Isengard
7th June 2010, 11:20 PM
چالش تعامل راهبردي ميان روسيه و بلاروس
----------------------------------------------
http://iras.ir/files/fa/news/1389/3/17/689_682.jpg
ايراس: هرچند وابستگيهاي ساختاري كشورهاي حوزة شوروي سابق به روسيه سبب شده تا اين كشورها نتوانند به تمام از زير فشارهاي اين «برادر بزرگتر» رهايي يابند، اما هر يك از اين كشورها به اندازههاي مختلف برنامههايي را براي كاهش اين فشار عملي كرده و در دست اجرا دارند. در اين ميان استوني، ليتوني و ليتواني را ميتوان موفقترين كشورها در واگرايي از روسيه دانست. كشورهايي از جمله قزاقستان و آذربايجان نيز طي سالهاي پس از فروپاشي تا حدودي در عملياتي كردن يك سياست خارجي چندبرداري ميان روسيه و غرب موفق بودهاند. در مقابل، بلاروس از جمله معدود كشورهاي حوزة شوروي سابق و به عبارتي تنها مورد از اين دست است كه همچنان بر تعامل راهبردي با روسيه در حوزهها و زمينههاي مختلف تأكيد دارد و با توجه به شرايط موجود گريز و گزينة ديگري به جاي اين تعامل نيز براي خود نميبيند.
تاریخچه روابط روسيه و بلاروس
هشت دسامبر سال 1999 آلکساندر لوکاشنکو و باريس یلتسین معاهده تأسیس دولت متحد روسيه و بلاروس را امضاء کردند. با اين وجود، همان طور كه روند تحولات نشان ميدهند و تحلیلگران سیاسی نيز بر آن اذعان دارند، هیچ دورنمایی برای تشکیل دولت متحد ميان اين دو كشور، حتی در روزهاي احساسي كه اين پيمان امضاء شد وجود نداشت. واقع امر آن است كه زمانی که صحبت در مورد جذب یا ادغام باشد، رعایت حقوق مساوي بين اعضاء غیرممکن خواهد بود و یک دولت کوچک نمیتواند با یک دولت بزرگ تشکیل دولتی متحد دهد. اساساً ایده ادغام روسيه و بلاروس در سال 1990 و عمدتاً با انگیزههای پوپولیستی مطمحنظر طرفين قرار گرفت. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق و به تبع آن تلاش قابل ملاحظه برخي افراد در روسيه و بلاروس كه نوستالژی زمان اتحاد جماهیر شوروی سابق را داشتند از جمله دلایل اصلي طرح این ایده بود. با امضای پیمان تشکیل دولت متحد، روسیه ضربه روانی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق را درمان کرد و تشکیل این اتحادیه برای بلاروس تبدیل به قسمت مهمی از فعالیتهای سیاسی آلکساندر لوکاشنکو شد.
مسکو و مینسک در پی امضاء معاهده تشکیل دولت متحد دورنماهای منافع اقتصادی خود را محقق کردند. مسکو امیدوار بود که با آماده کردن شرایط، نفوذ و گسترش روسیه در بلاروس را تسهیل کند. در مقابل، مینسک امیدوار بود که مسکو اولویتها و امتیازات خاصی به ويژه در حوزة اقتصادی به بلاروس بدهد و این آرزو به حقیقت پیوست. با این حال پس از اینکه ولادیمیر پوتین شعار «شايستگيها» را مطرح کرد، روسیه در روابط خود با بلاروس جنبه مصلحتگرایانهای را برگزید که در عمل به معنی کاهش یارانههای روسی و تعهدات آن ارزیابی میگردید.
دمیتری مدويديف، رئیسجمهور روسیه در دیدار اخیر با روزنامه نگاران بلاروسی در مسکو در اين باره تصريح كرد؛ «در طول سالها تجارت گاز طبیعی، نفت و دیگر منابع و مواد اولیه روسيه با بلاروس و مقدار کل امتیازات و اولویتهایی که به اقتصاد بلاروس اعطا شده حدود 50 میلیارد دلار برآورد میگردد. از سوی دیگرکاهش کمک اقتصادی روسیه دلیل اصلی آغاز گفتگوهای مینسک با غرب بود. افکار عمومی بلاروس در حال حاضر به ادغام با اروپا بیشتر متمایل شده، اما متخصصان بعید میدانند كه اتحادیه اروپا حتي در بلندمدت عضويت مينسك در اين اتحاديه را بپذيرد، بر همين اساس است كه دولتمردان بلاروسي ادغام و گسترش روابط با مسكو را ضروري ميدانند.
بلاروس و روسیه شرکای تجاری عمده یکدیگر نيز محسوب ميشوند. گر چه بازار روسیه برای بلاروس ضروری بوده و است، اما بلاروس برای روسیه در رتبه پنجم طرف تجاري قرار دارد. بنا به گزارش کمیته دائم دولت متحد، حجم معاملات تجاری بین دو کشور در سال 2008 بیش از 34 میلیارد دلار بود که از اواسط سال 1990 هفت برابر افزایش یافته است. با این حال تأثیر بحران مالی جهانی در سال 2009 به کاهش قابل ملاحظهای در حجم تجارت ميان دو كشور منجر شد. طي اين سال، برای اولین بار حجم معاملات در نه ماهة اول حدود 16.4 میلیارد دلار ثبت گردید.
در مورد همکاری و مشارکت در موارد دیگر بین روسیه و بلاروس تعدادی سند امضاء شد که بر اساس آن بايد بلاروس و روسیه در شرايط رفاه اجتماعی كاملاً برابری از جمله کمکهاي پزشکی، تردد آزاد، انتخاب محل اقامت، مناقصه و استخدام قرار ميگرفتند. در پایان سال تحصیلی 2008/2009 در دانشگاههای روسیه در حدود 10 هزار بلاروسی مشغول به تحصیل بودند و در دانشگاههای بلاروس در همان دوره زمانی تقریباً 2 هزار روس تحصیل میکردند. در اين ميان، آموزشهای نظامی سنتی روسیه- بلاروس نيز توسعه پیدا کرد. به عنوان مثال، آخرین مانور نظامی ميان دو كشور "غرب 2009" بود كه در مزرهاي غربي بلاروس برگزار شد. یکی از بزرگترین پروژههای همکاری در زمینه ابرکامپیوتر به نام "اسکیف" (قویترین کامپیوتر در کشورهای مشترک المنافع و پنجمین در اروپا ) نيز به طور مشترك در دستور قرار گرفت. با اين ملاحظه ميتوان گفت كه اتحاد بین روسیه و بلاروس تقریباً بدون «ملامت و سرزنش» کار خود را در عرصة فنآوریهای نظامی و دفاعی در حال انجام دارد.
روسیه به عنوان شریک استراتژیک بلاروس
در سایه کمکهای مالی روسیه به اقتصاد بلاروس، مردم مینسک تا حدودي مشكلات خود را تخفيف داده و با حاشيهاي از امنيت اقتصادي زندگي ميكنند. نیاز مینسک به پشتیبانی اقتصادی مسکو روز به روز در حال افزون شدن است. طبق برنامهريزيها در ابتداي سال 2011 انتخابات ریاست جمهوری بلاروس انجام ميشود و آلکساندر لوکاشنکو قصد دارد مجددا کاندید ریاستجمهوری شود. به نظر ميرسد لوکاشنکو بر اساس سخنان و ایدههای سنتی خود، وعده ارتقاء سطح رفاه ملی را در مبارزات انتخاباتی آتي مجدداً تكرار كند. وي اخيراً نيز تصريح كرده که پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی در سال 2010 باید به 11 تا 13 درصد برسد.
اين در حالي بود كه اوایل دسامبر بانک جهانی پیشبینی کرد که امکان رشد تولید ناخالص داخلی بلاروس در سال 2010 حدود 2 درصد خواهد بود و در سال جاری نيز به 1 درصد کاهش پیدا کرد. واقع امر آن است كه در بلاروس منابع لازم برای اجرای طرحهاي اعلام شده از سوي دولت براي توسعه اقتصادی وجود ندارد. مینسک برای حفظ خود در چنین بحران بیسابقه و بلندمدتي مجبور به استقراض و اخذ اعتبارات خارجی است و مجبور خواهد بود برای درخواست کمک هم به غرب و هم به شرق روی بیاورد. زير اين شرايط، بلاروس مایل به دریافت امتیازات و کمک مستقیم به ويژه انرژی از همسایه شرقی خود است. با این حال، اخيراً بین روسیه و بلاروس اختلافات جدیدی در عرضه انرژی رخ داده و در حال افزايش است. سرگئی شماتکو، وزیر انرژی روسیه در اين زمينه تأكيد كرد؛ كه تنها در صورتی آماده ارائه قیمتهای ترجیحی نفت به بلاروس است که شرکتهای روسی در خصوصیسازی پالایشگاههای بلاروس مشارکت داده شوند.
در همين فضا است كه لوکاشنکو تلاش كرده تا گامهای مشخص، اما نه چندان قوی و در حدی که غرب را تحریک کند به سمت روسیه بردارد، به طوری که از طرف غرب بر بلاروس فشار وارد نيامده و در عين حال امتيازاتي از مسكو دريافت كند. او همزمان مشابه اين سیاست را با غرب اتخاذ كرده و در دست اجرا دارد. برای لوکاشنکو پشت کردن ناگهانی به روسیه سودآور نیست و حتی ممکن است مشکلساز نیز باشد، اما حرکت تدریجی بلاروس به سمت ساختارهای غربی امکانپذیر است. کارشناسان بر این باورند که همکاریهای اقتصادی متقابل با روسیه برای بلاروس خیلی سودمندتر از وعدههای مبهم غرب در چار چوب برنامة "مشارکت شرقی" و برخي وعدههای دیگري است که احتمال تأثیر مؤثر آن بر تحكيم حکومت و افزايش قدرت لوکاشنکو چندان مشخص نيست. تجربه فعالیت اتحادیه گمرکی در چارچوب دولت متحد گواه این واقعیت است که کشور بلاروس ممکن است هر سند همکاری را امضاء کند، ولی اجرای آن تنها زمانی صورت میگیرد که برای اين كشور در آن زمان و مکان سودآور باشد.
بلاروس به عنوان شریک استراتژیک روسیه
رهبران روسیه تصمیمات و شرایط سختگيرانة خود برای كمك به بقاء اقتصاد بلاروس و باقي ماندن به عنوان شريك راهبردي اين كشور را به دولت مينسك اعلام كردهاند. آنها برای این منظور همواره از اولویتها و امتیازات شروع کردهاندكه از اين جمله ميتوان به موارد زير اشاره كرد؛
وفاداری ژئوپولیتیکی
اظهارات مقامات كرملين از جمله رئيس جمهور روسیه در این خصوص کاملاً واضح نبوده و برای مینسک این سوال پیش ميايد که منظور از وفاداری ژئوپولیتیک چيست؟ مدويديف در اين زمينه تصريح كرده كه؛ «در عرصههای بینالمللی مهم اين است كه طرفین يك تعامل از چه جایگاهی برخوردار باشند و بر اين اساس، بسیاری از مسائل بستگی به چگونگی روابط بین آنها دارد».
مسائل نظامی و استراتژیکی
از نقطهنظر سیاست خارجی، بلاروس شریک کلیدی روسیه است. بسیاری از برنامهها و منافع روسیه با بلاروس دارای ارتباط و چسبندگی ملموس است. روسیه انتظار دارد که بلاروس در مبارزه با فعالیتهای خرابكارانه و تروريستي در قالب نیروهای واکنش سریع و سازمان پیمان امنیت جمعی درآمده و به عبارت بهتر به عضويت اين سازمانها درآيد. دمیتری مدويديف آشکارا در اين زمينه تأكيد كرده كه قراردادهای بینالمللی بر قوانین ملی تقدم دارند.
اهمیت ترانزیتي بلاروس
طي سالهاي اخير روسیه در پي ايجاد مسيرهاي جایگزین برای نقل و انتقال منابع انرژي خود به بازارهاي جهاني بوده است. در سال جاری تقریباً تمام تشریفات مربوط به راهاندازي خط لولة جریان شمالي به نفع مسکو به پایان رسیده و تا راهاندازی این خط لوله حدود یک سال بيشتر باقی نمانده است. تحقق اين امر به طور چشمگیری وضعیت و موقعيت ترانزیتي بلاروس را دگرگون کرده و به عبارتي تنزل خواهد داد. اين در حالي است كه مقامات بلاروسي برای جلوگیری از روند پيشرفت این پروژه هیچ کاری نمیتوانند انجام دهند و همان طور كه اشاره شد، اين امر توان بازي اين كشور را به نحو قابل ملاحظهاي كاهش خواهد داد.
هراس از ريزش مشكلات از بلاروس به روسيه
ترس از اینکه بروز و وقوع بحران اقتصادی- اجتماعی بزرگ در بلاروس برای روسیه مشکلاتی از قبیل پناهندگان اقتصادی، مسئله حفاظت از ترانزیت کالا و غیره را بوجود خواهد آورد نيز يكي ديگر از دغدغههايي است كه مسكو را به همكاري با مينسك وا ميدارد. با این حال، تنها نگراني روسیه، حفظ تعادل اقتصادی و سیاسی در بلاروس نخواهد بود. مقامات كرملين نگران اين نيز هستندكه مبادا بلاروس به عضویت "مشارکت شرقی" درآمده و با قرار گرفتن زير نظارت اتحادیه اروپا از ميزان نفوذ روسيه در بلاروس كاسته شود.
منافع اقتصادی
همان طور كه اشاره شد، مسكو و مينسك در حوزهها و زمينههاي مختلف اقتصادي با يكديگر تعامل دارند به نحوي كه بسياري از شريانهاي اقتصادي بلاروس را به جرأت ميتوان گفت كه شريان اقتصاد بلاروس در دستان روسيه است. بر همين اساس است كه روسيه گاه و بيگاه براي افزون كردن نفوذ خود بر اقتصادي بلاروس فشارهايي را براي ان كشور وارد ميآورد. از جمله اينكه اخیراً مسكو به مینسک تأكيد كرده كه بايد زمينة حضور هرچه بيشتر شركتهاي خصوصي انرژي روسيه را در صنايع نفت، گاز و پتروشيمي خود هموار سازد.
روندهاي منطقهاي
مینسک به همراه قزاقستان موافقت خود را با الحاق به اتحادیه گمرکی كه صحنهگردان اصلي اين پروژه بزرگ سیاسی کرملین است اعلام كرده است. پيشبيني ميشود در صورت تحقق كامل اين طرح، وابستگيهاي بلاروس به روسيه نه تنها در زمينة اقتصادي، بلكه در سمتگيريهاي منطقهاي نيز افزون شود.
منابع: اخبار ایا ریگنوم، ورمیا نووستی ، اخبار بلاروس، ویدوموستی، سرویس بی بی روسیه، دویچه وله، Euromost.org ، Tut.by ، Gazeta.Ru .
تهيه و تنظيم: بخش سیاسی و مطبوعاتی سفارت جمهوری اسلامی ایران – مینسک
----------------------------------------------
http://iras.ir/files/fa/news/1389/3/17/689_682.jpg
ايراس: هرچند وابستگيهاي ساختاري كشورهاي حوزة شوروي سابق به روسيه سبب شده تا اين كشورها نتوانند به تمام از زير فشارهاي اين «برادر بزرگتر» رهايي يابند، اما هر يك از اين كشورها به اندازههاي مختلف برنامههايي را براي كاهش اين فشار عملي كرده و در دست اجرا دارند. در اين ميان استوني، ليتوني و ليتواني را ميتوان موفقترين كشورها در واگرايي از روسيه دانست. كشورهايي از جمله قزاقستان و آذربايجان نيز طي سالهاي پس از فروپاشي تا حدودي در عملياتي كردن يك سياست خارجي چندبرداري ميان روسيه و غرب موفق بودهاند. در مقابل، بلاروس از جمله معدود كشورهاي حوزة شوروي سابق و به عبارتي تنها مورد از اين دست است كه همچنان بر تعامل راهبردي با روسيه در حوزهها و زمينههاي مختلف تأكيد دارد و با توجه به شرايط موجود گريز و گزينة ديگري به جاي اين تعامل نيز براي خود نميبيند.
تاریخچه روابط روسيه و بلاروس
هشت دسامبر سال 1999 آلکساندر لوکاشنکو و باريس یلتسین معاهده تأسیس دولت متحد روسيه و بلاروس را امضاء کردند. با اين وجود، همان طور كه روند تحولات نشان ميدهند و تحلیلگران سیاسی نيز بر آن اذعان دارند، هیچ دورنمایی برای تشکیل دولت متحد ميان اين دو كشور، حتی در روزهاي احساسي كه اين پيمان امضاء شد وجود نداشت. واقع امر آن است كه زمانی که صحبت در مورد جذب یا ادغام باشد، رعایت حقوق مساوي بين اعضاء غیرممکن خواهد بود و یک دولت کوچک نمیتواند با یک دولت بزرگ تشکیل دولتی متحد دهد. اساساً ایده ادغام روسيه و بلاروس در سال 1990 و عمدتاً با انگیزههای پوپولیستی مطمحنظر طرفين قرار گرفت. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق و به تبع آن تلاش قابل ملاحظه برخي افراد در روسيه و بلاروس كه نوستالژی زمان اتحاد جماهیر شوروی سابق را داشتند از جمله دلایل اصلي طرح این ایده بود. با امضای پیمان تشکیل دولت متحد، روسیه ضربه روانی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق را درمان کرد و تشکیل این اتحادیه برای بلاروس تبدیل به قسمت مهمی از فعالیتهای سیاسی آلکساندر لوکاشنکو شد.
مسکو و مینسک در پی امضاء معاهده تشکیل دولت متحد دورنماهای منافع اقتصادی خود را محقق کردند. مسکو امیدوار بود که با آماده کردن شرایط، نفوذ و گسترش روسیه در بلاروس را تسهیل کند. در مقابل، مینسک امیدوار بود که مسکو اولویتها و امتیازات خاصی به ويژه در حوزة اقتصادی به بلاروس بدهد و این آرزو به حقیقت پیوست. با این حال پس از اینکه ولادیمیر پوتین شعار «شايستگيها» را مطرح کرد، روسیه در روابط خود با بلاروس جنبه مصلحتگرایانهای را برگزید که در عمل به معنی کاهش یارانههای روسی و تعهدات آن ارزیابی میگردید.
دمیتری مدويديف، رئیسجمهور روسیه در دیدار اخیر با روزنامه نگاران بلاروسی در مسکو در اين باره تصريح كرد؛ «در طول سالها تجارت گاز طبیعی، نفت و دیگر منابع و مواد اولیه روسيه با بلاروس و مقدار کل امتیازات و اولویتهایی که به اقتصاد بلاروس اعطا شده حدود 50 میلیارد دلار برآورد میگردد. از سوی دیگرکاهش کمک اقتصادی روسیه دلیل اصلی آغاز گفتگوهای مینسک با غرب بود. افکار عمومی بلاروس در حال حاضر به ادغام با اروپا بیشتر متمایل شده، اما متخصصان بعید میدانند كه اتحادیه اروپا حتي در بلندمدت عضويت مينسك در اين اتحاديه را بپذيرد، بر همين اساس است كه دولتمردان بلاروسي ادغام و گسترش روابط با مسكو را ضروري ميدانند.
بلاروس و روسیه شرکای تجاری عمده یکدیگر نيز محسوب ميشوند. گر چه بازار روسیه برای بلاروس ضروری بوده و است، اما بلاروس برای روسیه در رتبه پنجم طرف تجاري قرار دارد. بنا به گزارش کمیته دائم دولت متحد، حجم معاملات تجاری بین دو کشور در سال 2008 بیش از 34 میلیارد دلار بود که از اواسط سال 1990 هفت برابر افزایش یافته است. با این حال تأثیر بحران مالی جهانی در سال 2009 به کاهش قابل ملاحظهای در حجم تجارت ميان دو كشور منجر شد. طي اين سال، برای اولین بار حجم معاملات در نه ماهة اول حدود 16.4 میلیارد دلار ثبت گردید.
در مورد همکاری و مشارکت در موارد دیگر بین روسیه و بلاروس تعدادی سند امضاء شد که بر اساس آن بايد بلاروس و روسیه در شرايط رفاه اجتماعی كاملاً برابری از جمله کمکهاي پزشکی، تردد آزاد، انتخاب محل اقامت، مناقصه و استخدام قرار ميگرفتند. در پایان سال تحصیلی 2008/2009 در دانشگاههای روسیه در حدود 10 هزار بلاروسی مشغول به تحصیل بودند و در دانشگاههای بلاروس در همان دوره زمانی تقریباً 2 هزار روس تحصیل میکردند. در اين ميان، آموزشهای نظامی سنتی روسیه- بلاروس نيز توسعه پیدا کرد. به عنوان مثال، آخرین مانور نظامی ميان دو كشور "غرب 2009" بود كه در مزرهاي غربي بلاروس برگزار شد. یکی از بزرگترین پروژههای همکاری در زمینه ابرکامپیوتر به نام "اسکیف" (قویترین کامپیوتر در کشورهای مشترک المنافع و پنجمین در اروپا ) نيز به طور مشترك در دستور قرار گرفت. با اين ملاحظه ميتوان گفت كه اتحاد بین روسیه و بلاروس تقریباً بدون «ملامت و سرزنش» کار خود را در عرصة فنآوریهای نظامی و دفاعی در حال انجام دارد.
روسیه به عنوان شریک استراتژیک بلاروس
در سایه کمکهای مالی روسیه به اقتصاد بلاروس، مردم مینسک تا حدودي مشكلات خود را تخفيف داده و با حاشيهاي از امنيت اقتصادي زندگي ميكنند. نیاز مینسک به پشتیبانی اقتصادی مسکو روز به روز در حال افزون شدن است. طبق برنامهريزيها در ابتداي سال 2011 انتخابات ریاست جمهوری بلاروس انجام ميشود و آلکساندر لوکاشنکو قصد دارد مجددا کاندید ریاستجمهوری شود. به نظر ميرسد لوکاشنکو بر اساس سخنان و ایدههای سنتی خود، وعده ارتقاء سطح رفاه ملی را در مبارزات انتخاباتی آتي مجدداً تكرار كند. وي اخيراً نيز تصريح كرده که پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی در سال 2010 باید به 11 تا 13 درصد برسد.
اين در حالي بود كه اوایل دسامبر بانک جهانی پیشبینی کرد که امکان رشد تولید ناخالص داخلی بلاروس در سال 2010 حدود 2 درصد خواهد بود و در سال جاری نيز به 1 درصد کاهش پیدا کرد. واقع امر آن است كه در بلاروس منابع لازم برای اجرای طرحهاي اعلام شده از سوي دولت براي توسعه اقتصادی وجود ندارد. مینسک برای حفظ خود در چنین بحران بیسابقه و بلندمدتي مجبور به استقراض و اخذ اعتبارات خارجی است و مجبور خواهد بود برای درخواست کمک هم به غرب و هم به شرق روی بیاورد. زير اين شرايط، بلاروس مایل به دریافت امتیازات و کمک مستقیم به ويژه انرژی از همسایه شرقی خود است. با این حال، اخيراً بین روسیه و بلاروس اختلافات جدیدی در عرضه انرژی رخ داده و در حال افزايش است. سرگئی شماتکو، وزیر انرژی روسیه در اين زمينه تأكيد كرد؛ كه تنها در صورتی آماده ارائه قیمتهای ترجیحی نفت به بلاروس است که شرکتهای روسی در خصوصیسازی پالایشگاههای بلاروس مشارکت داده شوند.
در همين فضا است كه لوکاشنکو تلاش كرده تا گامهای مشخص، اما نه چندان قوی و در حدی که غرب را تحریک کند به سمت روسیه بردارد، به طوری که از طرف غرب بر بلاروس فشار وارد نيامده و در عين حال امتيازاتي از مسكو دريافت كند. او همزمان مشابه اين سیاست را با غرب اتخاذ كرده و در دست اجرا دارد. برای لوکاشنکو پشت کردن ناگهانی به روسیه سودآور نیست و حتی ممکن است مشکلساز نیز باشد، اما حرکت تدریجی بلاروس به سمت ساختارهای غربی امکانپذیر است. کارشناسان بر این باورند که همکاریهای اقتصادی متقابل با روسیه برای بلاروس خیلی سودمندتر از وعدههای مبهم غرب در چار چوب برنامة "مشارکت شرقی" و برخي وعدههای دیگري است که احتمال تأثیر مؤثر آن بر تحكيم حکومت و افزايش قدرت لوکاشنکو چندان مشخص نيست. تجربه فعالیت اتحادیه گمرکی در چارچوب دولت متحد گواه این واقعیت است که کشور بلاروس ممکن است هر سند همکاری را امضاء کند، ولی اجرای آن تنها زمانی صورت میگیرد که برای اين كشور در آن زمان و مکان سودآور باشد.
بلاروس به عنوان شریک استراتژیک روسیه
رهبران روسیه تصمیمات و شرایط سختگيرانة خود برای كمك به بقاء اقتصاد بلاروس و باقي ماندن به عنوان شريك راهبردي اين كشور را به دولت مينسك اعلام كردهاند. آنها برای این منظور همواره از اولویتها و امتیازات شروع کردهاندكه از اين جمله ميتوان به موارد زير اشاره كرد؛
وفاداری ژئوپولیتیکی
اظهارات مقامات كرملين از جمله رئيس جمهور روسیه در این خصوص کاملاً واضح نبوده و برای مینسک این سوال پیش ميايد که منظور از وفاداری ژئوپولیتیک چيست؟ مدويديف در اين زمينه تصريح كرده كه؛ «در عرصههای بینالمللی مهم اين است كه طرفین يك تعامل از چه جایگاهی برخوردار باشند و بر اين اساس، بسیاری از مسائل بستگی به چگونگی روابط بین آنها دارد».
مسائل نظامی و استراتژیکی
از نقطهنظر سیاست خارجی، بلاروس شریک کلیدی روسیه است. بسیاری از برنامهها و منافع روسیه با بلاروس دارای ارتباط و چسبندگی ملموس است. روسیه انتظار دارد که بلاروس در مبارزه با فعالیتهای خرابكارانه و تروريستي در قالب نیروهای واکنش سریع و سازمان پیمان امنیت جمعی درآمده و به عبارت بهتر به عضويت اين سازمانها درآيد. دمیتری مدويديف آشکارا در اين زمينه تأكيد كرده كه قراردادهای بینالمللی بر قوانین ملی تقدم دارند.
اهمیت ترانزیتي بلاروس
طي سالهاي اخير روسیه در پي ايجاد مسيرهاي جایگزین برای نقل و انتقال منابع انرژي خود به بازارهاي جهاني بوده است. در سال جاری تقریباً تمام تشریفات مربوط به راهاندازي خط لولة جریان شمالي به نفع مسکو به پایان رسیده و تا راهاندازی این خط لوله حدود یک سال بيشتر باقی نمانده است. تحقق اين امر به طور چشمگیری وضعیت و موقعيت ترانزیتي بلاروس را دگرگون کرده و به عبارتي تنزل خواهد داد. اين در حالي است كه مقامات بلاروسي برای جلوگیری از روند پيشرفت این پروژه هیچ کاری نمیتوانند انجام دهند و همان طور كه اشاره شد، اين امر توان بازي اين كشور را به نحو قابل ملاحظهاي كاهش خواهد داد.
هراس از ريزش مشكلات از بلاروس به روسيه
ترس از اینکه بروز و وقوع بحران اقتصادی- اجتماعی بزرگ در بلاروس برای روسیه مشکلاتی از قبیل پناهندگان اقتصادی، مسئله حفاظت از ترانزیت کالا و غیره را بوجود خواهد آورد نيز يكي ديگر از دغدغههايي است كه مسكو را به همكاري با مينسك وا ميدارد. با این حال، تنها نگراني روسیه، حفظ تعادل اقتصادی و سیاسی در بلاروس نخواهد بود. مقامات كرملين نگران اين نيز هستندكه مبادا بلاروس به عضویت "مشارکت شرقی" درآمده و با قرار گرفتن زير نظارت اتحادیه اروپا از ميزان نفوذ روسيه در بلاروس كاسته شود.
منافع اقتصادی
همان طور كه اشاره شد، مسكو و مينسك در حوزهها و زمينههاي مختلف اقتصادي با يكديگر تعامل دارند به نحوي كه بسياري از شريانهاي اقتصادي بلاروس را به جرأت ميتوان گفت كه شريان اقتصاد بلاروس در دستان روسيه است. بر همين اساس است كه روسيه گاه و بيگاه براي افزون كردن نفوذ خود بر اقتصادي بلاروس فشارهايي را براي ان كشور وارد ميآورد. از جمله اينكه اخیراً مسكو به مینسک تأكيد كرده كه بايد زمينة حضور هرچه بيشتر شركتهاي خصوصي انرژي روسيه را در صنايع نفت، گاز و پتروشيمي خود هموار سازد.
روندهاي منطقهاي
مینسک به همراه قزاقستان موافقت خود را با الحاق به اتحادیه گمرکی كه صحنهگردان اصلي اين پروژه بزرگ سیاسی کرملین است اعلام كرده است. پيشبيني ميشود در صورت تحقق كامل اين طرح، وابستگيهاي بلاروس به روسيه نه تنها در زمينة اقتصادي، بلكه در سمتگيريهاي منطقهاي نيز افزون شود.
منابع: اخبار ایا ریگنوم، ورمیا نووستی ، اخبار بلاروس، ویدوموستی، سرویس بی بی روسیه، دویچه وله، Euromost.org ، Tut.by ، Gazeta.Ru .
تهيه و تنظيم: بخش سیاسی و مطبوعاتی سفارت جمهوری اسلامی ایران – مینسک