Memar Bashy
19th July 2010, 01:39 AM
جايگاه نورپردازي در طراحي داخلي ساختمان
زندگي در ساختمانهاي سربه فلک کشيده امروزي، همواره در پرتوهاي جانفزاي نور خورشيد قرار ندارد
قافله پيشرفتهاي بشري، از لامپهاي شيشهاي خانگي ساده، اکنون به سيستمهاي بس مهيج نورپردازي رفته است و حتي کار را به جايي کشانده که از آن به عنوان يک علم و يک دانش کاملا سيستماتيک نام ميبرند.
امروزه به خصوص نقش اين علم در معماري داخلي بسيار مهم و جذاب مينمايد. با افزايش كارآيي صنعت برق و امكانات تكنولوژيك مربوط به آن،استفاده از محصولات وابسته به آن نيز رشد چشمگيري داشته است؛ چنانكه بايد اذعان داشت روشنايي راه را براي يك تحول در شناخت و طراحي معماري باز كرده است.
اين محصولات كه مشتمل بر انواع چراغها و سيستمهاي روشنايي هستند، ابزار اصلي نورپردازي را تشكيل ميدهند. با تنوع اين ابزار، طراحان با مسالهاي مواجه ميشوند و آن انتخاب صحيح وسيله نوري و تعيين محل مناسب براي آن است. چنين مشكلي پيچيدهتر از تامين كمي نور است. اگر چه لامپهاي عريان قادرند نيازهاي كمي نور را به آساني مرتفع كنند، واضح است كه جنبههاي دقيق تامين آسايش و نكات ظريف زيباييشناسي از عهده اين وسايل ساده بر نميآيد. در حقيقت گره كار در تهيه و تامين نور نيست بلكه تنظيم منابع نوري براي خلق محيط مناسب بصري مساله اصلي است.
در بررسيهاي انجام شده پيرامون استفاده افراد از نور و چگونگي نور پردازي منازل مسكوني خود، اطلاعاتي راهگشا به دست آمده است كه راه را براي راهنمايي توليدكنندگان، طراحان و نهايتا استفادهكنندگان باز ميكند يا باعث سوق دادن آنان به سمت استفاده از منابع نوري مطلوب و راهنمايي توليدكنندگان، طراحان و نهايتا استفاده كنندگان باز ميكند و يا باعث سوق دادن آنان به سمت استفاده از منابع نوري مطلوب و راهنمايي عموم به استفاده درست از منابع در اختيار ميشود. ابتدا اين نكات را مرور كرده و در ادامه نكاتي را درباره روشنايي عمومي از نظر ميگذرانيم:
افراد مورد مطالعه در اين مبحث در پاسخ به سوالي در زمينه استفاده از نور عمومي و موضعي در محل زندگي خود، اذعان دارند كه نور عمومي را بيشتر از نور موضعي در محل زندگي خود استفاده ميكنند. 75درصد افراد نور عمومي و 25درصد نيز نور موضعي را مورد استفاده قرار ميدهند. در مورد استفاده از انواع مختلف چراغهاي روشنايي بازار، خريد و استفاده به ترتيب با 50درصد و 35درصد و 10درصد در اختيار چراغهاي سقفي، ديواري و پايه دار زميني قرار ميگيرد كه اين خود ميتواند مويد استفاده بيشتر مردم از نورهاي عمومي در محل زندگي خود باشد.
رنگ غالب نورهاي مورد استفاده نيز حكايت از آن دارد كه نورهاي با رنگ سرد، بيشتر از رنگهاي گرم در بين مردم طرفدار دارد. اكثر مصرفكنندگان و خريداران چراغهاي روشنايي هنگام خريد محصول مورد نظر اولويتهايي را براي آن مدنظر خود دارند كه زيبايي منبع نور دهنده، كيفيت نوردهي آن، قيمت و نصب و نگهداري آن به ترتيب از عوامل دخيل در خريد و جذب مشتريان به محصولات است.
در اينجا به بررسي عواملي ميپردازيم كه عوامل اصلي در روشنايي محيط محسوب ميشوند. قابليت ديد در ناحيه تامين روشنايي مهمترين نياز استفادهكننده در محيط است. اين قابليت به عواملي بستگي دارد كه به بعضي از آنها اشاره ميكنيم:
شدت روشنايي: براي هر ناحيه تامين روشنايي خاص بايد مقياسي از منابع روشنايي، شدت خاصي از نور را ايجاد کنند. شدت روشنايي در سراسر ناحيهاي كه تامين روشنايي آن مدنظر است، بايد به طور معقولي يكنواخت باشد. اين به آن معني است كه سر تا سر اتاق بايد به ميزان مناسبي روشن شود. اين امر به منظور اجتناب از ايجاد نواحي تاريك در مساحتهاي زياد است كه ممكن است در حالتي كه شخص مجبور است، از ناحيه تامين روشنايي مربوط به خود به اطراف نگاه كند، به تطابق چشم اثر بگذارد. شدت روشنايي بايد با استانداردهاي مربوطه انتخاب شود.
سطوح مجاور: از تفاوت زياد در شدت روشنايي سطوح مجاور بايد اجتناب شود. تفاوت بين شدت روشنايي سطوح مجاور نبايد از نسبت ده به يك تجاوز كند، از اين رو درخشندگي اطراف ناحيه تامين روشنايي بايد كمتر از درخشندگي خود ناحيه تامين روشنايي باشد؛ در غير اين صورت، قابليت ديد در اين ناحيه مختل ميشود؛ همچنين ممكن است باعث خستگي چشم شود؛ زيرا در اين حال بايد خود را دو برابر شرايط جديد تطبيق دهد. (مانند مواقعي كه چشم از صفحه تلويزيون به اطراف منحرف ميشود و دوباره به صفحه بر ميگردد.) در صورت تداوم اين كار چشم خسته شده و منجر به ناراحتيهايي از قبيل سردرد، خستگي مفرد و غيره ميشود، البته خطري دائمي به چشم وارد نميآيد.
حفظ شدت روشنايي: به منظور اطمينان از اينكه شدت روشنايي مورد نظر همواره تامين ميشود، بايد تدابيري براي حفظ شدت روشنايي، تعمير و نگهداري و تميز كردن چراغها اتخاذ شود. شدت روشنايي نبايد هرگز به كمتر از 80 درصد مقدار توصيه شده افت كند. در طراحيهاي خوب روشنايي، براي جبران تقليل نوردهي که بر اثر كهنگي لامپ و تجمع آلودگي روي چراغها به وجود آمده، شدت روشنايي اوليه بيشتر از مقدار لازم در نظر گرفته ميشود.
كنترل خيرگي چشم: به منظور پيشگيري از ايجاد خيرگي ناراحت كننده چشم، ناشي از منابع نوري، درخشندگي آنها در زاويههاي ديد معمولي بايد محدود شود. لامپهاي بدون پوشش باعث ايجاد خيرگي ناراحت كننده چشم ميشوند؛ زيرا درخشندگي آنها معمولا خيلي زياد است. اين امر در مورد لامپهاي فلورسنت بدون پوشش در حالتي كه كار مداوم در زير نور اين لامپها مورد نياز است نيز صادق است.
چراغهايي همانند لامپ فلورسنت از نوع بلند با پايههاي باريك بدون استفاده از وسايل كنترل چشم از قبيل پخشكنندهاي منشوري يا شبكهاي به كار ميروند. با اين حال در حالي كه مدت زمان قرارگيري در زير نور لامپهاي فلورسنت بدون پوشش براي مثال در راهروهاي اتاق استراحت و غيره كم باشد، استفاده از آنها قابل قبول است.
انعكاسات ناخواسته: برخي از انعكاسات ممكن است در كارآيي يا راحتي اشخاص اختلال ايجاد كنند؛ مثلا انعكاس نور از روي سطوح براقي كه روي آنها مطالبي نوشته شده است، معمولا اين امر خارج از كنترل طراح روشنايي است؛ زيرا اين مساله به وضعيت قرارگيري ناحيه تامين روشنايي نسبت به منبع نوري بستگي دارد.توزيع روشني سطوح داخلي اصلي: علاوه بر كنترل درخشندگي منابع نوري، روشني سطوح داخلي اصلي از قبيل ديوارها، سقفها و غيره از طرق زير حاصل ميشود:
الف) در نظر گرفتن ضرايب انعكاسي مناسب براي سطوح.
ب) تامين روشنايي مناسب براي سطوح.
هدف از اتخاذ اين تدابير اجتناب از تفاوتهاي بيش از حد روشني سطوح وسيع است كه در ميدان ديد قرار دارند؛ تفاوتهاي خيلي زياد در روشني سطوح همانند و درخشندگي بيش از حد منابع نوري باعث خستگي مفرط چشمها ميشود. از طرفي در صورتيكه روشني خيلي يكنواخت باشد، تاثير آن ايجاد محيط خستهكننده يا افسردهكننده است.
با اينكه توزيع روشنايي عمومي عامل اصلي است ولي شدت سايهها نيز در محيط تاثير ميگذارد، شدت سايهها به وسيله نوع توزيع نور تعيين ميشود. مثلا نوردهي با زاويه بسته باعث ايجاد سايههايي با شدت زياد ميشود. در حالي كه لامپهاي فلورسنت سايههاي ملايم ايجاد ميكنند، سايههايي با شدت زياد معمولا مناسب نيستند به جز مواردي كه هدف ايجاد جلوههاي ويژه باشد.
انتخاب مستقيم روشنايي: سيستمهاي روشنايي بايد به گونهاي انتخاب شوند كه توزيع روشني مورد نياز را ايجاد كنند. اين بدين معني است كه در مورد آويز يا چراغهايي كه روي سطوح نصب ميشوند، در دفاتر كار و اماكن حداقل 30درصد نور منتشره بايد به طرف بالا باشد، در اين صورت ميتوان از كافي بودن روشني سقف اطمينان حاصل كرد.
روشنايي غيرمستقيم: نحوه عمل اين نوع روشنايي به صورت توكار است؛ در اين حالت همه نورها به طرف سقف هدايت ميشود و ساير سطوح اتاق، به وسيله انعكاس متقابل روشن ميشود، نتيجه اين امر خستهكننده است. زيرا توزيع روشني بيش از حد يكنواخت است، همچنين اين نوع روشنايي كارايي خوبي ندارد و فقط در موارد خاص بايد از آن استفاده كرد.
محل قرارگيري چراغها: ترتيب قرارگيري چراغها به منظور نيل به توزيع روشني دلخواه لازم است به گونهاي باشد كه نوركافي به قسمتهاي بالايي ديوارها و سقف برسد. اين امر عموما نياز به طرح قرارگيري چراغها در فواصل يكنواخت دارد تا بدين ترتيب شدت روشنايي مورد نياز در صفحه مربوط به ناحيه تامين روشنايي حاصل شود در حالي كه ترتيب قرارگيري به صورتي است كه فواصل بين چراغها از مقدار حداكثر نسبت فاصله به ارتفاع نصب تجاوز نميكند و فاصله از ديوارها نصف اين فاصله ميباشد.
به منظور حصول اطمينان از اينكه روشني ديوار كافي است چراغها را لازم است حتي نزديكتر به ديوارها قرار داد. در مورد چراغهاي با نور دهي به طرف بالا، لازم است آنها را در فاصله حداقل 150 سانتيمتر از سقف و حتي بيشتر از آن قرار داد، به طوري كه نور به طرف بالا به خوبي روي سقف توزيع شود.
رنگ و ترتيب رنگها: علاوه بر انعكاسات مناسب، سطوح بايد داراي رنگهاي مناسبي باشند؛ به طور كلي رنگها نبايد قوي يا خيلي ضعيف باشند. رنگهاي قوي ميتوانند باعث خستگي مفرط چشم شوند. مخروطهاي چشم در اثر خسته شدن باعث ديگر گوني تاثير رنگها ميشوند. رنگهاي ضعيف نيز به همين صورت باعث خستگي چشم ميشوند. ترتيب رنگها در قسمتهاي اصلي داخل اماكن، بايستي ساده و غير مزاحم باشد. در ضمن به كمك مراكز آسودن بصري (به شكل صفحات آويزان از ديوار مثل تقويم و ...) محيطي كه از نظر بصري رضايت بخش است، ايجاد ميشود، از پنجرهها نيز براي اين منظور استفاده ميشود.
رنگهاي گرم عبارتند از: قرمز، زرد، كرم، قهوهاي و...
رنگهاي سرد عبارتند از: آبيها و سبزها و ...
انتخاب رنگ به محيط احساسي كه تمايل به ايجاد آن است، بستگي دارد. رنگهاي گرم از لحاظ بصري فصل و مهيج هستند؛ در حالي كه رنگهاي سرد آرام بخش و متعادل هستند. تاثير ديگر رنگهاي گرم يا سرد روي اندازههاي ظاهري اتاق است كه كوچكتر و بزرگتر از مقدار واقعي به نظر برسند. رنگهاي گرم باعث كوچكتر به نظر رسيدن اتاق ميشوند.
در حالي كه رنگهاي سرد اتاق را بزرگتر نشان ميدهند.
انتخاب رنگ نور منبع نور به عوامل زير بستگي دارد:
_كاري كه در ناحيه تامين روشنايي انجام ميشود
_شرايط داخل اماكن
_سازگاري با ساير منابع نوري موجود مثل لامپهاي نور زرد
برخي از كارهايي كه در ناحيه تامين روشنايي انجام ميگيرند، نياز به منابع نوري با بازده رنگ بسيار خوب دارند. مشخصههاي منابع نوري در هر دو مورد بازده رنگ و دماي رنگ براي اين كاربردها معمولا در استانداردهاي مربوطه تعيين ميشوند.
انتخاب دماي رنگ به شدت روشنايي بستگي دارد، در شدت روشنايي كم نياز به دماي رنگ پايين است و در شدت روشنايي زياد نياز به دماي رنگ بالا. اين انتخاب احتمالا پيرو اين مساله است كه نور روز معادل دماي رنگ بالا با شدت روشنايي زياد پنداشته ميشود؛ در حالي كه نورش (دماي رنگ پايين كه حباب هنگام شب در اطراف آن مينشست) برابر با شدت روشنايي كم تصور ميشد.
انتخاب صحيح منابع نوري و ترتيب رنگها يك امر تجربي است، زيرا در مورد اينكه رنگهاي مختلف در زير نور منابع نوري مختلف و در محيطهاي مختلف چگونه به نظر خواهند رسيد جز با تجربه شخصي نميتوان نظر داد.
رنگ نور، آن تاثير حسي است كه به وسيله مجموعه طول موجهاي مختلفي توسط چشم دريافت ميشود، ايجاد ميشود. رنگ نور را نبايد به عنوان يك مشخصه سطوح منعكس كننده نور تلقي كرد. رنگ نورهاي منعكس شده از سطوح به انتخاب نوع منبع نوري بستگي دارد. نهايتا اينكه تصميمگيري در مورد اينكه يك سطح رنگي در زير نور يك منبع نور خاص چه رنگي به نظر خواهد رسيد با استفاده از تجربيات عملي ممكن ميگردد.
منبع: tarahiememari
زندگي در ساختمانهاي سربه فلک کشيده امروزي، همواره در پرتوهاي جانفزاي نور خورشيد قرار ندارد
قافله پيشرفتهاي بشري، از لامپهاي شيشهاي خانگي ساده، اکنون به سيستمهاي بس مهيج نورپردازي رفته است و حتي کار را به جايي کشانده که از آن به عنوان يک علم و يک دانش کاملا سيستماتيک نام ميبرند.
امروزه به خصوص نقش اين علم در معماري داخلي بسيار مهم و جذاب مينمايد. با افزايش كارآيي صنعت برق و امكانات تكنولوژيك مربوط به آن،استفاده از محصولات وابسته به آن نيز رشد چشمگيري داشته است؛ چنانكه بايد اذعان داشت روشنايي راه را براي يك تحول در شناخت و طراحي معماري باز كرده است.
اين محصولات كه مشتمل بر انواع چراغها و سيستمهاي روشنايي هستند، ابزار اصلي نورپردازي را تشكيل ميدهند. با تنوع اين ابزار، طراحان با مسالهاي مواجه ميشوند و آن انتخاب صحيح وسيله نوري و تعيين محل مناسب براي آن است. چنين مشكلي پيچيدهتر از تامين كمي نور است. اگر چه لامپهاي عريان قادرند نيازهاي كمي نور را به آساني مرتفع كنند، واضح است كه جنبههاي دقيق تامين آسايش و نكات ظريف زيباييشناسي از عهده اين وسايل ساده بر نميآيد. در حقيقت گره كار در تهيه و تامين نور نيست بلكه تنظيم منابع نوري براي خلق محيط مناسب بصري مساله اصلي است.
در بررسيهاي انجام شده پيرامون استفاده افراد از نور و چگونگي نور پردازي منازل مسكوني خود، اطلاعاتي راهگشا به دست آمده است كه راه را براي راهنمايي توليدكنندگان، طراحان و نهايتا استفادهكنندگان باز ميكند يا باعث سوق دادن آنان به سمت استفاده از منابع نوري مطلوب و راهنمايي توليدكنندگان، طراحان و نهايتا استفاده كنندگان باز ميكند و يا باعث سوق دادن آنان به سمت استفاده از منابع نوري مطلوب و راهنمايي عموم به استفاده درست از منابع در اختيار ميشود. ابتدا اين نكات را مرور كرده و در ادامه نكاتي را درباره روشنايي عمومي از نظر ميگذرانيم:
افراد مورد مطالعه در اين مبحث در پاسخ به سوالي در زمينه استفاده از نور عمومي و موضعي در محل زندگي خود، اذعان دارند كه نور عمومي را بيشتر از نور موضعي در محل زندگي خود استفاده ميكنند. 75درصد افراد نور عمومي و 25درصد نيز نور موضعي را مورد استفاده قرار ميدهند. در مورد استفاده از انواع مختلف چراغهاي روشنايي بازار، خريد و استفاده به ترتيب با 50درصد و 35درصد و 10درصد در اختيار چراغهاي سقفي، ديواري و پايه دار زميني قرار ميگيرد كه اين خود ميتواند مويد استفاده بيشتر مردم از نورهاي عمومي در محل زندگي خود باشد.
رنگ غالب نورهاي مورد استفاده نيز حكايت از آن دارد كه نورهاي با رنگ سرد، بيشتر از رنگهاي گرم در بين مردم طرفدار دارد. اكثر مصرفكنندگان و خريداران چراغهاي روشنايي هنگام خريد محصول مورد نظر اولويتهايي را براي آن مدنظر خود دارند كه زيبايي منبع نور دهنده، كيفيت نوردهي آن، قيمت و نصب و نگهداري آن به ترتيب از عوامل دخيل در خريد و جذب مشتريان به محصولات است.
در اينجا به بررسي عواملي ميپردازيم كه عوامل اصلي در روشنايي محيط محسوب ميشوند. قابليت ديد در ناحيه تامين روشنايي مهمترين نياز استفادهكننده در محيط است. اين قابليت به عواملي بستگي دارد كه به بعضي از آنها اشاره ميكنيم:
شدت روشنايي: براي هر ناحيه تامين روشنايي خاص بايد مقياسي از منابع روشنايي، شدت خاصي از نور را ايجاد کنند. شدت روشنايي در سراسر ناحيهاي كه تامين روشنايي آن مدنظر است، بايد به طور معقولي يكنواخت باشد. اين به آن معني است كه سر تا سر اتاق بايد به ميزان مناسبي روشن شود. اين امر به منظور اجتناب از ايجاد نواحي تاريك در مساحتهاي زياد است كه ممكن است در حالتي كه شخص مجبور است، از ناحيه تامين روشنايي مربوط به خود به اطراف نگاه كند، به تطابق چشم اثر بگذارد. شدت روشنايي بايد با استانداردهاي مربوطه انتخاب شود.
سطوح مجاور: از تفاوت زياد در شدت روشنايي سطوح مجاور بايد اجتناب شود. تفاوت بين شدت روشنايي سطوح مجاور نبايد از نسبت ده به يك تجاوز كند، از اين رو درخشندگي اطراف ناحيه تامين روشنايي بايد كمتر از درخشندگي خود ناحيه تامين روشنايي باشد؛ در غير اين صورت، قابليت ديد در اين ناحيه مختل ميشود؛ همچنين ممكن است باعث خستگي چشم شود؛ زيرا در اين حال بايد خود را دو برابر شرايط جديد تطبيق دهد. (مانند مواقعي كه چشم از صفحه تلويزيون به اطراف منحرف ميشود و دوباره به صفحه بر ميگردد.) در صورت تداوم اين كار چشم خسته شده و منجر به ناراحتيهايي از قبيل سردرد، خستگي مفرد و غيره ميشود، البته خطري دائمي به چشم وارد نميآيد.
حفظ شدت روشنايي: به منظور اطمينان از اينكه شدت روشنايي مورد نظر همواره تامين ميشود، بايد تدابيري براي حفظ شدت روشنايي، تعمير و نگهداري و تميز كردن چراغها اتخاذ شود. شدت روشنايي نبايد هرگز به كمتر از 80 درصد مقدار توصيه شده افت كند. در طراحيهاي خوب روشنايي، براي جبران تقليل نوردهي که بر اثر كهنگي لامپ و تجمع آلودگي روي چراغها به وجود آمده، شدت روشنايي اوليه بيشتر از مقدار لازم در نظر گرفته ميشود.
كنترل خيرگي چشم: به منظور پيشگيري از ايجاد خيرگي ناراحت كننده چشم، ناشي از منابع نوري، درخشندگي آنها در زاويههاي ديد معمولي بايد محدود شود. لامپهاي بدون پوشش باعث ايجاد خيرگي ناراحت كننده چشم ميشوند؛ زيرا درخشندگي آنها معمولا خيلي زياد است. اين امر در مورد لامپهاي فلورسنت بدون پوشش در حالتي كه كار مداوم در زير نور اين لامپها مورد نياز است نيز صادق است.
چراغهايي همانند لامپ فلورسنت از نوع بلند با پايههاي باريك بدون استفاده از وسايل كنترل چشم از قبيل پخشكنندهاي منشوري يا شبكهاي به كار ميروند. با اين حال در حالي كه مدت زمان قرارگيري در زير نور لامپهاي فلورسنت بدون پوشش براي مثال در راهروهاي اتاق استراحت و غيره كم باشد، استفاده از آنها قابل قبول است.
انعكاسات ناخواسته: برخي از انعكاسات ممكن است در كارآيي يا راحتي اشخاص اختلال ايجاد كنند؛ مثلا انعكاس نور از روي سطوح براقي كه روي آنها مطالبي نوشته شده است، معمولا اين امر خارج از كنترل طراح روشنايي است؛ زيرا اين مساله به وضعيت قرارگيري ناحيه تامين روشنايي نسبت به منبع نوري بستگي دارد.توزيع روشني سطوح داخلي اصلي: علاوه بر كنترل درخشندگي منابع نوري، روشني سطوح داخلي اصلي از قبيل ديوارها، سقفها و غيره از طرق زير حاصل ميشود:
الف) در نظر گرفتن ضرايب انعكاسي مناسب براي سطوح.
ب) تامين روشنايي مناسب براي سطوح.
هدف از اتخاذ اين تدابير اجتناب از تفاوتهاي بيش از حد روشني سطوح وسيع است كه در ميدان ديد قرار دارند؛ تفاوتهاي خيلي زياد در روشني سطوح همانند و درخشندگي بيش از حد منابع نوري باعث خستگي مفرط چشمها ميشود. از طرفي در صورتيكه روشني خيلي يكنواخت باشد، تاثير آن ايجاد محيط خستهكننده يا افسردهكننده است.
با اينكه توزيع روشنايي عمومي عامل اصلي است ولي شدت سايهها نيز در محيط تاثير ميگذارد، شدت سايهها به وسيله نوع توزيع نور تعيين ميشود. مثلا نوردهي با زاويه بسته باعث ايجاد سايههايي با شدت زياد ميشود. در حالي كه لامپهاي فلورسنت سايههاي ملايم ايجاد ميكنند، سايههايي با شدت زياد معمولا مناسب نيستند به جز مواردي كه هدف ايجاد جلوههاي ويژه باشد.
انتخاب مستقيم روشنايي: سيستمهاي روشنايي بايد به گونهاي انتخاب شوند كه توزيع روشني مورد نياز را ايجاد كنند. اين بدين معني است كه در مورد آويز يا چراغهايي كه روي سطوح نصب ميشوند، در دفاتر كار و اماكن حداقل 30درصد نور منتشره بايد به طرف بالا باشد، در اين صورت ميتوان از كافي بودن روشني سقف اطمينان حاصل كرد.
روشنايي غيرمستقيم: نحوه عمل اين نوع روشنايي به صورت توكار است؛ در اين حالت همه نورها به طرف سقف هدايت ميشود و ساير سطوح اتاق، به وسيله انعكاس متقابل روشن ميشود، نتيجه اين امر خستهكننده است. زيرا توزيع روشني بيش از حد يكنواخت است، همچنين اين نوع روشنايي كارايي خوبي ندارد و فقط در موارد خاص بايد از آن استفاده كرد.
محل قرارگيري چراغها: ترتيب قرارگيري چراغها به منظور نيل به توزيع روشني دلخواه لازم است به گونهاي باشد كه نوركافي به قسمتهاي بالايي ديوارها و سقف برسد. اين امر عموما نياز به طرح قرارگيري چراغها در فواصل يكنواخت دارد تا بدين ترتيب شدت روشنايي مورد نياز در صفحه مربوط به ناحيه تامين روشنايي حاصل شود در حالي كه ترتيب قرارگيري به صورتي است كه فواصل بين چراغها از مقدار حداكثر نسبت فاصله به ارتفاع نصب تجاوز نميكند و فاصله از ديوارها نصف اين فاصله ميباشد.
به منظور حصول اطمينان از اينكه روشني ديوار كافي است چراغها را لازم است حتي نزديكتر به ديوارها قرار داد. در مورد چراغهاي با نور دهي به طرف بالا، لازم است آنها را در فاصله حداقل 150 سانتيمتر از سقف و حتي بيشتر از آن قرار داد، به طوري كه نور به طرف بالا به خوبي روي سقف توزيع شود.
رنگ و ترتيب رنگها: علاوه بر انعكاسات مناسب، سطوح بايد داراي رنگهاي مناسبي باشند؛ به طور كلي رنگها نبايد قوي يا خيلي ضعيف باشند. رنگهاي قوي ميتوانند باعث خستگي مفرط چشم شوند. مخروطهاي چشم در اثر خسته شدن باعث ديگر گوني تاثير رنگها ميشوند. رنگهاي ضعيف نيز به همين صورت باعث خستگي چشم ميشوند. ترتيب رنگها در قسمتهاي اصلي داخل اماكن، بايستي ساده و غير مزاحم باشد. در ضمن به كمك مراكز آسودن بصري (به شكل صفحات آويزان از ديوار مثل تقويم و ...) محيطي كه از نظر بصري رضايت بخش است، ايجاد ميشود، از پنجرهها نيز براي اين منظور استفاده ميشود.
رنگهاي گرم عبارتند از: قرمز، زرد، كرم، قهوهاي و...
رنگهاي سرد عبارتند از: آبيها و سبزها و ...
انتخاب رنگ به محيط احساسي كه تمايل به ايجاد آن است، بستگي دارد. رنگهاي گرم از لحاظ بصري فصل و مهيج هستند؛ در حالي كه رنگهاي سرد آرام بخش و متعادل هستند. تاثير ديگر رنگهاي گرم يا سرد روي اندازههاي ظاهري اتاق است كه كوچكتر و بزرگتر از مقدار واقعي به نظر برسند. رنگهاي گرم باعث كوچكتر به نظر رسيدن اتاق ميشوند.
در حالي كه رنگهاي سرد اتاق را بزرگتر نشان ميدهند.
انتخاب رنگ نور منبع نور به عوامل زير بستگي دارد:
_كاري كه در ناحيه تامين روشنايي انجام ميشود
_شرايط داخل اماكن
_سازگاري با ساير منابع نوري موجود مثل لامپهاي نور زرد
برخي از كارهايي كه در ناحيه تامين روشنايي انجام ميگيرند، نياز به منابع نوري با بازده رنگ بسيار خوب دارند. مشخصههاي منابع نوري در هر دو مورد بازده رنگ و دماي رنگ براي اين كاربردها معمولا در استانداردهاي مربوطه تعيين ميشوند.
انتخاب دماي رنگ به شدت روشنايي بستگي دارد، در شدت روشنايي كم نياز به دماي رنگ پايين است و در شدت روشنايي زياد نياز به دماي رنگ بالا. اين انتخاب احتمالا پيرو اين مساله است كه نور روز معادل دماي رنگ بالا با شدت روشنايي زياد پنداشته ميشود؛ در حالي كه نورش (دماي رنگ پايين كه حباب هنگام شب در اطراف آن مينشست) برابر با شدت روشنايي كم تصور ميشد.
انتخاب صحيح منابع نوري و ترتيب رنگها يك امر تجربي است، زيرا در مورد اينكه رنگهاي مختلف در زير نور منابع نوري مختلف و در محيطهاي مختلف چگونه به نظر خواهند رسيد جز با تجربه شخصي نميتوان نظر داد.
رنگ نور، آن تاثير حسي است كه به وسيله مجموعه طول موجهاي مختلفي توسط چشم دريافت ميشود، ايجاد ميشود. رنگ نور را نبايد به عنوان يك مشخصه سطوح منعكس كننده نور تلقي كرد. رنگ نورهاي منعكس شده از سطوح به انتخاب نوع منبع نوري بستگي دارد. نهايتا اينكه تصميمگيري در مورد اينكه يك سطح رنگي در زير نور يك منبع نور خاص چه رنگي به نظر خواهد رسيد با استفاده از تجربيات عملي ممكن ميگردد.
منبع: tarahiememari