PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : كيميايي: فيلم نساختن و كارنكردن، فضيلت نيست



NeshaNi
19th September 2010, 12:28 AM
كيميايي: فيلم نساختن و كارنكردن، فضيلت نيست
خبرگزاري فارس: كارگردان فيلم «محاكمه در خيابان» با اشاره به اين كه سينما تاريخ ما است، درباره كم‌كار بودن برخي افراد و افتخار دانستن اين مسئله، تصريح كرد: فيلم نساختن، فضيلت نيست، كار نكردن، فضيلت نيست، من معتقدم اگر فيلم نمي‌سازم، بايد دليل كار نكردنم را فيلم كنم.
http://media.farsnews.com/Media/8812/Images/jpg/A0811/A0811651.jpg

به گزارش خبرگزاري فارس، برنامه «هفت» به مناسبت روز ملي سينما، در بخشي ويژه با حضور مسعود كيميايي، به انعكاس خاطرات و نقطه‌نظرات وي درباره سينما پرداخت.
بنابراين گزارش، در ابتداي اين مصاحبه مسعود كيميايي در خصوص اولين تجربه خود در آشنايي با تصوير متحرك گفت: زماني كه هفت سالم بود در فيلمي، عده‌اي را ديدم كه سوار بر اسب از پلي‌ چوبي عبور مي‌كردند و هم‌زمان موسيقي پخش مي‌شد و من مدام دنبال اركستر روي صندلي‌هاي سينما مي‌گشتم و حتي تا مدت‌ها فكر مي‌كردم نوري كه بر پديده سينما مي‌افتد نور خورشيد است.
وي در ادامه افزود: از 13 سالگي تصاوير برايم جدي شدند از بهمن 1332 مجله ستاره سينما را نمي‌خواندم بلكه مي‌بلعيدم، اين جريان در من خيلي تاثير‌گذار بود و صد البته ديدن سريال.
اين كارگردان درباره زمان آشنايي با كتاب خاطرنشان كرد: از 7_ 8 سالگي با يك ريال مي‌رفتم و از كتاب‌فروشي آقاي كوشش كتاب مي‌گرفتم، آن زمان‌ها كه كلاس سوم بودم آگاتاكريستي مي‌خواندم.
در ادامه كيميايي با اشاره به آغاز داستان نويسي در ايران از سال‌هاي 1250 تا 1300 تصريح كرد: داستان‌نويسي ما با ژورناليسم آغاز شد، بيشتر كارها در اوايل ترجمه بود و كم‌كم به فارسي نوشتن سوق پيدا كرد.
وي ضمن اشاره به نوشته تكان‌دهنده تهران مخوف بيان داشت: قبل از آن كه اجتماعي نويسي شروع شود نوشتن ما از كلانتري و مكان‌هاي پليسي آغاز شده بود.
كارگردان فيلم «محاكمه در خيابان» در ادامه خاطرنشان كرد: من خيلي پاورقي مي‌خواندم، از همين پاورقي‌ها بود كه قيصر و رضا موتوري و ... در‌آمد.
در ادامه برنامه كيميايي با محيطي خواندن سينماي آن دوران اظهار داشت: وقتي با جرياني بزرگ مي‌شوي، مجبوري در سينما هم به آن فكر كني، جريان نفت، جريان شاه و تيراندازي به او و ماجراي انقلاب، بنابراين ما نمي‌توانيم سينما را از گدار ياد بگيريم، سينما تاريخ ماست.
اين فيلمساز در مورد بومي‌سازي سينما در ايران گفت: من معتقدم كار گزارشگر، هنرمند، سينماگر، فيلمساز قالب‌بندي ندارد و شرايط زندگي است كه سير جريان را مشق مي‌كند.
بنابراين گزارش مسعود كيميايي در ادامه درباره آغاز مفهوم قاب‌بندي تصريح كرد: تمام زندگي، از صبح كه از خواب بر مي‌خيزي، تمام زندگي عادي قاب توست، اما اولين قاب من، قاب پرده سينما بود. آن زمان روي نزديك ترين صندلي سالن سينما به پرده نمايش مي‌نشستم. قاب پرده سينما، كاملا اندازه من بود، چرا كه من با قلب آن جا مي‌نشستم.
وي با بيان خاطره‌اي از زمان‌هاي كودكي خود گفت: آن زمان‌ها، خيلي وقت‌ها از پول سلماني و حمام مي‌زديم تا به سينما برسيم و من تمام مدت چون قدم به گيشه بليط نمي‌رسيد، تابستان و زمستان دستان زني را مي‌ديدم كه مدام بافتني مي‌بافت و اين پيام را براي من داشت كه او براي پول مي‌بافد. پس به بيرون سينما تعلق دارد و از جنس ماست نه براي درون سينما! گاهي اوقات هم فقط زل مي‌زديم به پوستر‌هاي فيلم و با موسيقي كه از سالن سينما بيرون مي‌آمد، فيلم را يك بار ديگر در ذهن‌مان بازسازي مي‌كرديم.
به گزارش فارس، كيميايي در ادامه با تأكيد بر اهميت موسيقي در فيلم اظهار داشت: از همان ابتدا ساز مي‌زدم. در محله‌اي كه با سينما مشكل داشتند، سنتور و گيتار آوردن و ساز زدن بسيار مشكل بود ولي پيشينه ذهني من براي موسيقي فيلم‌ها به اين سازها و صفحه‌هاي موسيقي كه پيرمردي در كنار خيابان منوچهري مي‌فروخت، مديون است.
اين كارگردان در خصوص پيشگام بودن در استفاده از نشانه‌هاي تصويري در آثارش بيان داشت: من در محله‌مان «نواب صفوي» را با اسلحه‌اش مي‌ديدم، حمله دولت به مجلس را هرگز فراموش نمي‌كنم. در درگيري‌هاي 30 تير، فردي غرق در خون نوشت يا مرگ يا مصدق. آن هم با خون خود در كف خيابان، اينها همه عكس بود در خاطر من.
در ادامه برنامه‌ فريدون جيراني گفت: در حقيقت تو از تاريخ، جامعه و مردم درس گرفتي براي سينما، حال فكر مي‌كني جامعه امروز و نسل كنوني نياز به آموزش دارند؟ كيميايي در پاسخ با اظهار تأسف از ضعف مطالعه و ترس جوانان از نزديك شدن به سياست خاطرنشان كرد: اين بچه‌ها، متاسفانه روزنامه نمي‌خوانند، كمي از واقعه روزگارشان دور هستند و گويي از آشنايي و نزديك شدن به سياست مي‌ترسند. اين در حالي است كه يك فيلمساز بايد با سياست روز جامعه‌اش آشنا باشد.
وي در ادامه افزود: اگر جوانان امروز چيز‌هايي را از زندگي‌شان منها كنند، سينما را منهاي روابط خصوصي‌شان از محيط اطراف بگيرند، بي‌شك موفق خواهند شد.
مسعود كيميايي درباره كم‌كار بودن برخي افراد و افتخار دانستن اين مسئله، تصريح كرد: فيلم نساختن، فضيلت نيست، كار نكردن، فضيلت نيست، من معتقدم اگر فيلم نمي‌سازم، بايد دليل كار نكردنم را فيلم كنم.
وي در ادامه افزود: اگر بنده در خانه‌ام نشسته‌ام، بايد كاري انجام بدهم، مثلا من الان در حال نوشتن رمان آخرم با نام «اسلحه عقيق» هستم. در كل نبايد بيكار نشست.
كيميايي در پايان به تمركز در شعر و رمان‌هاي هر زمان، به عنوان منابع فرهنگي هر جامعه تاكيد كرد.
منبع:فارس

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد