PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : استاد و شاگرد..



ElaBel
30th July 2010, 08:24 PM
استادی درشروع کلاس درس ، لیوانی پراز آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند.

بعد از شاگردان پرسید: به نظر شما وزن این لیوان چقدر است ؟

شاگردان جواب دادند : 50 گرم ، 100 گرم ، 150 گرم

استاد گفت : من هم بدون وزن کردن ، نمی دانم دقیقا“ وزنش چقدراست .

اما سوال من این است : اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم ، چه اتفاقی خواهد افتاد ؟

شاگردان گفتند : هیچ اتفاقی نمی افتد .

استاد پرسید :خب ، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم ، چه اتفاقی می افتد ؟

یکی از شاگردان گفت : دست تان کم کم درد میگیرد.

حق با توست .

حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه ؟

شاگرد دیگری گفت : دست تان بی حس می شود .عضلات به شدت تحت فشار قرار میگیرند و فلج می شوند . و مطمئنا“ کارتان به بیمارستان خواهد کشید ....

و همه شاگردان خندیدند

استاد گفت : خیلی خوب است .ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییرکرده است ؟

شاگردان جواب دادند : نه

پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات می شود ؟درعوض من چه باید بکنم ؟

شاگردان گیج شدند .

یکی از آنها گفت : لیوان را زمین بگذارید.

استاد گفت : دقیقا“- مشکلات زندگی هم مثل همین است .اگر آنها را چند دقیقه در ذهن تان نگه دارید اشکالی ندارد .

اگر مدت طولانی تری به آنها فکر کنید ، به درد خواهند آمد .اگر بیشتر از آن نگه شان دارید ، فلج تان می کنند ودیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود.

فکرکردن به مشکلات زندگی مهم است . اما مهم تر آن است که درپایان هر روز و پیش از خواب ، آنها را زمین بگذارید.

به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرند .


هر روز صبح سرحال و قوی بیدار می شوید و قادر خواهید بود از عهده هرمسئله و چالشی که برایتان پیش می آید ، برآیید!

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد