AreZoO
19th June 2010, 04:50 PM
كليات حسابداري صنعتي و مفاهيم اوليه
مديران كليه سازمانها، صرفنظر از از نوع فعاليتي كه انجام مي دهند، همگي در دستيابي به هدفهاي سازمان، نياز به اطلاعات دارند. نياز هاي اطلاعاتي مديريت در سازمانهاي گوناگون بسيار گسترده و شامل اطلاعاتي در زمينه هاي مختلف نظير، توليد و بازاريابي و مالي است. به طور كلي هرچه قدر سازمان بزرگتر باشد، نياز هاي اطلاعاتي مديريت آن گسترده خواهد بود. نياز هاي اطلاعاتي مديريت را سيستم اطلاعات مديريت MIS تامين مي كند.
حسابداري به طور اعم و حسابداري مديريت به طور اخص بخش عمده اي از سيستم اطلاعات مديريت را تشكيل مي دهد. عملكرد سيستم اطلاعات حسابداري مديريت اطلاعاتي را فراهم مي آورد تا مديران براي مقاصد برنامه ريزي و كنترل عمليات سازمان اطلاعات مفيدي در دسترس داشته باشند.
هر سيستم حسابداري از سه مرحله تشكيل شده است:
مرحله اول: ورودي ( رويداد ها و وقايع مالي )
مرحله دوم: پردازش ( ثبت، طبقه بندي، تلخيص)
مرحله سوم: خروجي ( اطلاعات و گزارشات مالي قابل استفاده مديران و ساير اشخاص ذينفع و ذيحق )
ورودي هر سيستم حسابداري، اطلاعات خامي است كه بار مالي داشته و از محيط تحت عنوان رويدادها و وقايع مالي جهت پردازش در سيستم اطلاعات حسابداري مورد استفاده قرار مي گيرد. در مرحله پردازش، رويدادها و وقايع مالي ثبت، طبقه بندي و تلخيص شده و در مرحله سوم محصول اين سيستم به عنوان خروجي به شكل اطلاعات و گزارشات مالي قابل استفاده و يا به شكل صورت هاي مالي مورد بهره برداري مديريت سازمان و ساير ساير استفاده كنندگان قرار مي گيرد.
هر سيستم حسابداري بايد به گونه اي طراحي شود كه بتواند اطلاعاتي را براي مقاصد مختلف به شرح زير فراهم كنند:
1ـ اطلاعات مورد نياز براي تصميم گيري، كنترل، و برنامه ريزي استفاده كننده اين نوع از اطلاعات مديريت سازمان مي باشد.
2ـ اطلاعات مورد نياز براي اشخاصي كه اصطلاحا به آنها استفاده كنندگان برون سازماني اطلاق مي شود و به عنوان اشخاص ذينفع، ذيعلاقه و و ذيحق معرفي مي شوند. مانند: سرمايه گذاران، بستانكاران، موسسات دولتي، تحليلگران مالي و ….اين اطلاعات تحت عنوان صورتهاي مالي كه اغلب در پايان سال مالي تهيه و تنظيم مي شود در اختيار آنها جهت استفاده قرار مي گيرد.
آن بخش از حسابداري كه به مقصود اول (بند 1) ارتباط پيدا مي كند حسابداري مديريت ناميده مي شود و آن بخش از حسابداري كه به مقصود دوم ارتباط پيدا مي كند اصطلاحا حسابداري مالي اطلاق مي شود.
تفاوتهاي اساسي بين حسابداري مديريت و حسابداري مالي
http://www.novinupload.com/images/83118509087112536105.bmp
حسابداری صنعتی :
حسابداري صنعتي حوزه اي از حسابداري
است كه به چگونگي محاسبه قيمت تمام شده تاكيد دارد. محصول جهت اندازه گيري موجوديتها و تعيين سود دوره و كنترل هزينه ها و ساير موارد
حسابداري صنعتي طي يك فرايند هزينه ها را شناسايي، اندازه گيري، طبقه بندي، تلخيص و جمع آوري نموده كه اصطلاحا به اين فرايند هزينه يابي اطلاق مي شود.
ـ همچنين حسابداري صنعتي سيستمي است كه اطلاعات بوجود آمده تواماُ در سيستم حسابداري مالي و حسابداري مديريت مورد استفاده قرار مي گيرد، در حسابداري مالي هنگام تهيه صورتهاي مالي اطلاعات حسابداري صنعتي تحت عنوان موجودي كالاي پايان دوره مورد استفاده قرار مي گيرد، همچنين در سيستم حسابداري مديريت اين اطلاعات در برنامه ريزي، كنترل و تصميم گيريها مورد بهره برداري قرار مي گيرد.
ـاز آنجايي كه بخشي از فرايند سيستم حسابداري صنعتي بشناسايي هزينه ها مي انجامد لذا در اين بخش ابتدا تعريفي از هزينه ارائه سيستمي به طبقه بندي هزينه ها اشاره مي شود:
حسابداري مالي تعريف ذيل را از هزينه ارائه نموده است:
هزينه به معني خروج وجه نقد از يك واحد انتفاعي يا مصرف يا استهلاك دارايي هاي موجود و يا افزايش بدهيها يك واحد يا تركيبي از آنها كه در نتيجه اجراي فعاليتهاي اصلي يا جانبي واحد تجاري، واقع و به كاهش حقوق صاحبان سهام منجر مي شوداطلاق مي كردد.
در حسابداري صنعتي هزينه به عنوان منابع فدا شده براي رسيدن به يك هدف خاص.معرفي مي نمايد. همچنين حسابداري صنعتي علاوه بر هزينه هاي اضافي گذشته با هزينه هاي برآوري و آتي ( منابعي كه قرار است در آينده مصرف يا فدا شوند) نيز سر و كار دارند.
طبقه بندی هزینه ها :
هزينه ها را مي توان به شكل هاي مختلف طبقه بندي كرد كه به برخي از اين طبقه بندي به شرح ذيل اشاره مي شود:
الف) طبقه بندي هزينه ها به تفكيك هزينه هاي مستقيم و غير مستقيم:
هزينه هاي مستقيم: به هزينه هايي اطلاق مي شود كه مي توان آنها را به يك موضوع مشخص ارتباط داد. مانند مواد اوليه مصرف شده در يك واحد محصول
هزينه هاي غير مستقيم: به هزينه هايي اطلاق مي شود كه نمي توان آنها را به يك موضوع مشخص ارتباط داد. مانند هزينه هاي برق مصرفي در توليد محصولات.
هزينه هاي غير مستقيم به علت اينكه قابليت تخصيص به يك موضوع مشخص را ندارند نمي توان آنها را مشخصا به يك موضوع ارتباط داد بلكه اين هزينه ها به طور عمومي و مشترك بين چندين موضوع هزينه مي باشد.
هزينه هاي غير مستقيم بر مبناي روشهاي مختلف تسهيم به موضوعات مختلف هزينه مانند محصولات تخصيص داده مي شوند.
بطور خلاصه مي توان بيان نمود كه هزينه هاي مستقيم هزينه هايي هستند كه به راحتي قابل رديابي و تخصيص به يك محصول مي باشند و مي توان سهم اين هزينه ها را به سهولت در هر واحد محصول اندازه گيري نمود. ولي هزينه هاي غير مستقيم هزينه هايي است كه به راحتي قابل رد يابي و تخصيص يك محصول نبوده بلكه اين هزينه ها بايد بين محصولات و يا عبارتي موضوعات مختلف هزينه تخصيص داده شوند فرايند تخصيص هزينه هاي غير مستقيم به محصولات را غير مستقيم و يا تخصيص هزينه اطلاق مي كنند. مانند هزينه برق، هزينه تعميرات و نگهداري ماشين آلات، هزينه تعمين ماشين آلات و …به محصولات توليد شده.
ب) طبقه بندي هزينه ها بر اساس عناصر تشكيل دهنده محصول:
هزينه هاي مواد مستقيم: هزينه هاي مواد مستقيم به موادي اطلاق مي گردد كه كه به سهولت قابل رد يابي و تخصيص به يك واحد محصول توليد شده مي باشد. اين مواد شكل ظاهري محصول را تشكيل داده و بدون مصرف اين مواد توليد محصول غير ممكن است، مانند هزينه چرم مصرفي در توليد كفش و يا پارچه مصرفي در توليد پوشاك
هزينه كار مستقيم: حقوق و دستمزد افرادي كه مستقيما در توليد محصول نقش داشته اند كه به سهولت قابل رد يابي و تخصيص به يك واحد محصولي است. مانند: هزينه حقوق و دستمزد كارگران توليد .
هرنوع هزينه مستقيم ديگري نيز اگر داراي خصوصيات و ويژگي هاي مواد مستقيم و كار مستقيم باشد را مي توان به آساني به يك واحد محصول تخصيص داد مانندلوازم بسته بندي مصرفي در بسته بندي هاي محصول
3.هزينه هاي سربار ساخت/ هزينه هاي غير مستقيم:
اين هزينه معمولا شامل هزينه هاي كارخانه به استناد هزينه هاي مواد مستقيم و كار مستقيم مي باشد به عبارتي هزينه هايي كه نمي توان آنها را به سهولت به يك واحد محصولي تخصيص داد و براي تخصيص اين هزينه ها به محصول بايد از فرايند و تخصيص و تسهيم استفاده نموده مانند هزينه هاي مواد غير مستقيم، كار غير مستقيم و ساير هزينه ها ساخت. هزينه هاي مواد غير مستقيم و كار غير مستقيم مفهومي مقابل هزينه مواد مستقيم و كار غير مستقيم را دارندبراي هزينه هاي غير مستقيم مي توان به عنوان مثال هزينه چسب و يا نخ مصرفي در توليد كفش اشاره كرد. و براي هر سه كار غير مستقيم مي توان به عنوان مثال به هزينه حقوق و مزاياي سركارگر و يا مدير توليد و يا هزينه حقوق و مزاياي انبار دار، نگهبان و … اشاره نمود.
ساير هزينه هاي ساخت شامل كليه هزينه هاي غير مستقيم به جز مواد غير مستقيم و كار غير مستقيم مي باشد. مانند هزينه هاي تعمييرات و نگهداري ماشين آلات، هزينه بيمه ماشين آلات كارخانه و هزينه اجاره ماشين آلات كارخانه، هزينه استهلاك ماشين آلات كارخانه، هزينه سوخت كارخانه، هزينه آب و برق و تلفن كارخانه و ساير هزينه هاي غير مستقيم كارخانه.
به جمع هزينه هاي ( مواد مستقيم،كار مستقيم، هزينه هاي سربارساخت) هزينه هاي ساخت يا هزينه هاي توليد و يا تمام شده توليد اطلاق مي شود.
مفهوم بهاي اوليه يا هزينه هاي اوليه : به جمع مواد مستقيم و هزينه دستمزد مستقيم، بهاي اوليه يا هزنه هاي اوليه اطلاق مي شود يعني دو نوع هزينه اي كه مستقيما قابل رد يابي در هر واحد محصول است.
هزينه تبديل: به جمع هزينه دستمزد مستقيم و هزينه سربار ساخت اطلاق مي شود.
ج)طبقه بندي هزينه ها به دو نوع هزينه هاي محصول و هزينه هاي دوره:
هزينه محصول همان هزينه توليد و يا به عبارتي جمع هر سه هزينه مواد مستقيم، كار مستقيم و هزينه هاي سربار ساخت است.
هزينه دوره به كليه هزينه هايي اطلاق مي شود كه نتوان اين هزينه ها را به عنوان هزينه هاي محصول قلمداد نمود. اين هزينه ها به نوعي يا دوره زماني كه طي آن واقع شده اند ارتباط دارد. و در دوره وقوع در صورت سود و زيان انعكاس مي يابند. اين هزينه ها در صورت سوزيان تحت عنوان هزينه هاي عملياتي طبقه بندي مي شوند مانند هزينه هاي توزيع و فروش و هزينه هاي عمومي و اداري هزينه هاي دوره به عبارتي هزينه هايي هستند كه نه به طور مستقيم و نه به طور غير مستقيم با توليد هيچگونه ارتباطي ندارند.
د) طبقه بندي هزينه ها بر اساس رفتار هزينه:
در اين نوع طبقه بندي موضوع از اين است كه هزينه ها در مقابل تغييرات توليد چه رفتاري از خود نشان مي دهند.
1ـ هزينه هاي ثابت
2ـ هزينه هاي متغيير
1ـ هزينه هاي ثابت:
هزينه هاي ثابت هزينه هايي هستند كه بدون توجه به تغييرات حجم توليد در دامنه معيني از توليد ( دامنه مربوط) بدون تغيير هستند. مانند هزينه استهلاك ( روش خط مستقيم)، هزينه بيمه، هزينه اجاره،عوارض و ….
هزينه ثابت در يك دامنه مربوط ثابت است ولي تغييرات حجم توليد هزينه هاي ثابت در دامنه هاي مختلف تغيير مي يابد. هزينه هاي ثابت در سطح توليد در يك دامنه مربوط ثابت ولي در سطح هر واحد متغيير هستند.
در دامنه مربوط هر اندازه توليد بيشتر باشد هزينه ثابت هر واحد كمتر خواهد بود.
هزينه ثابت هر واحد برابر است با هزينه ثابت تقسيم بر ميزان توليد
2ـ هزينه هاي متغيير:
هزينه هاي متغيير هزينه هايي هستند كه با توجه به متغيير در سطح توليد اين گونه هزينه ها نيز متغيير مي يابند.
هزينه هاي متغيير در سطح كل توليد متغيير (http://www.namian-danesh.ir/Forum-f133-2.html) ولي در سطح هر واحد ثابت است.
طبقه بندي هزينه ها بر حسب رفتار هزينه ها به چگونگي واكنش هزينه ها در برابر تغيير در سطح فعاليت اشاره دارد به بيان ديگر مقصود از رفتار هزينه ها مدلي است كه بر اساس آن يك هزينه مشخص نسبت به تغيير در سطح فعاليت واكنش نشان مي دهد.
مديران كليه سازمانها، صرفنظر از از نوع فعاليتي كه انجام مي دهند، همگي در دستيابي به هدفهاي سازمان، نياز به اطلاعات دارند. نياز هاي اطلاعاتي مديريت در سازمانهاي گوناگون بسيار گسترده و شامل اطلاعاتي در زمينه هاي مختلف نظير، توليد و بازاريابي و مالي است. به طور كلي هرچه قدر سازمان بزرگتر باشد، نياز هاي اطلاعاتي مديريت آن گسترده خواهد بود. نياز هاي اطلاعاتي مديريت را سيستم اطلاعات مديريت MIS تامين مي كند.
حسابداري به طور اعم و حسابداري مديريت به طور اخص بخش عمده اي از سيستم اطلاعات مديريت را تشكيل مي دهد. عملكرد سيستم اطلاعات حسابداري مديريت اطلاعاتي را فراهم مي آورد تا مديران براي مقاصد برنامه ريزي و كنترل عمليات سازمان اطلاعات مفيدي در دسترس داشته باشند.
هر سيستم حسابداري از سه مرحله تشكيل شده است:
مرحله اول: ورودي ( رويداد ها و وقايع مالي )
مرحله دوم: پردازش ( ثبت، طبقه بندي، تلخيص)
مرحله سوم: خروجي ( اطلاعات و گزارشات مالي قابل استفاده مديران و ساير اشخاص ذينفع و ذيحق )
ورودي هر سيستم حسابداري، اطلاعات خامي است كه بار مالي داشته و از محيط تحت عنوان رويدادها و وقايع مالي جهت پردازش در سيستم اطلاعات حسابداري مورد استفاده قرار مي گيرد. در مرحله پردازش، رويدادها و وقايع مالي ثبت، طبقه بندي و تلخيص شده و در مرحله سوم محصول اين سيستم به عنوان خروجي به شكل اطلاعات و گزارشات مالي قابل استفاده و يا به شكل صورت هاي مالي مورد بهره برداري مديريت سازمان و ساير ساير استفاده كنندگان قرار مي گيرد.
هر سيستم حسابداري بايد به گونه اي طراحي شود كه بتواند اطلاعاتي را براي مقاصد مختلف به شرح زير فراهم كنند:
1ـ اطلاعات مورد نياز براي تصميم گيري، كنترل، و برنامه ريزي استفاده كننده اين نوع از اطلاعات مديريت سازمان مي باشد.
2ـ اطلاعات مورد نياز براي اشخاصي كه اصطلاحا به آنها استفاده كنندگان برون سازماني اطلاق مي شود و به عنوان اشخاص ذينفع، ذيعلاقه و و ذيحق معرفي مي شوند. مانند: سرمايه گذاران، بستانكاران، موسسات دولتي، تحليلگران مالي و ….اين اطلاعات تحت عنوان صورتهاي مالي كه اغلب در پايان سال مالي تهيه و تنظيم مي شود در اختيار آنها جهت استفاده قرار مي گيرد.
آن بخش از حسابداري كه به مقصود اول (بند 1) ارتباط پيدا مي كند حسابداري مديريت ناميده مي شود و آن بخش از حسابداري كه به مقصود دوم ارتباط پيدا مي كند اصطلاحا حسابداري مالي اطلاق مي شود.
تفاوتهاي اساسي بين حسابداري مديريت و حسابداري مالي
http://www.novinupload.com/images/83118509087112536105.bmp
حسابداری صنعتی :
حسابداري صنعتي حوزه اي از حسابداري
است كه به چگونگي محاسبه قيمت تمام شده تاكيد دارد. محصول جهت اندازه گيري موجوديتها و تعيين سود دوره و كنترل هزينه ها و ساير موارد
حسابداري صنعتي طي يك فرايند هزينه ها را شناسايي، اندازه گيري، طبقه بندي، تلخيص و جمع آوري نموده كه اصطلاحا به اين فرايند هزينه يابي اطلاق مي شود.
ـ همچنين حسابداري صنعتي سيستمي است كه اطلاعات بوجود آمده تواماُ در سيستم حسابداري مالي و حسابداري مديريت مورد استفاده قرار مي گيرد، در حسابداري مالي هنگام تهيه صورتهاي مالي اطلاعات حسابداري صنعتي تحت عنوان موجودي كالاي پايان دوره مورد استفاده قرار مي گيرد، همچنين در سيستم حسابداري مديريت اين اطلاعات در برنامه ريزي، كنترل و تصميم گيريها مورد بهره برداري قرار مي گيرد.
ـاز آنجايي كه بخشي از فرايند سيستم حسابداري صنعتي بشناسايي هزينه ها مي انجامد لذا در اين بخش ابتدا تعريفي از هزينه ارائه سيستمي به طبقه بندي هزينه ها اشاره مي شود:
حسابداري مالي تعريف ذيل را از هزينه ارائه نموده است:
هزينه به معني خروج وجه نقد از يك واحد انتفاعي يا مصرف يا استهلاك دارايي هاي موجود و يا افزايش بدهيها يك واحد يا تركيبي از آنها كه در نتيجه اجراي فعاليتهاي اصلي يا جانبي واحد تجاري، واقع و به كاهش حقوق صاحبان سهام منجر مي شوداطلاق مي كردد.
در حسابداري صنعتي هزينه به عنوان منابع فدا شده براي رسيدن به يك هدف خاص.معرفي مي نمايد. همچنين حسابداري صنعتي علاوه بر هزينه هاي اضافي گذشته با هزينه هاي برآوري و آتي ( منابعي كه قرار است در آينده مصرف يا فدا شوند) نيز سر و كار دارند.
طبقه بندی هزینه ها :
هزينه ها را مي توان به شكل هاي مختلف طبقه بندي كرد كه به برخي از اين طبقه بندي به شرح ذيل اشاره مي شود:
الف) طبقه بندي هزينه ها به تفكيك هزينه هاي مستقيم و غير مستقيم:
هزينه هاي مستقيم: به هزينه هايي اطلاق مي شود كه مي توان آنها را به يك موضوع مشخص ارتباط داد. مانند مواد اوليه مصرف شده در يك واحد محصول
هزينه هاي غير مستقيم: به هزينه هايي اطلاق مي شود كه نمي توان آنها را به يك موضوع مشخص ارتباط داد. مانند هزينه هاي برق مصرفي در توليد محصولات.
هزينه هاي غير مستقيم به علت اينكه قابليت تخصيص به يك موضوع مشخص را ندارند نمي توان آنها را مشخصا به يك موضوع ارتباط داد بلكه اين هزينه ها به طور عمومي و مشترك بين چندين موضوع هزينه مي باشد.
هزينه هاي غير مستقيم بر مبناي روشهاي مختلف تسهيم به موضوعات مختلف هزينه مانند محصولات تخصيص داده مي شوند.
بطور خلاصه مي توان بيان نمود كه هزينه هاي مستقيم هزينه هايي هستند كه به راحتي قابل رديابي و تخصيص به يك محصول مي باشند و مي توان سهم اين هزينه ها را به سهولت در هر واحد محصول اندازه گيري نمود. ولي هزينه هاي غير مستقيم هزينه هايي است كه به راحتي قابل رد يابي و تخصيص يك محصول نبوده بلكه اين هزينه ها بايد بين محصولات و يا عبارتي موضوعات مختلف هزينه تخصيص داده شوند فرايند تخصيص هزينه هاي غير مستقيم به محصولات را غير مستقيم و يا تخصيص هزينه اطلاق مي كنند. مانند هزينه برق، هزينه تعميرات و نگهداري ماشين آلات، هزينه تعمين ماشين آلات و …به محصولات توليد شده.
ب) طبقه بندي هزينه ها بر اساس عناصر تشكيل دهنده محصول:
هزينه هاي مواد مستقيم: هزينه هاي مواد مستقيم به موادي اطلاق مي گردد كه كه به سهولت قابل رد يابي و تخصيص به يك واحد محصول توليد شده مي باشد. اين مواد شكل ظاهري محصول را تشكيل داده و بدون مصرف اين مواد توليد محصول غير ممكن است، مانند هزينه چرم مصرفي در توليد كفش و يا پارچه مصرفي در توليد پوشاك
هزينه كار مستقيم: حقوق و دستمزد افرادي كه مستقيما در توليد محصول نقش داشته اند كه به سهولت قابل رد يابي و تخصيص به يك واحد محصولي است. مانند: هزينه حقوق و دستمزد كارگران توليد .
هرنوع هزينه مستقيم ديگري نيز اگر داراي خصوصيات و ويژگي هاي مواد مستقيم و كار مستقيم باشد را مي توان به آساني به يك واحد محصول تخصيص داد مانندلوازم بسته بندي مصرفي در بسته بندي هاي محصول
3.هزينه هاي سربار ساخت/ هزينه هاي غير مستقيم:
اين هزينه معمولا شامل هزينه هاي كارخانه به استناد هزينه هاي مواد مستقيم و كار مستقيم مي باشد به عبارتي هزينه هايي كه نمي توان آنها را به سهولت به يك واحد محصولي تخصيص داد و براي تخصيص اين هزينه ها به محصول بايد از فرايند و تخصيص و تسهيم استفاده نموده مانند هزينه هاي مواد غير مستقيم، كار غير مستقيم و ساير هزينه ها ساخت. هزينه هاي مواد غير مستقيم و كار غير مستقيم مفهومي مقابل هزينه مواد مستقيم و كار غير مستقيم را دارندبراي هزينه هاي غير مستقيم مي توان به عنوان مثال هزينه چسب و يا نخ مصرفي در توليد كفش اشاره كرد. و براي هر سه كار غير مستقيم مي توان به عنوان مثال به هزينه حقوق و مزاياي سركارگر و يا مدير توليد و يا هزينه حقوق و مزاياي انبار دار، نگهبان و … اشاره نمود.
ساير هزينه هاي ساخت شامل كليه هزينه هاي غير مستقيم به جز مواد غير مستقيم و كار غير مستقيم مي باشد. مانند هزينه هاي تعمييرات و نگهداري ماشين آلات، هزينه بيمه ماشين آلات كارخانه و هزينه اجاره ماشين آلات كارخانه، هزينه استهلاك ماشين آلات كارخانه، هزينه سوخت كارخانه، هزينه آب و برق و تلفن كارخانه و ساير هزينه هاي غير مستقيم كارخانه.
به جمع هزينه هاي ( مواد مستقيم،كار مستقيم، هزينه هاي سربارساخت) هزينه هاي ساخت يا هزينه هاي توليد و يا تمام شده توليد اطلاق مي شود.
مفهوم بهاي اوليه يا هزينه هاي اوليه : به جمع مواد مستقيم و هزينه دستمزد مستقيم، بهاي اوليه يا هزنه هاي اوليه اطلاق مي شود يعني دو نوع هزينه اي كه مستقيما قابل رد يابي در هر واحد محصول است.
هزينه تبديل: به جمع هزينه دستمزد مستقيم و هزينه سربار ساخت اطلاق مي شود.
ج)طبقه بندي هزينه ها به دو نوع هزينه هاي محصول و هزينه هاي دوره:
هزينه محصول همان هزينه توليد و يا به عبارتي جمع هر سه هزينه مواد مستقيم، كار مستقيم و هزينه هاي سربار ساخت است.
هزينه دوره به كليه هزينه هايي اطلاق مي شود كه نتوان اين هزينه ها را به عنوان هزينه هاي محصول قلمداد نمود. اين هزينه ها به نوعي يا دوره زماني كه طي آن واقع شده اند ارتباط دارد. و در دوره وقوع در صورت سود و زيان انعكاس مي يابند. اين هزينه ها در صورت سوزيان تحت عنوان هزينه هاي عملياتي طبقه بندي مي شوند مانند هزينه هاي توزيع و فروش و هزينه هاي عمومي و اداري هزينه هاي دوره به عبارتي هزينه هايي هستند كه نه به طور مستقيم و نه به طور غير مستقيم با توليد هيچگونه ارتباطي ندارند.
د) طبقه بندي هزينه ها بر اساس رفتار هزينه:
در اين نوع طبقه بندي موضوع از اين است كه هزينه ها در مقابل تغييرات توليد چه رفتاري از خود نشان مي دهند.
1ـ هزينه هاي ثابت
2ـ هزينه هاي متغيير
1ـ هزينه هاي ثابت:
هزينه هاي ثابت هزينه هايي هستند كه بدون توجه به تغييرات حجم توليد در دامنه معيني از توليد ( دامنه مربوط) بدون تغيير هستند. مانند هزينه استهلاك ( روش خط مستقيم)، هزينه بيمه، هزينه اجاره،عوارض و ….
هزينه ثابت در يك دامنه مربوط ثابت است ولي تغييرات حجم توليد هزينه هاي ثابت در دامنه هاي مختلف تغيير مي يابد. هزينه هاي ثابت در سطح توليد در يك دامنه مربوط ثابت ولي در سطح هر واحد متغيير هستند.
در دامنه مربوط هر اندازه توليد بيشتر باشد هزينه ثابت هر واحد كمتر خواهد بود.
هزينه ثابت هر واحد برابر است با هزينه ثابت تقسيم بر ميزان توليد
2ـ هزينه هاي متغيير:
هزينه هاي متغيير هزينه هايي هستند كه با توجه به متغيير در سطح توليد اين گونه هزينه ها نيز متغيير مي يابند.
هزينه هاي متغيير در سطح كل توليد متغيير (http://www.namian-danesh.ir/Forum-f133-2.html) ولي در سطح هر واحد ثابت است.
طبقه بندي هزينه ها بر حسب رفتار هزينه ها به چگونگي واكنش هزينه ها در برابر تغيير در سطح فعاليت اشاره دارد به بيان ديگر مقصود از رفتار هزينه ها مدلي است كه بر اساس آن يك هزينه مشخص نسبت به تغيير در سطح فعاليت واكنش نشان مي دهد.