faridbensaeed
19th November 2008, 10:47 AM
شرکت مجتمع گاز پارس جنوبي
شركت مجتمع گاز پارس جنوبي يكي از شركت هاي وابسته به شركت ملي گاز ايران است كه در سال 77 به موازات طرح توسعه ميدان گازي پارس جنوبي با مسئوليت بهره برداري از فازهاي 1 تا 10 تأسيس شده است.به دليل اهميت و نقش عمده آن در توليد گاز كشور همگان بايد از آن اطلاعات اوليه داشته باشند در صورت تمايل جهت كسب اطلاع بيشتر به وب سايت http://faridbensaeed.blogspot.comمراجعه (http://faridbensaeed.blogspot.comمراجعه) و يا اينجا را كليك نماييد (http://faridbensaeed.blogspot.com) (http://faridbensaeed.blogspot.com)نماييد . حوزه فعاليت اين شركت، بهره برداري از تأسيسات فرا ساحلي شامل سكوهاي دريايي، خطوط لوله زيردريايي و پالايشگاه پارس جنوبي است. توليدات اين پالايشگاهها عبارتند از: گاز شيرين تصفيه شده، ميعانات گازي و گوگرد، اتان ، پروپان و بوتان كه گاز تصفيه شده جهت مصارف داخلي كشور و صادرات تحويل خطوط لوله سراسري شركت ملي گاز مي شود. هم چنين ميعانات گازي به منظور صادرات از طريق خط لوله زيردريايي به گويه شناور (SBM) ارسال شده و از آنجا براي بارگيري به كشتي هاي نفتكش تحويل مي شود.امور بين الملل شركت ملي نفت و شركت پايانه ها هماهنگي كارها را عهدار هستند. گوگرد توليدي نيز به صورت دانه بندي شده جهت صادرات در اسكله عملياتي، انبار و توسط شركت بازرگاني پتروشيمي بازاريابي و صادر مي شود. اتان و گاز مايع (LPG) نيز به عنوان خوراك كارخانجات پتروشيمي مطرح است. در تأسيسات دريايي off shore كه كلاً از دو سكوي سر چاهي تشكيل شده است، هيچگونه عملياتي پالايشي بر روي گاز و مايعات همراه انجام نميشود و سيستم به طوري طراحي شده است كه در حالت معمول (Normal) هيچگونه نفري بر روي سكو مورد نياز نميباشد.هيدروكربورها در لايه هاي متعددي وجود دارند. مهمترين آنها كربوناتهاي دوره پرموترياسيك در تشكيلات كنگان - دالان(خوف) ميباشند،كه در لايه اي به ضخامت 450 متر در عمق حدود 3000 متري زير كف دريا قرار گرفته اند.مخازن كربناته نتيجه رسوب گذاري ارگانيسم هاي حيواني و نباتي مي باشد. ساختار دروني اين مخازن معمولا پيچيده هستند. ناهماهنگي طبقات زمين شناسي روي ويژگيهاي تخلخل مخزن اثر گذاشته و در نتيجه تشكيل موانعي مي دهد كه پيش بيني جريان هيدروكربور را مشكل مي نمابد. به علت ناهمگن بودن تشكيلات زمين شناسي كنگان – دالان، درك كلي توزيع فضايي پارامترهاي گوناگون پتروفيزيك اساسي بنظر مي رسد همانطور كه اشاره شد، بهره برداري از مبدان گازي پارس جنوبي برعهده شركت مجتع گاز پارس جنوبي مي باشد. اين شركت در تاريخ 28/7/1377 تاسيس شده و وظيفه بهره برداري از ده فاز از اين ميدان گازي را برعهده دارد. درمورد فاز 4و5 در مجموع سی حلقه چاه كه هرپانزده حلقه، گاز خود را به يك سكو ميفرستند، حفاري شده است. هرپانزده حلقه چاه، گازهاي استخراج شده را به يك Manifold ميفرستند كه اين به نوبه خود از طريق Sea line به سمت پالايشگاه گسيل ميشود.عملياتي كه در هر سكو بر روي گاز انجام ميشود اين است كه پس از استخراج گاز از چاه، فشار گاز به توسط شيرهاي فشارشكن (Chock Valve) كه بر روي هر چاه قرار دارد از فشار مخزن كه حدوداً 313 بار ميباشد تا حدود 115 بار كاهش مييابد. براي جلوگيري از انجام خوردگي در جداره داخلي خطوط لوله دريايي، گلايكول (MEG) به توسط دو خط چهارونيم اينچ از پالايشگاه و توسط پمپهاي رفت و برگشتي به سكوها فرستاده ميشوند. ضمن اينكه علاوه بر گلايكول، مواد شيميايي ديگر مانند متانول، آمين و Corrosion inhibitor به گاز در مراحل مختلف افزوده ميشود. قابل توجه است كه گلايكول پس از آنكه بر روي سكوها به يك تانك ذخيره فرستاده ميشود به توسط دو پمپ ديگر به خطوط لوله افزوده ميشود. علاوه بر اين تأسيسات، براي جلوگيري از انباشته شدن و همچنين در جهت push كردن مايعات گازي مانده در خطوط لوله به سمت پالايشگاه، از ابزاري بنام pig استفاده ميشود كه اين ابزار از مكاني به نام Pig Launcher به خطوط لوله فرستاده شده و پس از رسيدن به پالايشگاه، در ورودي خط لوله توسط Pig Receiver دريافت ميشوند. علاوه بر اين تأسيسات، ميتوان از Test Separator ها اشاره كرد، كه براي بررسي عملكرد چاهها و ميزان گاز و مايعات همراه با آن استفاده ميشوند. نحوه كار بدين صورت است كه براي مدت زمان معين گاز و مايعات از اين مسير گذرانده شده و سپس به همان Header اصلي تزريق ميشوند.خطوط لوله كه به سايز 32 اينچ ميباشند، گاز و مايعات همراه با آن را پس از دريافت از سكوهاي دريايي به سمت پالايشگاه هدايت ميكنند. ضمن اينكه هر دو لوله چهار و نيم اينچي MEG يا همان Piggy Back Lines بر روي اين دو خط قرار دارند.پارس جنوبي از فازهاي مختلف تشكيل شده است كه در حال حاضر از فازهاي 2 و 3 و 1 بهرهبرداري ميشود و فازهاي 4 و 5 نيز به تازگی راه اندازی شده است. ميزان بهرهبرداري از هشت عدد فاز چيزي حدود 200 ميليون متر مكعب گاز و 320000 بشكه مايعات گازي در روز ميباشد.شركت نفت و گاز پارس كه مسئوليت اجراي مستقيم و نظارت بر پروژههاي پارس جنوبي را به عهده دارد نقش مهمي در راستاي اجراي اين پروژهها ايفا مي كند.ذيلاٌ مرور مختصري بر فازهاي مختلف خواهيم داشت:
فاز 1 :
مسئوليت اجراي اين فاز به عهده پتروپارس كه يك كمپاني نفتي و گازي ايراني ميباشد، است البته با نظارت پيمانكاران خارجي مثل شركت دايلم اين پروژه به بهره برداري رسيد. اين فاز ازدو train گازي تشكيل شده است كه ظرفيت توليد 1000 ميليون فوت مكعب گاز در روز را دارد و همچنين ظرفيت توليد مايعات گازي حدود 40000 بشكه در روز ميباشد.
فازهاي 2 و 3 :
پيمانكار و كمپاني مسئول در اجراي اين فازها شركت توتال (فينا و الف) كه يك كمپاني نفتي فرانسوي است،بود. اين دو فاز از چهار train گازي تشكيل شده است كه ظرفيت توليد 2000 ميليون فوت مكعب گاز در روز از طريق اين فازها ميباشد و همچنين از دو واحد توليد ميعانات گازي تثبيت شده تشكيل شده است. ظرفيت توليد مايعات گازي حدود 80000 بشكه در روز ميباشد.
فازهاي4 و 5 :
فازهاي 4 و5 اين طرح (پارس جنوبي) به منظور توليد روزانه 50 ميليون مترمكعب گاز طبيعي جهت مصارف داخلي و صادرات و همچنين توليدسالانه حدود 05/1 ميليون تن گاز مايع (LPG) و توليد روزانه 80 هزار بشكه ميعانات گازي و 400 تن گوگرد جهت صادرات و توليد سالانه 1 ميليون تن اتان به عنوان خوراك واحدهاي پتروشيمي طراحي گرديده است. عمليات اجرائي اين دو فاز توسط مشاركت آجيپ ايتاليا (60%)، پترو پارس (20%) انجام شد .
فازهاي 6 و 7و 8 :
با اجراي اين فازها حدود 80 ميليون مترمكعب گاز ترش جهت تزريق به حوزه نفتي آغاجاري و 2/1 ميليون تن گاز مايع (LPG) در سال جهت صادرات و 120 هزار بشكه ميعانات گازي در روز جهت صادرات توليد خواهد شد. عمليات اجرائي اين فازها نيز توسط شركت پتروپارس آغاز گرديده و پيشبيني ميشود در نيمه دوم سال 1385 اولين مرحله بهرهبرداري از آن شروع ميشود.
فازهاي 9 و 10 :
در طراحي اين دو فاز نيز همانند فازهاي 4 و 5 توليد روزانه 50 ميليون مترمكعب گاز طبيعي جهت صادرات و مصارف داخلي و 80 هزار بشكه ميعانات گازي و 400 تن گوگرد جهت صادرات و توليد سالانه 1 ميليون تن اتان جهت مصرف در مجتمعهاي پتروشيمي و05/1 تن گاز مايع (LPG) در نظر گرفته شده است.
فازهاي 11 و 12 :
اجراي اين دو فاز به منظور توليد روزانه 55 ميليون مترمكعب گاز ترش جهت تأمين خوراك واحدهاي تصفيه و مايعسازي گاز (LNG) و 80 هزار بشكه ميعانات گازي جهت صادرات برنامهريزي گرديده است.
فازهاي 13 و 14 :
علاوه بر فازهاي فوق اجراي فازهاي 13 و 14نيز به منظور توليد روزانه 1400 ميليون فوت مكعب L.N.G و 700 ميليون فوت مكعب GTL برنامهريزي شده است.
شركت مجتمع گاز پارس جنوبي يكي از شركت هاي وابسته به شركت ملي گاز ايران است كه در سال 77 به موازات طرح توسعه ميدان گازي پارس جنوبي با مسئوليت بهره برداري از فازهاي 1 تا 10 تأسيس شده است.به دليل اهميت و نقش عمده آن در توليد گاز كشور همگان بايد از آن اطلاعات اوليه داشته باشند در صورت تمايل جهت كسب اطلاع بيشتر به وب سايت http://faridbensaeed.blogspot.comمراجعه (http://faridbensaeed.blogspot.comمراجعه) و يا اينجا را كليك نماييد (http://faridbensaeed.blogspot.com) (http://faridbensaeed.blogspot.com)نماييد . حوزه فعاليت اين شركت، بهره برداري از تأسيسات فرا ساحلي شامل سكوهاي دريايي، خطوط لوله زيردريايي و پالايشگاه پارس جنوبي است. توليدات اين پالايشگاهها عبارتند از: گاز شيرين تصفيه شده، ميعانات گازي و گوگرد، اتان ، پروپان و بوتان كه گاز تصفيه شده جهت مصارف داخلي كشور و صادرات تحويل خطوط لوله سراسري شركت ملي گاز مي شود. هم چنين ميعانات گازي به منظور صادرات از طريق خط لوله زيردريايي به گويه شناور (SBM) ارسال شده و از آنجا براي بارگيري به كشتي هاي نفتكش تحويل مي شود.امور بين الملل شركت ملي نفت و شركت پايانه ها هماهنگي كارها را عهدار هستند. گوگرد توليدي نيز به صورت دانه بندي شده جهت صادرات در اسكله عملياتي، انبار و توسط شركت بازرگاني پتروشيمي بازاريابي و صادر مي شود. اتان و گاز مايع (LPG) نيز به عنوان خوراك كارخانجات پتروشيمي مطرح است. در تأسيسات دريايي off shore كه كلاً از دو سكوي سر چاهي تشكيل شده است، هيچگونه عملياتي پالايشي بر روي گاز و مايعات همراه انجام نميشود و سيستم به طوري طراحي شده است كه در حالت معمول (Normal) هيچگونه نفري بر روي سكو مورد نياز نميباشد.هيدروكربورها در لايه هاي متعددي وجود دارند. مهمترين آنها كربوناتهاي دوره پرموترياسيك در تشكيلات كنگان - دالان(خوف) ميباشند،كه در لايه اي به ضخامت 450 متر در عمق حدود 3000 متري زير كف دريا قرار گرفته اند.مخازن كربناته نتيجه رسوب گذاري ارگانيسم هاي حيواني و نباتي مي باشد. ساختار دروني اين مخازن معمولا پيچيده هستند. ناهماهنگي طبقات زمين شناسي روي ويژگيهاي تخلخل مخزن اثر گذاشته و در نتيجه تشكيل موانعي مي دهد كه پيش بيني جريان هيدروكربور را مشكل مي نمابد. به علت ناهمگن بودن تشكيلات زمين شناسي كنگان – دالان، درك كلي توزيع فضايي پارامترهاي گوناگون پتروفيزيك اساسي بنظر مي رسد همانطور كه اشاره شد، بهره برداري از مبدان گازي پارس جنوبي برعهده شركت مجتع گاز پارس جنوبي مي باشد. اين شركت در تاريخ 28/7/1377 تاسيس شده و وظيفه بهره برداري از ده فاز از اين ميدان گازي را برعهده دارد. درمورد فاز 4و5 در مجموع سی حلقه چاه كه هرپانزده حلقه، گاز خود را به يك سكو ميفرستند، حفاري شده است. هرپانزده حلقه چاه، گازهاي استخراج شده را به يك Manifold ميفرستند كه اين به نوبه خود از طريق Sea line به سمت پالايشگاه گسيل ميشود.عملياتي كه در هر سكو بر روي گاز انجام ميشود اين است كه پس از استخراج گاز از چاه، فشار گاز به توسط شيرهاي فشارشكن (Chock Valve) كه بر روي هر چاه قرار دارد از فشار مخزن كه حدوداً 313 بار ميباشد تا حدود 115 بار كاهش مييابد. براي جلوگيري از انجام خوردگي در جداره داخلي خطوط لوله دريايي، گلايكول (MEG) به توسط دو خط چهارونيم اينچ از پالايشگاه و توسط پمپهاي رفت و برگشتي به سكوها فرستاده ميشوند. ضمن اينكه علاوه بر گلايكول، مواد شيميايي ديگر مانند متانول، آمين و Corrosion inhibitor به گاز در مراحل مختلف افزوده ميشود. قابل توجه است كه گلايكول پس از آنكه بر روي سكوها به يك تانك ذخيره فرستاده ميشود به توسط دو پمپ ديگر به خطوط لوله افزوده ميشود. علاوه بر اين تأسيسات، براي جلوگيري از انباشته شدن و همچنين در جهت push كردن مايعات گازي مانده در خطوط لوله به سمت پالايشگاه، از ابزاري بنام pig استفاده ميشود كه اين ابزار از مكاني به نام Pig Launcher به خطوط لوله فرستاده شده و پس از رسيدن به پالايشگاه، در ورودي خط لوله توسط Pig Receiver دريافت ميشوند. علاوه بر اين تأسيسات، ميتوان از Test Separator ها اشاره كرد، كه براي بررسي عملكرد چاهها و ميزان گاز و مايعات همراه با آن استفاده ميشوند. نحوه كار بدين صورت است كه براي مدت زمان معين گاز و مايعات از اين مسير گذرانده شده و سپس به همان Header اصلي تزريق ميشوند.خطوط لوله كه به سايز 32 اينچ ميباشند، گاز و مايعات همراه با آن را پس از دريافت از سكوهاي دريايي به سمت پالايشگاه هدايت ميكنند. ضمن اينكه هر دو لوله چهار و نيم اينچي MEG يا همان Piggy Back Lines بر روي اين دو خط قرار دارند.پارس جنوبي از فازهاي مختلف تشكيل شده است كه در حال حاضر از فازهاي 2 و 3 و 1 بهرهبرداري ميشود و فازهاي 4 و 5 نيز به تازگی راه اندازی شده است. ميزان بهرهبرداري از هشت عدد فاز چيزي حدود 200 ميليون متر مكعب گاز و 320000 بشكه مايعات گازي در روز ميباشد.شركت نفت و گاز پارس كه مسئوليت اجراي مستقيم و نظارت بر پروژههاي پارس جنوبي را به عهده دارد نقش مهمي در راستاي اجراي اين پروژهها ايفا مي كند.ذيلاٌ مرور مختصري بر فازهاي مختلف خواهيم داشت:
فاز 1 :
مسئوليت اجراي اين فاز به عهده پتروپارس كه يك كمپاني نفتي و گازي ايراني ميباشد، است البته با نظارت پيمانكاران خارجي مثل شركت دايلم اين پروژه به بهره برداري رسيد. اين فاز ازدو train گازي تشكيل شده است كه ظرفيت توليد 1000 ميليون فوت مكعب گاز در روز را دارد و همچنين ظرفيت توليد مايعات گازي حدود 40000 بشكه در روز ميباشد.
فازهاي 2 و 3 :
پيمانكار و كمپاني مسئول در اجراي اين فازها شركت توتال (فينا و الف) كه يك كمپاني نفتي فرانسوي است،بود. اين دو فاز از چهار train گازي تشكيل شده است كه ظرفيت توليد 2000 ميليون فوت مكعب گاز در روز از طريق اين فازها ميباشد و همچنين از دو واحد توليد ميعانات گازي تثبيت شده تشكيل شده است. ظرفيت توليد مايعات گازي حدود 80000 بشكه در روز ميباشد.
فازهاي4 و 5 :
فازهاي 4 و5 اين طرح (پارس جنوبي) به منظور توليد روزانه 50 ميليون مترمكعب گاز طبيعي جهت مصارف داخلي و صادرات و همچنين توليدسالانه حدود 05/1 ميليون تن گاز مايع (LPG) و توليد روزانه 80 هزار بشكه ميعانات گازي و 400 تن گوگرد جهت صادرات و توليد سالانه 1 ميليون تن اتان به عنوان خوراك واحدهاي پتروشيمي طراحي گرديده است. عمليات اجرائي اين دو فاز توسط مشاركت آجيپ ايتاليا (60%)، پترو پارس (20%) انجام شد .
فازهاي 6 و 7و 8 :
با اجراي اين فازها حدود 80 ميليون مترمكعب گاز ترش جهت تزريق به حوزه نفتي آغاجاري و 2/1 ميليون تن گاز مايع (LPG) در سال جهت صادرات و 120 هزار بشكه ميعانات گازي در روز جهت صادرات توليد خواهد شد. عمليات اجرائي اين فازها نيز توسط شركت پتروپارس آغاز گرديده و پيشبيني ميشود در نيمه دوم سال 1385 اولين مرحله بهرهبرداري از آن شروع ميشود.
فازهاي 9 و 10 :
در طراحي اين دو فاز نيز همانند فازهاي 4 و 5 توليد روزانه 50 ميليون مترمكعب گاز طبيعي جهت صادرات و مصارف داخلي و 80 هزار بشكه ميعانات گازي و 400 تن گوگرد جهت صادرات و توليد سالانه 1 ميليون تن اتان جهت مصرف در مجتمعهاي پتروشيمي و05/1 تن گاز مايع (LPG) در نظر گرفته شده است.
فازهاي 11 و 12 :
اجراي اين دو فاز به منظور توليد روزانه 55 ميليون مترمكعب گاز ترش جهت تأمين خوراك واحدهاي تصفيه و مايعسازي گاز (LNG) و 80 هزار بشكه ميعانات گازي جهت صادرات برنامهريزي گرديده است.
فازهاي 13 و 14 :
علاوه بر فازهاي فوق اجراي فازهاي 13 و 14نيز به منظور توليد روزانه 1400 ميليون فوت مكعب L.N.G و 700 ميليون فوت مكعب GTL برنامهريزي شده است.