MR_Jentelman
24th June 2010, 10:04 PM
چه چيز يك كارآفرين موفق را از يك بازرگان متوسط متمايز مي كند ؟
آيا مسئله شانس در ميان است يا اين كه يك ايده قابل توجه و متفاوت و يك نقشه استراتژيك اين كاميابي را به دنبال مي آورد ؟ البته واضح است كه اين عوامل براي اين كه به موفقيت يك طرح تجاري يا يك كسب و كار منجر شوند ، راه درازي در پيش دارند اما اين عوامل به موفقيت يك « شخص » در كسب و كار ربطي ندارند . هر كارآفرين موفق پنج ويژگي دارد كه او را از ساير رُقبا متمايز مي كند و موفقيت او را در حالي كه ديگران ناكام مي شوند ، تضمين مي كند . اين ويژگي ها در كار صاحبان مشاغل تأثير مي گذارد و باعث مي شود كه آنها در كار خود پيشرفت كرده موفق شوند . اين خواص نه تنها باعث مي شود كه به عنوان يك مبتكر خلاق معرفي شوند بلكه همگان آنها را به عنوان مديري توانا كه توانايي رهبري يك شغل را دارد ، مي شناسند .
اين ويژگي ها در زير آورده شده است :
1- تمايل و علاقه
براي اينكه در يك شغل جديد موفق شويد بايد خواست و علاقه و كششي قوي داشته باشيد كه از يك شغلي كه د درآمد متوسطي دارد در بياييد ، ديگر به شما امر و نهي نكنند و بتوانيد ايده ها و ابتكارات خود را به اجرا درآوريد. ميل قوي يك كارآفرين براي به اجرا در آوردن و محقق كردن ايده ها و دستيابي به يك موفقيت حرفه اي ، بزرگترين انگيزه اي است كه او را به خلق يك شغل جديد وا مي دارد . اين انگيزه او را در راه كسب موفقيت ياري مي كند و در كسب و كارش منعكس خواهد شد .
2- مثبت انديشي
كارآفرينان نسبت به كار ، زندگي و خودشان ديدي مثبت دارند . آنها هرگز تسليم نااميدي و شكست نمي شوند . يك كارآفرين به فكر آينده است و هرگز در گذشته زندگي نمي كند ، يك فرد خوش بين ومثبت انديش از موقعيت هايي كه به چشم ديگران مانع و سختي است ، استفاده بهينه مي كنند . آنها ذهن خود را از دام نااميدي و بدبيني مي رهانند تا فكر و مغزشان براي خلق ايده هاي جديد ، تصور موقعيت هاي تازه و گسترش و توسعه كارشان آزاد باشد .
3- مسئوليت پذيري و تعهد
براي نيل به موفقيت بايد براي سخت كاركردن و بناي يك كسب و كار جديد از ابتدا ، آماده باشيد و مسئوليت اين كار را قبول كنيد . بايد نسبت به باورها و خواسته هاي خود متعهد بوده و نسبت به كارتان ، كارمندانتان و ايده هاي شغلي احساس تعهد كنيد . اين تعهد و مسئوليت پذيري تلاش و سخت كوشي را به همراه مي آورد و در پس تلاش موثر موفقيت و كاميابي خواهد بود .
4- شكيبايي
صبر و تعهد در كنار هم قرار مي گيرند و كارآفريناني كه با شكيبايي تمام روزها و ساعت هاي متمادي كار مي كنند ، هنگامي كه موفقيت به رويشان لبخند زد ، مزد اين مقاومت و شكيبايي را خواهند گرفت .
5- پشتكار
هيچ چيز قابل پيش بيني نيست و بدون تغيير به دست نمي آيد . هنگامي كه مشكلي سر راهتان قرار گرفت يا در رسيدن به اهدافتان موفق نشديد ، بايد در به نتيجه رساندن ايده ها ، عقايد و خواسته هايتان پشتكار داشته باشيد و سخت كار كنيد و بر نيل به موفقيت تمركز كنيد . با صبر و پشتكار نتايج دلخواه به دست خواهد آمد .
مترجم : آذين صحابي
چرا جوانان از كارآفريني مي ترسند ؟
جوانان معمولاً به خاطر ترس از شكست و ناكامي و نداشتن سرمايه يا فشاري كه روي آنهاست ، يك كار مستقل را شروع نمي كنند و محققان بر اين باورند كه مهمترين دليل اين ترس اين است كه الگوي مناسبي از جوانان ندارند كه از آنها پيروي كنند . بررسي كه سازمان انگليسي Enterprise Insight انجام داده درباره اين نكته بحث كرده كه ادبيات كارآفريني در دهه 1980 شروع شده ولي ديگر تغييري نكرده و در آن دوره كارآفرينان قديمي سعي كردند راهي براي نسل بعدي بازكنند . اين سازمان مي گويد كه كارآفرينان جوان اغلب تمايل دارند كه جايگاه خود را در دنيا پيدا كرده و اثري از خود باقي بگذارد اما اين ادبيات كه مناسب دوره كنوني نيست و ترس از شكست و فشاري كه از سوي خانواده ، معلم و دوستان براي پيدا كردن شغل بر جوانان وارد مي شود ، باعث شده كه آنها از محقق كردن ايده هايشان چشم پوشي كنند . در اينجا اين فرض وجود دارد كه اكثر جوانان فاقد مهارت هاي تجاري و كاري هستند از اين رو بايد كسي مستقيماً آنان را هدايت كند و به آنها ياد دهد كه چگونه در اين عرصه فعاليت كنند و سياست گذاران بايد بدانند كه اگر جوانان حمايت شوند و به كارآفريني تشويق شوند بسياري به شروع يك كسب و كار جديد تشويق مي شوند . اين به آن معني است كه بايد شبكه اي منسجم براي جوانان ايجاد شود كه بر تحقق ايده هاي جوانان ، ارتقاي الگوي موجود و خلق فرصت هاي كاربردي و عملي تأكيد و تمركز دارد . اين سازمان همچنين به ايجاد يك استراتژي ملي براي توسعه كسب و كار در ميان جوانان پرداخته است . مدير ارشد اجرايي اين سازمان مي گويد : «ادبيات و مفاهيم دهه 1980 اكنون جوابگوي نيازهاي نسل جوان نيست.» اكنون دو دهه از خلق اين ادبيات گذشته ولي ما هنوز از آن دست برنداشته ايم و از همان كارآفرينان براي توسعه كسب و كار در سال 2006 استفاده مي كنيم . او اضافه مي كند : «البته ما نمي گوييم كه نمي توان از كارآفرينان آن سالها چيزي يادگرفت اما نكته اينجاست كه جوانان بيشتر از افراد هم سن و كساني كه متعلق به نسل خودشان باشند الگو مي گيرند و گفته هاي آنها را بيشتر قبول دارند .» او مي گويد كه نسل جديد افراد جوان كه مشتاقند اثري از خود به جا بگذارند و جايگاه خود را پيدا كنند ، به درستي نمي دانند كه يك «كسب و كار» واقعاً چيست . به گفته اين مدير فرهنگ جوانان تغيير كرده است و ما بايد معني «كسب و كار» را دوباره تعريف كنيم تا براي انگيزه ها و آرزوهاي آنها معني دار و با مفهوم باشد . نبايد از ديدگاهي كه اصلاً مطابق نياز هاي روز نيست به آنها نگاه كنيم . ترس از شكست و نوع سيستم آموزشي باعث مي شود كه جوانان به كارهاي مطمئن كه ريسك آنها كم است تمايل داشته باشند تا به جستجوي فرصت هاي جديد بپردازند . او اضافه مي كند : «ما بايد فرهنگي را رواج دهيم كه جوانان فعالانه در پي محقق ساختن ايده ها و آرزوهايشان باشند
منبع:روزنامه تفاهم
آيا مسئله شانس در ميان است يا اين كه يك ايده قابل توجه و متفاوت و يك نقشه استراتژيك اين كاميابي را به دنبال مي آورد ؟ البته واضح است كه اين عوامل براي اين كه به موفقيت يك طرح تجاري يا يك كسب و كار منجر شوند ، راه درازي در پيش دارند اما اين عوامل به موفقيت يك « شخص » در كسب و كار ربطي ندارند . هر كارآفرين موفق پنج ويژگي دارد كه او را از ساير رُقبا متمايز مي كند و موفقيت او را در حالي كه ديگران ناكام مي شوند ، تضمين مي كند . اين ويژگي ها در كار صاحبان مشاغل تأثير مي گذارد و باعث مي شود كه آنها در كار خود پيشرفت كرده موفق شوند . اين خواص نه تنها باعث مي شود كه به عنوان يك مبتكر خلاق معرفي شوند بلكه همگان آنها را به عنوان مديري توانا كه توانايي رهبري يك شغل را دارد ، مي شناسند .
اين ويژگي ها در زير آورده شده است :
1- تمايل و علاقه
براي اينكه در يك شغل جديد موفق شويد بايد خواست و علاقه و كششي قوي داشته باشيد كه از يك شغلي كه د درآمد متوسطي دارد در بياييد ، ديگر به شما امر و نهي نكنند و بتوانيد ايده ها و ابتكارات خود را به اجرا درآوريد. ميل قوي يك كارآفرين براي به اجرا در آوردن و محقق كردن ايده ها و دستيابي به يك موفقيت حرفه اي ، بزرگترين انگيزه اي است كه او را به خلق يك شغل جديد وا مي دارد . اين انگيزه او را در راه كسب موفقيت ياري مي كند و در كسب و كارش منعكس خواهد شد .
2- مثبت انديشي
كارآفرينان نسبت به كار ، زندگي و خودشان ديدي مثبت دارند . آنها هرگز تسليم نااميدي و شكست نمي شوند . يك كارآفرين به فكر آينده است و هرگز در گذشته زندگي نمي كند ، يك فرد خوش بين ومثبت انديش از موقعيت هايي كه به چشم ديگران مانع و سختي است ، استفاده بهينه مي كنند . آنها ذهن خود را از دام نااميدي و بدبيني مي رهانند تا فكر و مغزشان براي خلق ايده هاي جديد ، تصور موقعيت هاي تازه و گسترش و توسعه كارشان آزاد باشد .
3- مسئوليت پذيري و تعهد
براي نيل به موفقيت بايد براي سخت كاركردن و بناي يك كسب و كار جديد از ابتدا ، آماده باشيد و مسئوليت اين كار را قبول كنيد . بايد نسبت به باورها و خواسته هاي خود متعهد بوده و نسبت به كارتان ، كارمندانتان و ايده هاي شغلي احساس تعهد كنيد . اين تعهد و مسئوليت پذيري تلاش و سخت كوشي را به همراه مي آورد و در پس تلاش موثر موفقيت و كاميابي خواهد بود .
4- شكيبايي
صبر و تعهد در كنار هم قرار مي گيرند و كارآفريناني كه با شكيبايي تمام روزها و ساعت هاي متمادي كار مي كنند ، هنگامي كه موفقيت به رويشان لبخند زد ، مزد اين مقاومت و شكيبايي را خواهند گرفت .
5- پشتكار
هيچ چيز قابل پيش بيني نيست و بدون تغيير به دست نمي آيد . هنگامي كه مشكلي سر راهتان قرار گرفت يا در رسيدن به اهدافتان موفق نشديد ، بايد در به نتيجه رساندن ايده ها ، عقايد و خواسته هايتان پشتكار داشته باشيد و سخت كار كنيد و بر نيل به موفقيت تمركز كنيد . با صبر و پشتكار نتايج دلخواه به دست خواهد آمد .
مترجم : آذين صحابي
چرا جوانان از كارآفريني مي ترسند ؟
جوانان معمولاً به خاطر ترس از شكست و ناكامي و نداشتن سرمايه يا فشاري كه روي آنهاست ، يك كار مستقل را شروع نمي كنند و محققان بر اين باورند كه مهمترين دليل اين ترس اين است كه الگوي مناسبي از جوانان ندارند كه از آنها پيروي كنند . بررسي كه سازمان انگليسي Enterprise Insight انجام داده درباره اين نكته بحث كرده كه ادبيات كارآفريني در دهه 1980 شروع شده ولي ديگر تغييري نكرده و در آن دوره كارآفرينان قديمي سعي كردند راهي براي نسل بعدي بازكنند . اين سازمان مي گويد كه كارآفرينان جوان اغلب تمايل دارند كه جايگاه خود را در دنيا پيدا كرده و اثري از خود باقي بگذارد اما اين ادبيات كه مناسب دوره كنوني نيست و ترس از شكست و فشاري كه از سوي خانواده ، معلم و دوستان براي پيدا كردن شغل بر جوانان وارد مي شود ، باعث شده كه آنها از محقق كردن ايده هايشان چشم پوشي كنند . در اينجا اين فرض وجود دارد كه اكثر جوانان فاقد مهارت هاي تجاري و كاري هستند از اين رو بايد كسي مستقيماً آنان را هدايت كند و به آنها ياد دهد كه چگونه در اين عرصه فعاليت كنند و سياست گذاران بايد بدانند كه اگر جوانان حمايت شوند و به كارآفريني تشويق شوند بسياري به شروع يك كسب و كار جديد تشويق مي شوند . اين به آن معني است كه بايد شبكه اي منسجم براي جوانان ايجاد شود كه بر تحقق ايده هاي جوانان ، ارتقاي الگوي موجود و خلق فرصت هاي كاربردي و عملي تأكيد و تمركز دارد . اين سازمان همچنين به ايجاد يك استراتژي ملي براي توسعه كسب و كار در ميان جوانان پرداخته است . مدير ارشد اجرايي اين سازمان مي گويد : «ادبيات و مفاهيم دهه 1980 اكنون جوابگوي نيازهاي نسل جوان نيست.» اكنون دو دهه از خلق اين ادبيات گذشته ولي ما هنوز از آن دست برنداشته ايم و از همان كارآفرينان براي توسعه كسب و كار در سال 2006 استفاده مي كنيم . او اضافه مي كند : «البته ما نمي گوييم كه نمي توان از كارآفرينان آن سالها چيزي يادگرفت اما نكته اينجاست كه جوانان بيشتر از افراد هم سن و كساني كه متعلق به نسل خودشان باشند الگو مي گيرند و گفته هاي آنها را بيشتر قبول دارند .» او مي گويد كه نسل جديد افراد جوان كه مشتاقند اثري از خود به جا بگذارند و جايگاه خود را پيدا كنند ، به درستي نمي دانند كه يك «كسب و كار» واقعاً چيست . به گفته اين مدير فرهنگ جوانان تغيير كرده است و ما بايد معني «كسب و كار» را دوباره تعريف كنيم تا براي انگيزه ها و آرزوهاي آنها معني دار و با مفهوم باشد . نبايد از ديدگاهي كه اصلاً مطابق نياز هاي روز نيست به آنها نگاه كنيم . ترس از شكست و نوع سيستم آموزشي باعث مي شود كه جوانان به كارهاي مطمئن كه ريسك آنها كم است تمايل داشته باشند تا به جستجوي فرصت هاي جديد بپردازند . او اضافه مي كند : «ما بايد فرهنگي را رواج دهيم كه جوانان فعالانه در پي محقق ساختن ايده ها و آرزوهايشان باشند
منبع:روزنامه تفاهم