mohebbi
20th June 2010, 12:11 PM
با اينكه از گذشته دور، اطلاع ما درباره مشخصه هر جامعه، اكثر اوقات از طريق نمونهگيري فراهم مي شده، اما تا قبل از سال 1940 ميلادي به مساله روش و نظريه نمونهگيري و ارزيابي دادههاي نمونهاي توجه چنداني نشده است. با بسط علم آمار و ارتباط تمام شاخههاي آمار با نمونهگيري، اين شاخه آمار براي برآورد مشخصههاي جامعه و بررسي ويژگيهاي اين گونه برآوردها به سرعت گسترش يافت. امروزه علم نمونهگيري در بسياري از علوم ديگر مانند علوم اجتماعي، اقتصادي، پزشكي، روانشناسي، كشاورزي، آموزشي و ... كاربرد دارد.
عموما وقتی تصمیم به انجام یک تحقیق گرفته می شود پس از انتخاب موضوع تحقيق و بيان مسئله، يکي از تصميمات مهمي که در پيش روي هر پژوهشگري قرار دارد انتخاب نمونه است، نمونه اي که بايد نماينده جامعه اي باشد که پژوهشگر قصد تعميم يافته هاي تحقيق خود به آن جامعه را دارد.
سوال اصلی این است که چرا باید نمونه گیری کرد؟
برای پاسخ به این سوال لازم است که ابتدا با مفهوم سرشماری نیز آشنا شویم:
واژه سرشماري به روشي از مطالعه آماري گفته ميشود كه در آن كليه افراد جامعه از نظر يك يا چند صفت، مورد بررسي قرار مي گيرند. بديهي است در بسياري از موارد، حجم جامعه مورد مطالعه بسيار بزرگ و حتي نامحدود است و در نتيجه انجام سرشماري مشكل و يا غير ممكن ميگردد. مشكل از اين نظر كه سرشماري مستلزم به كارگرفتن هزينه سنگين و وقت زياد است و به علاوه به دليل ابعاد گسترده كار، كنترل، صحت و دقت عمليات به نحو مطلوب امكان پذير نيست و غير ممكن از اين نظر كه در پاره اي از بررسيها، تكنيك مطالعه، موجب از دست رفتن خاصيت فرد يا شيء مورد مطالعه ميگردد، كه در نتيجه استفاده از روش سرشماري به هيچ وجه معقول نخواهد بود.
مثلا" در بررسي طول عمر لامپهاي توليدي يك كارخانه، تعدادي از لامپها - كه به تصادف انتخاب ميشوند - را روشن ميكنند و منتظر ميمانند تا لامپها خاموش شوند (بسوزند) و مدت روشن بودن هرلامپ را ثبت مينمايند. بديهي است كه آزمايش كردن تمام لامپها موجب از بين رفتن تمام آنها ميشود.
به دليل مشكلاتي مانند مشكلات فوق، تقريبا" در همه موارد به جاي سرشماري به مطالعه نمونهاي از جامعه اقدام ميگردد. واضح است كه در تعيين نمونه و نحوه انتخاب آن بايد از روشهايي استفاده شود كه نمونه حاصل بتواند به خوبي معرف جمعيت خود بوده و با حداقل هزينه ممكن، دقت مورد نظر را تأمين نمايد.
در این راستا نمونه گیری را می توان به زبان ساده به این صورت تعریف نمود:
نمونه گيري انتخاب تعدادي از افراد يا اعضا دربين مجموعه وسيعي از افراد (جامعه مورد بررسی) است. به نحوي كه بتوان با مطالعة اين مجموعه محدود از افراد، نتايج را به كل افراد جامعه مورد نظر تعميم داد.
در ادامه چند اصطلاح پر کاربرد در نمونه گیری را تعریف می کنیم:
بررسي نمونهاي ( Sample Survey) : تحقيقي پيرامون برآورد توزيع و مقدار پارامترهاي يك جمعيت به وسيله اندازهگيري روي يك زير مجموعه انتخاب شده از جمعيت.
جمعيت ( Population ): مجموعه اي از اشياء يا افرادي كه درمورد آنها بررسي انجام ميشود.
واحدهاي نمونهگيري ( Sampling Units ): افراد يا اشيايي كه از جمعيت در نمونه انتخاب ميشوند.
چارچوب نمونهگيري ( Frame ): فهرستي از تمام واحدهاي جمعيت كه نمونه به هر ترتيبي از آن انتخاب ميشود.
سوگرايي (اريبي) در نمونهگيري ( Bias In Sampling ): هر تاثيري در هر مرحله از بررسي يا استنتاج كه باعث شود يافتهها از مقادير واقعي منحرف شوند، سوگرايي تعريف ميشود.
نسبت يا كسر نمونهگيري ( Sampling Fraction ): نسبت تعداد واحدها در نمونه، به تعداد واحدها در چارچوب نمونهگيري را نسبت نمونهگيري يا كسر نمونهگيري نامند.
جامعه هدف ( Target Population ): جامعه اي كه مي خواهيم درباره آن كسب اطلاع كنيم جامعه هدف ناميده ميشود.
طرح نمونهگيري ( Sampling Design ): روشي است براي انتخاب واحدهاي نمونه، براي مشاهده برآورد مشخصه اي از جمعيت مورد مطالعه.
نمونهگيري احتمالي ( Probability Sampling ): نمونهگيري كه در آن هر واحد با احتمالي مشخص از جمعيت انتخاب ميشود.
نمونهگيري غير احتمالي ( Non-Probability Sampling ): نمونهگيري كه در آن نمي توان به واحدهاي منتخب، احتمالهايي را نسبت داد.
عموما وقتی تصمیم به انجام یک تحقیق گرفته می شود پس از انتخاب موضوع تحقيق و بيان مسئله، يکي از تصميمات مهمي که در پيش روي هر پژوهشگري قرار دارد انتخاب نمونه است، نمونه اي که بايد نماينده جامعه اي باشد که پژوهشگر قصد تعميم يافته هاي تحقيق خود به آن جامعه را دارد.
سوال اصلی این است که چرا باید نمونه گیری کرد؟
برای پاسخ به این سوال لازم است که ابتدا با مفهوم سرشماری نیز آشنا شویم:
واژه سرشماري به روشي از مطالعه آماري گفته ميشود كه در آن كليه افراد جامعه از نظر يك يا چند صفت، مورد بررسي قرار مي گيرند. بديهي است در بسياري از موارد، حجم جامعه مورد مطالعه بسيار بزرگ و حتي نامحدود است و در نتيجه انجام سرشماري مشكل و يا غير ممكن ميگردد. مشكل از اين نظر كه سرشماري مستلزم به كارگرفتن هزينه سنگين و وقت زياد است و به علاوه به دليل ابعاد گسترده كار، كنترل، صحت و دقت عمليات به نحو مطلوب امكان پذير نيست و غير ممكن از اين نظر كه در پاره اي از بررسيها، تكنيك مطالعه، موجب از دست رفتن خاصيت فرد يا شيء مورد مطالعه ميگردد، كه در نتيجه استفاده از روش سرشماري به هيچ وجه معقول نخواهد بود.
مثلا" در بررسي طول عمر لامپهاي توليدي يك كارخانه، تعدادي از لامپها - كه به تصادف انتخاب ميشوند - را روشن ميكنند و منتظر ميمانند تا لامپها خاموش شوند (بسوزند) و مدت روشن بودن هرلامپ را ثبت مينمايند. بديهي است كه آزمايش كردن تمام لامپها موجب از بين رفتن تمام آنها ميشود.
به دليل مشكلاتي مانند مشكلات فوق، تقريبا" در همه موارد به جاي سرشماري به مطالعه نمونهاي از جامعه اقدام ميگردد. واضح است كه در تعيين نمونه و نحوه انتخاب آن بايد از روشهايي استفاده شود كه نمونه حاصل بتواند به خوبي معرف جمعيت خود بوده و با حداقل هزينه ممكن، دقت مورد نظر را تأمين نمايد.
در این راستا نمونه گیری را می توان به زبان ساده به این صورت تعریف نمود:
نمونه گيري انتخاب تعدادي از افراد يا اعضا دربين مجموعه وسيعي از افراد (جامعه مورد بررسی) است. به نحوي كه بتوان با مطالعة اين مجموعه محدود از افراد، نتايج را به كل افراد جامعه مورد نظر تعميم داد.
در ادامه چند اصطلاح پر کاربرد در نمونه گیری را تعریف می کنیم:
بررسي نمونهاي ( Sample Survey) : تحقيقي پيرامون برآورد توزيع و مقدار پارامترهاي يك جمعيت به وسيله اندازهگيري روي يك زير مجموعه انتخاب شده از جمعيت.
جمعيت ( Population ): مجموعه اي از اشياء يا افرادي كه درمورد آنها بررسي انجام ميشود.
واحدهاي نمونهگيري ( Sampling Units ): افراد يا اشيايي كه از جمعيت در نمونه انتخاب ميشوند.
چارچوب نمونهگيري ( Frame ): فهرستي از تمام واحدهاي جمعيت كه نمونه به هر ترتيبي از آن انتخاب ميشود.
سوگرايي (اريبي) در نمونهگيري ( Bias In Sampling ): هر تاثيري در هر مرحله از بررسي يا استنتاج كه باعث شود يافتهها از مقادير واقعي منحرف شوند، سوگرايي تعريف ميشود.
نسبت يا كسر نمونهگيري ( Sampling Fraction ): نسبت تعداد واحدها در نمونه، به تعداد واحدها در چارچوب نمونهگيري را نسبت نمونهگيري يا كسر نمونهگيري نامند.
جامعه هدف ( Target Population ): جامعه اي كه مي خواهيم درباره آن كسب اطلاع كنيم جامعه هدف ناميده ميشود.
طرح نمونهگيري ( Sampling Design ): روشي است براي انتخاب واحدهاي نمونه، براي مشاهده برآورد مشخصه اي از جمعيت مورد مطالعه.
نمونهگيري احتمالي ( Probability Sampling ): نمونهگيري كه در آن هر واحد با احتمالي مشخص از جمعيت انتخاب ميشود.
نمونهگيري غير احتمالي ( Non-Probability Sampling ): نمونهگيري كه در آن نمي توان به واحدهاي منتخب، احتمالهايي را نسبت داد.