yuhana
18th September 2010, 04:55 PM
تئوری حل مساله به روش ابداعی
Teoriya Resheniya Izobreatatelskikh Zadatch (TRIZ) = Theory of Inventive Problem Solving (TIPS).
دانش جامعی است در برگیرنده فلسفه فکری و پنچ ستون اصلی تفکر، متدولوژی تعریف و حل مساله و مجموعه دوازده ابزار مختلف که بنا به نیازهای مساله به کمک فرد يا تیم حل مساله میآید. TRIZ مشکلات را با طرح چند پرسش اساسی در قالب مساله تعریف میکند و سپس با استفاده از ابزارهای خود به تحلیل ارتباط مساله موجود با مسالههای مطرح در ردههای بالاتر و پایینتر آن میپردازد و با تعیین سطح کنونی مساله، ابزار پیشنهادی حل آن را ارایه میکند. پیدایش TRIZ به سال 1947 و کشور شوروی سابق باز میگردد. جایی که گنریش سائولوويچ آلتشولر (Genrich Saulovich Altshuller) ، مهندس مکانیک و کارمند اداره ثبت اختراعات نیروی دریایی به یافتن رموز اختراعهای ثبت شده و کشف وجوه مشترک پشت پرده و رسیدن به نوآوریها کنجکاو شد. وی از صد و پنجاه سند اختراع شروع كرد و با کمک تیمش بیش از دو ميليون سند اختراع را بررسی نمود و پس از جمعبندی نتایج این پژوهش گسترده TRIZ را به همگان معرفی كرد. دانش، تکنیک و ابزاری که به طور قطع، از پس حل هر مشکل و مسالهای بر میآید. توسعه TRIZ با مهاجرات متخصصان آن به آمریکا و اروپا و فروپاشی نظام حاکم بر شوروی سابق سرعت گرفت. امروزه بسیاری از نوآوریها و اختراعات و جهشهای علمی و فناوری به مدد بهکارگیری دانش TRIZ رخ میدهد. يكي از مهمترين توانمنديهاي TRIZ را در تعريف مساله توسط آن بايد جستجو كرد. بخش عمدهاي از زمان فرايند حل مساله به تعريف آن اختصاص دارد. يافتن ريشه و چرايي بروز مساله، شايد در مسالههاي ساده و متعارف، به سادگي انجامپذيرند، اما وقتي مشكل از پيچيدگي برخوردار شد (مثل بسياري از پروژهها) و مشكل با ابعاد مختلف پروژه آميخته شود، نميتوان ريشه مساله را به سادگي پيدا كرد. اينجاست كه پژوهشگران معتقدند بخشي از توانمندي TRIZ در روش تعريف مساله است، جايي كه معمولا 90% از احتمال رسيدن به موفقيت وابسته به صرف زمان براي آن است. TRIZ براي تعريف مساله از دستكم 4 ابزار بهره ميبرد. نخست «كاشف مساله» (Problem Explorer ) كه با دو دسته پرسش «چه چيز مانع از حل مساله من است؟» و «چرا ميخواهيم اين مساله را حل كنيم؟» مساله را به ترتيب تا سطح خردتر و جزئينگرتر، به سطح مسالههاي رده پايينتر و سطح كلانتر و مسالههاي رده بالاتر تحليل ميكند و با تعيين محدوديتها و منابع موجود، رسم يك تصوير كلي از مسأله را براي تحليلگران امكانپذير ميسازد. سپس ابزار «تحليل كاركرد و خواص» (Function Analysis)، با تعيين عوامل و روابط موثر بر مسأله، در زمانهاي پيش از وقوع مسأله، حين وقوع آن و پس از وقوع مساله، به ريشهيابي موضوع پرداخته و دليل اصلي رخ دادن مشكل يا مسأله را پيدا ميكند. ابزار «تحليل منحني عمر» (S-Curve Analysis) وضعيت قرارگيري سيستم مورد بحث بر روي منحني عمر خود را تعيين ميكند. اين ابزار، نوع و چگونگي حل مسأله را با توجه به روند تكاملي قابل پيشبيني آن سيستم، به تحليلگران خاطرنشان مينمايد و در پايان تعريف مساله، ابزار «نتيجه نهايي ايدهآل» (Ideal Final Result (IFR)) ، شناخت دقيق مسأله را با توجه به شرايط ايدهآلي ممكن ميسازد.
Teoriya Resheniya Izobreatatelskikh Zadatch (TRIZ) = Theory of Inventive Problem Solving (TIPS).
دانش جامعی است در برگیرنده فلسفه فکری و پنچ ستون اصلی تفکر، متدولوژی تعریف و حل مساله و مجموعه دوازده ابزار مختلف که بنا به نیازهای مساله به کمک فرد يا تیم حل مساله میآید. TRIZ مشکلات را با طرح چند پرسش اساسی در قالب مساله تعریف میکند و سپس با استفاده از ابزارهای خود به تحلیل ارتباط مساله موجود با مسالههای مطرح در ردههای بالاتر و پایینتر آن میپردازد و با تعیین سطح کنونی مساله، ابزار پیشنهادی حل آن را ارایه میکند. پیدایش TRIZ به سال 1947 و کشور شوروی سابق باز میگردد. جایی که گنریش سائولوويچ آلتشولر (Genrich Saulovich Altshuller) ، مهندس مکانیک و کارمند اداره ثبت اختراعات نیروی دریایی به یافتن رموز اختراعهای ثبت شده و کشف وجوه مشترک پشت پرده و رسیدن به نوآوریها کنجکاو شد. وی از صد و پنجاه سند اختراع شروع كرد و با کمک تیمش بیش از دو ميليون سند اختراع را بررسی نمود و پس از جمعبندی نتایج این پژوهش گسترده TRIZ را به همگان معرفی كرد. دانش، تکنیک و ابزاری که به طور قطع، از پس حل هر مشکل و مسالهای بر میآید. توسعه TRIZ با مهاجرات متخصصان آن به آمریکا و اروپا و فروپاشی نظام حاکم بر شوروی سابق سرعت گرفت. امروزه بسیاری از نوآوریها و اختراعات و جهشهای علمی و فناوری به مدد بهکارگیری دانش TRIZ رخ میدهد. يكي از مهمترين توانمنديهاي TRIZ را در تعريف مساله توسط آن بايد جستجو كرد. بخش عمدهاي از زمان فرايند حل مساله به تعريف آن اختصاص دارد. يافتن ريشه و چرايي بروز مساله، شايد در مسالههاي ساده و متعارف، به سادگي انجامپذيرند، اما وقتي مشكل از پيچيدگي برخوردار شد (مثل بسياري از پروژهها) و مشكل با ابعاد مختلف پروژه آميخته شود، نميتوان ريشه مساله را به سادگي پيدا كرد. اينجاست كه پژوهشگران معتقدند بخشي از توانمندي TRIZ در روش تعريف مساله است، جايي كه معمولا 90% از احتمال رسيدن به موفقيت وابسته به صرف زمان براي آن است. TRIZ براي تعريف مساله از دستكم 4 ابزار بهره ميبرد. نخست «كاشف مساله» (Problem Explorer ) كه با دو دسته پرسش «چه چيز مانع از حل مساله من است؟» و «چرا ميخواهيم اين مساله را حل كنيم؟» مساله را به ترتيب تا سطح خردتر و جزئينگرتر، به سطح مسالههاي رده پايينتر و سطح كلانتر و مسالههاي رده بالاتر تحليل ميكند و با تعيين محدوديتها و منابع موجود، رسم يك تصوير كلي از مسأله را براي تحليلگران امكانپذير ميسازد. سپس ابزار «تحليل كاركرد و خواص» (Function Analysis)، با تعيين عوامل و روابط موثر بر مسأله، در زمانهاي پيش از وقوع مسأله، حين وقوع آن و پس از وقوع مساله، به ريشهيابي موضوع پرداخته و دليل اصلي رخ دادن مشكل يا مسأله را پيدا ميكند. ابزار «تحليل منحني عمر» (S-Curve Analysis) وضعيت قرارگيري سيستم مورد بحث بر روي منحني عمر خود را تعيين ميكند. اين ابزار، نوع و چگونگي حل مسأله را با توجه به روند تكاملي قابل پيشبيني آن سيستم، به تحليلگران خاطرنشان مينمايد و در پايان تعريف مساله، ابزار «نتيجه نهايي ايدهآل» (Ideal Final Result (IFR)) ، شناخت دقيق مسأله را با توجه به شرايط ايدهآلي ممكن ميسازد.