آبجی
4th July 2010, 12:02 PM
هیولای زلزله از آن هیولاهای خیالی نیست که معمولا برخی از پدر و مادر ها برای ساکت نمودن و خواب کردن کودکان از آن استفاده می کنند.
هیولای زلزله از آن هیولاهای خیالی نیست که معمولا برخی از پدر و مادر ها برای ساکت نمودن و خواب کردن کودکان از آن استفاده می کنند.هیولای خیالی دنیای کودکان گرچه به اندازه ای وحشت آور است که با یادآوری نام آن،کودک از آنچه می خواهد منصرف می گردد و معمولا به خواب می رود تا سایه وحشت هیولا را از دنیای خود دور کند،اما در دنیای خیالی هیچ کودکی تاکنون چنین اتفاقی رخ نداده است. چرا که وجود هیولا خیالی بیش نبوده و نیست.
اما هیولای زلزله بارها در عالم واقع رخ داده و در یک لحظه توسن مرگ را بر هزاران انسان رانده است و لذا ترس از هیولای زلزله چون هیولای دنیای کودکان امری موهوم و خیالی نیست و واقعا امری ترسناک و خوف آور است و ترس از آن امری است عقلانی.
این روزها بحث وقوع زلزله در تهران بار دیگر چون دو دهه پیش در سطح جامعه رواج یافته و باعث دلهره همگان شده است.زمانی که دانشجو بودم-گمان می کنم در محدوده زمانی سالهای ۷۰-۶۹ بود که بحث وقوع زلزله در تهران به اوج رسید و حتی وقوع آن در حد فلان شب و امشب و فردا مطرح شد.
در آن زمان بازار مصاحبه و خبرگیری از دانشمندان ژئوفیزیک و زمین شناسی از جمله آقای دکتر عکاشه و همکارانش داغ بود و بحث گسل های تهران که آرایش حمله گرفته اند و قرار است در سه محور شمال،غرب و جنوب،قلب تهران را در یک شب معین مورد حمله قرار دهند خوراک روزِ روزنامه ها و شبِ خانوارها بود.در آن ایام،وقت همه ما عجین با بحث زلزله بود و هر شب که می خوابیدیم با جاری کردن شهادتین،منتظر بودیم که مرگ از روی همه ما عبور کند و در قبرستانی به نام تهران مدفون گردیم.در یکی از شبهای زمستانیِ آن ایام،یکی از دوستان شهرستانی نزد ما آمد و از آنجا که او هم خبر وقوع زلزله در تهران را در نشریات خوانده و آن را حتمی فرض کرده بود،کنجکاوانه در خصوص احتمال وقوع آن در تنها شبی که در تهران گرفتار شده بود،از دانشجویانی که هر شب زیر سایه وحشت زلزله به سر می بردند پرس و جو می کرد.اما از آنجا که خوابگاه ما در حوالی تجریش واقع بود،بچه ها گفتند:«اتفاقا ما روی یکی از گسل های اصلی قرار داریم و ممکن است همین امشب به کام مرگ فرو برویم.»
با این فضای گفتگو به خواب رفتیم. حدود سه یا چهار نیمه شب ناگهان دوست شهرستانی ما از رختخواب برخاست و با حمل یک پتو که از تدبیر وی برای زنده ماندن پس از زلزله حکایت می کرد و با ذکر صلوات های پی در پی آنچنان تیز و چالاک بیرون رفت که برخورد وی با در و دیوار،خود تبدیل به زلزله ای شده بود.به دنبال فرار بچه های اتاق ما که با لگدکوب کردن پله ها طبل وحشت به راه انداخته بودند،خوابگاه تخلیه شد و دانشجویان از ترس خود را به سیاهی شب و سوز سرمای زمستان تجریش سپردند.
اما دوست ما پس از طی کردن پله ها و برخوردن به سوز سرمای شبانه تجریش،از خواب بیدار شده و متوجه می گردد که آمدن زلزله رادر خواب دیده است.لذا سریعا به اتاق بازگشت و بدون تکلم با کسی پتو را روی سر کشید تا راز وحشت آن شب، سر به مهر بماند.
ما با اتمام مقطع تحصیلی گر چه پیشنهاد کار در تهران داشتیم ولی برای رهایی از وحشت زلزله به شهرستان رفتیم. اما پس از مدتی متوجه شدیم که ظاهرا زلزله از تهران دور شده یا مثل دوست ما بخواب رفته تا کی بیدار شودالله اعلم!
بحث زلزله امروز تهران تداوم بحث دو دهه و چند دهه قبل این کلان شهر پایتخت است.علم زمین شناسی می گوید ایران کشوری زلزله خیز است و در زیر پوست تهران سه گسل که استعداد وقوع زلزله مهیبی را دارند وجود دارد.عقل بشر می گوید روی این گسل ها آرام نخوابیم و ازتوانایی های دانش بشری در حد ممکن برای جلوگیری از وقوع حادثه و پیش بینی و پیش گیری لازم جهت به حداقل رساندن خسارات و تلفات در صورت وقوع زلزله استفاده کنیم که اقدامات ممکن از جمله مقاوم سازی بناها در دستور کار و در حال اجراست.اما درخصوص رخداد زلزله هیچ کس نمی تواند به طور یقین و قطع زلزله را پیش بینی کند. همانگونه که تب داغ زلزله دو دهه قبل ناگهان سرد شد.
به دنبال برخی صحبت ها در مورد پیش بینی زلزله تهران و ایجاد ترس و اضطراب در میان مردم بخصوص کودکان ،خوشبختانه علمای دینی جهت بازگرداندن آرامش(بر اساس سنت الهی در این مورد)به اظهار نظر پرداختند.آیت ا.. جنتی خطیب محترم جمعه، خطبه نخست خود را به این موضوع اختصاص داد و گفت:«هیچ کس نمی تواند زلزله را به طور قطع پیش بینی کند . در مواردی که بناست زلزله ایجاد شود کسی که پیشگویی می کند باید اهل دل باشد و با جایی دیگر رابطه داشته باشد که البته در همین جاها هم قابل پیشگیری است البته پیشگیری معنوی و الهی.»
وی در این رابطه به حتمی شدن عذاب بر قوم یونس و سپس توبه آنان از شرک و برداشته شدن عذاب الهی اشاره نمود. آیت ا... جنتی گفت با بحث هایی مبنی بر مقاوم سازی هم می شود آفت کار را کمتر کرد.او تاکید کرد :چرا از گناهانمان توبه نکنیم؟چه زلزله بیاید و چه نیاید مرگ در انتظار ماست . پس چرا برای زلزله قیامت آماده نشویم؟آیت ا.. سید احمد خاتمی نیز در این رابطه اظهار داشتند:«غیر از معصوم کسی نمی تواند وقوع زلزله قطعی را پیش بینی کند.»
اما در خصوص اینکه گفته می شود وقوع زلزله در تهران به علت گناهکار بودن مردم رخ می دهد یادآوری نکاتی چند خالی از لطف نخواهد بود:
یکی از راههای وقوع خشم خداوند بر گناهکاران وقوع زلزله بوده و هست.اما بر اساس آنچه از قران کریم برداشت می شود عذاب الهی هنگامی بر قومی حتمی می شود که آنها در گناه کردن و ترویج آن اصرار به خرج دهند.ثانیا راههای وارد شدن عذاب الهی تنها زلزله نبوده است.از میان مصداق های عذاب الهی که بر اقوام گذشته مقرر و حتمی شده زلزله هم یک مورد از آنها بوده است.
موارد متعددی در قران ذکر شده که به برخی از آنان اشاره می شود:
۱) عذاب الهی به شکل طوفان و جوشش آب: پس از آنکه بر اساس نص قرآن حضرت نوح(ع)۹۵۰ سال به دعوت قومش می پردازد و جز عده کمی( که بر اساس روایت امام صادق ۸ نفر بودند-تفسیر المیزان ج۱۰ ص۲۳۴)ایمان نمی آورند، عذاب الهی مقرر و به نوح امر می شود که کشتی بسازد،تا این فاصله نیز فرصتی باشد برای کفار که شاید از گمراهی نادم شده و ایمان آورند.اما آنان به کفر و گمراهی اصرار می ورزند تا جایی که در رحمت خدا را کاملا به روی خود می بندند و گرفتار عذاب الهی به شکل طوفان می شوند.
۲) تندباد: قوم عاد به نصایح پیامبرشان حضرت هود(ع)توجه نکردند و با توجیه اینکه بت پرستی کیش پدرانشان بوده به آن ادامه می دادند.خداوند متعال جهت توجه دادن آنها به معبود یکتا و رهایی آنها از عذاب الهی قحط سالی را بر آنها مقرر کرد و حضرت هود به آنها فرمود:اگر ایمان بیاورید قحطی برداشته شده و دیارتان آباد می گردد.اما آنها اصرار به بت پرستی داشتند و هفت سال خشکسالی در خوی خشن آنها تاثیر نکرد تا اینکه خداوند ابر سیاهی را مامور کرد تا بر آنها تندباد بوزد و به آنها گفته شد این ابر باران نیست،ابر عذاب است.اما آنها باز ایمان نیاوردند و سرانحام تندباد وزیدن گرفت و آنها را چون ملخ به هوا پرتاب کرد و با تمام دارایی خود نابود و هلاک شدند.
۳) باران سنگ: قوم لوط مردمی مشرک و بد کار بودند.آنها به عمل شنیع خود اصرار داشتند و زشت خویی و بی حیایی را به جایی رسانده بودند که پیامبر خدا را تهدید کردند تا تازه واردان را از شر آنها به خانه خود پناه ندهد تا آنها عمل شنیع خود را با آنها انجام دهند.حتی در مقابل خواسته لوط(ع)که فرمود مرا رسوا نکنید و از مهمانان من (که اتفاقا فرشتگان پروردگار جهت اجرای دستور الهی)بودند درگذرید تا من دختران خود را از راه حلال به عقد شما درآورم،بر کار زشت خود اصرار داشتند تا سرانجام با قطع کردن راه خدا به روی خود در زیر باران سنگ مدفون شدند.
۴) صاعقه: قوم شعیب(ع)به اعمال خلاف و منکر می پرداختند و نه تنها به نصایح پیامبرشان توجه نکردند بلکه او را دروغگو می نامیدند و اصرار می کردند اگر او راست می گوید عذاب را از آسمان بر آنها نازل کند.سرانجام نشانه های عذاب هویدا گردید و به دنبال گرمایی سوزان ابری در آسمان پدیدار شد که حامل عذاب بود. اما آنان به جای توبه و بازگشت به سوی خدا در زیر سایه ابر جمع شدند که ناگاه صاعقه ای مهیب از ابر جهید و زمین لرزید و همه گناهکاران هلاک شدند.
۵) امواج دریا: فرعون مظهر کفر و طغیان در برابر خداوند بود. او قوم خود را به تبع خویش گمراه کرده بود.خداوند رحمان جهت نجات او موسی را که در دربار او بزرگ شده بود و دلسوزی او را نسبت به خود می دانست مامور آگاه کردن و نجات او کرد و در این راه قبل از حتمی کردن عذاب،معجزات دهگانه را جهت هدایت و نجات آنان به موسی ارزانی داشت که علاوه بر عصا و ید بیضاء ، جاری شدن خون در آب فرعونیان یکی از هشدارها و اتمام حجت های خداوند بر فرعونیان بود. اما پس از لجاجت فرعونیان و بستن راه هدایت به روی خود،امواج دریا مامور شد تا آنان را ببلعد.
اینان نمونه هایی از عذاب های غیر از زلزله هستند که در قران ذکر شده اند و البته اقوام بسیاری هم بر اثر زلزله به عذاب الهی گرفتار شده اند.
نکاتی که در خصوص عذاب های الهی بر اقوام کافر و مشرک و گناهکار قابل توجه بوده این که:
▪ یکم- خداوند هیچگاه ابتدا به ساکن قومی را به خاطر کفر و گناه نابود نکرده است و با ارسال فرستادگان خود با دلیل و حجت روشن گمراهی آنان را تشریح و راه هدایت را بر آنان آشکار نموده است و هنگامی که قومی بر کفر و گناه خود اصرار داشته اند ابتدا علائم عذاب را هویدا کرده تا شاید قوم به سوی خدا باز گردند که در نهایت و برنگشتن از گمراهی، عذاب بر آنان مقرر نموده است.
▪ دوم- آیا گناه تهران بیشتر از پایتخت کشورهایی است که بعضا به اجرای احکام مذهب هیچ التفاتی ندارند؟این ملت ملتی است که امام(ره)آنان را با ملت رسول ا... در صدر اسلام مقایسه کرد و کمتر محله ای در تهران است که با نام مقدس شهیدی آذین بندی نشده باشد.آیا امام زمان(عج)در کلّیت به این شهر و دیار که مرکز حکومت شیعیان اوست عنایت ندارد؟
▪ سوم- اما نکته مهم اینکه همه ما کم و بیش گرفتار گناه و دقیق نبودن در امر حساب و کتاب خویش با خدا هستیم.گناه کویر روح آدم است و صفا و آرامش و لذت را از روح می گیرد.قطعا حال سبک باران از گناه با بعضی از ما فرق دارد.فرق است میان روز ما با روز آنان که توفیق توبه و بازگشت به سوی خدا و رفیق رب العالمین شدن را دارند.گناه علاوه بر آثار زیانبار دنیا و آخرتش زندگی روزمره را هم بر آدمی سخت و دشوار می کند و آدمی با هر تغییر ناچیز به فغان می آید و بالا و پایین می شود و دچار اضطراب و پریشانی و بیتابی می گردد.
ضمن اینکه گناه باعث بلاهای دنیایی و خسران و بی عاقبتی در آخرت می شود.حال اگر صاحب دلی ما را به توبه و بازگشت به سوی خدا فراخواند نباید این فراخوانی موقعی در ما اثر کند که باور کنیم زلزله ای در کار است و ما قرار است بمیریم.حرف آن صاحب دل حتما این نیست که از ترس زلزله به سوی خدا بیایید و اگر زلزله ای نبود نیایید.دعوت مردم به توبه و بازگشت به خدا و دوری از گناه و معصیت،رسالت انبیا و ائمه و نص کلام حق است و اگر پیری روشن دل این را گفت دلیل این نیست که فردا زلزله می آید.
به قول امام جمعه محترم تهران آیت ا... جنتی زلزله روز قیامت از هر زلزله ای مهیب تر و وقوع آن وعده حتمی خداوند است.اگر به اندازه درصدی کمتر از آنچه از زلزله دنیا که آمدن و نیامدن آن معلوم نیست،از زلزله قطعی آخرت و حسابرسی اعمال خود بترسیم و آن را باور کنیم از بسیاری از ناصواب ها روی گردان می شویم و ان شاءا... که اینچنین باشیم تا جامعه روح دیگر و صفای دیگر پیدا کند.
http://www.aftab.ir/images/article/break.gif
ابراهیم آقا محمدی
روزنامه سیاست روز ( www.siasatrooz.ir )
هیولای زلزله از آن هیولاهای خیالی نیست که معمولا برخی از پدر و مادر ها برای ساکت نمودن و خواب کردن کودکان از آن استفاده می کنند.هیولای خیالی دنیای کودکان گرچه به اندازه ای وحشت آور است که با یادآوری نام آن،کودک از آنچه می خواهد منصرف می گردد و معمولا به خواب می رود تا سایه وحشت هیولا را از دنیای خود دور کند،اما در دنیای خیالی هیچ کودکی تاکنون چنین اتفاقی رخ نداده است. چرا که وجود هیولا خیالی بیش نبوده و نیست.
اما هیولای زلزله بارها در عالم واقع رخ داده و در یک لحظه توسن مرگ را بر هزاران انسان رانده است و لذا ترس از هیولای زلزله چون هیولای دنیای کودکان امری موهوم و خیالی نیست و واقعا امری ترسناک و خوف آور است و ترس از آن امری است عقلانی.
این روزها بحث وقوع زلزله در تهران بار دیگر چون دو دهه پیش در سطح جامعه رواج یافته و باعث دلهره همگان شده است.زمانی که دانشجو بودم-گمان می کنم در محدوده زمانی سالهای ۷۰-۶۹ بود که بحث وقوع زلزله در تهران به اوج رسید و حتی وقوع آن در حد فلان شب و امشب و فردا مطرح شد.
در آن زمان بازار مصاحبه و خبرگیری از دانشمندان ژئوفیزیک و زمین شناسی از جمله آقای دکتر عکاشه و همکارانش داغ بود و بحث گسل های تهران که آرایش حمله گرفته اند و قرار است در سه محور شمال،غرب و جنوب،قلب تهران را در یک شب معین مورد حمله قرار دهند خوراک روزِ روزنامه ها و شبِ خانوارها بود.در آن ایام،وقت همه ما عجین با بحث زلزله بود و هر شب که می خوابیدیم با جاری کردن شهادتین،منتظر بودیم که مرگ از روی همه ما عبور کند و در قبرستانی به نام تهران مدفون گردیم.در یکی از شبهای زمستانیِ آن ایام،یکی از دوستان شهرستانی نزد ما آمد و از آنجا که او هم خبر وقوع زلزله در تهران را در نشریات خوانده و آن را حتمی فرض کرده بود،کنجکاوانه در خصوص احتمال وقوع آن در تنها شبی که در تهران گرفتار شده بود،از دانشجویانی که هر شب زیر سایه وحشت زلزله به سر می بردند پرس و جو می کرد.اما از آنجا که خوابگاه ما در حوالی تجریش واقع بود،بچه ها گفتند:«اتفاقا ما روی یکی از گسل های اصلی قرار داریم و ممکن است همین امشب به کام مرگ فرو برویم.»
با این فضای گفتگو به خواب رفتیم. حدود سه یا چهار نیمه شب ناگهان دوست شهرستانی ما از رختخواب برخاست و با حمل یک پتو که از تدبیر وی برای زنده ماندن پس از زلزله حکایت می کرد و با ذکر صلوات های پی در پی آنچنان تیز و چالاک بیرون رفت که برخورد وی با در و دیوار،خود تبدیل به زلزله ای شده بود.به دنبال فرار بچه های اتاق ما که با لگدکوب کردن پله ها طبل وحشت به راه انداخته بودند،خوابگاه تخلیه شد و دانشجویان از ترس خود را به سیاهی شب و سوز سرمای زمستان تجریش سپردند.
اما دوست ما پس از طی کردن پله ها و برخوردن به سوز سرمای شبانه تجریش،از خواب بیدار شده و متوجه می گردد که آمدن زلزله رادر خواب دیده است.لذا سریعا به اتاق بازگشت و بدون تکلم با کسی پتو را روی سر کشید تا راز وحشت آن شب، سر به مهر بماند.
ما با اتمام مقطع تحصیلی گر چه پیشنهاد کار در تهران داشتیم ولی برای رهایی از وحشت زلزله به شهرستان رفتیم. اما پس از مدتی متوجه شدیم که ظاهرا زلزله از تهران دور شده یا مثل دوست ما بخواب رفته تا کی بیدار شودالله اعلم!
بحث زلزله امروز تهران تداوم بحث دو دهه و چند دهه قبل این کلان شهر پایتخت است.علم زمین شناسی می گوید ایران کشوری زلزله خیز است و در زیر پوست تهران سه گسل که استعداد وقوع زلزله مهیبی را دارند وجود دارد.عقل بشر می گوید روی این گسل ها آرام نخوابیم و ازتوانایی های دانش بشری در حد ممکن برای جلوگیری از وقوع حادثه و پیش بینی و پیش گیری لازم جهت به حداقل رساندن خسارات و تلفات در صورت وقوع زلزله استفاده کنیم که اقدامات ممکن از جمله مقاوم سازی بناها در دستور کار و در حال اجراست.اما درخصوص رخداد زلزله هیچ کس نمی تواند به طور یقین و قطع زلزله را پیش بینی کند. همانگونه که تب داغ زلزله دو دهه قبل ناگهان سرد شد.
به دنبال برخی صحبت ها در مورد پیش بینی زلزله تهران و ایجاد ترس و اضطراب در میان مردم بخصوص کودکان ،خوشبختانه علمای دینی جهت بازگرداندن آرامش(بر اساس سنت الهی در این مورد)به اظهار نظر پرداختند.آیت ا.. جنتی خطیب محترم جمعه، خطبه نخست خود را به این موضوع اختصاص داد و گفت:«هیچ کس نمی تواند زلزله را به طور قطع پیش بینی کند . در مواردی که بناست زلزله ایجاد شود کسی که پیشگویی می کند باید اهل دل باشد و با جایی دیگر رابطه داشته باشد که البته در همین جاها هم قابل پیشگیری است البته پیشگیری معنوی و الهی.»
وی در این رابطه به حتمی شدن عذاب بر قوم یونس و سپس توبه آنان از شرک و برداشته شدن عذاب الهی اشاره نمود. آیت ا... جنتی گفت با بحث هایی مبنی بر مقاوم سازی هم می شود آفت کار را کمتر کرد.او تاکید کرد :چرا از گناهانمان توبه نکنیم؟چه زلزله بیاید و چه نیاید مرگ در انتظار ماست . پس چرا برای زلزله قیامت آماده نشویم؟آیت ا.. سید احمد خاتمی نیز در این رابطه اظهار داشتند:«غیر از معصوم کسی نمی تواند وقوع زلزله قطعی را پیش بینی کند.»
اما در خصوص اینکه گفته می شود وقوع زلزله در تهران به علت گناهکار بودن مردم رخ می دهد یادآوری نکاتی چند خالی از لطف نخواهد بود:
یکی از راههای وقوع خشم خداوند بر گناهکاران وقوع زلزله بوده و هست.اما بر اساس آنچه از قران کریم برداشت می شود عذاب الهی هنگامی بر قومی حتمی می شود که آنها در گناه کردن و ترویج آن اصرار به خرج دهند.ثانیا راههای وارد شدن عذاب الهی تنها زلزله نبوده است.از میان مصداق های عذاب الهی که بر اقوام گذشته مقرر و حتمی شده زلزله هم یک مورد از آنها بوده است.
موارد متعددی در قران ذکر شده که به برخی از آنان اشاره می شود:
۱) عذاب الهی به شکل طوفان و جوشش آب: پس از آنکه بر اساس نص قرآن حضرت نوح(ع)۹۵۰ سال به دعوت قومش می پردازد و جز عده کمی( که بر اساس روایت امام صادق ۸ نفر بودند-تفسیر المیزان ج۱۰ ص۲۳۴)ایمان نمی آورند، عذاب الهی مقرر و به نوح امر می شود که کشتی بسازد،تا این فاصله نیز فرصتی باشد برای کفار که شاید از گمراهی نادم شده و ایمان آورند.اما آنان به کفر و گمراهی اصرار می ورزند تا جایی که در رحمت خدا را کاملا به روی خود می بندند و گرفتار عذاب الهی به شکل طوفان می شوند.
۲) تندباد: قوم عاد به نصایح پیامبرشان حضرت هود(ع)توجه نکردند و با توجیه اینکه بت پرستی کیش پدرانشان بوده به آن ادامه می دادند.خداوند متعال جهت توجه دادن آنها به معبود یکتا و رهایی آنها از عذاب الهی قحط سالی را بر آنها مقرر کرد و حضرت هود به آنها فرمود:اگر ایمان بیاورید قحطی برداشته شده و دیارتان آباد می گردد.اما آنها اصرار به بت پرستی داشتند و هفت سال خشکسالی در خوی خشن آنها تاثیر نکرد تا اینکه خداوند ابر سیاهی را مامور کرد تا بر آنها تندباد بوزد و به آنها گفته شد این ابر باران نیست،ابر عذاب است.اما آنها باز ایمان نیاوردند و سرانحام تندباد وزیدن گرفت و آنها را چون ملخ به هوا پرتاب کرد و با تمام دارایی خود نابود و هلاک شدند.
۳) باران سنگ: قوم لوط مردمی مشرک و بد کار بودند.آنها به عمل شنیع خود اصرار داشتند و زشت خویی و بی حیایی را به جایی رسانده بودند که پیامبر خدا را تهدید کردند تا تازه واردان را از شر آنها به خانه خود پناه ندهد تا آنها عمل شنیع خود را با آنها انجام دهند.حتی در مقابل خواسته لوط(ع)که فرمود مرا رسوا نکنید و از مهمانان من (که اتفاقا فرشتگان پروردگار جهت اجرای دستور الهی)بودند درگذرید تا من دختران خود را از راه حلال به عقد شما درآورم،بر کار زشت خود اصرار داشتند تا سرانجام با قطع کردن راه خدا به روی خود در زیر باران سنگ مدفون شدند.
۴) صاعقه: قوم شعیب(ع)به اعمال خلاف و منکر می پرداختند و نه تنها به نصایح پیامبرشان توجه نکردند بلکه او را دروغگو می نامیدند و اصرار می کردند اگر او راست می گوید عذاب را از آسمان بر آنها نازل کند.سرانجام نشانه های عذاب هویدا گردید و به دنبال گرمایی سوزان ابری در آسمان پدیدار شد که حامل عذاب بود. اما آنان به جای توبه و بازگشت به سوی خدا در زیر سایه ابر جمع شدند که ناگاه صاعقه ای مهیب از ابر جهید و زمین لرزید و همه گناهکاران هلاک شدند.
۵) امواج دریا: فرعون مظهر کفر و طغیان در برابر خداوند بود. او قوم خود را به تبع خویش گمراه کرده بود.خداوند رحمان جهت نجات او موسی را که در دربار او بزرگ شده بود و دلسوزی او را نسبت به خود می دانست مامور آگاه کردن و نجات او کرد و در این راه قبل از حتمی کردن عذاب،معجزات دهگانه را جهت هدایت و نجات آنان به موسی ارزانی داشت که علاوه بر عصا و ید بیضاء ، جاری شدن خون در آب فرعونیان یکی از هشدارها و اتمام حجت های خداوند بر فرعونیان بود. اما پس از لجاجت فرعونیان و بستن راه هدایت به روی خود،امواج دریا مامور شد تا آنان را ببلعد.
اینان نمونه هایی از عذاب های غیر از زلزله هستند که در قران ذکر شده اند و البته اقوام بسیاری هم بر اثر زلزله به عذاب الهی گرفتار شده اند.
نکاتی که در خصوص عذاب های الهی بر اقوام کافر و مشرک و گناهکار قابل توجه بوده این که:
▪ یکم- خداوند هیچگاه ابتدا به ساکن قومی را به خاطر کفر و گناه نابود نکرده است و با ارسال فرستادگان خود با دلیل و حجت روشن گمراهی آنان را تشریح و راه هدایت را بر آنان آشکار نموده است و هنگامی که قومی بر کفر و گناه خود اصرار داشته اند ابتدا علائم عذاب را هویدا کرده تا شاید قوم به سوی خدا باز گردند که در نهایت و برنگشتن از گمراهی، عذاب بر آنان مقرر نموده است.
▪ دوم- آیا گناه تهران بیشتر از پایتخت کشورهایی است که بعضا به اجرای احکام مذهب هیچ التفاتی ندارند؟این ملت ملتی است که امام(ره)آنان را با ملت رسول ا... در صدر اسلام مقایسه کرد و کمتر محله ای در تهران است که با نام مقدس شهیدی آذین بندی نشده باشد.آیا امام زمان(عج)در کلّیت به این شهر و دیار که مرکز حکومت شیعیان اوست عنایت ندارد؟
▪ سوم- اما نکته مهم اینکه همه ما کم و بیش گرفتار گناه و دقیق نبودن در امر حساب و کتاب خویش با خدا هستیم.گناه کویر روح آدم است و صفا و آرامش و لذت را از روح می گیرد.قطعا حال سبک باران از گناه با بعضی از ما فرق دارد.فرق است میان روز ما با روز آنان که توفیق توبه و بازگشت به سوی خدا و رفیق رب العالمین شدن را دارند.گناه علاوه بر آثار زیانبار دنیا و آخرتش زندگی روزمره را هم بر آدمی سخت و دشوار می کند و آدمی با هر تغییر ناچیز به فغان می آید و بالا و پایین می شود و دچار اضطراب و پریشانی و بیتابی می گردد.
ضمن اینکه گناه باعث بلاهای دنیایی و خسران و بی عاقبتی در آخرت می شود.حال اگر صاحب دلی ما را به توبه و بازگشت به سوی خدا فراخواند نباید این فراخوانی موقعی در ما اثر کند که باور کنیم زلزله ای در کار است و ما قرار است بمیریم.حرف آن صاحب دل حتما این نیست که از ترس زلزله به سوی خدا بیایید و اگر زلزله ای نبود نیایید.دعوت مردم به توبه و بازگشت به خدا و دوری از گناه و معصیت،رسالت انبیا و ائمه و نص کلام حق است و اگر پیری روشن دل این را گفت دلیل این نیست که فردا زلزله می آید.
به قول امام جمعه محترم تهران آیت ا... جنتی زلزله روز قیامت از هر زلزله ای مهیب تر و وقوع آن وعده حتمی خداوند است.اگر به اندازه درصدی کمتر از آنچه از زلزله دنیا که آمدن و نیامدن آن معلوم نیست،از زلزله قطعی آخرت و حسابرسی اعمال خود بترسیم و آن را باور کنیم از بسیاری از ناصواب ها روی گردان می شویم و ان شاءا... که اینچنین باشیم تا جامعه روح دیگر و صفای دیگر پیدا کند.
http://www.aftab.ir/images/article/break.gif
ابراهیم آقا محمدی
روزنامه سیاست روز ( www.siasatrooz.ir )