touraj atef
12th June 2010, 02:11 PM
نشان عهد ووفا نیست در تبسم گل
بنال بلبل عاشق که جای فر یاد است
حافظ
چه گر یز ان از عشق هستیم و می گو ییم آر ی دیگر عاشق نمی شو م چو ن…… و قتی د لایلش را می شنو م و می خو انم می پر سم اینها که به همه مر بو ط می شو ذ جز خو د عشق پس چر ا عشق را گر یزان است ؟ شاید از او ل عشق نبو د شاید هم عشق بو د اما صبر نبو د شاید عشق و صبر بو د اما ظفر نبو د شاید عشق و صر و ظفر هم بو د اما ظفر آن نبو د که انتظار ش را داشت کدام انتظار؟ نمی د انم چه انتظار ی از عشق داشت ؟ گو ئی اینجا را هم بازار ی دانست ؟آر ی اینجا بازار ی است اما در این بازار باید سر د هی
بحر ی است بحر عشق و هیچش کر انه نیست
آنجا جز آن که سر بسپاری چاره نیست
قیمت سر باختن چیست ؟ قیمت جان دادن چقد ر است ؟ قیمت آن همان نقش معشو ق است که در لو ح دل بسته و بیر و ن نمی ر و د
هر گز م نقش تو از لو ح دل و جان نر و د
هرگز از یاد من آن سر و خر امان نر و د
آنچنان مهر تو ام در د ل و جان جای گر فت
که اگر سر بر و د از دل و جان نر و د
آر ی قیمت این است جان ر ا بر ای او می خو اهی د لت خو اهان او ست همه چیز را بر ای شاپر کت می خو اهی دیگر من نیست تو نیست همه او است اگر این گو نه باشد د نبال اجر و مز د می ر وی؟ خو د عشق اجر است
دلا در عاشقی ثابت قد م باش
که در این ره نباشد کار بی اجر
اجر عشق خو د عشق است خو د دل عاشق گو هری است باو ر کن عشق و عاشقی خو د گو هر است خو د ز ند گی است د نبال چه می گر دی ؟ تا به کی در مر د اب بی عشقی سر گر دانی ؟ به در یای عشق بز ن ز یستن آنجا است این گو نه است که ناخدا را تنها در در یا می بینی چو ن شاپر ک آنجا است عشق آنجا است ز یستن آنجا است آر ی آنجا است عشق را فر یاد کن
(http://lonelyseaman.files.wordpress.com/2010/06/10047068-lg1.jpg)
بنال بلبل عاشق که جای فر یاد است
حافظ
چه گر یز ان از عشق هستیم و می گو ییم آر ی دیگر عاشق نمی شو م چو ن…… و قتی د لایلش را می شنو م و می خو انم می پر سم اینها که به همه مر بو ط می شو ذ جز خو د عشق پس چر ا عشق را گر یزان است ؟ شاید از او ل عشق نبو د شاید هم عشق بو د اما صبر نبو د شاید عشق و صبر بو د اما ظفر نبو د شاید عشق و صر و ظفر هم بو د اما ظفر آن نبو د که انتظار ش را داشت کدام انتظار؟ نمی د انم چه انتظار ی از عشق داشت ؟ گو ئی اینجا را هم بازار ی دانست ؟آر ی اینجا بازار ی است اما در این بازار باید سر د هی
بحر ی است بحر عشق و هیچش کر انه نیست
آنجا جز آن که سر بسپاری چاره نیست
قیمت سر باختن چیست ؟ قیمت جان دادن چقد ر است ؟ قیمت آن همان نقش معشو ق است که در لو ح دل بسته و بیر و ن نمی ر و د
هر گز م نقش تو از لو ح دل و جان نر و د
هرگز از یاد من آن سر و خر امان نر و د
آنچنان مهر تو ام در د ل و جان جای گر فت
که اگر سر بر و د از دل و جان نر و د
آر ی قیمت این است جان ر ا بر ای او می خو اهی د لت خو اهان او ست همه چیز را بر ای شاپر کت می خو اهی دیگر من نیست تو نیست همه او است اگر این گو نه باشد د نبال اجر و مز د می ر وی؟ خو د عشق اجر است
دلا در عاشقی ثابت قد م باش
که در این ره نباشد کار بی اجر
اجر عشق خو د عشق است خو د دل عاشق گو هری است باو ر کن عشق و عاشقی خو د گو هر است خو د ز ند گی است د نبال چه می گر دی ؟ تا به کی در مر د اب بی عشقی سر گر دانی ؟ به در یای عشق بز ن ز یستن آنجا است این گو نه است که ناخدا را تنها در در یا می بینی چو ن شاپر ک آنجا است عشق آنجا است ز یستن آنجا است آر ی آنجا است عشق را فر یاد کن
(http://lonelyseaman.files.wordpress.com/2010/06/10047068-lg1.jpg)