آرتمیس:
آرتمیس نخستین زن دریانورد ایرانی است که در حدود ۲۴۸۰ سال پیش، فرمان دریاسالاری خویش را از سوی خشایارشاه هخامنشی دریافت کرد و اولین بانویی میباشد که در تاریخ دریانوردی جهان در جایگاه فرماندهی دریایی قرار گرفته است. در سال ۴۸۴ پیش از میلاد، هنگامی که فرمان بسیج دریایی برای شرکت در جنگ با یونان از سوی خشایارشاه صادر شد، آرتمیس یکی از فرمانروایان سرزمین کاریه (یکی از بخشهای سوریه کنونی) با ۵ فروند کشتی جنگی که خود فرماندهی آنها را در دست داشت، به نیروی دریایی ایران پیوست. در این جنگ که ایرانیان موفق به تصرف آتن شدند، نیروی زمینی ایران را ۸۰ هزار پیاده و ۸۰ هزار سوار تشکیل میداد و نیروی دریایی ایران شامل ۱۲۰۰ کشتی جنگی و ۳ هزار کشتی حمل ونقل بود. آرتمیس در سال ۴۸۰ پیش از میلاد در جنگ سالامین که بین نیروی دریایی ایران و یونان درگرفت، شرکت داشت و دلاوریهای بسیاری از خود نشان داد و با ستایش دوست و دشمن روبرو شد.
برای اطلاع بیشتر از سرنوشت تنی از این اساطیر به این لینک (http://www.ghasedakonline.com/article.php?aid=113) مراجعه کنید
اسطوره با شخصیت تاریخی بسیار فرق می کند و البته الزاماً هر اسطوره ای هم قهرمان نبوده است مانند آناهیتا
اسطوره قصه ای است درباره خدایان و موجودات فوق طبیعی که ریشه اصلی آن ها اعتقادات دینی مردم قدیم است و خاستگاه و آغاز زندگی و معتقدات مذهبی و قدرت های مافوق طبیعی و اعمال قهرمان های آرمانی را بیان می کند. اسطوره، حقیقت تاریخی ندارد و پدید آورندگان اصلی آن ها ناشناخته اند.
بیشترین وجه تمایز یک اسطورۀ تاریخی از یک موجودیت تاریخی تقدم زمانی اسطوره است. اسطوره همواره در گذشتۀ دور زندگی میکند و از دسترس ذهن جستجو گر ، آنچنان که زیر و زبرش کند و تمامی حقیقتش را دریابد، بدور است .به روایت دیگر اسطوره ها از دستبرد حقیقت ناب بدورند و در هاله ای از وهم، تقدس و حضور فرازمانی خود را حفظ میکنند. “لوی استراوس مردمشناس فرانسوی در مطالعه ساختاری اسطوره به تشابهات موجود بین اسطوره و زبان اشاره میکند و از این پیشتر میرود که اسطوره را نوعی زبان بداند که باید گفته شود تا وجود داشته باشد. از نظر لوی استراوس اسطوره از نظر زمانی در گذشته دور اتفاق میافتد و هم غیر تاریخی است یعنی داستان آن جاودانه است
گیم پلی :
http://www.bazyrayaneh.com/forum/images/statusicon/wol_error.gifThis image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 900x563.http://garshasp.ir/blog/wp-content/uploads/2010/07/Screenshot_22.jpg
وسعت مراحل بازی نسبت به حدی که سازندگان از ابتدا در نظر داشتند بسیار کمتر خواهد بود که دلیلش کمبود وقت طراحان اعلام شد. به عنوان مثال مکانیزم هل دادن جعبهها و موارد مشابه دیگر کمرنگتر شدهاند. البته برای ایجاد تنوع در گیم پلی، مکانیکهای دیگری از جمله وجود پازل، پلتفورمینگ یا پرش از سکویی به سکوی دیگر، سر خوردن، تعامل با لبهها و ... به قوت خود باقی ماندهاند. بخشهایی از گیم پلی نیز مانند مبارزه با غول آخرها وجود دارند که به علت هماهنگ نبودن حرکات شخصیت، به کل مکانیزم متفاوتی را دارند. برای این مبارزات، سازندگان از سیستم QTE(یا Quick Time Event) استفاده کردهاند که نمونه مشابه آن در بازیهای خارجی، عنوان خدای جنگ است. جالب است بدانید مدل یکی از غول های بازی دارای 20 هزار polygon میباشد.
تا به حال چندین تریلر از گیم پلی بازی منتشر شده است که که نکات مثبت و منفی زیادی در آن دیده می شد. انیمیشن ها نسبت به یک بازی ایرانی بسیار عالی هستند و پر تعداد کار شده اند هر چند که در قسمت مبارزات جای پیشرفت دارد بیشترین چیزی که در تریلر ها توی ذوق میزند پرش های دو تایی گرشاسب هست که مانند بازی های 10 سال پیش جلوه میکند جالب است بدانید تا به این لحظه سازندگان سه مکانیک پرش برای بازی طراحی کردهاند و حدود 16 بار انیمیشن مربوط به آن را از نو ساختهاند؛ ولی هنوز به ایدهالی که در ذهن دارند دست نیافتند.
تریلر از گیم پلی بازی
با تشکر از VERUS
http://garshasp.ir/sites/default/files/imagecache/screenshot-thumb/screenshots/garshasp_trailer_0.jpg (http://garshasp.ir/garshasp_demo_trailer)
دریافت فایل:
فرمت FLV با حجم کم 44MB (http://garshasp.ir/video/garshasp_trailer_small.flv)
فرمت FLV 88MB (http://garshasp.ir/video/garshasp_trailer.flv)
http://garshasp.ir/sites/default/files/imagecache/screenshot-thumb/screenshots/garshasp_english_trailer_02.jpg (http://garshasp.ir/garshasp_demo_trailer_2)
دریافت فایل:
AVI کیفیت پایین حدود 27MB (http://garshasp.ir/video/Garshasp_Persian_Trailer_SD_02.avi) (کلیک راست + save target as / save link as)
AVI کیفیت بالا حدود 153MB (http://garshasp.ir/video/Garshasp_Persian_Trailer_HD_02.avi) (کلیک راست + save target as / save link as)
نسخه MP4 سازگار با PSP، حدود 20MB (http://garshasp.ir/video/Garshasp_Trailer_PSP.zip)
صدا گذاری/موسیقی :
بخش صداگذاری گرشاسپ با همکاری صداگذار و کارگردان بازی انجام میشود. صداگذار برای تولید منابع صوتی ایده پردازی میکند و نتایج کار را به اطلاع کارگردان میرساند تا تصمیم نهایی اتخاذ شود. مثلاً در انتخاب صدای اشموغان(گروهی از دشمنان) هنوز به نمونهی دلخواهی که در نظر دارند دست نیافتند یا پس از ایجاد صدای پا برای همه شخصیتها(اعم از اصلی و فرعی) و مشاوره با اعضای تیم تولید، برای جلوگیری از شلوغی، صدای پای شخصیتهای غیر قابل بازی حذف شد. با وجود خیالی بودن شخصیتهای بازی، ایجاد صدایشان بسیار سخت خواهد بود و نیاز به خلاقیت بالایی دارد. صداگذار گرشاسپ نیز تلاش زیادی برای استفاده از صدای موجود در طبیعت و حیوانات کرده است. به عنوان نمونه برای یکی از غولهای بازی از صدای فیل استفاده شده و مایعی که از دهان این شخصیت خارج میشود نیز جداگانه صداگذاری و در نهایت منابع صوتی مختلف با یکدیگر ادغام شدهاند.
موسیقی مقولهای جدا از صداگذاریست و خود نیاز به یک تیم متخصص دارد. در کل هزینه آماده سازی موسیقی بسیار بالاست و ساخت سازها و ضبط آنها در استودیو، کار دشواری را میطلبد. مسئول و سازندهی موسیقیهای گرشاسپ، این عنصر را در اختیار بازی و تکمیل کننده آن میداند. ایشان سعی در استفاده از سازهای ایرانی از جمله سورنا(زیر مجموعهی سازهای بادی) داشته و برای ساخت موسیقیها از درک داستان، فضا و محتوای بازی کمک گرفتهاند. مهمترین ویژگی در ساخت موسیقی گرشاسپ، القای حس ترس، عظمت محیط، استرس و در کل شرایط متفاوت موسیقی آن است
سازندگان بازی گفته اند که قصد دارند برای صدای شخصیت های بازی از صدای دوبلور های صدا و سیما استفاده کنند.
حداقل سخت افزار مورد نیاز برای بازی گرشاسپ و سخت افزار پیشنهادی به قرار زیر است:
Minimum System Requirements
OS: Windows XP/Vista/7
Processor: Intel Pentium 4 @ 2.8 GHz / AMD Athlon 64 3000+
Memory: 1 GB (XP), 2 GB (Vista,7)
Hard Drive: 3 GB free
Video Memory: 256 Mb
Video Card: nVidia GeForce 6600 / ATI Radeon X1300
Sound Card: DirectX Compatible
DirectX: 9.0c
Keyboard
Mouse
Gamepad – optional
DVD Rom Drive - DVD version
CD Rom Drive – CD version
———————————————— ———————————————— —-
Recommended System Requirements
OS: Windows XP/Vista/7 64-bit
Processor: 2.5GHz dual core CPU,
Memory: 2.5GB
Hard Drive: 3 GB free
Video Memory: 512 MB
Video Card: GeForce 8600 or Radeon 4600 GPU
Sound Card: DirectX Compatible
DirectX: 9.0c
Gamepad
_____________________________
نحوه ی توزیع بازی :
بازی گرشاسب با قیمت 3500 تومان در بازار توزیع خواهد شد
بازی به قیمت 400 میلیون تومان برای سقف 150 هزار نسخه به ناشر تحویل داده شده است