توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله چگونگی آموزش مسائل جنسی به فرزندان
sl-lal-l12okl-l
2nd September 2010, 11:59 PM
آموزش مسایل جنسی مثل آموزش مسایل پزشکی دیگر است، همانطور که به بچه ها یاد می دهیم دستهایشان را قبل از غذا بشویند و یا واکسن به آنها میزنیم ، آموزش مسائل جنسی هم به همین سادگی می باشد و کار سختی نیست. منتهی مسئله این است که ما بر حسب فرهنگ حاکم بر جامعه بعضی از مواقع این واقعیت را که دانستن بعضی از اطلاعات مفید است انکار می کنیم.
مثلا یکی از اولین سوالاتی که دخترها در سنین پایین می پرسند در مورد چگونگی زایمان است. مادران می توانند به یک زبان بسیار ساده این موضوع را برای آنها توضیح دهند.
با تفکیک سنی میشود گفت که سوالات بچه ها در مورد مسایل جنسی از پنج سال به بالا شروع میشود و والدین باید در این سن واقعیتها را به زبان خیلی ساده برای بچه ها توضیح دهند و اگر جواب دادن به سوال را جایز ندانستند اصلاً جواب ندهند. بد ترین نوع جواب ، جواب غیر واقعی دادن به سوال کودکان است .
قبل از سن بلوغ ، پدر و مادرها باید در مورد بلوغ و تغییرات فیزیکی که در بچه ها ایجاد میشود، با کودکان صحبت نموده و آنها را آماده این تغییرات بنمایند. بسیار زیباست که با مشاهده اولین نشانه ها ی بلوغ برای آنها جشن کوچکی گرفته شود. زمانی که والدین بچه ها را ازنظر ذهنی آماده کرده باشند و اطلاعات کافی را به آنها داده باشند، دیگر بچه ها با مشاده علائم بلوغ دچار ترس و وحشت نمی شوند.
در سنین بالاتر، اطلاعات مورد نیاز درباره ازدواج را میشود با خواندن کتاب یا با مراجعه به مشاور کسب کرد ولی در صورتی که هیچکدام از این روشها ممکن نباشد ، پدر و مادرها باید دانش و تجربه خودشان را در اختیار بچه قرار دهند. در بعضی از خانوادها اگر فرزندان با سایر افراد فامیل (مثل عمو، عمه، خاله یا دایی) احساس نزدیکی بیشتری می نمایند،آنها می توانند این نقش را در آموزش بچه هابه عهده بگیرند.
یک نکته مهم دیگر در آموزش کودکان در سنین پایین مربوط میشود به علاقه شدید دختر بچه ها به پدرهایشان و پسر بچه ها به مادرانشان. گاهی این علاقه به حدی زیاد است که به عنوان مثال پسر بچه ها آرزو می کنند که پدرهایشان نباشند تا آنها بتوانند با مادرهایشان تنها باشند. در این سنین خیلی مهم است که پدرها بیشتر پسرهایشان را به طرف خود جلب کرده تا پسرها رفتار مردانه را یاد بگیرند.مادرهانیز باید چنین رفتاری را در قبال دخترانشان داشته باشند.
sl-lal-l12okl-l
3rd September 2010, 12:00 AM
مسلم است که نقش اصلی تربیت جنسی در دوران کودکی و ایجاد عادات مناسب به عهده پدر و مادر است. در این زمینه والدین باید ....
مسلم است که نقش اصلی تربیت جنسی در دوران کودکی و ایجاد عادات مناسب به عهده پدر و مادر است. در این زمینه والدین باید خود آموزشهای لازم و روشن تربیت را بیاموزند و به آن ها کمک شود تا برای پاسخ گویی به سوالات جنسی و زیستی از طریق رجوع به کتب مناسب و متون مذهبی آمادگی یابند.
باید دانست که آموزش زودرس، شتاب زده و ناشیانه مسائل جنسی به کودکان همان اندازه آسیب زاست که این آموزش ها با تاخیر، پنهان سازی و یا نادیده گرفتن همراه باشد.
این بر عهده پدر و مادر است که در طول مدت رشد و طی ماه ها، هفته ها و سال ها در پیشامدها و شرایط خاص، متناسب با رشد کودک، از طریق آموزش اتخاذ مواضع، نشان دادن کار و برنامه، نکات لازم را به فرزندانشان تفهیم کنند. مسلم است اگر والدین به سوالات کنجکاوانه جنسی کودکان واکنش نشان دهند، خطر انحراف نسبت به مسائل جنسی کاهش خواهد یافت.
پاسخ به سوالات جنسی کودکان
نکته ظریف در این مورد این است که والدین در پاسخ به پرسش های جنسی کودکان با مشکلات زیر روبه رو هستند:
1. شرم و حیا
2. حقایق را میخواهند بگویند، ولی از شیوه درست آن بی خبرند.
3. برخی وحشت دارند که پاسخ ها برای کودک بد آموزی داشته باشد.
موارد فوق باعث میشود برخی والدین از پاسخ گویی طفره بروند و یا پاسخ را به یکدیگر ارجاع دهند و یا چنین بیان کنند که :« هنوز خیلی کودکی، وقتی بزرگ شدی خودت میفهمی». پیام این گونه پاسخ ها این است که این موضوع خارج از محدوده و تابو است، ولی بچه ها متوجه این بی میلی والدین میشوند. والدین نیز نگرانند مبادا که اطلاعات جنسی برای تجربه جنسی استفاده شود. در حالی که تحقیقات نشان میدهد، در هر حال کودک و نوجوان به طرق مختلف این پاسخ ها را دریافت خواهد کرد.
سوالات جنسی کودکان یک امر طبیعی است و هرگز طفلی را نمیتوان به خاطر این سوالات مورد تحقیر و سرزنش قرار داد. نوع سوالات کودکان معمولاً در رابطه با آفرینش خود، در مورد کیفیت پیدایش و در مورد کیفیت به دنیا آمدن خود است.
سوالاتی از قبیل: « مرا از کجا آوردی؟»« نوزاد از کجا میآید؟»«من کجا بودم؟»
این سوالات نشان دهنده انحراف جنسی نیست، بلکه حاکی از « کنجکاوی»، « جلب توجه» و « وقت گذراندن» است.
سن 4 ـ 3 سالگی سن سوال و جواب است و سوالات جنسی اغلب از این سن شروع میشود. در پاسخ به این سوالات باید همواره این نکته را توجه داشت که روند آموزشی کودکان باید تدریجی باشد و نباید همه جزئیات را یک باره در اختیار او قرار داد. باید پاسخ به سوالات آن ها کوتاه و ساده باشد. برای ارضاء کنجکاوی این بچه ها باید حداکثر به دو یا سه جمله قناعت کرد.
گاهی هم پیدا کردن منشاءکنجکاوی کودک نیز مفید است، مثلاً ،آیا در « تلویزیون چیزی دیده؟»«آیا معلمش حامله است»؟« آیا دوستش چیزی گفته»؟ دانستن منشاء کنجکاوی، کار پاسخ دهنده را آسان تر خواهد کرد.
در سن 4 - 3 سالگی، کودکان اصرار به محرمانه داشتن بدن خود دارند و نمیخواهند لخت و عریان شوند،و از این که دیگران او را ببینند، احساس شرم می کنند. ضروری است والدین نیز این حالت را تقویت کنند تا به بی پروایی جنسی به ویژه در سنین بالاتر کشیده نشوند.
سن 6 ـ 5 سالگی، فعالیت هورمون های جنسی کم است، و لذا لازم است فقط به سوالات او پاسخ کوتاه و صحیح داده شود.
در سن 7 سالگی، پسران نسبت به دختران ابراز علاقه میکنند اما این ابراز علاقه جنبه دوستی دارد نه جنسی ، بنابر این جای نگرانی نیست ولی دلیلی ندارد که بستر آن ها از هم جدا نشوند.
برخی روانکاوان سن 12 – 7 سالگی را سن « اختفای جنسی» میگویند. پس برنامه جنسی باید با این اختفای تمایل جنسی هماهنگ باشد و از هر گونه عمل مهیجی که باعث تحریک جنسی میشود باید پرهیز کرد.
در پاسخ به سوالات جنسی کودکان موارد زیر را باید مد نظر قرار داد:
1. باید به خاطر داشت که آموزش در این زمینه باید تدریجی باشد و لازم نیست همه جزئیات را یک جا در اختیار او قرار داد. در واقع از شرح و بسط بی مورد باید پرهیز کرد.
2. از دروغ گفتن در پاسخ ها خودداری کنیم.
3. پاسخ ها درست و با خرافات همراه نباشد.
4. پاسخ به سوالات با زبان ساده و قابل فهم صورت بگیرد.
5. اقناع کننده باشد.
6. متناسب با سن و درک کودک باشد.
7. پاسخ ها همراه با شوخی، مسخره کردن و هرزگی نباشد.
8. شیوه بیان به گونه ای باشد که اعتماد طفل را به صحت آن جلب کند و او حساس کند که مطلب را سرهم بندی نکرده اید.
9. بر خود تسلط داشته باشیم. بدین معنا که برخود مسلط بوده، بگذاریم کودک سوال خود را به طور کامل مطرح کند.
10. شنونده ای خوب باشیم. بدین معنا که بر خود مسلط بوده، بگذاریم کودک سوال خود را به طور کامل مطرح کند.
11. اگر احساس کردیم که هنگام گفتگو با فرزندمان چیزی را اشتباه گفته ایم. به اشتباه خود اقرار کنیم و سپس آن را اصلاح کنیم و بیان کنیم اطلاعات من درباره آن موضوع کم بود. الان که درباره آن مطالعه کردم واقعیت موضوع چنین است.
12. همواره این مساله را باید در پاسخ به سوالات جنسی مد نظر قرار داد که شرم و حیا تا حدودی لازم است و همواره باید از پاسخهای بی پروای جنسی خودداری کرد.
sl-lal-l12okl-l
3rd September 2010, 12:01 AM
یکی از موضوعاتی که در تربیت جنسی در دوران کودکی از اهمیت خاصی برخوردار است، مباحث مربوط به جنسیت است. جنسیت چیزی ...
کمک به شکل گیری هویت جنسی
یکی از موضوعاتی که در تربیت جنسی در دوران کودکی از اهمیت خاصی برخوردار است، مباحث مربوط به جنسیت است. جنسیت چیزی بیش از جنس و هویت جنسی است و شامل درک چگونگی کارکرد بدن انسان، تولید مثل، روابط انسانی، مهارت های زندگی فردی، هویت جنسی و برخی دیگر از مسائل جنسی است.
در روابط با جنسیت، چه ما درباره آن با فرزندانمان صحبت کنیم یا نه، باید بدانیم روند غیر رسمی آموزش جنسیتی از همان لحظه تولد ایجاد شده است. نحوه برخورد والدین با فرزندان خود، نوع اسباب بازی ها، تماشای تلویزیون، بازی با همسالان و موارد شبیه به این پیام هایی را به کودک در مورد هویت و نقش جنسی خود انتقال میدهند.
یکی از مسائلی که پدر و مادر در شکل گیری آن نقش موثر دارند" هویت جنسی" است. هویت جنسی مفهومی است که فرد از خود به عنوان یک مرد یا زن دارد. در واقع هر فرد تصویری که نسبت به زن یا مرد بودن خود دارد و احساس و برداشت او نسبت به این که زن یا مرد چگونه است، هویت او را میسازد.
هویت جنسی حداقل از دو عامل اساسی تشکیل شده است:
1. هویت حنسی:که در واقع جنسیت در هنگام تولد است، بچه ها معمولاً حدود 3 سالگی نسبت به هویت جنسی، یعنی دختر یا پسر بودن خود آگاهی مییابند. سوالاتی از این قبیل:"من که هستم؟" "آیا یک پسر هستم یا دختر؟" سوالاتی در مورد هویت جنسی است.
کودکان معمولاً از ویژه گی های ادراکی ـ اجتماعی(مثل مدل مو، طرز لباس پوشیدن، نوع اسباب بازی و ....) برای تشخیص پسر و دختر بودن خود استفاده میکنند.
2. رفتار جنسی:به آن دسته از رفتارهایی اطلاق میگردد که در هر فرهنگ مطابق با جنس افراد، از آن ها انتظار میرود(رفتار زنانه یا مردانه)، به عنوان مثال، در جامعه ما از دخترها انتظار میرود که هنگام بازی مودب و آرام باشند، اما در مقابل پسرها فعال تر باشند و نسبت به احساسات دیگران نیز حساسیت کمتری دارند.
در واقع هویت جنسی، با نقش جنسی ارتباط نزدیک دارد. مرد و زن هر کدام نقشی دارند و این هنجارهای جامعه است که مشخص میکند مرد و یا زن، در چه کارهایی مجاز و چه کارهایی غیر مجاز هستند. در این رابطه والدین نیز نقش الگویی دارند،باید احترام به زن را به نوجوان پسر آموخت و همزمان با آن احترام به مرد را نیز باید به دختران آموخت.
پیشگیری از بیداری احساس جنسی پیش از موقع
بر خلاف اندیشه و مواضع فکری برخی از غربیان، نباید از پیش رسی بیداری جنسی کودکان استقبال کرد. این سخن بدان معنا نیست که بخواهیم کودک را در رابطه با اعضای وجودی خود غافل و جاهل نگه داریم، بلکه غرض این است که به زور تصنع و تحریک در او بیداری و به دنبال آن هوس و اشتهایی پدید نیاوریم.
بیداری نا بهنگام میل جنسی سبب اشتغال فکری کودک و توجه او به اموری میشود که در برنامه زندگی او پیش بینی نشده است. او در دنیایی است که باید با کسب آگاهی ها، فنون و مهارت ها، خود را آماده زندگی و سازگاری با طبیعت و جامعه سازد و باید ابتدا مقدمات لازم برای زندگی از قبیل خواندن، نوشتن و ... را به دست آورد سپس با این مساله آشنا شود.
بررسی های علمی نشان داده اند که بیداری نابهنگام جنسی، زمینه ساز بروز پاره ای از هوس هاس نادرست، عادات نامناسب و انحراف آمیزی چون حالت خود ارضایی، قرار دادن خود در معرض استفاده های جنسی و غریزی و بالاخره توسعه مفاسد و آلودگی ها است.
جلوگیری از احساس جنسی دو جنبه اساسی دارد. جنبه اول، مراقبت هایی است که والدین باید در رابطه با خود داشته باشند و جنبه دوم مراقبت هایی که در رابطه با فرزندان خود باید پیش بگیرند .
sl-lal-l12okl-l
3rd September 2010, 12:03 AM
جلوگیری از احساس جنسی دو جنبه اساسی دارد. جنبه اول، مراقبت هایی است که والدین باید در رابطه با خود داشته باشند و ....
جلوگیری از احساس جنسی دو جنبه اساسی دارد. جنبه اول، مراقبت هایی است که والدین باید در رابطه با خود داشته باشند و جنبه دوم مراقبت هایی که در رابطه با فرزندان خود باید پیش بگیرند که هر کدام به شرح زیر است:
مراقبت والدین در رابطه با خود
مراقبت هایی که والدین در زمینه تربیت جنسی قبل از بلوغ باید در رابطه با خود داشته باشند تا بیداری نابهنگام جنسی صورت نگیرد، متعددند. در واقع پدران و مادرانی که خواستار داشتن فرزند سالم در بعد جسمانی، روانی و اجتماعی هستند، لازم است که مراقبت هایی را در روابط خود ملحوظ دارند که اهم آن ها عبارتند از:
1. در مناسبات جنسی: والدین لازم است مناسبات جنسی خود را از دید فرزندان خود اگر چه خرد سال باشند دور و محفوظ دارند.
2. در خواب و استراحت: در سنین تمیز(در حدود 6 سالگی) بهتر است اطاق کودکان از پدر و مادر جدا باشد، ولی به گونه ای که دور از دسترس والدین نباشد، مثلاً مصلحت نیست که والدین در یک طبقه منزل، کودکان در طبقه دیگر آن باشند. محل خواب آن ها باید طوری باشد که والدین با شنیدن صدای آن ها بتوانند خود را به بالای سرشان برسانند. بچه ها هم حق ندارند بدون اجازه وارد اطاق خواب والدین شوند، از همان خردسالی باید آنان را عادت داد که در ورود به اطاق پدر و مادر در بزنند و اجازه بگیرند.
3. در شوخی ها و مزاح ها: در شوخی ها در حضور کودکان باید نکات و ضوابط اخلاقی رعایت شود.نباید تصور شود که کودکان خردسال از نوع روابط و مفاهیم مزاح ها و شوخی ها سر در نمی آورند،گاهی نیز اطلاعات ناقص که از این طریق به دست میآورند میتواند باعث آسیب ها و احیاناً بیداری نابهنگام جنسی آنان گردد.
4. رعایت پوشش: رعایت پوشش مناسب در نزد کودکان در خانه ضروری است،راحتی در خانه به این مفهوم نیست که پدر و مادر باید مظهر حجب و حیا باشند.
ایجاد حجب و حیا در فرزندان جنبه جدی تربیت جنسی است و نباید آن را کوچک شمرد.حجب و جیا نه تنها در فرهنگ ما، بلکه در بسیاری از فرهنگ ها و دیدگاههای صاحب نظران دیده میشود."کوچتکف" نویسنده کتاب " روانشناسی تربیت جنسی" بیا میدارد:" پرورش حیاء در کودکان همان تربیت صحیح احساس جنسی است" و " سایف" پزشک معروف روسی هم بیان میدارد:" حجب و حیا باقیمانده بربریت نیست، بلکه حاصل پر ارزش فرهنگ و تمدن است."
5 . در تماشای فیلم:پدر و مادر در هنگام دیدن فیلم - به ویژه فیلم های ماهواره ای- باید کمال دقت را داشته باشند. والدین میدانند که رسانه ها چه تأثیر مهمیبر پرورش جنسیت فرزندانشان دارند. در جوامع امروزی - به ویژه در غرب - که بسیاری از برنامه های رسانه ها به روابط جنسی اشاره دارد، شاید متناقص به نظر آید که بخواهیم به بچههای خود بیاموزیم که مسائل جنسی خصوصی است. وسایل ارتباطی الکترونیکی مانند:اینترنت اغلب ارزش ها و اخلاقیات والدین را تأیید نمیکنند؛ اما این واقعیت وجود دارد که رسانه ها در آموزش جنسی فرزندان ما نقش فعالی دارند. از میان رسانه های مختلف، تلویزیون - به ویژه شبکه های ماهواره ای - بیش ترین تأثیر را در زندگی بچه ها میگذارد. این وسیله تقریباً در همه خانهها وجود دارد و صفحه آن چشم و ذهن بچههای ما را روشن میکند و همواره در انتخابهای آنها تأثیر میگذارد. تلویزیون هم میتواند دوستی جالب، هوشمند و سرگرم کننده باشد و هم دشمنی بسیار خشن که با پردهداری جنسی، چهرۀ واقعی زندگی را دگرگون کند و ضد ارزش ها را ارزش قلمداد کند.
بسیاری از الگوها وعقایدی که از این فیلمها به ذهن کودکان نفوذ میکند، اخلاقی نیست؛ ممکن است فردی بزرگسال که میتواند حقیقت را از تخیل تمیزدهد، با دیدن صحنهای آن را خیالی تشخیص دهد؛ اما همین صحنه میتواند کودک ده سالهای را گیج کند و بذر باورهایی را در ذهن او بپاشد و به روابط آینده او آسیب رساند.
بنابراین باید در تماشای فیلم های ویدئوئی، مراقب بود که محتوای آن برای سن فرزندان مناسب باشد.
برنامههایی را که کودکان تماشا میکنند باید کنترل کرد، آنها را با نگاه انتقادی دید. برای تلویزیون یک تماشاچی فعال باشید و جواب آنها را بدهید. وقتی بچه ها میبینند که شما نسبت به محتوای برنامه ها دیدی نقادانه دارید، آنها نیز ممکن است این دید را پیدا کنند.
مراقبت والدین در رابطه با فرزندان
در رابطه با مراقبت هایی که والدین در رابطه با فرزندان باید داشته باشند این است که احساس شهوانی بیموقع بیدار نشود و رفتار فرد به عادت نا پسند جنسی منجر نشود، متعدد هستند از جمله:
1. در شستشو وتطهیر:به عنوان مثال مادردرحین شستشو نباید زیاد به دستکاری کودک بپردازد، و در سن سه یا چهارسالگی، وظیفه استحمام پسران بهتر است بر عهده پدر باشد. درمجموع شستشوی کودکان پس از دفع و مراقبت از بهداشت او در دوران کودکی خود عامل مهم و اساسی، در پیشگیری از بیماری ها و کمک به بهداشت جنسی کودک است.
2. درپوشش ولباس:از سنین 3 سالگی به بعد باید لباس کودک به نوعی حاکی از جنسیت او باشد، لباس های او چسبان وتنگ نباشد. لباس های زیر، زبر نباشد زیرا باعث تحریک و خارش بدن او میشود.
3. در ختنه:انجام ختنه از همان هفته اول تولد و در برخی منابع تا پایان ماه اول توصیه شده است. رعایت این امر سبب احساس درد کمتر، جوش خوردن زخم به صورتی سریع تر، و سبب حفظ سلامت و پیشگیری از بروز پارهای از بیماری ها و عوارض است.
4. در بازی ها:بهتر آن است که بازی ها در حضور والدین و در معرض دید آنان باشد، تا اگر خطائی اخلاقی توسط کودکان در بازی صورت گرفت والدین آن را تذکر دهند. بازیهای افراد بالغ با کودکان به ویژه در رابطه با جنس مخالف باید زیر نظر و تحت مراقبت باشد.
5. در خواب و استراحت:برنامۀ کودک را باید طوری تنظیم کرد که او همیشه یک ساعت زودتر از شما بخوابد. باید او را عادت داد که تا خسته نشده، وارد بستر نشود. صبح ها پس از بیداری در تخت خواب نماند، به پشت بخوابد، دستها از پتو بیرون باشد که لحاظ این امور نوعی مصون سازی او از وسوسهها است.
6. در دستکاریها و لمسها:ضروری است به کودک تفهیم شود که درست نیست که او بدن خود را دست کاری کند و یا دیگران حق ندارند به بدن او دست بزنند. این وضع باید به تدریج و آرام و بدون هیچ گونه تهدیدی صورت گیرد.
بچه ها گاهی با آلت تناسلی خود بازی و دستکاری میکنند، در این سنین لازم نیست آنها را برای این کار تهدید یا تنبیه کرد. بلکه هر بار که سرگرم آن است باید به آرامی او را از این امر باز داشت. با صمیمیت و دوستی دست او را میگیریم و میگوئیم من دوست ندارم تو این کار را بکنی. البته بجا است که دست او را به اسباب بازی یا شیئی مشغول دارند که به خود نپردازد. در معاشرت ها دختر و پسر، در سنین خردسالی نباید آن ها را از هم جدا کرد، ولی هنگامیکه طفل به سنین تمیزرسید این جدایی لازم است.
7. در نوازش ها:نوازش های مادران با کودکان خردسال باید تحت ضابطه باشد. بازی و نوازش دراطراف دستگاه تناسلی کودک اگر چه او بسیار خردسال است برای کودک مسأله آفرین میشود. او امروز از آن لذت میبرد؛ولی فردا ممکن است گرفتار و اسیر آن شود و هنگامی که این لذت در او تثبیت شد امکان ترک آن وجود نخواهد داشت.
sl-lal-l12okl-l
3rd September 2010, 12:04 AM
این دوره که از حدود 7 تا 12 سالگی ادامه مییابد، شخصیت کودک سازمان یافتهتر میشود و کودک به صورت فردی مستقل در میآید و ....
ویژگی های کلی دوره ابتدایی
این دوره که از حدود 7 تا 12 سالگی ادامه مییابد، شخصیت کودک سازمان یافتهتر میشود و کودک به صورت فردی مستقل در میآید. تغییرات شگرف و رشد سریعی از نظر جسمانی، ذهنی و اجتماعی در او به وجود میآید. از مهمترین تحولات زندگی او در این دوره، وسعت محیط اجتماعی اوست. ارتباط کودک با گروه همسالان و بزرگسالانی غیر از والدین و محیط دبستان به عنوان دومین نهاد مهم زندگی کودک پس از خانواده، در مجموع فرصتهایی مناسب برای رشد فردی و اجتماعی کودک در ابعاد مختلف فراهم میسازند.
بسیاری از روانشناسان سن 7- 12 را سن نهفتگی یا اختفاء جنسی معرفی کردهاند و برنامه تربیت جنسی هم باید با این نهفتگی هماهنگ باشد و نباید اطلاعات به گونهای باشد که باعث بیداری زودرس جنسی گردد و باعث شعلهور شدن آتش زیر خاکستر شود. با این حال نباید این تصور ایجاد شود که کودکان قدرت فهم و درک مطالب جنسی را ندارند. کودک با توجه به ویژگیهای عقلی و اینکه به سطح نسبتاً مطلوبی از ادراک و قدرت تمیز زشت و زیبا رسیده است، قدرت فهم اینکه چرا باید برای ورود به اتاق خصوصی والدین اجازه بگیرد و چرا باید بستر خواب او از دیگران جدا باشد، را درک میکند.
نقش والدین با توجه به اینکه کنجکاوی کودک در این مرحله شدید و جهت دار است؛لذا مراقبتهایی که والدین در رابطه با خود و در رابطه با فرزندان دارند، همانند دوره پیش از دبستان باید با شدت بیشتری صوت گیرد؛ضمن این که میل شدید کودکان دبستانی به تقلید از بزرگترها باعث میشود که با سادگی مخصوص خودشان، رفتار آنها را قبول و کپی کنند، مثلاً، کودکان همراه با والدینشان ورزش میکنند، شطرنج بازی میکنند، کتاب میخوانند، نقاشی میکشند یا به موضوعات ادبی تمایل نشان میدهند و یا ناسزا یاد میگیرند.
بنابراین لازم است والدین برای رشد و سلامت روانی و جنسی کودک خود، مراقبتهایی در رفتار خود داشته باشند که مهم ترین آن ها بدین قرارند:
1- در آرایش
2- در پوشش
3- در خواب و استراحت
4- در میان دوستان
همچنین مراقبت هایی که والدین در ارتباط با فرزندان باید داشته باشند بدین شرح است:
1- مراقبت در پوشش
2- تفکیک بستر
3- در معاشرتها(دختر و پسر، افراد بالغ با غیر بالغ)
4- ایجاد عادتهای مناسب در خواب و استراحت، ورود به اطاق والدین، مشغول داری فکر و دست، نظافت خود و. . .
5- در بازیها
6- در شنیدنیها و دیدنیها
از آنجا که موارد فوق الذکر در بخش پیشین مورد بررسی قرار گرفت، از تکرار آن خودداری میشود. والدین باید بدانند محیط زندگی کودک با محرکهای فراوان و گوناگون میتواند رشد جنسی را تسریع کند یا بر عکس به تعویق اندازد. به همین دلیل لازم است والدین رفتار و کردار خود را در حضور کودکان دقیقاً کنترل کنند و به موقع آنها را راهنمایی کنند.
نقش مدرسه
شکی نیست که مدرسه در رابطه با تربیت به ویژه تربیت جنسی نقش مکمل دارد. مسئولیت اصلی تربیت جنسی کودک و نوجوان به عهده پدر و مادر است. در صورت نبود مادر در محیط خانواده(به دلیل طلاق، مرگ و یا بیماری طولانی و بستری شدن در بیمارستان)لازم است آموزش مسائل مربوط به بلوغ دختران، توسط زنان دیگر خانواده نظیر، عمه، مادر بزرگ و خاله صورت گیرد و در صورت نبود پدر در محیط خانواده پدر بزرگ، عمو و دایی میتوانند این مسئولیت را به عهده گیرند؛در غیر این صورت ترجیح دارد، این گونه مسائل به وسیله یکی از مربیان مدرسه به دانش آموزان آموزش داده شود.
نکتهای که معلمان و والدین باید در این سنین توجه داشته باشند این است که دختران از نظر جنسی نسبت به پسران آسیب پذیرتر هستند. زیرا از لحاظ جسمی از پسران ضعیفترند و دیگر اینکه سن بلوغ در آنها کمتر از سن بلوغ در پسران است. دختران معمولاً در سن بلوغ از آگاهی و تعلیمات جنسی لازم برخوردار نیستند، لذا به سهولت در دام انحراف جنسی میافتند. بنابراین ضروری است والدین و مربیان در این زمینه مراقبتهای کافی داشته باشند و در زمینه آمادهسازی دختران برای ورود به دوران بلوغ مؤثر باشند.
sl-lal-l12okl-l
3rd September 2010, 12:05 AM
در سنین 7تا 12 سالگی برخی از اصولی که باید در تربیت جنسی لحاظ کرد به قرار زیر است:
برخی اصول تربیت جنسی در دورۀ دبستان
1- اصل پرهیز از افراط و تفریط : برخی از افراد این توصیه را که (با فرزندان باید دوست شد)به درستی دریافت نکرده اند و دچار سوء تعبیر شدهاند، آنها فکر میکنند برای دوستشدن با نوجوان باید با او هم صدا و هم رنگ شد و هر چه او خواست، آنها هم بخواهند، در حالی که این شیوۀ دوستشدن درست نیست؛ باید نوجوان را با اصول ارزشها و هنجارها آشنا کرد و از آنجا که این سنین مطابق با روایات سن تأدیب و آموزش است، لازم است کودک حرف شنوی از پدر و مادر داشته باشد.
2- اصل آمادهسازی کودک برای زندگی در دنیای واقعی: کودک باید در این سن صبر کردن را بیاموزد، موانع را بشناسد و در یک محیط طبیعی پرورش یابد، نه در یک محیط محصور، قرنطینه و غیر واقعی. زمانی که فرزندان ما در یک محیط گلخانهای تربیت شوند میزان آسیبپذیری آنها بالا میرود. گلهایی که در گلخانه پرورش مییابند زودتر پرپر میشوند.
3-اصل برقراری ارتباط کلامیو عاطفی: در هر فرصتی که پیش میآید با فرزندمان در یک فضای محبتآمیز، محرمانه و صمیمانه صحبت کنیم. کودک ونوجوان نیاز دارد که دریچۀ قلبش را به روی کسی بگشاید، رازهای دل خود را مطرح نماید چه کسی بهتر از پدر و مادر. اگر پدر و مادر این نیاز کودک و نوجوان را ارضا نکنند، دوستان جایگزین آنها خواهند شد.
مناسب است که قبل از خواب اگر ممکن است در کنار بستر او دقایقی بنشینیم و در خلوت، آرام آرام، با او درباره مدرسه، درس، دوستان، نگرانیها و خواستههای او صحبت کنیم، در طول روز هم با توجه به فرصتهای پیشآمده، مثلاً؛ قدم زدن در پارک، دیدن فیلم سینمایی، خرید، ورزش با فرزندمان درد دل کنیم و با او به طور مستقیم و غیر مستقیم دربارۀ مسائل جنسی همدلانه صحبت کنیم.
4- اصل عزت نفس کودک ونوجوان:عزت نفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن. کرامت یا عزت نفس، خود پنداره مثبت است که شخص شناخت و احساسات مثبت نسبت به خود و اجزای شخصیت خویشتن دارد. عزت نفس را نباید باخود بزرگ بینی یکی دانست، کسی که دچار خود بزرگ بینی است، خوشتن را بیشتر از آنچه هست ارزیابی میکند، در حالی که کرامت و عزت نفس، ارزیابی واقع بینانه از خود است، فرد در مورد خود غلو نمیکند، از داشته و نداشتههای خود تصویری واقعبینانه ارائه میکند.
آن ها که عزّت نفس بیشتر دارند، بهتر میتوانند با دیگران رابطه برقرار کنند. والدینی که به فرزند خود روحیه و امید میدهند، تواناییهای او را تحسین و تمجید میکنند و این نیاز را به خوبی ارضاء میکنند.
5- اصل کنترل و مراقبت در معاشرتها و دوستیها: پدر و مادر باید با همه وجود تلاش کنندتا معاشران خوبی برای فرزندان خود انتخاب کنند، با انجام این کار دو فایدۀ عمده نصیب آنان خواهد شد: در درجه اول، فرزندانشان ناخودآگاه کمالات معاشر خود را اقتباس کرده، به نیکی گرایش پیدا خواهندکرد؛ دوم اینکه از معاشرت با افراد فاسد و آلوده برکنار مانده، از آفتهای زشت آنان مصون خواهند ماند.
در سنین دبستانی و نوجوانی احتیاج به داشتن دوست و رفیق شدید و فوق العاده است، زیرا آنها هم محرم رازند و هم امنیت خاطر ایجاد میکنند؛ نوجوان نیاز دارد که دریچۀ قلبش را به روی کسی بگشاید، یکی از مسائلی که بین دوستان بحث میشود، مسأله جنسی است، که گاه اطلاعات بیحد و حصری و بیموقع که دوستان در اختیار هم قرار میدهند، میتواند زمینه انحراف جنسی را فراهم آورد.
6-اصل الگو پذیری: میل شدید کودکان دبستانی به تقلید از بزرگترها باعث میشود که با سادگی مخصوص به خودشان رفتار آنها را قبول کرده و تقلید کنند، مثلاً، کودکان همراه با والدینشان ورزش میکنند، شطرنج بازی میکنند، کتاب میخوانند، نقاشی میکند و شیوۀ رفتار آنها را در زندگی عملی، الگو و سرمشق قرارمیدهند، لذا رفتارهای خوب یا بد والدین و اعتنا وبیاعتنایی به موازین اخلاقی، خیلی زود در سیمای روحی کودک ظاهرمیشود، بنابراین اگر بزرگترها شاهد تصاویر غیراخلاقی باشند، جای تعجب نخواهد بود پس والدین باید در قدم اول، خود الگوهای شایستهای برای فرزندان باشند و در قدم دوم سعی کنند فرزند خود را با الگوهای شایسته دیگر مانند معلمان موفق، نویسندگان، دانشمندان و هنرمندان آشنا کنند و درباره زندگی و خصلتهای مردان و زنان بزرگ با آنها صحبت کنند.
7- اصل ایجاد روابط صحیح میان دختران و پسران: ایجاد روابط صحیح میان دختران و پسران و نیز آموزش احساس دوستی، شرافتمندی و صمیمیت در این محدوده سنی باید مورد توجه قرار گیرد. تعلیم و رفتارخوب وشایسته بین دو جنس دختر و پسر و همچنین احساس نجیبانه آنها مسأله اساسی تربیت جنسی دانش آموزان را تشکیل میدهد.
(کوچتکوف) در این زمینه میگوید: (پدران ومادران باید توجه خاصی به روابط پسران و دختران دوره دبستانی داشته باشند. دختران از لحاظ جسمانی سریعتر ازپسران رشد میکنند و قبل از پسرها میل به آمیزش دوستانه از خود نشان میدهند و علاقه به بازیهای مشترک و میل به شیکپوشی و آراسته بودن پیدا میکنند و . . . در این میان آموختن نزاکت در روابط پسران ودختران چیزی لازم و ضروری است) والدین و مربیان موظف هستند هم در پسرها و هم در دخترها پاکی اخلاق و عفت و لیاقت وشایستگی را پرورش دهند و از آنها مراقبت به عمل آورند تا برای زندگی شرافتمندانۀ آینده آماده شوند.
8- اصل توجه به نوسانات خلقی: از میان تغییرات دوران ده ـ دوازده سالگی کودکان، نوسانات خلقی بیشترین ناراحتی را برای والدین ایجاد میکند. آنها گاهی یک لحظه غرولند میکنند و غمگین هستند و لحظه بعد نسبتاً منطقی و سرحال و رابطه بین والدین و فرزندان که قبلاً نزدیک و عاشقانه بود، گاهی به رابطۀ متشنج و دوری تبدیل میشود. بچهها در این مرحله از رشد، اغلب با والدین خود اصطکاک پیدا میکنند. پسرها یکی دو سال بعد از دختر ها بالغ میشوند و در ده - دوازده سالگی نوسانات خلقی شدید ندارند و در نوجوانی دچار این حالتهای انفجاری میشوند. برخی علّت این نوسانات خلقی را تغییرات هورمونی در بدن نوجوان میدانند، امّا آنچه مهمّ است این است بدانیم که این حالات در نوجوانان ده - دوازده سالگی طبیعی است.
وقتی فرزندتان دچار نوسانات خلقی است، هرگز کنایهها، حالتها و نیشخندهای او را به خود نگیرید. والدین نیز در این دوران دچار سردرگمیمیشوند و میگویند:"برای بچۀ ما که تا دیروز با محبت و نازنین و شاد بود، چه اتفاقی افتاده است؟ این بچه مثل ابر بهار شده است، یک لحظه اخمو و بد اخلاق است و لحظه بعد شاد. من نمیدانم با او چه کنم؟
وقتی با نوسانات خلقی کودکان ده - دوازده ساله روبرو هستید نکات زیر را به خاطر داشته باشید:
* نوسانات خلقی آن ها را به خود نگیرید.
* ابتدا صبر کنید تا آرامش بر قرار شود. سپس وقی احساس کردید که فرزندتان آمادگی دارد، سعی کنید دوباره با او ارتباط بر قرار کنید. شاید بهتر باشد که سر صحبت را با موضوعی خنثی باز کنید و سپس به تدریج به مسائل مربوط به ناراحتی اخیر او بپردازید.
* برای کودکان ده - دوازده ساله سردرگم، هیچ چیزی ارزشمندتر از پذیرش بی قید و شرط والدین که هنوز مهمترین افراد زندگی آن ها هستند، نیست.
* به فرزندان ده - دوازده ساله خود اطمینان بدهید که حالت خلقیاش با گذر زمان بر طرف خواهد شد. نوسانات خلقی با گذر زمان کاهش مییابد و بچهها میتواند روشهای بهتری برای رویارویی با آنها بیابند. از جمله میتوانند به رژیم غذایی خود توجه کنند، ورزش کنند، نفس عمیق بکشند یا با روشهای دیگر خود را آرام کنند.
sl-lal-l12okl-l
3rd September 2010, 12:07 AM
دوره نوجوانی از بحرانیترین دورهها است، سن نوجوانی، زمان دلبستگیهای بزرگ و اندیشه دربارۀ آنها است. تأثیرات نیرومند احساسات ....
دوره نوجوانی از بحرانیترین دورهها است، سن نوجوانی، زمان دلبستگیهای بزرگ و اندیشه دربارۀ آنها است. تأثیرات نیرومند احساسات مربوط به تمایلات جنسی، جای بسیاری از تصورات و مفاهیم ذهنی را میگیرد، آثار دلبستگی جنسی در رفتار آنان آشکارا منعکس میشود، معمولاًجوانان مهربان، دلسوز و دقیق که به تأثیرات و اضطرابات جنسی متمایل شده اند نسبت به اطرافیان، کینه جو، عصبانی و بی عاطفه میشوند، و این تحولات ممکن است در نتیجه عدم ارضای جنسی و فقدان اقدامات لازم از قبیل: ورزش، کار، گردش، یا سیری بیش از حد جنسی باشد، مسلم است که طبیعت نوجوانان دردوره بلوغ جنسی تغییر مییابد، آنها بیشتر عصبانی و سرکش میشوند و این تغییرات با ظهور میل جنسی اعم از امیال ارضا شده یا نشده در برخی از آنها آشکار است.
متخصصین اطفال آمریکا نوعی طبقهبندی کلّی را مطرح میکنند که برای ادامه مباحث ما در رابطه با دوره نوجوانی مفید است، به این صورت که به سنین 10 یا 11 تا 14 سالگی در دخترها و 12 تا 15 سالگی در پسرها ((اوائل نوجوانی)) و به 2 سال پس از آن ((اواسط نوجوانی)) و ادامه این سنین تا زمان شروع بزرگسالی را ((اواخر نوجوانی)) میگویند.
آغاز دوران بلوغ که با اوائل نوجوانی آغاز میشود، دوران دگرگونیهای عظیمی است. در این دوران نه تنها تغییرات جسمی مهمی در نوجوان پدید میآید، بلکه دگرگونیهای برجسته اجتماعی و روانی نیز در او ایجاد میشود.
سه نقطه عطف زندگی هر کسی را میتوان تولد، بلوغ و مرگ نامید.
نظربه اهمیت حیاتی این دوران در زندگی نوجوان به ویژه از نظر جنبههای تربیتی، ضروری است که برخی از آگاهی و حقایق خاص این دوران تشریح گردد تا هم نوجوان به موقعیت حیاتی خود پی ببرد و به تکالیف و وظایف و مسئولیتهای شرعی، اجتماعی و اخلاقی که از این پس به او تعلق میگیرد، آگاهی یابد و هم اولیاء و مربیان از این طریق به درک روحی نوجوان خود نایل آیند.
بیشتر والدین از آشفتگی دوران بلوغ آگاهند و دوران بلوغ را با احساساتی متناقض به خاطر میآورند، مانند بهترین زمان یا بدترین زمان، سن دانایی یا سن نادانی، بهار امید یا زمستان ناامیدی، که این احساسات حاکی ازفراز و نشیبهای روح یک نوجوان دارد. او گاهی شاداب، خوشحال، سرزنده و گاهی پژمرده، اندوهگین و ساکت است.
نوجوانان و جوانان به دلیل ....
1- احساس توانایی برای عمل جنسی
2- تشدید انگیزههای جنسی
3- کنجکاوی در مورد مساَئل جنسی
4- تلاش برای تعیین نقش جنسی.
5- ترس شدید از نتایج فعالیت جنسی،
نسبت به امور جنسی حساس هستند، این حساسیت مفرط که با ترشح هورمونهای جنسی توأم است تمایلات جنسی جوان را تشدید میکند، اگر طریقه مشروع و قانونی برای تشفی امیال جنسی مقدور نباشد، امکان انحراف جوان میرود و این انحراف اغلب به صورت کامجوییهای بدلی (خود ارضایی، همجنس بازی، نظربازی) تجلی میکند برای حل چنین مشکلاتی باید قبل از هر چیز به ارزیابی پرداخت. در ارزیابی و شناخت مشکلات جنسی باید ابتدا تاریخچه زندگی فرد را به دست آورد و براساس آن روشهای انتخاب تغییر رفتار، شیوههای شناختی همچون افزایش بصیرت فرد را در سرلوحه برنامهها قرار داد.
مهمترین نگرانیهای دوره اول بلوغ عبارتند از:
1- نگرانی درباره عادی بودن
2- نگرانی درباره خصایص جنسی
3- نگرانی درباره اندازه
4- نگرانی درباره وزن
5- نگرانی درباره آلت تناسلی
6- نگرانی درباره خصایص ثانوی جنسی ( مثل رشد سینه در دختران، رشد ریش و سبیل در پسران) دراین زمینه والدین ومربیان بادادن آگاهیهای مناسب باید منشأ این نگرانیها را از نوجوان بزدایند.
sl-lal-l12okl-l
3rd September 2010, 12:08 AM
باید جوانان راتشویق کرد که از این دوره کمال استفاده راببرند و به آن ها گوشزد شود که دانشمندان بزرگ، بیش ترین موفقیت خود ....
اسلام برای جلوگیری از وقوع مشکلات جوانان، راه های زیر را پیشنهاد میکند که عمدتاً جنبه پیشگیرانه دارد.
1- اصلاح روابط خانوادگی:خانواده مهم ترین پناهگاه برای جوانان است.
2- جلوگیری از سرزنش بیجا:سرزنش بیجا آتش لجاجت وخصومت نوجوان را شعله ور میسازد. امام علی (ع) میفرمایند: ( الافراط کم الملامه یشیب نیران اللجا. ) یعنی زیاده روی در سرزنش، هر دم و ساعت فرزند خود را ملامت کردن، آتش لجاجت و سرکشی را در آنان شعله ور میسازد.
3- ایجاد اسوه و الگوی مناسب برای جوانان: (رفتار کودکان در اثر رفتار درست والدین محفوظ میماند). وقتی والدین رفتار درستی نداشته باشند نمیتوان از جوانان انتظار رفتار مناسب را داشت.
4- انتخاب دوستان مناسب:افراد تابع عقیده دوست خود هستند پس مواظب باشید با چه کسی دوست میشوند.
5- اصلاح اجتماعی و ایجاد زمینه مساعد تربیتی:جامعه فاسد باعث تباهی جوانان میگردد. اصلاح قانون اجتماعی یکی از طرق پیشگیری از انحرافات جوانان است. جوانان گاهی نمیخواهند تشریفات وآداب معمول را دنبال کنند و نباید آنان را به رعایت آداب دست و پاگیر مجبور ساخت.
6- تشویق جوانان به بهره وری از دوران جوانی : باید جوانان راتشویق کرد که از این دوره کمال استفاده راببرند و به آن ها گوشزد شود که دانشمندان بزرگ، بیش ترین موفقیت خودرا بهره گیری صحیح از دوره جوانی خود میدانند.
7- پرکردن اوقات فراغت: از آن جا که یکی از علل عمده انحراف جوانان، بیکاری است، لازم است اوقات فراغت به شکل مناسب پر شود مثل شرکت کردن در رشته های مختلف ورزشی ( شنا، ورزش رزمی، تیراندازی و. . . ).
8- تربیت برای عزت نفس و تسلط بر خویشتن : در دورۀ جوانی قوای شهوانی در نهایت قدرت خود هستند، اگر جوانان مطیع شهوات خود گردند خود را به هلاکت میاندازند.
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.