PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اجزای ریسک



B a R a N
11th June 2010, 11:32 PM
عوامل تشکیل دهنده‌ی ریسک را که باعث تغییر در قیمت سهم در بازار می‌شود، می‌توان در مقوله‌های زیر دسته بندی کرد:

ریسک سیاسی (Political Risk)

ریسک سیاسی یا کشور عبارت است از کاهش ارزش سرمایه که به دلیل تغییرات در سیاست‌ها و نظام‌های سیاست‌گذاری یک کشور رخ می‌دهد. این ریسک به انتظارات سرمایه‌گذار نسبت به آینده سیاسی کشور بستگی دارد. بنابراین تغییراتی که در قیمت رخ می‌دهد، از کنترل شرکت منتشر کننده سهام خارج است. یک جنگ ناگهانی یا پایان یافتن آن، انتخاب رئیس جمهور جدید یا فوت ناگهانی او، رونق سفته بازی، خروج ناگهانی مقدار هنگفتی طلا از بازار و امثال این‌ها، از جمله رخدادهایی هستند که پیامدهای روانی بسیار زیادی بر بازار سهام دارند.

در کل این ریسک، تغییرات عمده‌ای در محیط اقتصادی – سیاسی یک کشور ایجاد می‌کند. ایالات متحده آمریکا در بین کشورها کم ریسک‌ترین کشور شناخته می‌شود. به دلیل این‌که نظام سیاسی و اقتصادی آن دارای ثبات بیش‌تری بوده است. کشورهایی مثل روسیه به دلیل تغییر در سلسله مراتیب حکومتی و تغییر شدید در نرخ ارز در زمره کشور‌های پر ریسک تلقی می‌شود. بهترین راه برای محفوظ ماندن از ریسک سیاسی آن است که سرمایه‌گذاری‌ها بلندمدت باشد و در کشورهای مختلفی سرمایه‌گذاری شود.

ریسک تجاری (Business Risk)

تغییراتی که در قدرت سوددهی یک شرکت رخ می‌دهد، احیاناً باعث ضرر سرمایه‌ای یا کاهش بازده سالانه سرمایه‌گذاری خواهد شد. ریسک تجاری را، در ناتوانی یک شرکت در پایداری صحنه‌ی رقابت، یا در حفظ نرخ رشد و یا ثبات میزان سوددهی در کوتاه‌مدت یا بلندمدت، می‌توان تعریف کرد. در چنین حالتی، میزان سود تقسیمی شرکت کاهش می‌یابد و این‌کار بر بازدهی و تغییرپذیری بازدهی سالانه، آثار نامطلوبی می‌گذارد.

شرکت‌های رو به رشد (یعنی شرکتی که نرخ بازدهی سالانه آن سریعاً افزایش می‌یابد) با ریسک تجاری بالاتری مواجه می‌باشند. هم‌چنین شرکت‌هایی که هزینه ثابت بالایی دارند و در امور صنعتی از فناوری پیشرفته‌ای بهره می‌گیرند، با ریسک تجاری بالایی روبرو هستند. ریسک سرمایه‌گذاری در شرکت‌های کوچک و تازه تأسیس، بیش‌تر از شرکت‌های بزرگ و با سابقه است. یکی از راه‌های محاسبه‌ی ریسک تجاری، تعیین میزان پایداری سود و ثبات نرخ رشد سود شرکت است.

ریسک تجاری شرکتی که از نظر سوددهی و نرخ رشد، ثبات زیادی داشته است، از ریسک تجاری شرکتی که میزان سود سالانه آن متزلزل و متغیر بوده، کم‌تر است. با ترسیم منحنی سود و محاسبه انحراف معیار آن، می‌توان میزان پایداری سود شرکت را تعیین کرد.

ریسک نرخ بهره (Interest Rate Risk)

بسیاری از سرمایه‌گذاران، خرید اوراق بهادار با بازدهی ثابت یا اوراق قرضه‌های معتبر را راه حلی برای رهایی از ریسک می‌دانند. ولی باید یادآور شد که این نوع اوراق بهادار دارای ریسک نرخ بهره هستند.

ریسک نرخ بهره، یعنی ریسک کاهش ارزش اصل سرمایه ( البته به لحاظ تغییر در نرخ بهره‌ی اوراق بهاداری که به تازگی انتشار می‌یابند.) بهترین راه‌حل برای محفوظ ماندن در برابر ریسک نرخ بهره، این است که شخص سرمایه‌گذار، اوراق قرضه با تاریخ‌های سررسید متفاوت خریداری کند. راه‌حل دیگر، مشخص کردن جهت تغییرات نرخ بهره است.

ریسک نرخ تورم (Inflation Rate Risk)

ریسک تورم، ریسک کاهش ارزش اصل و فرع سرمایه، به دلیل کاهش قدرت خرید پول می‌باشد. تورم می‌تواند بازده واقعی سهام عادی را کاهش دهد. نرخ تورم بالا باعث می‌شود که قدرت خرید پول کاهش یابد و در نتیجه سرمایه‌گذار با دریافت اصل و فرع سرمایه خود، کالاها و خدمات کم‌تری خریداری کند. اگر بعد از خرید اوراق بهادار نرخ تورم افزایش یابد، نرخ بهره در بازار نیز افزایش خواهد یافت و افزایش نرخ بهره‌ی بازار، موجب کاهش ارزش و قیمت اوراق بهاداری خواهد شد که قبلاً منتشر شده‌اند. با خرید اوراق بهادار با درآمد ثابت، سرمایه‌گذار مشمول ریسک تورم می‌شود. با خریدن سهام عادی می‌توان در برابر ریسک تورم برای خود مصونیت ایجاد کرد. زیرا با افزایش سطح عمومی قیمت‌ها، انتظار می‌رود سود شرکت‌ها نیز افزایش یابد. البته بین افزایش قیمت سهام عادی شرکت‌ها و شاخص عمومی قیمت‌ها، همبستگی کاملی وجود ندارد.

ریسک مالی (Financial Risk)

مقصود از ریسک مالی، ریسک اضافی ناشی از استفاده از بدهی است که تحت عنوان اهرم مالی مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. هر قدر شرکت وام بیش‌تری بگیرد (اوراق قرضه بیش‌تری منتشر کند)، حاشیه سود خالص شرکت کم‌تر خواهد شد و ریسک سهام عادی آن بیش‌تر می‌شود.

ریسک نقدشوندگی (Liquidity Risk)

ریسک نقدشوندگی را نمی‌توان همانند ریسک مالی یا ریسک تجاری محاسبه کرد. اصولاً سرمایه‌گذاران، نقدشوندگی را از این دیدگاه مورد توجه قرار می‌دهند که بتوانند یک دارایی را سریعاً بخرند یا بفروشند، بدون آن‌که قیمت آن دستخوش تغییرات شدید شود. و از همین دیدگاه است که می‌گویند داراریی مذکور دارای قدرت نقدشوندگی بالایی است. هر قدر خرید و فروش یک دارایی سریع‌تر انجام شود، ریسک نقدشوندگی کم‌تر می‌شود. اوراق و اسناد خزانه در آمریکا به ویژه اوراق خزانه 30 تا 90 روزه، ریسک نقدشوندگی ندارند. زیرا سرمایه‌گذاران می‌توانند به سرعت و بدون کاهش قیمتاین اوراق را بخرند یا بفروشند.

نقطه مخالف این وضعیت، وقتی است که یک نفر بخواهد در سهام شرکت‌های کوچک سرمایه‌گذاری کند، که برای خرید یا فروش آن‌ها باید چند روز یا چند هفته منتظر بماند و در مواردی هم باید قیمت پیشنهادی فروش را کم‌تر کند.

ریسک نرخ ارز (Currency Risk)

این‌ ریسک در اثر خرید اوراق بهاداری که با نرخ ارز متفاوتی منتشر شده‌اند، به وجود می‌آید. احتمال این ریسک وقتی بیش‌تر می‌شود که سرمایه‌گذار دارایی‌هایی را در کشورهای مختلف خریداری نمایند. برای مثال یک سرمایه‌گذار آمریکایی که سهام منتشر شده‌ای را در ژاپن خریداری می‌کند، علاوه بر قبول ریسک ناشی از تغییر نرخ «ین»، ریسک حاصل از هرگونه تغییر در برابری ین با دلار را نیز پذیرفته است. هر چقدر نرخ ارز بین دو کشور نوسان‌پذیرتر باشد، ریسک نرخ ارز آن بیش‌تر خواهد بود.

منبع: کتاب مدیریت سرمایه گذاری پیشرفته – دکتر رضا راعی، احمد تلنگی

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد