PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : با عرض پوزش از آقایون و خانمها



*FATIMA*
31st August 2010, 01:20 AM
با عرض پوزش از آقایون و خانم ها

انواع مردها
مردها مثل مخلوط کن هستند در هر خانه یکی از آنها هست ولی نمیدانید به چه درد میخورد
مردها مثل آگهی بازرگانی هستند حتی یک کلمه از چیزهایی را که میگویند نمیتوان باور کرد
مردها مثل کامپیوتر هستند کاربری شان سخت است و هرگز حافظه ای قوی ندارند
مردها مثل سیمان هستند وقتی جایی پهنشان میکنی باید با کلنگ آنها را از جا بکنی
مردها مثل طالع بینی مجلات هستند همیشه به شما میگویند که چه بکنید و معمولاً اشتباه میگویند
مردها مثل جای پارک هستند خوب هایشان قبلاً اشغال شده و آنهایی که باقی مانده اند یا کوچک هستند یا جلوی درب منزل مردم
مردها مثل پاپ کورن هستند، بامزه هستند ولی جای غذا را نمیگیرند
مردها مثل باران بهاری هستند هیچوقت نمیدونی کی می آیند چقدر ادامه دارد و کی قطع میشود
مردها مثل پیکان دست دوم هستند ارزان هستند و غیر قابل اطمینان
مردها مثل موز هستند هر چه پیرتر میشوند وارفته تر میشوند
مردها مثل نوزاد هستند در اولین نگاه شیرین و بامزه هستند اما خیلی زود از مراقبت از آنها خسته میشوید


انواع زن ها
زنها مثل اطو هستند هم مصرفشان بالاست هم زود داغ میکنند
زنها مثل پیاز هستند ظاهر حساس و ضعیفی دارند اما باطنشان اشک آدم رو درمی آورد
زنها مثل سکوت هستند با کوچکترین حرفی میشکنند
زنها مثل چراغ راهنمایی هستند هر چقدر هم با آنها حرف بزنی باز هم مرتب رنگ عوض میکنند
زنها مثل عینک دودی هستند با هر دو دنیا رو تیره و تار میبینی
زنها مثل ظرف سفالی هستند بدون رنگ و لعاب جلوه ای ندارند
زنها مثل کامپیوتر هستند یک بار خودش را میگیری و یک عمر لوازم جانبی آنرا
زنها مثل کیک خامه ای هستند با نگاه اول طرفش میروی اما کمی بعد دل آدم رو میزند
زنها مثل زیرشلواری هستند مردا با هیچکدومشان جرأت نمیکنند به بازار بروند
زنها مثل بچه ها هستند تا وقتی که ساکتند خوبند
زنها مثل هواپیما هستند رو زمین به هیچ دردی نمیخورند
زنها مثل الکل هستند دیر بجنبی همه پولهای جیبتون رو میپرونند


آخرین کلمات یک .....
الکتریسین : خوب حالا روشنش کن ...
انسان عصر حجر : فکر میکنی توی این غار چیه ؟
بندباز : نمیدونم چرا چشمام سیاهی میره ...
بیمار : مطمئنید که این آمپول بی خطره ؟
پزشک : راستش تشخیص اولیه ام صحیح نبود . بیماریتون لاعلاجه ...
پلیس : شیش بار شلیک کرده ، دیگه گلوله نداره ...
جلاد : ای بابا ، باز تیغهء گلوتین گیر کرد ...
جهانگرد در آمازون : این نوع مار رو میشناسم ، سمی نیست ...
چترباز : پس چترم کو ؟
خبرنگار : بله ، سیل داره به طرفون میاد ...
خلبان : ببینم چرخها باز شده اند یا نه ؟
خونآشام : نه بابا خورشید یه ساعت دیگه طلوع میکنه !
داور فوتبال : نخیر آفساید نبود !
دربان : مگه از روی نعش من رد بشی ...
دوچرخه سوار : نخیر تقدم با منه !
دیوانه : من یه پرنده ام !
شکارچی : مامانت کجاست کوچولو ؟ ...
غواص : نه این طرفها کوسه وجود نداره ...
فضانورد : برای یک ربع دیگه هوا دارم ...
قصاب : اون چاقو بزرگه رو بنداز ببینم ...
قهرمان : کمک نمیخوام ، همش سه نفرند ...
کارآگاه خصوصی : قضیه روشنه ، قاتل شما هستید !
کامپیوتر : هارد دیسک پاک شده است ...
گروگان : من که میدونم تو عرضه ی شلیک کردن نداری ...
متخصص آزمایشگاه : این آزمایش کاملاً بی خطره ...
متخصص خنثی کردن بمب : این سیم آخری رو که قطع کنه تمومه ...
معلم رانندگی : نگه دار ! چراغ قرمزه !
ملوان : من چه میدونستم که باید شنا بلد باشم ؟
ملوان زیردریایی : من عادت ندارم با پنجره بسته بخوابم ...
سرباز تحت آموزش هنگام پرتاب نارنجک : گفتی تا چند بشمرم ؟
[khande][sootzadan][esteress]














برگرفته از مجله سپاس

داداشی
31st August 2010, 01:27 AM
سلام جالب بود تشكر ولي فكر كنم فردا هر كي بياد تو يه ايرادي بگيره
دوستان به ديده ي طنز نيگاه كنيد
تازه مرداي خوب كجا شون غير قالب اطمينانه؟

*FATIMA*
31st August 2010, 01:38 AM
چه اعتماد به نفس ! خوب منم برای همین پشت سرش از خانمها هم نوشتم که یه وقت دعوا نشه

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد