^^^جوک^^^

[AHB]

لطفا جک بزارین تو این تاپیک بخندیم.[porenerji]

جوک بی مزه هم اگر کسی گذاشتین نگین که قدیمی شده یا مسخرس که به دوستان بر نخوره.
یا حتی این شکلک [gooshnakardan][khabalood]رو هم نزارین.[hoshdar][hoshdar]

ممنوننننننننننننننن.[golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][bamazegi][bamazegi][nishkhand][nishkhand][khande][khande]

[AHB]

غضنفر هی با خودش می گفت عجیبه، عجیبه! ازش می پرسن چی عجیبه؟ میگه: 100 هزار تا تماشاچی 22 تا بازیکن 3 تا داور!!! میگن: خوب این کجاش عجیبه؟ میگه: این عجیبه که گنجشکه همه رو ول کرده ریده رو من!!!

[AHB]

سرشمار: ببخشید خانوم شما چند نفرید؟
زن: منو این کره خر و اون توله سگ و اون موش مرده و اون غول بیابونی!!!
سرشمار: ببخشید خونه تون باغ وحشه؟
زن: آره، منم خرم که با بابای گوریل اینا زندگی می کنم!!!

[AHB]

یارو میره مکه. موقع دور زدن کعبه میبینه همه دارن به یک طرف دور میزنن. بر خلاف جهت مردم دور میزنه و وسط جمعیت داد میزنه میگه : شما از این ور دنبالش کنین من از این ور میگیرمش.

[AHB]

دی بدهی و قرض زیاد داشت رفت ماشین مدل بالا خرید! زنش پرسید: آخه مرد با این وضعی که ما داریم چه وقت ماشین مدل بالا خریدن بود؟ مرد گفت: ماشینو خریدم تا سریع تر بتونم از دست طلبکارها فرار کنم!!!
ملانصرالدین داشت سخنرانی می کرد که: هر کس چند زن داشته باشد به همان تعداد چراغ در بهشت برایش روشن می شود. ناگهان در میان جمعیت، زن خود را دید. هول کرد و گفت: البته هرگز نشه فراموش لامپ اضافی خاموش.

[AHB]

یه آدمخواره میره اردبیل.... از گشنگی میمیره!

[AHB]

از حیف نون می پرسن می دونی سزارین یعنی چی؟ میگه یعنی بچه به شرط چاقو!

[eli20]

غضنفر ماه رمضون میره خونه دوستش می خوابه دوستش بهش میگه سحر صدات کنم؟؟ لره می گه نه همون غضنفر صدام کنی بهتره

[eli20]

غضنفر میره سربازی تو صف بوده سروانه میگه به چپ چپ به راست راست.... میبینه غضنفر همینجوری وایستاده میگه تو چرا به فرمانم عمل نمیکنی؟ غضنفر میگه جناب سروان شما اول تصمیم قطعی رو بگیرید بعد من انجام میدم !

[eli20]

یه ماره میره حموم زنونه همه جیغ و داد میکنن و در میرن ماره میگه: نترسید منم کبری

[eli20]

غضنفر رفت تعلیم رانندگی رفیقش پرسید چطور بود ؟ گفت : گفت خوب بود ولی مربیه خیلی مذهبی بود . هر طرف من می پیچیدم می گفت یا امام رضا یا ابوالفضل

[eli20]

یه مسئولی داشته رادیو پیام گوش میداده،‌ گزارشگره میگفته: راه بهارستان به امام حسین بسته‌است، راه انقلاب هم به امام حسین بسته‌است... ‌طرف میگه:‌ باشه بابا بستس كه بستس، دیگه چرا هی به امام حسین قسم میخوری؟!

[eli20]

از غضنفر می پرسن چرا مشکی پوشیدی ؟ میگه آخه بابام مرده ,دوباره میپرسن پس چرا اینقدر لباسهایت پاره پوره شده ؟میگه آخه خدابیامرز نمیزاشت خاکش کنیم.

[eli20]

سرهنگه داشته امتحان رانندگی می‌گرفته. از یارو می‌پرسه: اگه یه نفر وسط خیابون بود، بوق میزنی یا چراغ؟ طرف میگه: برف پاك كن جناب سرهنگ! سرهنگه كف می‌كنه می‌پرسه: یعنی چی؟ یارو میگه: یعنی یا برو این طرف یا برو اون طرف

[eli20]

سه نفر میرن دزدی! صابخونه بیدار میشه و دزدا میرن هر کدوم تو یه گونی قایم میشن! صابخونه میاد و به گونی اول لگد میزنه... صدای نون خشک در میاره! به دومی لگد میزنه ... صدای گردو در میاره! به گونی سوم لگد میزنه ... هیچ صدایی در نمیاد ... دویاره محکمتر لگد میزنه ... باز صدا نمیده!؟ دفعه سوم که لگد میزنه یارو با عصبانیت میاد بیرون میگه بابا ... آرده ، آرد ... آرد صدا نداره! میفهمی؟

[eli20]

غضنفر رو برق می گیره مامانش می گه

ننه جون ولش نکن همین بود که باباتو کشت

[eli20]

لره بعد از2سال ازسربازی برمیگرده،تو کوچه داداشش رو می بینه

که ریشش بلند شده و خیلی ناراحته،ازش می پرسه چی شده

چرا ناراحتی،داداشش چپ چپ نگاهش می کنه وجواب نمیده.

میره درخونه اون یکی داداشش رو می بینه که

اون هم با ریشهای بلند وقیافه ناراحت نگا نگاهش میکنه

خیلی نگران میشه،می پرسه چه اتفاقی افتاده؟بابا طوری شده؟اونم

محلش نمیزاره.میره تو خونه باباشو می بینه که ریشش حسابی بلند شده

وخیلی ناراحته میگه من

می دونم که نه نه طوریش شده باباش با عصبانیت میگه

پدرسوخته موقعی که

داشتی می رفتی خدمت ریش تراش رو کجا بردی

[eli20]

یه یارو زنگ میزنه پیتزا فروشی میگه یه پیتزا می خواستم. فروشنده میگه . به نام ... ؟ یارو میگه . آخ آخ . ببخشید .به نام خدا , یه پیتزا می خواستم

[eli20]

یه نفر میره جوراب فروشی میگه آقا جوراب میخوام فروشنده میگه:مردونه ؟یارو دست میده میگه: مردونه

[eli20]

رئیس تیمارستان به یكی از مراقب ها می گوید: «من در این جا از همه راضی هستم، فقط دیوانه ای هست كه اصرار دارد من برج ایفل را از او بخرم.»
مراقب می گوید: «خب، چرا نمی خرید؟»
رئیس تیمارستان می گوید: «آخر پول ندارم. اگر داشتم، حتما می خریدم.»

[eli20]

غضنفر رو برای اولین بار می برند توی هلی کوپتر ، توی آسمان از سمت چپی اش می پرسه : شما گرمتونه ؟ طرف می گه : نه. از سمت راستی اش می پرسه شما گرمتونه ؟ اون یکی هم می گه نه. بعد غضنفر بلند می گه : آقای خلبان هیچ کس گرمش نیست. اون پنکه سقفی رو خاموشش کن (پره های هلی کوپتر!)

[eli20]

نامه ای به خدا


یک روز کارمند پستی که به نامه هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می کرد متوجه نامه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه ای به خدا ! با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند . در نامه این طور نوشته شده بود : خدای عزیزم بیوه زنی 83 ساله هستم که زندگی ام با حقوق نا چیز باز نشستگی می گذرد . دیروز یک نفر کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدید . این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج می کردم . یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت کرده ام . اما بدون آن پول چیزی نمی توانم بخرم . هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم . تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من کمک کن... کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد . نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند . در پایان 96 دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند ... همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند . عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت . تا این که نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسیدکه روی آن نوشته شده بود : نامه ای به خدا ! همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند . مضمون نامه چنین بود : خدای عزیزم . چگونه می توانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم . با لطف تو توانستم شامی عالی برای دوستانم مهیا کرده و روز خوبی را با هم بگذرانیم . من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی ... البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشته اند ... !!!

امیدوارم لااقل تبسمی کرده باشید

[eli20]

از غضنفر می پرسن چرا مشکی پوشیدی ؟ میگه آخه بابام مرده ,دوباره میپرسن پس چرا اینقدر لباسهایت پاره پوره شده ؟میگه آخه خدابیامرز نمیزاشت خاکش کنیم.

[بانوثریا]

چوپان دروغگو مي ميره تو قبر ميپرسن اسمت چيه؟ميگه دهقان فداكار

[بانوثریا]

به معتاده میگن فرق تو با ورزشکارها چیه؟

میگه اونا تکنیکی کار میکنن ما پیکنیکی

[بانوثریا]

غضنفر تو هواپيما تفنگشو ميذاره رو مخ خلبان و ميگه:از همينجا صاف ميري بندرعباس خلبانه ميگه:حالا چرا بندرعباس؟

میگه :آخه دوستم قراره از اونجا قاچاقي ببردم دوبی

[بانوثریا]

غضنفر به زنش میگه سه تا حیوون رو نا ببر که با حرف خ شروع بشه میگه خودت خواهرت خدا بیامرز مادرت

[بانوثریا]

غضنفر حال نداشته بره حموم جاش یه کپسول چرک خشک کن میخوره

[بانوثریا]

به غضنفر میگن اگه اب نبود چی میشد؟


میگه اونوقت شنا یاد نمی گرفتیم بعد غرق میشدیم.

[بانوثریا]

غضنفر مي‌ميره مي‌ره اون دنيا، ازش مي‌پرسن چي شد مردي؟ ميگه داشتم شير مي‌خوردم ! ميگن: شيرش فاسد بود؟ ميگه نه بابا، گاوه يهو نشست

[بانوثریا]

به غضنفر می گن چی شد معتاد شدی؟

میگه با بچه ها قرار گذاشتیم روزهای تعطیل تفریحی یکم بکشیم .زد و عید اومد .دوهفته تعطیل شد

[بانوثریا]

غضنفر یه سکه میندازه هوا شیر میاد فرار میکنه

[بانوثریا]

یه چوب كبريته سرش رو مي خوارونه آتيش مي گيره

[بانوثریا]

غضنفر عينكش را دور دستش می چرخونه بعد میزنه چشش، سرش گیج میره میخوره زمین

[بانوثریا]

ه غضنفر ميگن چرا ميري سربازي؟ ميگه والا فقط به خاطر مرخصي هاش

[بانوثریا]

غضنفر داشت آب جوش ميريخته توي باغچه! بهش ميگن: چرا آب جوش ميريزی تو باغچه؟؟ ميگه: آخه چاي كاشتم

[بانوثریا]

غضنفر عاشق مي شه روي در خونش مي نويسه بزودي در اين محل جشن عروسي برگزار مي شود

[بانوثریا]

دو تا ماشين با هم تصادف مي‌كنند. افسر مياد و مي‌پرسه: كدومتون مقصر بوديد؟ غضنفر ميگه: والله من خواب بودم، نديدم از

ايشون بپرسيد

[بانوثریا]

غضنفر داشت دنبال جاي پارك مي گشته اما پيدا نمي كرد! در همون حال گشتن به خدا ميگه: خدايا اگه يه جاي پارك برام پيدا

كنيا من نماز مي خونم، روزه مي گيرم كه يه دفعه يه جاي پارك مي بينه و به خدا مي گه! خدا جون نمي خوادخودم پيدا كردم .

[بانوثریا]

يه روز غضنفر به زنش ميگه بيا هر پنجشنبه بريم پيتزايي بعد زنش ميگه نه پنجشنبه ديره بيا هر دوشنبه بريم

[بانوثریا]

میدونی بزرگترین ارزوی یه جوجه تیغی چیه؟

اینه که حتی برای یه بار یکی دست نوازش رو سرش بکشه

[AHB]

به یارو میگن عروسی پسرت کی هست؟ میگه: این دوشنبه نه، چهارشنبه بعدی.

[AHB]

ملا در بالای منبر گفت: هر کس از زن خود ناراضی است بلند شود. همه مردم بلند شدند جز یک نفر. ملا به آن مرد گفت: تو از زن خود راضی هستی؟ آن مرد گفت: نه... ولی زنم دست و پامو شکسته نمی تونم بلند شم.

[AHB]

مردی بدهی و قرض زیاد داشت رفت ماشین مدل بالا خرید! زنش پرسید: آخه مرد با این وضعی که ما داریم چه وقت ماشین مدل بالا خریدن بود؟ مرد گفت: ماشینو خریدم تا سریع تر بتونم از دست طلبکارها فرار کنم!!!

[If I Die 2Night]

یارو بی هوا وارده زیرزمین میشه / خفه میشه میمیره

[AHB]

اگه جوک بلدین بزارین دیگهههههههه

[AHB]

یه یارو میره سربازی
.
.
.
.
.
.
.
.
.
منتظره چی هستین ؟ یه یارو میره سربازی دیگه

[7raha7]

(gf/bf) يه دوست
مثل يك آدامسه !1.داشتن يك بسته آدامس هميشه بهتر از داشتن فقط یه دونه آدامسه. 2.فراموش نكنين كه پايان هر آدامس ي سطل آشغاله پس براي هيچ آدامس ي قيمت
زيادي پرداخت نكنين ! 3.هيچوقت آدمس نيمخرديه كسي رو به دهن نزاريد ! 4.جويدن ط ولاني هر
آدامسي به جز بيمزّه شدنش حاصلي نداره ! 5.حسرت آدامس ي كه دور انداختيد رو نخوريد چون آدامس
هاي خوشمزه تر هميشه پيدا ميشن ! 6.ازدواج مثل قورت دادن آدمس هست . هيچ احمقي آدمسش رو
قورت نميده !!!!!! <<قابل توجه و تفكر>> اگه خوندي كه ....

[7raha7]

از يك ديوونه ميپرسن چرا ديوونه شد ي؟ ميگه : من يه زن ي گرفتم كه يه دختره 18 ساله داشت، دختر
زنم با بابام ازدواج كرد، در نتيجه، زن من، مادرزن پدرشوهرش شد، از طرفي دختر زن من كه زن بابام بود،
پسري به دنيا آورد كه ميشد برادر من و نوه ي زنم،پس نوه ي منم ميشد، در نتيجه من پدربزرگ برادر
ناتني خودم بودم،چند روز بعد زن من پسر ي به دنيا اورد كه زن پدرم، خواهر ناتني پسرم و مادربزرگ او
شد،در نتيجه پسرم، برادر مادربزرگ خودش بود، از طرف ي چون مادر فعلي من يعني دختر زنم،خواهر پسرم
بود، در نتيجه من خواهرزاده ي پسرم بودم!!

[7raha7]

این وا3 smsخوبه:سلام،ميدوني رفيق؟ اگه حماقت وجود نداشت دانايي هم معن ي نداشت. اگه زشتي نبود زيبايي هم بي معني بود. ميبيني؟ دنيا به تو هم نياز داره!!!
چند ضرب المثل آپ ديت شده!!
1.گربه دستش به گوشت نميرسيد ميگفت عيب ي نداره بجاش سويا ميخورم ! 2.يك سوزن به خودت بزن ولي مواظب باش آلوده به HIV نباشه! 3.با حلوا حلوا كردن مرده خور سير نميشه ! 4.خر ما از كره گی ترمزش ABSبود!
5.مرغ همسايه سوخاريه ! 6.يارو پول نداشت خونه بسازه ميگفت شهردار ي تراكمنميده! 7.يكي رو تو ده راه نميدادن سراغ گرين كارت رو ميگرفت!

[LILIH]

میدونید بزرگترین آرزوی یه گوسفند چیه؟؟
اینکه رو صندلی جلوی سایپا بشینه [shaad]

[uody]

به غضنفر میگن حج چه طور بود
میگه:خیلی سنگ خوردم ولی بلاخره بوسیدمش

[uody]

شعر غضنفر برا دوست دخترش

صبح که درو پنجرمون وا میشه عصر که درو پنجرمون وا میشه
شب که دروپنجرمون وا میشه وای که چقدر پنجرمون وامیشه

[uody]

دعای مرد ها برای هم:

الهی زلیخا دنبالت کنه هیچ دری به روت باز نشه

[AHB]

یه مسئولی داشته رادیو پیام گوش میداده،‌ گزارشگره میگفته: راه بهارستان به امام حسین بسته‌است، راه انقلاب هم به امام حسین بسته‌است... ‌طرف میگه:‌ باشه بابا بستس كه بستس، دیگه چرا هی به امام حسین قسم میخوری؟!