باستان شناس
8th September 2010, 12:26 AM
Asii یا Asiani عنوان مردمان کهن بیابانگردی از آسیای مرکزی است که حدود 130 پ.م.، به فرمانروایی یونانی بر باکتریا (Bactria) پایان دادند. به نوشتهی استرابو، Geography 11.8.2 (اگر روایت دستنویس موثق باشد)، باکتریا (Bactriane) را چهار قومی که از کشور شمال سیحون آمده بودند،
از کف یونانیان ربودند:
Asioi، Pasianoi، Tochario، و Sakarauloi. "پُمپیوس ترُگوس" (Prologus 41 of the Historiae Philippicae) فتح باکتریا را تنها به دو قوم Saraucae و Asiani نسبت میدهد؛ اما بعداً Tochari ها نیز یاد میشوند.
ترگوس (Prologus 42) به ضمیمهای نیز دربارهی reges Tocharorum Asiani interitusque saraucarum اشاره میکند. وی در آن نوشته، یا رویدادی را گزارش داده ("که آسیانیها شاهان تخاری شدند، و این که Saraucae نابود شد")، یا چه بسا این گونه در نظر داشته و گفته است که آسیانیها دودمان یا طبقهی حاکم تخاریها در زمان فتح باکتریا بودند.
مطابقت Asioiی استرابو و Asianiی ترگوس آشکار است:
این دو اصطلاح به ترتیب، اسم اصلی و یک ترکیب وصفی ایرانی را با -ana-* نشان میدهند. نه Asiani و نه Saraucae در گزینهی ژوستین (Justin) از تاریخ (Historiae) ترگوس یاد شدهاند.
به نوشتهی ژوستن (Epitome 42)، فرهاد (Phraates) دوم، شاه پارتی (127-7/138 پ.م.)، گروههای سکایی را به نبرد خویش علیه آنتیخوس (Antiochus) هفتم در حدود 130 پ.م. فراخواند؛ در پی شکست آنتیخوس، سکاها پارت را تاراج و ویران ساختند و فرهاد را کشتند (127 پ.م.). میان این رویدادها و سقوط باکتریای یونانی، ارتباط آشکاری موجود است؛ چون هر دو مورد افزایش فشار بیابانگردان سکا (Saka/Scythian)ی فراسوی سیحون را آشکار و روشن میسازند.
تصور میشود که استرابو و ترگوس هر دو، این آگاهیها را از کتاب Parthicaی آپولودورس آرتمیتایی (Apollodorus of Artemita) فراهم آوردهاند، کسی که از سکاهای آسیای مرکزی به واسطهی مشاهدات و تجربیات شخص خود، آگاهی داشت.
اطلاعات اندک و نارسای مورخان کهن یونانی را منابع چینی روشن میسازند. در میان حدود سالهای 174 و 160 پ.م.، Hsiung-nu (هونها؟)ی شمال چین، گروههای قبیلهای Yueh-chih و رمههای آنان را از ماندگاههایشان در استان Kansuی چین منهزم ساختند.
بزرگترین بخش از گروه یاد شده، به سوی مغرب، به سغد و باکتریا مهاجرت کردند و فرمانروایی یونانی آن جا را برانداختند (حدود 130 پ.م.). هر چند تلفیق منابع چینی و غربی دشواریهایی را فراهم میآورد، اما مطابقت Yueh-chih [منابع چینی] با Tochari، Asii و غیرهی [منابع غربی] محقق است.
در نهایت، بخشی از آسیها، دورتر، به سوی مغرب، به داخل دشتهای Ponto-Caspian حرکت کردند و در آن جا گروهی فرعی از، یا در آمیخته با، Alanها (که برای نخستین بار در سدهی یکم میلادی در منابع کهن یاد شدهاند) را تشکیل دادند. در کتاب بطلمیوس، Asaioi از زمرهی قبایل سرمتی (Sarmatian) ساکن در پیرامون رود Don یاد میشود (Geography 5.9.16)؛ در همان منبع (6.14.10)، گفته می شود که Asiotai (ترکیب این نام، بیگمان یک اسم جمع سکایی را با *-t(a) نشان میدهد) در شمال دریای کاسپین (مازندران) می زیستند. در کتاب پلینی (Pliny)، تاریخ طبیعی6/50، Astacae/Astocaeهای مرموز، از زمرهی مردمان معروف زینده در فراسوی سیحون یاد میشوند.
اگر تصحیح این نام به Asiotae، بنا به اظهار و عقیدهی Josephus Barbarus (سدهی 15م.)، پذیرفته باشد، حضور قبایل As در شرق دریای کاسپین در اوایل عصر مسیحی، به واسطهی منابع ما تأیید و اثبات میگردد.
در منابع میانهی غربی، نامهای As و Alani به فراوانی، به صورت مترادف به کار میروند.
"ژوسفوس بارباروس" میگوید که آلانها خود را As میخواندند. این موضوع، مطابقت میکند با تداول روسی کهن که در آن، yasi (به صورت جمع، با یک y نیمواکهی اسلاوی) نام عمومی آلانهاست. نام jasz در زبان مجاری (Hungarian)، که از زبان اسلاوی اقتباس گردیده، برای اشاره به آلانهایی که در مجارستان سدهی سیزدهم سکونت داشتند، به کار میرفت.
در گرجستان به آلانها، و به بازماندگان متأخرترشان، اوستها (Osset)، با عنوان Os (گرجی کهن: Ovs)، و به کشورشان با عنوان O(v)seti، که بر Osetiyaی روسی جدید مبتنی است، عطف و اشاره میگردد. از سوی دیگر، امپراتور یونانیتبار "کنستانتین پُرفورُگنیتوس" (سدهی دهم م.) در کتاب تشریفات خویش (De Ceremoniis 2.48)، میان Azia، یکی از اهزادهنشینهای شمال قفقاز که امیری محلی (archontes) بر آن فرمان میراند، و Alania، پادشاهیای که حاکمی تکسالار (exousiastes) در آن فرمانروایی میکرد، تفاوت میگذارد. تنها به واسطهی منابع یونانی و لاتینی، تعیین حدود این دو اصطلاح به دشواری ممکن است.
واژهی Asi در زبان اوستی نو به یک شکل کهنتر -Asya* دلالت میکند؛ پیوند و ارتباط اولیهی آن با واژهی ایرانی کهن -asu (آسو) امکانپذیر است،
اما به سختی اثبات شدنی است. تطبیق و برابرسازی نامهای Asii و مانند آن با نامهای قومی سکایی- سرمتی (Scytho-Sarmatian) مانند Arsi، Aorsi، Yazyges، فاقد اسناد زبانشناختی و نیز تاریخی است. *
* F. Thordarson, "Asii": Encyclopaedia Iranica, vol. 2, 1987, pp. 764-765
از کف یونانیان ربودند:
Asioi، Pasianoi، Tochario، و Sakarauloi. "پُمپیوس ترُگوس" (Prologus 41 of the Historiae Philippicae) فتح باکتریا را تنها به دو قوم Saraucae و Asiani نسبت میدهد؛ اما بعداً Tochari ها نیز یاد میشوند.
ترگوس (Prologus 42) به ضمیمهای نیز دربارهی reges Tocharorum Asiani interitusque saraucarum اشاره میکند. وی در آن نوشته، یا رویدادی را گزارش داده ("که آسیانیها شاهان تخاری شدند، و این که Saraucae نابود شد")، یا چه بسا این گونه در نظر داشته و گفته است که آسیانیها دودمان یا طبقهی حاکم تخاریها در زمان فتح باکتریا بودند.
مطابقت Asioiی استرابو و Asianiی ترگوس آشکار است:
این دو اصطلاح به ترتیب، اسم اصلی و یک ترکیب وصفی ایرانی را با -ana-* نشان میدهند. نه Asiani و نه Saraucae در گزینهی ژوستین (Justin) از تاریخ (Historiae) ترگوس یاد شدهاند.
به نوشتهی ژوستن (Epitome 42)، فرهاد (Phraates) دوم، شاه پارتی (127-7/138 پ.م.)، گروههای سکایی را به نبرد خویش علیه آنتیخوس (Antiochus) هفتم در حدود 130 پ.م. فراخواند؛ در پی شکست آنتیخوس، سکاها پارت را تاراج و ویران ساختند و فرهاد را کشتند (127 پ.م.). میان این رویدادها و سقوط باکتریای یونانی، ارتباط آشکاری موجود است؛ چون هر دو مورد افزایش فشار بیابانگردان سکا (Saka/Scythian)ی فراسوی سیحون را آشکار و روشن میسازند.
تصور میشود که استرابو و ترگوس هر دو، این آگاهیها را از کتاب Parthicaی آپولودورس آرتمیتایی (Apollodorus of Artemita) فراهم آوردهاند، کسی که از سکاهای آسیای مرکزی به واسطهی مشاهدات و تجربیات شخص خود، آگاهی داشت.
اطلاعات اندک و نارسای مورخان کهن یونانی را منابع چینی روشن میسازند. در میان حدود سالهای 174 و 160 پ.م.، Hsiung-nu (هونها؟)ی شمال چین، گروههای قبیلهای Yueh-chih و رمههای آنان را از ماندگاههایشان در استان Kansuی چین منهزم ساختند.
بزرگترین بخش از گروه یاد شده، به سوی مغرب، به سغد و باکتریا مهاجرت کردند و فرمانروایی یونانی آن جا را برانداختند (حدود 130 پ.م.). هر چند تلفیق منابع چینی و غربی دشواریهایی را فراهم میآورد، اما مطابقت Yueh-chih [منابع چینی] با Tochari، Asii و غیرهی [منابع غربی] محقق است.
در نهایت، بخشی از آسیها، دورتر، به سوی مغرب، به داخل دشتهای Ponto-Caspian حرکت کردند و در آن جا گروهی فرعی از، یا در آمیخته با، Alanها (که برای نخستین بار در سدهی یکم میلادی در منابع کهن یاد شدهاند) را تشکیل دادند. در کتاب بطلمیوس، Asaioi از زمرهی قبایل سرمتی (Sarmatian) ساکن در پیرامون رود Don یاد میشود (Geography 5.9.16)؛ در همان منبع (6.14.10)، گفته می شود که Asiotai (ترکیب این نام، بیگمان یک اسم جمع سکایی را با *-t(a) نشان میدهد) در شمال دریای کاسپین (مازندران) می زیستند. در کتاب پلینی (Pliny)، تاریخ طبیعی6/50، Astacae/Astocaeهای مرموز، از زمرهی مردمان معروف زینده در فراسوی سیحون یاد میشوند.
اگر تصحیح این نام به Asiotae، بنا به اظهار و عقیدهی Josephus Barbarus (سدهی 15م.)، پذیرفته باشد، حضور قبایل As در شرق دریای کاسپین در اوایل عصر مسیحی، به واسطهی منابع ما تأیید و اثبات میگردد.
در منابع میانهی غربی، نامهای As و Alani به فراوانی، به صورت مترادف به کار میروند.
"ژوسفوس بارباروس" میگوید که آلانها خود را As میخواندند. این موضوع، مطابقت میکند با تداول روسی کهن که در آن، yasi (به صورت جمع، با یک y نیمواکهی اسلاوی) نام عمومی آلانهاست. نام jasz در زبان مجاری (Hungarian)، که از زبان اسلاوی اقتباس گردیده، برای اشاره به آلانهایی که در مجارستان سدهی سیزدهم سکونت داشتند، به کار میرفت.
در گرجستان به آلانها، و به بازماندگان متأخرترشان، اوستها (Osset)، با عنوان Os (گرجی کهن: Ovs)، و به کشورشان با عنوان O(v)seti، که بر Osetiyaی روسی جدید مبتنی است، عطف و اشاره میگردد. از سوی دیگر، امپراتور یونانیتبار "کنستانتین پُرفورُگنیتوس" (سدهی دهم م.) در کتاب تشریفات خویش (De Ceremoniis 2.48)، میان Azia، یکی از اهزادهنشینهای شمال قفقاز که امیری محلی (archontes) بر آن فرمان میراند، و Alania، پادشاهیای که حاکمی تکسالار (exousiastes) در آن فرمانروایی میکرد، تفاوت میگذارد. تنها به واسطهی منابع یونانی و لاتینی، تعیین حدود این دو اصطلاح به دشواری ممکن است.
واژهی Asi در زبان اوستی نو به یک شکل کهنتر -Asya* دلالت میکند؛ پیوند و ارتباط اولیهی آن با واژهی ایرانی کهن -asu (آسو) امکانپذیر است،
اما به سختی اثبات شدنی است. تطبیق و برابرسازی نامهای Asii و مانند آن با نامهای قومی سکایی- سرمتی (Scytho-Sarmatian) مانند Arsi، Aorsi، Yazyges، فاقد اسناد زبانشناختی و نیز تاریخی است. *
* F. Thordarson, "Asii": Encyclopaedia Iranica, vol. 2, 1987, pp. 764-765