PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله ویرایش در ایران ( قسمت اول )



AreZoO
25th September 2010, 12:02 PM
ویرایش در ایران


گفتگو با کامران فانی

http://img.tebyan.net/big/1388/08/855525015222013476672212021942152532347543.jpg (http://www.njavan.com/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/08/21164650555899941681051241767812953165.jpg)
کامران فانی معتقد است با اینکه ویراستار در متن مولف دست به دخل و تصرف می‌زند اما در نهایت همکار مولف محسوب می شود.
کامران فانی مترجم، ویراستار و فرهنگ‌نویس در گفتگو با خبرنگار مهر با ذکر تاریخچه‌ای از ویراستاری در ادبیات ایران بحث خود را آغاز کرده و گفت: ویراستاری اصولا در تاریخ نشر کتاب در ایران امر تازه و جدیدی است. در گذشته ویراستار به معنای امروزی نداشتیم و به ویراستاری تذهیب و به ویراستار مذهّب می‌گفتند و او کسی بود که متن را پیراسته می‌کرد.

تاریخ 50 ساله ویراستاری در ادبیات معاصر


وی ادامه داد: ویراستاری به معنای امروزی تاریخی 50 ساله در ادبیات ایران دارد و با تاسیس مراکز فرهنگی چون مرکز ترجمه و نشر کتاب و فرانکلین که به طور جدی روی ارکان نشر از جمله ویراستاری برنامه ریزی کرده بودند، مسئله ویرایش کتابها جدی گرفته شد. این مراکز این فرهنگ را ایجاد کرد که کتاب نباید صرفا نوشته و روانه چاپخانه شود بلکه لازم است قبل از چاپ ویرایش شود.
این عضو هیئت علمی کتابخانه ملی وضعیت ویراستاری در 30 ساله اخیر را اینگونه ارزیابی کرد: در 30 سال اخیر اکثر ناشران حتی ناشران کوچک مسئله ویرایش را مورد توجه قرار داده‌اند و دیگر کمتر کتابی بدون ویراستاری به چاپ می‌رسد و می‌توان گفت در این دوره گام بلندی برای برنامه‌ریزی مدون در زمینه ویراستاری برداشته شده است.

کم‌کاری در ویرایش آثار تالیفی


http://img.tebyan.net/big/1388/08/4515632159127237068711822321676211182.jpg (http://www.njavan.com/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/08/594171244188822301292231001451251403374.jpg)
فانی با طبقه‌بندی ویرایش به دو مقوله آثار تالیفی و ترجمه‌ای تصریح کرد: ویرایش به دو دسته ویرایش کتابهای تالیفی و ترجمه‌ای طبقه‌بندی می‌شود که در تاریخ ویرایش ادبیات معاصر ایران تمرکز بیشتر بر روی ویرایش آثار ترجمه‌ای بوده است به همین دلیل در حوزه ویرایش آثار ترجمه‌ای تجربه‌های خوبی داریم و طی سالها ویراستاران بزرگی به ویرایش اینگونه آثار پرداخته‌اند اما در مورد آثار تالیفی به ویژه در حوزه ادبیات کمتر فعال بوده‌ایم.
این مترجم افزود: تا آنجا که آثار ادبی کمتر درگیر آفرینش و خلق هنری هستند مثلا در حوزه تحقیق ویراستار کارش راحت‌تر است ولی مسئله اصلی ما در مورد ویراستاری آثار ادبی (داستان و شعر) است که متاسفانه در این حوزه کم‌کار بوده‌ایم. شما به کمتر رمان یا کتاب شعری برخورد می‌کنید که به دقت ویراستاری شده باشد و در این زمینه ویراستار حرفه‌ای هم خیلی کم داریم.

ویراستار یا مشاور


وی تاکید کرد: در زمینه داستان بیشتر اینگونه بوده که ناشر کتابی را که به او داده می‌شود به یک نفر که بیشتر نقش مشاور را دارد می‌سپارد و او داستان را می‌خواند و اظهارنظر می‌کند که داستان خوبی است و می تواند مخاطب را جذب کند یا خیر . سپس ناشر با شمّ خود تشخیص نهایی را می‌دهد که کار پرفروش می‌شود یا خیر و در این روند کمتر کسی در نقش ویراستار حرفه‌ای رمان و داستان ظاهر می‌شود. این جریان بیشتر کارشناسی اثر از لحاظ موفقیت در میزان فروش است نه ویراستاری.
مولف «فرهنگ موضوعی قرآن مجید»با تاکید براینکه ویراستاری داستان از هرنوع ویراستاری سخت‌تر است گفت: ویراستار رمان باید به چند نکته توجه کند اول اینکه ساختار رمان محکم، استوار و قابل قبول باشد، دوم اینکه پیرنگ داستان واقعه‌ای جذاب و اغناکننده باشد، سوم اینکه شخصیت‌پردازیها و توصیف و تحلیل شخصیتها درست باشد و اینکه شخصیتها رابطه‌هایشان درست و هر کدام در جایگاه خودشان باشند، چهارم اینکه فضاسازی داستان درست باشد. در یک نگاه کلی به آنچه در نقد ادبی بدان برمی‌خوریم در ویراستاری داستان باید مورد نظر قرار گیرد.
http://img.tebyan.net/big/1388/08/1651825522516219482751032511047318371676.jpg (http://www.njavan.com/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/08/115531872032502511357742952618715342127.jpg)
فانی ادامه داد: ویراستار پس از طی این مراحل سرانجام به زبان می‌پردازد. زبان در آثار تحقیقی در همین حد که مفهوم و گویا باشد کافی است ولی در هنر داستان و شعرنویسی زبان خودش هدف است که بسیار اهمیت دارد. ویراستار باید به این موضوعات دقت کند که زبان با فضای داستان هم‌خوانی داشته باشد، زبان گفتگوها جاافتاده و صحیح باشد و ویراستار در مواردی حتی پیشنهاد حذف، تغییر و جابجایی می‌دهد.


ویراستار همکار مولف است نه رقیب او


به اعتقاد وی علیرغم امکان دخل و تصرف ویراستار در کتاب ولیکن وی همکار مولف است نه رقیب او و در هرصورت داستان متعلق به داستان‌نویس است و ویراستار به او کمک می‌کند.
مترجم «مرغ دریایی»آنتوان چخوف بیان کرد: ویراستار به نوعی یک خواننده است؛ او خواننده خصوصی رمان است. او تشخیص می‌دهد خواننده در چه شرایطی از خواندن این کتاب بیشتر راضی خواهد بود و به نویسنده کمک می کند تا رابطه بهتری با خوانندگانش برقرار کند.
وی درباره ویژگیهای یک ویراستار حرفه‌ای توضیح داد: این خیلی مهم است که ویراستار کتابخوان باشد و انتظار خواننده از یک داستان را بداند. از آنجا که نویسنده در مورد کتاب خودش هرگز نمی‌تواند نقش خواننده صرف داشته باشد چراکه او نقش آفریننده دارد و نسبتش با کتاب نقش تولیدکننده است نه مخاطب در نتیجه ویراستار بهترین کسی است که می‌تواند از دیدگاه مخاطب به اثر نگاه کرده و نظرش را به نویسنده منتقل کند تا در نهایت اثر خواننده درست خودش را پیدا کند.نقش ویراستار آنقدر مهم است که حتی اثری که در ابتدا مهم به نظر نمی‌یاید پس از اعمال نظرات ویراستاران می تواند به یک اثر موفق تبدیل شود.
http://img.tebyan.net/big/1388/08/962311112124833251972111247935158166252119.jpg (http://www.njavan.com/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/08/379616965156936924017739223324015485192.jpg)
این ویراستار گفت: ما در ادبیات معاصرمان کمتر کتاب داستان یا شعری داشتیم که با همکاری مولف و ویراستار به اثر جدیدی تبدیل شده باشد که یکی از دلایل آن هم این است که ویرایش حرفه ای آثار زمان و هزینه می برد که در ایران کمتر ناشری حاضر است این زمان و هزینه را بپذیرد. این مشکل به ویژه در مورد آثار مولفان جوان که اتفاقا آثارشان بیشتر به ویرایش نیاز دارد جدی‌تر است. اگر هم در مواردی می‌بینیم کتابی ویراستار دارد این ویرایش بیشتر در حد ظاهری است و اینکه کتاب آماده چاپ شود.
فانی ادامه داد: در ویراستاری ترجمه، ویراستار دیگر با محتوای کتاب کار ندارد و هدف چک کردن دقت و صحت ترجمه است که در اینجا کار ویراستار مشخص تر است ولی در مورد تالیف اینطور نیست و ویراستار نظر به محتوای کتاب دارد. همانطور که می‌دانید ویراستاری به دودسته صوری که تاحدی با رسم‌الخط کار دارد و با نثر و ویراستاری محتوایی که با محتوا کار دارد، تقسیم بندی می‌شود که در هر دو نوع ویراستاری زبانی که کتاب را پیراسته می‌کند وجود دارد .حال در مورد آثار تالیفی همه این کارها برعهده ویراستار است که گاه ویراستاران مجزا این کارها را انجام می دهند و گاه وقتی یک ویراستار خیلی باتجربه است همه این موارد را شخصا برعهده می‌گیرد.
ادامه دارد...

AreZoO
25th September 2010, 12:07 PM
ويرايش در ايران(2)


گفتگو با کامران فاني



بخش دوم

نقد شفاهي شعر نقش ويرايش را بازي کرده است


http://img.tebyan.net/big/1388/08/2016516033201818274041771739241130158.jpg (http://www.njavan.com/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/08/2151819122020922351191128771192182259202141.jpg)
نويسنده کتاب "گسترش تاريخ ايران در رده‌بندي کنگره" در بخش ديگر صحبتهايش درباره ويراستاري شعر توضيح داد: از قديم اينگونه بود که در انجمنهاي ادبي جلسات شعرخواني گذاشته مي‌شد و آنجا اشعار نقد و بررسي و ايرادها گفته مي‌شد و با اعمال نظرات صاحبنظران کارها پخته‌تر و شيواتر مي‌شد .اين خود به نوعي ويرايش شفاهي بود. ولي براي اينکه بتوانيم ادبيات تاليفي را چه در حوزه داستان چه شعر از اين وضع بيرون بياوريم لازم است به ويراستاري حرفه‌اي بهاي بيشتري داده شود.
اين منتقد ادبي در پاسخ به اين پرسش که آيا تعامل بين ويراستار و مولف در حوزه شعر سخت‌تر از داستان نيست؟ و آيا اينگونه نيست که شاعر دنياي شعر را نسبت به خود خيلي شخصي مي‌بيند اعمال تغيير در اثرش را سخت تر مي‌پذيرد؟ گفت: بله. اينگونه است که شاعران در مورد آثارشان سخت‌تر برخورد مي‌کنند و اثرشان را برگرفته از نوعي الهام و برگرفته از ناخودآگاه و فرزند عزيز خود مي دانند و کمتر حاضر مي‌شوند کسي در اثرشان دست ببرد ولي اين فرهنگي است که بايد تغيير کند.
مترجم "سلوک روحي بتهون" اثر ساليوان با ذکر مثال معروف "سرزمين هرز" اليوت توضيح داد: وقتي مي‌بينيم شاعر بزرگي چون اليوت در برابر تغييرات و حذف شعرش توسط پاوند جبهه‌گيري نمي کند و مي‌پذيرد که اعمال اين تغييرات شعرش را زيباتر مي‌کند پس ما هم بايد جريان ويراستاري حرفه‌اي را بپذيريم. در قديم پذيرش تغييرات در شعر بيشتر بود نسخه‌هايي از ديوان حافظ (http://www.njavan.com/celebrated_authors/2009/10/11/104624.html)موجود است که نشان مي دهد او شعرهايش را ويرايش مي‌کرده و اين نشان‌دهنده اين است که او نظر ديگران را مي‌شنيده و آنچه را قابل قبول و درست بوده اعمال مي کرده است.
وي افزود: البته ما ديده‌ايم که شاعران شعرشان را به دوستانشان مي‌دهند تا بخوانند و اعمال نظر کنند و در اين جايگاه مشکلي وجود ندارد ولي وقتي به ويراستار رسمي مي‌رسند نظرات آنها را نمي‌پذيرند در حاليکه اين برخورد اصلا درست نيست و ما واقعا به ويرايش آثارمان احتياج داريم.

اقتباس و تصحيح با ويرايش متفاوت است


فاني نظر خود را درباره اين موضوع که آيا مي‌توان کتاب نويسندگاني ا که در قيد حيات نيستند هم مانند آثار نويسندگان فعلي ويرايش کرد؟ اينگونه بيان کرد: نه. در اين موارد به اين فرد اقتباس‌گر مي گويند نه ويراستار. اقتباس‌گر هم فردي است که آثار کهن را خلاصه مي‌کند يا زبان آنها را کمي امروزي‌تر مي‌کند تا مخاطب بهتر بتواند با اينگونه آثار ارتباط برقرار کند. هرگز نمي‌توان به بهانه ويرايش جمله‌اي از نمايشنامه‌هاي شکسپير (http://www.njavan.com/Literature_Art/Literature_ArtPersonalities/2003/1/30/1474.html)را عوض کرد. نوع ديگري برخورد با متون قديمي هم داريم که عنوان تصحيح دارد و جايگاه آن هم مشخص شود و به هيچ عنوان ويراستار نيست.
مولف "سرعنوانهاي موضوعي فارسي" افزود: وقتي نويسنده‌اي جايگاهش در ادبيات تثبيت شده است بايد نثر او را همانگونه که بوده نگه داريم .ضمن اينکه ويراستاري يک فعل توافقي بين مولف يا مترجم با ويراستار است که در غياب مولف و مترجم نمي‌توان در اثر او دست برد.مثلا شايد در جاهايي نثر صادق هدايت (http://www.njavan.com/celebrated_authors/2007/8/11/44386.html)ايراد داشته باشد ولي هيچ‌کس نمي‌آيد به بهانه ويرايش در نثر او دست ببرد مگر اينکه ويراستار مطمئن باشد در نسخه‌اي که از اثر به جا مانده غلط چاپي وجود داشته و مربوط به نثر نويسنده نبوده است که مي تواند آن را اصلاح کند.
اين نويسنده اشاره کرد: اما ما در مواردي داريم که داستانهاي بلند گذشته کوتاه مي‌شوند مثلا سامرست موام که معتقد بود بسياري از آثار ادبيات جهان به دليل اينکه دچار طويل‌گويي شده‌اند اين است که ويراستاري نشده‌اند.او در کتاب "10 رمان بزرگ" ده رمان بزرگ ادبيات جهان را خلاصه کرد تا بدون اينکه آسيبي به متن برسد جذاب‌تر و خواندني ‌تر بشوند.

طويل‌‌نويسي نويسندگان قرن 19 و لزوم کوتاه کردن آثارشان


http://img.tebyan.net/big/1388/08/194168231117547144809216301658220116086.jpg (http://www.njavan.com/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/08/99224213782421316154200516316922521987209.jpg)
وي توضيح داد: از آنجا که بيشتر نويسدگان قرن 19 پاورقي نويس بودند و از نوشتن اين پاورقي ها در روزنامه‌ها و مجلات پول مي‌گرفتند تلاش مي‌کردند کارهاي بلندتري بنويسند. به همين دليل کسي مانند موام معتقد است که مي توان اين آثار را خلاصه کرد.
فاني در پاسخ به اين پرسش که ويراستاري به معناي دقيق آن بيشتر پديده‌اي شرقي است يا غربي؟ توضيح داد: در صدر اسلام و بيشتر در قرن دوم و سوم يک نهضت بزرگ ايجاد شد که به ترجمه آثار يوناني، پهلوي و هندي به زبان عربي و ايراني روي آورد. در آن دوره مترجم نقش ويراستار را هم ايفا مي‌کرد. پرکارترين مترجم ايراني حنيد بن اسحاق که در زمان مامون مي‌زيست چهار شرط براي کارش قايل بود و مي‌گفت مترجم بايد به زبان مبدا و مقصد مسلط باشد .همچنين بايد نسبت به موضوع متن ترجمه تسلط داشته باشد و شرط چهارمي که بدان قايل بود اين بود که مي‌گفت "من ابتدا نسخه اوليه را غلط‌گيري، تصحيح و ويرايش و سپس ترجمه مي‌کنم".

در سالهاي قبل تاليفات و ترجمه‌ها بازنويسي مي شد


مترجم "تريستانا" اثر لوئيس بونوئل ادامه داد: اين نشان مي‌دهد که از آن دوران در ادبيات شرق به مساله ويرايش توجه شده است و اما در دوره معاصر وقتي ترجمه آثار غربي رواج پيدا کرد همان رويکرد به کار گرفته شد. بدين معنا که مترجمان آثار اکثرا ايرانياني بودند که مدتي در خارج زندگي کرده بودند يا خارجياني که مدتي در ايران ساکن بودند. آنها کتابهايي را ترجمه مي کردند و سپس نويسندگان اين متنهاي ترجمه شده را بازنويسي مي‌کردند تا به فارسي شيوا تبديل شود. بازنويسي آثار تا دوره مشروطه ادامه داشت و حتي محمدعلي فروغي در جايي گفته است که کتابهاي اوليه‌اش را پدرش بازنويسي مي‌کرده است.
اين ويراستار تاکيد کرد: ما مي‌بينيم در دوره‌اي مترجم و نويسنده حتي حاضر بود اثرش را به شخص ديگري بدهد تا آن را بازنويسي کند ولي امروز ديگر کسي هرگز حاضر نمي‌شود اثرش را به دست بازنويسي بسپارد و اگر ويراستاري بيش از حد در متن اصلي دست ببرد حتما با اعتراض نويسنده روبه‌رو مي‌شود و مي‌بينيم همکاري صميمانه بين چنين ويراستاراني با نوسندگان وجود ندارد.
فاني ادامه داد: من توصيه مي‌کنم کتاب "هنر ويرايش" را که مصاحبه با يکي از برجسته‌ترين ويراستاران ادبيات داستاني آمريکا است همه اهالي ادبيات بخوانند. مولف در اين کتاب خاطرات و تجربيات خود از 50 سال ويراستاري بيش از هزار رمان را مرور مي‌کند. اينکه او چطور با نويسندگان ارتباط برقرار مي کرده که آنها نظرات او را مي‌پذيرفتند خيلي مهم است و ما هم در ايران نياز داريم چنين رابطه‌اي بين ويراستاران و مولفان و مترجمان برقرار شود.
وي در پايان تاکيد کرد: لازم است در ادبيات ايران قدر و جايگاه ويراستار شناخته و تثبيت شود. ناشران نبايد به ويراستاري به عنوان تفنن نگاه کنند. از لحاظ حقوق مادي هم بايد بيشتر به ويراستاران توجه شود. اين حرفه مهمي است که بايد تامين مالي در آن وجود داشته باشد تا افراد بتوانند با ذهن آرام اين شغل را ادامه دهند. در حوزه کتابهاي آموزشي که ويراستاري آنها خيلي اهميت دارد به دليل اينکه نهادها و سازمانها ويراستاران را استخدام مي‌کنند و حقوق ماهانه براي آنها درنظر گرفته مي شود کار براي ويراستاران راحت‌تر و امن‌تر است. چنين شرايطي بايد در حوزه ادبيات داستاني هم ايجاد شود تا کساني که شمّ و علاقه ويراستاري دارند بتوانند به‌طور حرفه‌اي اين عرصه را دنبال کنند.
پايان
برگرفته از مهر

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد