MR_Jentelman
23rd September 2010, 04:08 PM
طالقان زيبا، سرسبز و خوش آب هوا به عنوان يکي از جاذبه هاي گردشگري ايران در نزديکي تهران قرار دارد و از نظر کارشناسان گردشگري، يک فرصت کم نظير گشت و گذار براي اهالي کلان شهر پايتخت به شمار مي رود.
اين منطقه در حال حاضر يکي از فطب هاي پرورش زنبور عسل هم به شمار مي رود و سفر به آن در فصل برداشت عسل، جذابيتي دو چندان به اين سفر مي بخشد.
اگرچه امروز طالقان پر از کندوست اما سابقه زنبورداري تجاري در آنجا مثل بقيه ايران بيشتر از 60 سال نيست. قديميترين سند مرتبط با زنبور در ايران تصوير اين حشره بر شانهاي مفرغي است که در لرستان به دست آمده و نشان ميدهد که 800سال قبل از ميلاد، مردم ايران با زنبورداري آشنا بودهاند اما با وجود اين، زنبورداري در ايران بيشتر يک فعاليت کشاورزي خانگي بوده، تا يک تجارت و صنعت.
شايد به خاطر خاصيت اکسير جواني عسل است که آقاي «سيدمحمد امينزاده»- صاحب زنبورستاني در ميناوند طالقان- خيلي کمتر از سنش به نظر ميرسد. 75 سالش است و از نخستين زنبورداران طالقان است. حتي آنهايي که مثل آقاي امينزاده روزهاي عمرشان را در زنبورستان شب کردهاند هم، بدون کلاه توري نزديک کندوها نميشوند.
http://img.tebyan.net/big/1389/06/20100919145224859_taleghan.jpg
قبل از آنکه زنبوري بتواند درون کلاه برود، بايدکش بالاي آن را از داخل دور سر انداخت و کش پايين را هم روي گردن يا شانه نگه داشت. دستکشهاي پلاستيکي را هم که بپوشم، پوشش رزم کامل است. هوا گرمتر شده و زنبورها آرامتر به نظر ميرسند.
آقاي امينزاده- معلم و مدير مدرسه قديمي طالقان- با اينکه سالهاست بازنشسته شده، هنوز هم معلم است و همه چيز را آرام و شمرده توضيح ميدهد: «در طالقان زودتر از ده صبح نبايد سراغ زنبورها رفت. هوا که سرد باشد، عصبانيند اما کمکم که هوا گرم شود اخلاقشان هم خوب ميشود. به همين خاطر ما از صبح زود نميتوانيم کار را شروع کنيم.»
عسل مدفوع زنبور نيست. اين واضحترين نکته براي يک زنبوردار، دقيقا همان تصور اشتباهي است که بيشتر مردم درباره عسل دارند. آنها از پنج ماه قبل کار سخت زنبورداري را شروع کرده است؛ از فروردين ماه که گلهاي منطقه شکوفه بدهند و به قول آقاي امينزاده زمين نفس بکشد. زنبورداران شمال ايران هم با شکوفه کردن گلها در اسفند و آنها که ساکن مناطق سرد آذربايجان هستند، در نيمه فروردين کار سخت را شروع ميکنند. زنبوردارها بايد به تک تک کندوها سر بزنند. آيا کندو سالم است يا بيماري ميان زنبورها افتاده؟ حرکت کارگرها چطور است؟ ميزان تخمگذاري و کارايي ملکه چقدر است؟ و اگر کندو ضعيف يا بيمار بود، بايد با شربت عسل و دارو تقويتش کنند. شايد زنبورداري از معدود شاخههاي کشاورزي باشد که داشتن سواد از ملزومات آن است، چون زنبورداران وضعيت هر کندو را در دفترچهاي يادداشت ميکنند و بعد سراغ وارسي کندوي بعدي ميروند...
http://img.tebyan.net/big/1389/06/20100919145226906_western-money-bee-34108.jpg
ملکه اولين سال بعد از تولد بالاترين کارايي را دارد. در يک روز بين سه تا چهار هزار تخم ميريزد و در سالهاي بعد، ميزان تخمريزي کمتر ميشود. زماني که ملکه به پايينترين حد کارايياش برسد، با نيش زنبورهاي ديگر کشته ميشود و ملکه تازه جايگزين ميشود.
برداشت شيرين
گرماي عجيب و غريب امسال گريبان زنبوردارهاي طالقاني را هم گرفت؛ طوري که آقاي امينزاده ميگويد در 75 سال عمرش، چنين گرمايي را به ياد ندارد که در عرض چند روز تمام گلهاي آويشن دشتهاي طالقان را بسوزاند؛ ماجرايي که براي ديگر زنبوردارهاي ايراني هم پيش آمد و همين باعث شده که امسال عسل واقعي کمتر باشد. با اين حال مثل سالهاي قبل، اين وقت مرداد، زنبورستانهاي طالقان شلوغ است و بايد آنچه در اين پنج ماه کاشتهاند را درو کرد.
با خنده ميگويد:« اين چند روز فقط در کندوها را برداشتيم و گذاشتيم. با زنبورها صحبت کرديم که تورو خدا، اگر 100 گرم ديگر هم داري رو کن. در سالهاي پرعسل هر کندو تا 30 کيلو هم عسل ميدهد اما امسال هر کندو يک کيلو هم عسل نداشت. البته قضيه آن زنبورستانهايي که جلوي زنبورها شربت شکر ميگذارند فرق دارد و آنها هميشه عسل دارند.»
http://img.tebyan.net/big/1389/06/20100919145224421_narian-wp1024.jpg
شيوه استخراج عسل نيز جالب است: کارگرها شانهاي عسل را برس ميزنند و داخل ساختمان ميبرند تا شيرينترين بخش ماجراي زنبورداري آغاز شود. دو کارگر مشغولند و با کاردک و چنگال مخصوص، لايه طلايي رنگي را از روي موم عسل برميدارند تا بشود عسل را بيرون آورد. اين لايه را «پولک» مينامند و مثل در قوطي عمل ميکند. شانها آماده عسلگيريند. بايد شانها را به دستگاه «اکستراکتور» سپرد تا بدون دخالت دست عسل از موم جدا شود. کارگري شانها را داخل دستگاه ميگذارد. دستگاه با کمک نيروي گريز از مرکز عسل را به ديواره دستگاه ميپاشد و از شيري که روي ديوارها تعبيه شده، عسل از دستگاه بيرون ميآيد و همانجا در شيشه ميشود...
زنبورهاي کوچنشين
اگرچه کار زنبورستان ميانوند طالقان تمام شده، تازه فصل کوچ است و آغاز کار دوباره براي يک زنبوردار. زنبوردارها تقريبا در دو ماه سرد سال بيکارند و بقيه سال بايد بالاي سرزنبورها باشند يا با آنها ييلاق و قشلاق کنند وگرنه اگر نتوانند غذا و شهد تازه به موقع به زنبورها برسانند، زنبورها ميميرند يا دسته جمعي کندو را براي هميشه ترک ميکنند ؛ اتفاقي که در اين چند سال براي بسياري از زنبوردارها افتاده و هنوز معلوم نيست فقط به دليل نبود غذاي کافي بوده يا ترک کندوها دليل ديگري داشته است.
http://img.tebyan.net/big/1389/06/20100919145223984_asal.jpg
آقاي امينزاده هم تا چند روز ديگر کندوهايش را بار ماشين ميکند تا آنها را به سمت قزوين ببرد و عسلهايي با طعم و رنگهايي متفاوت از گون و آويشن تحويل دهد. تا چند سال قبل آقاي امينزاده مجبور بود کندوهايش را در ماههاي سرد به بوشهر هم ببرد. به همين خاطر از دوبار عسلگيري ساليانه، يک بارش عسل طعم و عطر گلهاي جنوب را ميگرفت...
نگران آينده عسل
اگرچه خيليها فکر ميکنند که نخستين مشخصه عسل خوب آن است که شکرک نزند، اتفاقا آن عسلي مرغوب است که شکرک بزند. عسل آفتابگردان که يکي از مرغوبترين عسلهاي پاييزي است، سر هفته شکرک ميزند. اما به دليل همين تصور غلط است که بعضي زنبوردارها، جوهرليمو يا آبليمو به خورد زنبور ميدهند تا شکرک نزند. علاوه بر اين، بسياري از زنبوردارها عسلشان را تا 90 ـ 80 درجه حرارت ميدهند و عسل هيچ وقت شکرک نميزند اما آنوقت آنزيمهاي مفيد آن از بين ميرود و مواد سمي در عسل فعال ميشود. به گفته آقاي امينزاده: «به اين خاطر، آن چيزي که خداوند شفاي للناس قرار داده، ميشود بلاي للناس!»
او ميگويد بدتر از خشکسالي اين است که مردم عسل خوب را تشخيص نميدهند: «چه عسل واقعي بدهي و چه عسل قند، بيشتر دنبال ارزاني هستند. عسلي را که قيمتش20 هزار تومان است، ميدهند 6 هزار تومان؛ مگر رب است؟ آنقدر بعضيها تقلب ميکنند که ديگر نميشود عسل را به قيمت واقعي فروخت. عسل خوب را بايد از صاحبش شناخت. اگر کسي را پيدا کرديد که درستکار است و تقلب نميکند، ديگر نبايد ولش کرد.»
به قول اين مرد پرتجربه زنبوردار، هزاران تن عسل در دشت و بيابانهاي ايران خوابيده و فقط کسي بايد آنها را جمع کند. با آنکه بسيار به قابليتهاي زنبورداري ايران خوشبين است، باز هم نگران همين زنبوردارهاي فعلي است که تقلب در بازار و ناآگاهي مردم، تجارت آنها را به نابودي ميبرد.
منبع: سرزمين من
اين منطقه در حال حاضر يکي از فطب هاي پرورش زنبور عسل هم به شمار مي رود و سفر به آن در فصل برداشت عسل، جذابيتي دو چندان به اين سفر مي بخشد.
اگرچه امروز طالقان پر از کندوست اما سابقه زنبورداري تجاري در آنجا مثل بقيه ايران بيشتر از 60 سال نيست. قديميترين سند مرتبط با زنبور در ايران تصوير اين حشره بر شانهاي مفرغي است که در لرستان به دست آمده و نشان ميدهد که 800سال قبل از ميلاد، مردم ايران با زنبورداري آشنا بودهاند اما با وجود اين، زنبورداري در ايران بيشتر يک فعاليت کشاورزي خانگي بوده، تا يک تجارت و صنعت.
شايد به خاطر خاصيت اکسير جواني عسل است که آقاي «سيدمحمد امينزاده»- صاحب زنبورستاني در ميناوند طالقان- خيلي کمتر از سنش به نظر ميرسد. 75 سالش است و از نخستين زنبورداران طالقان است. حتي آنهايي که مثل آقاي امينزاده روزهاي عمرشان را در زنبورستان شب کردهاند هم، بدون کلاه توري نزديک کندوها نميشوند.
http://img.tebyan.net/big/1389/06/20100919145224859_taleghan.jpg
قبل از آنکه زنبوري بتواند درون کلاه برود، بايدکش بالاي آن را از داخل دور سر انداخت و کش پايين را هم روي گردن يا شانه نگه داشت. دستکشهاي پلاستيکي را هم که بپوشم، پوشش رزم کامل است. هوا گرمتر شده و زنبورها آرامتر به نظر ميرسند.
آقاي امينزاده- معلم و مدير مدرسه قديمي طالقان- با اينکه سالهاست بازنشسته شده، هنوز هم معلم است و همه چيز را آرام و شمرده توضيح ميدهد: «در طالقان زودتر از ده صبح نبايد سراغ زنبورها رفت. هوا که سرد باشد، عصبانيند اما کمکم که هوا گرم شود اخلاقشان هم خوب ميشود. به همين خاطر ما از صبح زود نميتوانيم کار را شروع کنيم.»
عسل مدفوع زنبور نيست. اين واضحترين نکته براي يک زنبوردار، دقيقا همان تصور اشتباهي است که بيشتر مردم درباره عسل دارند. آنها از پنج ماه قبل کار سخت زنبورداري را شروع کرده است؛ از فروردين ماه که گلهاي منطقه شکوفه بدهند و به قول آقاي امينزاده زمين نفس بکشد. زنبورداران شمال ايران هم با شکوفه کردن گلها در اسفند و آنها که ساکن مناطق سرد آذربايجان هستند، در نيمه فروردين کار سخت را شروع ميکنند. زنبوردارها بايد به تک تک کندوها سر بزنند. آيا کندو سالم است يا بيماري ميان زنبورها افتاده؟ حرکت کارگرها چطور است؟ ميزان تخمگذاري و کارايي ملکه چقدر است؟ و اگر کندو ضعيف يا بيمار بود، بايد با شربت عسل و دارو تقويتش کنند. شايد زنبورداري از معدود شاخههاي کشاورزي باشد که داشتن سواد از ملزومات آن است، چون زنبورداران وضعيت هر کندو را در دفترچهاي يادداشت ميکنند و بعد سراغ وارسي کندوي بعدي ميروند...
http://img.tebyan.net/big/1389/06/20100919145226906_western-money-bee-34108.jpg
ملکه اولين سال بعد از تولد بالاترين کارايي را دارد. در يک روز بين سه تا چهار هزار تخم ميريزد و در سالهاي بعد، ميزان تخمريزي کمتر ميشود. زماني که ملکه به پايينترين حد کارايياش برسد، با نيش زنبورهاي ديگر کشته ميشود و ملکه تازه جايگزين ميشود.
برداشت شيرين
گرماي عجيب و غريب امسال گريبان زنبوردارهاي طالقاني را هم گرفت؛ طوري که آقاي امينزاده ميگويد در 75 سال عمرش، چنين گرمايي را به ياد ندارد که در عرض چند روز تمام گلهاي آويشن دشتهاي طالقان را بسوزاند؛ ماجرايي که براي ديگر زنبوردارهاي ايراني هم پيش آمد و همين باعث شده که امسال عسل واقعي کمتر باشد. با اين حال مثل سالهاي قبل، اين وقت مرداد، زنبورستانهاي طالقان شلوغ است و بايد آنچه در اين پنج ماه کاشتهاند را درو کرد.
با خنده ميگويد:« اين چند روز فقط در کندوها را برداشتيم و گذاشتيم. با زنبورها صحبت کرديم که تورو خدا، اگر 100 گرم ديگر هم داري رو کن. در سالهاي پرعسل هر کندو تا 30 کيلو هم عسل ميدهد اما امسال هر کندو يک کيلو هم عسل نداشت. البته قضيه آن زنبورستانهايي که جلوي زنبورها شربت شکر ميگذارند فرق دارد و آنها هميشه عسل دارند.»
http://img.tebyan.net/big/1389/06/20100919145224421_narian-wp1024.jpg
شيوه استخراج عسل نيز جالب است: کارگرها شانهاي عسل را برس ميزنند و داخل ساختمان ميبرند تا شيرينترين بخش ماجراي زنبورداري آغاز شود. دو کارگر مشغولند و با کاردک و چنگال مخصوص، لايه طلايي رنگي را از روي موم عسل برميدارند تا بشود عسل را بيرون آورد. اين لايه را «پولک» مينامند و مثل در قوطي عمل ميکند. شانها آماده عسلگيريند. بايد شانها را به دستگاه «اکستراکتور» سپرد تا بدون دخالت دست عسل از موم جدا شود. کارگري شانها را داخل دستگاه ميگذارد. دستگاه با کمک نيروي گريز از مرکز عسل را به ديواره دستگاه ميپاشد و از شيري که روي ديوارها تعبيه شده، عسل از دستگاه بيرون ميآيد و همانجا در شيشه ميشود...
زنبورهاي کوچنشين
اگرچه کار زنبورستان ميانوند طالقان تمام شده، تازه فصل کوچ است و آغاز کار دوباره براي يک زنبوردار. زنبوردارها تقريبا در دو ماه سرد سال بيکارند و بقيه سال بايد بالاي سرزنبورها باشند يا با آنها ييلاق و قشلاق کنند وگرنه اگر نتوانند غذا و شهد تازه به موقع به زنبورها برسانند، زنبورها ميميرند يا دسته جمعي کندو را براي هميشه ترک ميکنند ؛ اتفاقي که در اين چند سال براي بسياري از زنبوردارها افتاده و هنوز معلوم نيست فقط به دليل نبود غذاي کافي بوده يا ترک کندوها دليل ديگري داشته است.
http://img.tebyan.net/big/1389/06/20100919145223984_asal.jpg
آقاي امينزاده هم تا چند روز ديگر کندوهايش را بار ماشين ميکند تا آنها را به سمت قزوين ببرد و عسلهايي با طعم و رنگهايي متفاوت از گون و آويشن تحويل دهد. تا چند سال قبل آقاي امينزاده مجبور بود کندوهايش را در ماههاي سرد به بوشهر هم ببرد. به همين خاطر از دوبار عسلگيري ساليانه، يک بارش عسل طعم و عطر گلهاي جنوب را ميگرفت...
نگران آينده عسل
اگرچه خيليها فکر ميکنند که نخستين مشخصه عسل خوب آن است که شکرک نزند، اتفاقا آن عسلي مرغوب است که شکرک بزند. عسل آفتابگردان که يکي از مرغوبترين عسلهاي پاييزي است، سر هفته شکرک ميزند. اما به دليل همين تصور غلط است که بعضي زنبوردارها، جوهرليمو يا آبليمو به خورد زنبور ميدهند تا شکرک نزند. علاوه بر اين، بسياري از زنبوردارها عسلشان را تا 90 ـ 80 درجه حرارت ميدهند و عسل هيچ وقت شکرک نميزند اما آنوقت آنزيمهاي مفيد آن از بين ميرود و مواد سمي در عسل فعال ميشود. به گفته آقاي امينزاده: «به اين خاطر، آن چيزي که خداوند شفاي للناس قرار داده، ميشود بلاي للناس!»
او ميگويد بدتر از خشکسالي اين است که مردم عسل خوب را تشخيص نميدهند: «چه عسل واقعي بدهي و چه عسل قند، بيشتر دنبال ارزاني هستند. عسلي را که قيمتش20 هزار تومان است، ميدهند 6 هزار تومان؛ مگر رب است؟ آنقدر بعضيها تقلب ميکنند که ديگر نميشود عسل را به قيمت واقعي فروخت. عسل خوب را بايد از صاحبش شناخت. اگر کسي را پيدا کرديد که درستکار است و تقلب نميکند، ديگر نبايد ولش کرد.»
به قول اين مرد پرتجربه زنبوردار، هزاران تن عسل در دشت و بيابانهاي ايران خوابيده و فقط کسي بايد آنها را جمع کند. با آنکه بسيار به قابليتهاي زنبورداري ايران خوشبين است، باز هم نگران همين زنبوردارهاي فعلي است که تقلب در بازار و ناآگاهي مردم، تجارت آنها را به نابودي ميبرد.
منبع: سرزمين من