Admin
16th September 2010, 02:12 AM
دانستني هايي در مورد منشور كورش
http://img.mobin-group.com/images/454cyrus_cylinder_resize_.jpg
در سال 1258 خورشيدي، بدنبال كاوشهاي گروهي انگليسي در معبد بزرگ اسـگيلـه نيايشگاه مـردوك، خداي بزرگ بابلي در شهر باستاني بـابـل در مياندورود (بينالنهرين) استوانهاي از گل پخته بدست باستانشناسي به نام 'هرمز رسـام' پيدا شد.
بررسيهاي نخستين نشان ميداد كه گرداگرد اين استوانه گـلين را نوشتههايي به خط و زبان اكدي (بابلي نو) دربرگرفته است كه گمان ميرفت نبشتهاي از فرمانروايان آشور و بابـل باشد.
اما بررسيهاي بيشتري كه پس از گرتهبرداري و آوانويسي و ترجمه آن انجام شد، نشان داد كه اين نبشته در سال 538 پيش از ميلاد به فرمان كورش بزرگ هخامنشي و به هنگام ورود به شهر بابل نوشته شده است.
جنس اين استوانه از گل رس است. 5/22 سانتيمتر طول و 11 سانتيمتر عرض دارد و دور تا دور آن 45 سطر به جز بخشهاي تخريبشده به خط و زبان اكدي (بابلي نو) نوشته شده است.
شكل ظاهري اين فرمان كه از زمان نگارش آن تا به امروز 2550 سال ميگذرد، به مانند استوانهاي ديده ميشود كه ميانه آن قطورتر از دو طرف آن است. انتشار و ثبت فرمانها و يادمانهاي رسمي بر روي استوانه گلين و نيز بر روي لوحههاي مسطح، از سابقهاي ديرين در ايران و مياندورود برخوردار بوده كه شكل استوانهاي آن نسبت به ساير اشكال، پايداري و دوام بيشتري داشته است.
بدون شك اين فرمان در نسخههاي متعددي براي ارسال به نواحي گوناگون تحت فرماندهي امپراتوري ايران نوشته شده كه امروز تنها يكي از آنها بدست آمده است.
استوانه كورش آسيبهايي جدي به خود ديده است؛ بسياري از سطرهاي آن از بين رفته و يا بر اثر فرسودگي بيش از اندازه قابل خواندن نيستند. نبشتههاي بخشهاي آسيبديده را تنها با توجه به اندازه فضاي خالي و برخي حروف باقي مانده در آن ميتوان تا حدودي بازسازي كرد.
فرمان كورش بزرگ از زمان پيدايش تا به امروز بارها ترجمه و ويرايش و پژوهش شده است. پيش از همه، كاشـف رمز خط ميخي فارسي باستان يعني 'هنري كرِسويك راولينسون' در سال 1880 ميلادي و بعدها ف. ويسباخ 1890، گ. ريختر 1952،. اوپنهايم 1955، و. ايلرز 1974، ج. هارماتا 1974، پ. بـرگـر 1975،. كـورت 1983، پ. لوكوك 1999 و بسياري ديگر آنرا تكرار و كاملتر كردند.
كورش بنيانگذار سلسله هخامنشيان، پس از تسخير بابل، بر تخت پادشاهي نشست و اديان بومي را آزاد اعلام كرد.
براي جلب محبت مردم ميانرودان (بينالنهرين)، مردوك كه بزرگترين خداي بابل بود را به رسميت شناخته، او را نيايش كرد و سپاس گفت.
او هيچ گروه انساني را به بردگي نگرفت و سپاهيانش را از تجاوز به مال و جان رعايا بازداشت. او تمام كساني را كه به اسارت به بابل آورده شده بودند گردهم آورد و منزلگاهشان را به آنها بازگرداند.
به دستور كوروش، شرح وقايع و دستورات وي روي يك لوح استوانهاي سفالين نگاشته شد و در معبد مردوك قرار گرفت.
ترجمه و انتــشار فرمــان كــورش بــزرگ پــرده از نادانــستههاي بســيار برداشت و بعنوان
'منشور آزادي' و 'نخستين منشور جهاني حقوق بشر' شهرتي عالمگير يافت؛ نمايندگان و حقوقدانان كشورهاي گوناگون جهان در سال 1348 خورشيدي با گردهمايي در كنار آرامگاه كورش در پاسارگاد، از او بنام نخستين بنيادگذار حقوق بشر جهان ياد كردند و او را ستودند. حقوقي كه انسان امروز پس از دوهزاروپانصد سال در انديشه ايجاد و فراهمسازي آن افتاده است و آرزوي گسترش آن را در سر ميپروراند.
برخي از نوشته هاي روي اين منشور به قرار زير است:
'ارتش بزرگ من به صلح و آرامي وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاري به مردم اين شهر و اين سرزمين وارد آيد.
من برده داري را برانداختم. به بدبختيهاي آنان پايان بخشيدم. فرمان دادم كه همه مردم در پرستش خداي خود آزاد باشند و آنان را نيازارند. فرمان دادم كه هيچ كس اهالي شهر را از هستي ساقط نكند. مردوك از كردار نيك من خشنود شد.
و همه پادشاهان سرزمينهاي جهان، از درياي بالا تا درياي پايين (درياي مديترانه تا درياي فارس)، همه مردم سرزمينهاي دوردست، همه پادشاهان آموري، همه چادرنشينان، مـرا خراج گذاردند و در بابل بر من بوسه زدند.
همه مردماني كه پراكنده و آواره شده بودند را به جايگاههاي خود برگرداندم. خانههاي ويران آنان را آباد كردم. همه مردم را به همبستگي فرا خواندم.'
اين لوح سفالين استوانهاي كه در بخش 'ايران باستان' در موزه بريتانيا نگهداري مي شد، جمعه 19 شهريورماه پس از پيگيري هاي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري، وارد ايران شد تا به مدت 4 ماه بصورت امانت در موزه ملي ايران در معرض ديد همگان قرار گيرد.
منشور كورش در جريان جشنهاي 2500 ساله شاهنشاهي ايران نيز براي چند روز به ايران آورده شد و به نمايش درآمد.
سازمان ملل متحد در سال 1971 ميلادي، اين منشور را به شش زبان رسمي دنيا منتشر كرد و هم اكنون نيز نسخه بدلي آن بعنوان كهنترين فرمان شناختهشده تفاهم و همزيستي ملتها در ساختمان سازمان ملل متحد در نيويورك نگهداري ميشود.
http://img.mobin-group.com/images/454cyrus_cylinder_resize_.jpg
در سال 1258 خورشيدي، بدنبال كاوشهاي گروهي انگليسي در معبد بزرگ اسـگيلـه نيايشگاه مـردوك، خداي بزرگ بابلي در شهر باستاني بـابـل در مياندورود (بينالنهرين) استوانهاي از گل پخته بدست باستانشناسي به نام 'هرمز رسـام' پيدا شد.
بررسيهاي نخستين نشان ميداد كه گرداگرد اين استوانه گـلين را نوشتههايي به خط و زبان اكدي (بابلي نو) دربرگرفته است كه گمان ميرفت نبشتهاي از فرمانروايان آشور و بابـل باشد.
اما بررسيهاي بيشتري كه پس از گرتهبرداري و آوانويسي و ترجمه آن انجام شد، نشان داد كه اين نبشته در سال 538 پيش از ميلاد به فرمان كورش بزرگ هخامنشي و به هنگام ورود به شهر بابل نوشته شده است.
جنس اين استوانه از گل رس است. 5/22 سانتيمتر طول و 11 سانتيمتر عرض دارد و دور تا دور آن 45 سطر به جز بخشهاي تخريبشده به خط و زبان اكدي (بابلي نو) نوشته شده است.
شكل ظاهري اين فرمان كه از زمان نگارش آن تا به امروز 2550 سال ميگذرد، به مانند استوانهاي ديده ميشود كه ميانه آن قطورتر از دو طرف آن است. انتشار و ثبت فرمانها و يادمانهاي رسمي بر روي استوانه گلين و نيز بر روي لوحههاي مسطح، از سابقهاي ديرين در ايران و مياندورود برخوردار بوده كه شكل استوانهاي آن نسبت به ساير اشكال، پايداري و دوام بيشتري داشته است.
بدون شك اين فرمان در نسخههاي متعددي براي ارسال به نواحي گوناگون تحت فرماندهي امپراتوري ايران نوشته شده كه امروز تنها يكي از آنها بدست آمده است.
استوانه كورش آسيبهايي جدي به خود ديده است؛ بسياري از سطرهاي آن از بين رفته و يا بر اثر فرسودگي بيش از اندازه قابل خواندن نيستند. نبشتههاي بخشهاي آسيبديده را تنها با توجه به اندازه فضاي خالي و برخي حروف باقي مانده در آن ميتوان تا حدودي بازسازي كرد.
فرمان كورش بزرگ از زمان پيدايش تا به امروز بارها ترجمه و ويرايش و پژوهش شده است. پيش از همه، كاشـف رمز خط ميخي فارسي باستان يعني 'هنري كرِسويك راولينسون' در سال 1880 ميلادي و بعدها ف. ويسباخ 1890، گ. ريختر 1952،. اوپنهايم 1955، و. ايلرز 1974، ج. هارماتا 1974، پ. بـرگـر 1975،. كـورت 1983، پ. لوكوك 1999 و بسياري ديگر آنرا تكرار و كاملتر كردند.
كورش بنيانگذار سلسله هخامنشيان، پس از تسخير بابل، بر تخت پادشاهي نشست و اديان بومي را آزاد اعلام كرد.
براي جلب محبت مردم ميانرودان (بينالنهرين)، مردوك كه بزرگترين خداي بابل بود را به رسميت شناخته، او را نيايش كرد و سپاس گفت.
او هيچ گروه انساني را به بردگي نگرفت و سپاهيانش را از تجاوز به مال و جان رعايا بازداشت. او تمام كساني را كه به اسارت به بابل آورده شده بودند گردهم آورد و منزلگاهشان را به آنها بازگرداند.
به دستور كوروش، شرح وقايع و دستورات وي روي يك لوح استوانهاي سفالين نگاشته شد و در معبد مردوك قرار گرفت.
ترجمه و انتــشار فرمــان كــورش بــزرگ پــرده از نادانــستههاي بســيار برداشت و بعنوان
'منشور آزادي' و 'نخستين منشور جهاني حقوق بشر' شهرتي عالمگير يافت؛ نمايندگان و حقوقدانان كشورهاي گوناگون جهان در سال 1348 خورشيدي با گردهمايي در كنار آرامگاه كورش در پاسارگاد، از او بنام نخستين بنيادگذار حقوق بشر جهان ياد كردند و او را ستودند. حقوقي كه انسان امروز پس از دوهزاروپانصد سال در انديشه ايجاد و فراهمسازي آن افتاده است و آرزوي گسترش آن را در سر ميپروراند.
برخي از نوشته هاي روي اين منشور به قرار زير است:
'ارتش بزرگ من به صلح و آرامي وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاري به مردم اين شهر و اين سرزمين وارد آيد.
من برده داري را برانداختم. به بدبختيهاي آنان پايان بخشيدم. فرمان دادم كه همه مردم در پرستش خداي خود آزاد باشند و آنان را نيازارند. فرمان دادم كه هيچ كس اهالي شهر را از هستي ساقط نكند. مردوك از كردار نيك من خشنود شد.
و همه پادشاهان سرزمينهاي جهان، از درياي بالا تا درياي پايين (درياي مديترانه تا درياي فارس)، همه مردم سرزمينهاي دوردست، همه پادشاهان آموري، همه چادرنشينان، مـرا خراج گذاردند و در بابل بر من بوسه زدند.
همه مردماني كه پراكنده و آواره شده بودند را به جايگاههاي خود برگرداندم. خانههاي ويران آنان را آباد كردم. همه مردم را به همبستگي فرا خواندم.'
اين لوح سفالين استوانهاي كه در بخش 'ايران باستان' در موزه بريتانيا نگهداري مي شد، جمعه 19 شهريورماه پس از پيگيري هاي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري، وارد ايران شد تا به مدت 4 ماه بصورت امانت در موزه ملي ايران در معرض ديد همگان قرار گيرد.
منشور كورش در جريان جشنهاي 2500 ساله شاهنشاهي ايران نيز براي چند روز به ايران آورده شد و به نمايش درآمد.
سازمان ملل متحد در سال 1971 ميلادي، اين منشور را به شش زبان رسمي دنيا منتشر كرد و هم اكنون نيز نسخه بدلي آن بعنوان كهنترين فرمان شناختهشده تفاهم و همزيستي ملتها در ساختمان سازمان ملل متحد در نيويورك نگهداري ميشود.