diamonds55
30th November 2008, 10:11 AM
ياري شيعيان در اعمال حج
جريان زير را صديق بزرگوار جناب آقاي شيخ حسن شاكري مقدم براي مؤلف كتاب امدادهاي غيبي امام زمان(ع) نقل كرده اند: در سال1362 مطابق با سال 1403 قمري به عنوان روحاني كاروان به مديريت حاج مهدي تهراني ساكن تهران به مكۀ معظمه مشرف شدم و مسافرين همراه ما در آن سال، اهل كاشمر بودند.
در جمع مسافرين خانمي بود به نام فاطمه جالينوس از اهل خليل آباد كاشمر كه در موقع رمي جمره وسطي بر اثر ازدحام زياد جمعيت موفق به رمي جمره نشده بود و لذا مطلب را با من در ميان گذاشت و من به او گفتم به آقا امام زمان(عج) متوسل شود.
اين گذشت و او رفت و بعد از چند دقيقه كه برگشت به او گفتم موفق شدي؟ گفت: بله. و شروع به گريه كردن نمود و گفت: وقتي كه من متوسل به آقا امام زمان(ع) شدم، ديدم يك نفر در گوشۀ جمره قرار دارد و مثل اينكه مردم را كمك مي فرمايد، تا رسيدم به نزديك ايشان فرمود: فاطمه از اين طرف و با دست مباركش اشاره كرد و راه براي من باز شد به طوريكه خلوت شد و من رفتم به آساني رمي جمره كردم و برگشتم و از آن آقا تشكر نمودم.
فاطمه جالينوس مي گويد: سپس آن آقا فرمود: شما كه هر روز بعد از نماز صبح در كاروانتان روضه مي خوانيد فردا به آقاي شاكري بگو براي ما روضۀ ذوالجناح بخواند، من هم شركت خواهم نمود. آقاي شاكري مي گويد: خانم جالينوس بعد از نقل اين جريان به ما اطمينان دادند كه در روضۀ فردا صبح مسلما حضرت حجت(ع) شركت خواهند داشت.(1)
پي نوشت:
1ـ امدادهاي غيبي امام زمان(ع)، ص173 ؛ ديدار با امام زمان(عج) در مكه و مدينه، ص159
جريان زير را صديق بزرگوار جناب آقاي شيخ حسن شاكري مقدم براي مؤلف كتاب امدادهاي غيبي امام زمان(ع) نقل كرده اند: در سال1362 مطابق با سال 1403 قمري به عنوان روحاني كاروان به مديريت حاج مهدي تهراني ساكن تهران به مكۀ معظمه مشرف شدم و مسافرين همراه ما در آن سال، اهل كاشمر بودند.
در جمع مسافرين خانمي بود به نام فاطمه جالينوس از اهل خليل آباد كاشمر كه در موقع رمي جمره وسطي بر اثر ازدحام زياد جمعيت موفق به رمي جمره نشده بود و لذا مطلب را با من در ميان گذاشت و من به او گفتم به آقا امام زمان(عج) متوسل شود.
اين گذشت و او رفت و بعد از چند دقيقه كه برگشت به او گفتم موفق شدي؟ گفت: بله. و شروع به گريه كردن نمود و گفت: وقتي كه من متوسل به آقا امام زمان(ع) شدم، ديدم يك نفر در گوشۀ جمره قرار دارد و مثل اينكه مردم را كمك مي فرمايد، تا رسيدم به نزديك ايشان فرمود: فاطمه از اين طرف و با دست مباركش اشاره كرد و راه براي من باز شد به طوريكه خلوت شد و من رفتم به آساني رمي جمره كردم و برگشتم و از آن آقا تشكر نمودم.
فاطمه جالينوس مي گويد: سپس آن آقا فرمود: شما كه هر روز بعد از نماز صبح در كاروانتان روضه مي خوانيد فردا به آقاي شاكري بگو براي ما روضۀ ذوالجناح بخواند، من هم شركت خواهم نمود. آقاي شاكري مي گويد: خانم جالينوس بعد از نقل اين جريان به ما اطمينان دادند كه در روضۀ فردا صبح مسلما حضرت حجت(ع) شركت خواهند داشت.(1)
پي نوشت:
1ـ امدادهاي غيبي امام زمان(ع)، ص173 ؛ ديدار با امام زمان(عج) در مكه و مدينه، ص159