توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : قانون راز
sl-lal-l12okl-l
21st August 2010, 09:52 PM
http://www.pourali.net/PIX/people-attract-each-other.jpg
بزرگترین راز زندگی ما قانون جذب است.
قانون جذب بیان می کند هر چیزی مشابه خود را جذب می کند.
بنابراین وقتی تو راجع به چیزی فکر می کنی، در عین حال مشابه همان افکار را بسوی خودت جذب می کنی
اگر دلت می خواهد چیزی را در زندگی تغییر دهی، با استفاده از تحول فکری، بسامد را تغییر بده.
افکار فعلی خودت زندگی آینده ات را خلق می کند.
در مورد هرچه بیشتر فکر کنی و بر آن تمرکز داشته باشی، بصورت زندگی ات بر تو ظاهر می شود. افکار تو به موضوعات تبدیل می شوند.
قانون جذب، قانون طبیعت است و درست همچون قانون جاذبه بی غرض. هیچ چیز نمی تواند وارد تجربه ات شود، مگر آن را از طریق افکار سمج احضار کنی.
برای اینکه بدانی چه فکری می کنی، از خودت در مورد احساست سوال کن.
احساسات ابزاری با ارزش هستند که فوری ما را متوجه هر آنچه در ذهنمان می گذرد، می کنند. غیرممکن است که آدم احساس بدی کند و در عین حال افکاری خوب داشته باشد. افکارت بسامد تو را مشخص می کنند و احساست بی درنگ به تو می گویند که روی چه بسامدی هستی. وقتی حال و هوای بدی داری روی بسامدی هستی که موضوعات بد بیشتری را جذب می کنی. وقتی حال و هوای خوبی داری، قدرتمندانه موضوعات خوب بیشتری را بسوی خود جذب خواهی کرد
sl-lal-l12okl-l
21st August 2010, 09:56 PM
بر اساس قانون جذب ما چه کسانی را جذب میکنیم و یا چه کسانی جذب ما میشوند؟
هر فردی در زندگی یک سری دوستان خاصی دارد که تقریبا همه آن دوستان، از خصوصیاتی نسبتا شبیه به هم برخوردارند و با به عبارتی دیگرمعمولا طیف دوستان و همنشینان هر شخص، افراد خاصی هستند که خصوصیات اخلاقی نسبتا شبیه هم دارند.
قانون جذب فقط منحصر به اشیا و خواستههای مادی و معنوی نیست بلکه در مورد افراد نیز صادق است. یعنی ما تا اندازهای میتوانیم تعیین کنیم که چه کسی را جذب خواهیم نمود.
طبق یافتههای دانشمندان، هر کسی دربردارندۀ هالهای از انرژی در اطراف خود است که این هالۀ انرژی به تفکرات فرد بستگی دارد؛ تفکرات مثبت هالههای انرژی مثبت و تفکرات منفی هالههای انرژی منفی را تولید میکنند. پس با توجه به اینکه هالههای انرژی در اطراف هر شخصی وجود دارد، مجاورت با افراد مثبتاندیش یا منفینگر باعث تاثیر در رفتار ما میشود. برای مثال با خود تصور کنید که چرا یک کودک در بغل مادر خود احساسی بسیار خوب دارد؟ یقینا به این دلیل است که مادر با عشق خالص و ناب خود به کودک، انرژی خود را به او منتقل نموده و با بغل کردن کودک، وی را در فضای انرژی مثبت خود قرار میدهد. همینطور در مورد هالههای انرژی افراد خوب، مثبت نگر و … . و نیز هالههای انرژی افراد منفی نیز همینطور است. حتما تابحال همنشینی با افرادی که تفکرات منفی دارند همنشین شدهاید. قطعا تا چند دقیقه یا ساعت دچار نوعی کاهش انرژی شده و حالت شادابی خود را از دست دادهاید.
قانون جذب میگوید :
هر انرژی تمایل به جذب انرژی همانند خود را (در شکل کاملتر) دارد.
به همین دلیل است که قانون جذب به ما میگوید شما بخواهید (به خواستۀ خود فکر کنید) سپس ما با تصور کردن و تلقین به نفس و در واقع با تابش انرژی به هستی، آن چیزی که به آن فکر میکردهایم را به شکل پرتراکم خود (یعنی جسم و تجسم یافته) به دست میآوریم. این اساس قانون جذب است. همچنین یک قانون در علوم پایه وجود دارد که میگوید :
همیشه شکل کم تراکم هر انرژی تمایل به جذب شکل پرتراکم و انبوه خود دارد.
http://www.pourali.net/PIX/attract-people.jpg
در مورد جذب انسانها و اینکه ما چه کسانی را جذب میکنیم، نمیتوان افرادی را که حضورشان در زندگی ما به دست خودمان نبوده و ناچارا در زندگی ما وارد شدهاند را به حساب آورد، مانند پدر، مادر، برادر، معلم، همسایه و … . اما جذب دوستان و همسر مسئلهای است که تا اندازهای میتوان در آن به صورت اختیاری عمل نمود.
ما همیشه افرادی را جذب میکنیم که مانند ما اندیشیده و نیز رفتاری مانند خودمان دارند اما نه تنها دقیقا شبیه خودمان، بلکه بسیار بیشتر و شدیدتر از خودمان در آن رفتار و تفکرات زندگی خود را سپری میکنند. برای مثال اگر ما روزی ۵ بار غیبت کرده و دروغ میگوییم، فردی را جذب خواهیم کرد که روزی ۵۰ بار دروغ گفته و غیبت میکند. همچنین مثلا اگر ما تا اندازۀ ۲۰ نمره امیدوار به رحمت خدا هستیم، فردی را جذب میکنیم که به اندازۀ ۲۰۰ نمره به رحمت خدا اطمینان و یقین دارد.
پس در واقع افرادی را که ما ناخودآگاه جذب میکنیم، دقیقا همان بازگشت رفتار خودمان است که به صورت یک انسان در حضورمان ظاهر شده است. همان طور که بزرگان و مشاهیر جهان از قدیم گفتهاند، انسانها و دوستان در واقع آینۀ رفتار ما هستند و دوستان میآیند تا ما خود را بشناسیم و جملاتی از این قبیل.
از طرفی طبق ضرب المثل “موش داخل کاسۀ آدم وسواسی میرود”، همیشه حساسیت بیش از حد به یک مسئله یا امری مهم و یا حتی غیرمهم باعث کشاندن و جذب کردن آن مسئله به سمت خودمان است (به دلیل ترس از به وجود آمدن مسئله). برای مثال ما از مریضی میترسیم و همیشه اولین کسی که مریضی خاصی را میگیرد، خودمان هستیم و در مورد جذب انسانها، مثلا ما از افراد دروغگو خیلی بدمان میآید و همیشه به خود میگوییم “من از آدمهای دروغگو حالم بهم میخورد” و بالاخره دوستی مییابیم که الهۀ دروغگویی است و یا همیشه با خود میگوییم “من از انسانهای خسیس بدمان میآید” و در واقع این بد آمدن ناشی از ترسِ گرفتار شدن در دام آنهاست و نتیجتا یک انسان که اصلا شلوارش جیب ندارد (!) نصیب ما میشود. پس در قدم اول ما با تفکر منفی و ترس از گرفتارِ انسانهایی با اخلاق ناپسند شدن، در واقع به آنها فکر کرده و با قراردادن آن تفکرات در هالۀ انرژی خودمان، آنها را جذب مینماییم.
همچنین یکی دیگر از عواملی که بعضی افراد بد (یا به اصطلاح مریض روحی) جذب ما میشوند، سرزنشهای قبلی است که به دیگران کردهایم (طبق قانون کارما). برای مثال دوست ما همسری دارد که بسیار بداخلاق و خشن است. او را سرزنش کرده و مثلا به او میگوییم “توباید در انتخاب همسر بیشتر دقت میکردی، این چه همسری است که انتخاب کردهای” و با این کار بومرنگ خود را به سمتی پرتاب میکنیم که باعث ناراحتی و دلخوری فرد میشود و باید منتظر بازگشت بومرنگ خود باشیم (زندگی بازی بومرنگهاست). چه بسا افرادی که در امر انتخاب دوست و یا همسر بسیار بیشتر از ما دقت کردهاند اما باز هم گرفتار نوع مشکلدار آن شدهاند (در راستای امتحان الهی).
البته هیچ کس گناهکار و مسئلهدار به دنیا نیامده است و آن دوستان و اطرافیان ناجور بودهاند که وی را به راه خطا کشاندهاند، پس طبق گفتۀ لوییزهی، بهتر است فرد گناهکار را مریض بنامیم و بدانیم که یک مریض نیازمند درمان جسمی و روحی است.
چه کنیم تا آدمهای خوبتر را جذب کنیم؟
خیلی راحت است؛ خودمان خوب باشیم، همه را دوست داشته باشیم، به بدیهای افراد فکر نکنیم و اصلا از این نترسیم که نکند فردی با این اخلاق ناپسند نصیب ما شود و یا نکند دوستی با این مشخصات در زندگی ما قدم بگذارد. (همیشه بدانیم که ما آنقدر خوب هستیم که افرادی که شاید مریض باشند از همنشینی با ما درمان شوند. پس اصلا به همنشینی با افراد مریض فکر هم نکنیم) البته ناگفته نماند که خالق طبیعت به وسیلههای گوناگون گاهی افراد را امتحان میکند که این از دست ما خارج است.
sl-lal-l12okl-l
21st August 2010, 09:58 PM
تا بحال در چندین پست در مورد مباحث جانبی قانون جذب مطالبی عنوان شد اما تا به امروز در مورد خود قانون جذب و اینکه قانون جذب چیست صحبت خاصی به میان نیامده که آن هم به این دلیل بود که بیشتر افراد و بخصوص خوانندگان این وبلاگ در مورد این قانون کم و بیش میدانند. اما امروز با توجه به ایمیلی که از یکی از خوانندگان دریافت نمودم؛ لازم دانستم که در مورد قانون جذب یا همان «Law of Attraction» چند خطی را بنویسم.
http://www.pourali.net/PIX/law-of-attraction.jpg
قانون جذب یکی از سلسله قوانینی است که بر زندگی ما جاری بوده ولی بسیاری از افراد از آن بیخبرند. همانند قانون جاذبه زمین که تا قبل از آنکه نیوتن آنرا کشف کند هیچ کس از آن خبری نداشت اما آن قانون به قوت خود بر طبیعت جاری بود. قانون جذب بر زندگی ما جاری و ساری است چه بدانیم و چه ندانیم، ما از آن استفاده میکنیم به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه ولی چه بهتر که آنرا بشناسیم و اهداف خود را طبق این قانون برنامهریزی کنیم.
پیشینیان ما از این قانون در زندگی خود استفاده میکردهاند بدون آنکه از آن خبری داشته باشند و به صورت ناخودآگاه خواستههای خود را برآورده شده میدیدند پس ما هم میتوانیم به راحتی از این قانون در زندگی خود کمک بگیریم.
قانون جذب میگوید : هر فکر و نیتی که ما در ذهن و دلمان میگذرانیم دارای انرژی است پس ما با فکر کردن و نیت کردن در ذهن و دل، یک پرتو انرژی به کائنات ساتع مینماییم که آن انرژی به صورت تجسم یافته به ما بازخواهد گشت و ما در واقع شکل تجسم یافته و مادی آن انرژی (فکر و نیت) را جذب میکنیم.
به عبارت ساده تر:
هرآنچه که ما تصور کنیم، آنرا تجسم یاقته (به شکل مادی) خواهیم داشت. (=عینیت یافتن ذهنیات)
و یا هر آنچه که در مورد آن فکر کنیم، آنرا به زندگی خود وارد کردهایم؛ تمرکز بیشتر، ورود آن به زندگی قطعیتر.
اما کیفیت شکل تجسم یافتۀ آنچه که ما تصورش را کرده بودیم بستگی به شدت تمرکز و توجه ما به نیت و خواستهمان دارد. به عنوان مثال اگر ما خواهان یک عدد دوچرخه هستیم، بسته به میزان توجه ما به خواستهمان، یعنی در طول روز دنبال آن بودن و پی آنرا از دوست و آشنا گرفتن، خریدن آن، شکل آنرا ترسیم کردن و خیابانها را با آن دور زدن و تمیز کردن آن و … آنرا به شکل بهتر و کاملتر – یا حتی سریعتر – جذب میکنیم.
چگونه جذب کنیم؟
اینکه چگونه میتوان خواستهها و نیات را با کمک این قانون برآورد و در واقع آنها را جذب کرد خود ساعتها جای بحث و گفتگو توسط افراد متخصص و صابنظر دارد که در این پست به ۴ مورد کلی اشاره میشود اما به زودی در پستی با مضمون “چگونه جذب کنیم و هدف گزینی و دستیابی به اهداف” به طور کامل مطرح خواهد شد.
۱ – دقیقا بدانیم چه میخواهیم (با جزئیات و مختصات).
۲ – از کائنات خواستۀ خود را بخواهیم.
۳ – چنان رفتار کنیم که گویا هم اکنون و مدتی است که این خواسته برآورده شده است.
۴ – آمادۀ دریافت خواستۀ خود باشیم و خواسته را بحال خود رها کنیم (وابسته نشویم).
چه چیزهایی در روند قانون جذب تاثیرگذارند؟
چندین عامل وجود دارد که بر رویۀ جذب خواستهها و نیات ما تاثیرگذارند و در اینجا به چند مورد آن اشاره مینمایم.
۱ – اعتقاد کامل به قانون جذب و قدرت فکر : به این معنا که هر چقدر اعتقاد ما به این قانون عمقیتر و شدیدتر باشد، روند نیل به اهداف و خواستهها سریعتر و با کیفیتتر بوده و باعث برانگیختن کمک کائنات میشویم.
۲ – اعتقاد به اینکه در این هستی هرشخصی و هرچیزی در روند نیل به اهداف و خواستهها به کمک ما میآیند : این مسئله خیلی مهم است. وقتی ما بدانیم که از لحظهای که سرمان را از بالشت جدا میکنیم تمام هستی منتظر ارادۀ ماست تا به کمکمان بیاید، خیلی بهتر جذب میکنیم. اصلا باید مطمئن باشیم که تمام کائنات دوست دارند که ما به خواستۀ مثبتمان برسیم. هیچ چیزی و هیچ شخصی و هیچ جریانی نیست که در جهت مخالف ما حرکت کند. مخالفتهای سطحی هم در جریان موافق ما هستند. برای مثال حتی کلاغ روی درخت هم به ما کمک میکند تا کاغذ آگهی فروش اقساطی دوچرخه را برایمان پایین بیندازد. حتی همسایهای که عمری با او مشاجره داشتهایم نیز یک روز دوچرخهاش را به خاطر گم کردن کلیدش در خانۀ ما میگذارد…
۳ – نیت و هدف ما باید مثبت و در جهتی بوده که به ضرر کائنات نباشد : این قسمت نیاز به توضیح خاصی ندارد ولی برای مثال ما به ندرت خواستۀ دزدی بانک سر کوچه را با کمک قانون جذب طلب میکنیم!
۴ – خالق کائنات را فراموش نکنیم : بعضی اوقات ما به شدت مطمئنیم که فقط و فقط باید به خواستهای که مد نظرمان بوده برسیم اما میبینیم که خواستۀ خود را به نوعی دیگر دریافت نمودهایم. مثلا به جای دوچرخه سه چرخه گیرمان آمد و یا یک موتورسیکلت که این قضیه به صلاح ما شکل خواهد گرفت ( تشخیص خالق کائنات و او که بهتر از هرکسی خیر و شر ما را میداند). در مورد این موضوع در پستهای آینده با عنوان “تغییر شکل خواستهها در قانون جذب” مطلبی خواهم نوشت.
sl-lal-l12okl-l
21st August 2010, 10:01 PM
http://www.pourali.net/PIX/law%20of%20attraction.jpg
من از کودکی ام هر چه می خواستم دیر یا زود برایم مهیا می شد. مثلا آرزو می کردم یک دوچرخه داشته باشم، یک ماشین کنترل سیمی داشته باشم و حداکثر پس از ۲ تا ۳ ماه برایم خریداری شده و یا به من هدیه داده می شد. بزرگتر که شدم (تین ایجر) با خودم تصور میکردم که شاید من خیلی خوبم و یا اینکه پدر و مادرم با توجه به اینکه نزدیکترین افراد به من هستند، هر چه بخواهم می دانند! و برای من خریداری کرده و یا اینکه به دیگران می گویند برایم بیاورند (این تفکر خیلی جالب بود که انها به دیگران پول داده و دیگران برای من، آنچه را که می خواهم می خرند!) کمی بزرگتر که شده و به سنین جوانی پا گذاردم، دیدم تبدیل به یک انسان مستجاب الدعوه شده ام. هر چه از خدا و از دنیا می خواهم برایم فراهم می شود. چه فراهم شدنی، با اطمینان خاطر آرزو می کردم (هدف بر می گزیدم) و مطمئن بودم که آن آرزو برآورده می شود. راستش به خودم می بالیدم و در عین حال می ترسیدم نکنه من خیلی خوبم یا اینکه نه… خیلی بدم! که خدا هر چه می خواهم به من می دهد. گذشت و گذشت تا اینکه ۵ سال پیش در یکی از سمینارهای — مطلبی در مورد قانون جذب شنیدم و خیلی علاقمند شدم. نگو که من در این سالهای عمرم، قانون جذب را ندانسته رعایت می کرده ام. قبل از اینکه هر چیزی را داشته باشم، آنرا در ذهن خود تجسم می کردم. از آن پس خیلی در مورد این قانون و بازتاب آن در رندگی انسان تحقیق کردم. سمینارهای مختلف شرکت کردم، مطالب مختلف خواندم و با افراد مختلف در این مورد به بحث وتبادل نظر نشستم فیلم راز هم که تحقیقات مرا کامل کرد. (در این میان تعالیم قرآنی هم به من کمک کرد)
در آخر به این نتیجه رسیدم که : قانون جذب در زندگی با قوت تمام جریان دارد. چه بدانیم و رعایت کنیم و چه ندانیم و باز هم رعایت کنیم.
چطور ما نیروی جاذبۀ زمین را که نمی بینیم باور داریم ؟ چطور قانون عمل و عکس العمل نیوتون را قبول داریم ؟ چطور است که در مورد قانون سرعت و رابطۀ آن با شتاب شکی نداریم ولی بعضی اوقات، قانون جذب را نادیده می گیریم ؟
من وقتی چیزی از این دنیا می خواهم، با انرژی سرشار و یقین به عملی شدن آن نیت کرده و هدف خود را در مغز خود و سپس بر روی کاغذ پیاده می کنم. هر روز آنرا تصور کرده و به عنوان دوستم در کنار خود احساس می کنم. اینگونه است که گویی من به هدفم دست یافته ام منتها نه الآن چند صباحی دیگر. کمی بعدتر، در آینده ای بسیار نزدیک. و خیلی جالب است که بی برو برگرد پس از اندی خود را به هدف دست یافته می بینم. چطور است که اینگونه می شود ؟ زیرا قانون جذب وجود دارد. من جذب می کنم.
sl-lal-l12okl-l
21st August 2010, 10:09 PM
• قانون جذب مانند قانون جاذبه يكي از قوانين بيطرف طبيعت است. و برايش مهم نيست شما چه كسي هستيد.
• هيچ چيز را تجربه نخواهيد كرد، مگر اين كه از طريق افكار مداومتان آنرا فرابخوانيد و احضار كنيد.
• براي اين كه بدانيد در مورد چه چيزي فكر ميكنيد، از خودتان بپرسيد چهاحساسي داريد. هيجانات و احساسات ابزاري ارزشمند هستند كه سريع به ماميگويند در چه مورد فكر ميكنيم.
• غير ممكن است احساس بدي داشته باشيم و بهطور همزمان در مورد چيزهاي خوب فكر كنيم.
• افكارتان فركانس شما را تعيين ميكنند و احساساتتان به سرعت به شماميگويند روي چه فركانسي قرار داريد. وقتي احساس بدي ميكنيد، روي فركانسيقرار داريد كه چيزهاي بد بيشتري را به خود جذب ميكنيد. وقتي احساس خوبيداريد، با قدرت چيزهاي خوب بيشتري را جذب ميكنيد.
• موضوعات متحول كننده و اسرار آميز مثل خاطرات خوشايند، طبيعت يا موسيقيمورد علاقه، قادر هستند احساساتتان را تغيير داده و فركانس شما را تغييردهند.
• احساس عشق بالاترينفركانسي است كه ميتوانيد آنرا منتشر كنيد. هرچه ميزان عشقي كه احساس ومنتشر ميكنيد، بزرگتر باشد، قدرتي كه تحت كنترل در ميآوريد بالاتر است.
براي قانون جذب فرقي نميكند فلان چيز از نظر شما بد است يا خوب است يا اين كهفلان چيز را ميخواهيد يا نميخواهيد. قانون جذب به افكارتان پاسخ ميدهد.پس اگر به كوهي از بدهيها فكر كنيد و از آن بترسيد، سيگنالي به كائناتارسال ميكنيد. ”من بهخاطر اين بدهي احساس بسيار بدي دارم.“ تنها كاري كهبا اين فكر ميكنيد، تأييد اين موضوع براي خودتان است. اين احساس را درتمام سطوح وجودتان داريد. اين همان چيزي است كه بيشتر آنرا كسب خواهيدكرد.
قانون جذب، قانوني طبيعي است. فرقي نميكند چه كسي هستيد. شمابد و خوب را نميبيند. قانون جذب افكارتان را دريافت كرده و اين افكار رابه صورت تجارب زندگي به سمت شما برميگرداند. قانون جذب فقط آنچه را درموردش فكر ميكنيد به شما ميدهد.
منبع: گروه آرام
sl-lal-l12okl-l
21st August 2010, 10:13 PM
http://success.bloghaa.com/files/2010/05/c28eg.jpg
قانون جذب بیان می کنه که هر چیزی مشابه خودشو جذب می کند. بنابراین وقتی تو راجع به چیزی فکر می کنی، در همان زمان مشابه همان افکار را بسوی خودت جذب می کنی. قانون جاذبه میگه به هرچی فکر کنید همون میشید حتما الان همه با خودتون فکر کردید: اینو که منم می دونستم.
حق با شماست تقریبا حالا دیگه همه از این راز با خبرند و حداقل در بارش شنیدن پس دیگه اسمش راز نیست اما تا حالا چقدر این قانون رو جدی گرفتید تا به حال فکر کردید اگه این قانون درست عمل کنه چه اتفاقی برای شما در حال افتادنه ممکنه بگید این همه آدم زندگی می کنن بدون اینکه به این قانون فکر کنند و زندگی خوبی هم دارند.
حق با شماست اما شما تصور اشتباهی نسبت به عملکرد این قانون دارید. دنیا پر از قوانین مختلفی هست که ما و همه اجزای دنیای ما رو کنترل می کنند قانون جاذبه، قوانین مکانیک کلاسیک، قانون نسبیت، قوانین کوانتم و . . .
قانون های بشری بعضی موقع ها عمل میکنند بعضی وقت ها نه، برخی انسان ها با ابزاری مثل رشوه یا پارتی قانون رو دور میزنند اما قوانین طبیعت بی نقص هستند، اونقدر قوی و کامل که دور زدن اونها غیرممکنه.
بیایید به قانون جاذبه زمین فکر کنیم :
۱-این قانون از ابتدای تشکیل جهان وجود داشته.
۲-این قانون همیشه عمل کرده و تا زمین هست جاذبه هم هست.
۳- شما چه از این قانون مطلع باشید یا نه چه ملکه انگلیس باشید یا بومی بدوی توی یه جزیره کشف نشده اگه از یه ارتفاع مساوی بپرید هر دو شما با یک سرعت ثابت سقوط می کنید.
۴-چه شما این قانون رو جدی بگیرید چه شوخی به اون فکر کنید یا اصلا فکر نکنید شما هرروز کارهاتون رو بر اساس هماهنگی با جاذبه زمین انجام می دید مثلا از طبقه دوم پایین نمی پرید بلکه از پله یا اسانسور استفاده می کنید و به جاذبه زمین هم فکر نمی کنید سوار هوا پیما شدید اما به قوانینی که توسط اونها پرواز انجام میشه فکر نمی کنید.
در مورده همه قوانین طبیعت همینطوره ما به قانونه جذب فکر نمی کنیم اما اون در مورد ما همیشه یکسان عمل می کند راه فراری نداریم پس بیاید با آگاهی از نحوه عملکرد اون ازش به نفع خودمون استفاده کنیم.
sl-lal-l12okl-l
21st August 2010, 10:14 PM
آیا واقعا قانون جذب وجود داره؟
بله در حال حاضر به طور علمی ثابت شده و حتی در برخی ادیان به قانون جذب اشاره شده در فرهنگ و رسوم مردم باستان هم وجود داشته که به چند تای اونها اشاره می کنم :
در قرآن کتاب مقدس مسلمانان آمده است:
و قال ربکم ادعونی استجب لکم
پروردگار شما گفته است : مرا بخوانید تا خواسته هایتان را اجابت کنم و برآورده نمایم .
و در حدیث قدسی آمده است که خداوند می فرماید:
هر کس یک وجب به سوی من آید یک گام به سوی او خواهم رفت و هرکس گامی به سوی من آید، دو گام به سویش برخواهم داشت و هر کس آهسته به سویم آید، شتابان به جانبش خواهم رفت.
همینطور از حضرت علی (ع) نقل شده است که:
در امور زندگی خود تفکر کن،آرام باش، توکل کن و سپس آستین ها را بالا بزن؛
خواهی دید که خداوند زودتر از تو دست به کار شده است.
همینطور به جملات و مثل های زیر دقت کنید:
بخند تا دنیا به رویت بخندد!
مار از پونه بدش می آید ، در لانه اش سبز می شود!
کبوتر با کبوتر ، باز با باز – کند همجنس با همجنس پرواز
درخت از ریشه اش آب می خورد آدمیزاد از باطنش.
برخی از دانشمندان و محققین هم سعی کردند که بصورت علمی وجود چنین پدیده ای رو به اثبات بسانند آنها معتقدند که مغز ما به مانند یک دکل مخابراتی است که دائما امواجی به کائنات می فرستد. کائنات نیز به این امواج پاسخ می دهند. به این ترتیب هرکس با جذب امواج مشابه خود دنیای آینده خود را رقم می زند.
انها معتقد به وجود هاله ای از انرژی در اطراف موجودات زنده هستند، هاله عبارت است از نوعی تشعشع مغناطیسی لطیف که از نیروهای الکتریک و سایر میدان های انرژی ایجاد می شود. بهتر این اینطور بگوییم که تمامی موجودات زنده در اطراف بدن خود داراری هاله ای از انرژی هستند که امواج حاصل از آن به طور دائمی در حال تشعشع هستند. این امواج را می توان به شبیه امواج گرمایی دانست که که یک روز داغ از سطح زمین بیرون می آیند.
این موضوع البته در مورد انسان از پیچیدگی بسیار زیادی برخوردار است. چراکه قدرت تفکر، تصمیم گیری، تجسم، هیجانات متنوع و آمیخته، تفکرات انتزاعی و تخیل بسیار فعال و پویای انسان در هر زمان منجر به تولید طول موجهای بسیار متنوع امواج الکترومغناطیسی می شود. آنها همچنین بر این باورند که می توانند با دیدن این امواج از صحت و سلامتی کارکرد بدن و روح فرد اطلاعاتی را به دست بیاورند.برای ترسیم شکل این هاله آنها میدان های مغناطیسی دور آهنربا را نمونه خوب و البته بسیار ساده هاله می دانند.
اولین بار بارون ریخن باخ و کاردل دویرل اطریشی در سال ۱۸۶۷ به کشف هاله ها علاقه مند شدند. تلاشهای ایندو بعدا توسط سیمون کرکیـن روسی پی گیری و در نهایت به اختراع دوربینی منجر شد که به میکروسکوپهای الکترونی مجهز بود. این دوربین ویژه قادر بود با سرعت ۷۵ تا ۲۰۰ هزار ارتعاش در ثانیه از میدان انرژی عکسبرداری کند.
کارلوس کاستاندا:
کاستاندا یک انسان شناس سرشناس است. او یک دانشجوی معمولی دانشگاه کالیفرنیا بود تا زمانی که برای کار بر روی گیاهان دارویی به شمال مکزیک سفر کرد و در آنجا با قبایل سرخپوستان بومی آشنا شد. در یکی از سفرهایش با فردی به نام دون خوان آشنا شد. دون خوان پیشوایی پیر و دنیا دیده است که با دیدن کاستاندا احساس می کند مرید خود را یافته است و بنابراین آنچه را که لازم است از ابعاد ناشناخته دنیا برای او آشکار می کند.
خرد باستانی تولتکهای کهن، که به عنوان ساحری یا ناوالیسم شناخته شده است، موضوع اصلی آموزش کاستانداست. در اساطیر باستان از ناوال زیاد صحبت می شود. ناوال شخصی است که میتواند خودش را به حیوان تبدیل کند، زیرا که یاد گرفته است که چگونه خودش را به شکل یک حیوان در رویا ببیند. ورای این اعتقادات ابتدایی حقیقت ساحری خودکاوی است. و هدف از این خودکاوی تلاش برای کشف سطوح نیمه هشیار آگاهی است. آنها بر این باور بودند دانایی درون انسان خلاصه ای از دنیای پهناور اطراف ماست و کشف عناصر ناشناخته آن راه مطمئنی برای درک دنیای پیرامون ماست.
نظریه اکولوژی یا بوم شناسی
بهتر است دنیا را مملو از موجوداتی زنده و غیر زنده بدانیم که همگی قادرند دور خود یک حوزه انرژی درست کرده و بدین ترتیب بر یکدیگر تاثیر بگذارند. این بدان معناست که فقط شما نیستید که بر محیط خود تاثیر می گذارید، بلکه تک تک اجزاء محیط به نوعی بر شما موثرند و در نهایت این برایند انرژی است که مسیر حرکت یک موجود را مشخص می کند. در این سیستم شما به صورت فردی در درون سیستم پیچیده روابط در نظر گرفته می شوید. عجیب نیست که افکار، هیجانات و احساسات شما محیط را تغییر دهند و عناصر همخوان با خود را جذب نمایند.
درست مثل فردی سرمایه دار و بازاری که تصمیم به ازدواج بگیرد. بی شک او یا دختری را پیدا می کند که بسیار اهل مال و منال دنیاست یا برعکس دختری فقیر . در واقع مهم نیست که همسر او پولدار است یا فقیر بلکه مهم اینست که هر دوی آنها به مقدار زیادی در مورد پول و ثروت فکر می کنند. اگر از آنها سوال کنید آدمها را چگونه می بینند بی شک یکی از معیار های آنها در تقسیم بندی هایشان وضعیت مالی آنهاست
sl-lal-l12okl-l
21st August 2010, 10:17 PM
وقتی صحبت از قانون جذب به میان بیاد اغلب مسائلی مانند ثروت، شادی، موفقیت و یا جفت روحی (عشق) مطرح می شود ایا این ممکنه که با فکر کردن به ثروت ثروتمند بشیم. یا ازدواج موفقی داشته باشیم؟
.:: جذب انسان ها ::.
هر فردی در زندگی یک سری دوستان خاصی دارد که تقریبا همه آن دوستان، از خصوصیاتی نسبتا شبیه به هم برخوردارند و با به عبارتی دیگرمعمولا طیف دوستان و همنشینان هر شخص، افراد خاصی هستند که خصوصیات اخلاقی نسبتا شبیه هم دارند.
ما همیشه افرادی را جذب میکنیم که مانند ما اندیشیده و نیز رفتاری مانند خودمان دارند اما نه تنها دقیقا شبیه خودمان، بلکه بسیار بیشتر و شدیدتر از خودمان در آن رفتار و تفکرات زندگی خود را سپری میکنند. برای مثال اگر ما روزی ۵ بار غیبت کرده و دروغ میگوییم، فردی را جذب خواهیم کرد که روزی ۵۰ بار دروغ گفته و غیبت میکند. همچنین مثلا اگر ما تا انداز۲۰ نمره امیدوار به رحمت خدا هستیم، فردی را جذب میکنیم که به انداز۲۰۰ نمره به رحمت خدا اطمینان و یقین دارد.
قانون جذب میگوید :
هر انرژی تمایل به جذب انرژی همانند خود را (در شکل کاملتر) دارد.
به همین دلیل است که قانون جذب به ما میگوید شما بخواهید (به خواست? خود فکر کنید) سپس ما با تصور کردن و تلقین به نفس و در واقع با تابش انرژی به هستی، آن چیزی که به آن فکر میکردهایم را به شکل پرتراکم خود (یعنی جسم و تجسم یافته) به دست میآوریم. این اساس قانون جذب است. همچنین یک قانون در علوم پایه وجود دارد که میگوید :
همیشه شکل کم تراکم هر انرژی تمایل به جذب شکل پرتراکم و انبوه خود دارد.
در مورد جذب انسانها و اینکه ما چه کسانی را جذب میکنیم، نمیتوان افرادی را که حضورشان در زندگی ما به دست خودمان نبوده و ناچارا در زندگی ما وارد شدهاند را به حساب آورد، مانند پدر، مادر، برادر، معلم، همسایه و … . اما جذب دوستان و همسر مسئلهای است که تا اندازهای میتوان در آن به صورت اختیاری عمل نمود.
چه کنیم تا آدمهای خوبتر را جذب کنیم؟
خیلی راحت است؛ خودمان خوب باشیم، همه را دوست داشته باشیم، به بدیهای افراد فکر نکنیم و اصلا از این نترسیم که نکند فردی با این اخلاق ناپسند نصیب ما شود و یا نکند دوستی با این مشخصات در زندگی ما قدم بگذارد. (همیشه بدانیم که ما آنقدر خوب هستیم که افرادی که شاید مریض باشند از همنشینی با ما درمان شوند. پس اصلا به همنشینی با افراد مریض فکر هم نکنیم) البته ناگفته نماند که خالق طبیعت به وسیلههای گوناگون گاهی افراد را امتحان میکند که این از دست ما خارج است.
.:: جذب ثروت::.
http://success.bloghaa.com/files/2010/05/law-of-attraction.jpg
قانون جذب میگوید: «هر چیز را در ذهنت مجسم کنی، آن را در دستهایت خواهی داشت.» افکار و اندیشهها قدرتی دارند که میتوانند اشیاء و پدیدههای جهان واقعی را بسازند و جذب کنند. «تو همه چیز را به طرف خودت جذب میکنی. مردم، شغل، شرایط زندگی، وضع سلامتی، ثروت، قرض، شادی، ماشینی که سوار میشوی و اجتماعی که در آن زندگی میکنی. مثل آهنربا همه اینها را به طرف خودت جذب میکنی. به هر چه فکر کنی همان اتفاق میافتد. کل زندگی تو تجلی افکاری است که در ذهنت جریان دارند.»
آرزوها در سه گام به دست میآیند، نخست خواستن: «به دنیا فرمان بده.» دوم باور: «باور داشته باش که به خواستهات رسیدهای.» سوم: تجسم: «احساس کن که به خواستهات رسیدهای» احساس به فکر نیرو میبخشد. دنیا حسی است و تنها با تصور نمیتوانی خواستهات را به دست آوری. «پس از همین حالا احساس خوبی داشته باش.» تحقق آرزوها به نیرویی که به آنها میدهی بستگی دارد، پس هرگاه به اندازة کافی به افکار خود انرژی بدهی تحقق خواهد یافت.
.:: یافتن جفت روحی::.
http://image.wetpaint.com/image/1/t-dGCg4BaxN4ZHXexrhQEg11732/GW280H333
جفت روحی شما کیست؟
جفت روحی شما بهترین عشق و ایده آل واقعی شماست و اگر شما با هم باشید بهترین زندگی را به دست خواهید آورید. زیرا وقتی شما با هم هستید از هر جهت همیشه شاد و خوش و مسرور … و عشق شما روز به روز بیشتر می شود
چگونه جفت روحی خود را پیدا کنی ؟ به ضمیر ناخود آگاه خود این پیام را عمیقا می فرستی که (( من می خواهم جفت روحی واقعی خود را در زمان مناسبش پیدا کنم و همیشه با او باشم… خدا یار و یاور من در این جذب است )) می گویم زمان مناسب زمان باید؛ زمان مناسب خودش باشد چون در غیر این صورت یا شما یا او جنبه این عشق را ندارید و ممکن است راهتان از هم جدا شود. ضمیر ناخود آگاه از شعور جهانی به اذن خداوند این شخص را پیدا می کند. سپس قانون جذب دست به کار می شود و با حصول شرایط جذب؛ شما را به هم می رساند.
می پرسی آیا ممکن هست شخص ایده آل من وجود داشته باشد ؟ بله هر فرد به عنوان یک پیشامد تلقی می شود … جمعیت جهان تقریبا ۶ میلیارد نفر است و یک نفر جفت روحی شماست.
حال بیاییم به مسئله کنونی شما بپردازیم کسی هست که او را دوست داری … این شخص ممکن است جفت روحی ای باشد که زمانی او را می خواستید پیدا کنید و اکنون او آمده است . از طرف دیگر هم ممکن است او نباشد. شما باید از هوشیاری باطن و الوهیت درون بخواهید با شما نجوا کند و بگوید آیا او همان جفت روحی شماست؟
اگر هست خود آگاه و ناخود آگاه شما هم جهت پیش رفته اند و تصمیم عالی این است که او را جذب کنی. اگر پاسخ دلت این بود که این شخص جفت روحی شما نیست، بگذارید برود و شما هم بروید تا هر دوی شما خود را از رسیدن به جفت روحی خود باز ندارید. اگر پافشاری کنید ممکن است ازدواج کنید اما هیچ تضمینی نیست خوشبخت شوید. چرا که جفت های روحی شما نیز در جای دیگر به خود آگاه خود اعتماد کردند و تن به ازدواجی داده اند که خوشبختشان نکرده است. پس ببنید ۴ نفر زندگیشان تقریبا تباه شده است. ۴ نفری که می توانستند همدیگر را بیابند و زندگی رویایی داشته باشند تن به زندگی عادی و گاهی بی ثمر داده اند.
خود آگاه فقط فکر می کند. منبع فکر او استفاده از قانون علیت است. خود آگاه وقتی جستجو می کند جستجویی ساده است اما ناخود آگاه آنچنان قدرتی دارد که هیچ چیز از دید او محفوظ نیست. ناخود آگاه همان روح شماست. همه جا را می گردد و از گنجینه های اطلاعات جهان و منابع ماورایی ((آگاهی کیهانی)) می پرسد و معجزات را برایتان به ارمغان می آورد.
خود آگاه شما جنس مخالف را فقط در اطرافتان می بیند در کوچه ، خیابان ، مهمانی، دانشگاه و سر کار شما ؛ خود آگاه تان جنس مخالف اطراف خود را می بیند… ولی ممکن است جفت روحی شما اصلا در اینجا ها نباشد. ممکن است در قاره و یا حتی نیمکره دیگر زمین باشد.
اگر کار را به ضمیر ناخود آگاه بسپارید او پیدا می شود و همه چیز عالی پیش می رود. فراموش نکنید که ندای درون همیشه راست می گوید . می توانید قبل از خواب از هوشیاری برتر و الهی خود بخواهید اسرار عشق و آن فرد را در رویا برای شما بازگو کند… وقتی بیدار شدید بلافاصله خوابی را که دیده اید روی کاغذ بیاورید. نوشتن رویا را فراموش نکنید زیرا بسیار حیاتی است. ما بعد از چند دقیقه تمام رویای شب خود را فراموش می کنیم… رویاهای صادقه ما معجزاتی می کنند که اگر ایمان داشته باشی زندگی شما را معرکه ی زیبایی می کنند.
sl-lal-l12okl-l
21st August 2010, 10:35 PM
قانون افزایش یا Law of Increase همانند قانون جذب، یکی از قوانین جاری بر هستی ماست که شاید بعضی اوقات از قلم افتاده و یا به آن کم توجهی شود در صورتیکه نقشی اساسی در زندگی هر شخصی دارد.
http://www.pourali.net/PIX/thanking.jpg
قانون افزایش می گوید : در صورتیکه نسبت به هر آنچه مثبت که داریم سپاسگذار بوده و شکرگذار هستی باشیم، و همچنین همواره هر آنچه مثبت را که داریم بزرگ شمرده و بر زبانمان و دلمان جاری نماییم، آن داشته زیاد شده و روز بروز به نوعی بهتر در زندگیمان تجلی پیدا می کند. در واقع با به زبان و به دل جاری کردن داشته ها، باعث تشدید وجود آنها می شویم.
این زیاد شدن به دلیل این است که طبق قانون جذب، پدیده بر ضمیر ناخودآگاه ما نفوذ کرده و باعث می شود که ذهن داشتن این داشته را بصورت عملی در زندگی نیاز بداند. پس ما به زودی باعث جذب هر چه بیشتر آن داشته می شویم.
در قرآن داریم : لَئن شَکَرتُم لازیدَنَکُم به این معنا که شکر نعمت نعمتت افزون کند… . در تفسیر این آیه : اگر نعمتهایی را که به شما دادم به یاد بیاورید به آنها می افزایم. پس می بینیم که خداوند متعال خود بر روی این مساله تاکید داشته که همانا سپاسگذاری و به یادآوری داشته باعث ازدیاد و افزایش آنها میگردد.
وقتی شخصی مال بسیار دارد و همواره از مال خود تعریف می کند و سپاسگذار هستی می باشد، هستی خودبخود هر آنچه که دارد را به سمت این شخص می بارد. حتما دیده اید.
همچنین است در مورد کسی که مثلا به بیماری ای مبتلاست. یکسره از بیماری خود می گوید و هرکجا که می رسد از دردها و تحمل هایش می گوید و روز بروز حال او وخیم تر می شود. چه بسا اگر این فرد بیماری خود را کتمان می نمود و گویی که چنین بیماری وجود نداشت شاید خیلی زودتر از آن خلاص می شد. دقیقا بیماری ترس مرضی به همین صورت است.
در کل قانون افزایش می گوید : از هر آنچه که داریم صحبت کنیم و فکر کنیم، افزایش می یابد.
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.