توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : هاله نورانی
ریپورتر
21st July 2010, 10:35 AM
Ajna & Chakras
Dr Motaleb Barazandeh
http://i14.tinypic.com/3ye6h79.jpg
در هالهی انسان ساختارهایی تحت عنوان چاکرا (کانون انرژی) وجود دارد. این مراکز مسئول تبادل انرژی بین هالهی انسان و هالهی کیهان (ارسال و دریافت انرژی) و همچنین مسئول متعادل کردن انرژی در سطوح مختلف هاله میباشند. چـاکراهـا به دو نـوع اصلـی و فـرعی تـقسیم میشوند، تعداد چاکراهای اصلی هفت و فرعی بیستویک میباشد. چاکراها شبیه قیف هستند، انتهای باریک چاکراهای اصلی به سمت مغز یا نخاع و قسمت پهن آنها به سمت خارجیترین لایهی هاله قرار گرفته است.
چاکراهای اصلی در طول ستون فقرات تا مغز قرار گرفتهاند و با شمارههای یک تا هفت نامگذاری میشوند. این چاکراها به ترتیب شماره (از یک تا هفت) در انتهای ستون فقرات، راستای ناف، انتهای جناغ سینه، راستای قلب، گودی گردن، پیشانی و فرق سر قرار دارند. رنگ این چاکراها به ترتیب (از یک تا هفت) قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی و بنفش است.
http://www.gentlesight.com/leila/images/chakra.jpg
هریک از این چاکراها با گروهی از عملکردهای جسمی، روانی و روحی در ارتباط است. سالم، باز و فعال بودن هر چاکرا باعث میشود عملکردهای مربوطه نیز ایدهآل باشد. برای فعال سازی چاکراها از تکنیکهای مختلف جسمی و ذهنی استفاده میشود . در ادامه نمونهای از تکنیکهای ذهنی آمده است.
این تمرین را میتوان با هر روشی انجام داد (خوابیده به پشت طوری که دستها و بازوها در کنار بدن باشد و یا نشسته روی صندلی راحتی) انتخاب روش به شما بستگی دارد که با کدامیک راحتتر باشید. بعد از اینکه نشسته یا خوابیدید یک نفس عمیق از راه بینی بکشید (دم عمیق)، آنرا حبس کنید، سپس آرام از طریق دهان بیرون بدهید (بازدم عمیق)، چند ثانیه به ریه استراحت بدهید. (این کار را سه مرتبه تکرار کنید)
حالا چشمان خود را ببندید، تصور کنید که میخواهید برای قدم زدن به جنگل بروید، دری مقابل دیدگان شما قرار دارد، جلو بروید و در را باز کنید و به بیرون قدم بگذارید. راهی باریک و روشن که از میان درختان میگذرد به چشم میخورد ، شما در این راه قدم بگذارید و جلو بروید…
در پایین جاده در سمت راست درختان بلندی را میبینید ، در این میان درخشندگی سیبهای قرمز توجه شما را جلب میکند، از میان سیبهای بیشمار سیبی قرمز را انتخاب کنید. سیب را در دست دارید و جریان رنگ قرمز را در خود احساس میکنید. این سیب قرمز اولین چاکرای شما را (چاکرای ریشه) شارژ میسازد. میتوانید سیب قرمز را بخورید. به راه رفتن ادامه دهید...
در حالی که آگاهی کامل بر قدم زدن دارید. شما تا نزدیکی گل- های نارنجی زیبایی که همه یک اندازه و یک شکلند پیش میروید. دسته گلی را از این گلهای نارنجی انتخاب کنید و جریان ملایم رنگ نارنجی را در خود حس کنید. رنگ گلهای نارنجی دومین چاکرای شما را (چاکرای خاجی) شارژ میسازد. شما میتوانید این دسته گل نارنجی زیبا را برای خودتان داشته باشید.
جلوتر بروید تا به کنار پرندههای زرد خوش رنگ، خوش آواز و زیبا برسید. دست خود را آرام روی بال های یک پرنده بکشید و به آوازش گوش دهید. جریان رنگ زرد پرنده را کاملاً در خود احساس کنید. چاکرای سوم شما (شبکهی خورشیدی) بوسیلهی رنگ زرد پرهای زیبای پرنده شارژ میشود. شما سبک پریدن پرنده زرد را مشاهده میکنید تا پرنده محو شود. و همیشه شیرینی آواز پرندهای زرد را به خاطر خواهید داشت.
به آرامی به سمت راست بروید. چمن زار سرسبز و وسیعی را در مقابل خود ببینید و روی فرش سبزی از علفها بنشینید. دست خود را در علف های سبز فرو ببرید و آنرا لمس کنید و این جریان رنگ سبز را احساس کنید. این رنگ سبز علف ها چاکرای چهارم شما را (چاکرای قلب) شارژ میکند. شما میتوانید از تازگی علف ها لذت ببرید.
کمی جلوتر در نزدیکی شما صدای آبشاری به گوش میرسد، به راه خود ادامه دهید تا آبشار را مشاهده کنید و از پایین آمدن قطرات آب شاداب شوید. در دریاچهی پایین آبشار، رنگ آبی آب را ببینید. دستهای خود را به آرامی در سردی و خنکای آبی آب فرو ببرید و جریان این رنگ آبی را با تمام وجود حس کنید. این رنگ آبی آب پنجمین چاکرای شما را (چاکرای گلو) شارژ میسازد. مقداری از این آب بنوشید و لذت ببرید.
به راه خود ادامه دهید و حرکت و جنبش پروانهای نیلی رنگ را ببینید. با انگشت آنرا لمس کنید. از نوسان و جریان این رنگ نیلی آگاه باشید و آنرا حس کنید. پروانه نیلی رنگ که روی انگشتان شما نشسته چاکرای ششم شما را (چشم سوم) شارژ میسازد. بعد پریدن آرام و محو شدن پروانه را می بینید.
به آخر راه که رسیدید درهی عمیقی پوشیده با گل های بنفشه را مشاهده میکنید. دستهای از گل ها را انتخاب کنید. جریان رنگ بنفش گل های بنفشه را حس کنید و اجازه دهید تا چاکرای هفتم شما را (چاکرای تاج) شارژ سازد.
به آرامی به عقب برگردید و رقص رنگین کمانی را در پهنهی آسمان مشاهده کنید. شما نیز دارای یک رنگین کمان هستید، که در روشنایی، خوشی، خنده و آشتی با عشق آن را در هالهی خود دارید. جریان تمامی رنگ های رنگین کمان را ( بنفش، نیلی، آبی، سبز، زرد، نارنجی و قرمز ) در خود احساس کنید و سرشار از این رنگها باشید.
در پایان این سفر رویایی، رنگین کمان کمرنگ و کمرنگتر میشود، برگردید و پشت در بایستید، در را بازکنید و به داخل قدم بگذارید. حال داخل اتاق هستید، چشمان خود را باز کنید.
هر زمان که شما بخواهید و اراده کنید میتوانید این سفر را به یاد بیاورید و تکرار کنید.
مآخذ: کتاب هاله نورانی ، تآلیف دکتر مطلب برازنده، انتشارات کوشامهر
Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, Aura, Kushamehr publications, 1381
http://metaphysic.blogsky.comمنبع:
ریپورتر
21st July 2010, 10:35 AM
Aura Layersهفت سطح هاله نورانـی انسان
Aura Layers
Dr Motaleb Barazandeh
هفت سطح هاله ی نورانـی انسان - دکتر مطلب برازنده
لایهی اول: لایهی اتری
کالبد اتری ( تشکیل شده از اتر که حالتی بین ماده و انرژی است ) از خطوط ظریف انرژی تشکیل شده است، مانند یک شبکهی درخشان از پرتوهای نور سفید – آبی. ساختار شبکه مانند لایهی اتری در حرکت مداوم است. این لایه تا فاصله حدود 5/0 تا 6 سانتیمتر از کالبد فیزیکی وسعت دارد. رنگ لایه اتری از آبی روشن تا آبی تیره متغییر است. ساختار این لایه با کالبد فیزیکی یکسان بوده، تمام جزئیات آناتومی و ارگانها را در بر میگیرد.
لایهی دوم: لایهی عاطفی
لایهی احساسات، ساختار آن سیال تر از لایهی اتری است و با کالبد فیزیکی یکسان نیست. این لایه به صورت ابرهایی رنگین، از جنسی ظریف با حرکت سیال و مداوم، دیده میشود، که نشان دهندهی طیف کامل عواطف ما است. فاصلهی حاشیهی این لایه از کالبد فیزیکی 5/2 تا 5/7 سانتیمتر است.
لایهی سوم: لایهی ذهنی
جنسی ظریفتر از کالبد عاطفی دارد. این لایه به صورت نوری به رنگ زرد روشن که اطراف سر و شانه میتابد و اطراف کل بدن وسعت پیدا میکند، دیده میشود. حاشیه این لایه 5/7 تا 20 سانتیمتر از کالبد فیزیکی فاصله دارد. کالبد ذهنی، یک کالبد ساختاری نیز هست. این کالبد حاوی ساختار اندیشههای ما است… شکلهای افکار در این لایه قابل مشاهدهاند.
لایهی چهارم: لایهی اثیری
کالبد اثیری فاقد شکل ثابت است و از ابرهایی از رنگ تشکیل شده است. وسعت آن تا فاصلهی حدود 15 تا 30 سانتیمتر از کالبد فیزیکی است. این کالبد ما را با بعدهای بالاتری از واقعیت ارتباط میدهد. این سطح، راه ورودی سطح اختری است.
لایهی پنجم: لایهی کلیشهای اتری
این لایه حاوی طرح کلیشهای تمام اشکال موجود در سطح فیزیکی است. این لایه الگوی کاملی برای لایه اتری است. وسعت آن تا فاصله 45 تا 60 سانتیمتر از کالبد فیزیکی است.این سطحی است که صوت تبدیل به ماده میشود. لایهی کلیشهای اتری هاله، فضایی خالی یا منفی ایجاد میکند، که منشأ ساختار شبکهای است که کالبد فیزیکی در آن رشد میکند.
لایهی ششم: لایهی آسمانی
سطح ششم، کالبد آسمانی نام دارد. وسعت آن حدود 60 تا 105 سانتیمتر از جسم فیزیکی است. در این سطح است که ما وجد و شعف معنوی را تجربه میکنیم. از طریق کالبد آسمانی است که ما عشق بی قید و شرط را میآموزیم. کالبد آسمانی به صورت نوری دیده میشود که از رنگهای روشن و ملایم تشکیل شده است و درخشش زیبایی دارد. این نور، درخشش طلایی – نقرهای و کیفیت رنگ به رنگ شونده دارد.
لایهی هفتم: لایهی کلیشهای کتری کالبد علّی
کالبد کتری حدود 75 تا 105 سانتیمتر از کالبد فیزیکی وسعت دارد، و در برگیرنده همه کالبدهای هالهای همراه باکالبد فیزیکی است. کالبدکتری از رشتههای ظریف نور طلایی – نقرهای تشکیل شده که فرم کلی هاله را حفظ میکنند. کالبد کتری، حاوی یک ساختار شبکهای طلایی از کالبد فیزیکی و همهی چاکراها است.
مآخذ: کتاب دانشکده ی متافیزیک کی آرا، تآلیف دکتر مطلب برازنده، انتشارات کوشامهر
Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, Chiara College of Metaphysics, Kushamehr publications, 1381
ریپورتر
21st July 2010, 10:36 AM
Ajna (Observation)هاله نورانی (مشاهده هاله)
Ajna (Observation)
Dr Motaleb Barazandeh
هاله نورانی (مشاهده هاله) - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب هاله نورانی ، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات کوشامهر
اول، قبل از اینکه پا به این ماجراجویی جدید بگذارید، خواستههای خود را بررسی کنید و به یاد داشته باشید که همواره مسؤولانه رفتار کنید. همزمان با پیشرفت تواناییها و مهارتهای معنوی، کسب سطح بالایی از درستی و صداقت بسیار مهم است. هرچه ما قویتر میشویم، بازتاب اعمال ما نیز چه خوب و چه بد قویتر و سریعتر میشود. ما باید همزمان با پیشرفت توانایی هایمان، تعهد و خرد بیشتری نیز کسب کنیم.
با در نظر گرفتن این نکته، مشخص است که اجازه گرفتن از دیگران قبل از بررسی هالهی آنها مهم است. (نشستن در عقب یک سالن سخنرانی و تماشای درخشش اطراف سر اشخاص یک چیز است و بررسی هالهی یک دوست برای کسب اطلاعاتی که نمیخواهیم او بداند و به دنبال آن هستیم، چیز دیگر) همچنین تحمیل بررسیها یا توصیههای خود به دیگران کار خردمندانهای نیست. اگر بخواهیم از ادراکات خود به دیگران بهرهای برسانیم، بهتر است به ندای شهود خود گوش فرا دهیم و با عشق و علاقه کار کنیم تا بتوانیم از کار خود به دیگران بهره و الهام ببخشیم. همچنین مهم است که اگر معنی چیزی را نمیدانیم، این را با صداقت اعتراف کنیم. این که ما میتوانیم هاله دیگران را ببینیم به این معنی نیست که جواب همهی سئوالها را داریم. به دیگران و به پدیده هاله احترام بگذارید.
اگر هنوز هم مشتاق دیدن هالهها هستید، اراده کنید که این فرآیند یا مهارت را فوراً، از هم اکنون آغاز کنید. (البته اگر هاله را ندیدید نا امید نشوید، زیرا یادگیری این مهارت زیاد مشکل نیست و نیاز به ماهها مراقبه و تمرین ندارد) . اگر باور داشته باشید که میتوانید هالهها را ببینید، خواهید توانست. اکنون تصمیم بگیرید، و بدانید که خواهید توانست این مهارت را کسب کنید.
ما طی سالها افراد بسیاری را دیده یا آموزش دادهایم که قادر به دیدن هالهها شدهاند، و ما در اینجا موفقترین تکنیکها را توضیح خواهیم داد.
یک اتاق کم نور برای دیدن هالهها مناسب است. هنگام طلوع یا غروب آفتاب بهترین زمان برای دیدن هاله است، زیرا در این زمان نور داخل خانه مناسب است و شما نیز احتمالاً در حالت آرامش و کمی خسته هستید. دیوار پشت سوژه باید ساده و به رنگ روشن باشد. در سمت دیگر اتاق بنشینید، بهتر است به دیوار مقابل تکیه دهید یا چهار زانو کف اتاق بنشینید. هم سوژه و هم مشاهده کننده (یا مشاهده کنندگان) باید در وضعیتی راحت قرار داشته باشند.
سوژه میتواند به سادگی بنشیند، یا با تمرکز روی تجسم جریان انرژی در طول ستون فقرات و خروج آن از فرق سر، هالهی خود را تقویت کند. مشاهده کننده باید در حالت آرامش قرار گیرد، نفسهایی عمیق و یکنواخت بکشد، برای چند دقیقه روی سوژه تمرکز کند، و سپس به فضای اطراف سر سوژه خیره شود. خیرگی باید آرام و بدون تمرکز باشد. وقتی بیننده توانست نور اطراف سر سوژه را مشاهده کند، سوژه و بیننده میتوانند به بازی بپردازند، به این صورت که سوژه هالهی خود را بالا بفرستد، یا به درون بکشد و بیننده آنچه را که میبیند توصیف کند.
این روش دیدن هاله با چشم فیزیکی است، اگرچه ما اغلب احساس میکنیم که برای دیدن هاله، ترکیبی از چشمهای فیزیکی و چشمهای کالبد اختری خود را به کار میبریم. روش قابل قبول دیگر برای دیدن هاله، این است که چشمهایتان را ببندید، هالهی شخص را مجسم کنید، و به آنچه میبینید اعتماد کنید. شما همچنین میتوانید یک طرح کلی از بدن سوژه را روی کاغذ رسم کنید و به قوهی شهود خود اجازه دهید که شما را در ترسیم هاله راهنمایی کند. نتایج این روش در مقایسه با روش چشم فیزیکی بطور کلی یکسان است، و پایه و اساس آن اعتماد و اتکای شخص به قوهی شهود خود است.
اگر تمرینهای بالا را امتحان کرده، هنوز موفق نشدهاید، ممکن است به دلیل قویتر بودن حس لامسه یا شنوایی شما در این زمینه باشد. بعضی از مردم پدیدهها را به روشی متفاوت با دیگران میبینند، و این هیچ اشکالی ندارد. افراد «لامسهای» میتوانند با حرکت دادن دست خود در اطراف بدن سوژه، هاله را احساس کنند. بسیاری از شفادهندگان ذاتی حس لامسهی بسیار قوی دارند و انرژی را با دستهایشان احساس میکنند، و به همین ترتیب بیماری و عدم تعادل را تشخیص میدهند. آنها میتوانند رنگها و حتی مهمتر از آن معانی نهفته در پس رنگهای هاله را احساس کنند. افراد «شنیداری» میتوانند خصوصیات هاله را بشنوند. این افراد میتوانند با گوش دادن به مکالمهی ذهن خود توصیفی دربارهی هاله بنویسند.
کلید موفقیت این است که به آنچه درک میکنید اطمینان کنید، به هر حال این ادراک شما است.
Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, Aura, Kushamehr publications, 1381
ریپورتر
21st July 2010, 10:37 AM
Ajna Observation (Human)مشاهدهی هاله نورانی انسان
Ajna Observation (Human)
Dr Motaleb Barazandeh
مشاهدهی هاله نورانی انسان - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب هاله نورانی ، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات کوشامهر
http://i19.tinypic.com/2yl1dl2.jpg
در این مرحله، میتوانید هالهی خود را مشاهده کنید. این کار را میتوانید در محیط بیرون، در حالی که خورشید پشت سر شما است، یا درون خانه در برابر یک زمینهی خنثی انجام دهید. دست خود را دور از بدن نگهدارید و هالهی دست و ساعد را مطالعه کنید. همچنین میتوانید دراز بکشید و هالهی پاهای خود را مشاهده کنید.
مشاهدهی هالهی دیگران: در آغاز بهتر است هالهی افراد دیگر را در دو مرحله مشاهده کنید:
مرحلهی اول: از سوژه ( فرد مورد نظر ) بخواهید که یک لباس رنگی بپوشد ( نوع لباس مهم نیست ). میتوانید از هر رنگی به جز آبی استفاده کنید ( رنگ آبی را مورد استفاده قرار ندهید، زیرا این رنگ غالب میشود و رنگ زرد تفکر را که اغلب در اطراف سر دیده میشود محو و پنهان میکند. )
ناحیهی گردن باید برهنه باشد. ابتدا ناحیهی شانه را به همان روشی که در قسمت مشاهدهی هالهی اشیاء شرح داده شد مشاهده کنید. خواهید توانست هالهی رنگ لباس را که در اطراف شانه انباشته و تقویت میشود به راحتی مشاهده کنید.
یادتان نرود که همراه با همهی این تمرینها ، انجام فعالیت گشایشی ذهنی را نیز ادامه دهید.
وقتی هالهی پیراهن را در اطراف شانه به روشنی مشاهده کردید، نگاه خود را کمی بالاتر ببرید به طوری که به فضای پشت ناحیهی برهنه گردن خیره شوید. هالهی پیراهن را در میدان دید خود نگهدارید و ببینید که چه رنگهای دیگری را میتوانید اطراف گردن مشاهده کنید.
این تمرین شما را مطمئن میکند که چشمها و چشم سوم شما هماهنگ با هم عمل میکنند، همانطور که در مورد کتاب این هماهنگی وجود داشت.
مستقیماً روی گردن سوژه خیره نشوید. همیشه باید هالهها با دید محیطی مشاهده شوند. در این مرحله باید بتوانید رنگی کمی متفاوت را بالای هالهی پیراهن، در اطراف سر و گردن مشاهده کنید.
اکنون نگاه خود را کمی بالاتر ببرید بطوری که خط نگاه شما همسطح با ناحیهی سر باشد. همچنان با آرامش خیره شوید و چیزی را تغییر ندهید. شما باید بتوانید در اطراف ناحیهی سر مقداری رنگ زرد مشاهده کنید.
وقتی هالهی سر و گردن را مشاهده کردید، از سوژه بخواهید مقداری محاسبهی ذهنی ریاضی انجام دهد یا سخت دربارهی چیزی فکر کند. دقت کنید که وقتی سوژه این کار را انجام می دهد، هالهاش درخشانتر میشود.
مرحلهی دوم: از سوژه بخواهید که بعضی از لباسهای رو را از تن درآورد. ناحیهی برهنهای از پوست را در برابر یک زمینهی خنثی بررسی کنید ( به همان روش مشاهدهی هالهی کتاب ). ناحیهی بالای بازو و شانه بهترین نقطه برای شروع بررسی است.
در مشاهدهی پوست برهنه، اولین چیزی که خواهید دید نوری ضعیف و لرزان و مبهم در هوا ، در فضای کنار پوست است. سپس خواهید دید که هالهی اتری ، از پوست پدید می آید. این هاله مانند دودی به رنگ آبیکمرنگ است که به پوست متصل میباشد. .
اگر تمرکز خود را حفظ کنید رنگهای اصلی هاله، شروع به تشکیل و تمایز خواهند کرد. ابتدا یک نوار باریک رنگی را می بینید که مرز هاله را مشخص میکند. این نوار رنگی تا مدت کمی پدیدار و ناپدید یا بزرگ و کوچک میشود. این قسمت ممکن است ناامید کننده باشد، اما اگر به کار خود ادامه دهید مشاهدهی آن آسانتر خواهد شد. نوار رنگی به تدریج بزرگتر ، پهنتر و مشخصتر خواهد شد. اگر تمرکز خود را حفظ کنید، پهنای آن به چند اینچ یا بیشترخواهد رسید. در ضمن تشکیل رنگ، ممکن است هالهی اصلی بارها ناپدید و دوباره پدیدار شود. علت آن پلک زدن و تغییرات جزئی کانون بینایی است و قابل پیشگیری نیست.
توصیه: روشنی هالهی یک شخص تا حدود زیادی به خلق و احساس او بستگی دارد. اگر شخص احساس شادی و سر زندگی داشته باشد، هالهی اوبسیار قویتر، بزرگتر و روشنتر خواهد بود. سعی کنید موسیقی مورد علاقهی شخص داوطلب را پخش کنید یا برای او چند لطیفه تعریف کنید و او را به خنده بیندازید. این کار انرژی هاله را افزایش خواهد داد و دیدن آنرا برای شما سادهتر خواهد کرد.
Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, Aura, Kushamehr publications, 1381
ریپورتر
21st July 2010, 10:37 AM
Ajna Observation (Animals)مشاهدهی هاله نورانی حیوانات
http://i10.tinypic.com/3yhytew.gif
Ajna Observation (Animals)
Dr Motaleb Barazandeh
مشاهدهی هاله نورانی حیوانات - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب هاله نورانی ، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات کوشامهر
در این تمرین، از یک حیوان استفاده کنید: یک سگ، گربه، شتر، گاو، یا هر حیوان دیگری که در دسترس شما است. حیوان را در هنگام استراحت، مورد مشاهده قرار دهید. هالهی حیوان ازلحاظ تنوع رنگها مانند هالهی انسان نیست، اما به هر حال مطالعهی هالهی حیوان نیز تمرین خوبی است. به یاد داشته باشید که رنگ پشم حیوانات بر رنگ هالهی آنها اثر میگذارد.
در هالهی یک حیوان، بیماری قابل تشخیص است. همانطور که هالهی انسان بیماری را نشان میدهد. بنابراین مشاهدهی هالهی حیوانات، تمرین خوبی برای تشخیص نشانههای اولیهی بیماری در یک هاله است.
Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, Aura, Kushamehr publications, 1381
http://metaphysic.blogsky.com
ریپورتر
21st July 2010, 10:38 AM
Ajna Observation (Plants)مشاهدهی هاله نورانی گیاهان
Ajna Observation (Plants)
Dr Motaleb Barazandeh
مشاهدهی هاله نورانی گیاهان - دکتر مطلب برازنده
[/URL]
[URL="javascript:void(0);"] (javascript:void(0);)
مآخذ: کتاب هاله نورانی ، تآلیف دکتر مطلب برازنده، انتشارات کوشامهر
یک گلدان گیاه یا چند گل تازه را برای دیدن هالهی آنها مورد مطالعه قرار دهید. هالهای که اطراف آنها میبینید یک هالهی زنده است. اثر رنگهای هالهای گلبرگها و برگها را بخاطر بسپارید. سایه رنگ نارنجی که در اطراف بخشهای سبز گیاهان مانند ساقهها و برگها میبینید، مربوط به هالهی رنگ سبز است، همانطور که در بررسی کتاب سبز، هالهای به این رنگ را مشاهده کردید. رنگهای گلبرگها، هالهای به رنگهای دیگر ایجاد خواهند کرد.
هالههای زنده، ظریفتر و مبهمترند و بنابراین دیدن آنها کمی مشکل تر از دیدن یک هالهی تک رنگ است. اگرچه با تمرین مشاهدهی هالهی گیاهان نیز آسانتر خواهد شد.
هالهی یک درخت را مشاهده کنید. درختی با اندازهی مناسب انتخاب کنید، که بتوانید آن را بطور مشخص و برجسته در زمینهی آسمان نگاه کنید. بهترین روش مشاهدهی درخت، این است که در ساعات اول یا انتهای روز در حالی که خورشید پشت سر شما است به آن نگاه کنید. اگر نور خورشید، یا هر بازتاب قوی دیگر به چشمان شما بتابد، دیدن هالهی درخت بسیار مشکل خواهد شد. هالهی اطراف درخت به مراتب باشکوهتر و قویتر از یک گیاه کوچک است. رنگ هالهی یک درخت، نه تنها به رنگ برگها و پوستهی درخت، بلکه به رنگ آسمان نیز بستگی دارد. در یک روز آفتابی، هالهی یک درخت به صورت سایهای از رنگ آبی به نظر میرسد. در یک روز ابری هالهی درخت به رنگ خاکستری -کرم دیده میشود.
فاصلهی مناسب برای دیدن هالهی درخت، بستگی به اندازهی آن درخت دارد. شما باید بتوانید تا نوک درخت را بطور کامل در میدان دید خود داشته باشید. حداقل فاصلهی شما از درخت، باید تقریباً سه برابر بلندی آن درخت باشد.
هالهی یک درخت، بسته به اندازه و قدرت آن درخت میتواند عظیم باشد. گاهی میتوانید در بالاترین قسمت هالهی یک درخت، یک جلوهی فوارهای مشاهده کنید، مانند اینکه هالهی درخت، از نوک آن بیرون پاشیده میشود. دقیقاً مشخص نیست که چه چیزی این پدیده را ایجاد میکند، و در مورد هر درختی هم مشاهده نمیشود. بعضی معتقدند که روح درخت یا روح طبیعت که درون درخت زندگی میکند این پدیده را ایجاد میکند. به نظر میرسد که بعضی از درختان دارای نوعی شعور و آگاهی هستند، بنابراین ممکن است این عقیده صحیح باشد.
Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, Aura, Kushamehr publications, 1381
ریپورتر
21st July 2010, 10:44 AM
Ajna Observation (Objects)مشاهدهی هاله نورانی اشیاء
Ajna Observation (Objects)
Dr Motaleb Barazandeh
مشاهدهی هاله نورانی اشیاء - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب هاله نورانی ، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات کوشامهر
مرحلهی اول:کتابی را در کاغذی به رنگ آبی یا قرمز روشن بپیچید و آن را به عنوان موضوع تمرین به صورت عمودی روی یک میز به فاصلة حدود 2 متر از خود قرار دهید. سپس با عقب و جلو رفتن، فاصلهی خود را با موضوع چنان تنظیم کنید که آن را کاملاً راست ببینید. البته حداقل فاصله، نباید کمتر از 2/1 متر شود. زمینهی پشت موضوع باید ساده و نسبتاً خنثی باشد. در برابر دیواری با رنگ روشن یا کاغذ دیواری زرق و برق دار به موضوع نگاه نکنید. اگر رنگ دیوار مناسب کار شما نیست، یک تکه پارچه یا کاغذ با رنگ خنثی را به عنوان پرده روی دیوار آویزان کنید. برای این منظور میتوان از یک ملحفه یا چند برگ کاغذ الگوی خیاطی استفاده کرد.
توجه:
- شما کتاب را فقط به عنوان یک پشتیبان و پایه برای کاغذ رنگی به کار میبرید، یعنی آنچه میخواهید ببینید هالهی کاغذ رنگی است نه هالهی کتاب. میتوانید به جای کتاب آجری را در کاغذ رنگی بپیچید، یا یک تکه کاغذ رنگی را روی دیوار آویزان کنید.
- هالهی رنگهای آبی و قرمز، روشنترین و آسانترین هالهها برای دیدن هستند.
- روشنی و درجه رنگ هالهی یک رنگ، به سایه و درجهی آن رنگ بستگی دارد. بنابراین تنها از رنگهای خالص و روشن استفاده کنید.
- میتوانید از هر شیئ دارای رنگ روشن به عنوان موضوع استفاده کنید: لباسها، قوطیهای آشپزخانه، اسباب بازیها، یا حتی تکهای کاغذ رنگی که به دیوار وصل شود، همه برای این منظور مناسبند.
مرحلهی دوم: چشمانتان را ببندید، چند نفس عمیق بکشید و به خود آرامش بدهید. وقتی کاملاً احساس آرامش کردید، به طرف موضوع نگاه کنید. چشمان خود را روی فضای کنار و پشت موضوع متمرکز کنید و در عین حال روی چیز خاصی متمرکز نشوید. به عبارت دیگر، شما به دیوار پشت موضوع خیره میشوید، اما روی آن تمرکز نمیکنید.
نکتهی اصلی این است که با آرامش کامل چشمانتان را متمرکز کنید و موضوع را با دید محیطی خود ببینید ( منظور از دید محیطی، بخش محیطی یا کناری میدان دید شما است نه گوشهی چشمانتان ).
با ملایمت و آرامش چشمان خود را خیره کنید. به این تمرکز آرام عادت کنید، چنان که در هنگام تمرین، چشمها یا پیشانیتان را منقبض نکنید. توجه کنید که شما باید با تمرکز قوی و در عین حال بسیار آرام و یکنواخت خیره شوید، چنان که انگار با چشمان باز در رؤیا به سر میبرید.
هر گاه نیاز به پلک زدن دارید این کار را انجام دهید، وگرنه چشمانتان دچار انقباض، سوزش و آب ریزش میشوند. بدون تغییر دادن تمرکزتان بطور طبیعی، پلک بزنید و ذهنتان را مشغول آن نکنید. پلک زدن تنها باعث خواهد شد که هاله برای مدت یک یا دو ثانیه ناپدید شود، اما اگر آرامش خود را حفظ کنید و به تمرکز آرام خود ادامه دهید، هاله دوباره به سرعت ظاهر خواهد شد. یادگیری حفظ تمرکز در هنگام پلک زدن طبیعی، بخش مهمی از یادگیری مشاهدهی هاله است.
مرحلهی سوم: پس از اجرای کامل مراحل قبل، چند کتاب را در کاغذهای رنگی با رنگهای اصلی متفاوت بپیچید. هر چه رنگ کاغذ روشنتر باشد، هاله نیز روشنتر و مشاهدهی آن آسانتر است.
هر یک از کتابها را جداگانه مشاهده کنید و در هر مورد رنگی را که میبینید بنویسید. کتابها را دو تا دو تا مشاهده کنید و ببینید که چگونه رنگهای هالههای آنها بر یکدیگر اثر میکنند. کتابها را جابجا کنید، آنها را با هم مخلوط کنید، آنها را روی هم، یا به صورت ردیفی کنار هم قرار دهید و مشاهده کنید.
Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, Aura, Kushamehr publications, 1381
ریپورتر
21st July 2010, 10:45 AM
Ajna (Interpretation)هاله نورانی (تفسیر هاله)
http://www.nethugs.com/images/wildflowerline2.gif
Ajna (Interpretation)
Dr Motaleb Barazandeh
هاله نورانی تفسیر هاله
در ابتدا ممکن است درخششی به رنگ سفید مایل به آبی در اطراف سر و بدن سوژه مشاهده کنید. آنچه میبینید کالبد اتری است. کالبد اختری (یک سطح خارج از کالبد اتری) جایی است که درک رنگها آغاز میشود. هر چه به طرف سطح خارج هاله میرویم مهارت ما نیز باید خالصتر شود، زیرا هر چه از کالبد اتری به طرف کالبد اختری / عاطفی، کالبد ذهنی و بالاخره کالبدهای معنوی میرویم انرژی خالصتر و ظریفتر میشود. رنگهایی که در فاصلهی 30 سانتیمتری از بدن دیده میشوند مربوط به احساسات هستند، 30 سانتیمتر دوم یا همین حدود مربوط به افکار، و بعد از آن مربوط به موضوعات معنوی است.
اطلاعات زیر دربارهی رنگها و معانی آنها به عنوان راهنماییهای کلی برای شما بیان میشود. به هر حال، در همهی تجربیات شما مخصوصاً در موضوعات روحی / معنوی قضاوت نهایی به عهده قوهی شهود شما است.
رنگمایهها و رنگهای خالص و ملایم نشانگر انرژی مثبت یا سالم و ناب هستند. هرچه رنگ روشنتر و خالصتر باشد، انرژی مثبتتر است. هر چه رنگ تیرهتر یا سنگینتر باشد، انرژی بیشتر آلوده به منفی گرایی، عدم تعادل یا ترس است. هر رنگ دارای سایههای (تونالیتههای) بیشمار است، بنابراین فریب سادگی ظاهری لیست زیر را نخورید.
رنگ قرمز خالص و روشن در هاله بیانگر تمایل به مادیات است. شخصی که این رنگ در هالهی او غالب است فردی ورزشکار یا شهوانی، پرشور، با اراده و یا قوی است.
درخششهای قرمز رنگ اغلب نشانهی خشم، قرمز تیره (متمایل به آلبالویی) احتمالاً نشانهی شهوت، و قرمز مات اغلب نشانهی رنجش و ناخشنودی است. در بررسی هاله از لحاظ بیماریهای جسمی، قرمز اغلب نشانهی تحریک بیش از حد یا التهاب در آن ناحیه است.
نارنجی خالص نشانگر خلاقیت و عاطفه است. این رنگ اغلب شجاعت و شادی را نشان میدهد. نارنجی کدر میتواند نشانهی تکبر و غرور باشد.
رنگ زرد خالص بطور خیلی شایع در اطراف سر مردم دیده میشود. این رنگ نشانگر تفکر و خرد است، و وفور رنگ زرد در هاله نشانهی یک فرد اندیشمند است. این رنگ همچنین میتواند نشانهی شادی و سرزندگی، یا خلق و خوی شاد باشد. زرد ناخالص میتواند نشان دهندهی مشغلهی شدید ذهنی و عدم تعادل فکری، یا شخصی با ذهن بسته، متعصب یا خرده گیر باشد.
سبز روشن و خالص نشانگر شفا و رشد است، و اغلب مشخص کنندهی یک شفاگر است. بسیاری از پرستاران و شفادهندگان طب جایگزین، این رنگ را به صورت غالب در هالهی خود دارند. پزشکان نیز ممکن است این رنگ را در هالهی خود داشته باشند، اما همچنین ممکن است هالهی آنها بیشتر به رنگ زرد به نشانه تفکر تمایل داشته باشد. رنگ سبز نشانهی مهربانی و دلسوزی نیز هست. سبز کدر نشانهی حرص و طمع است.
ممکن است در هنگام مشاهدهی هالهی یک سخنران سایهای به رنگ زرد – سبز کدر و بیمارگونه ببینید. این سایه نشان دهندهی تفکری است که در خدمت طمع و سودجویی قرار گرفته است و بطور کلی شخصی را نشان میدهد که از تفکر خود برای کسب منفعت و برآوردن نیازهای خود استفاده میکند. البته نمیخواهیم بگوییم که همهی سخنوران افرادی سودجو هستند، یا سخنوری پیشهی افراد طماع است! به هر حال اگر در هالهی یک سخنران چنین رنگی را مشاهده کردید بهتر است دربارهی او بیشتر تحقیق کنید.
تونالیتههای (سایههای) گوناگونی از رنگ آبی در هالهها دیده میشوند. رنگ آبی بطور کلی نشان دهندهی آرامش، معنویت و پارسایی است، و در هالهی جویندگان حقیقت قابل مشاهده است. رنگ آبی اغلب نشانهی تکامل روحی / معنوی است. آبی فیروزهای میتواند نشانگر یک روح پرشور، جوان، ماجراجو و کنجکاو باشد. آبی سلطنتی روشن نشانهی فرد صادق، درستکار و وفادار است. آبی روشن نشان دهندهی قدرت بالای تجسم و شهود است. رنگ آبی کدر نشانهی افسردگی و تنهایی و همچنین دلهره و نگرانی است.
رنگ بنفش و ارغوانی در هاله نشانهی روحیهی معنوی یا مذهبی است. بنفش سلطنتی، قدرت رهبری و اراده را نشان میدهد. بنفش مات نشانهی خودپرستی، تکبر و عقدهی دیگر آزاری ( ستمگری ) است؛ چنین شخصی دیگران را به خاطر ضعفها و خطاهای ناخواستهشان مورد سرزنش قرار میدهد.
رنگ صورتی در هاله بطور کلی نشانهی عشق، عاطفه، مصاحبت و یگانگی و علاقه به زیبایی است. صورتی گرم یا سرخ فام ، عاطفه و ازخودگذشتگی واقعی را نشان میدهد. صورتی کدر میتواند نشانهی ناپختگی، وابستگی و نیازمندی باشد.
رنگ طلایی نشان دهندهی قدرت، پیشرفت معنوی، ازخودگذشتگی، الهام بخشی و هماهنگی (هارمونی) است. طلایی رنگی الهی است.
خاکستری به طور کلی نشانهی ترس است. رنگ خاکستری سایر رنگهای هاله را نیز کدر میکند و خلوص آنها را ضایع میسازد. نقرهای جنبهی مثبت این رنگ است و نمایندهی انرژیهای ایزد بانوها (الههها) است. رنگ نقرهای همچنین نشانهی خوشبینی، شهود و بیداری معنوی است.
رنگ قهوهای اگر زنده و خالص باشد نشانهی تعادل فکری و استقامت است. این رنگ دارای یک نوسان زمینی است. رنگ قهوهای کدر میتواند علامت انسداد و اختلال در انرژی باشد.
رنگ سیاه میتواند نشانهی ترس یا نفرت باشد، همچنین نشان دهندهی مشکلات، عدم تعادل و اعتیادها است. البته سیاه خالص و براق میتواند نشان دهندهی حفاظت، رمز و راز یا دانشی باشد که به طرز عاقلانه حفظ شده است.
رنگ سفید میتواند علامت پاکی، خلوص و راستی باشد، اما این رنگ اغلب ترکیبی از رنگهای متعدد است که به خوبی درک و یا تفسیر نشدهاند. گویهای سفید رنگ بالای شانههای سوژه اغلب نشانهی نگهبانان معنوی یا فرشتگان محافظ هستند که در زندگی فرد، مهم و تأثیرگذار هستند.
ترکیب رنگها نشان دهندهی ترکیب جنبههای گفته شده است. مثلاً ترکیب آبی / سبز میتواند نشان دهندهی فردی باشد که از طریق جستجوی معنوی برای حقیقت، در حال بهبود است.
در مشاهدهی هاله، گوش دادن به ندای شهود خود، برای تفسیر آنچه میبینید مهم است. برای درک آنچه میبینید از آن سئوال کنید و سیستم ادراک خود را بر پایهی تجربیات خود تقویت کنید.
هاله نورانی (تفسیر هاله) - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب هاله نورانی ، تآلیف دکتر مطلب برازنده، انتشارات کوشامهر
Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, Aura, Kushamehr publications, 1381
ریپورتر
21st July 2010, 10:46 AM
Ajna Observationمشاهدهی هاله نورانی
Ajna Observation
Dr Motaleb Barazandeh
مشاهدهی هاله نورانی
برای مشاهدهی هاله باید آرامش و تمرکز داشته باشید و چشمان خود را به روش مخصوصی متمرکز کنید. باید به هاله خیره شوید، نه اینکه به آن نگاه کنید.
برای تمرین، به نور مطلوب و ملایم نیاز دارید ( نه تاریکی ). این نکته خیلی مهم است که هیچ نور قوی مستقیماً به چشمان شما نتابد یا منعکس نشود. بهترین حالت این است که نور از پشت و بالای سر شما بتابد. اگر در هنگام تمرین منبعی از نور ( مثلاً یک پنجره که نور زیادی را وارد اتاق میکند ) در میدان دید شما قرار داشته باشد، شما را گیج خواهد کرد و دیدن هاله را مشکلتر خواهد ساخت. نور یک لامپ صد وات که از بالا و پشت سر شما بتابد برای تمرین مناسب است.
مشاهدهی هاله نورانی - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب هاله نورانی ، تآلیف دکتر مطلب برازنده، انتشارات کوشامهر
Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, Aura, Kushamehr publications, 1381
ریپورتر
21st July 2010, 10:46 AM
هاله مکان ها
هر مکانی هاله ویژه ای دارد
مکان های مختلف هالة مخصوص به خودشان را دارند. مواد هم می توانند امواج را نگه دارند. در مکان های محصور سطح انرژی به طور خاصی بالا می رود و این موضوع در مورد بچه های کوچک بسیار اهمیت دارد. حضور فیزیکی والدین یا هر کسی که حمایت شان می کند باعث می شود که احساس آرامش کنند و در معرض انبوهی از امواج افراد غریبه قرار گرفتن کودک را دچار تنش می کند. برای همین بهتر است در بیرون از خانه به جای کالسکه بچه را بغل کنید، تا احساس آرامش کند. ما بزرگترها می توانیم به خودمان و فرزندانمان کمک فراوانی کنیم تا چاکراها رلکس و بازبمانند. اگرچه اساسا امواج و شرایطی را جذب می کنیم که با تشعشعات انرژی مان مطابقت داشته باشند.
منبع:ttp://rahezendegi.com
ریپورتر
21st July 2010, 10:50 AM
تصویر چیست؟
http://www.kheper.net/topics/chakras/nadis.gif
ریپورتر
21st July 2010, 10:51 AM
کودکان و هاله
کودکان و هالهها
مآخذ: کتاب دانشکده متافیزیک کی آرا، تآلیف دکتر مطلب برازنده، انتشارات کوشامهر
کودکان تا سن پنج سالگی بطور طبیعی هالهها را میبینند. نوزادان هر گاه با شخصی روبرو میشوند، اغلب بالای سر او را نگاه میکنند. اگر رنگ هالهای را که بالای سر آن شخص میبینند، دوست نداشته باشند، یا اگر این رنگ با رنگ هاله والدینشان خیلی متفاوت باشد، گریه میکنند؛ اهمیتی ندارد که آن شخص چقدر خندهرو باشد.
کودکان هالههایی بسیار تمیز و قویتر از اکثر بزرگسالان دارند، زیرا بزرگسالان معمولاً اسیر دنیای مادی هستند و فطرت خود را با چیزهای سطحی سرکوب میکنند. وقتی من به پسر 12 سالهام یاد دادم که هالهی خود را ببیند، او به من گفت که وقتی کوچک بود اکثر اوقات میتوانست هالهها را ببیند، اما هیچ کس به این توانایی او توجه نکرده بود. بنابراین او فکر کرده بود که این موضوع اهمیتی ندارد و احتمالاً اشکالی در بینایی او وجود دارد. نظیر این داستان زیاد اتفاق میافتد. به نظر من بچهها باید دیدن و تفسیر هالهها را یاد بگیرند. در این صورت آنها این توانایی خدادادی را از دست نخواهند داد.
Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, Chiara College of Metaphysics, Kushamehr publications, 1381
ریپورتر
21st July 2010, 10:51 AM
عوامل سرکوب کنندهی هاله Aura Suppression
Aura Suppression
Dr Motaleb Barazandeh
عوامل سرکوب کنندهی هاله - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب دانشکده متافیزیک کی آرا، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات کوشامهر
چیزهایی که انرژی حیاتی (هاله) شما را به سرعت دچار کاهش، خفگی یا تغییر شکل میکنند عبارتند از:
1ــ ترس، استرس، اضطراب، تنفر، حسادت یا هر فکر یا احساس منفی دیگر
2ــ بحرانهای فیزیکی در بدن، مانند بیماریها، تحریکهای مصنوعی (داروها) وغیره. این عوامل میتوانند بطور موقت انرژی هاله را افزایش دهند ولی بعد از آن شخص دچار افت انرژی میشود، این اثر شبیه بالا رفتن حرارت بدن شما در هنگام بیماری است. برای تشخیص چنین بحرانی باید بتوانید هاله را تفسیر کنید. چنین هالهی تقویتشدهای به احتمال زیاد سفید خواهد بود.
3ــ لباسها و محیطی که با هالهی شما تضاد دارند. لباسهای دارای رنگهای مات، به جای اینکه انرژی حیاتی شما را تقویت کنند آن را جذب میکنند. جالب است که بدانید، در زمین به طور کلی مردان صرفنظر از فرهنگ، نژاد و تغذیه، در سنین پایینتری نسبت به زنان میمیرند. به نظر ما علت این است که مردان برای بیشتر مدت عمر خود از لباسهایی به رنگ سیاه یا خاکستری استفاده میکنند و به ندرت رنگهای دیگر را بکار میبرند، زنان در لباسهای خود از رنگهای متنوعتری استفاده کرده، بطور مکرر آنها را تغییر میدهند. جالب است که در طبیعت، پرندگان نر اغلب رنگهای روشنتری نسبت به پرندگان ماده دارند، و عمرشان هم طولانیتر است. طبیعت همیشه به ما درس میدهد، و کاری که ما باید انجام دهیم این است که از طبیعت ایده بگیریم.
یک اثر فوری پوشیدن لباسهای خاکستری، سیاه یا قهوهای این است که خستگی شما را تسریع میکنند. آیا توجه کردهاید که جوانان امروزه به مراتب مسنتر از آنچه هستند، به نظر میرسند؟
منطقی است که ما تا حد امکان از تمام عوامل بالا دوری کنیم. به سر بردن با هر یک از این عوامل به مدت طولانی، میتواند بر روح و هالهی شما تاثیری پایدار بگذارد.
Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, Chiara College of Metaphysics, Kushamehr publications, 1381
ریپورتر
21st July 2010, 10:53 AM
Comment & Colour of Auraمعنی هاله و رنگهای آن
Comment & Colour of Aura
Dr Motaleb Barazandeh
معنی هاله و رنگهای آن - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب دانشکده متافیزیک کی آرا، تآلیف مطلب دکتر برازنده، انتشارات کوشامهر
هاله، بازتاب ماهیت واقعی ما در هر لحظه است. در اینجا لازم است منظور خود را از «ماهیت واقعی» و اینکه چرا برای کشف آن قدری تلاش لازم است، بیان کنم. در جوامع ما بر سمبولها، کلیشهها، عادتها، آداب و رسوم، رفتارهای سطحی، ظاهرسازی، پیروی از دیگران و تسلیم بی قید و شرط در برابر دیگران تأکید میشود. تعلیم و تربیت ما، عمیقاً بر پایهی دیدگاهها و انتظارات افرادی است، که سعی میکنند بر مردم تسلط پیدا کنند.
هنگامی که ما همهی عادتها، کلیشهها، آداب و رسوم، ظاهرسازیها، و رفتارهای سطحی خود را تشخیص میدهیم و کنار میگذاریم، و کاملاً آگاه، طبیعی و آزاد میشویم، آنچه باقی میماند ماهیت واقعی ما است. بعضی از مردم چنان به آداب و عادتهای خود چسبیدهاند، که کشف ماهیت واقعیشان اگر غیر ممکن نباشد، بسیار مشکل است. تنها راه دستیابی به یک بصیرت فوری پیرامون شخصیت این افراد، تماشای هاله آنها است، زیرا هاله ماهیت واقعی آنها را از ورای پوشش رفتارهای سطحی نشان می دهد .
به طور کلی، هر چه هاله رنگینتر، واضحتر، و روشنتر باشد، صاحب آن دارای شخصیتی بهتر وروحی والاتر است. همچنین هر چه پراکندگی انرژی در هاله یکنواختتر باشد، آن شخص سالمتر و متعادلتر است. پراکندگی انرژی در هاله، میتواند به عنوان یک ابزار تشخیصی قوی در پزشکی مورد استفاده قرار گیرد، البته معمولاً به تجهیزات پیچیده نیز نیاز است.
هاله ما همه بدن را احاطه کرده است، اما تفسیر رنگهایی که توضیح داده میشود، فقط به هالهی اطراف سر مربوط است. معانی رنگهای هاله اطراف سر، که توضیح داده میشود، در متون تخصصی مورد اشاره و تایید قرار گرفته است. وقتی دیدن هاله را به خوبی یاد گرفتید، میتوانید خودتان صحت آن را با تمرکز روی افکار خاص هنگام تماشای هاله خود، یا بیان افکار دیگران در هنگام مشاهدهی هاله آنها تحقیق کنید.
مردم معمولاً در هالهی خود یک یا دو رنگ غالب دارند. این رنگها (یا جفت هالهای آنها) به احتمال قوی، رنگهای مورد علاقه آنها هستند. علاوه بر رنگهای غالب، هاله، افکار، احساسات و آرزوها را هم منعکس میکند که به صورت نقاط درخشان، ابرها یا شعلههایی، معمولاً با قدری فاصله از سر، به چشم میخورند. مثلاً یک برق(درخشش) نارنجیرنگ در هاله، نشانگر فکر یا علاقه به اِعمال قدرت و کنترل دیگران است. نارنجی به عنوان یک رنگ غالب، نشاندهنده قدرت و توانایی کنترل مردم است. برقهایی که به سرعت تغییر میکند، نشاندهنده افکاری هستند که به سرعت تغییر میکنند.
معنای رنگهای خالص و روشن هاله (رنگهای رنگینکمان؛ رنگهای روشن، درخشان و تکرنگ)
ارغوانی : نشاندهندهی افکار معنوی است. ارغوانی هرگز به صورت رنگ غالب در هاله دیده نمیشود، بلکه فقط به صورت ابرها یا شعلههایی گذرا دیده میشود و نشاندهندهی افکاری واقعاً معنوی است.
آبی: وجود متعادل، تحمل در زندگی، سیستم عصبی آرام، ارسال نیرو و انرژی. افرادی که دارای رنگ غالب آبی در هالهی خود هستند، افرادی آرام و متعادل هستند که آمادهاند حتی در غاری زندگی کنند وزنده بمانند. آنها با تحمل زیاد و قدرت بقا متولد میشوند. تفکر آبی، تفکری است دربارهی آرامش سیستم عصبی و کسب تعادل ذهنی، یا دربارهی بقا و تحمل شرایط سخت. هنگامی که فرد در حال دریافت یا ارسال انرژی یا تلهپاتی است، رنگ آبی درخشان میتواند هر رنگ دیگر را در هاله، تحتالشعاع خود قرار دهد. مثلاً ‹‹میشلدسمارکوئت›› مؤلف «پیشگویی تیااوبا» اغلب در سخنرانیهایش هالهای با رنگ آبی درخشان دارد، مخصوصاً هنگامی که به سؤالهای حاضران پاسخ میدهد.
سبز آبی: نشاندهندهی کیفیت پویای زندگی، شخصیت پرانرژی، قدرت فرافکنی، و تحتتاثیر قرار دادن دیگران است. افرادی که رنگ سبز آبی در هالهی آنها غالب است، میتوانند کارهای زیادی را همزمان انجام دهند، و قدرت سازماندهی قابل توجهی دارند. این افراد وقتی مجبور باشند روی یک موضوع تمرکز کنند، احساس خستگی و کسالت میکنند. مردم، عاشق رؤسایی با هالههای سبز آبی هستند، زیرا چنین رؤسایی به جای اینکه فقط دستور بدهند، اهدافشان را بیان میکنند و به این ترتیب در گروه خود بهتر نفوذ میکنند. تفکر سبز آبی، تفکری است پیرامون سازماندهی و تاثیر بر دیگران.
سبز:آرامش، تعدیل انرژی، قدرت طبیعی شفابخشی. همهی شفادهندگان ذاتی، این رنگ را در هالهی خود دارند. افرادی که رنگ سبز در هالهی آنها غالب است، شفادهندگان ذاتی هستند. هر چه رنگ سبز در هاله قویتر باشد، فرد، شفادهندهی بهتری است. این افراد، عاشق باغبانی نیز هستند و معمولاً « دستی سبز » دارند، همه چیز برای آنها میروید. بودن در کنار فردی با هالهی سبز و قوی، تجربهای بسیار آرامشبخش است. تفکر سبز، نشانگر حالت آرامش و شفابخشی است.
زرد: شادی، آزادی، عدم وابستگی، پخش کردن نیروهای حیاتی. افرادی که هالهی زرد و درخشان دارند، سرشار از شادی درونی هستند، بسیار بخشندهاند و به هیچ چیز وابستگی ندارند. هالهی زرد رنگ در اطراف سر، نشاندهندهی تکامل بالای روحی است. این امضای یک استاد معنوی است. از کسی که چنین هالهای ندارد، انتظار تعلیمات معنوی نداشته باشید. بودا و مسیح، هالههای زرد رنگی در اطراف سر داشتند، که تا بازوهایشان امتداد داشت. امروزه در روی زمین به ندرت میتوان هالهای بزرگتر از یک اینچ (5/2 سانتیمتر) پیدا کرد. هالهی زرد رنگ، نتیجهی فعالیت بالای چاکرای پیشانی است(که افراد زیادی در کلاسهای هاله میتوانند آن را با درخشش بنفش مشاهده کنند). افراد دارای شخصیت والای معنوی، چاکرای پیشانی خود را در طول سالها فعال نگه میدارند، زیرا همیشه در ذهن خود افکاری عمیق و معنوی دارند. وقتی این چاکرا در حال فعالیت بالا مشاهده میشود هالهای زرد رنگ (جفت هالهای رنگ بنفش) اطراف آن پدید میآید که تمام سر را احاطه میکند. تفکر زرد نشانگر شادمانی، رضایت و خرسندی است.
نارنجی: ترقی و تعالی اخلاقی و معنوی، جاذبه و الهام. نارنجی نشانه قدرت است، توانایی و یا تمایل به کنترل دیگران. هرگاه نارنجی رنگ غالب هاله میشود، معمولاً در کنار رنگ زرد قرار میگیرد و با مشارکت آن رنگ طلایی را پدید میآورد که نه تنها نشانگر یک استاد معنوی است، بلکه بر یک استاد قدرتمند معنوی دلالت میکند، شخصی با تواناییهای منحصر به فرد. تفکر نارنجی، تفکری است پیرامون اعمال قدرت و تمایل به کنترل دیگران.
سرخ: افکار مادی، افکاری پیرامون جسم فیزیکی. رنگ غالب قرمز در هاله، نشانگر افراد مادیگرا است.
صورتی(= ارغوانی+ سرخ): عشق معنوی. برای پدید آوردن صورتی روشن و تمیز، باید رنگ ارغوانی(بالاترین فرکانسی که میبینیم) و سرخ (پایینترین فرکانس) را ترکیب کنیم. هالهی صورتی نشان میدهد که شخص به تعادل کامل بین آگاهی معنوی و وجود مادی دست یافته است. تکامل یافتهترین افراد، نه تنها هالهای زرد رنگ اطراف سر خود دارند، بلکه یک هالهی بزرگ صورتی نیز دارند، که تا مسافتی زیاد گسترش یافته است. رنگ صورتی در هاله، در روی زمین نادر است و تنها به صورت یک فکر گذرا ظاهر میشود، نه یک رنگ غالب در هاله.
معنی رنگهای کدر : رنگهایی که تیرهتر از زمینه به نظر میرسند و بیشتر شبیه دود هستند تادرخشش
قهوهای: نا آرامی، آشفتگی، مادیگرایی، نفی معنویت.
خاکستری: افکار تیره، افسردگی، نیات مبهم، بروز جنبه تیره شخصیت.
خردلی: درد، ناراحتی، خشم.
سفید: بیماری شدید، تحریک مصنوعی (اثر داروها). چرا رنگ سفید در هاله نشانهی مشکلات است؟ رنگ سفید در واقع نوعی شلوغی و بینظمی رنگها است نه هارمونی مجموعهای از تک رنگها، بنابراین هالهی سفید نشانگر فقدان هارمونی (نا هماهنگی) در بدن و ذهن است. طبیعت که ما قسمتی از آن هستیم، مجموعهای هماهنگ است. این هماهنگی ناشی از هماهنگی مطلق و آهنگین نوسانها است، که در فیزیک کوانتومی مدرن تا حدی توصیف شده است. چند ساعت قبل از مرگ، هاله سفید میشود و وضوح آن به شدت افزایش مییابد. توجه داشته باشید که در اکثر فرهنگها رنگ سفید نماد مرگ است (نه رنگ سیاه)، زیرا در گذشته مردم میتوانستند عملاً هالهی سفید قبل از مرگ را ببینند. به نظر میرسد که پیشینیان ما خیلی بیشتر از آنچه ما بتوانیم باور کنیم، میدانستند.
Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, Chiara College of Metaphysics, Kushamehr publications, 1381
ریپورتر
21st July 2010, 10:55 AM
مشاهدهی هاله Vision of Human Energy Field
Vision of Human Energy Field
Dr Motaleb Barazandeh
مشاهدهی هاله - دکتر مطلب برازنده
http://i13.tinypic.com/67obuxe.gif
مآخذ: کتاب دانشکده متافیزیک کی آرا، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات کوشامهر
این تمرین به این منظور طراحی شده است که هاله را برای اولین بار مشاهده کنید، و یا دیدن هاله را تمرین کنید. انتخاب شرایط مناسب مهم است، زیرا نه تنها هاله را بهتر میبینید، بلکه بهتر میتوانید به آنچه میبینید اعتماد کنید. اول: از شخص مورد مطالعه بخواهید که روبروی یک زمینهی سفید و ساده با نوردهی بسیار ملایم بایستد. یک زمینهی رنگی، رنگهای هاله را تغییر میدهد و در نتیجه شما به دانش بیشتری دربارهی ترکیب رنگها نیاز پیدا میکنید. ترکیب رنگهای زمینه و هاله گاهی میتواند در تفسیر رنگ هاله مشکل ایجاد کند. دوم: نقطهای را برای نگاه کردن انتخاب کنید. وسط پیشانی نقطهی مناسبی است. این نقطه، محل چاکرای پیشانی یا چشم سوم است. در بعضی از فرهنگها (در هند) در این محل علامتی میگذارند. در زمان قدیم چنین علامتی بیننده را دعوت به نگاه کردن و مشاهدهی هاله میکرده است. سوم: برای مدت 30 تا 60 ثانیه یا بیشتر به این نقطه نگاه کنید. چهارم: بعد از 30 ثانیه، در حالی که هنوز به همان نقطه نگاه میکنید، محیط اطراف را با دید محیطی خود بررسی کنید. ادامهی تمرکز بسیار مهم است. در برابر وسوسه نگاه کردن به اطراف مقاومت کنید. شما باید ببینید که زمینهی اطراف شخص روشنتر و دارای رنگی متفاوت با قسمتهای دیگر زمینه است. این ادراک شخصی شما از هاله است. هر چه تمرکز شما طولانیتر باشد، هاله را بهتر خواهید دید. به یاد داشته باشید که تمرکز روی یک نقطه با تجمع اثر نوسان هاله در چشم شما حساسیت را افزایش میدهد. پنجم: اکثر تمرینهای پیشرفتهی مشاهدهی هاله، در تاریکی کامل انجام میشوند، اما نیاز به ساعتها تمرکز و تمرینهای منظم و اصولی دارند.
یک عکس فوری از یک هاله:
بعد از تمرکز به مدت کافی و در حال دیدن هاله، چشمانتان را ببندید. برای یک یا دو ثانیه فقط هاله را خواهید دید. آماده باشید، شما فقط یکی دو ثانیه فرصت دارید و پس از آن سلولهای حساس به نور از نوسان باز میایستند و ارسال پیامهای بینایی به مغز متوقف میشود. اگر این فرصت کوتاه را از دست بدهید، ناچارید دوباره تمرکز را آغاز کنید. سعی کنید بفهمید که باید با چه سرعتی چشمانتان را ببندید.
مشاهدهی هالهی دیگران:
بهترین روش این است که مستقیماً به چاکرای پیشانی (چشم سوم یا چشم عقل، که به فاصلة 5/1 سانتی متر بالای بینی، بین چشمها قرار دارد) نگاه کنید و برای حداقل 30 تا 60 ثانیه وضعیت ذهنی خود را در حالت تمرکز قرار دهید، که تکنیک آن در بالا توضیح داده شد. من با نگاه کردن به چاکرای گلو و قلب نیز همین نتایج را بدست آوردهام. به هر حال اگر شما روی سینهی کسی تمرکز کنید، چنان غیر معمول به نظر میرسد که شخص مورد مطالعه معمولاً بسیار معذب میشود. وقتی به چاکرای پیشانی کسی نگاه میکنید، عملاً میتوانید گفتگو را نیز ادامه دهید.
در این مورد هم زمینهای با نور خیلی ملایم و بدون سایه بهترین نتیجه را میدهد. با تمرین بیشتر، هر زمینهای با نور یکنواخت (مانند آسمان آبی) برای کار شما مناسب خواهد بود.
مشاهدهی هالهی خود:
روبروی یک آینه با اندازهی مناسب به فاصلهی 5/1 متر از آینه بایستید. در آغاز کار بهتر است زمینهی پشت سر شما سفید و ساده و بدون سایه باشد. نور محیط باید خیلی ملایم و یکنواخت باشد. دستورهای بالا را برای دیدن هاله دنبال کنید. هر روز حداقل به مدت 10 تا 15 دقیقه تمرین کنید، تا حساسیت شما افزایش یابد و دید هالهای شما پیشرفت کند.
دید هالهای و پس تصویرها:
یکی از سئوالهایی که اغلب در کلاسهای هاله شناسی پرسیده میشود، این است:«آیا چشمان من به من حقه میزنند؟»جواب منفی است. شما فقط یاد گرفتهاید که به آنچه چشمانتان قادرند انجام دهند، توجه کنید. حسگرهای نور در چشم ما (سرخ، سبز و آبی)، حسگرهای نوسان هستند، که دارای حافظهاند. اهمیت حافظه در این است که آنها میتوانند تا چند ثانیه پس از قطع تحریک بینایی به نوسان ادامه دهند.
حافظهی تحریک بینایی اغلب به عنوان پس تصویر درک میشود. پس تصویرها شکلی دقیقاً یکسان با تصاویر اصلی دارند. پس تصویر جسمی که بوسیلهی هالهاش احاطه شده است، بزرگتر از تصویر اصلی است. افزایش اندازهی پس تصویر، ناشی از نوسان هاله است و عملاً نشان دهندهی یک عکس فوری از یک هاله است. بنابراین خیلی مهم است که هنگام تماشای هاله، روی یک نقطه تمرکز کنیم و در برابر وسوسهی تغییر نقطهی تمرکز تسلیم نشویم، در غیر این صورت تصویر هاله با پس تصویر جسم اشتباه خواهد شد.
Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, Chiara College of Metaphysics, Kushamehr publications, 1381
ریپورتر
21st July 2010, 10:56 AM
Aura Visionچرا باید هاله را ببینیم؟
Aura Vision
Dr Motaleb Barazandeh
چرا باید هاله را ببینیم؟ - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب دانشکده متافیزیک کی آرا، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات کوشامهر
رنگها و قدرت هاله، مخصوصاً در اطراف سر معانی خیلی مهمی در بر دارند. شما میتوانید با مشاهدهی هالهی یک شخص، عملاً افکار او را قبل از آنکه به زبان بیاورد ببینید، و اگر آنچه میبینید با سخنان او هماهنگی نداشته باشد، شما دروغ را نیز به روشنی مشاهده میکنید. هیچکس نمیتواند در حضور شما دروغ بگوید، بدون آنکه دروغش آشکار شود. هاله را نمیتوان با دروغ و ظاهرسازی تغییر داد. هاله، سرشت و افکار واقعی ما را برای همه آشکار میکند.
هاله، امضای معنوی ما است. وقتی شما شخصی را با یک هالة پاک و درخشان میبینید، میتوانید مطمئن باشید که او شخصی خوب و دارای روحی والاست، حتی اگر خود او فردی فروتن باشد یا از خصوصیات خود آگاهی نداشته باشد. هنگامی که شخصی را با هالهای خاکستری یا سیاه میبینید میتوانید مطمئن باشید که او فردی با افکار ناپاک است، هر چند که ظاهراً جذاب، خوش سخن، فرهیخته، خوش ظاهر یا خوش لباس به نظر برسد. مخصوصاً بسیار مهم است که هالة هر استاد معنوی، پیر یا مرشد را بررسی کنید. چنین شخصی باید هالهای درخشان به رنگ زرد طلایی در اطراف سرخود داشته باشد. در غیر اینصورت بهتر است شما از پیروی او دست بردارید و به راه خود بروید.
پیوستن به فرقه یا گروهی که توسط افراد بیصلاحیت با هالههایی نا مطلوب رهبری میشود، برای آگاهی شما بسیار خطرناک است. خطر کجاست؟ اگر زندگی خود را صرف پیروی از عقاید و آداب چنین گروههایی کنید، هنگامی که نوبت به استفادة واقعی از اطلاعاتی که در این دوران در آگاهی خود ذخیره کردهاید میرسد، ممکن است تقریباً هیچ چیز مفیدی در ذهنتان وجود نداشته باشد. در چنین موقعیتی لازم است که همه چیز را از اول دوباره بیاموزید. اکثر رؤسای فرقهای و سیاسی تنها به دو چیز فکر میکنند: پول و قدرت برای کنترل مردم و شما میتوانید خودتان این را در هالة آنها ببینید؛ تصور کنید که اگر بسیاری از مردم بتوانند هالههای رؤسای خود را ببینند و شروع به انتخاب آنها بر اساس هالههایشان کنند، زمین چه تغییری خواهد کرد!
با بررسی هاله میتوان اختلالات عملکرد بدن (بیماریها) را خیلی قبل از بروز علائم فیزیکی تشخیص داد. با کنترل آگاهانهی هالهی خود، عملاً میتوانید خود را شفا دهید.
به هر حال بهبود جسم فیزیکی، در مقایسه با آنچه دیدن و مطالعهی هالهها میتواند در جهت ارتقای آگاهی، تکامل معنوی و افزایش دانستههای ما از طبیعت انجام دهد، هیچ است.
هرکس هالهای دارد، اما اکثر مردم روی زمین هالههایی بسیار ضعیف و کدر دارند. این، پیامد مستقیم نگرش مادی گرایانهی آنها در طول زندگی است، که مانع تکامل آگاهی میشود و احساسات منفی از قبیل ترس، رشک و حسد را پرورش میدهد. این طرز نگرش، طبیعت واقعی انسانها را سرکوب میکند و به این ترتیب هالهی آنها هم سرکوب میشود.
وقتی دیدن هاله را یاد میگیرید، خود را برای یک پرسش خیلی سخت آماده کنید: «میتوانی به من بگویی هالهی من چگونه است؟»، و همچنین موقعیت دشواری که شما هیچ هالهای نمیبینید یا چیزی میبینید که نمیخواهید درباره آن صحبت کنید. یکی از بهترین پاسخهایی که ما پیدا کردهام این است: «چرا خودتان دیدن هاله را یاد نمیگیرید؟» و این یکی از مهمترین علتهایی است که ما مشاهدهی هاله را به مردم یاد میدهیم.
اگر مردم بدانند که هالهشان در معرض دید است و افراد بسیاری میتوانند آن را ببینند، مواظب افکارشان خواهند بود و سعی خواهند کرد، هالهی خود را ببینند و اصلاح کنند. بر اثر این تلاش آنها بهتر و خردمندتر خواهند شد و خواهند توانست افکار و اهداف سایرین را دریابند. اگر همهی مردم بتوانند هالهها را ببینند و تفسیر کنند، دنیا حتماً بسیار بهتر از آنچه هست، خواهد شد.
Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, Chiara College of Metaphysics,
Kushamehr publications, 1381
ریپورتر
21st July 2010, 10:57 AM
Aura Strengtheningتقویت نوسان هاله و انرژی حیاتی شما
http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/soozedel/DIV-FL~1.gif
Aura Strengthening
Dr Motaleb Barazandeh
تقویت نوسان هاله و انرژی حیاتی شما - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب دانشکده متافیزیک کی آرا، تآلیف دکتر مطلب برازنده، انتشارات کوشامهر
چیزهایی که میتوانند هالهی شما را به شدت تقویت کنند عبارتند از:
1- مدیتیشن (پاک کردن ذهن از هر فکر)
2- تمرکز (تمرین دیدن صلیب)
3- هماهنگ کردن هالهی خود با محیط
هماهنگ کردن هالهی خود با محیط:
اگر ما فرکانسهای نوسانی (طیف رنگهای) آنچه میپوشیم را با فرکانسهایی که بدن ما بطور طبیعی ساطع میکند (رنگ هاله) هماهنگ کنیم، ذهن و بدن ما حالت هارمونی منحصر به فردی را تجربه خواهد کرد. این کار مانند کوک کردن یک ساز است. صدایی که از یک ساز کوک نشده تولید میشود، اصواتی ناموزون است، نه یک قطعه موسیقی موزون و خوش آهنگ. اصولاً سه روش برای هماهنگ کردن هاله شما با محیط وجود دارد:
1-هماهنگ کردن محیط اطراف با رنگ غالب هاله: وقتی رنگ غالب هالهی خود را بشناسیم، میتوانیم سعی کنیم که محیط اطراف یا لباسهای خود را با هالهمان هماهنگ کنیم. اصلاح و هماهنگ ساختن دکوراسیون خانه با هالهی ما، میتواند تحریک مثبتی برای روح باشد و از جنبههای مختلف باعث ارتقای سلامت شود. برای دستیابی به این هماهنگی باید از رنگ غالب هاله و یا از جفت رنگهای هالهای استفاده کنیم. مثلاً اگر رنگ غالب هالهی شما سبز است، باید در دکوراسیون خانه خود از رنگهای سبز و صورتی روشن استفاده کنید.
2-هماهنگ کردن محیط اطراف با فرکانسهای افکار: فرکانسهای افکار، در بخش مربوط به معنای رنگهای هاله توضیح داده شدهاند. اگر شما درباره آرامش ذهن فکر میکنید (یک فکر آبی) محیط آبی رنگ، فکر شما را تقویت خواهد کرد. صبحگاه که از خانه خارج میشوید و آسمان آبی را میبینید، قبل از آن که فرصت کنید دربارهی هر چیز دیگر فکر کنید، احساس آرامش میکنید، زیرا نوسان آبی آسمان همهی افکاری را که در جهت آرامش ذهن هستند تقویت میکند. هنگامی که آسمان خاکستری است، افکار افسرده کننده قبل از این که متوجه شوید به سراغتان میآیند. حتماً توجه کردهاید که لباس جین آبی خیلی پرطرفدار است، چون در کسب آرامش ذهنی به ما کمک میکند. تلاش برای تبلیغ جین قهوهای ممکن است کاملاً بیفایده باشد.
3-هماهنگ کردن پراکندگی فرکانس در سراسر بدن: این کار بالاترین میزان انگیزش طبیعی را ایجاد میکند، اما به لباسهایی با طراحی ویژه مانند «پیراهن چاکرا» نیاز دارد. نتیجه کار کاملاً مشابه طب سوزنی است. با این تفاوت که به جای سوزنها از مجموعه 16 رنگ کلیدی استفاده می شود. پوشیدن این پیراهن، ظرف چند دقیقه باعث بهبود خارقالعاده میدان انرژی حیاتی (هاله) فرد میشود. در همهی موارد استفاده از رنگهای روشن و خالص و تک رنگ (رنگین کمان) مهم است. این رنگها میتوانند روشن و ملایم باشند، اما پیراهن باید بطور مشخص دارای یک رنگینکمان خالص و هماهنگی نوسانها باشد.
Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, Chiara College of Metaphysics, Kushamehr publications, 1381
ریپورتر
21st July 2010, 11:00 AM
کالبد اثیری و هـالة نورانـی
http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/soozedel/DIV-FL~1.gif
Aura & Asteral Body
Dr Motaleb Barazandeh
کالبد اثیری و هـالة نورانـی - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب دانشکده متافیزیک کی آرا، تآلیف دکتر مطلب برازنده، انتشارات کوشامهر
کالبد اثیری اغلب با هاله اشتباه گرفته میشود. کالبد اثیری مهمترین قسمت و به عبارت دیگر بخش جاودانه وجود ما است. زیرا آگاهی ما در آن نهفته است. هنگامی که کالبد فیزیکی ما میمیرد، نوسان هاله متوقف میشود. کالبد اثیری جاودانه است، دوره حیات آن حدود 1022سال است، که تقریباً برابر با طول عمر جهان است. کالبد اثیری، یک توده الکترونی حاوی حدود21 10*4 الکترون است. الکترونهای کالبد اثیری ما دارای حافظهای با ظرفیت عظیم هستند، و اطلاعات و هوشی را در برمیگیرند که همهی عملکردهای ذهن و بدن ما را کنترل میکند. از جملهی همه فرآیندهای بهبود را، اینها واقعیتهایی هستند که فیزیکدانان ما اکنون در حال کشف آنها هستند. کالبد اثیری واقعیت وجود ما است. اگر وجود خود را به یک کامپیوتر تشبیه کنیم، کالبد فیزیکی ما سختافزار این کامپیوتر است و با قسمتهایی مانند حسگرها، فرستندهها، گیرندهها و بخشهای کنترل تجهیز شده است، کالبد اثیری الکترونی حاوی نرمافزار، حافظه، ذخیره دادهها و همچنین آگاهی و بالاخره اراده آزادانه کاربر است، که تصمیم میگیرد چه کند.
کالبد فیزیکی ما واحدی ناقص است و به آسانی بیمار میشود، زیرا ما هنوز آگاهی خود را تا حدی تکامل ندادهایم که بتوانیم کالبد فیزیکی خود را بهتر کنترل کنیم. هدف نهایی این است که بتوانیم فعالیت هر سلول بدن خود را آگاهانه کنترل کنیم و خصوصاً در هنگام نیاز آنها را بازسازی کنیم. در چنین حالتی ما همیشه جوان خواهیم ماند، و قادر خواهیم بود زمان و روش تغییر جسم فیزیکی خود را انتخاب کنیم. همچنین ما خواهیم توانست با آزادی کامل تصمیم بگیریم که در کالبد فیزیکی باشیم (که به عنوان ابزاری برای کمک به دیگران لازم است)، یا به منبع آگاهی در کالبد اثیری بپیوندیم. تصور کنید که این آزادی چه لذت و تفریحی در بردارد. این یک رؤیا نیست، واقعیت است.
تنها دو عامل وجود دارد که میتواند به اطلاعات ذخیره شده در کالبد اثیری صدمه بزند و ما را دچار لطمههای ماندگار کند: داروها و سر و صداهای بلند.
تجربهی مشاهدهی کالبد اثیری خود:
دو دستتان را چنان نگهدارید که انگشتان اشاره دو دست تقریباً یکدیگر را لمس کنند. بهتر است این کار را در برابر یک زمینهی تیره و مات انجام دهید. زمینهی سیاه از همه بهتر است. فضای بین انگشتان و اطراف آنها را نگاه کنید و توجه کنید که زمینه در نزدیک انگشتان شما، روشنتر دیده میشود. تابش متمایل به آبی، شفاف و کمی درخشان که مسؤول این پدیده است، عملاً قسمتی از کالبد الکترونی اثیری شما است. با به هم پیوستن دودست، شما یک مدار الکترونیک تشکیل میدهید که کالبد اثیری را واضحترمیکند. شکل کالبد اثیری، به کالبد فیزیکی شما وابسته است. بعضی ازمردم کالبد اثیری قوی و درخشانی دارند که 10 میلیمتر یا بیشتر، فراتر از کالبد فیزیکی است. این کالبد در افراد سالم در روی زمین، به طور معمول در حد 2 تا 4 میلیمتر در نظر گرفته میشود.
Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, Chiara College of Metaphysics, Kushamehr publications, 1381
ریپورتر
21st July 2010, 11:01 AM
Aura & Consciousnessساختار آگاهی و هـالة نورانـی
http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/soozedel/DIV-FL~1.gif
Aura & Consciousness
Dr Motaleb Barazandeh
ساختار آگاهی و هـالة نورانـی - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب دانشکده متافیزیک کی آرا، تآلیف دکتر مطلب برازنده، انتشارات کوشامهر
در سطح بالاتر آگاهی، کالبد اثیری ما با «آگاهی برتر» یا «خود برتر» که به مراتب قویتر و هوشمندتر است، ارتباط برقرار میکند. «خود برتر» همهی احساسات ما را دریافت میکند و همهی ادراکات ما را در کل زندگی ذخیره مینماید. علم پزشکی این ارتباط را بین کالبد اثیری و خودبرتر، به خوبی ثابت کرده است. این ارتباط، به صورت یک «تونل» بسیار پر سر و صدا است که به یک نور بینهایت درخشان (خودبرتر) ختم میشود. وقتی ما میمیریم کالبد اثیری ما (که خود واقعی ما است) از این تونل عبور میکند و ما با رسیدن به نور درخشان، به سعادت کامل و آگاهی مطلق دست پیدا میکنیم. این نور درخشان راه ورودی هستهی خود برتر ما است. افراد بسیاری که یک «مرگ بالینی» را تجربه کردهاند، این ارتباط را با جزئیات کامل توصیف کردهاند. این تجربه چنان عمیق، کامل و گیراست و چنان با زندگی روزانه ما متفاوت است، که وقتی باز میگردیم بیشتر آن را فراموش میکنیم، همانطور که رؤیاهایمان را از یاد میبریم. خود برتر دارای 9 طبقه است، که هر یک قویتر و روشنتر از قبلی است.
روشنایی «خودهای برتر» و صدای تونلهایی که به آنها ختم میشوند، مربوط به گفتگوهای روحانی بیشمار و دیرین، و به عبارت دیگر «نور و صدای آفرینش» است. بهترین فیزیکدانان ما قبول دارند که هر چیز در جهان، تنها یک نوسان است.
هدف بسیاری از تمرینهای مدیتیشن و یوگا، رسیدن به نور و سعادت (نیروانا، سامادهی،…) آگاهانه در هنگام زندگی است. اگر بتوانید بارها در طول زندگی خود به این «آگاهی برتر» حتی به مدت چند ثانیه دست پیدا کنید، از تیرگی جهل رهایی پیدا میکنید. شما شروع به درک چیزهایی میکنید که هرگز قادر به درک آنها نبودهاید. اغلب پس از تماس مستقیم با «خودبرتر» شیوهی زندگی گذشته دیگر برای شما جاذبهای ندارد. پیروی از عادات، آداب و شیوهی زندگی دیگران و وابستگی به مادیات، از آن پس برای شما بیمعنا میشود. روح شما، کاملاً بیدار میشود.
Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, Chiara College of Metaphysics, Kushamehr publications, 1381
ریپورتر
21st July 2010, 11:03 AM
هاله شناسی
هاله شناسی بحث مهم و پایه ای در مباحث و مقولات متافیزیک می باشد.
هاله انرژی های لطیف و ظریفی است که پیرامون تمام موجودات را فرا گرفته که:
1- از جنس انرژی است.
2- انرژی هایی با فرکانس متفاوت از آنچه ما می شناسیم.
به عبارتی هاله انرژی هایی با طول موج و فرکانس و ارتعاشی خارج از حوزه ادراک ما و متفاوت از انرژیهای معمول میباشد.
کاملترین نوع هاله را از نظر کمی و کیفی انسان دارد. این هاله از هاله کالبد های ما می آید.
می دانید انسان دارای 7 کالبد می باشد که هرکدام از این هفت کالبد یک هاله دارد وقتی هفت کالبد روی هم منطبق شوند هاله هایشان بر هم منطبق می شود و هاله ما را بوجود می آورد. و از طرفی نیز به مبداء هستی متصل است و از انرژیهای کیهانی، انرژی دریافت می کند.
هاله انرژی های مرتعش شده از کالبد های ما است که به منابع عظیم انرژی کیهانی و مبدا هستی متصل است.
هاله نورانی انرژی دریافتی از عرفان و مبدا هستی است.
هاله و کالبد ها تاثیرات متقابل دارند و بر یکدیگر اثر می گذارند. هر تاثیری بر هاله بر کالبد ها اثر می گذارد و بر عکس، لذا هاله در یک نگاه کل نگر در ساختار وجودی ما نقش بسیار کلیدی دارد و این اهمیت باعث شده به شدت به آن توجه شود.
هاله در ابتدا دریافتش از درون بود ولی از آنجا که فیزیک پیشروی می کند و وارد حوزه های متافیزیک می شود هر روز بیشتر با ابزار فیزیکی قابل درک می شود. امروزه تکنولوژی روز از هاله به صورت فیزیکی عکس و فیلم می گیرد. این فیلم و عکس ها کاربردهای زیادی در حوزه پزشکی، روان شناسی و ... دارند.
در جامعه ما با کمال تاسف با توجه به اینکه از انرژی درمانی سوء استفاده شده، مجموعه های مختلف مرتبط با آن زیر سوال رفتند از جمله بحث هاله شناسی.
http://www.imagesco.com/kirlian/k09.jpg
در دنیا دانشکده های هاله شناسی وجود دارند که کارشان بحث های مرتبط با هاله می باشد. امروزه برای اثبات هاله به شدت روی فیلم برداری و عکس برداری از آن کار شده است بطوری که سیستم های مختلف و متفاوتی از آن ساخته شده است.
http://users.tkk.fi/~jwagner/tesla/kirlian/Kirlian1Web.jpg http://www.swordmagick.com/images/kirlian/apple.jpg
بسیاری از انرژی ها را شما نمی بینید مانند اشعه Xولی با تکنولوژی از آن استفاده می کنید و عکس را ملاک بررسی و مطالعه قرار می دهید لازم نیست هاله بین باشید یا هاله را لمس کنید، می توانید عکس و فیلم هاله را ببینید و اثرات لازم را اعمال کنید.
اولین دانشمندی که توانست از هاله عکس بگیرد سیمون کرلیان (KIRLIAN) می باشد.
http://www.swordmagick.com/images/kirlian/kirlian.jpg
سیمون کرلیان
http://tbn0.google.com/images?q=tbn:Y_AsSLvJX4eo9M:http://www.setha.com.br/imagens/kirlian1.jpg (http://images.google.com/imgres?imgurl=http://www.setha.com.br/imagens/kirlian1.jpg&imgrefurl=http://www.setha.com.br/ker/texto.htm&h=724&w=465&sz=27&hl=fa&start=42&um=1&tbnid=Y_AsSLvJX4eo9M:&tbnh=140&tbnw=90&prev=/images%3Fq%3Dkirlian%26start%3D40%26ndsp%3D20%26sv num%3D10%26um%3D1%26hl%3Dfa%26sa%3DN)http://tbn0.google.com/images?q=tbn:-ROezc5tnAM2sM:http://www.geocities.com/tneural/imaxe/Kirlian01.jpeg (http://images.google.com/imgres?imgurl=http://www.geocities.com/tneural/imaxe/Kirlian01.jpeg&imgrefurl=http://www.geocities.com/tneural/index.htm&h=375&w=566&sz=48&hl=fa&start=72&um=1&tbnid=-ROezc5tnAM2sM:&tbnh=89&tbnw=134&prev=/images%3Fq%3Dkirlian%26start%3D60%26ndsp%3D20%26sv num%3D10%26um%3D1%26hl%3Dfa%26sa%3DN)
عکسی از هاله انگشتان
[/URL]
http://www.swordmagick.com/images/kirlian/butterfly.jpg
http://www.expression-cea.be/images/KIRLIAN%20effect.jpg
عکسی از هاله پروانه و برگ
کرلیان مربوط به 36 یا 37 سال پیش است قبل از کرلیان هم بر روی عکس برداری از هاله کار شده بود ولی بیان نشد در حال حاضر انواع و اقسام سیستم ها بوجود آمده است که بخش اعظم آن در کشور روسیه است.http://www.webpan.com/dsinclair/kirlian-fingerprints.jpg
http://www.uri-geller.com/gallery/pics/sci2i.jpg (http://images.google.com/imgres?imgurl=http://www.parapsicologos.com/Nueva/Imagenes/Diagnosticos/KIRLIAN2.gif&imgrefurl=http://www.parapsicologos.com/Nueva/DIAGNOSTICO.htm&h=359&w=358&sz=62&hl=fa&start=43&um=1&tbnid=zzG8_GSKKqU-4M:&tbnh=121&tbnw=121&prev=/images%3Fq%3Dkirlian%26start%3D40%26ndsp%3D20%26sv num%3D10%26um%3D1%26hl%3Dfa%26sa%3DN)
http://www.reikiweave.com/myweb/kirlian/thumb_after_small.JPG
عکسی از هاله انگشتان
کرلیان اولین عکسی که از هاله گرفت از دست همسرش بوده است. و عده ای معتقدند بخش اعظم یافته ها متعلق به همسرش می باشد ولی آنها با هم کار می کردند.http://shadowboxent.brinkster.net/images5/SideKirlianLeaf.JPG
http://shadowboxent.brinkster.net/images5/StackedKirlianLeaf.JPG
[URL="http://users.tkk.fi/~jwagner/tesla/kirlian/Kirlian6Web.jpg"]http://users.tkk.fi/~jwagner/tesla/kirlian/Kirlian6Web.jpg (http://users.tkk.fi/~jwagner/tesla/kirlian/Kirlian3Web.jpg)
http://www.swordmagick.com/images/kirlian/leaf.jpg
در علم امروز هیچ جایی برای انکار و تردید در بحث هاله نورانی وجود ندارد.
نظریه ها در مورد هاله:
1- هاله نورانی طیف های انرژی فیزیکی پایین تر و بالاتر از دامنه قابل رویت می باشد.
2- هاله نورانی مربوط به امواج فرا فیزیکی هستند.
امواج حاصل از آناتومی ما دارای طول موج زیاد و فرکانس کم و امواج حاصل از فیزیولوی ما دارای فرکانس زیادتر و طول موج کمتر هستند.
آنچه شما از هاله می بینید بصورت رنگی که شما می شناسید تداعی می شود.
صاحبنظران به این دو تئوری – فیزیکی نامرعی و ماورایی- برای هاله اعتقاد دارند ولی در حقیقت انرژی های هاله تلفیقی از هر دو می باشد.
می دانید همه چیز در عالم ذراتی است که در حالت موج می باشند. هاله نوسان یا امواجی است که هر موجود زنده و غیر زنده را احاطه می کند.
هاله فضای روانی و ذهنی پیرامون ما است.
هاله تشعشعات مغناطیسی اطراف موجودات می باشد.
عرفا اعتقاد دارند: هاله سیاله انرژی پیرامون انسان است، هاله غبار درخشانی است که از خداوند سر چشمه گرفته است و اطراف موجودات را فرا می گیرد.
گاهی از هاله با تعبیر کالبد نورانی نام می برند.
هاله امواجی است محصول عملکرد فیزیکی، عاطفی و ذهنی انسان.
هاله عامل حیات فیزیکی و متافیزیکی ما است.
هاله یک امضای معنوی است. یعنی هاله نورانی معرف شخصیت ما است.
خلاصه سخنرانی استاد ارجمند جناب آقای دکتر برازنده در دومین همایش مشترک تابستان 86 " مرکز تحقیقات ذهن و بدن" و "موسسه راه میان بر"،شیراز،مرکز آموزش عالی فنی دختران شیراز. ،25/4/86
ریپورتر
21st July 2010, 11:05 AM
چشم سوم و رویت هاله نورانی
http://www.deanramsden.com/IMAGES/Ajna_chakra.JPG
چشم سوم با اسامی مختلف از جمله چشم معرفت، چشم بصیرت، چشم دل، چشم درون، تیسراتیل و آجنا خوانده میشود و جایگاه آن در کالبد اثیری و منطبق بر پیشانی در جسم فیزیکی است.
برخی دانشمندان اعتقاد دارند که چشم سوم محلی برای دریافت ادراکات فراحسی، الهام و اشراق و وسیلهای برای ارتباط موجودات با یکدیگر در جهان هستی است. از طریق آجنا میتوان با عوالم و موجودات ماورایی و همچنین با ورای ابعاد مکانی و زمانی ارتباط برقرار ساخت. همچنین با کمک آجنا میتوان هالهها را دید.
برای رؤیت هاله، لازم است که تمرینات باز کردن چشم سوم را انجام دهید، تا چشم سوم خود را تحریک کرده، قدرت گیرندگی آن را افزایش دهید. این کار شما را قادر میسازد که انرژی اطراف سوژه را دریافت کنید. البته بدون انجام این کار هم دیدن هالهی تکرنگها ممکن است، اما اگر چشم سوم شما تحریک و باز نشده باشد، دیدن هالهی یک موجود زنده بسیار مشکل خواهد بود.
به یاد بیاورید که وقتی خیلی خیلی خسته و کاملاً فرسودهاید چه حالی دارید؟ به یاد بیاورید که چه احساسی دارید وقتی برای روزها نخوابیدهاید و به سختی میتوانید چشم هایتان را باز نگه دارید؟ به یاد بیاورید که چه احساسی دارید وقتی چشم هایتان دست از تلاش برای بسته شدن بر نمیدارند؟ به یاد بیاورید که چه حالی دارید وقتی که با چشم هایتان میجنگید تا آن ها را باز نگه دارید؟
تجسم این حالت ها با تمرکز و توجه کامل، در شما احساسی برمیانگیزد، مانند اینکه تلاش میکنید یک پردهی خیالی سنگین را از پشت چشم هایتان بلند کنید. در چنین حالتی ماهیچههای چشم هایتان خوب پاسخ نمیدهند، بنابراین کار شما تقریباً بطور کامل ذهنی است.
چند لحظه صبر کنید تا این حالت را به خوبی مجسم کنید. کوشش برای باز نگهداشتن چشمان خسته، یک تحریک ذهنی قوی در چشم سوم ایجاد میکند و به تدریج باعث باز شدن آن میشود. اما چگونه؟
این فعالیت گشایشی ذهن ، آگاهی جسمی شما را در محل چشم سوم متمرکز میکند. هنگامی که آگاهی جسمی شما در یک قسمت از بدنتان متمرکز میشود و شما آن ناحیه را تحت نفوذ ذهنی خود قرار میدهید، کالبد انرژی خود را در آن ناحیه به نحوی پویا تحریک میکنید. اگر این فعالیت ذهنی به اندازه کافی ادامه پیدا کند و تلاش ذهنی کافی صرف آن شود، چشم سوم شما شروع به باز شدن خواهد کرد.
اگر شما فعالیت گشایشی ذهن را هنگامی که در حالت آرامش هستید و موضوعی در میدان دید شما قرار دارد (و بطور مستقیم در حال نگاه کردن به آن نیستید) انجام دهید، دید هالهای خودبه خود ایجاد خواهد شد.
فعالیت گشایشی ذهن که در این جا شرح داده شد، شبیه تکنیکهای دیداری باز کردن چاکرا است که توسط اکثر استادان کار با انرژی و پیشرفت قوای ذهنی تدریس میشود. فقط به مراتب قویتر و مؤثرتر است. تمرین های دیداری کار با انرژی به تنهایی ضعیف و کند هستند و یادگیری و استفاده از آنها مشکل است.
توصیه: مرکز بین دو چشم (روی پیشانی) را به نرمی با ناخن بخارانید. این کار به شما کمک خواهد کرد که این نقطه را با آگاهی جسمانی خود به دقت هدف بگیرید.
آگاهی جسمانی خود را به ناحیه بین چشمهای خود منتقل کنید. با تمرکز کامل از این ناحیه آگاه شوید. این ناحیه را به صورت ذهنی بالا بکشید. چنان که گویی تلاش میکنید پلک هایتان را به زور باز کنید. اما به ماهیچههایتان در این ناحیه اجازه ندهید که منقبض شوند یا به هر صورت دیگر پاسخ بدهند ( این تلاش کاملاً ذهنی است).
احساس خود را به دقت مورد توجه قرار دهید. تصور کنید که چشم هایتان خیلی سنگین شدهاند؛ به آن ها اجازه دهید که بسته شوند، و چند بار پلک هایتان را بههم بزنید. توجه کنید که برای این کار از کدام ماهیچهها استفاده میکنید.
همین فرمان عضلانی را از طریق آگاهی جسمانی ذهن خود در آن ناحیه به کار ببرید، اما دیگر به ماهیچههای پلک هایتان اجازه ندهید که از فرمان اطاعت کنند.
این کار را دوباره و دوباره تکرار کنید ( بالا بکشید، بالا بکشید، بالا بکشید… ) چنان که گویی یک وزنهی خیالی سنگین را از پشت چشم هایتان بلند میکنید.
این کار را بارها تکرار کنید، اما به خودتان ( یا هیچ یک از ماهیچههایتان ) اجازهی انقباض یا پاسخ ندهید. این کار در آغاز کمی دشوار است، اما با کمی تمرین به راحتی در انجام آن مهارت و تسلط پیدا میکنید.
این فعالیت گشایشی ذهنی خیلی مهم است. اگر میخواهید به روشنبینی و سایر تواناییهای روحی دست پیدا کنید، این تمرین اولین قدم برای یادگیری کنترل چشم سوم است.
در مراحل اولیه ممکن است احساس کنید که ناحیه وسیعی از بالای ابروهایتان را بالا میکشید، حتی تمام پیشانی خود را . این مورد اشکالی ندارد و باز هم میتواند تأثیر لازم را برای باز کردن چشم سوم شما داشته باشد. با تمرین بیش تر خواهید توانست حوزهی تمرکز فعالیت ذهنی خود را کاهش دهید و آن را به ناحیهی بین ابروها ( چشم سوم ) محدود کنید.
اگر این فعالیت گشایشی ذهنی را ادامه دهید، چشم سوم خود را تحریک کرده ، آن را فعال خواهید ساخت. تمرکز یکنواخت و آرام شما روی یک شیئ، چشم سوم شما را با انرژی ساطع شونده از آن شیئ هماهنگ خواهد کرد. این انرژی به مرکز بینایی مغز شما ارسال میشود و در آنجا بعنوان یک تصویر ( یک نوار روشن از نور رنگی) تفسیر میشود.
توصیه: هر گاه در انجام این عملکرد گشایشی ذهنی، تمرکز و تسلط کافی کسب کرده، آن را بصورت ذهنی اجرا کنید، متوجه خواهید شد که وزنهی خیالی پشت چشم های شما در یک سمت آسان تر از سمت دیگر بالا کشیده میشود،که معمولاً سمت راست آسان تر است. اصولاً این احساس ناشی از تفاوت بین دو نیم کرهی مغز شما است که استفاده از یکی به مراتب آسان تر از دیگری است ( نیم کرهی غالب). اگر این مورد برای شما ایجاد اشکال میکند، با یک فعالیت چرخشی ذهنی، در جهت چرخش عقربههای ساعت در ناحیهی بین ابروها، چشم سوم خود را تحریک کنید. منظور از جهت چرخش عقربههای ساعت این است که صورت خود را به عنوان صفحهی ساعت در نظر بگیرید و جهت صحیح چرخش را با آن بسنجید. برای این فعالیت چرخشی نیز از همان فرمان ذهنی عضلانی استفاده کنید که قبلاً برای باز کردن چشمهای خسته به کار میبردید. اما اکنون آنرا برای چرخش به کار ببرید، چنان که گویی با حرکت چرخشی یک مداد، این ناحیه را تحریک میکنید. بهترین روش این است که برای فعال کردن چشم سوم خود تمرین گشایشی اصلی و این تمرین چرخشی را یک در میان انجام دهید. فعالیت گشایشی ذهنی به هر حال برای هماهنگ کردن چشم سوم شما با هاله لازم است.
توجه: به یاد داشته باشید که همهی این تمرین های محرک انرژی، به آگاهی جسمانی موضعی خصوصاً آگاهی موضعی در سطح پوست وابستهاند. برای اینکه این تمرینها مؤثر باشند، باید احساس کنید که آنها واقعاً اتفاق میافتند.
مآخذ: کتاب هاله نورانی ، تآلیف دکتر مطلب برازنده، انتشارات کوشامهر
Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, Aura, Kushamehr
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.