kamanabroo
29th November 2008, 02:55 AM
در آخرین سفر حج پیامبر اسلام(ص) که به حج وداع معروف شده، تعداد زیادی از مسلمان ها ایشان را همراهی می کردند و طبیعتاً از فرصت به وجود آمده برای پرسش سؤال هایشان از آن حضرت(ص) بهره می بردند. در این بین یکی از زنهای مسلمان خدمت ایشان رفت تا مطلبی از ایشان بپرسد. در همین حال یکی از یاران پیامبر(ص) به نام فضل بن عباس پشت سر ایشان نشسته بود. پیامبر(ص) در حالی که به سؤال آن زن جواب می دادند متوجه شدند نگاه آن زن و فضل به هم گره خورده و چشم به چشم هم دوخته اند. حضرت(ص) به آرامی برگشتند و دستشان را روی گونه ی فضل گذاشته و با مهربانی صورت او را برگرداندند و فرمودند: « یک زن جوان و یک مرد جوان؛ میترسم شیطان هم این وسط جای پایی باز کند. »
یکی از مسائلی که در چند دهه ی اخیر در کشورهای اسلامی و از جمله ایران، بسیار مورد کنکاش و توجه قرار گرفته، بحث روابط زن و مرد و به تبع آن بحث حجاب و پوشش بانوان است. ویژگی های خاص این موضوع و تأثیر نتایج آن برعموم مردم، باعث شده این مباحث از حوزه ی کارشناسی و نقادی اندیشمندان و روشنفکران خارج شده و عموم مردم در باره ی آن صحبت و تبادل نظر کنند. طبیعی است که گروهی، مخالف حجاب و پوشش زن و طرفدار آزادی روابط زن و مرد هستند و گروه دیگر موافق حجاب و پوشیده بودن زنان و طرفدار ایجاد محدودیت در روابط زن و مرد نامحرم هستند و هر گروه برای اثبات نظرات شان، دلایلی می آورند.
یک زن جوان و یک مرد جوان؛ میترسم شیطان هم این وسط جای پایی باز کند.
اکثر دلایلی که از سوی مخالفان حجاب و پوشش زنان مطرح می شود را می توان به دو بخش تقسیم کرد: 1 - بحث حجاب زن و پوشیده بودن او و ایجاد محدودیت در روابط زن و مرد و دستوراتی که توسط قرآن و پیامبر(ص) برای مردم آمده، مربوط به اعراب بدوی و بدون تمدن و خشن و بی فرهنگ آن روز است و امروزه با توجه به شرایط جامعه و رشد علم و تکنولوژی و فرهنگ عمومی مردم، هیچ ضرورتی برای رعایت این احکام وجود ندارد.
2 - اگر زمانی زن ومرد در پوشش و لباس محدودیتی نداشته باشند و بتوانند هر طور که بخواهند لباس بپوشند و همچنین محدودیت روابط بین آنها برداشته شود و هر مرد و زن نامحرمی بتوانند آزادانه و حتی بدون نگاه منفی از سوی جامعه با هم رفاقت کنند ، این روابط و رفاقت ها به تدریج برای زنان و مردان عادی می شود از حالت هیجانات جنسی آن کاسته خواهد شد. طوری که پس از مدتی، رفاقت و دوستی مردان و زنان با هم، مثل دوستی دو مرد یا یا دو زن با هم خواهد شد و زن و مرد نامحرم در حالی با هم تعامل و ارتباط خواهند داشت که هیچ قصد و غرضی لذت جویی بینشان وجود نداشته باشد.
از آنجا که طرح این دو مطلب و مخصوصاً استدلال دوم، به تدریج در جامعه رو به افزایش است، تصمیم گرفتیم به طور بسیار اجمالی و در یک مقاله این دو موضوع را بررسی نمائیم.
قبل از اینکه مستقیماً به شبهه ها و سؤالات فوق پاسخ بدهم. لازم است دو نکته اساسی را ذکر کنم. یکی اینکه توجه داشته باشید بحث پوشش و حجاب زنان و کیفیت حضور آنان در جامعه، یک بحث زنانه و بی ارتباط به مردها نیست. هرچند به ظاهر مخاطب این مباحث فقط بانوان هستند و معمولاً مسئله به این صورت طرح می شود که آیا خوب است زن، پوشیده و با حجاب باشد یا باید آزادانه و هر طور راحت است و حتی نیمه برهنه در جامعه ظاهر شود؟ برخی هم با لحن دلسوزانه چنین مطرح می کنند که آیا بهتر است زن آزاد باشد یا محدود ؟ اما باید توجه داشت که تبعات این مبحث و هر نتیجه ای که از آن گرفته شود مستقیماً به مردها هم مربوط خواهد شد. به همین دلیل است که بیشتر کسانی که سردمدار و محرک جریان های آزادی روابط زن و مرد می باشند ، مردها بوده اند. فروید و برتراند راسل و بسیاری مردهای دیگر در این راه بیش از حد نیرو گذاشته اند و تقریباً هیچ زنی در این عرصه به اندازه مردها تلاش نکرده . چون واقعیت امر آنست که آن کسی که از آزادی بی قید و شرط و نامحدود روابط زن و مرد نفع می برد ، مرد است. دومین نکته ای که لازم است به آن توجه شود این است که بحث حجاب و پوشش یک بحث مقدمه ای و ابتدائی است. هر چند ظاهراً عمده ی مباحثات و حرف ها، درباره ی حجاب و پوشش است ولی عمق مطلب و حقیقت و ایستگاه آخر این موضوع ، آزادی یا محددیت در روابط زن و مرد است. یعنی پوشیده و محجبه بودن زن، باعث ایجاد محدودیت در روابط او با مردهای غریبه می شود و خواه ناخواه بی حجابی و آزادی در نوع آرایش و احیاناً برهنگی قسمتی از بدن زن، باعث ایجاد روابط بی قید و شرط زن و مرد خواهد شد، هر چند عده ای تلاش می کنند آن را انکار کنند.
با توجه به این مقدمات، می توان به پاسخ دو سؤال و شبهه ی اصلی در مورد حجاب و پوشش بانوان پرداخت.در روز یکشنبه ی هفته ی آتی با قسمت دوم این مقاله با ما همراه باشید.
احسان رادمند
یکی از مسائلی که در چند دهه ی اخیر در کشورهای اسلامی و از جمله ایران، بسیار مورد کنکاش و توجه قرار گرفته، بحث روابط زن و مرد و به تبع آن بحث حجاب و پوشش بانوان است. ویژگی های خاص این موضوع و تأثیر نتایج آن برعموم مردم، باعث شده این مباحث از حوزه ی کارشناسی و نقادی اندیشمندان و روشنفکران خارج شده و عموم مردم در باره ی آن صحبت و تبادل نظر کنند. طبیعی است که گروهی، مخالف حجاب و پوشش زن و طرفدار آزادی روابط زن و مرد هستند و گروه دیگر موافق حجاب و پوشیده بودن زنان و طرفدار ایجاد محدودیت در روابط زن و مرد نامحرم هستند و هر گروه برای اثبات نظرات شان، دلایلی می آورند.
یک زن جوان و یک مرد جوان؛ میترسم شیطان هم این وسط جای پایی باز کند.
اکثر دلایلی که از سوی مخالفان حجاب و پوشش زنان مطرح می شود را می توان به دو بخش تقسیم کرد: 1 - بحث حجاب زن و پوشیده بودن او و ایجاد محدودیت در روابط زن و مرد و دستوراتی که توسط قرآن و پیامبر(ص) برای مردم آمده، مربوط به اعراب بدوی و بدون تمدن و خشن و بی فرهنگ آن روز است و امروزه با توجه به شرایط جامعه و رشد علم و تکنولوژی و فرهنگ عمومی مردم، هیچ ضرورتی برای رعایت این احکام وجود ندارد.
2 - اگر زمانی زن ومرد در پوشش و لباس محدودیتی نداشته باشند و بتوانند هر طور که بخواهند لباس بپوشند و همچنین محدودیت روابط بین آنها برداشته شود و هر مرد و زن نامحرمی بتوانند آزادانه و حتی بدون نگاه منفی از سوی جامعه با هم رفاقت کنند ، این روابط و رفاقت ها به تدریج برای زنان و مردان عادی می شود از حالت هیجانات جنسی آن کاسته خواهد شد. طوری که پس از مدتی، رفاقت و دوستی مردان و زنان با هم، مثل دوستی دو مرد یا یا دو زن با هم خواهد شد و زن و مرد نامحرم در حالی با هم تعامل و ارتباط خواهند داشت که هیچ قصد و غرضی لذت جویی بینشان وجود نداشته باشد.
از آنجا که طرح این دو مطلب و مخصوصاً استدلال دوم، به تدریج در جامعه رو به افزایش است، تصمیم گرفتیم به طور بسیار اجمالی و در یک مقاله این دو موضوع را بررسی نمائیم.
قبل از اینکه مستقیماً به شبهه ها و سؤالات فوق پاسخ بدهم. لازم است دو نکته اساسی را ذکر کنم. یکی اینکه توجه داشته باشید بحث پوشش و حجاب زنان و کیفیت حضور آنان در جامعه، یک بحث زنانه و بی ارتباط به مردها نیست. هرچند به ظاهر مخاطب این مباحث فقط بانوان هستند و معمولاً مسئله به این صورت طرح می شود که آیا خوب است زن، پوشیده و با حجاب باشد یا باید آزادانه و هر طور راحت است و حتی نیمه برهنه در جامعه ظاهر شود؟ برخی هم با لحن دلسوزانه چنین مطرح می کنند که آیا بهتر است زن آزاد باشد یا محدود ؟ اما باید توجه داشت که تبعات این مبحث و هر نتیجه ای که از آن گرفته شود مستقیماً به مردها هم مربوط خواهد شد. به همین دلیل است که بیشتر کسانی که سردمدار و محرک جریان های آزادی روابط زن و مرد می باشند ، مردها بوده اند. فروید و برتراند راسل و بسیاری مردهای دیگر در این راه بیش از حد نیرو گذاشته اند و تقریباً هیچ زنی در این عرصه به اندازه مردها تلاش نکرده . چون واقعیت امر آنست که آن کسی که از آزادی بی قید و شرط و نامحدود روابط زن و مرد نفع می برد ، مرد است. دومین نکته ای که لازم است به آن توجه شود این است که بحث حجاب و پوشش یک بحث مقدمه ای و ابتدائی است. هر چند ظاهراً عمده ی مباحثات و حرف ها، درباره ی حجاب و پوشش است ولی عمق مطلب و حقیقت و ایستگاه آخر این موضوع ، آزادی یا محددیت در روابط زن و مرد است. یعنی پوشیده و محجبه بودن زن، باعث ایجاد محدودیت در روابط او با مردهای غریبه می شود و خواه ناخواه بی حجابی و آزادی در نوع آرایش و احیاناً برهنگی قسمتی از بدن زن، باعث ایجاد روابط بی قید و شرط زن و مرد خواهد شد، هر چند عده ای تلاش می کنند آن را انکار کنند.
با توجه به این مقدمات، می توان به پاسخ دو سؤال و شبهه ی اصلی در مورد حجاب و پوشش بانوان پرداخت.در روز یکشنبه ی هفته ی آتی با قسمت دوم این مقاله با ما همراه باشید.
احسان رادمند