PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ایستگاه پایانی برای فروشندگان زن در مترو معنا ندارد



آبجی
6th July 2010, 11:02 AM
http://www.tehran.gov.ir/new/News/2083.jpg





صدای بوق قطار را كه می شنوی، برمی خیزی و منتظر می مانی تا بازار از راه برسد.




بازاری شلوغ و پرهیاهو كه از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در آن پیدا می شود گاهی خرید می كنی و گاهی هم شاگرد فروشندگان می شوی چرا كه اینجا راسته بازاری زیرزمینی است، اینجا متروست.
مترو تهران در سال ۱۳۷۷ آغاز به كار كرد و در طی ۱۱ سال، فعالیت خود را از یك خط به چهار خط توسعه داد تا با این كار ذائقه مردم خسته از ترافیك تهران را كه قبل از افتتاح مترو برای سفرهای درون شهری تنها می توانستند از اتوبوس و تاكسی استفاده كنند، روز به روز به استفاده از قطارهای زیرزمینی سوق دهد.
در طی این سال ها و همراه با افزایش تعداد مسافران مترو، فروشندگی در مترو به عنوان شغلی خودجوش در میان مردم به خصوص زنان رواج یافت و امروزه مترو جزء اماكنی شده است كه بسیاری از افراد برای خرید در واگن های آن تردد می كنند.


● آغاز سفر؛ ایستگاه اول
اگر مسیری طولانی در پیش داشته باشی، سوار شدن در نخستین ایستگاه برایت غنیمتی است چرا كه بدون دردسر می توانی جایی برای نشستن پیدا كنی؛ البته در هوای سرد زمستان، این غنیمت مشكلاتی هم دارد از جمله اینكه فن های واگن با شدت هرچه تمام تر برخلاف روزهای گرم تابستان، در حال فعالیت هستند و مطمئناً اگر قصد نشستن داشته باشی باید به فكر عواقبش یعنی سرماخوردگی یا حتی سرمازدگی هم باشی.
هنوز اول صبح است و واگن بدون حضور فروشندگان سوت و كور است ولی احتمالاً تا چند دقیقه دیگر فضای واگن پر می شود از صدای زنانی كه با سن و سال و تیپ و لباس های مختلف اجناس خود را به مشتریان عرضه می كنند.
واگن های ویژه بانوان مترو ، برای این دسته از اقشار جامعه مكانی امن، بدون مالیات و پر از مشتری های رنگارنگ است كه شغلی همیشگی و پر درآمد را برایشان فراهم می سازد.


● فروشنده هایی با ظواهر غربی
چند دقیقه ای گذشته است، قطار با صدای جیرجیر كشداری در ایستگاه توقف می كند، فروشنده ها كه منتظر هستند با توقف قطار سعی می كنند هر كدام از طریق یكی از درهای واگن وارد شوند كه در مسیر كسب و كار یكدیگر تداخلی به وجود نیاورند.
فروشنده ای نزدیك تر می آید، زنی میانسال با قدی بلند كه یك مانتوی تنگ و بدن نما به تن دارد و شالی به سر انداخته است، در میان فریادهایی كه برای معرفی اجناسش می زند چیزی كه بیشتر جلب توجه می كند، نحوه آرایش سر و صورت و موهای اوست؛ با اینكه میانسال است اما آرایشی بسیار تند و زننده دارد.
فروشنده دیگری كه او هم اتفاقاً میانسال است، روسری اش را بر می دارد و شروع به تبلیغ شانه مو می كند و انواع روش های استفاده از آن شانه كذایی را به طور كاملاً عملی بر روی موهای رنگینش و در مقابل درب شیشه ای واگن كناری به نمایش می گذارد.
فروشنده های دیگر هم نزدیك تر می آیند، به چهره بعضی از آنها كه نگاه می كنی دیگر فراموش می كنی كه به اجناسشان نگاه كنی و به این می اندیشی با آن همه پولی كه خرج آرایش، لباس، كیف و كفششان كرده اند آیا واقعاً از سر ناچاری به فروشندگی در واگن های مترو رو آورده اند؟


● بعضی از زنان میانسال مذهبی تفكر خوبی نسبت به ما ندارند
مریم ۲۷ ساله كه تا سال سوم راهنمایی درس خوانده است و دو سال سابقه فروشندگی در مترو دارد در گفت وگو با خبرنگار زنان باشگاه خبری فارس «توانا» می گوید: اگر آرایش صورت نداشته باشیم، چهره مان خسته به نظر می رسد و نمی توانیم مشتری های زیادی جذب كنیم.
وی می افزاید: بعضی از زنان میانسال مذهبی از حضور افرادی همچون من در مترو احساس ناراحتی دارند، این را از نگاهشان می فهمم. به خاطر اینكه ما حجاب درستی نداریم، آنها تفكر خوبی نسبت به ما ندارند.
مریم به فروشنده ای كه روبروی واگن آقایان، روسری اش را برداشته است، اشاره می كند و می گوید: همه جا، همه جور آدمی پیدا می شود.


● در این شغل فقط اخلاق خوش مهم است
در ایستگاه بعد، خدیجه لطفی كه ۲۸ ساله است و لیسانس دارد، در حال فروش كالای خود است؛ به نظر او مردم، كالایی را می خرند كه ارزانتر باشد و اصلاً كاری به آرایش و پوشش فروشنده ندارند.
مریم حیدری ۴۷ ساله كه دیپلم دارد و فقط ۸ ماه است كه در مترو فروشندگی می كند نیز در گفت وگو با خبرنگار زنان باشگاه خبری فارس «توانا» در مورد تأثیر پوشش و آرایش فروشندگان در میزان فروششان بیان می كند: اصلاً نوع پوشش و آرایش تأثیری در فروش ندارد و فقط اخلاق خوش است كه می تواند خریدار را جذب كند.
وی در ادامه می افزاید: من با اینكه خودم به درآمد احتیاج دارم ولی گاهی كه خانم های فروشنده ای را می بینم كه خستگی از سرو رویشان می بارد، حتی اگر به كالایی كه می فروشند احتیاج نداشته باشم، برای اینكه كمكی كرده باشم، حتماًاز آنها خرید می كنم.
كمی كه بیشتر دقیق می شوی، در لابه لای جمعیت مسافران و فروشندگان مد روز، فروشندگانی را هم می بینی كه نگاهشان خسته است و سر و وضع آنها، كاملاً معمولی است؛ به چشمانشان كه نگاه می كنی، موج افكار مشوش و درهم و برهم آنها را به وضوح می بینی. شاید فكر اجاره خانه، قسط وام، خرج بچه های كوچك و حتی جوانان بیكارشان، لحظه ای رهایشان نمی كند.
قطار كه می آید، كنار می ایستی تا فروشنده ها پیاده شوند، پیرزنی با یك ساك بزرگ از قطار خارج می شود. او كه ۶۶ سال سن دارد تا كلاس ششم قدیم بیشتر درس نخوانده و به خاطر كهولت سنش نمی تواند به طور مداوم به مترو بیاید، وقتی لب به سخن می گشاید، اظهار می دارد: ۳ فرزند مجرد دارم كه بیمارند و من نان آورشان هستم.
وی ادامه می دهد: این لباسها را از یك تولیدی می آورم و پس از فروش، مقداری از سود نصیبم می شود كه عالی نیست ولی شكر خدا خوب است.


● مافیا در مترو
هر كدام از این فروشندگان برای پنهان كردن اجناسشان از دید مأموران، روشی برای بسته بندی آنها دارند.
فروشنده ای كه لوازم آرایش می فروشد، كیفش را باز می كند، جعبه كوچكی را بیرون می آورد و خیلی سریع شروع به معرفی اجناسش می كند.
فروشنده ای كه لباس و شال می فروشد، اجناسش را درون یك چمدان چرخ دار قرارداده تا برای مأموران زیاد جلب توجه نكند و شبیه یك مسافر به نظر برسد.
فروشنده بدلیجات، از هر كدام از اجناسش نمونه ای به گوش و گردن و مو و لباس خود آویزان كرده و وقتی وارد قطار می شود، شالش را از روی آنها برمی دارد و به فروش مشغول می شود.
اما در این بین كسانی هم هستند كه یا افتادن كالاهایشان به دست مأموران برایشان مهم نیست یا در گیرودار مشكلات زندگی و خستگی هر روزه فروشندگی و برخورد با این همه آدم، دیگر حال و حوصله بسته بندی های مخفی و دور از ذهن مأموران مترو را ندارند و اجناس شان را در كیسه های پلاستیكی جابه جا می كنند.


● ایستگاه امن
فروشندگان تازه كار تا بخواهند راه و چاه ایستگاه های امن را پیدا كنند، چندباری اجناسشان به دست مأموران مترو می افتد ولی فروشندگان حرفه ای به خوبی می دانند كه كدام ایستگاه ها برای رفت وآمد امن تر هستند.
در این حالت حرفه ای ها به دو گروه تقسیم می شوند؛ گروه نخست برای سوار و پیاده شدن ایستگاه های پرت را انتخاب می كنند كه به خاطر كمی تعداد مسافران، مسلماً مأموران كمتری دارند و البته این فروشندگان باید داخل قطار تا رسیدن به ایستگاه های شلوغ تر مگس بپرانند.
گروه دوم مسافران ایستگاه های شلوغ مثل بازار و میدان امام حسین (علیه السلام) هستند كه اولاً در میان جمعیت به راحتی پنهان می شوند و ثانیاً چون معمولاً همه كسانی كه از این ایستگاه ها رفت وآمد می كنند، از خرید برگشته اند و همه، بسته های بزرگی به همراه دارند به همین دلیل بسته های فروشندگان زیاد به چشم نمی آید.
خانم «ر» ۲۵ ساله كه لیسانس حسابداری دارد و مأمور فروش بلیط در یكی از ایستگاه شلوغ مترو است و همینطور آقایی حدوداً ۴۰ ساله كه مأمور ایستگاه بهارستان است، بالاتفاق عقیده دارند كه شناسایی فروشندگان بسیار راحت است ولی مأموران مترو حق برخورد با آنها را ندارند.
این خانم همچنان می افزاید: مأموران كاور پوش، كارشان خدمات امور ایستگاهی است و اصلاً كاری به فروشندگان ندارند و این پلیس مترو است كه وظیفه برخورد با فروشندگان را دارد.
وی در ادامه بیان می كند: وقتی به نمازخانه می آیم، بعضی از آنها را می بینم و به صحبتهایشان گوش می دهم، به نظر من اكثریت آنها به این كار احتیاج دارند.
یكی دیگر از فروشندگان بلیط كه خانمی حدوداً ۲۶ ساله است بر خلاف سخنان همكارش می گوید: بسیاری از این افراد خانوادگی كار می كنند و درآمد بسیار بالایی دارند پس نمی توان گفت كه واقعاً محتاج هستند.


● مأموران مترو وظیفه شان را انجام می دهند
روژان ۲۱ ساله كه تا سوم راهنمایی بیشتر درس نخوانده و از فروشندگان متروست به خبرنگار زنان باشگاه خبری فارس «توانا» می گوید: با اینكه رفتار مأموران با ما خیلی بد است ولی من به آنها حق می دهم چون وظیفه شان را انجام می دهند.
▪ وی تأكید می كند: ما در محیطی كه همه خانم هستند، فعالیت می كنیم؛ چیزی را كه مردم به آن احتیاج دارند می فروشیم، پس چرا باید با ما مثل خلافكاران رفتار شود؟
روژان در پاسخ به این پرسش كه آیا تا به حال مأموران نیروی انتظامی او را دستگیر كرده اند یا خیر، می گوید: بله، ولی من زیاد با آنها كلنجار نمی روم؛ آنها اجناسم را توقیف كرده و تعهد گرفته اند كه دیگر فروشندگی نكنم.


● بسیاری از فروشنده ها از ترس تشكیل پرونده قید وسایل توقیفی خود را می زنند
مریم حیدری نیز در مورد سرنوشت اجناس توقیفی توسط نیروی انتظامی معتقد بود كه نیروی انتظامی اجناس توقیفی را به شهرداری می فرستد و مشخصاتی از فروشندگان می گیرد تا این فروشندگان بتوانند به شهرداری مراجعه كنند و اجناسشان را پس بگیرند البته بسیاری از فروشنده ها از ترس اینكه برایشان پرونده ای درست نشود، قید وسایل شان را می زنند و مشخصات اشتباهی می دهند.


● فروشندگی با طیب خاطر
اضطراب همراه همیشگی زنان فروشنده متروست، موقع سوار و پیاده شدن، اول خوب باید ایستگاه مورد نظرشان را زیر نظر بگیرند و بعد به سرعت وارد واگن شوند یا بدون جلب توجه از آن خارج شوند.
فروشندگی در مترو برای آنان اگرچه كاری امن در محیطی زنانه است ولی پر از دل مشغولی و نگرانی به خاطر توقیف شدن اجناسشان توسط مأموران است.
غلامرضا لطیفی، كارشناس مسائل شهری در گفت وگو با خبرنگار زنان باشگاه خبری فارس «توانا»، ضمن مسئول دانستن سازمان مترو، شهرداری و در رده بالاتر وزارت كار وامور اجتماعی به منظور ساماندهی فروشندگان مترو، تأكید می كند: در این زمینه شهرداری مسئولیت اصلی را بر عهده دارد.
وی بیكاری را دلیل اصلی افزایش روزافزون فروشندگی در مترو عنوان می كند و می افزاید: زمانی كه نهادهای دولتی نتوانند برای افراد جامعه شغل ایجاد كنند، مسلماً خود آنها دست به كار خواهند شد.
این استاد دانشگاه ضمن رد هرگونه برخورد غیراصولی با فروشندگان مترو، تصریح می كند: در بسیاری از كشورها از جمله تركیه، كشورهای آسیای جنوب شرقی و حتی برخی كشورهای اروپایی دستفروشی در مترو وجود دارد.
وی در مورد راهكارهای ساماندهی فروشندگان مترو می گوید: نهادهای مسئول با شناسایی این افراد می توانند برای آنها كارت فروشندگی صادر كنند به نحوی كه نوع كالای در معرض فروش هر فروشنده در كارتش قید شود.
وی همچنین ایجاد غرفه های ثابت در ایستگاه های مترو را برای این فروشندگان به عنوان راهكاری دیگر در این زمینه ذكر می كند و ادامه می دهد: این روش ها هم می توانند عده زیادی را از بیكاری درآورند و هم برای سازمان مترو و شهرداری منبع درآمد باشند و هم از زشت شدن چهره مترو جلوگیری كنند.


● وضعیت فروشندگان در مترو موجب بی نظمی شده است
مجید ابهری، مشاور كمیسیون اجتماعی مجلس با اشاره به سماجت برخی فروشندگان مترو در هنگام فروش اجناسشان، این امر را سبب از دست رفتن صبر و حوصله مسافران می داند و می افزاید: وضعیت كنونی فروشندگی در متروی تهران موجب بی نظمی میان مسافران و فروشندگان شده است.
این متخصص علوم رفتاری در ادامه به خبرنگار زنان باشگاه خبری فارس«توانا» اظهار می دارد: یكی از پیامدهای سماجت فروشندگان مترو، ایجاد رقابت كاذب مابین فروشندگان است.


● وجود فروشندگان در مترو حواس مسافران را پرت می كند
وقتی پس از یك روز پر از كار و شلوغی و خستگی وارد مترو می شوی، به احتمال زیاد باید مسیر را ایستاده طی كنی، در ازدحام جمعیت و صحبت های مسافران، صدای فروشندگان مترو نیز از گوشه و كنار واگن شنیده می شود؛ فروشندگانی كه اجناسشان را باید از لابه لای مسافران رد كنند و احتمالاً به دنبال ترمزهای ناگهانی قطار به مسافران تنه بزنند.
حالا از یك طرف باید سعی كنی میله های مترو از دستت رها نشود كه روی زمین نیفتی، از طرف دیگر باید به چپ و راست و بالا و پایین حركت كنی تا فروشندگان بتوانند وسایل شان را جابه جا كنند و از طرف دیگر باید حواست باشد كه ایستگاه مقصد را گم نكنی؛ این كارها به نظر سخت می آید.
محدثه زین العابدین ۲۰ ساله و دانشجوی روانشناسی كه مسافر متروست، در مورد سروصدای فروشندگان مترو به خبرنگار زنان باشگاه خبری فارس «توانا» می گوید: این فروشندگان آنقدر زیاد هستند و آنقدر با سر و صدای بلند اجناسشان را تبلیغ می كنند كه گاهی حواسم پرت می شود و ایستگاه مقصدم را رد می كنم.
سارا جان قربان ۲۱ ساله و لیسانس با بیان اینكه «در مواقعی كه مترو شلوغ است حركت فروشندگان در میان واگن باعث اذیت و آزار مسافران می شود» اظهار می دارد: من در مقابل آزار و اذیت فروشندگان مترو، فقط صبر می كنم و تا به حال با آنها برخورد نكرده ام.


● وسوسه یا نیاز

اجناس فروشندگان مترو بیشتر اوقات وسوسه كننده است، اجناسی كه شاید خیلی ضروری نباشد، اجناسی كه شاید هیچ گاه به خرید آنها نیازی نباشد اما وقتی نخستین مسافر برای خرید پیش قدم می شود، حس وسوسه كننده خرید در كنار حس قدرتمند چشم وهم چشمی سبب ساز خرج شدن آسان خرجی خانواده خواهد شد، و البته عده ای هم هستند كه همیشه كنترل احساس شان را در دست دارند.
صدف نورپرور ۱۴ ساله و دانش آموز سوم راهنمایی به خبرنگار زنان باشگاه خبری فارس «توانا» می گوید: وقتی زیور آلات را در دست فروشندگان می بینم، واقعاً دوست دارم كه خرید كنم ولی خودم را كنترل می كنم.
خانم صالحی ۵۰ ساله كه فرهنگی بازنشسته است در این رابطه تأكید می كند: فروشندگان با تبلیغات و سروصدایشان بیشتر مسافران را برای خرید وسوسه می كنند.


● به خاطر ترس از آبرویم دیگر نمی خواهم در مترو كار كنم
دستفروشی در مترو شاید شغلی قانونی نباشد و به قول مأمور نیروی انتظامی ایستگاه امام خمینی (رحمت الله علیه) هزاران عیب از جمله افزایش طلاق، موافق نبودن بعضی ازخانواده های فروشنده ها، استاندارد نبودن كالاها، فروش مواد مخدر در پوشش فروشندگی و ضمانت نداشتن اجناس داشته باشد اما برای بسیاری از فروشندگان یك شغل حیاتی محسوب می شود كه البته از دید بعضی از افراد جامعه پذیرفته شده نیست.
▪ فرض كنید شما یك فروشنده باشید، وسط راهروی قطار ایستاده اید و با صدای بلند و لحنی متفاوت مشغول تبلیغ اجناستان هستید، یكدفعه چشمتان می خورد به یك آشنا، یك فامیل، یك دوست قدیمی، چه حالی پیدا می كنید؟
پروانه در همین زمینه معتقد بود «من از شدت خجالت، رنگ به رنگ می شوم و در نخستین ایستگاه قطار را ترك می كنم.»مریم اما خیالش راحت بود و می گفت: « من بچه شهرستانم ».
مریم حیدری كه فردی خجالتی و كمرو بود و نگاه مسافران مترو را كشنده و تحقیرآمیز می دید در این مورد سه بار تكرار كرد «آبرو، آبرو، آبرو» و بعد افزود «من دختر و پسر مجرد دارم و به خاطر ترس از آبروی زندگی آینده آنها، دیگر نمی خواهم در مترو كار كنم.»


● حریم
قطارهای قدیمی مترو، واگن های كاملاً مجزایی داشتند كه زمینه دیدزنی را برای مسافران واگن های مجاور یكدیگربه وجود نمی آورد اما در حال حاضر بیشتر قطارهایی كه در خطوط مترو رفت وآمد می كنند از نوعی هستند كه واگن های به هم پیوسته دارند و فقط به وسیله یك در كوچك شیشه ای كه قابل باز شدن است از یكدیگر جدا می شوند و این مسئله باعث به وجود آمدن فضای مفرح و دل انگیزی برای بعضی آقایان مسافر واگن های كناری واگن ویژه بانوان شده است.
مقدم ۲۵ ساله كه مربی پیش دبستان است از فروشندگان لباس های زنانه كه كارشان را مقابل واگن آقایان انجام می دهند، به شدت ناراحت است و در این رابطه اظهار می دارد: من واقعاً از این كار عصبانی و ناراحت می شوم و فقط سعی می كنم طوری بنشینم یا بایستم كه پشت به واگن آقایان باشد، چون واقعاً معذب هستم.


● ایستگاه آخر
اینجا ایستگاه آخر است ولی هنوز هم فروشندگان به دنبال مشتری هستند، مسافران قطار را ترك می كنند تا به سراغ كار و زندگی خود بروند اما فروشندگان مترو پیاده می شوند تا دوباره سوار شوند؛ مسیر را برگردند یا در ایستگاه های تقاطع خطوط مترو، مسیرشان را عوض كنند، برای فروشندگان مترو ایستگاه پایانی وجود ندارد.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد