آبجی
24th June 2010, 12:57 AM
۱- احساس غرور و افتخار
امام زین العلبدین (ع) در مناجات خود می گویند:«اِلهی کَفی بی عِزّاٌ اَن اَکُونَ لَک عَبداٌ» همین افتخار مرا بس که بنده تو باشم.
چه افتخاری از این بالاتر که انسان با خالق خود سخن بگوید و او کلام انسان را بشنود و بپذیرد!در این دنیای ناچیز، اگر مخاطب انسان شخصی بزرگ و دانشمند باشد،انسان به وجود او افتخار و از مصاحبت با او احساس غرور می کندو از اینکه زمانی شاگرد فلان استاد بوده بر خود می بالد.
2- احساس قدرت
کودک مادامی که دستش در دست پدری قوی و مهربان است احساس قدرت می کند، امّا اگر تنها شود هر لحظه ترس و دلهره دارد که دیگران او را آزار دهند. انسانی که متوصّل به خدا شد، در برابر ابر قدرت ها و طاغوت ها و مستکبرین احساس قدرت می کند.
3- احساس عزّت
عزّت به معنی نفوذ ناپذیری است.در مکتب انبیا تمام عزّت ها از آن خداست، چنانچه همه ی قدرت ها از اوست. لذا قرآن ازکسانی که به سراغ غیر خدا می روند انتقاد می کند که آیا از غیر خدا عزّت می خواهید؟
طبیعی است که اتّصال به عزیز مطلق و قدرت بی نهایت، به انسان عزّت می دهد.چنانچه کلماتی همچون (الله اکبر) طاغوت ها را در نزد انسان حقیر و او را در برابر آنها عزیز میکند.
4- عامل تربیت
گرچه نماز یک ارتباط معنوی و روحی است و هدف از آن یاد خداست ، اما اسلام خواسته این روح را در قالب یک سلسه برنامه های تربیتی پیاده کند و لذا شرایط زیادی را برای آن قرار داده است،شرایط صحیص بودن نماز،شرایط قبولی و شرایط کمال.
5- احضار روح
امروزه بازار هیپنوتیزم و احضار روح در دنیا رواج پیدا کرده است، ولی هدف ما آن بحث نیست.هما این است که روح فراری خود را از طریق نماز نزد خالق ، احضار و این شاگرد سرکش فراری را سر کلاس حاضر کنیم.یکی از برکات نماز احضار نفس سرکش و فراری در محضر خداست.
امام زین العابدین(ع) در مناجات الشّاکرین، از نفس خود به درگاه خداوند ناله می کند و می گوید:خداوندا! من از نفس خود به تو گلایه دارم که میل به هوس ها دارد و از حق فراری است.
6- ولایت بر هستی
از برکات نماز آن است که انسان به تدریج و گام به گام بر هستی تسلّط پیدا می کنند.
امام زین العلبدین (ع) در مناجات خود می گویند:«اِلهی کَفی بی عِزّاٌ اَن اَکُونَ لَک عَبداٌ» همین افتخار مرا بس که بنده تو باشم.
چه افتخاری از این بالاتر که انسان با خالق خود سخن بگوید و او کلام انسان را بشنود و بپذیرد!در این دنیای ناچیز، اگر مخاطب انسان شخصی بزرگ و دانشمند باشد،انسان به وجود او افتخار و از مصاحبت با او احساس غرور می کندو از اینکه زمانی شاگرد فلان استاد بوده بر خود می بالد.
2- احساس قدرت
کودک مادامی که دستش در دست پدری قوی و مهربان است احساس قدرت می کند، امّا اگر تنها شود هر لحظه ترس و دلهره دارد که دیگران او را آزار دهند. انسانی که متوصّل به خدا شد، در برابر ابر قدرت ها و طاغوت ها و مستکبرین احساس قدرت می کند.
3- احساس عزّت
عزّت به معنی نفوذ ناپذیری است.در مکتب انبیا تمام عزّت ها از آن خداست، چنانچه همه ی قدرت ها از اوست. لذا قرآن ازکسانی که به سراغ غیر خدا می روند انتقاد می کند که آیا از غیر خدا عزّت می خواهید؟
طبیعی است که اتّصال به عزیز مطلق و قدرت بی نهایت، به انسان عزّت می دهد.چنانچه کلماتی همچون (الله اکبر) طاغوت ها را در نزد انسان حقیر و او را در برابر آنها عزیز میکند.
4- عامل تربیت
گرچه نماز یک ارتباط معنوی و روحی است و هدف از آن یاد خداست ، اما اسلام خواسته این روح را در قالب یک سلسه برنامه های تربیتی پیاده کند و لذا شرایط زیادی را برای آن قرار داده است،شرایط صحیص بودن نماز،شرایط قبولی و شرایط کمال.
5- احضار روح
امروزه بازار هیپنوتیزم و احضار روح در دنیا رواج پیدا کرده است، ولی هدف ما آن بحث نیست.هما این است که روح فراری خود را از طریق نماز نزد خالق ، احضار و این شاگرد سرکش فراری را سر کلاس حاضر کنیم.یکی از برکات نماز احضار نفس سرکش و فراری در محضر خداست.
امام زین العابدین(ع) در مناجات الشّاکرین، از نفس خود به درگاه خداوند ناله می کند و می گوید:خداوندا! من از نفس خود به تو گلایه دارم که میل به هوس ها دارد و از حق فراری است.
6- ولایت بر هستی
از برکات نماز آن است که انسان به تدریج و گام به گام بر هستی تسلّط پیدا می کنند.