امین_بد
12th August 2010, 12:37 PM
اگر در حال تشنگی چيزی برای نوشيدن نداشته باشيم،تشنگی چنان بر ما فشار میآورد كه جز آن به هيچ چيز ديگر نمی انديشيم. همهٔ ما روزی طعم تشنگی را چشيده ايم،ولی سرانجام خوشيختانه آبی پيدا كرده و خود را از چنگ آن رها ساخته ايم. هر گاه انسانی چند روز پی در پی تشنه بماند بيشك جان خود را از دست خواهد داد.بدن به ذخيرهٔ آب بسيار نيازمند است.چه حدود 50 تا 60 درصد از بدن ما را آب تشكيل داده است. بزرگسالان روزانه حدود 75% ليتر از آب بدن خود را به صورت عرق از دست میدهند.هنگام دفع موادّ زائد نيز حدود يك ليتر آب از بدنشان خارج میشود. از سوی ديگر،ما چه آب بنوشيم چه ننوشيم،از راههای گوناگونی آب وارد بدنمان میشود.مثلاً غذايی كه روزانه صرف می كنيم حدود 25% ليتر آب وارد بدن ما می كند.ولی اين هرگز جبران آبهای دفع شده را نكرده و نه مقدار آبی كه برای ما لازمست،در بدن نگاه میدارد. تشنگی علامتی است كه به انسان هشدار میدهد،تا به رفع نياز خود و گرفتن آب لازم بپردازد. خشكی دهان يا گلو بر خلاف پندار مردم،دليل تشنگی نيست.اين خشكی ممكن است بعللی مانند عصبانيّت ، فعاليّت زياد يا كندی ترشّح آب دهان،بروز كند.خشكی دهان را میتوان با مقداری آب ليمو برطرف كرد. ولی اگر براستی تشنه باشيم اينكار هرگز علاج تشنگی ما را نخواهد كرد. نقطهای در مغز وجود دارد كه به نام مركز تشنگی خوانده میشود. اين مركز مسؤول كنترل نمك خون میباشد.هنگامی كه تغييری در آن رخ دهد،مركز تشنگی به قسمت پشت گلو،آگاهی میدهد.اين خبر دوباره به مغز بازگشته و از همبستگی اين ارتباطات حالتی به ما دست ميدهد كه می گوييم تشنه هستيم.منبعكتاب:به من بگو چرا مؤلف:آركادی لئوكوم مترجم:دكتر سيد خليل خليليان انتشارات:انجام كتاب محل چاپ:تهران سال چاپ:بهار1383