باستان شناس
14th July 2010, 08:37 PM
نگاره سیمرغ؛ رمز وجود خدا و نشان شاهنشاهی ساسانی
http://i266.photobucket.com/albums/ii263/amirskip4life/simorgh1.jpg
سیمُرغ نام یک چهره اسطوره ای-افسانهای ایرانی است. او نقش مهمی در داستانهای شاهنامه دارد.
نامش کوه اسطورهای قاف است. دانا و خردمند است و به رازهای نهان آگاهی دارد.
زال را میپرورد و همواره او را زیر بال خویش پشتیبانی میکند. به رستم در نبرد با اسفندیار رویین تن یاری میرساند و...
جز در شاهنامه دیگر شاعران پارسیگوی نیز سیمرغ را چهرهٔ داستان خود قرار دادهاند.
از آن دستهاست منطق الطیر عطار نیشابوری.
سیمرغ بر پارچه ابریشمی منجوق دوزی شده از عهد ساسانیان
http://i266.photobucket.com/albums/ii263/amirskip4life/Textile0001.jpg
نشان سیمرغ نگاره ایست با ساختاری پیچیده؛ مرغی افسانهای با دُم طاووس، بدن عقاب و سر و پنجههای شیر.
نشان سیمرغ در دوره ایران ساسانی، بر بسیاری از جاها و ظرف ها نقش بسته و نشان رسمی شاهنشاهی ایران بوده.
پیشینه حضور این مرغ اساطیری در فرهنگ ایرانی به دوران باستان میرسد. آن چه از اوستا و آثار پهلوی بر میآید، میتوان دریافت که سیمرغ، مرغی است فراخ بال که بر درختی درمان بخش که در بردارندهٔ تخم همه گیاهان است، آشیان دارد.
منطق الطیر عطار داستان سفر گروهی از مرغان به راهنمایی هد هد به کوه قاف برای رسیدن به آستان سیمرغ است. هر مرغ به عنوان نماد دستهٔ خاصی از انسانها تصویر میشود.
سختیهای راه باعث میشود مرغان یکی یکی از ادامهٔ راه منصرف شوند. در پایان، سی مرغ به کوه قاف میرسند و در حالتی شهودی در مییابند که سیمرغ در حقیقت خودشان هستند.
اکثر محققان ادبیات، از جمله «دکتر شفیعی کدکنی» بر این باورند که در این داستان، سیمرغ رمزی از وجود حق تعالی است. سیمرغ رمز آن مفهومی است که نام دارد و نشان ندارد. ادرک انسان نسبت به او ادراکی است «بی چگونه». سیمرغ در ادبیات ما گاهی رمزی از وجود آفتاب که همان ذات حق است، نیز میشود. ناپیدایی و بی همتا بودن سیمرغ، دستاویزی است که او را مثالی برای ذات خداوند قرار میدهد.
پژوهشگر دیگر ادبیات، «دکتر پورنامداریان»، بر این باور است که در این داستان، سیمرغ در حقیقت رمز «جبرئیل» است. چرا که تقریباً تمام صفات سیمرغ در وجود جبرئیل جمع است.
سلسله ساسانیان
این سسلسله چهار صد سال بر سرزمین اهورایی پارس حکومت کرد و با یورش اعراب منقرض شد.
بنیانگذاران حكومت دینی خاندان ساسانی از پارس برخاسته، خود را وارث هخامنشیان و از نسل آن ها می داشتند. آنان بنا به نام جد خویش سلسله را ساسانی نام نهادند.
ساسان ریاست معبد آناهیتای شعر استخر را بر عهده داشت. بابك پسر ساسان بر شهر خیر در كنار دریاچه بختگان فرمانروایی می كرد.
نقشه فرمانروایی ساسانیان
http://i266.photobucket.com/albums/ii263/amirskip4life/Sassanid-empire-610CE.png
از جمله اقدامات مهم این دورهتمركز وحدتی نیرومند و پابرجا و همچنین ایجاد شدن دین رسمی زرتشت در کشور بود
هنر و صنعت در این دوره رونق بسیار یافت. پارچه های تولید ایران در روم مشتریان زیادی داشت. فلزكاران ماهر در خدمت شاهان و شاه زادگان بودند و برای آنان ظروف بسیار ظریف و زیبا از جنس طلا و نقره می ساختند كه نمونه هایی از آن ها در موزه های اروپا موجود است.
موسیقی از جمله هنرهایی بود كه مورد توجه شاهان ساسانی بوده است. موسیقی دانان و آوازه خوانان دربار را هنیاگر یا خنیاگر می نامیدند، خسرو پرویز و بهرام گور در میان شاهان ساسانی به شعر و موسیقی علاقه داشتند و به آن اهمیت می دادند.
یكی از هنرهای بی مانند عصر ساسانی ساخت حباب هایی بود كه موسیقی و اصوات دیگر را ضبط و در موقع لزوم با وسایلی كه آن روزگار در دست بود، صداهای ضبط شده پخش می گردید كه این حباب ها در ایوان مداین و نصب آن بر روی دیوارهای آن برای پخش موسیقی به كار رفته بود.
منطق الطیر، عطار نیشابوری، تصحیح محمد رضا شفیعی کدکنی، انتشارات سخن، ۱۳۸۳
دیدار با سیمرغ، تقی پورنامداریان، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۴
http://i266.photobucket.com/albums/ii263/amirskip4life/simorgh1.jpg
سیمُرغ نام یک چهره اسطوره ای-افسانهای ایرانی است. او نقش مهمی در داستانهای شاهنامه دارد.
نامش کوه اسطورهای قاف است. دانا و خردمند است و به رازهای نهان آگاهی دارد.
زال را میپرورد و همواره او را زیر بال خویش پشتیبانی میکند. به رستم در نبرد با اسفندیار رویین تن یاری میرساند و...
جز در شاهنامه دیگر شاعران پارسیگوی نیز سیمرغ را چهرهٔ داستان خود قرار دادهاند.
از آن دستهاست منطق الطیر عطار نیشابوری.
سیمرغ بر پارچه ابریشمی منجوق دوزی شده از عهد ساسانیان
http://i266.photobucket.com/albums/ii263/amirskip4life/Textile0001.jpg
نشان سیمرغ نگاره ایست با ساختاری پیچیده؛ مرغی افسانهای با دُم طاووس، بدن عقاب و سر و پنجههای شیر.
نشان سیمرغ در دوره ایران ساسانی، بر بسیاری از جاها و ظرف ها نقش بسته و نشان رسمی شاهنشاهی ایران بوده.
پیشینه حضور این مرغ اساطیری در فرهنگ ایرانی به دوران باستان میرسد. آن چه از اوستا و آثار پهلوی بر میآید، میتوان دریافت که سیمرغ، مرغی است فراخ بال که بر درختی درمان بخش که در بردارندهٔ تخم همه گیاهان است، آشیان دارد.
منطق الطیر عطار داستان سفر گروهی از مرغان به راهنمایی هد هد به کوه قاف برای رسیدن به آستان سیمرغ است. هر مرغ به عنوان نماد دستهٔ خاصی از انسانها تصویر میشود.
سختیهای راه باعث میشود مرغان یکی یکی از ادامهٔ راه منصرف شوند. در پایان، سی مرغ به کوه قاف میرسند و در حالتی شهودی در مییابند که سیمرغ در حقیقت خودشان هستند.
اکثر محققان ادبیات، از جمله «دکتر شفیعی کدکنی» بر این باورند که در این داستان، سیمرغ رمزی از وجود حق تعالی است. سیمرغ رمز آن مفهومی است که نام دارد و نشان ندارد. ادرک انسان نسبت به او ادراکی است «بی چگونه». سیمرغ در ادبیات ما گاهی رمزی از وجود آفتاب که همان ذات حق است، نیز میشود. ناپیدایی و بی همتا بودن سیمرغ، دستاویزی است که او را مثالی برای ذات خداوند قرار میدهد.
پژوهشگر دیگر ادبیات، «دکتر پورنامداریان»، بر این باور است که در این داستان، سیمرغ در حقیقت رمز «جبرئیل» است. چرا که تقریباً تمام صفات سیمرغ در وجود جبرئیل جمع است.
سلسله ساسانیان
این سسلسله چهار صد سال بر سرزمین اهورایی پارس حکومت کرد و با یورش اعراب منقرض شد.
بنیانگذاران حكومت دینی خاندان ساسانی از پارس برخاسته، خود را وارث هخامنشیان و از نسل آن ها می داشتند. آنان بنا به نام جد خویش سلسله را ساسانی نام نهادند.
ساسان ریاست معبد آناهیتای شعر استخر را بر عهده داشت. بابك پسر ساسان بر شهر خیر در كنار دریاچه بختگان فرمانروایی می كرد.
نقشه فرمانروایی ساسانیان
http://i266.photobucket.com/albums/ii263/amirskip4life/Sassanid-empire-610CE.png
از جمله اقدامات مهم این دورهتمركز وحدتی نیرومند و پابرجا و همچنین ایجاد شدن دین رسمی زرتشت در کشور بود
هنر و صنعت در این دوره رونق بسیار یافت. پارچه های تولید ایران در روم مشتریان زیادی داشت. فلزكاران ماهر در خدمت شاهان و شاه زادگان بودند و برای آنان ظروف بسیار ظریف و زیبا از جنس طلا و نقره می ساختند كه نمونه هایی از آن ها در موزه های اروپا موجود است.
موسیقی از جمله هنرهایی بود كه مورد توجه شاهان ساسانی بوده است. موسیقی دانان و آوازه خوانان دربار را هنیاگر یا خنیاگر می نامیدند، خسرو پرویز و بهرام گور در میان شاهان ساسانی به شعر و موسیقی علاقه داشتند و به آن اهمیت می دادند.
یكی از هنرهای بی مانند عصر ساسانی ساخت حباب هایی بود كه موسیقی و اصوات دیگر را ضبط و در موقع لزوم با وسایلی كه آن روزگار در دست بود، صداهای ضبط شده پخش می گردید كه این حباب ها در ایوان مداین و نصب آن بر روی دیوارهای آن برای پخش موسیقی به كار رفته بود.
منطق الطیر، عطار نیشابوری، تصحیح محمد رضا شفیعی کدکنی، انتشارات سخن، ۱۳۸۳
دیدار با سیمرغ، تقی پورنامداریان، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۴