PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقایسه ی سهراب سپهري و فروغ فرخزاد



SaNbOy
29th November 2008, 12:23 PM
سهراب سپهري و فروغ فرخزاد

سپهري شاعري است كه از دورة ابتدايي شعرش تا دورة جستجو و از آن دوره تا دورة يافتن خط فكري مشخص و زبان شعري مختص (كه حتي بي امضاء هم شناخته مي‌شود) جهاني آرماني را مي‌جويد. جهاني كه در آن «عشق» پيدا باشد «دوستي» پيدا باشد و «كلمه»، «آب»، «عكس اشيا و آب»، «سمت مرطوب حيات» و «شرق اندوه نهاد بشري» پيدا باشد.

اما همانطور كه گفته شد فرخزاد مسائل اجتماعي و سياسي زمان خود را درك مي‌كند و به صور گوناگون در اشعارش منعكس مي‌سازد. ولي سپهري تا آخر، جهان آرماني و ذهني خود را حفظ مي‌كند. و از جريانهاي اجتماعي، سياسي زمان دور مي‌ماند. و اگر احياناً چشمش به «قطاري» مي‌افتد كه «سياست» را مي‌برد، آن را خالي مي‌بيند.
من قطاري ديدم ، كه سياست مي‌برد و چه خالي مي‌رفت (صداي پاي آب صفحه 279)
سپهري و فرخزاد در بيان حالات و شدت احساسات تقريباً چون يكديگر هستند با اين تفاوت كه «فرخزاد» در بيان خواسته‌ها، آرزو و احساسات شخصي خويش بي‌پروا و بدون هيچگونه ملاحظه‌اي سخن مي‌گويد (مخصوصاً‌ در سه كتاب دوره اول).

ولي سپهري بندرت تمايلات و خواسته‌هايش را ابراز مي‌كند. او به بيان نفسانيات صرفاً اكتفا نمي‌كند و تجربه خود را به عوالم نفساني منحصر نمي‌كند. او به مرز جديدي از صميميت شاعرانه دست يافته است؛ كه در آن تصاوير شعريش، زلال، روشن، پاك و پر اشراق جلوه مي‌كنند و گوئي قداست خاصي بر فضاي شعر او حاكم است كه او را از انديشيدن به علائق و پسندهايش به جهان مادي باز مي‌دارد.
طبيعت ستايي يكي ديگر از ويژگيهاي شعر سهراب است، از آنجائيكه «پيشه شاعر نقاشي» است حساسيت و ظرافت‌هاي خاصي را در ترسيم نمودن چهره‌هاي مختلف طبيعت بكار مي‌گيرد. در حاليكه فروغ كمتر به توصيف طبيعت پرداخته است. و در يكي دو جا، كه به اين امر پرداخته بسيار ضعيف و سطحي، سخن رانده است.
شيوه بيان مستقيم يكي ديگر از ويژگيهاي مشترك برخي از اشعار سپهري و فرخزاد است و همچنين سطور ساده شعري هم از ويژگيهاي مشترك هر دوي آنهاست.

اشاره به آئين‌ها، اصطلاحات ديني و مذهبي، اشاره به اسمهاي خاص تاريخي و جغرافيايي، از ويژگيهاي شعر «سپهري» است. ولي فرخزاد با اينكه مسافرتهاي زيادي به داخل و خارج از كشور داشته است و با «تورات» هم آشنا بوده جز در آيه‌هاي زميني به اطلاعات به دست آمده خويش كه حاصل تجربه‌هاي فوق بايد باشد، اشاره نمي‌كند.
ديد سهراب عمدتاً مثبت بوده در حالي كه نگرش فروغ به جهان از دريچه مخالف بوده است.
زندگي رسم خوشايندي است/ زندگي بال و پري دارد با وسعت مرگ/ پرشي دارد اندازة عشق/ زندگي چيزي نيست، كه لب طاقچه عادت از ياد من و تو برود/ زندگي جذبه دستي است كه مي‌چيند/ زندگي بعد درخت است به چشم حشره/ زندگي تجربه شب پره در تاريكي است... (سپهري صداي پاي آب صفحه 290)
زندگي شايد/ يك خيابان دراز است كه هر روز زني با زنبيلي از آن مي‌گذرد/ زندگي شايد آن لحظه مسدوديست/ كه نگاه من، در ني ني چشمان تو خود را ويران مي‌سازد/ و در اين حسي است/ كه من آن را با ادراك ماه و با دريافت ظلمت خواهم آويخت... (فرخزاد تولدي ديگر صفحه 151)


طاهره صفارزاده

از ويژگيهاي اشعار صفارزاده توجه به مسائل ديني مخصوصاً مذهب شيعه است.
صداي ناب اذان مي‌آيد/ صفير دستهاي مؤمن مرديست كه حس دور شدن، گم شدن، جزيره شدن را/ ز ريشه‌هاي سالم من بر مي‌چيند/ و من به سوي نمازي عظيم مي‌‌آيم/ وضويم از هواي خيابان است و/ راهنماي تيره دود/ و قبله‌هاي حوادث در امتداد زمان... (دفتر دوم صفحه 91)

بيان مسائل سياسي و اشاره به وقايع مهم جهان، ديگر ويژگي فكري او محسوب مي‌شود. او معمولاً در تمام آثارش به جريانهاي سياسي ايران و جهان نظر دارد. و ديگر اينكه اشاره به تقابل عرفان و مذهب با قرن پلاستيك و عصر ماشين با طبيعت.
صفارزاده در خلال اشعارش به «زن بودن» خويش اشاره‌هاي متعدد دارد و غير مستقيم ديدگاههاي جامعه را نسبت به زنان منعكس مي‌كند. مثلاً‌ آنجائيكه كه از تولد خويش ياد مي‌كند چنين مي‌نويسد:
من زادگاهم را نديده‌ام/ جايي كه مادرم/ بار سنگين بطنش را/ در زير سقفي فرو نهاد/ هنوز زنده‌ست/ نخستين تيك تاكهاي قلب كوچكم/ در سوراخ بخاري/ و درز آجرهاي كهنه/ و پيداست جاي نگاهي شرمسار/ بر در و ديوار اتاق/ نگاه مادرم/ به پدرم/ و پدربزرگم/ صداي خفه‌يي گفت/ دخترست!...
صفارزاده معمولاً با استفاده از زبان محاوره، اصطلاحات عاميانه، حتي مطرح كردن شعارها، تلاش مي‌كند به شعر و زبان مردمي نزديك‌تر شود. شايد به همين دليل، از آوردن واژه‌ها و اسامي، از زبانهاي بيگانه خودداري مي‌ورزد. و از رمز و اشاره‌هاي دور و دراز چشم مي‌پوشد.


علي موسوي گرمارودي و طاهره صفارزاده

شعر صفارزاده، فقط در بكارگيري بسامد واژه‌هايي كه مبين «زن بودن» سراينده است با شعر زنان مشترك است. و از جنبه‌هاي مختلف ديگر، مخصوصاً فكر و محتوا، تفاوت‌هاي آشكاري با آنان دارد. از ديگر سو، وجه تمايز خاص خود را با شعر مردان، همچنان حفظ مي‌كند. اشعار وي با گرمارودي در يك خطوط فكري مشترك است. گرمارودي در آثار خود، هم در قالبهاي كهن شعر فارسي و هم در شعر نيمايي (بحور شكسته و چاره پاره) و هم در شعر سپيد طبع آزمايي كرده است.
گرمارودي در بيشتر اشعارش به بيان عقايد مذهبي و گرايشهاي ديني خويش پرداخته و به مناسبتهاي مختلف مذهبي، شعرهاي متنوعي سروده است. و از اين نظر با اشعار خانم صفارزاده قابل مقايسه است. قطعات «بهار در خزان»، «سايه‌سار نخل ولايت»، «افراشته باد قامت غم» و «خاستگاه نور» از زيباترين اشعاري محسوب مي‌شوند كه به همين مناسبت‌ها سروده است.

از ديگر ويژگيهاي شعر او، توجه به مسائل سياسي و وقايع روز است. كه به گستردگي به آن پرداخته است. و ديگر آنكه توجه به طبيعت و جلو‌ه‌هاي گوناگون آن از ويژگي‌هاي شعري اوست در حاليكه صفارزاده به ندرت به طبيعت پرداخته است.
شعر صفارزاده و گرمارودي انديشه‌هاي شكل يافته است كه در قالب كلمات عرضه مي‌شود. حال آنكه شعر واقعي كلماتي شكل يافته است كه انديشه‌اي را عرضه مي‌كند در اشعار آن دو، بيشتر انديشه به معناي خاص خودش جريان دارد تا تصوير؛ يعني شعرشان حاوي فكر و انديشه‌اي است كه خواننده را به دانستني جديدي فرا مي‌خواند و زمينه نوعي تأثر را در او بوجود مي‌آورد.

در شعر صفارزاده، فرصتها گرانبهاترند و خواننده با شاعري مواجه مي‌شود كه اسلوب گرمارودي را در زباني فشرده و موجزتر و با بار بيشتر از لحاظ انديشه و تفكر مي‌بيند هر دوي آنها، با استفاده از تعابير مذهبي و قصص و آيات قرآن به صورت تلميح و جهان مداري و سياست محوري، رنگ و بوي خاص به اشعارشان بخشيده‌اند. سياست محوري، در هر مجموعه آثار هر دو، آنها را به سمت صراحت‌گويي و بيان مستقيم متمايل مي‌كند. با اين حال اشعار صفارزاده و گرمارودي از نظر اسلوب زباني جاذبه‌اي براي نسل جوان نداشته است.


جمع‌بندي و نتيجه‌گيري:

1- معمولاً اكثر زنان و مردان شاعر معاصر واقع‌گرا (برون‌گرا) هستند. يعني به رويدادهاي جامعه و تحولات اجتماعي و سياسي توجه دارند، با اين تفاوت كه: مردان شاعر، به علت حضور همه جانبه در اجتماع، با ديدي بازتر به طرح مسائل و وقايع مختلف مي‌پردازند و زنان به فراخور حال و تا آنجا كه محدوديت‌هاي خانه و اجتماع اجازه دهد. پروين كه كمتر خواننده‌اي پيدا مي‌شود كه ديوانش را بخواند و تحت تأثير همدرديهاي او (با محرومان و ستمديدگان جامعه) قرار نگيرد. او همچنين در قالب تمثيل چهره ستمكاران و زورگويان زمانه را ترسيم مي‌كند. و به اين ترتيب توجه مردم را به مصائب و مشكلاتشان جلب مي‌كند. فروغ نيز در دو كتاب «تولدي ديگر» و «ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد» از خود محوري بيرون مي‌آيد و با نگرشي تازه به اجتماع و مسائل متعدد آن نظر مي‌كند. و طاهره صفارزاده هم از همان ابتداي شاعري و در اولين مجموعه اشعارش «رهگذر مهتاب» با قطعه « كودك قرن» به طرح مشكلات و رويدادهاي اجتماعي و تا حدودي سياسي مي‌پردازد و در آثار ديگرش، تقريباً تمام قطعات شعري او را مضامين اجتماعي، سياسي و بعدها مذهبي در بر‌مي گيرد.

و اما شاعران مرد، به خاطر آزادي عمل بيشتر، به طرح عيني‌تر مسائل اجتماعي و سياسي مي‌پردازند. در تاريخ ادبيات ايران شايد كمتر شاعري به اندازه بهار اشعارش را به ثبت رويدادهاي تاريخي، اجتماعي و سياسي زمان اختصاص داده باشد. و از اين نظر با هيچ شاعري قابل قياس نيست.
از مردان شاعر اين دوره كه كمتر به مسائل سياسي و اجتماعي توجه نشان داده است مي‌توان به سهراب اشاره كرد كه درون‌گرايي اختيار كرده و از اين جهت مورد انتقاد معاصرانش قرار مي‌گيرد. گرمارودي هم كه در سر تا سر اشعارش به مسائل اجتماعي، سياسي و مذهبي توجه تام و تمام نشان مي‌دهد.

2- در بيان مسائل عاطفي و خانوادگي و با احساساتي‌ حادتر از مردان، شعر گفتن، يكي ديگر از ويژگيهاي شعر زنان است كه كمتر در شعر مردان جلوه كرده است. پروين كه بسامد بالايي از اشعارش را به ترسيم چهره كودكان بي‌سرپرست و بينوا اختصاص داده است و با هنرمندي تمام و ايفاي نقش مادرانه به توصيف حالات مختلف كودكان خردسال پرداخته است. فروغ هم كه در چند قطعه از سه كتاب نخستينش و يكي دو قطعه در دو كتاب ديگر عاطفه و مهر مادري را مطرح كرده است. در حالي كه در اشعار مردان به ندرت به شعري با احساس و عاطفه بر مي‌خوريم.
3- هر چند از نظر روانشناسي، زنان در بروز احساستشان راحت‌ترند. ولي اكثر زنان شاعر ايراني به اصول و آداب اجتماعي و مذهبي پاي‌بند هستند و از ابراز علائق و گرايشهاي شخصي و خصوصي خودداري مي‌كنند. و يا اگر «بندرت» اشاره مي‌كنند با حجب و حيا و پوشيده و غير مستقيم است.
4- زنان شاعر، معمولا اهل مفاخره نيستند. در ديوان پنج‌هزار و چند بيتي «پروين اعتصامي» فقط در يكي دو جا از خود مي‌گويد:
اينكه خاك سيهش بالين است اختر چرخ ادب پروين است.
در حاليكه مردان شاعر به تبعيت از سنت معمول و مرسوم ديرينه ادب فارسي، به كرات خويشتن را مطرح مي‌سازند و به اشعار خود مي‌بالند.
5- تا زمان فروغ شعر فارسي از داشتن معشوق مرد، معشوق مردي كه از ديدگاه جنسي، عاطفي و جسماني يك زن ديده و تصوير شده باشد، محروم مانده است. و نيز مي‌توان بر اين نظر تأكيد كرد كه غالب شاعران زن ما، جهان درون و بيرون را از چشم شاعران مرد ملاحظه كرده‌اند و همانند آنان عاشق زلف سياه و خط و خال معشوقي زنبور ميان بوده‌اند. ما هيچ‌گاه نگاه زنانة عميقي به جهان در ادبيات خود نداشته‌ايم. در حالي كه شاعران مرد از ابتدا در شعرهاشون به اين مسئله اشاره داشته‌اند و در شعر آنها به وفور به علاقه خود به زن و معشوق زن خود بر مي‌خوريم.
در شعرهاي پروين در حوزه لغات و تركيبات نشانه‌هاي زن بودن او پيداست و اگر عاطفه‌اي در شعرش منعكس شده است عاطفه مادرانه است در حالي كه خود او يك مادر نبوده است. اما پس از تقريباً هزار و دويست سال سابقه ادبيات فارسي فروغ موضوعاتي را با تصاويري جديد براي اولين بار در شعر فارسي مطرح كرد و مضامين جديد آفريد؛ مثلاً شاعران كهن جز به ندرت درباره زندگي خصوصي خود سخن نگفته‌اند. با تسلطي كه او به شعر داشت چه بسا كه توانست نگاههاي زنانة خود را به جهان درون و بيرون تبديل به اشعاربلندي كند و به غناي ادبيات عاطفي و صميمانة ما بيفزايد.
به هر حال بعد از فروغ بود كه زنان شاعر به ارائه تصاوير و همراه آن عواطف مخصوص زنانه اشعار خود پرداختند. البته نه به مهارت و خوبي فروغ بود و از طرفي ديگر با شدت و ضعفها و تفاوتهايي همراه بود.
6- در شعر مردان وسعت بكارگيري از قالب‌هاي شعري و رعايت قافيه‌ها و اصول ادبي بيشتر از شعر زنان به چشم مي‌خورد.
7- مردان شاعر در تركيب‌آفريني خلاق‌تر هستند. در حالي كه بسامد برخي از واژه‌ها در شعر زنان تفاوت معني‌داري با شعر مردان دارد؛ كه همين امر خواننده را به زن بودن شاعر متوجه مي‌كند.
8- از نظر فكري شعر اكثر زنان وجه تمايز خاصي با شعر مردان دارد.
9- حوزه شعر زن در زمينه ادبي، محدودتر از شعر مردان است.
10- زنان در بيان مسائل احساسي و عاطفي، پيشگام‌تر از مردان هستند.
11- مهمترين نكته‌اي كه در اولين برخورد با شعر شاعره‌هاي جوان معاصر به چشم مي‌خورد كمبود اصالت و فقدان استقلال لازم شعري است. اكثريت اشعار شاعره‌هاي جوان سوزناك و دردآور است و مي‌بينم كه حتي از تأثير تصويرسازي دلنشين هم در اين اشعار خبري نيست و آنچه اصالت كار شاعران بزرگ است در شعر شاعره‌ها دست نزده باقي مانده است و تنها رويه كار مورد تقليد است. به سادگي مي‌توان يكي از علل توجه شاعرها به شعر فروغ فزخزاد، اشتراك شرايط زندگي آنها دانست. اكثر شاعره‌هاي ما به علت شرايط زندگي و نيز به خاطر موقعيت‌ سني خويش «عشق» را مظهر اصلي شعر خود برگزيده‌اند و در حدود 80% از مجموع اشعار آنها به اصطلاح «عاشقانه» است.

شاعره‌ها در تصويرسازي دو روش دارند؛ يا از همان فوت و فن قديميها استفاده مي‌كنند كه خود به خود، اگر شعرشان روشن و با معني است لكن كهنه و تكراري و تقليدي محسوب مي‌شود . يا به تقليد از شعر موج نو دست به ساختن تصاوير تازه اما بسيار دور از ذهن مي‌زنند و شايد يكي از علل پراكنده‌گويي‌شان همين عدم رعايت اصول در خلق اجزاء شعري است. لذا ملاحظه مي‌شود كه نه تنها در گذشته بيشتر اشعار شاعران زن از جهت تصاوير و نيز انعكاس عواطف جنبه‌اي تقليدي داشته است، بلكه بعد از فروغ هم كه حركتي تحولي از اين جهت آغاز شده بود جنبة تقليد و حتي كتمان عواطف همچنان ادامه مي‌يابد. چيزي كه در شعر شاعران مرد امروزي به ندرت ديده مي‌شود.


منابع:

1- آژند، يعقوب؛ ادبيات نوين ايران، چاپ اول- تهران؛ انتشارات امير‌كبير
2- براهني، رضا؛ طلا در مس، چاپ دوم- تهران؛ ناشر كتاب زمان
3- حقوقي، محمد؛ شعر زمان ما (سهراب سپهري)، چاپ چهارم- تهران؛ نگاه 1373
4- شاه‌حسيني، مهدي؛ زنان شاعر ايران، چاپ اول- تهران؛ مدبر 1374
5- صادقي‌تحصيلي، طاهره؛ ويژگي‌هاي شعر زنان و تفاوت آن با شعر مردان؛ تهران؛ 1374
6- زرين‌كوب، عبدالحسين؛ نقد ادبي، چاپ پنجم- تهران؛ انتشارات اميركبير 1373
7- خدادادي، معصومه؛ بررسي دلتنگي در آثار شش شاعر زن معاصر، 1377
8- البرزي، انام‌ا...؛ نگرشي بر شعر زنان از ابتداي شعر فارسي تا آغاز انقلاب اسلامي، 1374
9- شميسا، سيروس؛ نگاهي به فروغ فرخزاد، چاپ اول- تهران؛ انتشارات مرواريد 1372
10- يوسفي، غلامحسين؛ چشمه روشن، چاپ سوم- تهران؛ انتشارات علمي 1370

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد