Mina_Mehr
25th September 2010, 04:24 PM
توصيه ويژه دکتر سعيد حسيني به اميرحسين صبا
سلامت: آقاي دکتر! اميرحسين صبا دلايل زيادي را براي چاق شدنش عنوان کرد. به نظر شما مهمترين دليل بالا رفتن وزنش چه بوده است؟
من فکر ميکنم که وسواس فکري عمدهترين علت اضافه وزن شديد او بوده. همانطور که خودش هم گفت، او در مواقع ناراحتي و عصبانيت براي رسيدن به آرامش به غذا پناه ميبرده که عادت بسيار غلطي است.
سلامت: اين وسواس فکري، اختلالي در روند کار درماني شما ايجاد نکرد؟
چرا. او در نوبت اول که پيش من آمد، توانست خيلي خوب و راحت، هفتهاي 1 کيلو از وزنش را کم کند اما در نوبت دوم و پس از مدت زماني که براي استراحت به او دادم، مثل نوبت اول وزن کم نکرد و خودش مدعي بود که غذايش زياد نشده و حتما متابوليسم بدنش مشکل دارد. ما متابوليسم بدن او را چک کرديم و ديديم نرمال است و به اين نتيجه رسيديم که وسواس فکري دوباره به سراغش آمده. به همين خاطر، دلايل فراوان و مهمي را که بايد به خاطر آنها وزنش را پايين ميآورد، به او گوشزد کرديم و گفتيم که اگر نتواند با اين مشکل کنار بيايد، بايد به روانپزشک مراجعه کند.
سلامت: چه ضرورتي داشت که وزن اميرحسين پايين بيايد؟
خب، او کبد چرب داشت و مهمتر از همه، سابقه خانوادگي ابتلا به ديابت. اگر وزنش را پايين نميآورد، قطعا در آيندهاي نزديک در صف بيماران کبدي و ديابتي قرار ميگرفت.
سلامت: اين استراحتي که هر چند ماه يکبار بين رژيم به بيمارانتان ميدهيد، به چه علت است؟
بعد از يک دوره چندماهه که بيمار رژيم ميگيرد، متابوليسم بدنش پايين ميآيد و ديگر نميتواند مانند ماهها و هفتههاي اول، وزن کم کند در نتيجه فکر ميکند که در راه کاهش وزن شکست خورده و شايد ديگر رژيمش را ادامه ندهد اما وقتي که ما يک استراحت چند هفتهاي را بين رژيم غذايي بيمار قرار ميدهيم و او را در غذا خوردن آزاد ميگذاريم، ديگر اختلالي در کارکرد متابوليسم بدن او ايجاد نميشود و او ميتواند روند کاهش وزنش را به خوبي دنبال کند.
سلامت: اين باعث برگشت وزن نميشود؟
نه! چون فرد خودش ميداند که در مسير کاهش وزن قرار دارد و به راحتي دست از هدفش نميکشد و در ضمن، بعد از مدتي رژيم، اصلا نميتواند مثل سابق پرخوري کند.
سلامت: اميرحسين، يکي از دلايل بالا بودن وزنش را اين ميداند که از کودکي اگر سر سفره، ميلي هم به غذا نداشته، مادرش مثل خيلي از مادران ايراني او را مجبور ميکرده که غذا بخورد. آيا اين دلسوزي مادران به ضرر بچههايشان نيست؟!
خب، بله؛ يکي از فرهنگهاي رايج اما غلط ما اين است که بچههاي چاق را بيشتر ميپسنديم و فکر ميکنيم بچه هرچه چاقتر باشد، سالمتر است. به همين خاطر هم شما هيچ وقت روي جلد مجلهاي، عکس يک بچه لاغر را نميبينيد. خيلي از ما حتي به باورهايمان هم يقين نداريم. مثلا از طرفي معتقديم که بايد اضافه وزن نداشته باشيم تا سالم بمانيم و از طرف ديگر دوست نداريم بچههايمان لاغر باشند. به همين خاطر، از کودکي اينقدر آنها را مجبور به غذا خوردن ميکنيم تا دچار اضافه وزن کودکي شوند و اين مشکل تا بزرگسالي دست از سرشان برندارد.
سلامت: پس اگر مادري بخواهد از سلامت رشد فرزندش مطمئن شود، بايد چه کار کند؟
کافي است تحتنظر متخصص کودکان، منحني رشد فرزندش را بررسي کند و اگر آن متخصص تشخيص داد که فرزندش لاغر است يا سوءتغذيه دارد، آن وقت به فکر چاره بيفتد!
سلامت: آقاي صبا و پسرشان ميگويند که مانند خيلي از ما ايرانيها عادت دارند برنج شان را با نان بخورند. اين عادت، غلط است؟
نميتوان گفت که اين عادت، اشتباه است چون بالاخره هرکسي دوست دارد غذايش را يکجوري بخورد. اما کساني که عادت دارند برنجشان را با نان ميل کنند بايد حواسشان باشد که اين 2 ماده غذايي، از يک جنس هستند و بايد حتماً کالري ناني که ميخورند را هم در رژيم روزانهشان محاسبه کنند و نان را به عنوان چاشني برنج به شمار نياورند. ما حتي ميگوييم اگر شما در طول رژيم از مواد خوب و مفيدي مانند روغن زيتون هم براي رفع يبوست استفاده ميکنيد، بايد کالري آن را در نظر داشته باشيد تا دچار اضافه وزن نشويد.
سلامت: آقاي صبا ميگويند که ديابتشان با کاهش وزنشان کاملا کنترل شده. آيا تمام ديابتيهاي چاق ميتوانند با کم کردن وزن بر بيماري خود غلبه کنند؟
ببينيد؛ افراد چاقي که ديابت نوع 2 دارند و نميخواهند که کارشان به ديابت نوع 1 و انسولين برسد، بايد وزنشان را پايين بياورند. ما نميگوييم که يکدفعه از 120 کيلو برسند به 70 کيلو، بلکه منظورمان اين است که مانند علي صبا، به تدريج و پلهپله وزنشان را پايين بياورند. خيليها فکر ميکنند که 40 کيلو کاهش وزن براي يک فرد 60 ساله زياد و خطرناک است؛ در صورتيکه اگر کاهش وزن به طور اصولي صورت بگيرد مشکلساز نخواهد شد. اين تزريق انسولين و ابتلا به عوارض ديابت است که براي يک فرد 60 ساله خطر دارد، نه کاهش وزن!
سلامت: ظاهرا چربي خون آقاي صبا هم بالا بوده. آيا کنترل کامل چربي خون هم با رژيم غذايي ميسر است؟
اقدام اوليه براي افرادي مانند آقاي صبا که خانوادگي غذاهاي چرب ميخوردند، اصلاح الگوي تغذيه است. سپس اگر چربي خون ايشان و امثال او به تنهايي و با رژيم غذايي کنترل نشد بايد از داروهاي مناسب هم در کنار رژيم استفاده کرد.
سلامت: اينکه به اميرحسين صبا گفتهايد اول يک ليوان آب، بعد سالاد و بعد غذايش را بخورد، يک قانون کلي است که به همه توصيه ميکنيد يا نه؟
نه! معده اميرحسين، خيلي گشاد شده بود و او نميتوانست تا کاملا سير نشده، از سر سفره غذا بلند شود. بنابراين من اين توصيه را به او کردم که حداقل حجمي از معدهاش با خوراكي هاي کمکالري، پيش از صرف غذا پر شود.
www.salamatiran.com (http://www.salamatiran.com)
سلامت: آقاي دکتر! اميرحسين صبا دلايل زيادي را براي چاق شدنش عنوان کرد. به نظر شما مهمترين دليل بالا رفتن وزنش چه بوده است؟
من فکر ميکنم که وسواس فکري عمدهترين علت اضافه وزن شديد او بوده. همانطور که خودش هم گفت، او در مواقع ناراحتي و عصبانيت براي رسيدن به آرامش به غذا پناه ميبرده که عادت بسيار غلطي است.
سلامت: اين وسواس فکري، اختلالي در روند کار درماني شما ايجاد نکرد؟
چرا. او در نوبت اول که پيش من آمد، توانست خيلي خوب و راحت، هفتهاي 1 کيلو از وزنش را کم کند اما در نوبت دوم و پس از مدت زماني که براي استراحت به او دادم، مثل نوبت اول وزن کم نکرد و خودش مدعي بود که غذايش زياد نشده و حتما متابوليسم بدنش مشکل دارد. ما متابوليسم بدن او را چک کرديم و ديديم نرمال است و به اين نتيجه رسيديم که وسواس فکري دوباره به سراغش آمده. به همين خاطر، دلايل فراوان و مهمي را که بايد به خاطر آنها وزنش را پايين ميآورد، به او گوشزد کرديم و گفتيم که اگر نتواند با اين مشکل کنار بيايد، بايد به روانپزشک مراجعه کند.
سلامت: چه ضرورتي داشت که وزن اميرحسين پايين بيايد؟
خب، او کبد چرب داشت و مهمتر از همه، سابقه خانوادگي ابتلا به ديابت. اگر وزنش را پايين نميآورد، قطعا در آيندهاي نزديک در صف بيماران کبدي و ديابتي قرار ميگرفت.
سلامت: اين استراحتي که هر چند ماه يکبار بين رژيم به بيمارانتان ميدهيد، به چه علت است؟
بعد از يک دوره چندماهه که بيمار رژيم ميگيرد، متابوليسم بدنش پايين ميآيد و ديگر نميتواند مانند ماهها و هفتههاي اول، وزن کم کند در نتيجه فکر ميکند که در راه کاهش وزن شکست خورده و شايد ديگر رژيمش را ادامه ندهد اما وقتي که ما يک استراحت چند هفتهاي را بين رژيم غذايي بيمار قرار ميدهيم و او را در غذا خوردن آزاد ميگذاريم، ديگر اختلالي در کارکرد متابوليسم بدن او ايجاد نميشود و او ميتواند روند کاهش وزنش را به خوبي دنبال کند.
سلامت: اين باعث برگشت وزن نميشود؟
نه! چون فرد خودش ميداند که در مسير کاهش وزن قرار دارد و به راحتي دست از هدفش نميکشد و در ضمن، بعد از مدتي رژيم، اصلا نميتواند مثل سابق پرخوري کند.
سلامت: اميرحسين، يکي از دلايل بالا بودن وزنش را اين ميداند که از کودکي اگر سر سفره، ميلي هم به غذا نداشته، مادرش مثل خيلي از مادران ايراني او را مجبور ميکرده که غذا بخورد. آيا اين دلسوزي مادران به ضرر بچههايشان نيست؟!
خب، بله؛ يکي از فرهنگهاي رايج اما غلط ما اين است که بچههاي چاق را بيشتر ميپسنديم و فکر ميکنيم بچه هرچه چاقتر باشد، سالمتر است. به همين خاطر هم شما هيچ وقت روي جلد مجلهاي، عکس يک بچه لاغر را نميبينيد. خيلي از ما حتي به باورهايمان هم يقين نداريم. مثلا از طرفي معتقديم که بايد اضافه وزن نداشته باشيم تا سالم بمانيم و از طرف ديگر دوست نداريم بچههايمان لاغر باشند. به همين خاطر، از کودکي اينقدر آنها را مجبور به غذا خوردن ميکنيم تا دچار اضافه وزن کودکي شوند و اين مشکل تا بزرگسالي دست از سرشان برندارد.
سلامت: پس اگر مادري بخواهد از سلامت رشد فرزندش مطمئن شود، بايد چه کار کند؟
کافي است تحتنظر متخصص کودکان، منحني رشد فرزندش را بررسي کند و اگر آن متخصص تشخيص داد که فرزندش لاغر است يا سوءتغذيه دارد، آن وقت به فکر چاره بيفتد!
سلامت: آقاي صبا و پسرشان ميگويند که مانند خيلي از ما ايرانيها عادت دارند برنج شان را با نان بخورند. اين عادت، غلط است؟
نميتوان گفت که اين عادت، اشتباه است چون بالاخره هرکسي دوست دارد غذايش را يکجوري بخورد. اما کساني که عادت دارند برنجشان را با نان ميل کنند بايد حواسشان باشد که اين 2 ماده غذايي، از يک جنس هستند و بايد حتماً کالري ناني که ميخورند را هم در رژيم روزانهشان محاسبه کنند و نان را به عنوان چاشني برنج به شمار نياورند. ما حتي ميگوييم اگر شما در طول رژيم از مواد خوب و مفيدي مانند روغن زيتون هم براي رفع يبوست استفاده ميکنيد، بايد کالري آن را در نظر داشته باشيد تا دچار اضافه وزن نشويد.
سلامت: آقاي صبا ميگويند که ديابتشان با کاهش وزنشان کاملا کنترل شده. آيا تمام ديابتيهاي چاق ميتوانند با کم کردن وزن بر بيماري خود غلبه کنند؟
ببينيد؛ افراد چاقي که ديابت نوع 2 دارند و نميخواهند که کارشان به ديابت نوع 1 و انسولين برسد، بايد وزنشان را پايين بياورند. ما نميگوييم که يکدفعه از 120 کيلو برسند به 70 کيلو، بلکه منظورمان اين است که مانند علي صبا، به تدريج و پلهپله وزنشان را پايين بياورند. خيليها فکر ميکنند که 40 کيلو کاهش وزن براي يک فرد 60 ساله زياد و خطرناک است؛ در صورتيکه اگر کاهش وزن به طور اصولي صورت بگيرد مشکلساز نخواهد شد. اين تزريق انسولين و ابتلا به عوارض ديابت است که براي يک فرد 60 ساله خطر دارد، نه کاهش وزن!
سلامت: ظاهرا چربي خون آقاي صبا هم بالا بوده. آيا کنترل کامل چربي خون هم با رژيم غذايي ميسر است؟
اقدام اوليه براي افرادي مانند آقاي صبا که خانوادگي غذاهاي چرب ميخوردند، اصلاح الگوي تغذيه است. سپس اگر چربي خون ايشان و امثال او به تنهايي و با رژيم غذايي کنترل نشد بايد از داروهاي مناسب هم در کنار رژيم استفاده کرد.
سلامت: اينکه به اميرحسين صبا گفتهايد اول يک ليوان آب، بعد سالاد و بعد غذايش را بخورد، يک قانون کلي است که به همه توصيه ميکنيد يا نه؟
نه! معده اميرحسين، خيلي گشاد شده بود و او نميتوانست تا کاملا سير نشده، از سر سفره غذا بلند شود. بنابراين من اين توصيه را به او کردم که حداقل حجمي از معدهاش با خوراكي هاي کمکالري، پيش از صرف غذا پر شود.
www.salamatiran.com (http://www.salamatiran.com)