MR_Jentelman
16th September 2010, 05:30 PM
هر زبان نماینده روحیات ملتی است که بدان سخن می گوید و مکنونات ضمیر خود را بوسیله آن فاش می سازد. کلام را با فکر رابطه ی مستقیم و نزدیک است و بر حسب تسلط و اقتدار گوینده، این دو کم و بیش با یکدیگر منطبق می شوند. باین ترتیب لطف یا انسجام کلام زیر و بم فکر و احساسات را بیان می کند.
از طرف دیگر ظرافت طبع و بلندی پایه ی فکر هر قوم در ادبیات و آثار هنری آن قوم متجلی می گردد. پس دلبستگی بادبیات جهانی و مطالعه آن بر صاحبدلی واجبست»
(واندری یس)
مقدمه
تاریخ ادبیات فرانسه از قرن دهم میلادی آغاز می گردد.
پیش از آن وحدت ملی و نژادی فرانسه در حال تحول و زبان فرانسه نیز در دوره کودکی بوده است.
این نکته هنوز بتحقق نپیوسته که نژاد ملت فرانسه بیشتر از چه عناصری تشکیل یافته است. همینقدر مسلم است که سکنه ی اولیه این کشور از اقوام «سلت»(1) بوده اند و سپس رومیها آنرا فتح کرده سازمان امپراطوری را در فرانسه برقرار نمودند. پس از آنها هم قبایل ژرمن که فرانسویان آنها را «باربار» (2) می خوانند برای این ناحیه مانند دیگر کشورهای امپراطوری رم هجوم آور شدند.
تنها در قرن نهم میلادی پادشاه نیرومندی بنام «شارلمانی»(3) وحدت سازمان باین کشور داد و در این قرن است که کشور فرانسه بمعنی واقعی بوجود آمد.
فرهنگ فرانسوی بمرور زمان از عوامل گوناگون تشکیل یافته و در حقیقت معجونی است از:
1- آثار تفکر جوانمردی(4) و پهلوانی که همواره جوانان و سلحشوران فرانسوی را بمبارزه با ظلم و بیدادگری، حمایت از ضعفا و طرفداری حق و عدالت بدون بیم از خطر یا امیدی سودی برمی انگیخته.
2- عقل سلیم هشیار و شوخ که از هرگونه هیجانهای افراطی و زیاده روی اجتناب ورزیده.
3- ایمان بآئین مسیحیت
بدین مناسبت فرهنگ قرون وسطی جنبه های گوناگون دارد: پهلوانی – روحانی – توده . در طی قرن شانزدهم با جنبش «رنسانس»(5) یا احیای فرهنگ رم و یونان قدیم روح فرانسوی بفرهنگ قدیم دست یافت. باین ترتیب با معرفت بآثار علما و فلاسفه کهن فرهنگ فرانسوی ثروتمند گردید و در ادبیات کلاسیک (6) (قرن هفدهم) متجلی گشت.
http://img.tebyan.net/big/1388/01/251143177137162978910919164418513284106186.jpg
زبان فرانسه از لاتین مشتق است که در نیم قرن پیش از میلاد بوسیله ی رومیها (فتح گل بتوسط ژول سزار) وارد این کشور شده و بآسانی و تندی جانشین زبان بومی گردید. علت اساسی این پیشرفت سریع این بود که فاتحین رومی آنرا در سازمان جدید کشور گل بطور رسمی و اداری و تجاری و ریشه های تحمیل نمودند. بدین جهت زبان لاتین از همان دقایق اولیه چنان ریشه های نیرومند دوانید که السنه ی طوایف مهاجم شمالی نه تنها بانهدام آن قادر نیامدند بلکه خود آن عشائر و قبایل وحشی که در آن سرزمین رحل اقامت افکندند آن را چون زبان رسمی خویش پذیرفتند. در اینجا لازم است تذکر دهیم که دخالت عناصر سلت و ژرمن در تکمیل و تحول زبان فرانسه ناچیز است و در حقیقت زبان فرانسه همان زبان لاتین می باشد.
لیکن باید در نظر گرفت که زبان ارتش رم زبان نویسندگان کلاسیک لاتین قدیم نبوده بلکه زبان توده ملت یعنی لاتین عامیانه بود. این زبان مصطلح دو حالت فاعلیت و مفعولیت را حفظ نموده و جمله مصدری را برای سهولت عمل حذف کرده بود. پس از مدت کوتاهی اهالی گل بر حسب عادت و قریحه ی محلی جزء صدادار کلمه را تلفظ نموده و اجزا بیصدا را بتلفظ نمی آورند. بدین ترتیب زبان اولیه قیافه نوینی بخود گرفته و بزبان «رمان»(7) معروف گشت نخستین آثار نوشته به زبان رمان لو گلو سر دورایشنو(8) (قرن هفتم) و عهدنامه استرازبورک(9) می باشد که در سال 842 میلادی بدست پسران «لوئی لود بونر» (10) منعقد گردید. نخستین آثار ادبی زبان رمان لوکاتیلن دوسنت اولالی(11) (قرن دهم) و سیرت سنت الکسی (12) (قرن یازدهم) می باشند.
بزودی دو جریان اصلی در زبان رمان بظهور پیوست: (لالانگ دک)(13) در جنوب فرانسه و (لالانگ دوبل) (14) در شمال. لالانگ دک پس از دوره ی بسیار درخشانی بدرجه ی لهجه محلی سقوط یافت و لالانگ دویل زبان رسمی کشور فرانسه شناخته شد.
تاریخ ادبیات فرانسه به پنج دوره تقیسم می شود:
1- قرون وسطی (از ابتدای قرن یازدهم تا پایان قرن پانزدهم)
2- عصر رنسانس یا دوره احیای ادبیات و فرهنگ (قرن شانزدهم)
3- دوره ی کلاسیک (قرن هفدهم)
4- قرن هیجدهم
5- دوره جدید و معاصر (قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم)
پی نوشت ها :
1- Celte نام قومی است از نژاد هند و اروپائی که در اعصار ماقبل تاریخ مهاجرت نموده در اروپای مرکز متمکن گشت سپس بطرف گل (Gaule) و اسپانیا و جزایر بریتانیای کبیر رانده شد و بعدها بتوسط رومیها مستحیل گشت. امروز بهترین نمونه های نژاد و زبان سلتی در برتانی فرانسه، در جزائر بریتانیای کبیر و در ایرلند یافت می شود.
2- Barbare در لغت یونانی Barbaros و بمعنی بیگانه آمده و بکلیه ی اقوامی اطلاق می شده است که نسبت بفرهنگ و تمدن یونان بیگانه بوده اند. یونانیها بایرانیان قدیم نیز باربار خطاب می کرده اند. باربار بمعنی وحی، بی تمدن، بیرحم و خونخوار نیز آمده است.
در تاریخ عمومی باربار باقوام وحشی اطلاق می شود که از قرن سوم تا قرن ششم میلادی باروپا هجوم آور شدند و امپراطوری روم غربی را منقرض ساخته در روی خرابه های آن دولتهایی بنا نهادند.
3- Charlemagne شارل اول پادشاه فرانکها و امپراطور مغرب زمین بواسطه ی فتوحات و تدبیر خود معروف و مشهور است (742-814)
4- Esprit Chevaleresque صفت جوانمردی شوالیه های قدیم. آداب شوالری Chevalerie از بهترین و زیبنده ترین آداب قرون وسطی محسوب می شود.
5- Renaissance جنبش عظیم ادبی و فرهنگی است که از آثار قرن چهاردهم تا آخر قن شانزدهم در اروپا جریان داشتو ما بمناسبت قرن شانزدهم ادبیات فرانسه مفصلا در آن بحث خواهیم کرد.
6- Classique اصولا بفرهنگ روم و یونان قدیم اطلاق می شود. چون اساس مکتب ادبی قرن هفدهم فرانسه روی تقلید صریح از قدما بنا شده بود. بدینجهة بمکتب کلاسیک معروف گشت. راجع بخصوصیات این مکتب مفصلا بحث خواهیم کرد.
7- Roman مشتق از لاتن Romanus یعنی رومی در مورد زبان اطلاق می شود بزبان قدیم عامیانه در مقابل زبان علمی لاتن – در صنعت معماری بسبکی اطلاق می شود که از قرن پنجم تا 12 میلادی در کشورهای لاتن شایع بود.
8- Le Glossaier de Reichenau – را بشنو نام جزیره ایست در دریاچه کنستانس در دولت نیشین باد (Bade) در این جزیره صومعه معروفی از فرقه Benedictine در قرون وسطی وجود داشته – گلوسر رایشنو که مجموعه ی لغت ذیقیمتی است در صومعه ی مزبور مکشوف گردیده و از اسناد معتبر زبان رمان می باشد.
9- Serment de Strasbourg Le کهنه ترین سند تاریخی است که بزبان عامیانه فرانسه انشاء شده است و حاوی تعهداتی است که لوئی لوژرماینک و شارل لوشو پسران لئوی لودبونر بر ضد برادر خود لوتر Lothaire امضا کرده بودند. این داستان تاریخی داستان اتحاد سلم و تور پسران فریدون را بر ضد برادر خود که محبوب پدر بود بخاطر می آورد.
10- Louis le Débonnaire پسر شارلمانی که بعد از وی ساحق تخت و تاج امپراطوری گردید.
11- Le Cantilène de Sainte Eulalie کهنه ترین اثر منظومیست که بزبان رومان نوشته شده و بنام اولالی دوشیزه ی مقدس که از شهداء مسیحیت می باشد برشته ی نظم درآمده است.
12- La vie de Saint Alexis یکی از کهنه ترین آثار منظوم زبان رمان در سیرت الکسی که از بیم ازدواج خانه پدری را ترک گفته و سالهای متمادی بعبادت پرداخت و پس از مرگ کسانش وبرا باز شناختند.
13و 14- {oïl , oc {La langue d"oc – La langue d"oïl هر دو بمعنی کلمات آری یا بلی می باشند و بسبب اختلاف تلفظ در شما و جنوب فرانسه وسیله ی تشخیص بین این دو رشته زبان می باشند.
از طرف دیگر ظرافت طبع و بلندی پایه ی فکر هر قوم در ادبیات و آثار هنری آن قوم متجلی می گردد. پس دلبستگی بادبیات جهانی و مطالعه آن بر صاحبدلی واجبست»
(واندری یس)
مقدمه
تاریخ ادبیات فرانسه از قرن دهم میلادی آغاز می گردد.
پیش از آن وحدت ملی و نژادی فرانسه در حال تحول و زبان فرانسه نیز در دوره کودکی بوده است.
این نکته هنوز بتحقق نپیوسته که نژاد ملت فرانسه بیشتر از چه عناصری تشکیل یافته است. همینقدر مسلم است که سکنه ی اولیه این کشور از اقوام «سلت»(1) بوده اند و سپس رومیها آنرا فتح کرده سازمان امپراطوری را در فرانسه برقرار نمودند. پس از آنها هم قبایل ژرمن که فرانسویان آنها را «باربار» (2) می خوانند برای این ناحیه مانند دیگر کشورهای امپراطوری رم هجوم آور شدند.
تنها در قرن نهم میلادی پادشاه نیرومندی بنام «شارلمانی»(3) وحدت سازمان باین کشور داد و در این قرن است که کشور فرانسه بمعنی واقعی بوجود آمد.
فرهنگ فرانسوی بمرور زمان از عوامل گوناگون تشکیل یافته و در حقیقت معجونی است از:
1- آثار تفکر جوانمردی(4) و پهلوانی که همواره جوانان و سلحشوران فرانسوی را بمبارزه با ظلم و بیدادگری، حمایت از ضعفا و طرفداری حق و عدالت بدون بیم از خطر یا امیدی سودی برمی انگیخته.
2- عقل سلیم هشیار و شوخ که از هرگونه هیجانهای افراطی و زیاده روی اجتناب ورزیده.
3- ایمان بآئین مسیحیت
بدین مناسبت فرهنگ قرون وسطی جنبه های گوناگون دارد: پهلوانی – روحانی – توده . در طی قرن شانزدهم با جنبش «رنسانس»(5) یا احیای فرهنگ رم و یونان قدیم روح فرانسوی بفرهنگ قدیم دست یافت. باین ترتیب با معرفت بآثار علما و فلاسفه کهن فرهنگ فرانسوی ثروتمند گردید و در ادبیات کلاسیک (6) (قرن هفدهم) متجلی گشت.
http://img.tebyan.net/big/1388/01/251143177137162978910919164418513284106186.jpg
زبان فرانسه از لاتین مشتق است که در نیم قرن پیش از میلاد بوسیله ی رومیها (فتح گل بتوسط ژول سزار) وارد این کشور شده و بآسانی و تندی جانشین زبان بومی گردید. علت اساسی این پیشرفت سریع این بود که فاتحین رومی آنرا در سازمان جدید کشور گل بطور رسمی و اداری و تجاری و ریشه های تحمیل نمودند. بدین جهت زبان لاتین از همان دقایق اولیه چنان ریشه های نیرومند دوانید که السنه ی طوایف مهاجم شمالی نه تنها بانهدام آن قادر نیامدند بلکه خود آن عشائر و قبایل وحشی که در آن سرزمین رحل اقامت افکندند آن را چون زبان رسمی خویش پذیرفتند. در اینجا لازم است تذکر دهیم که دخالت عناصر سلت و ژرمن در تکمیل و تحول زبان فرانسه ناچیز است و در حقیقت زبان فرانسه همان زبان لاتین می باشد.
لیکن باید در نظر گرفت که زبان ارتش رم زبان نویسندگان کلاسیک لاتین قدیم نبوده بلکه زبان توده ملت یعنی لاتین عامیانه بود. این زبان مصطلح دو حالت فاعلیت و مفعولیت را حفظ نموده و جمله مصدری را برای سهولت عمل حذف کرده بود. پس از مدت کوتاهی اهالی گل بر حسب عادت و قریحه ی محلی جزء صدادار کلمه را تلفظ نموده و اجزا بیصدا را بتلفظ نمی آورند. بدین ترتیب زبان اولیه قیافه نوینی بخود گرفته و بزبان «رمان»(7) معروف گشت نخستین آثار نوشته به زبان رمان لو گلو سر دورایشنو(8) (قرن هفتم) و عهدنامه استرازبورک(9) می باشد که در سال 842 میلادی بدست پسران «لوئی لود بونر» (10) منعقد گردید. نخستین آثار ادبی زبان رمان لوکاتیلن دوسنت اولالی(11) (قرن دهم) و سیرت سنت الکسی (12) (قرن یازدهم) می باشند.
بزودی دو جریان اصلی در زبان رمان بظهور پیوست: (لالانگ دک)(13) در جنوب فرانسه و (لالانگ دوبل) (14) در شمال. لالانگ دک پس از دوره ی بسیار درخشانی بدرجه ی لهجه محلی سقوط یافت و لالانگ دویل زبان رسمی کشور فرانسه شناخته شد.
تاریخ ادبیات فرانسه به پنج دوره تقیسم می شود:
1- قرون وسطی (از ابتدای قرن یازدهم تا پایان قرن پانزدهم)
2- عصر رنسانس یا دوره احیای ادبیات و فرهنگ (قرن شانزدهم)
3- دوره ی کلاسیک (قرن هفدهم)
4- قرن هیجدهم
5- دوره جدید و معاصر (قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم)
پی نوشت ها :
1- Celte نام قومی است از نژاد هند و اروپائی که در اعصار ماقبل تاریخ مهاجرت نموده در اروپای مرکز متمکن گشت سپس بطرف گل (Gaule) و اسپانیا و جزایر بریتانیای کبیر رانده شد و بعدها بتوسط رومیها مستحیل گشت. امروز بهترین نمونه های نژاد و زبان سلتی در برتانی فرانسه، در جزائر بریتانیای کبیر و در ایرلند یافت می شود.
2- Barbare در لغت یونانی Barbaros و بمعنی بیگانه آمده و بکلیه ی اقوامی اطلاق می شده است که نسبت بفرهنگ و تمدن یونان بیگانه بوده اند. یونانیها بایرانیان قدیم نیز باربار خطاب می کرده اند. باربار بمعنی وحی، بی تمدن، بیرحم و خونخوار نیز آمده است.
در تاریخ عمومی باربار باقوام وحشی اطلاق می شود که از قرن سوم تا قرن ششم میلادی باروپا هجوم آور شدند و امپراطوری روم غربی را منقرض ساخته در روی خرابه های آن دولتهایی بنا نهادند.
3- Charlemagne شارل اول پادشاه فرانکها و امپراطور مغرب زمین بواسطه ی فتوحات و تدبیر خود معروف و مشهور است (742-814)
4- Esprit Chevaleresque صفت جوانمردی شوالیه های قدیم. آداب شوالری Chevalerie از بهترین و زیبنده ترین آداب قرون وسطی محسوب می شود.
5- Renaissance جنبش عظیم ادبی و فرهنگی است که از آثار قرن چهاردهم تا آخر قن شانزدهم در اروپا جریان داشتو ما بمناسبت قرن شانزدهم ادبیات فرانسه مفصلا در آن بحث خواهیم کرد.
6- Classique اصولا بفرهنگ روم و یونان قدیم اطلاق می شود. چون اساس مکتب ادبی قرن هفدهم فرانسه روی تقلید صریح از قدما بنا شده بود. بدینجهة بمکتب کلاسیک معروف گشت. راجع بخصوصیات این مکتب مفصلا بحث خواهیم کرد.
7- Roman مشتق از لاتن Romanus یعنی رومی در مورد زبان اطلاق می شود بزبان قدیم عامیانه در مقابل زبان علمی لاتن – در صنعت معماری بسبکی اطلاق می شود که از قرن پنجم تا 12 میلادی در کشورهای لاتن شایع بود.
8- Le Glossaier de Reichenau – را بشنو نام جزیره ایست در دریاچه کنستانس در دولت نیشین باد (Bade) در این جزیره صومعه معروفی از فرقه Benedictine در قرون وسطی وجود داشته – گلوسر رایشنو که مجموعه ی لغت ذیقیمتی است در صومعه ی مزبور مکشوف گردیده و از اسناد معتبر زبان رمان می باشد.
9- Serment de Strasbourg Le کهنه ترین سند تاریخی است که بزبان عامیانه فرانسه انشاء شده است و حاوی تعهداتی است که لوئی لوژرماینک و شارل لوشو پسران لئوی لودبونر بر ضد برادر خود لوتر Lothaire امضا کرده بودند. این داستان تاریخی داستان اتحاد سلم و تور پسران فریدون را بر ضد برادر خود که محبوب پدر بود بخاطر می آورد.
10- Louis le Débonnaire پسر شارلمانی که بعد از وی ساحق تخت و تاج امپراطوری گردید.
11- Le Cantilène de Sainte Eulalie کهنه ترین اثر منظومیست که بزبان رومان نوشته شده و بنام اولالی دوشیزه ی مقدس که از شهداء مسیحیت می باشد برشته ی نظم درآمده است.
12- La vie de Saint Alexis یکی از کهنه ترین آثار منظوم زبان رمان در سیرت الکسی که از بیم ازدواج خانه پدری را ترک گفته و سالهای متمادی بعبادت پرداخت و پس از مرگ کسانش وبرا باز شناختند.
13و 14- {oïl , oc {La langue d"oc – La langue d"oïl هر دو بمعنی کلمات آری یا بلی می باشند و بسبب اختلاف تلفظ در شما و جنوب فرانسه وسیله ی تشخیص بین این دو رشته زبان می باشند.