PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : با مي حافظ



touraj atef
4th August 2010, 01:28 PM
اول به و فا می و صالم در داد
چو ن مست شدم جام جفا را سر داد
پر آب دو دیده و پر از آتش دل
خاک ره او شدم و به بادم بر داد
حافظ
معمو لا حافظ را به غز لهایش می شناسیم غز لهائی که ز عشق بازی های فر او ان او است امر و ز رباعی از حافظ خو اند م به گو نه ای سخت مرا در خو د بر د داستانی کهن که حکایتی 4 بیتی داشت در 4 بیت نشان از حکایت کهنه وفا و جفا و وصل و هجر داشت حکایتی که گفت نخست عشق آید قصه و فاداری و بعد که و فاداری و عشق بدیهی شد جفا آید راستی عشق گر بدیهی شد جفا ساز د ر و ز گار را ؟ نمی دانم اگر عشق همان عشق باشد مگر بدیهی می شود ؟ اگر عشق همان عشق بی ز مان و مکان باشد نیاز به و عده و عید دارد ؟ مگر می و صال را هم دمی با جام جفا است ؟ باید گو ید حکایت دیر آشنائی است تو هم عشق آن که دو دیده پر آب و دل را خو نین نماید آن که به خاک کشد آد می را بر باد دهد قو ل و شو ر و وفای عاشقانه را . باید افسوس خو ر د ز تاو ان او لین اشتباه آن خطائی که تو هم عشق را عشق بیند آن اشتباهی که به خطا انداز د مر زی را که عشق بی ز مان و بی مکان ر ا تبدیل به و عده و عید های طناز گو نه نماید آن تو هم عشقی که بر خاک دهد ر و ح را و بر باد دهد نام را بهر این که نمی داند عشق چنین معامله ای نیست عشق را سو دا نبو د و تجار تی نیست به دنبال سو د و ز یانی نمی گردد بحث یک طر ف و د و طر ف میز ان و ترا ز و ندارد عشق بازی گر و کشی ندار د نیاز به ناصح و پند شنو نده نباید باشد اما همان یک اشتباه او ل همان یک بار تو هم عشق را عشق دیدن چه آو ر د به ر و ز گار ما که سو خته ایم ز شر اره عشق باید بدانیم که تو هم عشق ما را سو ز اند که عشق تنها هجر را بهر سو ختن دارد شاید همه شما که این سطو ر را می خو انید ر و ز گاری عاشق بودید دلدادگی حال دلدادگی را حافظ در ر باعی ز یبا چنین گو ید
جز نقش تودر نظر نیامد مارا
جز کوی تو گذ ر نیامد مارا
خو اب ارچه خوش آمد همه را در عهدت
حقا که به چشم در نیامد ما را
حال آن دو چشم نخفته از هجر یار چگو نه پر دیده آب می شود؟ تنها جو اب این است آن هنگام که تو هم عشق را دلدادگی معنی کنیم تو هم عشق که نگاه مالکیت به عشق دار د تو هم عشق است که نگاه منفعت طلبی به عشق دارد تو هم عشق است که پند و اند ز یک طر فه بهر خیر و صلاح یار ز یار آید تو هم عشق آن است که جای گفتار تنها “بگذ ر یم ” می شنو م تو هم عشق است که بی و فائی و بی مهری را بر گر ده ” تقدیر ” می نهیم تو هم عشق است که ترس را ار باب می کند تو هم عشق است که جای تحسین سوی تحقیر رو د آری تاو ان او لین اشتباه چقدر سخت است اشتباه تو هم عشق جای عشق دیدن افسوسhttp://lonelyseaman.files.wordpress.com/2010/08/da86d8aad8b1.jpg?w=200&h=300 (http://lonelyseaman.files.wordpress.com/2010/08/da86d8aad8b1.jpg)

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد