باستان شناس
2nd August 2010, 02:33 PM
تولد و كودكی داریوش
در زمانی كه كورش بزرگ دولت جهانی خود را بنیانگذاری مینمود و هر روز بر قلمرو فرمانروائی خویش میافزود – یعنی در سال 550 ق. م – در خانة ویشتاسب پسر آرشام از بستگان خاندان هخامنشی، فرزندی از مادر بزاد كه او را داریوش نام نهادند.
داریوش در كتیبة بیستون نسبت نامة خود را اینطور شرح میدهد: ((منم داریوش،شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمین پارس، شاه كشورها پور ویشتاسب - نوه آرشام هخامنشی))
داریوش شاه گوید:
((پدر من ویشتاسب، پدر ویشتاسب آرشام، پدر آرشام آریارمنا – پدر آریارمنا چپش پش – پدر چپش پش هخامنشی بود)).
هنوز داریوش خرد ساله بود كه مادر و دایگان خود را در پارس ترك گفت و به دربار كورش رفت.
در دربار شاهی با منسوبین و عموزادگان خود كه از خاندان مستقیم پادشاهی بودند و هم چنین با نجیبزادگان و بزرگزادگان ایرانی آشنا شد و در میان آنها و با آنها دوره كودكی و آغاز جوانی را گذرانید. با همان بزرگزادگان كمانداری و نیزهداری بیاموخت.
در انواع ورزشها داریوش بزودی از هم سالان خود پیشی گرفت. بموازات تعلیمات سربازی، بجوانان فرهنگ و دانش و تعلیمات مذهبی نیز میآموختند.
در هنگام فرا گرفتن دانش و فرهنگ و سایر ورزشهای لازم داریوش از خود نشان داد كه دارای قدرت فكری و روشنبینی عجیبی است.
بواسطة همین استعداد در همان دوران، رهبری جوانان دربار بعهده داریوش سپرده شد.
داریوش در روزگار جوانی با سایر بزرگزادگان دربار كوروش بار آمد و آنچه در طی سالهای جوانی و روزگار كودكی فرا گرفته بود می توان اینطور خلاصه نمود، قدرت، دلیری، وفا، صمیمیت، دشمنی با دروغ، رفاقت و وفاداری با رهبران آینده ملت و نیز شرف و افتخار نژادی كه او را با سایر بزرگزادگان كشور بهم پیوسته بود.
در زمانی كه كورش بزرگ دولت جهانی خود را بنیانگذاری مینمود و هر روز بر قلمرو فرمانروائی خویش میافزود – یعنی در سال 550 ق. م – در خانة ویشتاسب پسر آرشام از بستگان خاندان هخامنشی، فرزندی از مادر بزاد كه او را داریوش نام نهادند.
داریوش در كتیبة بیستون نسبت نامة خود را اینطور شرح میدهد: ((منم داریوش،شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمین پارس، شاه كشورها پور ویشتاسب - نوه آرشام هخامنشی))
داریوش شاه گوید:
((پدر من ویشتاسب، پدر ویشتاسب آرشام، پدر آرشام آریارمنا – پدر آریارمنا چپش پش – پدر چپش پش هخامنشی بود)).
هنوز داریوش خرد ساله بود كه مادر و دایگان خود را در پارس ترك گفت و به دربار كورش رفت.
در دربار شاهی با منسوبین و عموزادگان خود كه از خاندان مستقیم پادشاهی بودند و هم چنین با نجیبزادگان و بزرگزادگان ایرانی آشنا شد و در میان آنها و با آنها دوره كودكی و آغاز جوانی را گذرانید. با همان بزرگزادگان كمانداری و نیزهداری بیاموخت.
در انواع ورزشها داریوش بزودی از هم سالان خود پیشی گرفت. بموازات تعلیمات سربازی، بجوانان فرهنگ و دانش و تعلیمات مذهبی نیز میآموختند.
در هنگام فرا گرفتن دانش و فرهنگ و سایر ورزشهای لازم داریوش از خود نشان داد كه دارای قدرت فكری و روشنبینی عجیبی است.
بواسطة همین استعداد در همان دوران، رهبری جوانان دربار بعهده داریوش سپرده شد.
داریوش در روزگار جوانی با سایر بزرگزادگان دربار كوروش بار آمد و آنچه در طی سالهای جوانی و روزگار كودكی فرا گرفته بود می توان اینطور خلاصه نمود، قدرت، دلیری، وفا، صمیمیت، دشمنی با دروغ، رفاقت و وفاداری با رهبران آینده ملت و نیز شرف و افتخار نژادی كه او را با سایر بزرگزادگان كشور بهم پیوسته بود.