SaNbOy
29th November 2008, 11:57 AM
معرفي كتاب
فرخنده آقايي
و نیچه گریه کرد
اروين يالوم، مترجم مهشيد ميرمعزي
تهران: نشر ني – 449 صفحه – 1381
http://www.sokhan.com/images/va_niche_gerye_kard.jpg (http://www.sokhan.com/bookdetail.asp?book_code=9453307)
نويسنده در اين كتاب به شرح ملاقاتهاي متعدد نيچه و دكتر يوزف بروير در نقش بيمار و پزشك ميپردازد. از تقابل انديشهي اين دو متفكر به عمق ذهن ناخودآگاه ايشان نقب زده ميشود و در اين ميان نقش بيمار و پزشك مدام جابهجا شده و پزشك تبديل به بيمار ميگردد، و به ياري آن ديگري و با استفاده از دانش محدود و پيش روندهي فرن نوزدهم (از جمله هيپنوتيزم) به عمق افكار ناخودآگاه خويش ميرسند.
نيچه همهي عمر از ضعف جسمي و ميگرن رنج ميبرد و مرگ او را در سال 1900 بر اثر عوارض بيماري سفليس دانستهاند. او بارها براي معالجهي ميگرن خود به پزشكان در اروپا مراجعه كرده بود. نيچه از طريق دوست خود پاولره با لو سالومه دختر جوان مهاجر روس آشنا ميشود و بين آنها به مدت كوتاهي عشقي افلاطوني برقرار ميشود. حوادث رمان در سال 1882 ميگذرد و نيچه در اين زمان به شدت افسرده و حتا در معرض خطر خودكشي قرار دارد. به پيشنهاد و اصرار لو سالومه، دكتر يوزف بروير پزشك معروف ويني، معالجهي نيچه در آسايشگاه رواني را ميپذيرد. دكتر بروير كه خود داراي زندگي زناشويي متزلزل، و دچار افسردگي ناشي از سرخوردگي از زندگي شخصي ميباشد، با نيچهي لجوج كه در مقابل هرگونه معالجه عكسالعمل نشان ميدهد وارد معامله ميشود. به گونهاي كه هر دو مرد از روش روان درماني براي درمان يكديگر استفاده نمايند. دستاورد دكتر بروير در اين معالجه بيش از سهم نيچه است. خواننده در طول كتاب با آغاز روان درماني و روشهاي اوليهي آن آشنا ميشود.
بيان انديشه و تفكر نيچه از زبان او در كتاب، بازخواني افكار و عقايد پيچيدهي يك فيلسوف از ديد يك روانكاو است. نويسنده خود استاد رواندرماني است و در انتهاي كتاب در شرح تاريخ وقايع مورد استناد اشاره ميكند كه فردريش نيچه و يوزف بروير هرگز در زندگي با هم ملاقات نكردند. ليكن شرايط زندگي شخصيتهاي اصلي رمان بر اساس واقعيت بوده و يوزف بروير در رشد و پيشرفت رواندرماني نقش مهمي داشته است. وجود شخصيتهاي واقعي چون فرويد - نيچه - لو سالومه - يوزف بروير و همسرش - پاول ره - اليزابت خواهر نيچه و نيز استفاده از متون و مفاهيم كتابهاي نيچه شامل كتابهاي "انساني، زيادي انساني"، "ملاحظات بيهنگام"، "شفق صبح" و "حكمت شادان" همگي فضايي زنده به داستان داده است. داستان بر اساس كلياتي از آغاز رواندرماني و چند ارتباط و چند عكس و نامه شكل ميگيرد و در نهايت در فضايي جستجوگر در حيطهي رواندرماني پيش ميرود.
فرخنده آقايي
و نیچه گریه کرد
اروين يالوم، مترجم مهشيد ميرمعزي
تهران: نشر ني – 449 صفحه – 1381
http://www.sokhan.com/images/va_niche_gerye_kard.jpg (http://www.sokhan.com/bookdetail.asp?book_code=9453307)
نويسنده در اين كتاب به شرح ملاقاتهاي متعدد نيچه و دكتر يوزف بروير در نقش بيمار و پزشك ميپردازد. از تقابل انديشهي اين دو متفكر به عمق ذهن ناخودآگاه ايشان نقب زده ميشود و در اين ميان نقش بيمار و پزشك مدام جابهجا شده و پزشك تبديل به بيمار ميگردد، و به ياري آن ديگري و با استفاده از دانش محدود و پيش روندهي فرن نوزدهم (از جمله هيپنوتيزم) به عمق افكار ناخودآگاه خويش ميرسند.
نيچه همهي عمر از ضعف جسمي و ميگرن رنج ميبرد و مرگ او را در سال 1900 بر اثر عوارض بيماري سفليس دانستهاند. او بارها براي معالجهي ميگرن خود به پزشكان در اروپا مراجعه كرده بود. نيچه از طريق دوست خود پاولره با لو سالومه دختر جوان مهاجر روس آشنا ميشود و بين آنها به مدت كوتاهي عشقي افلاطوني برقرار ميشود. حوادث رمان در سال 1882 ميگذرد و نيچه در اين زمان به شدت افسرده و حتا در معرض خطر خودكشي قرار دارد. به پيشنهاد و اصرار لو سالومه، دكتر يوزف بروير پزشك معروف ويني، معالجهي نيچه در آسايشگاه رواني را ميپذيرد. دكتر بروير كه خود داراي زندگي زناشويي متزلزل، و دچار افسردگي ناشي از سرخوردگي از زندگي شخصي ميباشد، با نيچهي لجوج كه در مقابل هرگونه معالجه عكسالعمل نشان ميدهد وارد معامله ميشود. به گونهاي كه هر دو مرد از روش روان درماني براي درمان يكديگر استفاده نمايند. دستاورد دكتر بروير در اين معالجه بيش از سهم نيچه است. خواننده در طول كتاب با آغاز روان درماني و روشهاي اوليهي آن آشنا ميشود.
بيان انديشه و تفكر نيچه از زبان او در كتاب، بازخواني افكار و عقايد پيچيدهي يك فيلسوف از ديد يك روانكاو است. نويسنده خود استاد رواندرماني است و در انتهاي كتاب در شرح تاريخ وقايع مورد استناد اشاره ميكند كه فردريش نيچه و يوزف بروير هرگز در زندگي با هم ملاقات نكردند. ليكن شرايط زندگي شخصيتهاي اصلي رمان بر اساس واقعيت بوده و يوزف بروير در رشد و پيشرفت رواندرماني نقش مهمي داشته است. وجود شخصيتهاي واقعي چون فرويد - نيچه - لو سالومه - يوزف بروير و همسرش - پاول ره - اليزابت خواهر نيچه و نيز استفاده از متون و مفاهيم كتابهاي نيچه شامل كتابهاي "انساني، زيادي انساني"، "ملاحظات بيهنگام"، "شفق صبح" و "حكمت شادان" همگي فضايي زنده به داستان داده است. داستان بر اساس كلياتي از آغاز رواندرماني و چند ارتباط و چند عكس و نامه شكل ميگيرد و در نهايت در فضايي جستجوگر در حيطهي رواندرماني پيش ميرود.