PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : در راهروی بیمارستان ... ! !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!



داداشی
5th September 2010, 05:16 PM
مردی جوان در راهروي بيمارستان ايستاده، نگران و مضطرب.
در انتهای کادر در بزرگي ديده مي شود با تابلوی "اتاق عمل".

چند لحظه بعد در اتاق باز و دکتر جراح با لباس سبز رنگ از آن خارج مي شود.
مرد نفسش را در سينه حبس مي کند.
دکتر به سمت او مي رود.
مرد با چهره ای آشفته به او نگاه می کند.

دکتر: واقعاً متاسفم، ما تمام تلاش خودمون رو کرديم تا همسرتون رو نجات بديم.
اما به علت شدت ضربه نخاع قطع شده و همسرتون براي هميشه فلج شده.
ما ناچار شديم هر دو پا رو قطع کنيم، چشم چپ رو هم تخليه کرديم ...
بايد تا آخر عمر ازش پرستاري کنی، با لوله مخصوص بهش غذا بدی
روي تخت جابجاش کنی، حمومش کنی، زيرش رو تميز کنی و باهاش صحبت کنی ...
اون حتی نمی تونه حرف بزنه، چون حنجره اش آسيب ديده ...

با شنيدن صحبت های دکتر به تدريج بدن مرد شل می شود، به ديوار تکيه می دهد.
سرش گيج می رود و چشمانش سياهی می رود.

با ديدن اين عکس العمل، دکتر لبخندی می زند و دستش را روی شانه مرد می گذارد.
دکتر: هه ! شوخی کردم ... زنت همون اولش مُرد !!!!!


يعني اگه من بودم يه كار ميكردم [kootak]شه ديوانه!!!!!

amane$
5th September 2010, 09:38 PM
ایول خیلی باحال بود
منم عاشق اینم که دکتر شم بیام بیرون از اتاق عمل بگم متاسفم...........
خیلی حال میده[nishkhand]
ولی اصلا دوست ندارم برای خودم همچین اتفاقی بیفته[negaran]

مجتبی
6th September 2010, 02:25 AM
[taajob]
یعنی خوشت میاد بیای خبر مرگ مردم رو بدی [nadidan]

amane$
6th September 2010, 07:52 PM
[labkhand][khejalat][nishkhand]sh_omomi53

sl-lal-l12okl-l
6th September 2010, 08:32 PM
خبر خوبش به هیجانش میارزید [nishkhand][khande]

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد