AreZoO
10th September 2010, 01:28 PM
ادبيات حماسي در ادبيات جهان
http://img.tebyan.net/big/1388/04/254157489622425225521920712818322395075.jpg
حماسه Epic يا شعر حماسي Epic/ Poem شعري است که دست کم اين ويژگيها را داشته باشد:
1- يک شعر روايي بلند است
2- موضوعي کاملاً جدي دارد
3- با زباني رفيع و لحني بسيار ادبي بيان ميشود
4- موضوع آن قهرماني است خداگونه که سرنوشت يک قبيله و يا حتي يک ملت را به دست دارد
شاهنامه ي فردوسي ، ايلياد و اوديسه ي هومر و بهشت گمشده ي ميلتون از مشهورترين حماسههاي جهان هستند که در اين 4 ويژگي اوليه کاملاً با هم اشتراک دارند.
از ديگر خصوصيتهاي کلي حماسه ميتوان به شکلگيري آن بعد از يک دوره نقل شفاهي ، مبهم بودن زمان و مکان در اثر، تعلق داستان حماسه به لحظات تکوين يک جامعه و مبارزه براي آن و وجود يک هسته تاريخي که با لعاب پر رنگ افسانه و اسطوره پوشيده ميشود، اشاره کرد.
به روايات ثانويه که از اشعار شفاهي يک ملت به وسيله ي يک شاعر ايجاد ميشود «حماسههاي قومي» يا «نخستين» ميگوييم اين حماسههاي سنتي در مقابل حماسههاي ادبي هستند که در آن تقليد آگاهانهاي از حماسههاي سنتي رخ ميدهد و شاعر انتخابگر و خلاق عمل ميکند. در ادبيات انگليسي ايلياد واوديسه ي هومر را نمونه حماسه سنتي ميدانند «انه ائيد ويرژيل» را ادبي در ايران بيشک شاهنامه فردوسي حماسهاي ادبي است اما منابع فردوسي براي سرايش آنها مثل شاهنامه دقيقي يا گرشاسب نامه يا بعضي خداي نامهها را ميتوان حماسههاي سنتي ناميد.
به نظر «نورتوپ فراي» در کتاب «تجزيه و تحليل» نقد يک ويژگي خاص در مورد حماسه وجود دارد که آن را مديون هومر هستيم و آن اينکه در آثار او اين نکته کاملاً جلوهگر بود که «سقوط يک دشمن درست مانند يک دوست يا يک رهبر تراژيک است نه کميک» و حماسه «با اين عنصر عيني و بيطرف بر اين اساس که طبيعت را به منزله يک نظم غيرشخصي تلقي ميکرد به اعتبار رسيد»
شاهنامه ي فردوسي ، ايلياد و اوديسه ي هومر و بهشت گمشده ي ميلتون از مشهورترين حماسههاي جهان هستند .
ارسطو، نظريه پرواز نقد ادبي در يونان، حماسه را در ردهاي بعد از تراژدي قرار داده و در عصر رنسانس آنرا از تمام انواع ادبي ديگر برتر دانستهاند.
مشخصههاي مشترک حماسههاي ادبي
http://img.tebyan.net/big/1388/04/14922321530135135456115022623616593221142146.jpg
1- قهرمان فردي است با اهميت ملي يا حتي گيتيگستر ، آشيل در ايلياد ، رستم در شاهنامه و آدم و حوا در بهشت گم شده نمايندههاي تمام عيار اين ويژگي هستند.
2- فضاي مکاني حماسهها بسيار وسيع است و ممکن است گسترهاي جهاني يا وسيعتر نيز داشته باشد اديسه سراسر حوزه مديترانه را در بر ميگيرد (که البته در آن زمان کل جهان محسوب ميشد) و در دفتر يازدهم به جهان ارواح هم نزول ميکند. شاهنامه تمام ايران را در بر دارد در زماني که هستي تنها 3 بخش داشت و بخش اعظم آن ايران بود که البته در مراحل متعدد توران را نيز مدنظر قرار ميدهد. گستره ي بهشت گمشده ي ميلتون کل جهان است چرا که در بهشت، زمين و جهنم رخ ميدهد.
3- اعمال داستاني شامل اعمال يک ابر انسان در صحنه ي نبرد است، اتفاقات جنگ تراوا در ايلياد واودليسه و رزم رستم با ديوسپيد و يا اسفنديار و ماجراي شورش فرشتگان طغيانگر عليه خداوند در بهشت، همسفر شيطان براي يافتن دنياي جديد و تلاش او براي غلبه بر خداوند از راه اغواي انسان و اقدام اسطورهاي مسيح براي ناکام ماندن او نمونههاي بارز اين مورد هستند.
4- در جريان اين حوادث نيروهاي فوق طبيعي مثل خدايان و موجودات فرازميني همواره بخش مهمي را بر عهده دارند خدايان کوه المپ در ايلياد، سيمرغ در شاهنامه و يهوه و مسيح و فرشتگان در بهشت گمشده براي مثال ازين دست نيروها هستند. اين نيروهاي فوق طبيعي در دوران نئوکلاسيک آنقدر اهميت يافتند که به عنوان «اسباب فوق طبيعي» ناميده شدند و جزء لاينفک حماسه محسوب گرديدند.
5- منظومه ي حماسي تقريباً نوعي ماجراي تشريفاتي است و بيشک زبان آن ميبايست فاخر و رفيع باشد و عميقاً با زبان گفتاري تفاوت داشته باشد. زبان حماسي بايد متناسب با اعمال پهلواني و قهرمانانه ي روايت شده در متن انتخاب شود مثلاً سبک خاص روايت شاهنامه که آنچنان قوي بود که منبع تغذيه هزار ساله ي زبان فارسي را مهيا کرد و يا بهشت گمشده که اساساً با الهام از اشعار لاتين سروده شده است.
حماسههاي مدرن
اگر ويژگيهاي سبکي کهن را در نظر نگيريم و به روح حماسي در اثر توجه داشته باشيم شايد بسياري از شاهکارهاي ادبي جهان را بتوانيم در دستهبندي حماسهها محسوب کنيم از جمله:
کمدي الهي دانته (قرن 14)
ملکه پريان اسپنسر (قرن 16)
موبي ديک، هرمان منويل (قرن 19)
جنگ و صلح تولستوي (قرن 17)
و حتي يوليسس اثر جميزجوبين (قرن 20)
که در اين آثار اثرپذيري از حماسههاي کهن به خوبي آشکارست.
http://img.tebyan.net/big/1388/04/254157489622425225521920712818322395075.jpg
حماسه Epic يا شعر حماسي Epic/ Poem شعري است که دست کم اين ويژگيها را داشته باشد:
1- يک شعر روايي بلند است
2- موضوعي کاملاً جدي دارد
3- با زباني رفيع و لحني بسيار ادبي بيان ميشود
4- موضوع آن قهرماني است خداگونه که سرنوشت يک قبيله و يا حتي يک ملت را به دست دارد
شاهنامه ي فردوسي ، ايلياد و اوديسه ي هومر و بهشت گمشده ي ميلتون از مشهورترين حماسههاي جهان هستند که در اين 4 ويژگي اوليه کاملاً با هم اشتراک دارند.
از ديگر خصوصيتهاي کلي حماسه ميتوان به شکلگيري آن بعد از يک دوره نقل شفاهي ، مبهم بودن زمان و مکان در اثر، تعلق داستان حماسه به لحظات تکوين يک جامعه و مبارزه براي آن و وجود يک هسته تاريخي که با لعاب پر رنگ افسانه و اسطوره پوشيده ميشود، اشاره کرد.
به روايات ثانويه که از اشعار شفاهي يک ملت به وسيله ي يک شاعر ايجاد ميشود «حماسههاي قومي» يا «نخستين» ميگوييم اين حماسههاي سنتي در مقابل حماسههاي ادبي هستند که در آن تقليد آگاهانهاي از حماسههاي سنتي رخ ميدهد و شاعر انتخابگر و خلاق عمل ميکند. در ادبيات انگليسي ايلياد واوديسه ي هومر را نمونه حماسه سنتي ميدانند «انه ائيد ويرژيل» را ادبي در ايران بيشک شاهنامه فردوسي حماسهاي ادبي است اما منابع فردوسي براي سرايش آنها مثل شاهنامه دقيقي يا گرشاسب نامه يا بعضي خداي نامهها را ميتوان حماسههاي سنتي ناميد.
به نظر «نورتوپ فراي» در کتاب «تجزيه و تحليل» نقد يک ويژگي خاص در مورد حماسه وجود دارد که آن را مديون هومر هستيم و آن اينکه در آثار او اين نکته کاملاً جلوهگر بود که «سقوط يک دشمن درست مانند يک دوست يا يک رهبر تراژيک است نه کميک» و حماسه «با اين عنصر عيني و بيطرف بر اين اساس که طبيعت را به منزله يک نظم غيرشخصي تلقي ميکرد به اعتبار رسيد»
شاهنامه ي فردوسي ، ايلياد و اوديسه ي هومر و بهشت گمشده ي ميلتون از مشهورترين حماسههاي جهان هستند .
ارسطو، نظريه پرواز نقد ادبي در يونان، حماسه را در ردهاي بعد از تراژدي قرار داده و در عصر رنسانس آنرا از تمام انواع ادبي ديگر برتر دانستهاند.
مشخصههاي مشترک حماسههاي ادبي
http://img.tebyan.net/big/1388/04/14922321530135135456115022623616593221142146.jpg
1- قهرمان فردي است با اهميت ملي يا حتي گيتيگستر ، آشيل در ايلياد ، رستم در شاهنامه و آدم و حوا در بهشت گم شده نمايندههاي تمام عيار اين ويژگي هستند.
2- فضاي مکاني حماسهها بسيار وسيع است و ممکن است گسترهاي جهاني يا وسيعتر نيز داشته باشد اديسه سراسر حوزه مديترانه را در بر ميگيرد (که البته در آن زمان کل جهان محسوب ميشد) و در دفتر يازدهم به جهان ارواح هم نزول ميکند. شاهنامه تمام ايران را در بر دارد در زماني که هستي تنها 3 بخش داشت و بخش اعظم آن ايران بود که البته در مراحل متعدد توران را نيز مدنظر قرار ميدهد. گستره ي بهشت گمشده ي ميلتون کل جهان است چرا که در بهشت، زمين و جهنم رخ ميدهد.
3- اعمال داستاني شامل اعمال يک ابر انسان در صحنه ي نبرد است، اتفاقات جنگ تراوا در ايلياد واودليسه و رزم رستم با ديوسپيد و يا اسفنديار و ماجراي شورش فرشتگان طغيانگر عليه خداوند در بهشت، همسفر شيطان براي يافتن دنياي جديد و تلاش او براي غلبه بر خداوند از راه اغواي انسان و اقدام اسطورهاي مسيح براي ناکام ماندن او نمونههاي بارز اين مورد هستند.
4- در جريان اين حوادث نيروهاي فوق طبيعي مثل خدايان و موجودات فرازميني همواره بخش مهمي را بر عهده دارند خدايان کوه المپ در ايلياد، سيمرغ در شاهنامه و يهوه و مسيح و فرشتگان در بهشت گمشده براي مثال ازين دست نيروها هستند. اين نيروهاي فوق طبيعي در دوران نئوکلاسيک آنقدر اهميت يافتند که به عنوان «اسباب فوق طبيعي» ناميده شدند و جزء لاينفک حماسه محسوب گرديدند.
5- منظومه ي حماسي تقريباً نوعي ماجراي تشريفاتي است و بيشک زبان آن ميبايست فاخر و رفيع باشد و عميقاً با زبان گفتاري تفاوت داشته باشد. زبان حماسي بايد متناسب با اعمال پهلواني و قهرمانانه ي روايت شده در متن انتخاب شود مثلاً سبک خاص روايت شاهنامه که آنچنان قوي بود که منبع تغذيه هزار ساله ي زبان فارسي را مهيا کرد و يا بهشت گمشده که اساساً با الهام از اشعار لاتين سروده شده است.
حماسههاي مدرن
اگر ويژگيهاي سبکي کهن را در نظر نگيريم و به روح حماسي در اثر توجه داشته باشيم شايد بسياري از شاهکارهاي ادبي جهان را بتوانيم در دستهبندي حماسهها محسوب کنيم از جمله:
کمدي الهي دانته (قرن 14)
ملکه پريان اسپنسر (قرن 16)
موبي ديک، هرمان منويل (قرن 19)
جنگ و صلح تولستوي (قرن 17)
و حتي يوليسس اثر جميزجوبين (قرن 20)
که در اين آثار اثرپذيري از حماسههاي کهن به خوبي آشکارست.